از روزي كه او آمد، اتفاقات عجيبي در اردوگاه تخريب افتاد. لباس هاي نيروها كه خاكي بود و در كنار ساكهايشان قرار داشت، شبانه شسته مي شد و صبح روي طناب وسط اردوگاه خشك شده بود. ظرف غذاي بچه ها هر دوسه تا دسته ، نيمه هاي شب خود به خود شسته مي شد.
هر پوتيني كه شب بيرون از چادر مي ماند، صبح واكس خورده و برّاق جلوي چادر قرار داشت ...
او كه از همه كوچكتر و شوختر بود، وقتي اين اتفاقات جالب را مي ديد،مي خنديد و مي گفت: بابا اين كيه كه شبها زورو بازي در مي آره و لباس بچه ها و ظرف غذا رامي شوره؟
و گاهي مي گفت : «آقاي زورو، لطف كنه و امشب لباسهاي منم بشوره و پوتينهام رو هم واكس بزنه» بعد از عمليات، وقتي «علي قزلباش » شهيد شد، يكي از بچه ها با گريه گفت: بچه ها يادتونه چقدر قزلباش زوروي گردان رو مسخره مي كرد... زورو خودش بود و به من قسم داده بود كه به كسي نگم .
.
.
ایـنجابیــتالشهــداســت
#کلام_شهید #مذهبی #شهدا #شهیدانه #شهید #دفاع_مقدس
#شهید_والامقام #خاطره_شهدا #کتابخانه_شهدا #مدافع_وطن #شهیدمدافع_وطن #داستان_شهدا #امنیت #جبهه #شهدای_گمنام_فضای_مجازی #شهید_مدافع_وطن
#شهدای_گمنام_مجازی #مدافعان_وطن
#شهدا_زنده_اند#شهادت_طلبی #سبک_زندگی_شهدا #شهادت
#فرهنگ_شهادت #سیره_شهدا #شهادت #مقام #شهیدمحمدعلی_قزلباش #شهید_محمدعلی_قزلباش #شهید_محمد_علی_قزلباش #محمدعلی_قزلباش
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات🌹