eitaa logo
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
1.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9.2هزار ویدیو
583 فایل
✅ در این کانال مباحث مختلف و مهم پیرامون شناخت تمدن وعالَم #غرب، تفکر و فرهنگ، علوم‌انسانی، تمدن اسلامی، معارف مهدویت و تحلیل انقلاب اسلامی بر اساس فلسفۀ تاریخ و اندیشه ناب اسلامی ارائه می‌شود. @GhalbeSalimeSalman
مشاهده در ایتا
دانلود
28.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ گفت و گو با جناب آقای علوی بروجردی مدظله درباره قلمرو دین و علم در سیاستگذاری: اقتصاد اسلامی یک شوخی است! لینک نسخه کامل گفت و گوی گروه اقتصادی تجارت فردا - اکو ایران https://www.ecoiran.com/fa/tiny/news-2105
35.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیانات استاد عبدالحسین خسروپناه در پاسخ به بیانات استاد علوی بروجردی در مورد اقتصاد اسلامی و علوم انسانی اسلامی / یازدهمین هم اندیشی فقه حکومتی ۱۰ مهر ۱۳۹۹ طلبگی تا اجتهاد @talabegitaejtehad
دومین قسمت از فصل سوم برنامه تلویزیونی سوره با نام «سوره، فصل محمد رسول‌الله»، امشب ساعت ۲۳ به صورت زنده از شبکه چهار سیما پخش می‌شود. این قسمت از برنامه به بررسی سیرهٔ اقتصادی پیامبر اسلام اختصاص خواهد داشت. در نخستین بخش برنامه کتاب «اقتصادنا» ی شهید سید محمدباقر صدر که مهم‌ترین اثری است که تاکنون دربارهٔ دیدگاه‌های اقتصادی حضرت محمد (ص) نگاشته شده، معرفی می‌شود و دیدگاه‌های شهید سید محمدباقر صدر، مرجع تقلید و سیاستمدار شیعی دوران معاصر در این باره بازخوانی می‌شود. mehrnews.com/xSSBM
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
دومین قسمت از فصل سوم برنامه تلویزیونی سوره با نام «سوره، فصل محمد رسول‌الله»، امشب ساعت ۲۳ به صورت
📌شهید سید محمدباقر صدر، مرجع تقلید و سیاستمدار شیعی دوران معاصر از معدود فقیهانی است که با نگارش کتابی در باب اقتصاد اسلامی توجه بسیاری از متفکران زمان را به خود معطوف ساخت. شیخ محمد المبارک، عالم سنی‌مذهب، اقتصادنای شهید صدر را یگانه کتابی دانست که دربردارندهٔ نظریه‌ٔ اسلام درباره اقتصاد است. مارک بلاگ، اقتصاددان انگلیسی، هم او را به واسطهٔ همین کتاب در زمرهٔ ۲۲۰ اقتصاددان بزرگ دنیا به شمار آورد. شهید محمدباقر صدر در اقتصادنا افزون بر تبیین مکتب اقتصادی اسلام، گفتارهایی بنیادی دربارهٔ مفاهیم پایه‌ای دین و تشریع داشت. 📍مسعود دیانی در دومین شب «سوره، فصل محمد رسول‌الله (ص)» میزبان دکتر عادل پیغامی عضو هیئت‌ علمی دانشگاه امام صادق و پژوهشگر اقتصاد اسلامی است.«سرمایه‌دار اخلاق‌مدار یا عدالت‌خواه انقلابی: بازخوانی سیره‌ٔ اقتصادی پیامبر اسلام» موضوع گفت‌وگوی آنها خواهد بود. ⏰«سوره، فصل محمد رسول‌الله (ص)»، امشب ساعت ۲۳| شبکه چهار سیما 🆔 @shahidsadr
