eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
32هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 میشه برای حجاب قانون نوشت؟ 🔷 نحوه لباس پوشیدن شخص در عرصۀ عمومی، مسئلۀ خصوصی نیست! 🔶 اگر شما حد را برداشتی... اگر مو را تا اینجا میشه انداخت، چرا تا بالاتر نشه؟ فرقش کجاست؟ 🔷کجا می‎خواهی متوقف شوی؟!؟ مبنا چیست؟ 🔶 اسلام، عقل، اخلاق یا واقعیات تجربی؟ 🔷 شما نمی‎تونی بگی، چون یک عده ای دارن اینجوری میشن، این باید آزاد بشه! بعد نمیتونی عقلاً بگی که اگر آزادش کنی، گناهکاران کمتر میشن. ♨️هر گناهی که آزاد شود، گناهکاران بیشتر میشن. 🎙استاد رحیم پور @umefafgaraei ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
| ۱۷۰ 🏷️ ضرورت ترك گناه ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام تَرْكُ اَلذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ اَلْمَعُونَةِ ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: ترك گناه آسان‌تر از در خواست توبه است. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (در نافرمانى نكردن) فرموده است: نكردن آسانتر است از خواستن و بازگشت (زيرا در گناه نكردن سختى و رنجى نيست بخلاف توبه كه محتاج نزديك شدن دل بنده بحقّ‌ است و صلاحيّت داشتن را براى پذيرفته شدن توبه‌اش). 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
ترجمه فیض‌الاسلام: از نامه‌هاى آن حضرت عليه السّلام است نيز به معاويه (كه در آن از كردار زشت او را سرزنش نموده و اندرز داده و ترسانده است): (۱) و چه خواهى كرد زمانيكه از (پيش روى) تو برداشته شود پرده‌هاى دنيايى كه در آن هستى كه خود را (براى دنيا پرستان) به آرايش كردن خوش نما جلوه داده و به خوشگذرانيش داده، ترا (به دوستى خود) دعوت نموده پذيرفتى و پيشرُوت گشت دنبالش رفتى و بتو فرمان داد پيروى نمودى (خلاصه چه خواهى كرد با و عذاب و كيفر گناهان) (۲) و نزديك است نگاه‌دارنده‌اى نگاهت دارد (مرگ رسيده آگاهت سازد) بر چيزى (عذاب و كيفرى) كه نجات دهنده‌اى نتواند رهايت نمايد؛ پس (با اين پيشآمد سخت از هواى نفس پيروى نكرده) از اين كار (ادّعاى خلافتى كه لايق آن نيستى) دست بردار و خود را براى روز حساب و باز پرسى آماده ساز و براى آنچه بتو مى‌رسد (مرگ و سختيهاى بعد از آن) دامن به كمر زن (چالاك شو) و گمراهان (مانند عمرو ابن عاص و مروان) را به گوش خود توانائى مده (سخنانشان را گوش نداده پيرو دستورشان مباش) و اگر چنين نكنى (اين اندرز را نپذيرى) ترا بآنچه كه از خود دارى آگاه سازم، تو فرو رفتۀ در ناز و نعمتى (نعمت ترا سركش گردانيده و از اينرو) شيطان در تو جاى گرفته و به آرزوى خود رسيده و روان شده است در تو مانند روان شدن جان و خون (چنان بر تو مسلّط‍‌ است كه كارى نكرده و سخنى نگويى مگر بدستور و فرمان او، پس از اين در سرزنش او مى‌فرمايد:) (۳) و شما (بنى اميّه) اى معاويه! كى لياقت حكمرانى رعيّت و زمامدارى مسلمانان را داشتيد بدون سابقۀ خير و نيكوئى و بى‌دارا بودن بزرگوارى و ارجمندى‌؟ (پيش از اين در امرى فضيلت و برترى نداشته‌اى كه باعث شود ادّعاى خلافت و امارت نمائى) (۴) و بخدا پناه مى‌بريم از برقرار گشتن پيشينه‌هاى بدبختى (كه شخص را پيرو شيطان و هواى نفس مى‌سازد)! و ترا مى‌ترسانم از اينكه هميشه فريب آرزوها خورده آشكار و نهانت دو گونه باشد (بترس از دنيا دارى و و دو روئى. پس او را بجنگ تهديد نموده مى‌فرمايد:) (۵) و (مرا) بجنگ خواندى؛ پس مردم را به يك سو گذاشته خود بسوى من بيا و دو لشگر را از جنگ باز دار تا دانسته شود معصيت و بر دل كدام يك از ما غلبه يافته و پردۀ (غفلت) جلو چشم و بينائيش آويخته (مردم را بحال خود واگذار تا دانسته شود كدام يك براى خداوند شمشير زده و در راه حقّ‌ ايستاده و فرار نمى‌كنيم) (۶) منم ابو الحسن كشندۀ جدّ تو (پدر مادرت هند جگر خوار كه عتبة ابن ربيعة باشد) و دائى تو (وليد ابن عتبه) و برادرت (حنظلة ابن ابى سفيان) كه آنها را در تباه ساختم و (اكنون هم) آن شمشير با من است، و با همان دل دشمنم را ملاقات ميكنم و دين ديگرى اختيار ننموده، پيغمبر نو و تازه‌اى نگرفته‌ام (بر خلاف هيچيك از اسلام رفتار نمى‌نمايم) و من در راهى هستم كه شما باختيار آنرا ترك نموديد و از روى اجبار بآن راه داخل شده بوديد (گفتار و كردار من طبق احكام دين اسلام است كه شما از اوّل امر با اختيار بآن نگرويديد، و چون مجبور شديد ظاهراً آورده و در باطن كافر مانديد). و به گمان خود آمده‌اى (از من) خونخواهى عثمان مى‌نمايى با اينكه ميدانى عثمان كجا كشته شده (چه كسانى او را كشتند) و اگر (در واقع) خونخواه هستى از آنجا (از اشخاصى كه او را كشته‌اند مانند طلحه و زبير و ديگران) خونخواهى كن، (۷) پس مانند آنست كه مى‌بينم ترا كه (خونخواهى او را بهانه نموده‌اى، بلكه) از جنگ فرياد و شيون نموده مى‌ترسى كه بتو دندان فرو برد (رو آورد) مانند فرياد كردن شتران از بارهاى گران و چنانست كه مى‌بينم لشگر ترا كه بر اثر خوردن ضربتهاى پياپى و پيشآمد سخت كه واقع خواهد شد و بر خاك افتادن پى هم از روى بيچارگى مرا بكتاب خدا دعوت ميكنند (تا دست از جنگ بردارم، در بامداد ليلة الهرير لشگر شام بدستور عمرو ابن عاص قرآنها بر سر نيزه‌ها زدند و از لشگر عراق صلح و آشتى درخواست نمودند، چنانكه در شرح خطبۀ سى و ششم گذشت و اين جملۀ فرمايش امام عليه السّلام از اخبار غيبيّه است كه پيش از وقوع به معاويه گوشزد مى‌فرمايد) و آن لشگر، كافر بحقّ‌ و انكار كننده هستند (كه با من بيعت نكرده‌اند) يا بيعت كرده و دست برداشته‌اند (منافقين عراق كه بعد از بيعت نمودن با حضرت نقض عهد كرده بشام نزد معاويه رفتند).
109 - سرگذشتی عجیب و فرج بعد از سختی و نیز آقای برقعی مزبور می نویسند : شخصی است به نام ( مشهدی محمد جهانگیر ) به شغل فرش فروشی و گلیم فروشی به عنوان دوره گرد اشتغال دارد و اکثرا به کاشان می رود و سالهاست او را می شناسم، ولی اتفاق نیفتاده بود که با هم همسفر شویم و در جلسه ای بنشینیم ولی کاملاً او را می شناسم. مرد راستگویی است و به صحت عمل معروف است با اینکه خیلی کم سرمایه است و چند روز قبل هم به منزل او رفتم زندگیش خیلی متوسط است، ولی بیش از صدهزار تومان جنس اگر بخواهد اکثر تجار به او خواهند داد ولی خودش به اندازه قدرت مالی جنس می برد. در هر حال چندی قبل در سفری که به کاشان می رفتم پهلوی ایشان نشستم، در ضمن مطالب و بحث در معجزات ائمه اطهار سلام اللّه علیهم اجمعین گفت آقای برقعی! باید دل بشکند تا انسان حاجت بگیرد؛ پس شرح حال خود را به طور اجمال بیان کرد و گفت وقت دیگری مفصل تمام شرح زندگی خود را بیان می کنم که کتابی خواهد شد، ولی به طور اجمال، وضع من خیلی خوب بود و شاید روزی صد تومان یا بیشتر از فرش فروشی و دوره گردی استفاده داشتم ، ولی انسان وقتی ثروتمند شد می کند ، گاهی آلوده به گناه می شدم تا اینکه ستاره اقبال شروع به افول کرد، سرمایه ام را از دست دادم و مقدار زیادی متجاوز از صد هزار تومان بدهکار شدم و در مقابل، حتی یک تومان نداشتم . چند ماه از منزل بیرون نمی آمدم، شبها گاهی که خسته می شدم با لباس مبدل بیرون می آمدم و خیلی با احتیاط در کوچه می رفتم. یک شب یکی از طلبکارها که از بیرون آمدن من از منزل خبر داشت پاسبانی را آورده بود در تاریکی نگهداشته بود. وقتی که آمدم بروم مرا دستگیر کردند. در شهربانی گفتم مرا زندان ببرید با یکشبه پول شما وصول نمی شود، من ده شاهی ندارم ولی قول می دهم که اگر خدای عزوجل تمکنی داد دِین خود را ادا کنم، مرا رها کردند. یکی دیگر از طلبکارها ( اسم او را بُرد ) آمده بود درب منزل، خانواده ام با بچه کوچک دوساله رفته بود پشت در، چنان با لگد به در زده بود که به شکم خانواده و بچه رسیده بود، بچه پس از چند ساعت مرد و خانواده ام مریض شد و حتی الان هم مریض است با اینکه متجاوز از بیست سال از این ماجرا می گذرد. هرچه در منزل داشتیم خانواده ام برد و فروخت حتی گاهی برای تهیه نان، استکان و نعلبکی را می فروختیم و نانی می خریدم و می خوردیم تا اینکه تصمیم گرفتم از ایران خارج شوم و به عتبات بروم شاید کاری تهیه کنم و از شرّ طلبکارها محفوظ باشم و ضمناً توسلی به ائمه اطهار (علیهم‌السلام) پیدا کنم. از راه خرمشهر از مرز خارج شدم، فقط یک خُرجین کوچک که اثاثیه مختصری در آن بود و حتی خوراکی نداشتم همراهم بود. وقتی به خاک عراق رسیدم تنها راه را بلد نبودم، در میان نخلسـ🌴ـتان ندانسته به راه افتادم نمی دانستم کجا می روم، این راه به کجا منتهی می شود نه کسی بود راه را از او بپرسم و نه غذا داشتم بخورم، از گرسنگی و خستگیِ راه، بی طاقت شدم حتی خرماهایی که از درخت روی زمین ریخته بود نمی خوردم خیال می کردم حرام است. خلاصه شب شد هوا تاریـ🌌ک شد، در میان نخلستان تنها و تاریک ، نشستم. خرجین خود را روی زمین گذاشتم. بی اختیار گریه ام گرفت، بلند بلند گریه می کردم. ناگهان دیدم آقایی که خیلی نورانی بودند رسیدند، یک چفیه بدون عقال ( مراد همان دستمالی است که عربها روی سر می بندند ولی عقال نداشت ) روی سرشان بود با زبان فارسی فرمودند چرا ناراحتی ؟ غصه نخور الان تو را می رسانم . گفتم آقا راه را بلد نیستم، فرمود من تو را راهنمایی می کنم، خرجین خود را بردار همراه من بیا. چند قدمی رفتم شاید ده قدم نبود، دیدم جاده شوسه اتومبیل رو است ، فرمودند همینجا بایست الان یک ماشین می آید و تو را می برد. تا چراغ ماشین از دور پیدا شد آن آقا رفتند، وقتی ماشین به من رسید ، خودش توقف کرده مرا سوار کردند به یک جایی رسیدیم ، مرا سوار ماشین دیگر کرد و کرایه هم از من مطالبه ننمود و تا پست به پست مرا تحویل می دادند و نمی گفتند کرایه بده، گویا سابقه داشتند از کار .
توضیح مطلب آنکه: هرگاه انسانی از دیگری کرداری دید که ملایم با طبع و مورد علاقه اوست قهرا دلش شاد و خنک می شود و از این روی او را به نیکی یاد کرده در مقام و إنعام به او برمی آید چنانی که اگر آن کردار ناملایم و مورد نفرتش باشد ، دلش گرفته و آزرده شده خونش به جوش می آید و برای دلخنکی و آرامش درونش، در مقام تلافی و آزار رسانی به آن شخص برمی آید ، این است رضا و سخط مخلوق با یکدیگر. و اما خداوند جلّ جلاله پس از هر نوع تأثّر و انفعالی منزه و مبرّا است به طوری که اگر تمام افراد بشر نیکوکار شوند و او را بندگی کنند یا اینکه عموماً بدکردار و از بندگیش سرکشی کنند کمتر از ذرّه ای در آن ذات مقدس اثری ندارد . گر جمله کائنات کافر گردند بر دامن کبریاش ننشیند گرد بلی کردارهای بشر را هم مهمل و بی اثر قرار نداده؛ بلکه اگر بنده فرمانبردار او شدند آنها را مورد لطف و اکرام و انعام خود قرار می دهد چنانی که اگر طاغی و یاغی شدند آنها را سخت عقوبت خواهد فرمود. ( بدانید خدا سخت شکنجه می دهد و خداوند آمرزنده مهربان است ) و خلاصه رضا و سخط خداوند همان ثواب و عقاب و مجازات اوست و عالم جزا به طور کلی در جهان عظیم یعنی در و می باشد. اما نسبت به زندگی دنیوی مستفاد از آیات و روایات آن است که پاره ای از عبادات و طاعات است که علاوه بر جزای اخروی در همین دنیا به جزای نیک خواهد رسید ؛ مانند و که علاوه بر ثواب آخرت، موجب رفع بلا و در مال و است چنانی که پاره ای از گناهان است که علاوه بر جزای اخروی، در این دنیا موجب نزول بلا است مانند حرص و بخل شدید و قساوت و ظلم و تجاوز به حقوق یکدیگر و ترک و ¹ و غیر اینها . ناگفته نماند که نزول بلا در اثر گناهان، کلیت و عمومیت ندارد ؛ زیرا ممکن است پروردگار کریمِ حلیم ، گناهکار را دهد شاید کند یا کردار نیکی که اثر آن را بردارد از او سر زند چنانکه ممکن است در اثر شدت طغیان و عصیان اصلاً بلا به او نرسد بلکه بر نعمتش افزوده شود تا استحقاق عقوبت اخرویش بیشتر گردد . و شواهد این مطلب در قرآن مجید فراوان است و نقل آن موجب طول کلام می شود . اشکالهای گوناگون و پاسخ آنها از آنچه گفته شد دانسته گردید که زمین لزره ای که سبب هلاک دسته ای و بی خانمانی و بیچارگی و مصیبت زدگی گروه دیگر شود مانند سایر بلاهای دیگر خشم و قهر و انتقام و مجازات الهی است . اگر گفته شود چگونه بلای عمومی، انتقام و مجازات خداوند است در حالی که در بین بلا رسیدگان افرادی هستند که استحقاق بلا نداشتند؛ یعنی گناهکار نبودند یا از قبیل مستضعفین و اطفال بوده اند . دیگر آنکه بسیاری از اجتماعات بشری که به مراتب از این بلا رسیدگان گناهکارترند ، در امان هستند و این برخلاف عدل به نظر می رسد . در گوییم : انتقام و مجازات تنها برای گناهکاران است و اما بیگناهانی که در بلای عمومی هلاک می شوند پس این بلا، سبب خلاصی آنها از محنتکده حیات دنیوی و زودتر رسیدن به عالم جزا و دار ثواب و باقی است و البته در برابر رنج و شکنجه ای که به آنها رسیده خداوند جبار، جبران خواهد فرمود و به آنها أجر خواهد داد و خلاصه بلا برای گنهکار عقوبت و مجازات است و برای بیگناه و نیکوکار کرامت و موجب ثواب و درجات می باشد. و درباره اطفال که در کودکی می میرند در روایت رسیده که در عالم برزخ تحت کفالت خلیل علیه السّلام هستند و می شوند و با و خود جمع شده و در باره آنها می کنند و با هم به می روند‌. ---------------------------------------------------- 1- علیه السلام فرمود خداوند به شعیب پیغمبر وحی فرستاد که من یکصد هزار نفر از قوم تو را عذاب می کنم، چهل هزار از اشرارشان و شصت هزار از نیکانشان . شعیب عرض کرد: پروردگارا! اشرار را استحقاق است، اخیار برای چه؟ خداوند فرمود: چون با اشرار سازش کردند و برای خشم من برایشان خشمناک نشدند و آنها را زجر و نهی ننمودند (وسائل ، کتاب امر به معروف ، باب 8). 【 ۶ از ۷ 】
🛑 آیا امام حسین(علیه السلام) به منِ نالایق نگاه می‌کند؟! 🌱 احساس خوب معنوی، یک مختصاتی دارد، هر احساسِ توهمیِ معنوی، احساس خوبی نیست؛ مثل اینکه زائر (علیه السلام) یک احساس تواضعِ متوهمانه داشته باشد و با تردید بگوید: «آیا امام حسین(علیه السلام) به منِ نالایق نگاه می‌کند؟» اگر کسی در مسیر بگوید «یعنی واقعاً خدا مرا می‌بخشد؟» باید گفت: این معنویت را از کجا آورده‌ای؟! در حالی‌که در روایات فرموده‌اند: زائر امام حسین(علیه السلام) در همان قدم اول، تمام گناهانش بخشیده می‌شود! (کامل الزیارات/۱۳۲) الان که زائر کربلا هستم و می‌دانم خدا مرا بخشیده است، دیگر نکنم؟ چرا؛ استغفارِ بعد از بخشش هم داریم که احساس معنوی بسیار زیبایی است؛ خودت را در آغوش خدا می‌بینی و مدام می‌گویی «خدایا، ببخش که آن‌همه کردم، دوست نداشتم این‌طوری بشود، من خیلی شرمندهٔ تو هستم...» استغفار تا آخر هست، ولی استغفارِ باامید با استغفار ناامید خیلی فرق می‌کند! 👤 ، مسیر پیاده‌روی، ۱۳۹۷/۰۸/۰۷ @Panahian_ir
جا مانده ایم و شرح دل ما خجالت است زائرشدن، پیاده یقیناً سعادت است ویزا، بلیط، کرب و بلا مال خوب هاست سهم چو من پیامک “هستم به یادت” است یک غزل به امید عنایتی این بغض من اگر چه خودش هم عنایت است چیزی برای عرضه ندارم مرا ببخش یعنی غزل، نشانه ی عرض ارادت است ما هیچ، ما … فقط جان مادرت امضا بکن که شاعرت اهل است باشد حسین، کرب و بلا مال خوب ها یک مهر تربت از تو برایم کفایت است
مباحث
🔴 پسر را روانه خارج و زنان را روانه ورزشگاه کردن عادی سازی خزنده یک مسیر قهقهرایی توسط انسیه خزعلی
🔴 آقا و خانم مدیر! در راه خدا هزینه نکنید مجبور می‌شوید بیش از آن در راه غیر خدا هزینه کنید❗️ 1️⃣ خانم انسیه خزعلی معاون امور زنان رئیس جمهور در ماجرای حضور زنان در ورزشگاه ها -علی رغم مخالفت مراجع و علما- از آن واقعه حمایت کرد. یعنی حاضر نشد در دفاع از حکم شرع و رضایت حضرت حق، از اعتبار، آبرو و جایگاه خود هزینه کند. چند روزی از این واقعه نگذشت که موضوع فرزند وی در رسانه ها مطرح شد و مورد ملامت سنگین و گسترده دوست و دشمن قرار گرفت. 2️⃣ علیه السلام می فرمایند: إِیاک أنْ تَمْنَعَ فی طاعَةِ اللَّه فَتُنْفِقَ مِثْلَیهِ فی مَعصیةِ اللَّه (از صرف مال در مسیر طاعت پروردگار خودداری مکن که ناچار می شوی دو برابر آن را در راه معصیت و صرف کنی) 3️⃣ یکی از سنت‌های الهی این است - و اختصاص به مال ندارد - که اگر مؤمن در راه طاعت و رضایت خدا از داشته‌های خود (مال، آبرو، اعتبار، جایگاه) هزینه نکند، مجبور می‌شود بیش از آن چه در مسیر رضایت الهی از دست می‌داد، در غیر رضایت خدا هزینه کند. 4️⃣ البته واضح است، کسی که آبرو و اعتبارش را در مسیر خدا هزینه کند از یک سو رضوان الهی را کسب کرده که فرمود «و رضوانٌ من الله أکبر» و از یک سو خدای متعال به اضعاف مضاعف در دنیا و آخرت برای او جبران می کند. 5️⃣ پیش از این نیز سنت مذکور در آقای مصداق پیدا کرد. قانونمندی نه تنها صریح رهبر معظم انقلاب از مجلس یازدهم، که وظیفه شرعی و دینی نمایندگان بود. با این وجود رئیس مجلس برای آنکه مبادا با ادای این وظیفه، قدری از آبروی خود را هزینه کند، عمل به تکلیف شرعی را کنار گذاشت. چیزی نگذشت که در ماجرای سفر خانواده‌اش به ترکیه، بیش از آنچه تصور می‌کرد، اعتبار و آبرو از دست داد. 📢 آقایان و خانم های مدیر❗️اعتبار و جایگاهی که امروز دارید از خون هزاران شهید به دست آمده؛ اگر این اعتبار را در مسیر تحقق ارزش‌های هزینه نکردید، نه تنها عقاب سخت اخروی در انتظار شما است که در دنیا نیز به واسطه همان اعتبار و جایگاه ضربه می‌خورید. تاریخ انقلاب، شواهد و نمونه های فراوانی در این زمینه دارد. ✍️ حجت الاسلام محمد کرباسی
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ خود هشدار شديدى به ظالمان و ستمگران مى‌دهد و مى‌فرمايد: «آن ستمگر كه ابتداى به ظلم مى‌كند فرداى قيامت دست خود را از پشيمانى (به دندان) مى‌گزد»؛ (لِلظَّالِمِ‌ الْبَادِي غَداً بِكَفِّهِ‌ عَضَّةٌ‌) امام عليه السلام اين سخن را از آيۀ 27 سورۀ فرقان برگرفته است آنجا كه مى‌فرمايد: «وَ يَوْمَ‌ يَعَضُّ‌ اَلظّٰالِمُ‌ عَلىٰ‌ يَدَيْهِ‌ يَقُولُ‌ يٰا لَيْتَنِي اِتَّخَذْتُ‌ مَعَ‌ اَلرَّسُولِ‌ سَبِيلاً» ؛ و (همان) روزى كه ستمكار دست خود را (از شدت حسرت) به دندان مى‌گزد و مى‌گويد: اى كاش با رسول (خدا) راهى بر گزيده بودم». نكتۀ شايان توجه اين است كه امام عليه السلام در اينجا ظالم را مقدّم به «بادى» كرده يعنى آن كسى كه ابتداى به ظلم مى‌كند، از اين نظر كه شخص دوم اگر مقابلۀ به مثل كند ظلم نيست بلكه احقاق حقى است و اگر بيش از مقابلۀ به مثل كند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازۀ كسى كه ابتدا به ظلم كرده نيست و تعبير به «عَضَّة» (به دندان گزيدن) كنايه از شدت ناراحتى است؛ زيرا انسان هنگامى كه به ناراحتى‌هاى شديد گرفتار مى‌شود؛ ناراحتى‌هايى كه از خود او سر زده و خودش باعث و بانى آن بوده مى‌خواهد از خود انتقام بگيرد و براى اين كار به آزار خويشتن مى‌پردازد؛ گاه بر سر و صورت خود مى‌كوبد و گاه دست خود را كه با آن كار خلافى انجام داده مى‌گزد و همۀ اينها نشانۀ ناراحتى شديد از كار خويشتن و نوعى مجازات و انتقام از خود است. در حديثى از امام موسى بن جعفر عليه السلام مى‌خوانيم: «
فى رَجُلَيْنِ‌ يَتَسابّانِ‌ فَقالَ‌: الْبادي مِنْهُما أَظْلَمُ‌ وَ وِزْرُهُ‌ وَ وِزْرُ 
صاحِبِهِ‌ عَلَيْهِ‌ ما لَمْ‌ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ‌
؛ امام عليه السلام در مورد دو نفر كه به هم دشنام مى‌دادند فرمود: آن كَس كه ابتدا كرده ظالم‌تر است و او و گناه نفر ديگر بر اوست مادامى كه مظلوم از حد تعدّى نكند»
و اگر جاهلی کند و بر شخص ناصح تکبر نماید مثل اینکه اگر امر به صبرش کند به او بگوید تو چه خبر از دل من داری؟ تو چه می دانی که من در چه حالی هستم تو که جایت درد نمی کند و مانند این کلمات ناهنجار! یا اگر او را امر به کند و از نهی نماید مثلاً بگوید فحش نده، نزاع نکن و مانند اینها، تکبر کند و بگوید تو کیستی که به مثل من اندرز می دهی، تو برو کار خودت را درست کن، تو خودت چنین و چنانی ! به راستی چنین جاهلی نه تنها از محروم است بلکه بر شقاوت خود می افزاید. در قرآن مجید درباره چنین اشخاصی می فرماید :(و چون او را گویند پرهیزگار باش، زور کافری و غرور، او را به گنهکاری بگیرد و او را همان دوزخ پسندیده است که بد آرامگاهی است)¹ هر که به گفتار نصیحت کنان گوش نگیرد بخورد گوشمال مصیبت زده را دریابید 3- یکی از دستورات الهی که در سوره والعصر بیان می فرماید آن است که شخص مسلمان هرگاه گرفتاری، مصیبت زده ای را می بیند از جهت مال و دارایی یا از طرف بدن و بیماری یا مرگ بستگان و دوستان، وظیفه اش آن است که او را امر به صبر نماید و با تذکر فنای دنیا و زودگذر بودن آن و تغییرهای آن و اینکه بلا و گرفتاری عمومی و همگانی است و نظایر آن را برایش بیان کند و بقا و دوام آخرت و پاداشهای بی نهایت خداوند را یادآوریش نموده بدین وسیله او را آرامش دهد: ( وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ ) . مؤمن ، میهمان نواز است 4- دیگر موضوع مهمانداری و نوازی و مهماندوستی است که از و محاسن افعال و از لوازم است، چنانچه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله می فرماید : (کسی که به خدا و روز جزاء ایمان دارد باید میهمان خود را گرامی دارد)² و روایات درباره فضیلت میهمان نوازی بسیار است و برای اهمیت آن همین بس که مَروی است شخص میهمان نواز با خلیل الرحمن علیه السّلام محشور است. و آشکار است که از إکرام میهمان سعی در شادمانی اوست به طوری که اگر میزبان ناراحتی دارد باید آن را آشکار نسازد مبادا میهمان ناراحت گردد، به راستی زهی فتوت و جوانمردی آن مرد شریف عرب که در آن شب نگذاشت مجلس شادمانی میهمانانش مبدّل به عزای پسرش و ناراحتی آنها گردد. دوستی و احسان به سادات 5- موضوع دوستی و إکرام و إحسان به سادات و ذرّیه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و وجوب و فضیلت و ثوابهای فراوان و آثار متعدد آن است که مطلبی ضروریست و برای تذکر، دقت در آیه مودت کافی است : (بگو ای پیغمبر از شما نمی طلبم مزد بر رسالت خود جز دوستی بستگانم)³ و در جای دیگر می فرماید : (و این دوستی بستگانم که مزد رسالت من است برای منفعت خود شماست)⁴ زیرا مسلمانان به وسیله این دوستی به آن حضرت می رسند چنانچه فرمود : (در قیامت شفاعت می کنم کسانی را که ذریه مرا گرامی داشته و آنها را در سختیها یاری کردند و حاجت آنان را برآوردند)⁵ و به راستی دوستی با رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله لازمه اش دوستی با ذریه آن حضرت است تا جایی که اولادهای آن حضرت در نزدش محبوبتر و عزیزتر از اولاد خودش باشد، چنانچه علیه الرحمة از دیلمی در مسند و حافظ بیهقی در کتاب شعب الایمان و ابوالشیخ در کتاب ثواب و جمعی دیگر روایت کرده اند از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله که فرمود : (هیچ بنده ای ایمان (کامل) به خدا ندارد مگر وقتی که من در نزد وی از جانش محبوبتر باشم و عترتم و منسوبینم از منسوبینش محبوبتر باشند)⁶ و به راستی که ایمانِ کامل و صادقه و شجاعت حقیقی آن مرد شریف عرب بود که در آن شب حاضر شد جوان سید را به جای پسرش داماد کند. من حیرانم که در عالم جزاء، خدا و رسول با این مرد شریف چه معامله می کنند.⁷ -------------------------------------------------- 1- وَ اِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ اَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِاْلاِثِمْ فحَسْبُهُ جَهَنّمُ وَ لَبِئْسَ المِهاد (سوره بقره، آیه 206) 2- مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الیَوْمِ اْلاخِر فَلْیُکْرِمْ ضَیْفَهُ (سفینه البحار). 3- قُلْ لا اَسْئلکُمْ عَلَیه اَجْراً اِلا المَوَدَّهَ فی القُربیٰ (سوره شوری ، آیه 23). 4- قُلْ ما سَئَلْتُکُمْ مِنْ اَجْر فَهُوَ لَکُمْ (سوره سباء، آیه 47) 5- کتاب قواعد (وصیتنامه علاّمه به فرزندش ). 6- لا یُؤْمِنُ عَبْدٌ للّهِ حَتّی اَکُونَ اَحَبَّ اِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ تَکُونَ عِتْرَتی اَحَبَّ اِلَیْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ تَکُوَنَ اَهْلی احَبَّ اِلَیْهِ مِنْْ اَهْلِهِ (کتاب سیرتنا و سنتنا). 7- فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما اُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ اَعْیُنٍ (سوره سجده ، آیه 17) 【 ۲ از ۳】
غرض از نقل این داستان و تذکراتی که داده شد آن است که خواننده عزیز؛ نمونه مردان خدا را بشناسد و درس و و شجاعت و شهامت را از آنان یاد گیرد . علیه السّلام می فرماید : ( شجاع کسی است که بر خواهش نفس خود چیره شود)¹ ؛ یعنی از میل و خواسته نفس خود بگذرد و دارای گذشت باشد، خودخواه و خودپرست نباشد. در برابرش ( جبان ) یعنی ترسو کسی است که کوچکترین میل نفسانیش او را متحرک سازد و از نرسیدن به آن دلهره داشته باشد، محکوم و ذلیل و اسیر خواهشهای نفسانی خود باشد. از اینجاست که در حدیث رسیده : (بهشتیان پادشاهانند)². آری سلطان حقیقی کسی است که بر نفس خود مسلط باشد و خود را به غیر از خدا به هیچ آفریده ای از انواع دارایی ها و افراد بشر نیازمند نداند و خلاصه خود را از همه کَس و همه چیز بی نیاز و تنها به حضرت آفریدگار نیازمند بداند. 6- مطلب مهم دیگری که باید در ذیل این یادآوری شود آن است که اگر کسی از روی اشتباه یعنی بدون قصد و عمد، جنایتی از او سر زند، خشمگین شدن بر او و دشمنی با او برخلاف عقل و شرع است مانند قتل خطایی این جوان سید. ( اما از لحاظ عقل ) : کسی که از روی اشتباه خطایی از او سرزده عقلاً او را توبیخ و سرزنش نمی کنند (مگر اینکه در مقدمات اختیاری آن تقصیر کرده باشد) بلکه می گویند بیچاره تقصیری نکرده است (و برای جبران کسری که به طرف وارد آمده دیه معین شده است). ( اما شرعاً ) : در سوره احزاب آیه پنج می فرماید : ( نیست بر شما گناهی و تنگی در آنچه به خطا ازذشما واقع شود، لیکن و تنگی در چیزی است که با قصد دل شما واقع گردد (از قول یا فعل)³ بلی کسی که بر او جنایت شده مخیر است بین مطالبه دیه یا کمتر از آن یا بخشیدن آن و البته بخشیدنش ، بهتر و أجرش با خداوند است و دیه قتل خطایی هزار مثقال طلا یا ده هزارمثقال نقره است و دیه سایر اجزای بدن در رساله های عملیه ثبت است. قتل نفس اهمیت دارد در خصوص قتل نفس چون مهم است آدمی باید سخت مواظب باشد که از روی اشتباه نیز مرتکب نشود مثلاً کسی که تفنگ پر به دستش می باشد خیلی باید احتیاط کند و چون احتیاط نکرد و به خطأ قتل نفس نمود علاوه بر دادن دیه به ورثه، باید یک بنده آزاد کند و اگر نیست یا ندارد شصت روز روزه بگیرد چنانچه در سوره نساء معین فرموده است.⁴ بنابراین، در برابر قتل خطایی یا جنایت بدنی خطایی، کسی که جنایت بر او وارد شده یا بستگانش حق دشمنی و کینه توزی و انتقام جویی از قاتل یا جانی ندارند و نباید در دل خود چیزی از دشمنی و کدورت آن (بی تقصیر) جای دهند و اگر بتوانند آن جنایت را نشده قرار دهند و به حساب خدا گذارند و او را عفو نمایند بسیار خوب است و اگر تا این حد گذشت ندارند، تنها مطالبه دیه نمایند. تفصیل حرمت بُغض مؤمن در امور خطایی و سایر موارد در کتاب قلب سلیم بحث حِقد نوشته شده است. ------------------------------------------------- 1- الشُّجاعُ مَنْ غَلَبَ هَواهُ (سفینه البحار). 2- اِنَّ اَهْلَ الْجَنَّهِ مُلُوکٌ. 3- وَ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ فیما اَخْطَاءْتُمْ بِهِ وَ لکِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلوْبُکُمْ(سوره احزاب، آیه 5 ) 4- وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ اَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً اِلاّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَإً فَتَحْریرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ وَ دِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ اِلی اَهْلِهِ اِلاّ اَنْ یُصَّدِقُوا (سوره نساء، آیه 91) 【 ۳ از ۳】
مباحث
#متن | #رساله_حقوق #امام_سجاد(علیه السلام) •──•❃❀✿( ۳۳ )✿❀❃•──• 📖 وَ أَمَّا حَقُّ الشَ
| (علیه السلام) •──•❃❀✿( ۳۴ )✿❀❃•──• 📖 وَ أَمَّا حَقُّ الْمَالِ فَأَنْ لَا تَأْخُذَهُ إِلَّا مِنْ حِلِّهِ وَ لَا تُنْفِقَهُ إِلَّا فِي حِلِّهِ وَ لَا تُحَرِّفَهُ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ لَا تَصْرِفَهُ عَنْ حَقَائِقِهِ وَ لَا تَجْعَلَهُ إِذَا كَانَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ وَ سَبَباً إِلَى اللَّهِ وَ لَا تُؤْثِرَ بِهِ عَلَى نَفْسِكَ مَنْ لَعَلَّهُ لَا يَحْمَدُكَ وَ بِالْحَرِيِّ أَنْ لَا يُحْسِنَ خِلَافَتَكَ فِي‏ تَرِكَتِكَ وَ لَا يَعْمَلَ فِيهِ بِطَاعَةِ رَبِّكَ فَتَكُونَ مُعِيناً لَهُ عَلَى ذَلِكَ أَوْ بِمَا أَحْدَثَ فِي مَالِكَ أَحْسَنَ نَظَراً لِنَفْسِهِ فَيَعْمَلُ بِطَاعَةِ رَبِّهِ فَيَذْهَبُ بِالْغَنِيمَةِ وَ تَبُوءُ بِالْإِثْمِ وَ الْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ مَعَ التَّبِعَةِ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ ┈┄┅═✾ ترجمه ✾═┅┄┈ ✨ و أما حق مال و دارائى اينست كه آن را نگيرى مگر از راه حلال و صرف نكنى مگر در جاى حلال و بيجا خرج نكنى و از راه درست آن را بجاى ديگر نبرى و چون خدا داده آن را جز براه خدا و آنچه وسيله راه خدا است بكار نبرى و بكَسى كه بسا قدر دانى از تو نكند با نياز خودت ندهى و سزا است كه درباره آن ترك طاعت خدا نكنى تا بجاى تو ميراث بماند براى ديگران و كمك بوارث كنى كه از تو آن را بهتر منظور دارد، در طاعت خدا بمصرف رساند و غنيمت را او ببرد، بار و افسوس و پشيمانى و عقوبت بدوش تو بماند و لا قوة الا باللَّه.
🏴 شهادت امام الرئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التهیة و الثناء بر عجّل الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام و محبین ایشان تسلیت باد. ________ | علیه السلام 🔻ما اسیر تخیّل هستیم. فکر می‌کنیم که رفتیم مشهد یک نفر آنجا نشسته است به ما اخم کرده که چرا گناه می‌کنی؟ حالا ما مریض بشویم، برویم پهلوی پزشک مگر پزشک به ما اخم می‌کند؟! 🔸غصه هم می‌خورد. امام هم همین است. غصه هم می‌خورد که چرا با خودت همچین کردی؟ خودت را با مسموم کردی؟ گناه هم خودش یک نوع سمّ است. چرا همچین کردی؟ فقط راهش این است که انسان التماس کند با امام آن ارتباط ایجاد بشود. کار درست شود. 🔹ولی نهایت رأفت و مهربانی آنجا نشسته بارها در مشاهد مشرفه ملاحظه می‌کردم می‌دیدم غیر از مهربانی و دلسوزی چیزی نبود. برای همه، بدترین آدم‌ها که شاید ما تحمل نکنیم. آنجا حضرت تحمل می‌کنند. مهربانی می‌کنند. غصه می‌خورند. فقط یک قدم ما برویم. خصوصاً‌ امام رضا علیه السلام... ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 چطور برخی خطر به این بزرگی را متوجه نمیشوند ❗️ مسئله به این واضحی به این روشنی را چطور متوجه نمیشن 😔 | @FANUSESHAB 🔴 پاسخ به یک سوال: ❓ چند میلیون فرصت شغلی تو اینستاگرامه!! شما حقوق منو میدین؟ جواب زن و بچه منو میدین؟ این فیلترینگی که میگی نونو از سفره ی خیلیا در میاره!! ⏪ جواب: اینستاگرام (رسانه دشمن) در کنار نان دادن به عده ای در این سالها بیشترین ضربه فرهنگی، عقیدتی، اخلاقی و... را هم به ایرانیان داشته، مثل شراب که در قرآن اشاره شده سود هایی برای مردم دارد( از خرید و فروش) ولی و ضررش بیشتر از سودش هست! بقره ۲۱۹ ♦️ اینستاگرام از شراب هم بدتره! وقتی و جامعه از بین رفت و خانوادها از هم پاشیده شدن، در نهایت اقتصاد و روانی و اجتماعی مردم هم به خطر می افته! 🛑 بدست آوردن این نان از راهی که در انتها به تخریب ارزشهای الهی و اغتشاشات و ریختن خون مردم ختم میشه ؛ ارزش و برکت نداره...
📖 امام عليه السلام در اين كلام كوتاه و پرمعنا به نكتۀ مهمى دربارۀ مصرف شدن بعضى از سرمايه‌ها و اموال اشاره كرده مى‌فرمايد: «آنچه از مال تو از دست مى‌رود و مايۀ پند و عبرتت مى‌گردد در حقيقت از دست نرفته است»؛ (لَمْ‌ يَذْهَبْ‌ مِنْ‌ مَالِكَ‌ مَا وَعَظَكَ‌) اين جمله به قدرى در السنۀ مردم گسترش يافته كه به صورت يكى از ضرب‌المثل‌هاى عرب در آمده است. مى‌دانيد مال، وسيله‌اى براى رسيدن به اهداف مختلف است. اگر در مسير اطاعت فرمان خدا و انجام كارهاى مثبت مادى و معنوى قرار گيرد بهترين وسيله به شمار مى‌آيد و اگر در مسير عصيان و و كارهاى زيانبار به كار رود بدترين وسيله است و آنچه مى‌گوييم: مال دنيا بهترين و بدترين است اشاره به همين نكته است. مثال مال در جنبه‌هاى مثبت فراوان است. گاهى مال براى نيازهاى معمولى مادى به كار مى‌رود، زمانى براى نيازهاى معنوى مانند صرف آن براى علم آموختن و يا در راه خانۀ خدا و يا جهاد فى سبيل الله به كار انداختن. ولى گاه در راهى به كار انداخته مى‌شود كه ظاهراً از بين رفته و فانى مى‌شود؛ اما پندى به انسان مى‌آموزد؛ پندى كه گاهى انسان را از ضررهاى بسيار در آيندۀ زندگى حفظ مى‌كند و منافع گرانبهايى در بر دارد. اين‌گونه اموال اگر چه ظاهراً فانى شده‌اند؛ اما نه تنها از بين نرفته بلكه بسيار پرسود بوده‌اند. - آيا كسى كه سرمايه‌اى در امرى تجارى به كار مى‌برد و ظاهرا زيان مى‌كند؛ اما راه و رسم تجارت را به وسيلۀ آن مى‌آموزد زيان كرده است‌؟ - و يا كسى كه مالى را در اختيار دوستى مى‌گذارد تا او را بيازمايد و بعد آن مال از بين مى‌رود و در آينده از خطرات زيادى محفوظ مى‌ماند زيان كرده است‌؟ - آيا كسى كه بدون اخذ سند، مالى در اختيار كسى مى‌گذارد و شخص بدهكار انكار مى‌كند و نتيجۀ آن اين مى‌شود كه در آينده هميشه با اسناد محكم اموالش را به ديگران بسپارد خسارت ديده است‌؟ - آيا كسانى كه مثلاً براى يافتن داروى درمان يك بيمارى خطرناك مانند سرطان، سال‌ها اموالى را هزينه مى‌كنند و به جايى نمى‌رسند؛ ولى سرانجام موفق به كشف آن مى‌شوند ضرر كرداند؟
هدایت شده از فقه و احکام
08 Porsesh Va Pasokh Mosianade Soti Shonood (1401-04-28).mp3
14.84M
🔈 📣 و | بخش هشتم * نقطه مقابل * به اندازه اتصال، نور می گیری * یکی از سپاهیان شیطان * اخلاق شیطان شبیه اخلاق سگ * محبت سگ به انسان * تاثیر افراد بر هم * تاثیر دعای دیگران برای هم * چه کنیم که خدا ما را بخرد؟ * همه توجه خدا سمت او بود. * با ارزش ترین در دنیا * مساله مهم * حجاب مرز انتخاب ولایت خداوند است. * نمی شود کباب یزید را بخوری، برای امام حسین (علیه‌السلام) گریه کنی. * خانه خدا را آتش نزن. * اثرات گناه را دیدم ولی چهره برزخی را نه * میلیاردها موجود زنده در عالم وجود دارند. ⏰ مدت زمان: ۳۶:۳۷ 📆1401/04/20 🎧 دریافت مجموع جلسات مستند صوتی شنود @Aminikhaah_Media @feqh_ahkam @Mabaheeth ⛔️ رضایتی به حذ✂️ف لینک ها نداریم.
141 - فرجام ناگوار عهدشکنی ونیز جناب مولوی سلمه اللّه تعالی نقل فرمود در همان ایام، نصیرالاسلام ابوالواعظین به مشهدمقدس آمده بود، ماه مبارک رمضان در مسجد گوهرشاد منبر می رفت. شبی از معجزات اوایل این قرن که در حرم مبارک رضوی علیه السّلام دیده بود حکایت نمود که دو زوجه که با هم و حسینی علیه السّلام بودند و در حباله نکاح یکی از اعیان تهران بودند. باهم عهد و پیمان نموده بودند که با هم صاف باشند و رشک و کین و رقابت همسری یک نفر ( هووگری ) را ترک و نزد شوهر سعایت و خیانت و نمامی و فتنه انگیزی یکدیگر را نکنند و در بینشان حضرت رضا علیه السّلام ضامن و گواه باشد اگر هرکدام عهدشکنی کند، امام رضا علیه السّلام او را کور نماید. پس از مدتی یکی از آن دو زن عهدشکنی کرد و به هم عهد خود، خیانت نمود، در همان هفته کور شد و توبه و انابه اش فایده نکرد . تصمیم گرفت به مشهد بیاید. نصیرالاسلام مذکور، روضه خوان خاص آن زن بود، حکایت کرد که چهل شب دخیل بالای سر حرم مبارک بودیم آنچه از ادعیه و تضرع و زاری که منتهای قدرت آن زن بود انجام دادیم و عده‌ای از سادات و علما و اهل حال هرشب را با او صبح کردیم اثری از شفا آشکار نشد. شب چهل و یکم، زیارت وداع نموده و مأیوسانه تصمیم گرفتیم فردا عازم تهران شویم. طلوع فجر نوری از ضریح مقدس ظاهر شد از بالای سر آن زن گذشت، حاضرین همه آن نور را دیده صلواتهای بلند فرستاده شد. همه یقین کردند که آن خانم شفا یافت، نور از پنجره گذشت ناگهان صدای کف زدن و از دارالسیاده بلند شد، همه رفتیم دیدیم پیره زن کورِ زوّارِ کابلی شفا یافته ، هر دو چشمش بینا شد با اینکه سالها به کوری بسر برده و برایش کوری عادت شده بود و ابدا برای شفای خود در آن وقت نه دخیل شده بود و نه دعا و توسل نموده بود. خداوند قدرت امامت را به خانم مأیوس و ما و مردم نشان داد و مردم را آگاهانید که عهد و ضمانت خلیفه خدا را در امور عادیِ خود سُست نشمارند و به عهد و قسم خود پایبند بوده نکنند. از این داستان به خوبی دانسته می شود بزرگیِ گناه نقض عهد باخدا و رسول و امام ؛ یعنی کسی که با خدا عهد کرد که فلان را ترک کند، سپس عهد خود را شکست و بجا آورد، هرچند آن گناه صغیره بوده، به واسطه نقض عهد، گناه کبیره ای می شود که سزاوار عقوبتهای سخت الهی خواهد شد و برای دانستن بزرگی این گناه و سختی عذاب آن به کتاب گناهان کبیره مراجعه شود. در خصوص این داستان اگر گفته شود که آن زن بیچاره پس از کوری از گناه خود پشیمان شده و به آن امام معصوم پناهنده گردیده، چهل شب ناله می کرده و دیگران هم درباره اش دعا می کردند و کسی که از گناهی توبه کرد مثل این است که گناه نکرده؛ پس چرا توبه اش پذیرفته نشده و چشمش شفا نیافت؟ در جواب گوییم؛ اولاً : حقیقت معلوم نیست در آن زن موجود بوده ؛ زیرا توبه آن است که شخصی از گناهی که کرده از جهت اینکه مخالفت امر پروردگار خود نموده پشیمان و حسرت زده و نالان گردد و عزم بر ترک آن داشته باشد؛ پس اگر تنها از جهت عقوبت آن پشیمان باشد توبه حقیقی نیست ؛ یعنی حالش طوری است که اگر آن عقوبت نباشد از مخالفت امر پروردگار باکی ندارد پس توبه او از گناه نیست تا پذیرفته شود. ثانیاً : بر فرض اینکه توبه حقیقی هم باشد ، شرط قبولی توبه اش این است که نزد ( هووی ) خود رفته از او عذرخواهی کند و دل رنجیده اش را به دست آورد و فساد و نمّامی که کرده به صلاح درآورد . ثالثاً : کسی که با خداوند عهدی بست و سپس آن را شکست کفاره بر او واجب می شود و تا بتواند باید در ادای آن کوتاهی نکند وگرنه آمرزیده نمی شود ( کفاره عهدشکنی، یک بنده آزاد کردن یا شصت روز روزه گرفتن یا شصت گرسنه را سیر نمودن است) رابعاً : گوییم شفا نیافتن چشم آن زن لطفی بوده از طرف پروردگار در باره آن زن و دیگران تا بدانند خدا و روح شریف امام ها همه جا حاضرند و بر اعمال بندگان ناظرند و چیزی از آنها پوشیده نیست و همانطوری که ارحم الراحمین است : ( فی مَوْضِعِ الْعَفْوِ و َالَّرحْمَهِ ) همچنین ( اَشَدُّالْمُعاقِبیَن ) است ( فی مَوْضِعِ النَّکالِ وَالَنَّقِمَهِ ) و پس از دانستن این معنا، دیگر بر گناه جرأت ننمایند و از قهرش در هراس باشند.
