جانبازهــا . . .
روایتِ فتحِ زندہ اند
با هــمان گرمیِ صدای سید مرتضی
و اللہ اڪبرهــای ممتدِ رزمندگان
#جانبـــــازی
#شهـادت_تدریجی_است
#بدون_تعارف
#جانباز باحال و با صفای با معرفت
#مرد_تویی
عزیز دردانه خدا
در این روزها که عده ای دنبال #مرد میگردند و جمعی دیگر ادای مردان را در می اورند
با این وصف حال و #اصل_حال خوش احوال شما
شما از آن دسته مردان مردی هستی
که بقیه حتی نمیتوانند ادایت را در بیاورند
پدرت شهید و مادرت شهیده
دو برادر شهید و خودت جانباز
چه کسی میتواند چندین سال با بدن مجروح و تن #شیمیایی و چشم تخلیه شده سر کند و اخر امر بجای گلایه بگوید : اولین چیزی که ناراحتش میکند گوش نکردن مسیولان است به نصایح #رهبری
که دشمن دشمن است و غیر قابل اعتماد
چه کسی میتواند با این حال و احوال دنبال #یتیم نوازی باشد و باز کردن گره از کار مردم
اصلا مگر میشود در این وضعیت بفکر تشکیل گروه افتاد برای کار خیر
مگر میشود این همه سال مزه #جنگ و #جانبازی و #طعنه و کنایه ها را چشیده باشی و باز پسر جگر گوشه ات را راهی کنی که بشود #مدافع_حرم
شما خیلی مردی
و ما خیلی ....
.
.
من تنگ نظر و یا شاید یک عده مثل من
چندین دقیقه حال و روز پر درد این بنده خدا را دیده ایم
سوز صدای گرفته اش را شنیده ایم
اخر ماجرا وقتی در جواب پرسش میزان حقوقش میگوید فلان مقدار ، با خودمان و حقوقمان مقایسه میکنیم که او دارد از ما بیشتر میگیرد
که اگر ما یک میلیون و دو میلیون میگیریم او چرا سه میلیون
اصلا هم نمیگوییم که ایا این مبلغ به خرج دوا و درمانش کفاف میدهد یا نه
لحظه ای هم حال و روز همسر و فرزندان این شیرمرد در بستر را نمیفهمیم
اصلا هم نمیگوییم حالا این فرشته مجروح چه لذتی میتواند ببرد از حتی یک هزار تومانی این حقوق
وقتی اصلا حتی نتواند یک اسکناسش را ببیند یا آن را با دو تا دستش لمس کند
کل زندگی و ارزش گذاری و ملاکمان شده است #پول
چه دیواری هم کوتاه تر از دیوار خانواده شهدا و جانبازان
باز گلی به گوشه جمالش که گفت همین حالا هم شرمنده است که حقوقش از یک نفر دیگر در این کشور بیشتر باشد
گرچه با همین حال و اوضاع هم تیر اخر را خود او زد
وقتی گفت همین حقوق را هم خرج چیز دیگر میکند ، نه خودش
#قهرمان_من
#جانباز_علی_اصغر_صائمی #علی_اصغر_صائمی
کلیپ اول
#بدون_تعارف
#جانباز باحال و با صفای با معرفت
#مرد_تویی
عزیز دردانه خدا
در این روزها که عده ای دنبال #مرد میگردند و جمعی دیگر ادای مردان را در می اورند
با این وصف حال و #اصل_حال خوش احوال شما
شما از آن دسته مردان مردی هستی
که بقیه حتی نمیتوانند ادایت را در بیاورند
پدرت شهید و مادرت شهیده
دو برادر شهید و خودت جانباز
چه کسی میتواند چندین سال با بدن مجروح و تن #شیمیایی و چشم تخلیه شده سر کند و اخر امر بجای گلایه بگوید : اولین چیزی که ناراحتش میکند گوش نکردن مسیولان است به نصایح #رهبری
که دشمن دشمن است و غیر قابل اعتماد
چه کسی میتواند با این حال و احوال دنبال #یتیم نوازی باشد و باز کردن گره از کار مردم
اصلا مگر میشود در این وضعیت بفکر تشکیل گروه افتاد برای کار خیر
مگر میشود این همه سال مزه #جنگ و #جانبازی و #طعنه و کنایه ها را چشیده باشی و باز پسر جگر گوشه ات را راهی کنی که بشود #مدافع_حرم
شما خیلی مردی
و ما خیلی ....
