eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.8هزار دنبال‌کننده
854 عکس
347 ویدیو
13 فایل
✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی و...] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
حجت‌الاسلام موسوی‌زادهVideo_۲۰۲۴۰۳۲۱۱۶۱۱۱۸۳۷۹_by_VideoShow.mp3
زمان: حجم: 5.75M
🎙دخترها چطور می‌تونن شهید بشن؟ راهکاری کاربردی برگرفته از زندگی شهیده زینب کمایی ______________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔅 ۲ [وصایای شهیدان] ✍ شرط تداوم انقلاب از نظر شهید بروجردی |سعی کنید توده‌ی مردمی که عاشق انقلاب هستند را، از نظرِ اعتقادی و سیاسی آماده کنید، تا خودِ مردم بتوانند نیروهای صادقِ انقلاب را شناسایی کرده، و عناصری که جریانهای انحرافی دارند را بشناسند. شناخت و تشخیصِ مردم، در تداومِ انقلاب، حیاتی است... 🔰دانلود کنید: ➕ دریافت چراغ‌راه(۲) با کیفیت اصلی __ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸 برخورد جالب صادق با پسربچه‌های سوری که به مدافعان‌حرم سنگ می‌زدند |در موقعیت ابوحامد در «روستای عسان» چند خانواده ساکن بودند؛ که وقتی از جلوی خونه‌شون رد می‌‌‌شدیم، پسری تقریبا شش ساله به طرف خودروها سنگ پرتاب می‌‌‌کرد. یک روز هم سر و صورت چند نفر از بچه‌ها رو با سنگ زخمی کرده بود. صادق وقتی مطلع شد، از فرمانده اجازه گرفت تا برای خرید بره به شهر... فرمانده هم اجازه داد و با چند نفر از بچه‌ها رفتند... وقتی برگشتند، دیدم صادق داخل ماشین رو پر کرده از بادکنک و توپ پلاستیکی. می‌خواست با این روش بچه‌هایی که سنگ می‌زدند، رو جذب کنه. اونقد باهاشون بازی کرد و بهشون هدیه داد؛ که بالاخره همون بچه‌های مخالفِ ما؛ جای سنگ زدن، باهامون دوست شدند... صادق همیشه جیب‌هایش پر از شکلات و بادکنک بود. یه بار هم از جایی بر می‌گشتیم که چشمش خورد به چندتا بچه. رفت پیششون؛ بادکنک‌ها رو باد کرد و یکی‌یکی داد دستشون. بعد باهاشون از ته دل خندید و شادی می‌‌‌کرد... صادق می‌گفت: «تقصیر اینها چیه؟ ما باید بهشون برسیم تا کمبودی احساس نکنن. هر کاری از دستمون بر میاد، باید بکنیم. حتی اگه خانواده‌هاشون با ما در حال جنگ باشند. این بچه‌‌‌ها هیچ گناهی ندارند، ما باید به این بچه‌ها برسیم.» ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
3.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کار فرهنگی دردسر داره... با کار کت و شلواری و دیپلماتیک واقعا نمیشه... کار فرهنگی از نگاه شهید کمال رحمتی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
۷۵ 🔸کار تمیز فرهنگی یعنی... این خاطره رو برای نوجوانها بخوانید |نوجوان‌ که بود کلاسِ زبان می‌رفت. هم از بقیه‌ی بچه‌ها قوی‌تر بود، و هم شاگرد اولِ مدرسه... دمِ درِ خونه‌شون تابلویی زده، و روی اون نوشته بود: کلاسِ تقویتی درسِ زبان در مسجدِ امام علی علیه‌السلام؛ ساعت دو تا چهار ؛ هزینه‌ی هر ساعت ده تا صلوات؛ قبولی با خدا... علی با برگزاریِ این‌ کلاس خیلی از بچه‌هایِ محل رو جذبِ مسجد کرد... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید علی هاشمی 📚منبع: کتاب هوری، صفحه ۱۴ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸خوندنِ این خاطره برا فعالان فرهنگی و بچه‌های انقلابی، از نونِ شب واجب‌تره... |حاج‌سعید اشتیاق عجیبی برا کار فرهنگی داشت، اونم توی مناطقی که دغدغه‌ی اینکار بینِ مسئولین تقریباً مُرده بود. شنیدم اومده آبادان و می‌خواد جشنواره‌ی دفاع‌مقدس برا دانش‌آموزها برگزار کنه. بهش گفتم: حاجی! جشنواره‌ی دفاع مقدس، اونم برا دانش‌آموزها، و از همه مهمتر، توی مناطق محروم چطور به ذهنت رسید؟ لبخندی زد و گفت: "ما سالهاست داریم بین خودمون این مراسم‌ها رو برگزار می‌کنیم، مخاطبش هم خودمون هستیم و چیزی بهمون اضافه نمیشه. ماها دیدنی‌ها رو دیدیم، شنیدنی‌ها رو هم شنیدیم؛ در حالیکه این نسل جوان، این مردم عادی که دور از جنگ و حماسه‌ها بودند، باید این حماسه‌ها رو دریافت کنند. این نسل‌های تا باید بدونند که دفاع‌مقدس همه‌ش جنگ و خونریزی نبوده. بدونند شوخی و خنده و نمایش فیلم و ... هم بوده؛ برا همین تصمیم گرفتیم این برنامه رو به شکل جشنواره‌ای شاد، با حضور هنرمندان برگزار کنیم." حاج سعید محکم پای اینکار ایستاد. هنرمندای معروف رو هم به جشنواره‌ها می‌آورد. می‌گفت: همه‌ی بچه‌های محروم منطقه باید بیان... حتی وقتی فهمید توی روستایی بالای کوه، سه دانش‌آموز هست، گفت: اونا هم باید بیان. گفتیم: اونجا صعب‌العبوره؛ امکان آوردنشون نیست. اما حاجی قبول نکرد و خودش رفت آوردشون به جشنواره... 📚منبع:کتاب"به شرط عاشقی" صفحات ۲۰۰ تا ۲۰۲ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir
🔅 ۵۱ 🌺 شهید حجت‌الله رحیمی: |جنگِ نرم مثلِ خمپاره 60 می‌مونه،نه صدا داره نه سوت... فقط وقتی متوجه میشی که دیگه رفیقت؛ نه مسجد میاد، نه هیأت! 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۵۱) با کیفیت اصلی _______________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تحلیلِ دقیقِ شهیدِ هنرمند بهروز مرادی از شرایط جامعه؛ ساعاتی قبل از شهادتش کلیپی که ارزش داره چندین بار ببینیم ▫️۴خرداد؛ سالروز شهادت بهروز مرادی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
11.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ایران با ناتوانیِ عناصرِ فرهنگی ویران می‌شود؛ نه با جنگ... تحلیلی بسیار دقیق از دانشمند شهید دکتر طهرانچی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸برش‌های نابی از زندگی شهیده محبوبه دانش‌آشتیانی|قسمت‌دوم 🌼 |محبوبه و جمعِ دوستاش، محصولِ تربیت بزرگوارانی مثل شهيد باهنر و شهيد رجايی بودند كه مكرراً می‌گفتند: شما دخترهای مدرسه رفاه رو با اين شعار تربيت می‌كنيم: ساده‌پوش، ساده نوش، و سختكوش... انصافاً هم توی جمع‌شون خبری از تجملات نبود. ساده‌پوش بودند با خوراک اندک؛ دغدغه‌شون هم سیرِ الی الله بود، و محبوبه یکی از پیشتازانِ این حرکت مقدس... 🌼 |سال۵۴ ما ۱۴ساله بودیم که گچ به‌دست راه می‌افتادیم توی کوچه و خیابون برا شعارنویسی. اون سالها، اوج اقتدار رژيم پهلوی بود. اولش می‌خواستيم بنويسيم: مرگ بر شاه؛ اما به اين نتيجه رسيديم كه بهتره مطالبِ مفيدتری بنويسيم. برا همین رویِ ديوار ساعت و موج راديوهايی كه عليه رژيم پهلوی برنامه پخش می‌كردند رو نوشتیم. می‌خواستیم مردم ساعت و موج مثلاً‌ راديو روحانيت مبارز رو بدونند و به برنامه‌هاش گوش بدهند، این حرکت كارِ هزار تا مرگ بر شاه رو می‌کرد. 🌼 |محبوبه اعتقاد داشت که ما باید اطلاعات دینی‌مون عمیق بشه. برا همین هرجا یه خطیب خوب سخنرانی داشت، تلفنی با اسم رمز به همديگه خبر می‌داديم و جمع می‌شدیم، می‌رفتیم پای صحبتش. 🌼 |خونه‌شون قیطریه بود؛ اما مسئولیت کتابخونه‌ مسجدی در جنوب تهران رو قبول کرد. هر روز کلی راه رو با اتوبوس می‌رفت تا اونجا. با هر کسی هم متناسب با خودش برخورد می‌کرد. لذا پیر و جوون رو جذب کرده بود... بعد از شهادتش معلوم شد که اونجا به فقرا هم مخفیانه کمک می‌کرده. 📚منبع: ماهنامه شاهد یاران شماره ۲۷