🔥🔥🔥🔥
خشم
💙رسول اكرم ص :
خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش مى شود، پس هرگاه يكى از شما به خشم آمد، وضو بگيرد.
📚مرجع: نهج الفصاحه ص 286 ،
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
از امام صادق پرسیدند:
که چرا کسانی که در آخرالزمان
زندگی میکنند رزق و روزیشان تنگ است؟
📿 فرمودند : به این دلیل
که غالبا نمازهایشان قضا است.
🕊 مرحوم آیت الله حاج حسنعلی نخودکی
اصفهانی در وصیت خود به فرزندش می گوید :
🌟«اگر آدمی چهل روز به
ریاضت و عبادت بپردازد ولی
یک بار نماز صبح از او فوت شود ،
نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش است.
☄فرزندم تو را سفارش می کنم
که نمازت را اول وقت بخوان و از
نماز شب تا آن جا که می توانی غفلت نکن.»
برای این که نماز صبح خواب نمانید،
«قبل از خوابیدن» آخرین آیه سوره کهف
را بخوانید و حین قرائت آیه،
ساعتی که قصد دارید بیدارشوید
را در ذهن داشته باشید.
📚 آیه اخر سوره کهف
بسم الله الرحمن الرحیم
🎇«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ
أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا
لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ
لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحدا»
✨بگو: جز این نیست که من مانند شما بشری هستم (دعوی احاطه به جهانهای نامتناهی و کلیه کلمات الهی نکنم، تنها فرق من با شما این است) که به من وحی میرسد که خدای شما خدای یکتاست، پس هر کس به لقای (رحمت) پروردگارش امیدوار است باید نیکوکار شود و هرگز در پرستش خدایش احدی را با او شریک نگرداند.
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
#بحق_بی_بی_زینب
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
╭┅┈┈┈┈ >>𑁍<<┈┈┈╼┅╮
@khadem_emame12
╰┅╾┈┈┈ >>𑁍<<┈┈┈┈┅╯
🌕واسطه گری خداوند در قیامت، برای مسأله حق الناس
🌸رسول خدا صلى الله عليه و آله در حالى كه نشسته بودند، ناگهان لبخندى بر لبانشان نقش بست ، به طورى كه دندان هايشان نمايان شد! از ايشان علت خنده را پرسيدند،
✨ فرمود:
- دو نفر از امت من مى آيند و در پيشگاه پروردگار قرار مى گيرند؛ يكى از آنان مى گويد:
🔸خدايا! حق مرا از او بگير!
🌹خداوند متعال مى فرمايد: حق برادرت را بده !
🔹آن دیگری عرض مى كند:
خدايا! از اعمال نيك من چيزى نمانده، متاعى دنيوى هم كه ندارم .
🔸 آنگاه صاحب حق مى گويد:
پروردگارا! حالا كه چنين است از گناهان من بر او بار كن !
🌹پس از آن اشك از چشمان پيامبر صلى الله عليه و آله سرازير شد و فرمود:
آن روز، روزى است كه مردم احتياج دارند گناهانشان را كسى حمل كند.
🌹خداوند مهربان به آن كس كه حقش را مى خواهد مى فرمايد: چشمت را برگردان ، به سوى بهشت نگاه كن ، چه مى بينى؟
🔸او سرش را بلند مى كند، آنچه را كه موجب شگفتى اوست - از نعمت هاى خوب مى بيند، عرض مى كند:
🔸پروردگارا! اينها براى كيست ؟
🌹پروردگار مى فرمايد:
براى كسى است كه بهايش را به من بدهد.
🔸عرض مى كند:
چه كسى مى تواند بهايش را بپردازد؟
🌹مى فرمايد: تو.
🔸مى پرسد: چگونه من مى توانم ؟
🌹مى فرمايد: به گذشت تو از برادرت.
🔸عرض مى كند: خدايا! از او گذشتم .
🌹بعد از آن ، خداوند مى فرمايد:
دست برادر دينى ات را بگير و وارد بهشت شويد!
🌟آن گاه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
پرهيزكار باشيد و مابين خودتان را اصلاح کنید...
📚بحارالانوار،ج7،ص8
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
#بحق_بی_بی_زینب
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
╭┅┈┈┈┈ >>𑁍<<┈┈┈╼┅╮
@khadem_emame12
╰┅╾┈┈┈ >>𑁍<<┈┈┈┈┅╯
واااااي كه چقدر اين شعر زيباست
خواب بودم، خواب دیدم #مرده ام/
بی نهایت خسته و #افسرده ام/
تا میان گور رفتم #دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را #گل گرفت/
روی من خروارها از #خاک بود/
وای، قبر من چه #وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از #سنگ بود/
غرق #ظلمت، سوت و کور #تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی #راند و رفت/
سوره ی #حمدی برایم #خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس #یارم نشد/
زان میان یک تن #خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه #شفیقی، نه #کسی/
ترس بود و وحشت و #دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن #بی_جواب/
تشنه بودم، در پی یک #جرعه_آب/
آمدند از راه نزدم #دو_ملک/
تیره شد در پیش چشمانم #فلک/
یک ملک گفتا: بگو #دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: #رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر #ساده بود/
لرزه بر اندام من #افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم #جواب/
سدّ نطقم شد هراس و #اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته #خشمگین/
رفت بالا گرزهای #آتشین/
قبر من پر گشته بود از #نار و #دود/
بار دیگر با غضب #پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، #بسته پر/
نام #اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم #چسبیده بود/
گوش گویا نامشان #نشنیده بود/
نامهای خوبشان از #یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر #باد رفت/
چهره ام از #شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن #جستجو/
کارهای #نیک و #زشتت را بگو/
هر چه می کردم به #اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از #گناه/
کارهای #زشت من #بسیار بود/
بر زبان آوردنش #دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو #بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از #حرارت آب شد/
روحم از فرط #الم بی تاب شد/
چون #ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
#عمر خود را ای #جوان کردی #تباه/
#نامه_اعمال تو باشد #سیاه/
ما که ماموران #حق_داوریم/
پس تو را سوی #جهنم می بریم/
دیگر آنجا #عذرخواهی #دیر (دیر) بود/
دست و پایم بسته در #زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل #فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی #نار/
ناگهان #الطاف_حق آغاز شد/
از جنان #درهای_رحمت #باز شد/
مردی آمد از #تبار_آسمان/
دیگران چون #نجم و او چون #کهکشان/
صورتش #خورشید بود و #غرق_نور/
جام #چشمانش پر از خمر #طهور/
#چشمهایش #زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان #میزدود/
بر سر خود #شال_سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب #بنشسته بود/
کِی به زیبائی او #گل می رسید؟!/
پیش او یوسف #خجالت می کشید/
#دوملک سر را به زیر #انداختند/
بال خود را فرش #راهش ساختند/
#غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا #حسین_فاطمه؟!
صاحب روز #قیامت آمده/
گوئیا بهر #شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا #شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم #خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از #بوی_حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی #حسین (ع)/
گفت: #آزادش کنید این #بنده را/
#خانه_آبادش کنید این #بنده را/
اینکه این جا این چنین #تنها شده/
کام او با #تربت من وا شده/
مادرش او را به #عشقم زاده است/
#گریه کرده بعد #شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم #آب کرد/
عکس من را بر دل خود #قاب کرد/
بارها بر من #محبت کرده است/
سینه اش را وقف #هیئت کرده است/
سینه چاک #آل_زهرا بوده است/
چای ریز #مجلس ما بوده است/
اسم من #راز_و_نیازش بوده است/
#تربتم #مهر #نمازش بوده است/
#پرچم من را به #دوشش می کشید/
#پابرهنه در #عزایم می دوید/
بهر #عباسم به تن کرده #کفن/
روز #تاسوعا شده #سقای_من/
#اقتدا بر #خواهرم #زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم #کبود/
تا به دنیا بود از من #دم زده/
او غذای #روضه ام را هم زده/
#قلب_او از #حب ما #لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما #ناچیز بود/
#باادب در مجلس ما می نشست/
#قلب_او با #روضه ی من می شکست/
#حرمت_ما را به دنیا #پاس داشت/
#ارتباطی_تنگ با #عباس داشت/
#اشک_او با نام من می شد #روان/
#گریه در روضه نمی دادش #امان/
بارها #لعن_امیه کرده است/
خویش را #نذر_رقیه کرده است/
#گریه کرده چون برای #اکبرم/
با خود او را نزد #زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم #بنده است/
او بسوزد، #صاحبش #شرمنده است/
در #مرامم نیست او #تنها شود/
باعث #خوشحالی #اعدا شود/
گرچه در ظاهر #گنه_کار است و #بد/
قلب او بوی #محبت میدهد/
#سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان #عقاب/
در #قیامت #عطر و #بویش می دهم/
پیش #مردم #آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه #پا_بست #من است/
#نامه_ی_اعمال او #دست_من است/
#بحق_بی_بی_زینب
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
╭┅┈┈┈┈ >>𑁍<<┈┈┈╼┅╮
@khadem_emame12
╰┅╾┈┈┈ >>𑁍<<┈┈┈┈┅╯
🔴 حکایت تکان دهنده فرزند شیخ رجبعلی خیاط از پدرش در مورد یک زن بی حجاب
🔰یکی از دوستان پدرم میگفت: یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم، یکدفعه من دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لباس شیکی داشت نگاه میکند! از ذهنم گذشت که جناب شیخ به ما میگوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و حالا خودش اینطور نگاه میکند! فهمید! گفت:
تو هم میخواهی ببینی که من چه میبینم! ببین! من نگاه کردم دیدم همین طور از بدن آن زن، مثل سرب گداخته، آتش و سرب مذاب به زمین میریزد! و آتش او به کسانیکه چشمهایشان به دنبال اوست #سرایت میکند. جناب شیخ گفت: ... او راه میرود و مردم را همین طور با خودش به آتش #جهنم میبرد.
https://rasekhoon.net/news/show/219656/