.
.
من تنگ نظر و یا شاید یک عده مثل من
چندین دقیقه حال و روز پر درد این بنده خدا را دیده ایم
سوز صدای گرفته اش را شنیده ایم
اخر ماجرا وقتی در جواب پرسش میزان حقوقش میگوید فلان مقدار ، با خودمان و حقوقمان مقایسه میکنیم که او دارد از ما بیشتر میگیرد
که اگر ما یک میلیون و دو میلیون میگیریم او چرا سه میلیون
اصلا هم نمیگوییم که ایا این مبلغ به خرج دوا و درمانش کفاف میدهد یا نه
لحظه ای هم حال و روز همسر و فرزندان این شیرمرد در بستر را نمیفهمیم
اصلا هم نمیگوییم حالا این فرشته مجروح چه لذتی میتواند ببرد از حتی یک هزار تومانی این حقوق
وقتی اصلا حتی نتواند یک اسکناسش را ببیند یا آن را با دو تا دستش لمس کند
کل زندگی و ارزش گذاری و ملاکمان شده است #پول
چه دیواری هم کوتاه تر از دیوار خانواده شهدا و جانبازان
باز گلی به گوشه جمالش که گفت همین حالا هم شرمنده است که حقوقش از یک نفر دیگر در این کشور بیشتر باشد
گرچه با همین حال و اوضاع هم تیر اخر را خود او زد
وقتی گفت همین حقوق را هم خرج چیز دیگر میکند ، نه خودش
#قهرمان_من
#جانباز_علی_اصغر_صائمی #علی_اصغر_صائمی
#روضه_مصور
#بسم_رب_الشهدا
#نورخدا_موسوی #پر کشید و #آسمانی شد
#شهید_نورخدا_موسوی پس از ده سال #جانبازی ساعاتی قبل #شهید_شد
او سالها قبل در درگیری با گروهک عبدالمالک ریگی ملعون به جانبازی صد در صد رسیده بود
سردار سرتیپ دوم #شهید_سید_نور_خدا_موسوی ، شهریورماه ۱۳۴۹ در #خرم_آباد استان لرستان متولد شد. پدرش کارگر و مادرش خانهدار بود. نور خدا پس از اخذ مدرک دیپلم و انجام خدمت مقدس سربازی به تحصیل در دانشگاه #نیروی_انتظامی مشغول شد و بعد از فارغالتحصیلی ازدواج کرد. وی پس از مدتی زندگی در تهران به شهر زاهدان منتقل و فرمانده یگان تکاوری زاهدان شد.
سید #نور_خدا موسوی در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۷ برای مقابله با گروهک #تروریستی عبدالمالک #ریگی ملعون معروف به #جند_الشیطان عازم منطقه لار شد. مدتی از شروع عملیات نگذشته بود که گلوله ای به پیشانی وی برخورد کرد.
هم رزمان #نورخدا پیکر نیمهجانش را بهسختی فراوان به بیمارستان #زاهدان رساندند بعد از عمل ایشان بهبود چندانی در وضعیتش حاصل نشد و ایشان با درجه جانبازی ۱۰۰ درصد حدود 10 سال زندگی نباتی داشت.
از این #شهید بزرگوار دو یادگار بهنام سیده زهرا و سید محمد بهجامانده است.
