eitaa logo
سعیده کرمانی
555 دنبال‌کننده
114 عکس
58 ویدیو
7 فایل
آرشیو اشعار و نوشته های من دل من راهی امام رضا ست کفتر چاهی امام رضا ست 🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊 درصورت باز نشدن صوت‌ها کانال دیگری با همین آدرس در پیام‌رسان تلگرام دایر است مسیر ارتباط با من 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @saeedekermani
مشاهده در ایتا
دانلود
عطر گلاب بود و دمِ اسفند شکر و سلام بود و سپس لبخند در خانه اشتیاق لبالب بود میلاد سبز حضرت زینب بود نوزاد گریه کرد و به هر آغوش رفت و نشد به هیچ سبب خاموش آمد سپس حسین و در آن هنگام خوابید روی دست حسین آرام او تشنه‌ از سبوی حسینش بود دل بی قرار روی حسینش بود چندین بهار پشت بهار آمد در را زدند و خواستگار آمد شرط عروس بر همه روشن بود پیش حسین ِفاطمه بودن بود چندین خزان گذشت و خزان آمد همراه با دو نخل جوان آمد زینب چه گفت ؟ گفت که مولایم نذر شماست جان پسرهایم از من قبول کن دو فدایی را اما نخوان سرود جدایی را یک جمله است دینم و عرفانم من بی حسین زنده نمی مانم با اینکه برده غصه توانم را گریه نمی‌کنم دو جوانم را من مادرم دلم شده صدپاره صد داغ دیدم آه یک باره بر خاک ریخت خون پسرهایش از خیمه اش نرفت برون پایش از خیمه اش نکرد برون سر را تنها گذاشت دست ِبرادر را چندی گذشت و تیره جهانش شد وقت وداع زینب و جانش شد زینب به سر زنان به روی تل رفت شاه غریب تا سوی مقتل رفت زخمی به روی زخم‌ زمین می‌خورد از دلهره برای حرم می‌مرد هم می‌شنید ناله‌ی مادر را هم می‌شنید ضجه‌ی خواهر را بر روی خاک پیکرش افتادو از دست شمر هی سرش افتادو سر را به افتخار نشان دادو زینب هزار مرتبه جان دادو سنگ و عصا رسید به گودال و ده مرکب و حسین و لگد مال و زینب پناه اهل حرم بود و در خیمه ها که بود پر از دود و آتش به جان اهل حرم افتاد زینب به اضطرار رسید ای داد بر زخم هاش خوب نمک می‌خورد از هرکسی رسید کتک می‌خورد بعد از حسین دید جسارت را بعد از حسین دید اسارت را 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
عمو جانم همیشه تو مرا امداد می‌کردی یتیم مجتبی را تو همیشه شاد می‌کردی تمام خاطرات من در آغوشت رقم خورده پریشانم پریشانم که گیسویت به هم خورده نخواه این‌گونه تنها باشی و در خیمه‌ها باشم تو دست و پا زنی در مقتل و بی دست و پا باشم یقینا می‌شود آخر وبال جان دلداده سرو دستی که در راه تو از پیکر نیفتاده اگرچه دست خالی آمدم اما دو دستم هست اگر دست از تنم افتاد بعد از آن سرم هم هست قد کوتاه چیزی نیست وقتی پرجگر باشم هزاران زخم هم باشد برای تو سپر باشم به قدر قامت خود آمدم تا داد بستانم تمام تیرها را میخرم با قیمت جانم برایم جان سپردن بین آغوشت عمو خوب است مرا گر نیزه می‌دوزد به تو این مرگ محبوب است چه باک از زخم‌ها وقتی مرا از پا بیاندازد که نعل اسب هم ما را به هم نزدیک‌تر سازد 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
کجا داماد دیدی عازم میدان خون باشد به روی کاکل و دستش حنابندان خون باشد چراغ ریسه اش از برق شمشیر عدو باشد عسل در کام داماد و شهادت آرزو باشد چه دامادی ، چه دامادی هوای بزم دارد ؟نه به قربانگاه راهی شد لباس رزم دارد ؟ نه رجز می‌خواند و در خیمه ماتم می‌شود بر پا صدای مجتبی از حلق قاسم می‌شود پیدا علیلان جمل با کینه اینجا سر در آوردند به بغض مجتبی شمشیر را بالاتر آوردند به زحمت لحظه‌ای از گرگ‌ها خود را رها کرده عمو را با دهان غرق در خونش صدا کرده از این یوسف در این میدان نمانده پیرهن حتی ندارد قدر بوسه جای سالم در بدن حتی چه تفسیری !چو تابوت پدر شد پیکرش پر تیر چه تعبیری! پذیرای تنش شد نیزه و شمشیر شما ای کوفیان ! وحشتی ترین اقوام انسانید اگر جان در بدن دارد بر او مرکب نتازانید 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
از تشنگی هرگز نبودی زار و بی تاب رفتی به میدان نه به قصد خواهش آب رفتی چراغ کوچکی باشی در این راه رفتی که دستی را بگیری از دل چاه رفتی که آزادی ببخشی محبسی را از جهل شاید بازگردانی کسی را حیدر شدی بر منبری از دست بابا با چشم‌هایت خطبه خواندی ، آه، اما غیر از سپیدی گلویت را ندیدند آن خطبه‌های روشنت را سر بریدند از هم جدا شد جمله‌ها پای گلویت خون دجله می‌شد در بلندای گلویت کینه دل تیر سه پر را سخت می کرد خوابیدنت کار پدر را سخت می‌کرد یک دست او گهواره جنبان سرت بود دست دکر گهواره بهر پیکرت بود در چشم‌هایش تیره می‌شد روز روشن نه جان ماندن داشت و نه روی رفتن شمشیر کارش قبر کندن شد ولی حیف مادر کنارت گفت با آه ، از علی حیف لطفی ندارد بی تو دیگر منزل من چشمان خود را باز کن نور دل من با تو سخن بسیار دارم تا بگویم قنداقه‌ی خونیت را باید بشویم خشک است مادر جان چرا دور دهانت از حنجرت بیرون چرا زد استخوانت برگرد و باری از غمم بردار مادر تلقین و تدفین من است انگار مادر زود است حالاها برایت سوگواری در خاک خوابیدی چرا ؟ گهواره داری 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
رجز بخوان ، رجز بخوان ، شبیه مرتضی علی که حیدری دگر شود دوباره سهم ما علی برو که اولین شهید این قبیله می‌شوی برو برو عزیز خانواده مرحبا علی سوارشو به سمت خیمه‌گاه دشمنان برو عقیق خون خویش را ببخش بر گدا علی برو به فتح خیبری دوباره و تو هم بده جواب ظلم قوم بدتر از یهود را علی هزار بار خورده‌ام زمین و باز پاشدم خودت بیا به من بگو چقدر مانده تا علی جوان من بلند شو ، نخواب بین معرکه بلند شو ، بلند شو ، بگو دوباره یاعلی نه پیرهن که جوشنت شده‌است پاره یوسفم چگونه این چنین شدی اسیر گرگ‌ها علی هم این طرف ، هم آن طرف ، به هر طرف تو هستی و بیابمت کجا علی ؟ کجا علی ؟ کجا علی ؟ چقدر تکه تکه‌ای ، چقدر پاره پاره‌ای به قول شاعران شدی هجا هجا هجا علی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
گشت قنداقه‌ات به دور سرش    این چنین بود که شدی قمرش مادرت خویش را کنیزش خواند پدرت بود اگرچه که پدرش پدرت گفته بود خواهی شد روزگاری فدایی پسرش بوسه‌های پدر اثر دارد این چنین دستهات شد سپرش آه از چشم‌های خونینت آه از داغ چشم‌های ترش تیری از پیکرت نشد بکشد چقدر تیر می‌کشد جگرش چه بگویدبه کودکان حرم می‌کشد اهل خیمه را خبرش بعد تو خیمه بر زمین افتاد بعد داغت شکسته شد کمرش دور دیدند چشم‌هایت را سر نیزه اگر که رفت سرش می رسد تا اسارت این روضه زینب و بی تو بودن و سفرش 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
آن قوم که خواستند پر پر بشوی بر دست پدر شهیدِ بی سر بشوی ای کودک شیرخواره می‌ترسیدند از اینکه تو هم علیِ اکبر بشوی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5782664617813610168.mp3
3.65M
تمامی واحد‌های زیر با این آهنگ از آقایان امیر اسدی و سعید حمیدیان فر می‌باشد . 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی واحد‌های زیر با این آهنگ از آقایان امیر اسدی و سعید حمیدیان فر می‌باشد . 🕊@kaftarchahiemamre
‏ای بهترین تقدیر هر سالم تعبیر ناب احسن الحالم عشق تو را من جار خواهم زد باید که بشناسد تو را عالم در کوی و خیابان همه جا نام تو هست هر دل که شکسته است کاشانه‌ی توست دیوار به دیوار سیه پوشیده این خانه‌ی من نیست عزاخانه‌ی توست هرکجا پر شده از مرثیه ی محتشمت شهر ما تکیه زده بر علمت یاحسین یاحسین یاحسین بند دوم این اشک ها آیینه‌ ی عشق است با گریه من تکثیر خواهم شد در روضه‌هایت زندگی کردم با روضه هایت پیر خواهم شد هرکس که به عقل و عشق محرم شده است مجنون محرم است و دیوانه‌ی توست ای کاش که روزی بشود سجده کنم بر خاک عبایی که سر شانه ‌ی توست تربتت مهر قبولی نماز است حسین بنده‌ی تو سرفراز است حسین یاحسین یاحسین یاحسین 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی واحد‌های زیر با این آهنگ از آقایان امیر اسدی و سعید حمیدیان فر می‌باشد . 🕊@kaftarchahiemamre
شهر پر از رنگ و ریا کوفه بویی نبرده از وفا کوفه مسلم فدای غربتت آقا هرجا برو اما نیا کوفه این کوفه همان کوفه ی بد عهد و وفاست بغض علی از بام و درش شعله ور است هرکس که برای تو نوشته ست بیا در کشتنت از بقیه آماده تر است نیزه ها منتظر بوسه ی بر پیکر توست دشنه ها ، تشنه تر از حنجر توست یاحسین یاحسین یاحسین بند دوم با سینه ای از درد آکنده مانند مرغی بال و پر کنده انگار دنیاست خواست تا مسلم باشد جلوی تو س افکنده هر ثانیه دلواپس تقدیر توام ای کاش به گودال نیفتد گذرت دلواپس آنم که تو را دوره کنند با هر چه که دارند ،بریزند سرت السلام ای همه ی دار و ندار دل من السلام ای تن بی غسل و کفن یاحسین یاحسین یاحسین 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی واحد‌های زیر با این آهنگ از آقایان امیر اسدی و سعید حمیدیان فر می‌باشد . 🕊@kaftarchahiemamre
بند اول ای خاک دامن‌گیر پر اسرار والاترین گنجینه در اعصار دل را گره دادیم بر زلفت ای کربلا ای خانه‌ی دل‌دار ای ساحل امنیت و آرامش ما ای خاک تو گشته حرم خون خدا در راه تو رنج و خطری مطرح نیست هر رنج و بلای این مسیر است دوا کاش شود روزی هر ساله‌ی ما یا الله کربلا روضه‌ی صحن اباعبدالله ع کربلا کربلا کربلا بند دوم در این زمین افتاد علی اکبر ع خوابیده در اینجا علی اصغر ع تا چشم می‌بیند در این صحرا خون شهیدان است سر تا سر از تربت اطهرت شفا می‌ریزد در سینه‌ی خود عطر اجابت داری آغوش تو تا ابد به رویم باز است از بس که به زائران محبت داری کربلا وصل تو شد دعای دل‌نشین ما کربلا مقصد قرار اربعین ما کربلا کربلا کربلا 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی واحد‌های زیر با این آهنگ از آقایان امیر اسدی و سعید حمیدیان فر می‌باشد . 🕊@kaftarchahiemamre
بند اول در رفتن جان از پیِ سرها گویند هر نوعی سخن اما منزل به منزل همسفر بودن با قاتلت شد قاتلم بابا رفتی و پس از تو روسری‌هایم سوخت در طول مسیر تاول پایم سوخت هربار سر تو را به نیزه دیدم گفتم که چگونه موی بابایم سوخت ای پدر جان نبود نیزه جای سرت تا که هست دامن دخترت ای‌پدر ای‌پدر ای‌پدر بند دوم دل را برایت خانه خواهم کرد موی سرت را شانه خواهم کرد برگرد بابا قول خواهم داد این شهر را ویرانه خواهم کرد در راه تو جان برون کنم از پیکر از شوق تو پا نمی‌شناسم از سر شمشیر بُرَنده‌ی من اشک است امشب میدان شهادت من این‌جاست پدر جانفدایت شدن افتخار من است اشک من ذوالفقار من است ای‌پدر ای‌پدر ای‌پدر 🕊@kaftarchahiemamreza🕊