eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
727 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قدم میزنه به مصاف عدو خاک صفین میشه زیر و رو داره میجنگه و با علی نمیزنه مو رجز پسر فاتح خیبرم یک نفر نه یک لشکرم کی میتونه بده تشخیص منو با پدرم یا ابوفاضل 2 قمر بنی هاشم زره به تن کرده حیدر همراه خودش حیدر آورده همه میگن که این خط و این نشون دشمنش یقین به خونه برنمیگرده جان ابوفاضل پهلوان ابوفاضل شیر در بیشه ی شیران ابوفاضل جان ابوفاضل قهرمان ابوفاضل شیر سرخ عربستان ابوفاضل جَنَم، ارثِ اولاده حیدره قمرش فوقِ محشره از تقابل با ابالفضل عدو در حذره قَسَم، میخوره به وقار علی دستشم که ذوالفقاره علی دوباره اومده میدون یادگار علی یا ابوفاضل 2 لشکر و زیر نظر گرفته هوشیاره جنگ تن به تن باهاش معلومه دشواره پشتِ هر نخلی چن نفر شدن مخفی همه میگن پسره حیدره کراره جان ابوفاضل بی کران ابوفاضل ای وزیر شه خوبان ابوفاضل جان ابوفاضل جاوِدان ابوفاضل حمله کرده مثه طوفان ابوفاضل یا ابوفاضل.... خبر، اومده بجنگه باز قمر نقشه هاشون شده بی اثر با نگاهش همه ی لشکر میشه زیر و زبر جگر، داره و توو چشماش غضبه پسر قتالُ العربه از غرورش و غیرتش معلومه با نصبه یا ابوفاضل 2 قمر بنی هاشم زُلزلتِ الارض رجزش زلزله و تیغشِ پس لرزه هر چه قدر هم که حریف تیر و سپر داره سر شو به باد میده فقط تو یک لحظه یار ابوفاضل ،علمدار ابوفاضل وارث احمدِ مختار ابوفاضل یار ابوفاضل ،فداکار ابوفاضل کربلا، سید و سالار ابوفاضل بند اول بند دوم و سوم
بیاید بریم باهم یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادری غرق خون ، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک می‌رسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک همه دارن به حسین می‌خندن ، توو میدون مگه خنده داره چشمِ گریون از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون عباس ۳ یاابالفضل نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا می‌دونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره شده بی کس و نداره چاره وای بحال خواهری که میشه ، آواره عباس ۳ یاابالفضل وای از دل حسین ، وای از دل رُباب عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر تمومه کارِ علیِّ اصغر چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم قامتش رو کرده این غصه خَم خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم عباس ۳ یاابالفضل دل حسین شده ، از غم لبالبُ و خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و اهل خیمه بی پناه و تنها ، بی یاور بی عمو میشَن همه تنهاتر مگه می‌گذَره سپاهِ دشمن ، از معجر همه ی اهل حرم گریونن ، واحزناه اسارت سخته براشون والله نداره زینب دیگه بعد از این ، تکیه گاه عباس ۳ یاابالفضل
ای وای چقد تیر و چقد نیزه رها کردن ای وای من دستاتو از پیکر جدا کردن چشمات به خیمه بود عمود آهنین خوردی از صورتت معلومه با صورت زمین خوردی مادرم فاطمه برات میاره مرهم...اخی اباالفضل برادرم چقد سرت پاشیده از هم...اخی اباالفضل علم افتاد ،تو  افتادی و زینب زمین افتاد توافتادی و مشک و طفل تشنه لب زمین افتاد دست تو و امیّد من هر دو بریده شد انگار تنت خیلی روی خاکا کشیده شد اصلا نمیشه این بدن به خیمه برگرده انگار یه لشکر پیکرت رو زیر و رو کرد چهار هزار نامرد یه مرد وتیر می زدن ای وای اباالفضل یک لشکری به یک بدن شمشیر می زدن ای وای اباالفضل اونیکه  به زمینت با یه ضربه زد...نمی بخشم اونیکه چشمتو تیر سه شعبه زد...نمی بخشم
السلام علیک یا اباالفضل بهترین عموی دنیا اباالفضل حک شده رو قلب ما اباالفضل یا اباالفضل یا اباالفضل عباس نامدار که شاهان روزگار از خاک کوی او طلب آبرو کنند بی دست ماند و داد خدا دست خود به او آنان که منکرند بگو روبرو کنند سید و سالاری    بهترین سرداری عالمی شد مبهوت از این علمداری یک تنه مثل شیر  اومدی بی شمشیر به همه ثابت کردی پسر کراری ای جانم اباالفضل السلام علیک یا اباالفضل ای علمدار و سقا اباالفضل یا ساقی العطاشی اباالفضل.  یا اباالفضل یا اباالفضل معنای واقعی برادر فقط تویی سقای اهلبیت پیمبر فقط تویی گفتند کل خیر بُوَد بر در حسین سوگند میخوریم که آن در فقط تویی با وفا اباالفضل.    دلربا اباالفضل یاکفیل زینب الحورا اباالفضل به فدایت آقا.      که اباعبدالله فرموده بنفسی انت یا اباالفضل ای جانم اباالفضل .... السلام علیک یا اباالفضل  المثنای مولا ابوالفضل کربلا کردی غوغا اباالفضل   یا اباالفضل یا اباالفضل یک شیر و یک سپاه عجب محشری شده با نیزه هم حریف دو صد لشکری شده پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل با مرتضی ببین پسرت حیدری شده علقمه است یا خیبر   به، به این جنگاور شد بلند نعره‌ی الفرار لشکر این یل شیر افکن.  به سپاه دشمن می‌زنه و می‌خونه انا ابن الحیدر ای جانم اباالفضل...
. شیر سرخ عربستان و وزیر شه خوبان پسر مظهر یزدان، که بُدى صاحب طبل و علم و بیرق و سَیف و حَشم و با رقم و با رمق اندر لقب او ماه بنى هاشم و عباس علمدار و سپه دار و جهانگیر و جهانبخش و دگر نایب و سقا دید کاندر حرم خسرو خوبان شده بس ناله و افغان و پر از شیون طفلان همه شان سینه زنان نوحه کنان موى پریشان دل بریان سوى عباس شتابان که عموجان چه شود جرعه آبى برسانى به لب سوختگان کز عطش آتش بگرفته گلوى ما *.....* (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل) غضب آلود ز غیرت شد و عباس بشد موی تنش راست، زجا خواست، بخود گفت که عباس، تو اشجع به همه ناس، عجب از تو است که با این همه مردی و شجاعت، شود از صولت تو زهره ی شیر فلکی آب، عجب آسوده نشستی و روان شو بنما آب مهیا. شه باوفا ابوالفضل،  صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *....* پس علم کرد قد سرو دل آرا، به سرش تاج زمِغفِر که زدی طعنه به قیصر، به تنش کرده زره چشمه ی او تنگتر از چشم حسودان بد اختر، به کمر بست یکی تیغ مهندس به میان سرو، دو پیکر، به سردوش یک اسپر به مثل گنبد مینا، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل،        معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *    *    * پس ز اصطبل برون کرد، یکی توسن صرصر تک و ، فرخ رخ و طاووس دم و یال پر انبوه به پیکر چو یکی کوه، خط و خال چو آهو، که از شیهه ی او گوش فلک کر شد و رفتی به ثریا. شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *    *    * پس بیاویخت بدوش دگر خویش، یکی مشک چو مشکی که بدی خشک تر از لعل لب ماه مدینه، گل گلزار سکینه، به فغان گفت که یا بنت اخا، ناله مکن، ضجّه مزن، ز آنکه عموی تو نمرده روم الحال کنم بهر تو من آب مهیا، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *    *    * پور حیدر چو یکی مرغ سبک روح، مکان کرد روی عرشه ی زین، روح الامین، گفت که ای احسنت از آن مادر فرزانه، که آورد چو تو شیر دل و ناموری را که دو زانوش گذشتی ز سرو گوش فرس یکسره هی هی به تکاور زدی همچون علی عالی اعلی، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *    *    * پس به تعجیل سوی شط فرات آمده، مانند سکندر، زپی آب حیات آمده، آن شیر غضنفر، نظری کرد بر آن آب، که چون اشکم ماهی بزدی موج بفرمود که ای آب، عجب موج زنی، لیک نداری خبر از تشنگی عترت طاها،  شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *    *    * پس به تکبیر بزد نعره، همان شیر به جولان شد و در صحنه ی میدان شد و پاشید زهم لشکر کفار، یکی گفت که ای قوم گریزید که این است ابوالغزه، تُهَمتَن، لقبش ماه بنی هاشم و باشد  پسر حیدر صفدر، شده منسوب به سقا، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *    *    * از چه ای آب، عجب می روی، اما خبرت نیست، سکینه، گل گلزار مدینه، رخ مهش بفسرده، زعطش غش بنموده، آخر ای آب تویی مهریه فاطمه اما پسرش شد ز تو محروم، همان             سید مظلوم، الهی که گل آلود شوی، تا به ابد (شوقی) غمدیده از این غم شده دیوانه و شیدا، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. ✍ .
همیشه عا شق دوباره مرغ سینـۀ ، ماهوائی شده دل همیشـه عاشقم،کربلائی شده قسم به خون شهدا، مولا ابوالفضل مرا ببرکرب وبلا ، مولا ابوالفضل اللهم الرزقنا طوف قبر الحسین( 2 ) قسم به کربلاوبر، خاک مدینه قسم به خون اصغرواشک سکینه قسم به عطرشهدا، مولا ابوالفضل مراببربه قتلگاه ، مولا ابوالفضل اللهم الرزقنا طوف قبر الحسین( 2 ) ای که تمام هستیت،بهرحق فداشد شنیده ام دودست تو،ازبدن جداشد فـدای دست اطهرت ، مولا ابوالفضل بخـوان مراتودربـرت،، مولا ابوالفضل اللهم الرزقنا طوف قبر الحسین( 2 ) مرابه زینتی از،زینت وزین خود مراببرزیارت، خاک کفیـن خود بیـابـه جـان فـاطمـه، مولا ابوالفضل مــراببــربـه علقمـه، مولا ابوالفضل اللهم الرزقنا طوف قبر الحسین( 2 ) ای که عدومات شده، ازخروش وخشمت بگو چسان کشیده ای ،تیـر رازچشمت فـدای خـون عیـن تو،، مولا ابوالفضل که ریخت برحسین تو،، مولا ابوالفضل اللهم الرزقنا طوف قبر الحسین( 2 ) کنارجسم توحسین،تاکه ازپانشست بارگـران داغ تو، کمرش راشکست دربراوشـدی شهیـد،، مولا ابوالفضل امیـداوشـدنـاامیــد،، مولا ابوالفضل اللهم الرزقنا طوف قبر الحسین( 2 )