#راهش_پررهرو
#روضه_مصور
#بسم_رب_الشهدا
#نورخدا_موسوی #پر کشید و #آسمانی شد
#شهید_نورخدا_موسوی پس از ده سال #جانبازی ساعاتی قبل #شهید_شد
او سالها قبل در درگیری با گروهک عبدالمالک ریگی ملعون به جانبازی صد در صد رسیده بود
سردار سرتیپ دوم #شهید_سید_نور_خدا_موسوی ، شهریورماه ۱۳۴۹ در #خرم_آباد استان لرستان متولد شد. پدرش کارگر و مادرش خانهدار بود. نور خدا پس از اخذ مدرک دیپلم و انجام خدمت مقدس سربازی به تحصیل در دانشگاه #نیروی_انتظامی مشغول شد و بعد از فارغالتحصیلی ازدواج کرد. وی پس از مدتی زندگی در تهران به شهر زاهدان منتقل و فرمانده یگان تکاوری زاهدان شد.
سید #نور_خدا موسوی در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۷ برای مقابله با گروهک #تروریستی عبدالمالک #ریگی ملعون معروف به #جند_الشیطان عازم منطقه لار شد. مدتی از شروع عملیات نگذشته بود که گلوله ای به پیشانی وی برخورد کرد.
هم رزمان #نورخدا پیکر نیمهجانش را بهسختی فراوان به بیمارستان #زاهدان رساندند بعد از عمل ایشان بهبود چندانی در وضعیتش حاصل نشد و ایشان با درجه جانبازی ۱۰۰ درصد حدود 10 سال زندگی نباتی داشت.
از این #شهید بزرگوار دو یادگار بهنام سیده زهرا و سید محمد بهجامانده است.
#راهش_پررهرو
.
جانبازهــا . . .
روایتِ فتحِ زندہ اند
با هــمان گرمیِ صدای سید مرتضی
و اللہ اڪبرهــای ممتدِ رزمندگان
#جانبـــــازی
#شهادت_تدریجی_است
#جانباز
#روز_جانباز
#چه_خوبه_آخرش_شهادت_باشه
.
.
#وصیت نامه #سردار #شهید #نادر #مهدوی … برادرانم #اسلام عزیز احتیاج به #جانبازی دارد، بیایید تا خودمان را آماده جان فشانی کنیم. #پدر و مادر عزیزم، امروز #حسین زمان روح خداست… اینها می خواهند ما را به وسیله کشتن بترسانند اما #اماممان چه خوب گفت که ما #مرد جنگیم و از #کشته شدن نمیهراسیم و مرگ را با جان و دل میخریم برای ما یکسان است که #مرگ به جانب ما بیاید و یا ما به جانب مرگ برویم
⚜اهدای اعضای یک جانباز به چند نفر زندگی بخشید
✔ محمد ابراهیم اورنگ فرزند اصغر( جواد) اورنگ در خصوص درگذشت پدرش به حیات گفت:
🔻 پدرم با حال نا مساعد به درمانگاهی مراجعه می کند اما با وجود خونریزی از ناحیه بینی پزشکان وی را به بیمارستان منتقل می کنند اما در حین اعزام در اثر سکته مغزی فوت می کند.
#فرزند_جانباز زنجاني گفت: وقتي پزشکان بیمارستان مرگ مغزی پدر را تائید کردند از ما درخواست اهدای اعضای پدر را داشتند، با این که پدرم از قبل برای #اهداء_عضو ثبت نام نکرده بود اما همیشه از این کار خداپسند به نیکی یاد می کرد و ما هم با آگاهی نسبت به نیت قلبی او درخواست بیمارستان را پذیرفتیم.
🔸️وي اهداء عضو را #ایثار_اجتماعی خواند و گفت: انجام چنین کاری علاوه بر نجات جان چندین بیمار ، مصداق ایثار اجتماعی است.
◽#اصغر_اورنگ در 21 خرداد سال 1360 در منطقه مریوان به درجه رفیع #جانبازی نائلآمد.
وي برادر شهید ابراهیم اورنگ است كه در عملیات بیت المقدس به #شهادت رسید.
🍃برای اولین بار در کوچه پس کوچه های خاطرات بیست سال پیش قدم برمیدارم. در پیچ و خم#اسفندِ هفتاد و نه!
🍃 به دنبال نشانی میگردم و عاقبت به خانه اش میرسم. گویی زمان در آن متوقف شده و در و دیوار، بارِ خاطرات دوران#جانبازیاش را به دوش میکشند.
🍃من با این#خاطرات غریبه بودم! همه چیز در شنیده هایم خلاصه میشد.
حالا به دنبال مقصدی مشخص، دست #قلم را گرفته و پا در این دوران گذاشته بودم تا اینبار دیده هایم را ثبت کنم📝
🍃مقصودم دیدن مردی بود به اسم فتحالله. #کتاب_جنگ بسته شده بود ولی او هنوز در آن سالها در #سنگر و #خاکریز محکم ایستاده و حرف هایی داشت که برای منِ تشنه، به قطره آبی میمانست ولی برای خودش، هم درد بود و هم درمان!
🍃با به یاد آوردن آنها روح خسته اش درد میکشید ولی دل تنگش آرام میگرفت. نمیدانم عاقبت صندلی چرخداری که روزی همدم تنهاییاش بود او را خسته کرد یا همین#آلبوم خاطراتش عرصه را بر او تنگ کرد که طاقت نیاورد و از بند زمین رها شد.
🍃رهایی بی قید و شرط پس از چندین سال اسارت در چنگال دردی به اسم #جانبازی!🕊
🍃اسفند هفتاد و نه برای او زمستان نبود ، بهار بود.#بهار_آزادی که بهایش سیزدهسال همنشینی با#ویلچر بود💔
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسب سالروز شهادت
#شهید_فتح_الله_بختی
📅تاریخ تولد : ۱ تیر ۱۳۴۶
📅تاریخ شهادت : ۱۵ اسفند ۱٣٧٩
📅تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣٩٩
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃چه نوری میتواند راه را برای عاشقان بگشاید. جز عشق به #جهاد برای آن خدایی که جهاد کرد میان فرشتگانش تا مارا بیافریند و فرشتگانش را مقابل ما به زانو دربیاورد.
🍃حال #بنده از تمامی تعلقاتش دل میبرد و پا به میدان میگذارد تا نشان دهد که خدایش را بنده است. اینبار اما دل به داستانی داده ایم که فرشته اش جهادگری است که وجودش را به دستان خدا سپرده.
🍃بی هیچ اجباری و با کمال #عشق پا به #جبهه نهاده و همچون مولایش #امیرالمومنین میان جبهه حق علیه باطل خون دلها خورده. میان این تیرباران ها و دودهایی که عاشقانه تنفس میکردند؛ #جانبازی اش نصیب بهرامِ داستان شد...
🍃ماند و درد کشید از غم نبود یارانش از غم جا ماندن. اما آن روزها چه زیبا جانبازی شده بود به سان علمدار کربلا، اصلا گویی داستان این جهان همین است.
🍃گویی همه باید فدایی راه حسین شوند. فدایی آزادگی حسین (ع)، لب های عطشان خیمه ی حسین(ع)، فدایی رگ های گلوی حسین(ع)، نهایت این بیقراری ها شد وصال دلدار. #وصال همان خدایی که قهرمان داستان بینهایت دلتنگش بود.
🍃نهایتش شد دست گذاشتن در دستان #علمدار و یاران شهیدش. تا درد فراق نباشد؛ خدا درمان شهادت را قرار نمیدهد. تا ناله؛ عجز؛ بیقراری و بیتابی های سحرگانه نباشد خانوم زهرای مرضیه #شهادت_نامه را امضا نمیکند🕊
🍃گویا رسم شهادت این است که ذره ذره ی وجودت اسمانی شود، همه را به آسمان #کربلا بسپاری، خودت سپر شوی برای تیر سه شعبه ای که گلوی شش ماهه حسین(ع) را هدف گرفته است. رسم همین است، باید عاشق شد.
#شهادتت_مبارک عاشق ترینِ بندگان♥️
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_بهرام_جاهی_الماسی
📅تاریخ تولد : ۴ فروردین ۱٣٣۵
📅تاریخ شهادت : ٢٨ اردیبهشت ۱٣٧۵
📅تاریخ انتشار : ٢٧ اردیبهشت ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : بیمارستان ساسان_تهران
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی