eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
751 دنبال‌کننده
26 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 مرثیه حضرت امُ البنین (س) 🌷 فاطمیه رفته اما دل شده با غم قرین از غم هجران بی بی حضرت اُم البنین بانویی که اهل دل از او ادب آموخته عرشیان و قدسیان از ناله هایش سوخته اشک ماتم از دو دیده ریخت او با شور وشین در عزای جعفر و عباس و عثمان و حسین چون خبر دادش بشیر از کربلا با چشم تر صِیحه ای زد ، پاره شد بند دلش از این خبر وای از آنساعت که او میگفت با آهِ غمین آه اِی مردم نخوانیدَم دگر اُمُ البنین من شنیدم دست عباسم شده از تن جدا جان خود تقدیم جانان کرده او در کربلا من شنیدم تیر کین بر چشم شهلایش زدند با عَمود آهنین بر فرق زیبایش زدند هر چه آمد بر سرش قربان شاه عالَمِین جان او جان عزیزانم به قربان حسین گر چه قطعه قطعه گشته آن گلِ احساس من روی دامان حسین بِنهاده سر عباس من من بمیرم که حسین در کربلا مادر نداشت کشته شد با حنجر خشکیده و یاور نداشت
معنای ادب مادرِ سردارِ زمین است بانوی علی،کامله ی خُلد برین است او فاطمه اما زِ ادب در بر محبوب در خانه ی اولاد علی اُمِّ بنین است فرمود علی جان تو نگو فاطمه بر من دیدم حسنت از دم این اسم غمین است صد هاجر و مریم نرسد بر وجناتش محبوبه ی اولاد علی حبلِ متین است گفتا که کنیزم به خدا ، مادرتان نه معنای بزرگی و وفا، نور مبین است در هر نفسش عشق علی بوده و زهرا مجذوب شدن در ره محبوب همین است عباس هم از مادر خود ارثیه دارد در علقمه با دست قلم حامی دین است در مذهب ما دین و یقین،عشق اباالفضل عباس گلِ سر سبدِ اُمِّ بنین است
در آسمان خود   قمر ندارم ام البنینم و     پسر ندارم وای از دل من      وای از کربلا واویلا  واویلا     آه و واویلا ......... خبر رسیده بر   من دلغمین  بِأَنَّ عَبَّاسا    قَطِيعُ الْيَمِينِ افتاد از مرکب   با دست جدا واویلا  واویلا     آه و واویلا ....... همچون عباس خود   با چشم گریان هستم شرمنده از    طفلان عطشان با لب تشنه    جان داده سقا واویلا  واویلا  آه و واویلا
کجایی ، دار و ندارم میشد کاش ، بیای کنارم سرم رو لحظه آخر ، رو پات بزارم کجایی ، عصای دستم که دیگه ، ز پا نشستم به یاد چشمای زخمیت ، چشمامو بستم یل ام البنین ، بیا کنار مادرت با حسین وقت احتضارم ، بگو تو بالای سرم یاحسین اباالفضل 4 شنیدم ، کربلا عباس داغ تو ، کشته حسین و شنیدم ، غمت شکسته ، پشت حسین و شنیدم ، که آب نخوردی لب تشنه جان سپردی کاش یه قطره آب برای ، اصغر میبردی یل من  دل من ، از این که شرمنده شدی سوخته شنیدم حرمله ، با تیر به سینه مشکتو دوخته اباالفضل 4 زدن شعله این جگر رو به من دادن این خبر رو زدن از پهلو به نیزه ، سر قمر رو شنیدم ، ای پسر من تا دستت ، جدا شد از تن بی هوا زدن به فرقت ، عمود آهن قرارم ندارم ، غمی اگر شدی قطیع الیدین من و هر چه دارم ، همه فدای تار موی حسین اباالفضل 4 شنیدم ، تا علم افتاد ولوله ، در حرم افتاد دختری میگفت عموجان ، معجرم افتاد زینبم با آه و ناله برام گفت از داغ لاله تو رفتی خیلی کتک خورد ، طفل سه ساله شنیدم بعد تو ، خون به دل زینب مضطر شده دختر فاطمه ، همسفر شمر ستمگر شده اباالفضل 4
سبک روحی. باسم کربلایی اید از خاک بقیع هردم به گوشم ناله ای محزون و خسته در کنار چار صورت قبر خاکی مادری تنها نشسته در عزای چار فرزند رشیدش از حیاتش دیده بسته مثل شمعی سوزد و گوید به زاری بادلی محزون و خسته ویلی.           دیگر ندارم من پسر ویلی.      شد آسمانم بی قمر ویلی.      می نالم از سوز جگر ویلی.   ویلی علی شبلی اباالفضلی -----------------------------------+--------- من نبودم کربلا اما شنیدم با ابالفضلم چها شد جای من در علقمه زهرا کنار جسم او صاحب عزا شد مشک آب او یکی با سینه او در هجوم تیرها شد خاک عالم بر سرم دست رشیدش بی هوا از تن جدا شد ویلی.   از آن عمود آهنین ویلی.    عباس من از صدر زین ویلی.    افتاد با صورت زمین ویلی.    ویلی علی شبلی اباالفضلی --------------------------------+------------ تا دم آخر شنیدم روی خاک ان میر لشکر گریه میکرد با دو چشم پر زخونش بر غریبی برادر گریه میکرد تشنه لب در پیش دریا بود ویاد کام اصغر گریه میکرد روی نی حتی سرش در کوچه ها بر حال خواهر گریه میکرد ویلی.   چنان سرش شکسته شد ویلی    که روی نیزه بسته شد ویلی      بند دلم گسسته شد ویلی    ویلی علی شبلی اباالفضلی
تموم غصه هاتونو خوندم //من از سر شکسته زینب تیر و به چشم تو میبینم از //چشم به خون نشسته ی زینب قطعتمو یمینی گفتی و //تو فکر فردای حرم بودی دست بریدتو نشونم داد// زخمای دست بسته ی زینب از غصه لبالبم چیکار کنم با دردای زینبم چیکار کنم برگشته مدینه اما بی حسین جونم اومد به لبم چیکار کنم _وای امون ای دل بند دوم: این آرزوم بوده ابالفضلم //فدای بچه های زهراشه بهش میگفتم نکنه عباس//حسین من یه  روزی تنهاشه حالا شنیدم که تو میگفتی //وقتی به دندون مشکو میبردی دست از امامم بر نمیدارم// حتی اگه دستم جدا باشه با مشک بدون آب چیکار کنم با اشک چشم رباب چیکار کنم عباس ای کفیل زینب بگو با روضه بزم شراب چیکار کنم ___ بند سوم: لبای خشک اصغرو دیدم // وقتی نگاه من به مشک افتاد صااااار کالقنفذو فهمیدم // تازینب سپرت رو دستم داد برام همیشه روضه میخونه// میگه ازون سه تا زخم کاری رباب بیهوش میشه تا حرفی از// تیر سه شعبه به میون میاد میگه من یه مادرم چیکار کنم از دستم رفت پسرم چیکار کنم دستای خالیشو هی تکون میده میگه لالا اصغرم چیکار کنم
اباالفضل ، دلم رو رها از غم و از محن کن اباالفضل ، با اون چشم زخمیت نگاهی به من کن اباالفضل ، بیا و تن مادرت رو کفن کن ، اباالفضل کجایی ، که دلتنگ اون روی ماهم کجایی ، به در مونده مادر نگاهم کجایی ، برا دیدنت چشم به راهم .............. شنیدم ، اومد کربلا فاطمه در بر تو شنیدم ، که خورده عمود بی هوا بر سر تو شنیدم ، زده حرمله تیر به چشم تر تو ، شنیدم شنیدم ، نموند دیگه واست امیدی شنیدم ، که خیلی خجالت کشیدی شنیدم ، که آخر تو زهرا رو دیدی .............. بمیرم ، برای غریبی که یاور نداره بمیرم ، برا کشته ای که به تن سر نداره بمیرم ، برا اون شهیدی که مادر نداره ، بمیرم شنیدم ، حسینم لب تشنه جون داد شنیدم ، می زد زینب از غصه فریاد شنیدم ، که با صورت از مرکب افتاد