eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.8هزار دنبال‌کننده
854 عکس
347 ویدیو
13 فایل
✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی و...] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸بُرش‌هایی زیبا از زندگی سردار شهید حسین غنیمت‌پور 🌼 |قبل از انقلاب يه شب خواب ديدم امام‌خمينی به منزل ما اومد و گفت: بچه‌ها رو جمع كن تا نصيحتی به شما بكنم. وقتی همه جمع شدیم، امام در حالیکه نگاهش به حسین بود، گفت: شما از اول راهِ راست رو رفتی، از حالا به بعد هم، همين راه رو ادامه بده! حسين هم محو صورت نورانی امام شده بود. از امام پرسيدم: چرا شما اينقدر به حسين توجه دارید؟ امام فرمود: او در آينده سرباز امام زمان (عج) ميشه... بعد در حالیکه به سمت در می‌رفتند، دوباره فرمودند: مراقب حسينت باش كه سرباز امامه... قبل از بیرون رفتن هم برا سومين بار، سفارش حسين رو کردند و رفتند... 🌼 |خیلی اهل مطالعه بود. حتی كتاب‌های اديان ديگه رو هم می‌خوند. بهش گفتم: تو از خوندنِ كتاب سير نميشى؟ گفت: انسان بايد از همه‌ى لحظه‌هایِ عمرش استفاده كنه؛ بايد اونقدر اطلاعاتم رو بالا ببرم كه اگه يه كمونيست ازم سؤال كرد، بتونم قانعش کنم... 🌼 |توی بچگی مریض شد و امام‌رضا (ع) شفاش داد... هر وقت هم از جبهه ميومد، اول می‌رفت مشهد پابوسیِ امام‌رضا (ع)... بعد از شهادتش پانزده روز دنبال جنازه‌اش توی تهران گشتيم، اما پيدا نشد. از طرف بنياد شهيد تماس گرفتند و گفتند: پیکرِ حسين اشتباهی رفته مشهد. حتي حسین رو دور حرم م هم طواف داده بودند... خلاصه پيكر مطهر حسين برگشت و بعد از تشييع، در گلزار شهدای شاهرود به خاك سپرده شد.‌‌ 📚منبع: نوید شاهد"بنیاد شهید" 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir
۱۱۹ 🔸اگه ورزشکار هستی؛ این مدلی باش... |به ورزش‌‌های شنا و تكواندو علاقه داشت و ورزشكارِ كم‌نظيری بود. از حضورش در ورزش هم برایِ ارشادِ نسلِ جوان استفاده می‌كرد. توی ورزشگاه دوستـان زیادی رو پيدا، و اونا رو جذبِ برنامه‌های مذهبی کرده بود. خواهرش ميگه: حسیـن آقا هميشه برا رفتن به باشگاه وضو می‌گرفت و می‌گفت: با وضو میرم باشگاه؛ تا روح و جسمم با هم پرورش پيدا كنه... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید حسین غنیمت‌پور 📚منبع: نویدشاهد “بنیاد شهید” ؛ پرونده فرهنگی شاهد 🔸۲۴دی‌ماه؛ سالگرد شهادت حسین غنیمت‌پور گرامی‌باد 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] باکیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ___________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
11.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 |نماینده‌ی مجلسی که به چشم خدا آمد و شهید شد... روایتی کوتاه از زندگی شهید سیدحسن شاهچراغی 🔸 یکم‌اسفندماه؛ سالروز شهادت سیدحسن شاهچراغی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
با کلیک روی هر لینک، به مطلب مربوطه منتقل خواهید شد 🌸 شهدایی که امروز سالروز شهادت آنهاست: ▪️[شهیدغلامحسین‌بسطامی] 🌼 محتوایی که پیرامون شهید غلامحسین بسطامی در کانال وجود دارد: ▪️[چند خاطره‌ی کوتاه و ناب از شهید] ___________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸چند روایت کوتاه از زندگی شهید محمود مظاهری 🌼 |یکی از آشناها که اتفاقاً از مأمورین رژیم شاه بود، اومد خونه‌مون. محمود رو صدا زدم و بهش گفتم: این آقا مأمور رژیمه؛ مراقبِ حرف‌زدنت باش... بی‌اعتنا به حرفام رفت پیششون. بابام پرسید: محمود کجا بودی؟ گفت: رفتم تظاهرات! تیراندازی شد؛ منم فرار کردم. مأمور رژیم گفت: اومدم بگم خیال نکنی من یه مأمورم و اگه دستگیر شدی کاری برات انجام میدم، نه! اصلا از این صحبت‌ها نیست. محمود هم رو به رویش ایستاد و با شجاعت گفت: ما هدفمون بالاتر از این حرفاست؛ خدا با ماست و دلمون نمی‌خواد آدمایی مثل شما کمکمون کنید. 🌼 |داشتم قرآن می‌خوندم، که چشمم خورد به برگه‌ی لای قرآن. محمود روی برگه نوشته بود: دوست دارم شهید بشم و در رکاب امام زمان (عج) باشم... بالاخره هم به آرزوش رسید... 🌼 |مادرم می‌گفت: می‌ترسم! دشمن به مردم رحم نمی‌کنه. محمود خندید و گفت: اگه ما کردستان نریم بخاطر خطرناک بودنش، یه جوون دیگه میره؛ اون جوون مادر نداره تا براش دلتنگ بشه؟ مادرم اشکاش رو پاک کرد. محمود ادامه داد: خودت دوست داشتی مثل مادرِ حُر جوونت رو بفرستی جبهه، مگه یادت رفته؟ محمود با صحبت‌هاش همه‌مون رو راضی کرد و رفت جبهه... 🌼 |سر مزار محمود گریه می‌کردم، که یهو خانومی اومد و بهم گفت: چرا گریه می‌کنی؟ منم شهید دادم. مگه پسرت رو از ته دل نفرستادی؟ هر چه گشتم دیگه ندیدمش. حتی دخترم که کنارم بود، هم می‌گفت: اون خانوم رو ندیده... 📚 منبع: نویدشاهد " بنیاد شهید و امور ایثارگران" @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
۱۵۵ 🔸تکلیف‌گرا بودن یعنی این‌... |دیپلمش رو که گرفت، به‌ عنوان جایزه قرار شد هزینه‌ی تحصیلش در هر کشوری رو بدهند. من که اون موقـع پـول فرستادنش به دانشگاه رو نداشتم، از این پاداش خیلی خوشحال شدم؛ اما محمود حاضر نشد برا تحصیل از کشور خارج بشه. وقتی پرسیدم: چرا از این موقعیت استفاده نمی‌کنی؟ گفت: درسته که شاگرد نمونه شدم و رفتن به کشور دیگه برا درس خوندن خوبه؛ اما زحمت امام خمینی داره نتیجه میده، الان مبارزه از درس‌خوندن واجب‌تره... همون سال بود که انقلاب پیروز شد... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید محمود مظاهری 📚منبع: نوید شاهد “ بنیاد شهید و امور ایثارگران” 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
⛔️ |واو به واوِ این جملات شهید رو باید با طلا نوشت... |مهمترین مسائل موجود از ابتدای زندگی بشر، مشتبه بودن حق با باطل در برخی زمان‌هاست؛ و این مساله باعث وارد شدن ضربه‌هایی بر پیکر انسانیت و اسلام بوده است... از آنجا که همیشه باید حق را شناخت؛ و افراد را با حق سنجید، نه حق را با افراد؛ و باید حرف حق را قبول کرد، اگرچه از گروه باطل باشد؛ و باطل را بر زمین کوبید، اگرچه از گروه حق باشد: اما مشاهده شده که این مساله در نزد عوام برعکس بوده و افرادی بطور معمول، ملاک حق و باطل را انسان‌ها گرفته‌اند، در حالی‌که این اشتباه و خطری بزرگ است که در طول سه سال انقلاب هم نمونه‌های زیادی از این را داشته‌ایم، و ضربه‌هایی بس بزرگ خورده‌ایم... ✍ از شهید حبیب‌الله فردوسی 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر با کیفیت اصلی ▫️۲۶تیر؛ سالروز شهادت حبیب‌الله فردوسی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی دعای مادر و اعتماد به وعده‌ی قرآنیِ خدا؛ شهید رو نجات داد ▫️۵مرداد؛ سالروز شهادت سردار نوروزعلی ایمانی‌نسب گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
13.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 |به جاذبه‌ی عجیب صورتِ شهید توی کلیپ دقت کنید... خاطره‌ای ناب و شنیدنی از زندگی سردار شهید ایمانی‌نسب 🎙به‌روایت ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
💢 ۱۷۸ 🔸جمله‌ی عجیب شهید زین‌الدین در وصف شهید ایمانی‌نسب + تنها چیزی که شهید را عصبانی می‌کرد |شهید مهدی زین‌الدین بعد از شهادت نوروزعلی گفت: اگه ده نفر مثل شهید ایمانی‌نسب داشتم، تا بغداد پیش می‌رفتم... آرامش عجیبی داشت؛ طوری که با نگاه به چهره‌اش آروم می‌گرفتی. فقـط وقتی عصبـانی میشد که نیروها برای انجام کاری بگن: این‌کار رو نمیشه انجـام داد؛ و یا کسی بگه: فلان مأموریت شـدنی نیست و امکانات لازم رو نداریم... نوروزعلی در جواب این حرف‌ها می‌گفت: کار نشد نداره؛ باید از کمترین امکانات بیشترین بهره رو ببریم... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید نوروزعلی ایمانی‌نسب 📚 منبع: خبرگزاری دانشجو “ گروه فرهنگی” 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دیدن این کلیپ و شنیدنِ این خاطره‌ی عجیب و ناب را از دست ندهید | شهید شوکت‌پور بعد از شهادتش، صحنه‌هایی از عملیات منطقه‌ی چزابه را به کارگردان معروف سینما نشان داد؛ تا بتواند فیلم سفر به چزابه را بسازد... ▫️۲۹مرداد؛ سالروز شهادت سردار جانباز حسن شوکت‌پور گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸بُرش‌هایی از زندگی شهید عبدالحسین همتیان 🌼 |توی کردستان خدمت می‌کرد. جایی که پُر از کومله بود. با دلخوری گفتم: از وقتی لباس می‌پوشی، دلشوره‌ام شروع میشه؛ اصلاً اگه یکی دو روز دیرتر بری چی میشه؟ پیشونی‌ام رو بوسید و گفت: نمیشه مادر، من سربازم! درسته اونجا امنیت نیست، اما باید همه‌چیز رو بخاطر اسلام به جون خرید؛ بعد هم تا خدا نخواد هیچ اتفاقی نمی‌افته. 🌼 |از وقتی فهمید بین دو تا از دوستاش دعوا شده، به هر دری زد تا اونا رو با هم آشتی بده. می‌رفت پیش‌شون و می‌گفت: ناسلامتی شما با هم رفیقین، مثل برادر می‌مونین برای هم. بیا ازش بگذر! توی رفاقت این چیز‌ها پیش می‌یاد... وقتی نتیجه نگرفت، شروع کرد پیش هر کدام از خوبی‌های اون یکی گفتن. اونقدر گفت که بینشون صلح و صفا برقرار کرد. 🌼 |بچه‌ها بخاطر شهادت دوستان و شرایط سختی که بود، روحیه‌ی خوبی نداشتند. مراسم گرفته بودیم و دست به دعا شدیم. چراغها هم خاموش بود تا هر کسی بتونه ارتباط بهتری با خدا بگیره. نزدیك به آخرهای مراسم، عبدالحسین و دو تا از رفقای صمیمی‌اش بلند شدند و یه چیزی ریختند کف دست بچه‌ها. بچه‌ها هم به خیال اینکه گلاب‌ کفِ دستشون ریخته شده، می‌کشیدند به صورتشون. اما بعد از مراسم و روشن شدن چراغ‌های مسجد، همه با دیدن صورت‌های قرمز شده از دواگُلی لبخند به لب‌شون اومد، و برا لحظاتی غم از بچه‌ها دور شد. 📚منبع: نویدشاهد "بنیادشهید و امور ایثارگران" ‌‌‌‌________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب: