eitaa logo
کریمی- بیان احکام
1.4هزار دنبال‌کننده
216 عکس
62 ویدیو
17 فایل
حجت‌الاسلام علیرضا کریمی، عضو دفتر استفتائات آیت‌الله خامنه‌ای و نماینده آیت‌الله سیستانی +9821-64412000 +9825-37741415 اینستاگرام، تلگرام، بله و ایتا: karimi_bayan_ahkam مدیریت کانال با ادمین است.
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ برخی وظایف زن نسبت به شوهرش (۲) #آرایش #همسرداری
✅ برخی وظایف زن نسبت به شوهرش (۳) فرموده‌اند جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است. باید به این نکته توجه کرد که آنچه باعث نزدیک شدن ما به خدا می‌شود انجام وظایف الهی‌ای است که بر عهده داریم.
✅ جهر و اخفات در قرائت
✅ بعد از اینکه صاحب #مال_گمشده پیدا نشد، چه وظیفه‌ای داریم؟ #لقطه
کریمی- بیان احکام
✅ بعد از اینکه صاحب #مال_گمشده پیدا نشد، چه وظیفه‌ای داریم؟ #لقطه
اگر بعد از آنکه یک سال اعلان کرد و صاحب مال پیدا نشد، مال را برای صاحبش نگهداری کرد و از بین رفت، چنانچه در نگهداری آن کوتاهی نکرده و تعدّی -یعنی زیاده‌روی- هم ننموده، ضامن نیست، ولی اگر از طرف صاحبش صدقه داده باشد، صاحبش مخیر است بین آنکه به صدقه راضی شود، یا عوض مالش را مطالبه کند و ثواب صدقه برای تصدّق‌کننده باشد.
✅ اثرات و تکالیفی که در اثر بر دوش انسان می‌آید هر کسی که مالی را غصب کند، قطعاً مرتکب کار حرام شده و فوراً باید مالی را غصب کرده به مالکش برگرداند؛ ‌‏اگرچه برگرداندن آن هزینه داشته باشد، یا رد آن مستلزم ضرر بر غاصب باشد و هر لحظه که مال را پیش خود نگه دارد، بر گناهش افزوده می‌شود. ضمناً غاصب هم «ضامن عین» است و هم «ضامن منافع». پس در صورت غصب، توبه کافی نیست و باید مال را رد کند و اگر مال آسیب دید، خسارت بپردازد و منافع مال را هم به صاحبش بپردازد. در مورد ضامن عین و منافع بودن بعداً بحث خواهد شد ان شاء الله.
، ضامنِ عین است ... ⚠ «ضامن عین»، یعنی اگر این مالی که شده، حتی بدون کوتاهی غاصب از بین برود یا آسیب ببیند، غاصب در صورت از بین رفتن مال، یا قیمت آن یا مِثْلِ همان چیز را باید به صاحبش بدهد و در صورت آسیب دیدن مال، غاصب باید خسارت را جبران کند. 📝 اگر چیزی که غصب شده «قیمی» باشد (مثل آن، از جهت خصوصیاتی که در جلب تقاضا دخالت دارد، فراوان نیست)، مثل گاو و گوسفند، باید قیمت آن را بدهد و چنانچه قیمت بازار آن به واسطۀ اختلاف عرضه و تقاضا فرق کرده باشد، به فتوای آیت‌الله سیستانی باید قیمت وقتی را که تلف شده بدهد؛ اما امام خمینی می‌فرمایند احتیاط آن است که بین قیمت روزی که آن چیز غصب شده تا قیمت روزی که غاصب می‌خواهد بهایش را پرداخت کند، بین غاصب و مالک مصالحه شود. 📝 و اگر چیزی که غصب شده و از بین رفته «مثلی» باشد (مثل و مانند آن از جهت خصوصیاتی که در جلب تقاضا تأثیر دارد، فراوان است)، مانند گندم و جو، باید مثل همان چیزی را که غصب کرده بدهد؛ ولی چیزی را که می‌دهد باید خصوصیات نوعی آن، که در جلب تقاضا تأثیر دارد، مانند چیزی باشد که آن را غصب کرده و از بین رفته‌است، مثلاً اگر از قسم اعلای برنج غصب کرده، نمی‌تواند از قسم پست‌تر بدهد.
✅ غاصب، ضامنِ منافع است ... 📝 «ضامن منافع»، یعنی مال، هر منفعتی که دارد، چه غاصب از مال استفاده کرده باشد یا استفاده نکرده باشد (مثلاً ماشینی را دزدیده و در پارکینگ گذاشته و از آن استفاده نکرده‌است)، غاصب باید اجرت المثل (بها و مالی که جهت استفاده از یک دارایی پرداخت می‌شود) استفاده از منافع متعارف مال را به مالک پرداخت کند. مثلاً اگر کسی یک ماشینی را یک ماه غصب کند، علاوه بر اینکه باید ماشین را به صاحبش برگرداند، باید اجرت و کرایۀ یک ماشین در طول یک ماه را نیز به مالک بدهد و نیز کسی که مثلاً خانه‌ای را غصب کرده، اگرچه در آن ننشیند، باید اجارۀ آن را بدهد. ⚠ اگر از چیزی که کرده منفعتی بدست آید، مثلاً از گوسفندی که غصب کرده برّه‌ای پیدا شود، مالِ صاحب‌مال است.
✅ در مورد () فردا، پنجم دی، به این نکته توجه شود: ⚠ بنا بر فتوای آیت‌الله وقت ادای ، تا زمان شروع بازشدن خورشید یا ماه است و ترک نشود که قبل از آن که شروع به بازشدن نمایند، به انجام نماز بشتابد، و اگر از آن وقت تأخیر انداخت و در زمان باز شدن ماه یا خورشید شروع به نماز کرد، باید نماز را با نیت قربة إلی اللّه بخواند، و نمی‌تواند نیّت اداء و یا قضا داشته باشد؛ اما آیت‌الله می‌فرمایند بهتر است خواندن نماز آیات را به قدری تأخیر نیندازند كه خورشید یا ماه شروع به باز شدن كنند و لذا بنا بر نظر ایشان تا زمانی که ماه یا خورشید یه حالت طبیعی برنگشته، می‌توان نماز را به نیت ادا خواند. قبلاً در مورد نماز آیات مطالبی گفته شده که مومنین گرامی می‌توانند با فشردن آن مطالب را مرور کنند
آیت‌الله خامنه‌ای: «یک خصوصیّت دیگر این بود که هم یک فرماندۀ جنگاورِ مسلّط بر عرصۀ نظامی بود، هم در عین حال به‌شدّت مراقب حدود شرعی بود. در میدان جنگ، گاهی افراد حدود الهی را فراموش می‌کنند، می‌گویند وقت این حرف‌ها نیست؛ او نه، او مراقب بود. آنجایی که نباید سلاح به کار برود، سلاح به کار نمی‌بُرد؛ مراقب بود که به کسی تعدّی نشود، ظلم نشود؛ احتیاط‌هایی می‌کرد که معمولاً در عرصۀ نظامی، خیلی‌ها این احتیاط‌ها را لازم نمی‌دانند؛ [لکن] او احتیاط می‌کرد. به دهان خطر می‌رفت امّا جان دیگران را تا می‌توانست حفظ می‌کرد؛ مراقب جان نزدیکانش، اطرافیانش، سربازانش، همکارانش در ملّتهای دیگر که در کنار او بودند، بود.»
✅ وظیفۀ مالک بعد از تمام شدن مدت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ مروری بر تکالیف واجب و مستحبی که زن نسبت به شوهرش دارد مرد نمی‌تواند همسرش را به انجام کارهای منزل مانند بچه‌داری، نظافت و پخت‌وپز وادار کند؛ زیرا چنین کارهایی وظیفۀ زن نیست؛ اما اگر زن در خانۀ شوهرش چنین کارهایی را با قصد قربة الی الله انجام دهد، یک کار مستحب انجام داده‌است.
✅ اجازۀ پدر یا جد پدری برای دختر باکرۀ رشیده (قسمت اول) 📚 مقدمه 📝 اینکه پدر یا جد پدری (1) در امر ازدواج دختر باکرۀ بالغ رشیده بر وی ولایت دارند یا خیر – بدین معنی که آیا دختر باکرۀ رشیده بدون اجازه از یکی از آن دو می‌تواند به ازدواج مردی دربیاید یا خیر- از دیرباز تا کنون محل اختلاف فقها بوده‌ و این مسئله، معرکۀ آراء بین فقهای شیعه و سنی است. در این مسئله چندین قول مطرح شده‌است؛ از جمله اینکه برخی فقها قائل بر ولایت پدر یا چد پدری هستند و اجازۀ یکی از ایشان را برای ازدواج دختر لازم می‌دانند و برخی فقها قائل به استقلال دختر باکرۀ رشیده هستند و اجازۀ آن‌ها را لازم نمی‌دانند. برخی فقها نیز در این مسئله راه احتیاط را پیش گرفتند و از اظهار نظر قطعی و دادن فتوا در این مسئله اجتناب کرده‌اند. بحث دیگری هم که در این مسئله مطرح است، ازدواج دختر باکرۀ رشیده با فردی است که شرعاً و عرفاً کفو اوست [یا اینکه مرد در سطح بالاتری از دختر قرار دارد]؛ (2) یعنی اگر چنین خواستگاری برای دختر بیاید، ولی پدر و جد پدری اجازۀ ازدواج دختر با این فرد را ندهند، باز هم بر دختر لازم است که حرف ایشان را اطاعت کند یا اینکه در چنین موردی، دختر حتی در صورت مخالفت آن‌ها می‌تواند با کسی که کفو اوست، ازدواج نماید. ـــــــــــــ (1): لازم نیست هر دو نفر اجازه بدهند؛ بلکه هر یک از آن‌ها که اجازه بدهد، کفایت می‌کند. پس اگر پدر اجازه ندهد، ولی جد پدری اجازه بدهد، کافی است. (2): از نظر شرعی، مؤمن کفو مؤمنه است؛ اما از نظر عرفی، کفویت بدین معناست که مرد از حیث حسب و نسب اجتماعی با دختر تقریباً در یک سطح باشند و ازدواج مرد با آن دختر عرفاً یک ننگ و عار برای خانوادۀ دختر به حساب نیاید.
✅ اجازۀ پدر یا جد پدری برای دختر باکرۀ رشیده (قسمت دوم) 📝 مرحوم ازدواج با دختر باکرۀ رشیده را بنا بر فتوا مشروط به اجازۀ پدر یا جد پدری می‌دانستند، مگر اینکه آن‌ها غایب بوده و اجازه گرفتن از آن‌ها مقدور نباشد. بنا بر نظر آیت‌الله اذن پدر یا جد پدریِ دختر باکره برای ازدواج با او بنا بر احتیاط واجب شرط است؛ یعنی بدون اذن یکی از آن دو، چنین عقدی بنا بر احتیاط واجب صحیح نیست. طبق نظر آیت‌الله دختر باکره‌ای که به حدّ بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را در امر ازدواج تشخیص می‌دهد و تصمیم‌گیری‌های او در زمینۀ امر ازدواج بر اساس یک حرکت عقلایی صورت می‌گیرد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه متصدّی امور زندگانی خویش نبوده و مستقل در شؤون زندگی خود نباشد، باید از پدر، یا جدّ پدری خود اجازه بگیرد و بدون اذن گرفتن از آنها حكم به صحّت عقد نمی‌شود (در فرض عدم استقلال دختر، معظم‌له فتوا به گرفتن اذن می‌دهند)؛ اما چنانچه دختر، متصدّی امور زندگانی خویش باشد و در شؤون زندگی خویش کاملاً مستقل باشد، (1) بنا بر احتیاط واجب باید از پدر یا جدّ پدری خود اجازه بگیرد و بدون اذن گرفتن از آنها بنا بر احتیاط واجب حكم به صحّت عقد نمی‌شود. لازم به ذکر است طبق نظر هر دو فقیه بزرگوار (آقایان خامنه‌ای و سیستانی) در شرط بودن اذن پدر یا پدر بزرگ پدری در ازدواج دختر باکره، فرقی بین ازدواج دائم و ازدواج موقّت نیست؛ هر چند در ضمن عقد شرط عدم آمیزش شده باشد. ___________ (1): پیرامون استقلال در شؤون زندگی، استفتائی با کد 136210961909 از دفتر آیت‌الله سیستانی انجام گرفت که در پاسخ مرقوم کردند: «اگر دختر بالغ و رشیده (یعنی مصلحت خود را تشخیص می‌دهد) در تصميم‌گيرى‌های مهم زندگی نسبت به خود مانند کارمند شدن و نسبت به مال خود مانند خريد و فروش و بخشش اموال خود از نظارت پدر و مادر مستقل نباشد، عقد بدون اذن ولی (پدر یا جدّ پدری) جایز نیست و عقد باطل است. و اگر مستقل هم باشد به احتياط واجب جايز نيست، ولی مى‌تواند در فرض دوم به فقيه ديگرى با رعايت تسلسل در اعلميت رجوع کند.»
✅ اجازۀ پدر یا جد پدری برای دختر باکرۀ رشیده (قسمت سوم) اجازۀ پدر و جد پدری در مورد ازدواج دختر با کفو شرعی و عرفی/ برخی مواردی که اجازۀ پدر یا جد پدری لازم نیست بنا بر نظر آیت‌الله اگر پدر و جدّ پدری مفقود باشند يا در سفر باشند و دسترسی به آنان نباشد، در اين صورت احتياج به اجازۀ آنان نيست و همچنين اگر با ميل دختر به ازدواج، كفو شرعی و عرفی وی از او خواستگاری كند و پدر و جدّ پدری از اجازۀ چنين ازدواجی امتناع ورزند و پای كفو شرعی و عرفی ديگری كه مورد قبول پدر يا جدّ پدری باشد، در ميان نباشد، در اين صورت ولايت پدر و جدّ پدری ساقط است و ازدواج دختر نياز به اجازۀ آنان ندارد. همچنین طبق نظر آیت‌الله اگر دختر باکره باشد، ولی پدر یا جدّ پدری از ازدواج او با هر فردی که شرعاً و عرفاً مناسب او است، به طور کلی منع کنند، یا اینکه حاضر نباشند در امر ازدواج دختر به هیچ‌وجه مشارکت کنند، یا آنکه اهلیت اجازه دادن از جهت دیوانگی، یا مانند آن را نداشته باشند، در این موارد اجازۀ آنان لازم نیست، و همچنین اگر اجازه گرفتن از آنان به جهت غایب بودن برای مدت طولانی، یا غیر آن ممکن نباشد، و دختر حاجت زیادی در همان وقت به ازدواج داشته باشد، اجازۀ پدر و جد، لازم نیست. شایان ذکر است در مواردی که ذکر شد، این حکم مربوط به ازدواج دائم بوده و بنا بر احتیاط واجب شامل ازدواج مؤقت نمی‌شود.
دروغ یعنی خبر دادن از چیزی که واقعیت ندارد، خواه به زبان باشد یا قلم یا اشاره. مراد متکلم مهم است. تعبیرات مبالغه‌آمیز و استعمالات مجازی کذب نیست؛ مثلاً وقتی می‌گوییم هزار مرتبه به او گفتم فلان کار را نکن و منظور ما زیاد گفتن است و واقعاً بطور مکرر گفته باشیم فلان کار را نکن، دروغ محسوب نمی‌شود. یا مثلاً در مقام مجازگویی گفته شود: «شیری در میدان جنگ تیراندازی می‌کرد» یا در کنایه گفته شود: «فلانی همیشه در خانه‌اش باز است» که مراد، کرم و سخاوت و مهمان‌‌نوازی اوست. (نه اینکه واقعاً همیشه در خانه‌اش باز باشد.) این اخبار خلاف واقع نیست و دروغ محسوب نمی‌شود. کردن اگر مفسده نداشته باشد جایز است؛ یعنی سخنی را بگوید که ظاهر آن معنایی را می‌رساند که خلاف قصد او است و معنایی را که قصد کرده دروغ نیست، هر چند خلاف ظاهر باشد.
وعدۀ دروغ و خلف وعده (قسمت اول) 1⃣ گاهی انسان خبر از یک حالت نفسانی می‌دهد؛ مثلاً می‌گوید: «من تصمیم دارم فردا فلان کار را انجام دهم»؛ در این حالت اگر فرد واقعاً در نفس خود تصمیم به انجام فلان کار را داشته باشد، راست گفته و الا گفته‌است و ضمناً در این حالت وعده‌ای هم داده نشده‌است. 2⃣ گاهی انسان برای خود یک التزام ایجاد می‌کند؛ مثلاً خود را ملتزم می‌کند که فردا روزه بگیرد. در این ایجاد التزام، خبری به کسی داده نمی‌شود که قابلیت صدق و کذب داشته باشد؛ به عبارتی دیگر فرد، مطلبی را إنشاء کرده نه اینکه از مطلبی إخبار کند. حال سؤال اینجاست که اگر کسی به چیزی ملتزم شد، آیا واجب است به این التزام عمل کند؟ در پاسخ گفته می‌شود که اگر این التزام، در قالب نذر شرعی یا عهد شرعی یا قسم شرعی باشد، یا اینکه این التزام در ضمن یک عقد باشد، عمل به این التزام واجب است و الا واجب نیست. 3⃣ اما گاهی انسان خبر از وقوع اتفاقی یا انجام کاری در آینده می‌دهد؛ مثلاً می‌گوید: «فردا باران خواهد آمد» یا «فردا به مسجد خواهم آمد»؛ در صورت اول (خبر از وقوع اتفاق در آینده) اگر واقعاً بر اساس محاسبات یا چیزهای علم‌آور دیگر، خبر از این اتفاق در آینده بدهد، حتی اگر این اتفاق رخ ندهد، شخص مرتکب حرامی نشده‌است؛ ولی اگر بدون علم از وقوع اتفاقی در آینده به نحو قطعی خبر بدهد و این اتفاق رخ ندهد، مرتکب حرام شده‌است. در صورت دوم (خبر از انجام کاری در آینده)، اگر فرد به کسی قولی دهد و به آن عمل نکند؛ مثلاً علی به محمد بگوید: «فردا یک میلیون تومان به تو قرض خواهم داد» و به این قول عمل نکند، بحث پیش می‌آید که در فرستۀ بعد، مباحث مربوط به آن به‌تفصیل بیان می‌شود إن‌شاء‌الله
وعدۀ دروغ و خلف وعده (قسمت دوم) 📝 وعده دادن با ارادۀ خلاف آن (یعنی در حال وعده بنا داشته باشد، عمل نکند)، محسوب شده (1) و حرام است؛ (2) اما اگر انسان به کسی وعده‌ای داد و در حال وعده هم بنا نداشت که تخلف کند، طبق نظر آیت‌الله به احتیاط واجب باید به آن عمل کند؛ مگر اینکه در ضمن وعده دادن «ان‌شاءالله» بگوید (3) و آن را مقید به ارادۀ خداوند و امثال آن کند. اما طبق نظر و آیت‌الله عمل به وعده به خودی خود واجب نیست. ـــــــــــــــــــــــــــــــ (1): زیرا شخص خبر می‌دهد که بنا دارد کاری انجام دهد، در حالی که واقعاً بنا ندارد آن کار را انجام دهد. (2): در اینجا (وعده با ارادۀ خلاف آن) بین فقها اختلاف نظر وجود دارد که آیا مرد به خانوادۀ خود نیز می‌تواند چنین وعده‌ای بدهد یا خیر؛ طبق نظر آیت‌الله سیستانی بنا بر احتیاط واجب مرد به خانوادۀ خود خود نیز نباید چنین وعده‌ای بدهد. (منهاج الصالحین، ج 2، م 38) اما در رسالۀ آموزشی آیت‌الله خامنه‌ای آمده‌است: «مقصود از جواز وعدۀ کذب به زن و فرزند این نیست که خانواده‌ها با دروغ اداره شود و فضای محیط خانواده، فضای دروغ و بی‌اعتمادی باشد. بلکه چیزی است در جهت تقویت و تحکیم خانواده. با توجه به اینکه در شریعت اسلام، ادارۀ مالی خانواده به عهدۀ مرد است و زن تکلیفی ندارد؛ گرچه اموال و درآمدی هم داشته باشد. در چنین فضایی چنانچه زن و دیگر اعضای خانواده درخواست‌هایی داشته باشند که مرد نتواند پاسخ‌گوی آن باشد، برای اینکه فضای حاکم بر خانواده تلخ نشود، می‌تواند به دروغ وعده‌هایی بدهد و در زمان مناسب بگوید: "متأسفانه برای انجام آن، شرایط مهیا نشد."» (3): گاهی شخص قصد جدی در انجام کار دارد و «إن‌شاءالله» گفتن وی به قصد تبرک است، ولی گاهی شخص واقعاً انجام کار را به ارادۀ خدا معلق می‌کند و معنای «إن‌شاءالله» گفتن او نیز همین است. در اینجا معنای دوم مد نظر است.
دروغ شوخی 📝 اگر کسی خبری خلاف واقع بدهد و مقصودش از آن خبر این باشد که افراد را بخنداند، حرام است؛ چرا که گوینده خبری داده و قصد واقع هم نموده‌است. لکن خلاف واقع است؛ مثل بقیۀ دروغ‌ها. البته در دروغ‌های دیگر انگیزه‌های دیگری است و در این دروغ، انگیزۀ مزاح است. این دروغ با دروغ‌‌های دیگر هیچ تفاوتی نمی‌کند و حرام است. اما اگر گوینده قصد حکایت و خبر دادن از چیزی را نداشت؛ مثل لطیفه‌ و مَتل‌هایی که بین مردم متداول است؛ مثلاً از زبان حیوان یا از زبان شاگرد و استاد یا پدر و پسر چیزی را نقل می‌کنند که خلاف واقع هم است؛ اصلاً دروغی گفته نشده‌است؛ چون خبری داده نشده‌است. 📌 البته طبق نظر آیت‌الله اگر کسی قصد خبر دادن از واقعیتی داشته باشد، ولی در گفتارش قرینه‌ای بکار برد که انگیزه‌اش شوخی است، به گونه‌ای كه طرف مقابل، متوجّه شود كه گوینده، قصد جدّی و حقیقی ندارد، بنا بر احتیاط واجب جایز نمی‌باشد.
نکاتی در مورد نماز جعفر (1) 📝 این نماز از نمازهایی است که استحباب آن قطعی است و بطور اکید به آن سفارش شده‌است. کیفیت این نماز هم در کتاب شریف العروة الوثقی و تحریر الوسیلة و مفاتیح الجنان آمده‌است و ما به جهت اختصار از بیان کیفیت نماز و آثار آن صرف نظر می‌کنیم؛ اما ذکر چند نکته پیرامون آن خالی از لطف نیست: 1⃣ در هر زمان و مکانی می‌توان این نماز را بجا آورد؛ اما افضل اوقات آن روز جمعه (قبل از بالا آمدن خورشید) و شب نیمۀ شعبان است؛ 2⃣ اگر کسی عجله داشته باشد، می‌تواند اذکار نماز را بعد از نماز بگوید یا می‌تواند ابتدا دو رکعت را بخواند و پس از اتمام کارش دو رکعت دیگر را بخواند (یعنی می‌تواند فاصله بیندازد)؛ 3⃣ را می‌توان جزء نوافل شبانه‌روزی حساب کرد؛ یعنی مثلاً شخص می‌تواند 4 رکعت از نافلۀ شب را به کیفیت نماز جعفر بخواند و هم نیت نافله را داشته باشد و هم نیت نماز جعفر. (بلکه سایر نمازهای مستحبی مثل نماز غفیله و نماز اول ماه را هم می‌توان جزء نوافل شبانه‌روزی به حساب آورد) 4⃣ اگر در جایی از نماز تسبیحات را فراموش کرد، اگر در جای دیگری از نماز یادش آمد، می‌تواند همانجایی که یادش آمده، تسبیحاتی را که فراموش کرده بود، جبران کند. البته آیت‌الله می‌فرمایند این کار را رجاءً انجام دهد. همچنین اگر بعد از نماز یادش آمد که در جایی تسبیحات را فراموش کرده، رجاءً می‌تواند بعد از نماز، آن را جبران کند. 5⃣ طبق نظر آیت‌الله سیستانی برای رکوع و سجود می‌تواند به همان تسبیحات اکتفا کند؛ اما طبق نظر بنا بر احتیاط مستحب قبل یا بعد از تسبیحات، ذکر رکوع و سجده را بگوید. ____ (1): جعفربن‌ابی‌طالب، ملقب به ؛ برادر حضرت امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام
کار کردن برای دیگری 📝 وقتی شخصی (مالک) مالی را برای در اختیار شخصی دیگر (عامل) قرار می‌دهد، چند صورت متصور است: 1- سود حاصل بین هر دو طرف (مالک و عامل) تقسیم میشود. این حالت می‌تواند تحت عنوان یا یا ... قرار بگیرد. 2- تمام سود برای عامل باشد؛ در این حالت مالک، مالش را به عامل قرض می‌دهد و عامل با این مال خرید و فروش می‌کند و سودش را برای خودش برمی‌دارد. 3- تمام سود برای مالک است که به این حالت « » گفته می‌شود. 4- هیچ شرطی بیان نمی‌شود؛ در این صورت نیز تمام سود برای مالک است. ⚠ توجه: در صورت سوم و چهارم، اگر از طرف درخواست‌کنندۀ کار (مالک) قرینه‌ای مبنی بر اینکه این کار باید مجانی صورت بگیرد نباشد، یا اینکه عامل، کار را به قصد تبرع و بدون اجرت انجام ندهد، مالک موظف است اجرت متعارف را به عامل پرداخت کند. 📝 آنچه گفته شد مربوط به تجارت بود، اما بطور کلی اگر نفر الف کاری را به درخواست نفر ب برای وی انجام دهد و الف قصدش از انجام این کار، تبرع (نیکویی کردن بدون چشم‌داشت مزد) نباشد و ب نیز صریحاً یا با قرینه طلب کار مجانی نکرده باشد، ب باید به الف اجرت کار را پرداخت کند و تا وقتی پرداخت نکرده، مدیون اوست. مثلاً اگر همسر انسان به درخواست شوهرش کارهای منزل را بدون قصد تبرع انجام دهد، شوهرش باید اجرت او را پرداخت کند؛ هر چند شرطی بین آن‌ها گفته نشده و قراری با هم نگذاشته باشند که این کار در ازای اجرت باشد. یا اگر فردی بدون اینکه قراردادی بسته شده باشد، علم یا مهارتی را به جمعی بیاموزد، آن جمع باید اجرت تعلیم را به معلم پرداخت کنند؛ مگر اینکه معلم به قصد تبرع درس داده باشد یا از ابتدا آن جمع به نحوی فهمانده باشند که در مقابل تدریس پولی پرداخت نخواهند کرد.
سخن‌چینی 📝 اگر فرد الف نزد ما در مورد فرد ب سخن بگوید و ما سخن فرد الف را به فرد ب برسانیم، مرتکب یا شده‌ایم؛ یعنی به فرد ب بگوییم فلانی (فرد الف) در مورد تو چنین مطلبی گفت؛ فرقی هم ندارد این کار با نوشتن صورت بگیرد یا با گفتن یا با اشاره و رمز؛ البته اگر فرد الف سخن خوبی در مورد فرد ب گفته باشد و ما این مطلب را منتقل کنیم، کار حرامی مرتکب نشدیم؛ اما اگر بدگویی صورت گرفته باشد یا انتقال مطلب سبب فساد و تفرقه بین مؤمنین گردد، کار حرامی صورت گرفته‌است. ضمناً کسی که کلام سخن‌چین (سخن‌چینی حرام) را می‌شنود، وظیفه دارد او را از سخن‌چینی نهی کند (نهی از منکر) و همچنین نباید او را ترغیب کند که به کار خود ادامه دهد؛ مثلاً کنجکاوی کند و مدام بپرسد فلانی دیگر چه چیزی گفت؟!