🔆 آیا چیزی به نام داریم؟ ✍ دکتر 🔸بیش از شصت-هفتاد سال است (از زمان نگارش اقتصادنا توسط شهیدصدر) که جامعۀ روشنفکران غربزده گاه و بیگاه سؤالی تکراری را مطرح می‌کنند و با گل‌آلودکردن آب، ماهیگیری می‌کنند: آیا چیزی به نام «اقتصاد اسلامی» داریم؟ کاری به اغراض سیاسی یا منافع اقتصادی مطرح‌کنندگان این شبهه ندارم، اما به محض مطرح‌شدن این شبهه، تعداد زیادی از متفکران در سطوح مختلف سعی در پاسخگویی به این شبهه می‌کنند و هر کدام به نحوی از انحا تلاش می‌کند نشان دهد که بله، چیزی به نام اقتصاد اسلامی داریم؛ حالا این «چیز» ممکن است از جنس «علم» نباشد اما قطعاً از جنس مکتب است،‌ همان‌طور که مکتب سرمایه‌داری و سوسیالیسم داریم. ❓اما هیچ‌کس نمی‌پرسد که آیا اساساً چیزی به نام داریم؟ این چیز کجاست؟ کدام ؟ 🔸در نگاه اول، کسانی که این سؤال برایشان عجیب است، در ذهن خود آنچه در دانشگاه‌ها و کلاس‌های درسی تحت عنوان اقتصاد خرد و اقتصاد کلان و اقتصاد سنجی تدریس می‌شود را «علم» اقتصاد می‌دانند و لذا جواب سؤال برایشان روشن است: بله، علم اقتصاد داریم و منظور از آن، است! 🔸 برای این‌که بحث روشن‌تر شود، باید به چند سؤال پاسخ دهیم: اولاً منظور ما از علم چیست؟ 🔸 اگر علم یعنی معرفتی که از هست‌ها و واقعیت‌های مشاهده‌شده (facts) سخن می‌گوید، باید به‌عنوان مدرس دانشگاه که سال‌هاست اقتصاد خوانده و تدریس کرده‌ام بپرسم که در اقتصاد خرد و اقتصاد کلان از کدام «واقعیت» و از کدام «هست» سخن می‌گوییم؟ آیا واقعیت‌های مشاهده‌شده و به‌اصطلاح هست‌های اقتصادی به‌صورت لخت و عریان در صحنۀ عینیت حضور دارند و ما کافیست چشممان را باز کنیم تا آن‌ها را ببینیم یا اینکه این واقعیت‌ها آن چیزهایی هستند که «ما می‌بینیم» نه آنچه در خارج هست. همواره «ما» به همراه تمام تعلقات و باورها و ذهنیت‌هایمان به‌عنوان حد واسط آنچه درواقع وجود دارد و آنچه به‌عنوان گزاره‌ای علمی یا اثباتی (positive) از آن یاد می‌شود، قرار داریم. به بیان ساده‌تر، هیچ گزارۀ اثباتی در اقتصاد فارغ از باورها و تعلقات و ذهنیت‌های اقتصاددان نیست. البته منشأ این باورها و تعلقات هر چیزی می‌تواند باشد: جامعه، تاریخ، طبقۀ اجتماعی، فرهنگ و البته دین الهی. 🔸 کسی که اندک مطالعه‌ای در ساحت فلسفۀ اقتصاد یا فلسفۀ علم یا معرفت‌شناسی داشته باشد می‌داند که واقع بما هو واقع قابل شناخت و تبیین بدون هرگونه جهت‌گیری اخلاقی و هنجاری نیست، یا لااقل در آن تردیدها و مناقشات و مناظرات فراوان و بنیادینی وجود دارد. 🔸 ثانیاً موضوع مطالعات اقتصادی چیست؟ نباید این واقعیت را انکار کرد که گزاره‌ها و آموزه‌های اقتصادی، به‌تبع گزاره‌ها و آموزه‌های انسانی و اجتماعی، محصول مشاهدات و گزارش‌ها و روایت‌های تاریخی و جامعه‌شناختی است و گمان می‌کنم برای خوانندگان محترم اینقدر بدیهی باشد که این گزارش‌ها و روایت‌ها چقدر می‌تواند جهت‌دار و بعضاً متعارض یا متناقض باشد که دیگر نیازی به توضیح در این باره نباشد. 🔸 ثالثاً من به‌جای این‌که به‌دنبال اثبات وجود چیزی به نام اقتصاد اسلامی باشم، می‌خواهم سؤال بنیادین‌تری بپرسم و آن اینکه مگر ما چیزی به نام علم اقتصاد داریم؟ یعنی آیا گزاره‌های بنیادین مکتب لیبرالیسم «علمی» اند؟ مثلاً اینکه «بازار آزاد یا رقابت کامل می‌تواند بیشترین کارایی را برای اقتصاد فراهم کند» گزاره‌ای حاکی از واقع و عاری از هرگونه قضاوت هنجاری است؟ یا مثلاً نظریۀ مقداری پول که حجم پول در گردش را با سطح عمومی قیمت‌ها مرتبط می‌کند، گزاره‌ای اثباتی و فارغ از هرگونه دعاوی هنجاری و ایدئولوژیک است؟ یا نظریۀ عمومی کینز یا تعادل عمومی والراس یا نظریۀ مطلوبیت نهایی یا نظریۀ رفتار مصرف‌کننده یا نظریۀ رفتار تولیدکننده یا نظریات رفاه؛ کدامشان از کدام «واقعیت عینی» سخن می‌گویند؟ 🔸 آیا جز این است که تمامی این نظریاتی که در کلاس‌های اقتصاد می‌خوانیم و درس می‌دهیم هر کدام به نحوی به‌دنبال تنظیم امور اقتصادی هستند؟ و آیا جز این است که هر کدام از این‌ها از نوع و هستند و امری را و عمل بر خلاف آن را می‌کنند؟ مگر نه این است که از نگاه طرفداران اقتصاد رایج، رسیدن به نقطۀ کارای پارتویی است؟ مگر نه این است که در مواقع تزاحم میان برابری و کارایی، از قواعد رفع تزاحم استفاده می‌شود؟ و مگر غیر از این است که تمام اقتصاد خرد، فقه استدلالی برای اثبات کارایی بازار کاملاً رقابتی در توزیع «بهینۀ» کالاهای خصوصی است و نهایتاً فتوای آقای آلفرد مارشال را در وجوب رساندن اقتصاد به نقطۀ تعادل عرضه و تقاضا مستدل و مستند می‌کند؟ به بیان صریح و ساده، تمام آنچه به‌عنوان «علم اقتصاد» تبلیغ و ترویج می‌شود، چیزی نیست جز فتواهای فقهی علمای لیبرال دربارۀ تعاملات اقتصادی جامعۀ خودشان! 👇ادامه در پست بعدی
👆ادامه از پست قبلی 🔸 بحث در این زمینه مجال موسع‌تری را می‌طلبد. در اینجا فقط به این نکته قناعت می‌کنم که به‌جای اینکه با الفاظ بازی کنیم و از اصطلاحات پرابهام علم و عقلانیت سوءاستفاده کنیم تا اغراضی کوتاه‌مدت و البته بی‌فایده را تحصیل کنیم، وقت و انرژی خود را صرف مسائل جدی‌تر و بنیادین‌تر کنیم. پیشنهاد می‌کنم به‌جای پرداختن به مباحث انتزاعی و دورشدن از واقعیت‌های زندگی اجتماعی خودمان، به فکر چاره‌اندیشی برای حل مشکلات اقتصادی این روزهای مردم با توجه به تجربه‌های تاریخی و اجتماعی خودمان باشیم. 🔸 بزک‌کردن تئوری‌های لیبرالی یا نئولیبرالی و خوراندن آن به اسم «علم اقتصاد» و «عقلانیت اقتصادی» بیش از صد سال است که مشکلی از اقتصاد بیمار ما را حل نکرده است؛ این واقعیتی است که منکران حقایق تاریخی و تجارب اجتماعی، نمی‌خواهند بپذیرند و از این نظر، اتهامی که به خودشان وارد است به سمت دیگران منحرف می‌کنند! 🆔 @QasdWay @kanooneQarbshenasiAndisheIslami