| ۲۲۰ 🏷️ نکوهش بدگمانی در قضاوت ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام لَيْسَ مِنَ اَلْعَدْلِ اَلْقَضَاءُ عَلَى اَلثِّقَةِ بِالظَّنِّ ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: داورى با گمان بر افراد مورد اطمينان، دور از است. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (دربارۀ بدگمانى) فرموده است: از عدل و دادگرى نيست حكم كردن با بد گمانى بكسيكه طرف اعتماد است (زيرا بد گمانى به چنين كسى معصيت و مى‌باشد، در قرآن كريم س ۴۹ ى ۱۲ مى‌فرمايد: «يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ‌ آمَنُوا اِجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ‌ اَلظَّنِّ‌ إِنَّ‌ بَعْضَ‌ اَلظَّنِّ‌ إِثْمٌ‌» يعنى اى اهل ايمان از بسيار بد گمانى «دربارۀ يكديگر» دورى كنيد كه برخى بدگمانى معصيت و گناه است). 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ڪلیپی تڪان دهنده... 🎙️ حجت‌الاسلام 🔺 زمين از عظمت سه می‌نالد. 🔥 وقتی خون شهیدی بی گناه ریخته میشود 🔥 وقتی شهوت نفس و زنا صورت میگیرد 🔥 وقتی برای صبح برنخیزند... ✦✧✾═✾✾═✾✧✦ ◻️ اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam ╰──────────
| (علیه السلام): ❌ کسی که بخواهد از راه به مقصدی برسد، دیرتر به آرزویش می‌رسد و زودتر به آنچه می‌ترسد گرفتار می‌شود! 📚 تحف‌العقول / صفحه ۲۴۸ ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیفات تکان‌دهنده یک تجربه‌گر مرگ از برزخی 🔥 ╭─── │ 🌙 @Mabaheeth ╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔚 عقوبت و عاقبتِ 🔥 گوشه ای از عذاب کسانی که اصرار به انجام و‌ ترویج گناه دارند😱 . 💥 و بی‌حجابی و بی‌حیایی @omidreza_sattari ╭─── │ 📳 @Mabaheeth ╰──────────
| | ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتۀ قابل توجهى دربارۀ گناهان اشاره كرده، مى‌فرمايد: «به ياد داشته باشيد كه لذات (معاصى به‌سرعت) پايان مى‌گيرد و تبعات و آثار سوء آن باقى مى‌ماند»؛ (اذْكُرُوا انْقِطَاعَ‌ اللَّذَّاتِ‌، وَ بَقَاءَ‌ التَّبِعَاتِ‌). اين يك واقعيت است كه معاصى و گناهان لذت‌بخش، لذاتى ناپايدار و زودگذر دارند؛ يك فرد شراب‌خوار چقدر از آنچه مى‌نوشد لذت مى‌برد و يا زناكار لذتش از اين گناه چقدر زمان مى‌برد؟ و اين در حالى است كه آثار و تبعات آن بسيار طولانى و پايدار است. اما تبعات اخروى آن تا دامنۀ قيامت و در عرصۀ قيامت باقى و برقرار است و حتى تبعات و آثار سوء دنيوى آن نيز غالباً طولانى است؛ شراب‌خوار، به‌خصوص با تكرار اين گناه، انواع بيمارى‌ها را براى خود خريدارى مى‌كند. افرادى را مى‌بينيم كه چند صباحى با استعمال مواد مخدر چنان خود را اسير و ذليل مى‌كنند كه اين ذلت و اسارت تا آخر عمر بى‌ثمرشان از آن‌ها دست‌بردار نيست. شخص ظالمى ممكن است در يك لحظه مرتكب قتلى شود و لذت انتقام از مخالف خود را بچشد؛ اما ناراحتى وجدان، يك عمر باقى است اضافه بر اين گاه زندان طويل المدتى به‌سبب آن دامنگيرش مى‌شود و عذاب الهى كشتن مؤمنان بى‌گناه طبق صريح قرآن مجيد، خلود در جهنم و عذاب جاويدان است. بنابراين هركَس در لحظۀ فراهم شدن اسباب گناه بايد مراقب اين نكته باشد كه لذاتش بسيار زودگذر و آثار سوئش بسيار درازمدت است. اضافه بر همۀ اين‌ها آن‌گونه كه از آيات و روايات اسلامى برمى‌آيد يكى از آثار گناهان، سلب نعمت‌ها و مواهب الهى است كه گاه زمان‌هاى بسيار طولانى اين محروميت ادامه مى‌يابد. همان‌گونه كه در خطبۀ 178 مى‌خوانيم: «ايمُ‌ اللَّهِ‌ مَا كَانَ‌ قَوْمٌ‌ قَطُّ فِى غَضِّ‌ نِعْمَةٍ‌ مِنْ‌ عَيشٍ‌ فَزَالَ‌ عَنْهُمْ‌ إِلَّا بِذُنُوبٍ‌ اجْتَرَحُوهَا؛ به خدا سوگند هرگز ملتى كه در ناز و مى‌زيستند نعمتشان زوال نيافت مگر براثر گناهانى كه مرتكب شدند. ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────