eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.3هزار دنبال‌کننده
617 عکس
188 ویدیو
12 فایل
سلام ✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۸ 🔸نباید از امام‌خمینی برا خودمون خرج کنیم... بخاطر امام‌خمینی داخل آتش هم می‌روم... |اونایی که نمی‌خواستند آقاسید مسئول باشه، خیلی بهش فشار می‌آوردند. سید تأییدِ امام رو داشت، اما هیچ‌وقت این تأیید رو اعلام نکرد. می‌گفت: نباید از امام خرجِ خودمون کنیم، من فدای امام ... می‌گفت: من فقط یک‌جا کوتاه میام، اونم در برابرِ امام خمینی... می‌گفت: ای کاش امام یکبار امتحان می‌کرد و از من می‌خواست تا داخل آتش بروم، به خدا میرم، بخاطر امام حتی داخل آتش هم می‌روم... . 👤خاطره‌ای از زندگی شهید سید اسدالله لاجوردی 📚منبع: کتاب دیده‌بان انقلاب، صفحه ۴۰ و ۴۲ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸چند روایت از فرمانده‌ای که بعد از شهادت هم؛ گمنام ماند... 🌼|خیلی خاکی بود. فرمانده بود اما هیچوقت توی ماشین جلو نمی‌نشست و می‌رفت عقب... اگه جایی می‌رفت، جوری رفت و آمد می‌کرد که کسی دنبالش راه نیفته و مردم متوجه نشن توی جبهه مسئولیت داره... اونقد ساده بود که حتی بعضی از بچه‌های گردانش هم‌ نمی‌دونستند محسن فرمانده‌شونه 🌼| می‌گفت هر کدوم از ما علیرغم اینکه باید کاری برای جامعه انجام بدیم؛ همه باید روضه‌خوانی هم یاد بگیریم؛ تا هر جای کوچک و بزرگی نشستیم، بتونیم روضه‌ی اباعبدالله الحسین علیه‌السلام رو بخونیم... 🌼|ساعت ۱۲ شب توی منطقه بودیم که محسن شنید از یه چادر بچه‌های گردانش صدای سرفه میاد. پا شد و چادر به چادر گشت تا کسی که سرفه می‌کنه رو پیدا کنه. وقتی فهمید کیه، همون موقع هماهنگ کرد و فرستادش دزفول تا بره دکتر و درمان بشه. بی‌تفاوت نبود نسبت به نیروهاش... 🔸|روز عروسی‌اش جمعیت زیادی دعوت بودند. نهار که خوردند، با رفیقاش سنگ جمع کرده؛ و توی حیاط نماز جماعت برقرار کردند. یه عده گفتند این محسن دیوانه‌ست. 🌼|همیشه جبهه بود؛ وقتی هم میومد مرخصی، زود بر‌میگشت منطقه. می‌گفت: وطن من جبهه‌ست؛ وقتی میام مرخصی انگار یه ماهی هستم که از آب افتادم بیرون. 📚 منبع:مستند زندگی شهید؛ اثر بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع‌مقدس همدان 🇮🇷۲۷اردیبهشت؛ سالگرد شهادتِ سردار شهید محسن عینعلی گرامی‌باد ‌‌‌‌_______ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سردار شهید سید مجتبی هاشمی [فرمانده جنگهای نامنظم] رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |سال‌نمای زندگی شهید: 🔸سال ۱۳۱۹؛ (۱۳ آبان) تولد در تهران 🔹سال ۱۳۳۸؛ انتخاب بعنوان زیباترین جوان ایران 🔸حوالی سال۱۳۳۸؛ ورود به ارتش و عضویت در گروه کلاه‌سبزها. 🔹حوالی سال ۱۳۴۰؛ استعفا از ارتش و اشتغال به شغل آزاد. 🔸سال۱۳۴۲؛ (۱۵ خرداد) شرکت در فعالیتهای سیاسی و شروع تحت تعقیبِ حکومت شاهنشاهی 🔹سال ۱۳۵۷؛ عضویت در کمیته استقبال از حضرت امام خمینی(ره). 🔸سال۱۳۵۷؛ تولد اولین فرزند با نام سیدمحمد روح الله. 🔹سال۱۳۵۷؛ (۲۳ بهمن) همکاری فعال تشکیل و سازماندهی کمیته منطقه۹ تهران در سمت معاون ستاد عملیاتی. 🔸سال۱۳۵۸؛ اعزام به کردستان به همراه عده‌ای از اعضای کمیته منطقه۹ تهران، برای خاموش کردن غائله‌ی ضدانقلاب. 🔹سال۱۳۵۹؛ (مهر) اعزام به همراه ۹۰ نفر از دوستان بصورت داوطلبانه و مستقل به خرمشهر و تشکیل گروه جنگ‌های نامنظم فدائیان اسلام. 🔸سال۱۳۶۰؛ (مهر) مورد سوء قصد چند باره منافقین در جریان عملیات شکست حصر آبادان. 🔹سال۱۳۶۰؛ (مهر) بازگشت به تهران پس از شکست حصر آبادان و انحلال گروه فداییان اسلام و اشتغال به کار لباس فروشی. 🔸سال۱۳۶۴؛ (۲۸ اردیبهشت) شهادت در تهران توسط گروه منافقین. 🔹آدرس مزار: گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران؛ قطعه ۲۴، ردیف ۷۶، شماره ۵۰ 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر مشخصات سردار شهید سید مجتبی‌ هاشمی با کیفیت اصلی ___________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۹ 🔸رفتار زیبای شهیدهاشمی در بازارچه مقابل پدر و مادرش |اوایل ازدواجمون بود. برای خرید با سیدمجتبی رفتیم بازارچه. در بین راه با پدر و مادرِ آقاسید برخورد کردیم. سیدمجتبی به محض اینکه پدر و مادرش رو دید، در نهایت تواضع و فروتنی خم شد، روی زمین زانو زد و پاهای والدینش رو بوسید. این صحنه برای من بسیار دیدنی بود. آقا سید با اون هیکلِ تنومند و قامت رشید در مقابل پدرو مادرش اینطور فروتن بود و احترام اونا رو تا حد بالایی نگه می‌داشت... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید سید مجتبی هاشمی 📚منبع: سالنامه یاران ناب ۱۳۹۳ به نقل از همسر شهید 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی 🇮🇷۲۸ اردیبهشت؛ سالروز شهادت سیدمجتبی هاشمی گرامی‌باد _______________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
11.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥|روایتِ شهادتِ کسی که چند مغازه‌ی شخصی‌اش را برای کمک به جبهه فروخت... ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سردار شهید نورالدین مقدم [فرمانده گردان زرهی لشکر ۳۱ عاشورا] رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |شهید نورالدین مقدم سال ۱۳۴۰ در مراغه متولد شد. او در رشته‌ی ادبیات و علوم انسانی تحصیل؛ و همان ایام همگام با سیل خروشان مردم به مبارزه علیه رژیم شاه پرداخت. پس از تشکیل سپاه جزو اولین کسانی بود که در این نهاد مقدّس ثبت نام کرد و مشغول گذراندن دوره‌ی آموزش نظامی شد. نورالدین بعد از آموزش، برای مبارزه با ضد انقلاب به مهاباد رفت. او سال ۱۳۵۹ با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه‌ی جنوب شده و در عملیات‌های مختلفی شرکت کرد. نورالدین آنقدر از خود توانمندی نشان داد که شهید مهدی باکری؛ فرماندهی گردان زرهی لشکر را به او سپرد. عاقبت این فرمانده‌ی بی‌نشان گردان زرهی لشکر ۳۱عاشورا؛ غروب ۲۹ اردیبهشت سال ۶۵ در منطقه‌ی فاو؛ بر اثر اصابت گلوله‌ی توپ دشمن بعثی به شهادت رسید. 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر مشخصات سردار شهید نورالدین مقدم با کیفیت اصلی ____ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا