«با دستهای خالی» پدر موشکی ایران...
با سردار طهرانیمقدم شروع به طراحی و ساخت #سکوی_پرتاب_موشک کردیم.
ولی در ابتدا باید #خودرو را از برخی کشورها مانند فرانسه، آلمان یا ... میخریدیم.
لذا به همراه شهید مقدم به چندین کشور سفر کردیم.
ولی در نهایت هیچ کشوری حاضر به فروش این #ماشینآلات به ما نشد و ما با #دست_خالی به کشور بازگشتیم!
شهید مقدم خیلی بابت این مسئله #ناراحت بود،
ولی باز #امید خود را از دست نداد و دنبال راه حل برای این مسأله رفت.
به حمد و یاری خداوند، ما در عرض یکسال خودرو را ساختیم!
اولین خودرو با عرض 3 و طول 14 متر تولید شد.
اولین جایی که ما این خودرو را بردیم، حرم مطهر امام راحل(ره) بود و پس از آن به یک #نمایشگاه بینالمللی که در آن شرکت کردیم.
در آنجا بسیاری از کشورها شرکت داشتند و اکثرا برای بازدید به غرفه ما میآمدند.
دقیقا روبهروی غرفه ما، غرفه #آلمانیها بود که ما متوجه میشدیم که آنها از پشت شیشه دائما به این ماشین نگاه میکنند و عکس میگیرند!
بهواقع تولید این خودرو در داخل ایران برای همگان غیرقابل باور بود!
آن هم با کمترین امکانات و تحریمی که ما در آن قرار داشتیم!
حتی برای مسئولین داخلی خودمان هم بسیار #شگفتانگیز بود!
تمامی اینها با کمک خداوند و تلاش تیم متخصص و دانش فنی و مدیریت شهید طهرانی مقدم به سرانجام رسید.
کتاب «با دستهای خالی»
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#پدر_موشکی_ایران
بسم الله الرحمن الرحیم
.
بی شک صحبت حضرت آقا درباره پیش رو داشتن خرمشهر ها ذهن ها را معطوف به جنگ اقتصادی و فرهنگی میکند .زمانی که ایشان در سال های اخیر این همه به اقتصاد کشور و همچنین رسیدگی به فضای مجازی و جنگ نرم میپردازند یعنی مهم ترین جبهه الان، جبهه فرهنگی و جبهه اقتصادی ماست ...
.
جنگ و جهاد ِالان به گفته آقا نه در میدان جنگ نظامی بلکه در میدانی است که از جنگ نظامی سخت تر است..اما ویرانی های جنگ نظامی را ندارد بلکه آبادانی به دنبال دارد...
.
جهاد حالِ حاضر ما جهادی بسیار سخت تر و در میدان فضای مجازی و حمایت از اقتصاد و کالای ایرانیه...
.و مقاومت در برابر دشمن و تحریم ها...
و صبر و پایداری ...
که ان شالله آینده ای بسیار روشن در انتظار ما و جهان است.....
.
.
▪︎استفاده از تصویر آزاد .
#فتح_خرمشهر
#خرمشهرها_در_پیش_است
#آزادی
#مقاومت
#ایثار
#فداکاری
#جنگ_نرم
#جنگ_اقتصادی
#امید
#جبهه_فرهنگی
#جبهه_اقتصادی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد .
🔰 سخننگاشت | امید سیدحسن نصرالله به نماز خواندن در #مسجدالاقصی یک امید کاملاً عملی است
🔺 رهبرانقلاب، امروز: اینکه آقای سیدحسن نصرالله میگوید من انشاءالله در مسجدالاقصی نماز میخوانم، برای ما یک #امید کاملاً عملی و قابل تحقق است. ۹۸/۴/۳۱
#امام_خمینی_ره
#و_آزادگان
#پاسخ_پدری_به_فرزند
#فرزندان میهن به #عشق دیدار #پیر_جماران ، روزهای سخت #هجران را به امید #وصال سپری می کردند و هردم به این #امید، روزها را #لحظه شماری می کردند.
آنان در گوشه #زندان_های_تاریک و #وحشتناک دشمن، با #پدر_پیرخود #درد_و_دل می کردند و آن #پیر_فرزانه با عشق #پدری به آنان پاسخ می داد:
#فرزند_بسیار_عزیزم ! از #نامه دل سوزانه شما بسیار #متأثر گردیدم.
من ناراحتی شما #عزیزان_دربند را احساس می کنم، شما هم ناراحتی #پدرتان را که #فرزندان_عزیزش دور از وطن هستند #احساس کنید.
#عزیزان_من ! سیّد و مولای همه ما #حضرت_موسی_بن_جعفر_ع بیش از همه #شماها و #ماها در #رنج و گوشه #زندان به سر بردند.
برای #اسلام عزیزش صبر کنید.
#خداوند #فرج را ان شاءاللّه نزدیک می نماید و #پدر_پیر شما را با #دیدن شما #شاد می فرماید.
به همه عزیزان #دربند اسلام سلام مرا برسانید.
من از #دعای_خیر فراموشتان نمی کنم.
#خدا_حافظ شما باشد .
🍀🍃🌺🍃🌸🍃🌼
🍀🍃🌺🍃🌸🍃🌼
💪 " بزرگزن "
✊ هم دلاور و پرقدرت، هم بااحساس و لطیف 🌸
📝 توصیف آقا از بانویی که باید او را بزرگ داشت
💥 #59_67
#بزرگ_زن #دفاع_مقدس #جنگ_تحمیلی #مهناز_فتاحی
#رهبری #آقا #رهبر #خامنه_ای #آیت_الله_خامنه_ای
#نوجوان #جوان #دهه_هشتادی #نسل_چهارم #امید
🔰 لوح | امید یک کشور
🔻 رهبر انقلاب: دانشجو نیروی مورد #امید یک کشور است، #دانشجو است که میتواند در مقابل مشکلات بِایستد؛ دانشجو، هم جوان است، هم عالم است؛ او است که فردای کشور را باید اداره بکند، او است که باید آگاه باشد تا سنگر ایستادگی را در مقابل زیادهخواهان و فرصتطلبان و دیگران تقویت بکند، این باید محکم باشد. ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
🏷 #روز_دانشجو
🍃خداوندا اگر من اهلیت رسیدن به رحمت تو را ندارم اما در مقابل رحمت تو، آن اهلیت را دارد تا به من برسد.
این اولین جمله وصیتنامه ای است که تو در سال 86 نوشتی، آن وقت که نه خبری از فتنه #شام بود و نه خبری از #داعش و مسلحین.
.
🍃اما انگار تو این جمله را که تکه ای از دعاهای معصومین بود سرلوحه زندگی خودت قرار داده بودی و از همان زمان حتی از خودت قطع امید کرده بودی و هر چه #امید داشتی همه را به #خدا بسته بودی. انگار فارغ از همه چیز و همه کس، خودت را فقط و فقط به دست اراده الهی سپرده بودی تا تو را هر طور که میخواهد و هرکجا که میل اوست بکشاند تا او خودش بهترین ملاقاتش را برای تو رقم بزند.
.
🍃و مگر غیر از این هم راهی به سوی او هست؟ مگر کسی را در کل این عالم وجود میشود یافت که با پای خود به سوی خدا رفته باشد؟مگر میشود در محضر شریف #ملاقات او قرار گرفت و ذره ای خود را دید؟
تو خودت را به او سپردی و او هم چقدر خوب پذیرفتت.
.
🍃اصلا انگار از همان آغاز خلقتت او هم همین را برایت مقدر نموده بود و از همبن رو بود که نامت را سعید «مسافر»تقدیر کرد.
تو مسافر بودیی و تقدیرت سفر!سفری هم از خود به او و هم از #وطن و همه تعلقاتت به معرکه جهادی فی سبیل الله در سرزمین غربت.
.
🍃تو حتی نامت هم برای ما تذکر است که باید #مسافر باشیم و مقدمه این سفر ترک خودیت و قطع امید از خود است،قطع امیدی که هدفش سپردن تمام امیدها به خداوند تبارک و تعالی است.
.
✍نویسنده : #محمد_مهدی_سماوات
.
🍃به مناسبت سالروز تولد #شهید_سعید_مسافر
.
📅تاریخ تولد: ۱ دی ۱۳۶۵
.
📅تاریخ شهادت : ۱۴ فروردین ۱۳۹۵.حلب
.
📅تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۹۹.
.
🥀مزار: گلزار شهدای رشت
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍂قلم در دست میگیرم تا بنویسم از تو، تویی که حضورت، #امید زندگی را به لحظه ها تزریق میکرد...!
🍂دست بوسِ #مادر بودی و سجده گاهت، خاکِ پای بی بی سه ساله ای که برخلاف سن کمش، گره های بزرگ باز میکند.
🍂التماس های #شهادتت در گوش زمان مانده، آن روزها که پیاده به سمت حضرت عشق میرفتی. با #پرواز تو جمله ے_گر دخترکی پیش پدر ناز کند_مجسم شده است. تا بوده، تو، سر به دیوار #هیئت میگذاشتی و زار میزدی، چند صباحیست دیوار هیئت به عکس تو تکیه کرده...!!
🍂کتیبه ها با ذکر #حسین حسینت زار میزنند، رفتنت توان از جانها گرفته...!
چه #پدرت که علیِ سه ساله رابه یاد تو به آغوش میکشد، چه رفقایت که سر به دیوار گذاشته و به گوشه ای خیره میشوند...!😞
🍂انگار #سوختن موروثی است.
روزی مادری بین در و دیوار و حالا هم پسری میان شعله ها...
و چه #علی_اکبرانه بهارت خزان شده!
جسمی سوخته...
تنی #ارباً_اربا...
امان از دلِ زینب😭
🍂ماهرچه شد، ز تنت جمع کرده ایم
وای بر دلمان، چقدر کم شدی امید.
#قلبت بوی دنیا نمیداد که اگر میداد انتخاب مادر نمیشدی با پروازی ویژه به وقت #فاطمیه...
🍂پروازت سوزِ #سرمای بهمن را با #داغ قلب مادرت شرمنده کرد...
با این خبر موهای مادر #سپید شد؛ حواست هست؟😔
🍂از همان روز که رفتی، زمستان آمد
بعد تو #بهمن و #اسفند چه فرقی دارند؟! راستی امید، امیدی به دل هایمان هست؟ به زندگیهایمان؟🥺
🍂با این اوضاع، آرزوی #شهادت میکنیم خنده دار نیست؟
#دعایمان کن...
امیدواریم به اجابتش...
"ولاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتا بَل اَحیاءُ عِندَرَبِهِم یُرزَقون"
اینچنین است که حضورت حس میشود...
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_امید_اکبری
📅تاریخ تولد : ۲ دی ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت: ۲۴ بهمن ۱۳۹۴.زاهدان
📅تاریخ انتشار :۲۴ بهمن ۱۳۹۹
🥀محل دفن: گلزارشهدا اصفهان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍁
زینب ساعدی (مادر شهید محمد شیبانی)
: «شهید محمد شیبانی، رانندهی ابومهدی ». باورم نمیشد کسی که چند روز پیش به عنوان «همرزم شهید» با او صحبت کرده بودم، حالا خودش نیز همسفرهی اباعبدالله شده است. روزها همینطور در شوک و ناراحتی میگذشت و من آرزو میکردم کاش بتوانم روزی با خانوادهی شهید شیبانی صحبت کنم. به لطف خدا و با همراهی خواهر بزرگ شهید شیبانی- که خود همسر شهید مدافع حرم است- این فرصت مغتنم فراهم شد تا اولین مصاحبهی رسانهای مادر شهید محمد شیبانی، با روزنامهدیواری حق انجام شود. مادری جوان اما سرد و گرمچشیدهی روزگار که پدر و همسرش رزمندهی هشت سال دفاع مقدس بودند و پسر و دامادش شهید مدافع حرم. به حق، نام #زینب برازندهی خانم ساعدی است؛ چرا که با صبر و صلابتی زینبوار، برگهی عاقبتبهخیری فرزندش را امضا کرد و در هر کجا از گفتوگو که حرف پسر شهیدش پیش میآمد، چیزی جز #عشق و #امید و #وفاداری در چشمانش دیده نمیشد. با ذکر صلواتی برای شادی روح شهید محمد شیبانی، گوشهای از زندگی این مادر رنجکشیده را تقدیم نگاه شما میکنم.
حق: چه سالی و در کجا به دنیا آمدهاید؟
سال هزار و سیصد و پنجاه و سه در شهر بغداد.
حق: چند ساله بودید که به ایران آمدید؟
یازده ساله بودم که با خانواده به ایران مهاجرت کردیم.
.
.
.
جهت سلامتی امام زمان صلوات
.
#خدا #کربلا #بین_الحرمین #حرم #زیارت #عشق #مذهبی #مشهد #امام_حسین #کربلاء #شهید #شهدا #کربلاء_المقدسة #شیعه #اربعین #چادری #حجاب #حجابات #رهبر #رهبری
#shia #karbala #imamhussain #syria #najaf
🍃خداوندا اگر من اهلیت رسیدن به رحمت تو را ندارم اما در مقابل رحمت تو، آن اهلیت را دارد تا به من برسد.
این اولین جمله وصیتنامه ای است که تو در سال 86 نوشتی، آن وقت که نه خبری از فتنه #شام بود و نه خبری از #داعش و مسلحین.
🍃اما انگار تو این جمله را که تکه ای از دعاهای معصومین بود سرلوحه زندگی خودت قرار داده بودی و از همان زمان حتی از خودت قطع امید کرده بودی و هر چه #امید داشتی همه را به #خدا بسته بودی. انگار فارغ از همه چیز و همه کس، خودت را فقط و فقط به دست اراده الهی سپرده بودی تا تو را هر طور که میخواهد و هرکجا که میل اوست بکشاند تا او خودش بهترین ملاقاتش را برای تو رقم بزند.
🍃و مگر غیر از این هم راهی به سوی او هست؟ مگر کسی را در کل این عالم وجود میشود یافت که با پای خود به سوی خدا رفته باشد؟مگر میشود در محضر شریف #ملاقات او قرار گرفت و ذره ای خود را دید؟
تو خودت را به او سپردی و او هم چقدر خوب پذیرفتت.
🍃اصلا انگار از همان آغاز خلقتت او هم همین را برایت مقدر نموده بود و از همبن رو بود که نامت را سعید «مسافر»تقدیر کرد.
تو مسافر بودیی و تقدیرت سفر!سفری هم از خود به او و هم از #وطن و همه تعلقاتت به معرکه جهادی فی سبیل الله در سرزمین غربت.
🍃تو حتی نامت هم برای ما تذکر است که باید #مسافر باشیم و مقدمه این سفر ترک خودیت و قطع امید از خود است،قطع امیدی که هدفش سپردن تمام امیدها به خداوند تبارک و تعالی است.
✍نویسنده : #محمد_مهدی_سماوات
🍃به مناسبت سالروز شهادت #شهید_سعید_مسافر
📅تاریخ تولد: ۱ دی ۱۳۶۵
📅تاریخ شهادت : ۱۴ فروردین ۱۳۹۵.حلب
📅تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای رشت
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃به شوق نور در ظلمت قدم بردار که رمز زندگانی همین شوق و #امید است، آدمی به شوق رسیدن، راه میپیماید و این حکایت آنانی است که قلب هایشان آکنده از مهر و عطوفت خداوندیست، درخت امید در وجودشان ریشه دوانده و طالب نوری در این تاریکی هستند پس به همین دلیل سرسختانه به سمت نور پرواز میکنند.
🍃غل و زنجیر ها را باز میکنند و رها میشوند در آسمان، در #آغوش_خدا!
و ما که در این ظلمات پرواز آنها را نظاره گریم گرفتار تناقضی عجیب شده ایم اینگونه که هجرشان برایمان بس سخت و طاقت فرساست وَ لحظه #پرواز و خدایی شدنشان حسرت برانگیز و به همان اندازه مسرت بخش.
🍃و حالا سالگرد پرواز یکی از همان #مهاجرین را شاهد هستیم! مرتضی بصیری پور، مهاجری که در بهار ابدی شد و به هنگامه شهادت #موسیبنجعفر در دل خاک آرام گرفت. و قصه تناقض زمینیان بار دیگر تکرار شد...
🍃حسرتی در دل هایشان مهمان شد برای نفس او که چگونه در مسلخ #عشق قربانیاش کرد و حج را به جا آورد. حسرت دل کندن از زمین و زمان!
از طاهای #سه_ساله که بعد ها جمله "بابا نان داد" برایش کمی عجیب و غریب شد.
🍃آخر #بابا در خاطرات او نبود که نان بدهد، نبود که آب به دستش بدهد بابا در تابوت خوابیده بود. فارغ از همهمه اطرافش، #طاها تصویر مشخصی هم از بابا نداشت، در رویای سه سالگی بابا پیش #خدا رفت و برای همیشه سنگ مزارش مأمنی شد برای او که #مردانه با پدر درد و دل کند. و اکنون سه سال است که طاها دلگویه هایش را بر سر مزار پدرش میگوید.
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_مرتضی_بصیری_پور
📅تاریخ تولد : ۱٣۶۵
📅تاریخ شهادت : ٢۰ فروردین ۱٣٩٧
📅تاریخ انتشار : ٢۰ فروردین ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : مزار شهدای بیرجند
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃 بر لوح افتخارِ جای جای این آب و خاک، حکاکی نام تو و پرستو های چون تو را زیبا و تابناک میابم. پرستو هایی که چون تو رد پای اولیای خدا سرمشق زندگیشان بود، همان هایی که #ذکر حق ورد زبانشان بوده.
🍃قصه بدین سان شد؛ آن موعدی که نفس های #جنگ، امید حیاتمان را تار کرده بود و شهرِ کمر خم کرده، پاهای خسته اش را با مشقت و سختی روی زمین نگه داشته بود، آنگاه قدم های سبزت را برداشتی تا #متجاوزان بعثی را به هلاکت برسانی...
🍃آری! ای جان #کشور، تو به همراه دیگر جانان برخواستید و با قدوم پر صلابتتان در شریان های شهرها و روستاها خون روان ساختید و #امید حیاتمان را باز پس گرفتید. ستایش میکنمت که رسم #جوانمردی را بر جانِ این سرزمین حک ساختی و #الماس وجودت بانی حیاتش گردید.
"سیره ات جاوید و راهت پر رهرو باد
ای_باران_رحمت_الهی"
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_کمال_ذاکری
📅تاریخ تولد : ۴ آبان ۱٣۴٢
📅تاریخ شهادت : ٨ فروردین ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ٣ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای مشاء دماوند