♦️این بازگشت ِ پرمعنا♦️ (دو نکته درباره بازگشت شجریان به مشهد) ظاهراً فردا، پیکر شجریان را به مشهد، زادگاهش بازمی‌گردانند. ذهنم درگیر این "بازگشتن" است. چه بازگشت عجیبی! اول: هجرت؛ این راز ِ شدن شریعتی جمله‌ی بسیار زیبایی در وصیتنامه‌اش دارد: «هجرت کلمه بزرگی در تاریخ " شدن" انسانها و تمدنها است.» و چه درست می‌گوید! و خود او چقدر که مصداق این جمله است. «هجرت»ی از مشهد به تهران و از تهران به فرانسه و دوباره از فرانسه به ایران. کافی است فکر کنیم که شجریان هم در مشهد می‌ماند. با سختی هجرت روبرو نمی‌شد. نمی‌رفت. عافیت پیشه می‌کرد. به تعبیر خودش، با چنین برخوردهایی در تهران مواجه نمی‌شد که: «رفتم پیش مرحوم پیرنیا. یک دوستی داشتم به نام آقای حسین محبی. ایشان از اپراتورهای قدیم رادیو بود. تابستان 45 [13] بود. من را به رادیو برد. به یکی از دوستانم گفت بیا با شجریان ساز بزن. بعضی‌ها نمی‌آمدند. می‌گفتند این‌ها که از شهرستان می‌آیند، خارج می‌خوانند.» اما او کَند. رفت. هجرت کرد. و هجرت‌های دیگر. سفرهای دیگر. سفرهای بیرونی. سفرهای درونی. بر خلاف آن‌چه تصور می‌شود، مدافع سخت‌گیر ِ و پاسدار ِ مناسکی ِ سنت‌های معمول در فرهنگ و هنر نماند. عبور کرد. یک پایش را در سنت نگه داشت اما از سنت، برگزید. بازسازی کرد. و این‌ها جز با سفرهای درونی، جز با خطر کردن میسر نبود. او حتی می‌توانست برود و پشت سرش را هم نگاه نکند. اما این مهاجر، دلبسته بود. به خاکش، به مردمش. به موطنش. به ریشه‌هایش. رفت؛ اما بازگشت. دوم: مشهدها مشهد، جای غریبی است. فردا، شجریان، یکی از بزرگترین اسطوره‌های «موسیقی» سنتی ایران در قرن اخیر را به جایی می‌برند که برگزاری کنسرت موسیقی در آن را ممنوع کرده‌اند. به جایی که هنر، زیر ضرب است. مشهد اما جای غریبی است. شهری است که انگار دو یا چند توده‌ هوای غلیظ و چگال به یکدیگر برخورد کرده‌اند: مشهد، از یک‌سو شهری مذهبی است. فضایی مذهبی دارد. مشهدی که حول حرم امام هشتم شیعیان تعریف می‌شود. این مشهد را با آستان قدس و روحانیت حکومتی‌اش می‌توان فهمید. اما تمام مشهد این نیست: مشهد، فضای روشنفکری ریشه‌داری دارد. مشهد جریان حوزوی غیرحکومتی و سنتی و تفکیکی پررنگی دارد. مشهد فضای هنری غیرمذهبی جدی دارد. مشهد جمع‌های فرهنگی و گعده‌های قدیمی و نهادهای ادبی ریشه‌داری دارد. تمام شهرها، اینقدر فضاهای متفاوت و جهان‌های موازی ندارند. مشهد اما، جای عجیبی است. گرچه امروز شاید آن جریان اول، تمامی این جریانات را در های و هویش، به حاشیه برده‌باشد (که این حاشیه‌نشین کردن و یک‌دست کردن مصنوعی، چه عمرها را هدر داده و چه استعدادهای شجریان‌گونه را از این شهر و از ایران گرفته و ناامید کرده). اما این جریانات، این فضاها، در سکوت، در زیرزمین‌ها، در خانه‌ها، در حوزه‌های ساده و بی‌تکلف غیرحکومتی، زنده است. مشهد، فقط مشهدِ این جریان ِ قدرقدرت ِ امروز نیست. مشهدهای دیگری هم هستند: مشهد طوس و فردوسی، مشهد ِ غزالی، مشهد ِ اخوان. مشهد سیدان و مروارید. مشهد شریعتی‌ها. و حالا مشهد شجریان! امروز، آن مشهد ِ اول، سایر این مشهدها را به حاشیه رانده‌است. اما تاریخ، فرداهای زیادی دارد. شجریان، فرزند ایران و خراسان، این مهاجر ِ جسور ِ خستگی‌ناپذیر، حالا دارد به وطنش بازمی‌گردد و در کوله‌بارش، چیز بزرگی را به آن شهر اضافه می‌کند. دیدار نمادینی است: بازگشت شجریان به مشهد. پانوشت: در کتاب در دست چاپ‌مان با عنوان «پرنده و آتش» درباره نهادهای فرهنگی مستقل پساانقلابی و «انتشارات امام مشهد» که به زودی توسط نشر آرما منتشر می‌شود، تلاش کرده‌ایم تا پنجره‌ای به آن «مشهدهای شجریان آفرین و شریعتی‌ساز ِ دیگر» باز کنیم. ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه
بسم الله الرحمن الرحیم مطلبی از یک نویسنده درباره فربه شدن فقه و مهارت اندک حوزویان در رشته های دیگر منتشر شده و شبهه هایی را به وجود آورده و دوستانی درخواست جواب دادند و لذا نکاتی در این خصوص عرض میکنم. ۱. حوزه علمیه در دهه های اخیر با حوزه علمیه قبل از انقلاب اسلامی بسیار متفاوت است و ظاهراً جناب مستشکل از وضعیت کنونی حوزه علمیه اطلاع ندارد. حوزه علمیه امروز در علوم انسانی و علوم عقلی و عرفانی رشد جدی پیدا کرده است. بیش از پانصد مدرس در سطوح مختلف علوم عقلی و انسانی و اجتماعی مشغول تدریس و صدها محقق در علوم عقلی و علوم انسانی و اجتماعی مشغول تحقیق هستند. مرکز علوم اسلامی ولی امر و دانشگاه باقرالعلوم و پژوهشگاه های حوزه و دانشگاه و فرهنگ و اندیشه اسلامی و علوم و فرهنگ اسلامی و موسسه های امام خمینی و امام صادق نمونه هایی از مجموعه های تخصصی در علوم انسانی و علوم عقلی هستند که مستشکل از آنها بی اطلاع است. ۲. شبهه دیگر اینکه فقه نیمه جان شده و آینده نه چندان دور خواهد مرد چون موضوعات فقهی با تکنولوژی و تغییر زندگی منقضی شده و فقها تبحری در مسایل جدید ندارند و برخی احکام فقهی، قبیح اجتماعی شدند و مردم به بی دینی فقهی گرایش یافتند و تنوع فتوا هم زیاد شده است. این ادعاهای بی دلیل هم ناشی از کم اطلاعی نسبت به حوزه علمیه نوین است. امروزه طلاب علوم فقهی در موضوعات انسان معاصر به صورت تخصصی درس می خوانند و ده ها فقه تخصصی در مراکز فقهی در حوزه علمیه در مقطع سطح سه و چهار، آموزش می بینند. طلاب فقه سیاسی و فقه اقتصاد و فقه فرهنگ و فقه تربیت و فقه مدیریت و فقه قضا و فقه ارتباطات و فقه پزشکی و فقه هنر و ده ها فقه تخصصی در حد ارشد دانشگاهی مباحث علوم انسانی و اجتماعی را فرا می گیرند. استادان دانشگاهی در مراکز حوزوی، توانمندی طلاب در علوم انسانی و اجتماعی را شهادت میدهند. استادان فرهیخته متخصص و نظریه پرداز در علوم انسانی و اجتماعی در حوزه علمیه قم و مشهد و اصفهان و‌ خوزستان یک اتفاق مبارکی است که جناب مستشکل نمی بیند یا نمی خواهد ببیند و همه اینها نشانه به روز شدن فقه در حوزه علمیه است. ۳. اینکه عده ای از مردم به بی دینی فقهی گرایش یافتند سخن درستی است که این هم زاییده سبک زندگی سکولار و روشنفکری غرب زده است که انسان را حتی به الحاد سوق می دهد و گرفتار شبهات می کند، هر چند این واقعه هیچ ملازمه ای با مرگ فقه ندارد چون متدینان مقید به احکام فقهی و منتقدان به سبک زندگی سکولار و مقید به مناسک اسلامی و فقهی همچون اربعین حسینی و ظهور فقهای نوین هم رو به رشد هستند. دینداری قرن بیست و یکم وضعیت گرایش به شریعت را بسیار تغییر داده و مردم دنیا را به مناسک دینی و معنوی علاقمند کرده و این اتفاق در جهان نمایان است. تعدد فتوا هم زاییده باز بودن اجتهاد در فقه شیعه است که نه تنها نقص و عیب نیست که امتیاز تفقه شیعی است و به تعبیر اقبال لاهوری موتور حرکت شیعه است و به تعبیر نگارنده مانع از مرگ فقه است. عجیب است که جناب مستشکل از طرفی از مرگ فقه هشدار می دهد و از طرف دیگر از تنوع فتوا نگران است و این مطلب، یک پارادوکس پنهانی است که مستشکل متوجه آن نشده است. فکر می کنم مستشکل در اثر ارتباط با فقهای سنتی از یک جهت و علاقه به روشنفکران سکولار از ناحیه دیگر و مرتبط نبودن با فقیهان نوین از حیث دیگری، دچار این شبهات شده است که ان شاءلله با مطالعه و تحصیل و تحقیق و بررسی بیشتر شبهاتش حل خواهد شد. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا عبدالحسین خسروپناه حوزه علمیه قم اربعین حسینی ۱۳۹۹ 🆔 @khosropanah_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎙 استاد 🚩 هیئت شهید بهشتی 🏴 ۱۳۹۵ 🔢 قسمت یازدهم 🔘 ویژگی‌های تاریخ اسلام 🔺 یکی از ویژگی‌های تاریخ اسلام، این‌است که ضبط حداکثری شده... 🔺 چیزهایی در تاریخ است که صرفاً دین می‌تواند آن‌ها را پُر کند! ، ، ، ، ، ، ، 📍 کانال مؤسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی فتوح اندیشه 🆔 @Fotooh
اعتبار سنجی کتاب عیون اخبار الرضا علیه السلام شنبه ۱۹ مهر
نسخه مطالعه وب-شماره257.pdf
3.77M
🔔 شماره‌ی جدید نشریه‌ی منتشر شد: ♨️ | امسال نیامدیم اما دلمان پیش شماست؛ 🏴 انتشار برای اولین‌بار | اگر باز بود... 🔶 | یعنی 🔹 | باید دست کسانی باشد که هستند 🔻| زینب کبری نسخه اصلی رفتار ماست @Khattehezbollah
🔰 دگرگونی جامعه ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir
🎙 حجت‌الاسلام دکتر ، در نشست «ورود طلاب به ؛ آسیب‌ها، چالش‌ها و فرصت‌ها»، در سالن جلسات مرکز خدمات حوزه‌های علمیه: 🔺 دنیایی که به طلاب، معرفی می‌شود، کم‌ترین ارتباطِ منطقی را با دین دارد. دنیای دین، مانند مزرعه‌ای است که در آن، با کار و تلاش می‌توان به نتیجه رسید/ کنش‌گری در زندگی جهانی، نیازمند زندگی میلیاردی است/ رسالت‌های دین، کوتوله شده و معلوم است که در میدانِ رسالت‌های کوتوله، پولِ زیادی، فساد می‌آورد؛ 🔺 زندگی اقتصادی بزرگانی مانند «حضرت خدیجه» ‹سلام‌اللّٰه‌علیها› و «سلمان فارسی» تئوریزه نشده/ 80درصد علما، از ثروتمندانِ زمان خودشان بودند؛ زُهد «شیخ انصاری» را به تصویر کشیدیم، امّا تجارت «ملاعلی کنی» را ندیده‌ایم؛ «محمد بن ابی عمیر» از بزرگ‌ترین تُجّار بغداد در زمان خودش بوده؛ 🔺 دنیایی که در ادبیات دینی، به ما آموزش داده می‌شود، ربطی به دین ندارد و بیش‌تر شبیه القائات صوفیانه است/ متأسفانه روشن‌فکران عالم اسلام، هرچه بیش‌تر درس می‌خوانند، توان خود را برای ادارۀ عالم، بیش‌تر از دست می‌دهند؛ 🔺 بیش‌از دو برابر نقدینگی لازم برای تکمیل پروژه‌های عمرانی، توسط مردم در بانک‌ها سرمایه‌گذاری شده؛ اگر این پول، توسط مردم، به یکدیگر قرض داده می‌شد، هیچ مشکل خُردی در کشور باقی نمی‌ماند؛ 🔺 فرهنگ‌سازی و تئوریزه‌کردنِ مفاهیمی مانند برکت و قرض‌الحسنه، بسیار دشوار شده؛ 🔺 از بین رفتن سرمایه در بورس، در ناراضی‌سازی طلاب از نظام و تغییر نگرش سیاسی آن‌ها مؤثر است... 🌐 خبرگزاری رسا 🌐 پایگاه خبری مفتاح 📍 کانال مؤسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی فتوح اندیشه 🆔 @Fotooh
۴ عاملی که «سقط جنین» را به مرز بحران در کشورمان رسانده است ☑️ @Sh_Aviny
💠 روش شناسی مطالعات اربعین ✍️ استاد حمید پارسانیا 🔷 از پدیده پیاده روی اربعین می توان به روش شناسی مطالعات اربعین و لزوم از واقعه اربعین به خاطر گستردگی آن رسید. این روش شناسی مطالعات اربعین باید در مورد مناسک دینی هم به کار برود که این مربوط به جامعه شناسی دینی است و تاکنون مورد غفلت واقع شده است. 🔹این پدیده را می توان با چند روش بررسی کرد؛ 1. اول اینکه زیارت اربعین را به عنوان یک امر که در قلمرو تکوین مراد خداوند قرار می گیرد بررسی کنیم که این بعد مربوط به بعد الهی و عرفانی اربعین می باشد و در قلمرو رفتار فردی نیست. این روش همان چیزی است که به گفته ملاصدرا جغرافیای ملک با ملکوت در هم تنیده شده است. انسان کافر خود آتش متحرک است ولی انسان مومن بهشت متحرک و این همان چیزی است که پیامبر می گوید من از فاطمه بوی بهشت استشمام می کنم. 2. ساحت دیگر در بررسی اربعین و مناسک این است که از این جهت مورد توجه قرار می گیرند که این مراسم فعل انسانی است و انسان به عنوان یک کنش گر مطرح است. البته خود این ساحت دارای یک دوگانگی است که اولین آن به لحاظ تجویزی به موضوع اربعین می پردازد و این مسائل مطرح می شود که آیا فردی که این کار را انجام می دهد کار خوبی انجام داده یا خیر؟ کار واجبی انجام داده یا مستحب یا مباح؟ در واقع این ساحت شریعتی مناسک اربعین است. در این بعد در واقع ما اربعین را به لحاظ دینی می شناسیم نه به لحاظ واقعیت وجودی آن و روش این ساحت رجوع به روایات است. 3. از لحاظ اینکه اربعین فعل انسانی است این حوزه مربوط به عمل انسان هاست و این یک پدیده و مطالعه و میدانی است. در این روش به یک مطالعه پدیده زمانی و مکانی می پردازیم. در این بعد به این می پردازیم که چه کسانی مخالف آمدن مردم بودند و چه کسانی موافق. وقتی با آمدن آنها مخالفت شد کنش گران چه کردند؟ آیا از رفتن منصرف شدند و یا به تهدیدها توجهی نکردند؟ و اگر به زیارت رفتند توسط تهدیدکنندگان چه برخوردی با آنها شد؟ 🔸احکام در این حوزه ها را نباید با هم کرد یعنی که اگر در مقطعی تاریخی کنش گران به این تجویز عمل کردند و در دوره ای دیگر عمل نکردند نباید آن را به شریعت نسبت داد و این همان خطری است که در مطالعه مناسک دینی ممکن است رخ بدهد و رخ هم داده است. 💠 @hparsania 🔸انجمن علمی مطالعات اجتماعی حوزه 🆔 @motaleate_ejtemai
🔹نام کتاب: اربعین حسینی؛ امکان حضور در تاریخی دیگر نویسنده: اصغر طاهرزاده ناشر: گروه فرهنگی المیزان تعداد صفحات: 86 صفحه 🔸این کتاب با نظر به همه‌ی اضلاع حماسه‌ی جهانی اربعین درصدد است تا موضوع این پدیدار را در سه ضلع مورد بررسی قرار دهد. نویسنده در کتاب به دنبال آن است تا معناي «حضور تاريخي» اربعین را مورد تبيين قرار دهد تا خواننده متوجه باشد با چه احساسي بايد حضور تاريخي خود را در رخدادي که ظهور کرده است دريابد. 🔻بخشی از کتاب: «ما در تاريخي هستيم که اربعين به صورتي خاص ظهور کرده که اگر از حضور خود در اين رخداد آگاه شويم، راه آينده‌ي تاريخ ما در مقابل ما گشوده خواهد شد و ديگر در توهّمات بشرِ غرب‌زده قدم نخواهيم زد... ☑️ @Sh_Aviny
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺مدیرانی در حوزه فرهنگ داشته‌ایم که ولایت فقیه را مسخره می‌کنند! 🎥 روایت مهدی مسعودشاهی درباره تفاوت دوران دفاع مقدس و امروز در بُعد فرهنگ؛ رزمندگانی که سربازان عراقی را جذب می‌کردند و مدیرانی که ولایت فقیه را قبول ندارند 🆔 @ofogh_tv
🔰شاردن جواهر فروش ماجراجوی فرانسوی و نویسنده سفرنامه مشهور شاردن در تاریخ فکری و فرهنگی اروپا از جایگاه ویژه ای،برخوردار است ؛ او که با نوشتن سفرنامه چند جلدی شهرت به سزایی نزد متفکران بزرگ غربی امثال متسکیو پیدا نمود ، در مورد پیشرفت دوره صفوی به نکته مهمی اشاره می نماید و معتقد است که ؛ 🔴ایران نه از هر لحاظ اما در اغلب موارد پیشرفته تر از اروپا است ۰ همچنانکه در جای دیگر از سفرنامه اش اصفهان پایتخت صفویه را بزرگتر و باشکوه تر از لندن پایتخت انگلیس توصیف می کند ۰ http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔶 حجت الاسلام و المسلمین در کرسی علمی بررسی کرد: 🔰 روش‌شناسی از ادله (کشف مدلول انفرادی ادله نقلی) ⚜️ مشروح خبر: 🌐 iict.ac.ir/estezharr 🆔 @iictchannel