eitaa logo
خط دوست
62 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
675 ویدیو
6 فایل
یک کانال خاص ☺️برا دخترای خاص😁 هنر، طنز، موسيقى🎶 مطالب علمی 🤩 رمان 📚 💢 مشاوران خوب👇 🔸مشاورخانواده @mpaknejad 🔸مشاورنوجوان و جوان 09191600459 🔸مشاور نوجوان @m_jahazi 🔸سوالات احکام ‏‪0912 452 5766 🔸شبهات اعتقادی @R_Jebreeilzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
عزت نفس تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس: آنچه به عنوان اعتماد به نفس پایین ما را نگران می‌کند، عموماً (و البته نه همیشه) می‌تواند حاصل عزت نفس پایین باشد. عموماً آنچه به عنوان کمبود اعتماد به نفس می‌شنویم، و می‌بینیم که اکثر مردم برای بهبود اعتماد به نفس تلاش می‌کنند، بیش از آنکه واقعاً از جنس اعتماد به نفس باشد، میوه‌ی نامطلوبی است که از ریشه‌ی عزت نفس پایین روییده است و ما به جای درمان ریشه، در تلاش برای بهبود میوه هستیم. برای افزایش مهارتتون همراهمون باشید🙃 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تزیین سبزی خوردن 🥗🥗🥗 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• 🏡  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جواد حتی نگاه هم به فرید نکرد. فقط کتش را برداشت و چنان رفت طرف در که وقتی به خودمان آمدیم شیشه های در ریخته بود... آرشام مات مانده بود به رفتن جواد، اما بعد طوری بلند شد که من هم ناخودآگاه جفت پا ایستادم. آرشام کلا خیلی بدون جواد دوام نمی آورد، هرچند گاهی هم میشد که حاضر نبود به جواد آوانس بدهد. آن شب تا ساعت دوی شب هرچه زنگ زدیم جواب نداد. راه افتادیم به اصرار آرشام دم خانه شان! خیابان اندرزگو این موقع شب هم، روشن بود. من کنار جوب های اندرزگو روحم تازه می شود، چه برسد به خیابانش. کنار کاخشان ایستاده بودیم. چراغ اتاق جواد روشن بود. آرشام پیام داد: - اگر تا دو مین دیگه پایین نباشی زنگ خونه رو می زنم! می دانستیم آرشام همین قدر دیوانه است. جواد آمد با کلید ماشین پدرش. سوار شدیم بی حرف. ابرو و چشمش پیوستگی پیدا کرده بود. تا خود بام تهران خفه رفتیم. ترمز که کرد پرت شدم جلو. سرم توی موبایل بود. داشتم خواهرم را توجیه می کردم که بابا و مامان را بسازد برای این بیرون ماندن شبانه! فقط صدای جیغ ترمز و... جواد پیاده شد و در را به هم کوبید. آرشام هم. من هم. من سکوت را ترجیح می دادم، اما آرشام غرید: - تو چه مرگته جواد؟ چرخشش به سمت آرشام، یک قدم عقب نشینی من را داشت. - بعدی؟ - بعدی و درد. چته؟ برای چی جلوی فرید وایسادی؟ - بعدی؟ - اصلا به تو چه که اون دخترا میخوان چه کار کنن. منجی شدی؟ - بعدی؟ هوار آرشام مقابل جواد هم تاثیری نداشت. می دانستم الآن سیگار اگر باشد دو سه دقیقه می شود عربده ها را کنترل کرد. از توی داشبورد ماشین برداشتم، روشن کردم دادم دست جواد؛ گرفت و پک زد و راهش را کشید تا مقابل درّه. یکی دیگر آتش زدم و دادم دست آرشام؛ گرفت و پرت کرد و پا کشید تا کنار جواد و صدای فریادش در درّه پیچید. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
