#حضرت_اباالفضل_زمزمه
#تاسوعا_زمزمه
ای وای چقد تیر و چقد نیزه رها کردن
ای وای من دستاتو از پیکر جدا کردن
چشمات به خیمه بود عمود آهنین خوردی
از صورتت معلومه با صورت زمین خوردی
مادرم فاطمه برات میاره مرهم...اخی اباالفضل
برادرم چقد سرت پاشیده از هم...اخی اباالفضل
علم افتاد ،تو افتادی و زینب زمین افتاد
توافتادی و مشک و طفل تشنه لب زمین افتاد
دست تو و امیّد من هر دو بریده شد
انگار تنت خیلی روی خاکا کشیده شد
اصلا نمیشه این بدن به خیمه برگرده
انگار یه لشکر پیکرت رو زیر و رو کرد
چهار هزار نامرد یه مرد وتیر می زدن
ای وای اباالفضل
یک لشکری به یک بدن شمشیر می زدن
ای وای اباالفضل
اونیکه به زمینت با یه ضربه زد...نمی بخشم
اونیکه چشمتو تیر سه شعبه زد...نمی بخشم
#محمدعلی_قاسمی_خادم
#حضرت_اباالفضل_شور
السلام علیک یا اباالفضل
بهترین عموی دنیا اباالفضل
حک شده رو قلب ما اباالفضل یا اباالفضل یا اباالفضل
عباس نامدار که شاهان روزگار
از خاک کوی او طلب آبرو کنند
بی دست ماند و داد خدا دست خود به او
آنان که منکرند بگو روبرو کنند
سید و سالاری بهترین سرداری
عالمی شد مبهوت از این علمداری
یک تنه مثل شیر اومدی بی شمشیر
به همه ثابت کردی پسر کراری
ای جانم اباالفضل
السلام علیک یا اباالفضل
ای علمدار و سقا اباالفضل
یا ساقی العطاشی اباالفضل. یا اباالفضل یا اباالفضل
معنای واقعی برادر فقط تویی
سقای اهلبیت پیمبر فقط تویی
گفتند کل خیر بُوَد بر در حسین
سوگند میخوریم که آن در فقط تویی
با وفا اباالفضل. دلربا اباالفضل
یاکفیل زینب الحورا اباالفضل
به فدایت آقا. که اباعبدالله
فرموده بنفسی انت یا اباالفضل
ای جانم اباالفضل
....
السلام علیک یا اباالفضل
المثنای مولا ابوالفضل
کربلا کردی غوغا اباالفضل یا اباالفضل یا اباالفضل
یک شیر و یک سپاه عجب محشری شده
با نیزه هم حریف دو صد لشکری شده
پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل
با مرتضی ببین پسرت حیدری شده
علقمه است یا خیبر به، به این جنگاور
شد بلند نعرهی الفرار لشکر
این یل شیر افکن. به سپاه دشمن
میزنه و میخونه انا ابن الحیدر
ای جانم اباالفضل...
.
#بحر_طویل
شیر سرخ عربستان و وزیر شه خوبان
پسر مظهر یزدان، که بُدى صاحب طبل و علم و بیرق و سَیف و حَشم و
با رقم و با رمق اندر لقب او ماه بنى هاشم و عباس
علمدار و سپه دار و جهانگیر و جهانبخش و دگر نایب و سقا
دید کاندر حرم خسرو خوبان شده بس ناله و افغان
و پر از شیون طفلان همه شان سینه زنان نوحه کنان موى پریشان
دل بریان سوى عباس شتابان
که عموجان چه شود جرعه آبى برسانى
به لب سوختگان کز عطش آتش بگرفته گلوى ما
*.....*
(شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل)
غضب آلود ز غیرت شد و عباس بشد موی تنش راست، زجا خواست، بخود گفت که عباس، تو اشجع به همه ناس، عجب از تو است که با این همه مردی و شجاعت، شود از صولت تو زهره ی شیر فلکی آب، عجب آسوده نشستی و روان شو بنما آب مهیا.
شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل.
*....*
پس علم کرد قد سرو دل آرا، به سرش تاج زمِغفِر که زدی طعنه به قیصر، به تنش کرده زره چشمه ی او تنگتر از چشم حسودان بد اختر، به کمر بست یکی تیغ مهندس به میان سرو، دو پیکر، به سردوش یک اسپر به مثل گنبد مینا، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل.
* * *
پس ز اصطبل برون کرد، یکی توسن صرصر تک و ، فرخ رخ و طاووس دم و یال پر انبوه به پیکر چو یکی کوه، خط و خال چو آهو، که از شیهه ی او گوش فلک کر شد و رفتی به ثریا.
شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل.
* * *
پس بیاویخت بدوش دگر خویش، یکی مشک چو مشکی که بدی خشک تر از لعل لب ماه مدینه، گل گلزار سکینه، به فغان گفت که یا بنت اخا، ناله مکن، ضجّه مزن، ز آنکه عموی تو نمرده روم الحال کنم بهر تو من آب مهیا، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل.
* * *
پور حیدر چو یکی مرغ سبک روح، مکان کرد روی عرشه ی زین، روح الامین، گفت که ای احسنت از آن مادر فرزانه، که آورد چو تو شیر دل و ناموری را که دو زانوش گذشتی ز سرو گوش فرس یکسره هی هی به تکاور زدی همچون علی عالی اعلی، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل.
* * *
پس به تعجیل سوی شط فرات آمده، مانند سکندر، زپی آب حیات آمده، آن شیر غضنفر، نظری کرد بر آن آب، که چون اشکم ماهی بزدی موج بفرمود که ای آب، عجب موج زنی، لیک نداری خبر از تشنگی عترت طاها، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل.
* * *
پس به تکبیر بزد نعره، همان شیر به جولان شد و در صحنه ی میدان شد و پاشید زهم لشکر کفار، یکی گفت که ای قوم گریزید که این است ابوالغزه، تُهَمتَن، لقبش ماه بنی هاشم و باشد پسر حیدر صفدر، شده منسوب به سقا، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل.
* * *
از چه ای آب، عجب می روی، اما خبرت نیست، سکینه، گل گلزار مدینه، رخ مهش بفسرده، زعطش غش بنموده، آخر ای آب تویی مهریه فاطمه اما پسرش شد ز تو محروم، همان سید مظلوم، الهی که گل آلود شوی، تا به ابد (شوقی) غمدیده از این غم شده دیوانه و شیدا، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل.
#بحرطویل
#محرم
#مرحوم_شوقی_اصفهانی✍
.
همیشه عا شق
دوباره مرغ سینـۀ ، ماهوائی شده
دل همیشـه عاشقم،کربلائی شده
قسم به خون شهدا، مولا ابوالفضل
مرا ببرکرب وبلا ، مولا ابوالفضل
اللهم الرزقنا طوف قبر الحسین( 2 )
قسم به کربلاوبر، خاک مدینه
قسم به خون اصغرواشک سکینه
قسم به عطرشهدا، مولا ابوالفضل
مراببربه قتلگاه ، مولا ابوالفضل
اللهم الرزقنا طوف قبر الحسین( 2 )
ای که تمام هستیت،بهرحق فداشد
شنیده ام دودست تو،ازبدن جداشد
فـدای دست اطهرت ، مولا ابوالفضل
بخـوان مراتودربـرت،، مولا ابوالفضل
اللهم الرزقنا طوف قبر الحسین( 2 )
مرابه زینتی از،زینت وزین خود
مراببرزیارت، خاک کفیـن خود
بیـابـه جـان فـاطمـه، مولا ابوالفضل
مــراببــربـه علقمـه، مولا ابوالفضل
اللهم الرزقنا طوف قبر الحسین( 2 )
ای که عدومات شده، ازخروش وخشمت
بگو چسان کشیده ای ،تیـر رازچشمت
فـدای خـون عیـن تو،، مولا ابوالفضل
که ریخت برحسین تو،، مولا ابوالفضل
اللهم الرزقنا طوف قبر الحسین( 2 )
کنارجسم توحسین،تاکه ازپانشست
بارگـران داغ تو، کمرش راشکست
دربراوشـدی شهیـد،، مولا ابوالفضل
امیـداوشـدنـاامیــد،، مولا ابوالفضل
اللهم الرزقنا طوف قبر الحسین( 2 )
#سیدهاشم_وفایی
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
#حضرتابالفضل_عزاداری
#زمزمه #سنگین #تک_ضرب
▪️نوحه معروف سقای دشت کربلا
سقای دشت کربلا ابالفضل
دستش شده از تن جدا ابالفضل
من قوتی دیگر به تن ندارم
دستی دگر چون در بدن ندارم
سقا و رنگ از تشنگی پریده
دریای خون جاری ز هر دو دیده
تن لاله گون از خون جبین شکسته
لب تشنه و دست از بدن بریده
جان بر کف و در اوج سرفرازی
خجلت ز اشک کودکان کشیده
دریای اشک از چشم ما گرفته
هر قطره خون کز بازویت چکیده
از حنجر خشک تو دوست دارم
این بیت را بهتر ز صد قصیده
والله ان قطعتموا یمینی
انی احامی ابدا عن دینی
من زاده علی مرتضایم
من شاهبار ملک لا فتایم
یارب کمک کن این فرس برانم
این آب را به خیمه گه رسانم
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#تک_ضرب #واحد #زمزمه
▪️نوحه شب عاشورا
#گوشواره👇
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود
امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود
امشب شهادت نامه...
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود
امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود
امشب شهادت نامه...
امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود
امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود
امشب شهادت نامه...
امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود
امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش
فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می شود
امشب شهادت نامه...
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را
فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود
امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود
امشب شهادت نامه...
امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد
فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود
ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان"
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود
امشب شهادت نامه...
✍مرحوم چایچیان (حسان)
#امامحسین_عزاداری
#سه_ضرب #تک_ضرب
▪️نوحه امام حسین علیه السلام
آب می گوید حسین ، بی تاب می گوید حسین
از سر شب تا سحر مهتاب می گوید حسین
دیده می گوید حسین ، نادیده می گوید حسین
هر کجا باشد دلی غمدیده می گوید حسین
یار می گوید حسین ، دلدار می گوید حسین
روز و شب هر دیده بیدار می گوید حسین
حسین حسین یا مولا، حسین اباعبدالله...
ناس می گوید حسین ، احساس می گوید حسین
تا قیامت حضرت عباس می گوید حسین
نار می گوید حسین، بسیار می گوید حسین
این زبان تا لحظه دیدار می گوید حسین
نوح می گوید حسین، ذی روح می گوید حسین
زنده باشد هر دلی با روح می گوید حسین
حسین حسین یا مولا، حسین اباعبدالله...
شاد می گوید حسین ، ناشاد می گوید حسین
هر نسیم باد با فریاد می گوید حسین
کام می گوید حسین، ناکام می گوید حسین
فاطمه گریان به هر ایام می گوید حسین
کوه می گوید حسین بشکوه می گوید حسین
دم به دم هر شیعه نستوه می گوید حسین
جان جان گوید حسین ، هفت آسمان گوید حسین
ماه و خورشید و ستاره هر زمان گوید حسین
حسین حسین یا مولا، حسین اباعبدالله...
#شب_دهم_محرم
#امام_حسین
#واحد #تک_ضرب
▪️نوحه شب عاشورا
🎙سبک: چه سروی الله اکبر (مطیعی)
شب آخر شد بیا بنشین خواهر من
بیا بنشین نور هر دو چشم تر من
بیا بنشین که رسیده وقت جدایی ای خواهر من
رسیده نوبت که جان را سازم فدایی ای خواهر من
تو نور چشم حسینی، تو مهتاب عالمینی
تحمل کن خواهر زارم درد دوری
که سهم تو گشته از دنیایت صبوری
الوداع،خواهر زار و غمینم...
بیا تا با تو وصیت گویم نگارم
خزان گردد عصر فردا فصل بهارم
ز بالای تل ببینی شمری نشسته رو سینه ی من
مهیا شو رختی از غربت را کنی خواهر جان تو بر تن
خدا حافظ جان خواهر روم بر دیدار مادر
سلامت را می رسانم بر مادر خود
سپارم دست تو طفلان و دختر خود
الوداع،خواهر زار و غمینم...
✍وحید زحمتکش شهری
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#امامحسین_عزاداری
#زمزمه #تک_ضرب #سنگین
▪️نوحه شب عاشورا
#گوشواره👇
امشب شب قتل حسين، سلطان خوبان است، زينب پريشان است
فردا زمين کربلا، از خون گلستان است، زينب پريشان است
امشب علمدار حسين، دارد نگهباني، آن حيدر ثاني
فردا تن بيدست او، اندر بيابان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
امشب به روي سينه ی مادر بُوَد اصغر، آن طفل خوشمنظر
فردا ز تير حرمله مهمان جانان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
امشب بُوَد قاسم ميان خيمهگه شادان، از خواندن قرآن
فردا ز مَرکَب سرنگون اين سرو بستان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
امشب گُلان مصطفي از تشنگي بيتاب، در گفتگوي آب
فردا روان از ديدگان اشک يتيمان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...