#شریک_جهاد
🌸 شهیدان حاجعباس نجفی و صادق عدالتاکبری رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
انشاءالله امروز از این شهدای عزیز نیز؛ براتون خواهم گفت
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت پوستر مشخصات شهدا با کیفیت اصلی
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدعدالتاکبری #شهیدنجفی #شهدای_آذربایجانشرقی #شهدای_مرکزی #مشخصات_شهید #جانباز #مدافع_حرم
#شهیدعدالتاکبری
🔸 برخورد جالب صادق با پسربچههای سوری که به مدافعانحرم سنگ میزدند
#متن_خاطره|در موقعیت ابوحامد در «روستای عسان» چند خانواده ساکن بودند؛ که وقتی از جلوی خونهشون رد میشدیم، پسری تقریبا شش ساله به طرف خودروها سنگ پرتاب میکرد. یک روز هم سر و صورت چند نفر از بچهها رو با سنگ زخمی کرده بود.
صادق وقتی مطلع شد، از فرمانده اجازه گرفت تا برای خرید بره به شهر... فرمانده هم اجازه داد و با چند نفر از بچهها رفتند...
وقتی برگشتند، دیدم صادق داخل ماشین رو پر کرده از بادکنک و توپ پلاستیکی. میخواست با این روش بچههایی که سنگ میزدند، رو جذب کنه. اونقد باهاشون بازی کرد و بهشون هدیه داد؛ که بالاخره همون بچههای مخالفِ ما؛ جای سنگ زدن، باهامون دوست شدند...
صادق همیشه جیبهایش پر از شکلات و بادکنک بود. یه بار هم از جایی بر میگشتیم که چشمش خورد به چندتا بچه. رفت پیششون؛ بادکنکها رو باد کرد و یکییکی داد دستشون. بعد باهاشون از ته دل خندید و شادی میکرد...
صادق میگفت: «تقصیر اینها چیه؟ ما باید بهشون برسیم تا کمبودی احساس نکنن. هر کاری از دستمون بر میاد، باید بکنیم. حتی اگه خانوادههاشون با ما در حال جنگ باشند. این بچهها هیچ گناهی ندارند، ما باید به این بچهها برسیم.»
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدعدالتاکبری #کارفرهنگی #شهدای_آذربایجانشرقی
#شهیدمدافعحرم
🔸 دعای خاص همسر شهید عدالتاکبری برای شهادت همسرش
#متن_خاطره|اوایل نمیتونستم برا شهادت صادق دعا کنم و برام سخت بود، اما میدیدم که توی این دنیا عذاب می کشه. بعدها متوجه شدم که من خودخواه شدم و صادق رو فقط برا خودم میخوام، تا اینکه تصمیم گرفتم کمی هم صادق رو برای خودش بخواهم.... خلاصه وقتی صادق برا اولینبار رفت کربلا؛ من دو تا نامه نوشتم. یکی برا خودش بود که گفتم توی بینالحرمین رو به حرم حضرت ابولفضل(ع) بایست و از طرف من بخون؛ یه نامه رو هم گفتم نخون، فقط بعد از اربعین بنداز توی ضریح امام حسین(ع)...
با اینکه مطمئن بودم نمیخونه، اما نمیدونم چرا اون دفعه نامه رو خوانده بود. من توی نامه شهادت صادق رو از آقا خواسته و نوشته بودم: «آقا جان تو رو به جان خواهرت زینب(س) قسم می دهم که تمام مسلمانان مشتاق رو به نهایت سعادت، ارج و قرب واسطه شوی در نزد حق تعالی. صادق، پاره تنم در مسیر تو قدم گذاشته و به تو میسپارمش! آقا جان آرزوی شهادت در سر دارد؛ من نیز عاشق شهادتم، اما آتشم به اندازه عشق و علاقه صادق تند نیست. آرزویی همچون برادرزادهی شیرین زبانت قاسم را دارد و شهادت شیرین تر از عسل است برایش.» صادق وقتی برگشت، خوشحال بود و میگفت: «باور نداشتم که اینگونه از ته دل برایم بخواهی تا شهید بشم»
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدعدالتاکبری #آرزوی_شهادت #امامحسین #کربلا #شهدای_آذربایجانشرقی #مدافع_حرم