- دخترا خودشون میان، پسرا هم خودشون میان. فرید با زور که نمیاره. تو سایت فرید میرن، تو گروه میرن، میبینن میان. این ربطی به فرید داره که اینطوری جلوش وایسادی؟ جواد این‌بار نگفت بعدی و فریادش تاریکی شب را هم لرزاند: - بعد از اینکه هزارتا حرف تحریک آمیز می زنه، بعد از اینکه تمام داشته های اونا رو هیچ می کنه، بعد از اینکه مسخره می کنه، بعدش به همه میگه باید متمدن باشید. بعد هم تمدن رو به دخترا میگه هرچی لخت تر بهتر، به پسرا هم میگه هرچی رذلتر متمدن تر. کدوممون بلدیم بگیم نه... تو میتونی، من تونستم، هان؟! آرشام چرخی دور خودش زد و نالید: - خودتم که همینی. جواد سیگارش را گذاشت کنار لبش و پک عمیق زد. دستانش را فرو کرد توی جیب عقب شلوارش و سر عقب کشید و گفت: - نه. اشتباه میکنی! من همین نیستم. من کسی رو با خودم توی گنداب نمی کشم. من می فهمم که دارم تو چه لجنی دست و پا میزنم. اما اونا نمیدونن دارن پا تو چه لجنی می ذارن. اینو خودتم می گفتی. خود خرت یادته گفتی کاش دوسه سال پیش، یکی به ما گفته بود بمیر تا اینطوری دور خودمون گند نزنیم. آرشام سیگار جواد را از دستش کشید و رو برگرداند: - بازم به ما چه؟ جواد دست گذاشت روی شانۀ آرشام و به شدت برش گرداند: - اوکی بی وجدان. پس فردا خواهرت رو می کشونم پارتی فرید. دست آرشام که بلند شد، جواد در هوا گرفت: - باشه. پس به من حرف نزن. من همون کاری رو می کنم که اگر خواهر تو و وحید رو ببینم می کنم. این دخترا دفعۀ اولشونه آرشام. چهارتا از اون رمانایی که فرید توی سایتش میذاره رو خوندن. خیال برشون داشته که عشق و حال یعنی همین گندکاریا. دوتا پیام به فرید دادن. تو که فرید رو میشناسی بلده همه رو خر کنه. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
نگاهتان به دستِ خودتان باشد …💪 به اَلماستان💎 زمین همیشه پر از تکّه سنگ های بی ارزش است ! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
فقط یه ایرانی میتونه با ضربه های مکرر به کنترل ، باطری ها رو مجبور به ادامه حیات کنه نگو تاحالا اینکارو نکردم 😐😂 😊 ☺️ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
همھ چیزو بِسپاࢪ دست خدا🌿' ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
مرگ «پزشک آمریکایی» پس از تزریق واکسن فایزر 🔹یواِس‌تودی: یک پزشک آمریکایی سه هفته پس از تزریق واکسن کرونا بر اثر سکته مغزی جان خود را از دست داد. او هیچ نوع سابقه بیماری نداشته است. 🔹در نروژ نیز هفته گذشته، دو زن  پس از دریافت واکسن فایزر جان خود را از دست دادند. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
28.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لاک جیغ تا خدا 💅 هانیه کاظمی ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
بهتر بشناسیم👇 🌻شهید ابو مهدی🌻 سال ۱۹۷۷ کارشناسی مهندسی مخابرات گرفت👨‍🎓. پس از اتمام خدمت سربازی ،در یک کارخانه 🏭آهن و فولاد در بصره مشغول کار شد. بعد ها در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری علوم سیاسی تحصیل کرد.👨‍🎓📚 سال۲۰۰۵ در انتخابات پارلمانی به عنوان نماینده استان بابِل پیروز شد👌اما آمریکا👿 به خاطر سابقه همکاری با ایران اجازه فعالیت به او نداد.😒 پس از تشکیل حشدالشعبی(بسیج مردمی عراق)،او به عنوان جانشین فرمانده انتخاب شد. و دائم در همه ی جبهه های نبرد شرکت میکرد. او نقش مهمی در برنامه ریزی و اجرای عملیات ها علیه داعش و بیرون راندن تروریست ها از عراق ایفا کرد. روحش شاد🌷🌷🌷 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost