🇮🇷ایران من ایران من
🇮🇷آن مهر جاویدان تویی
🇮🇷ای در رگانم خون وطن
🇮🇷ای پرچمت ما را کفن
🇮🇷دور از تو باد اهرمن
🇮🇷ایران من ایران من
۱۴۰۳/۴/۸
حماسه انتخابات برگ زرین دیگری در تاریخ کشورم ایران 🇮🇷🗳
بی تفاوت نباشیم وعده ما در ساعات اولیه در پای صندوق رأی گیری 🇮🇷🗳
رأی دادن کافی نیست همدیگر را به رأی دادن تواصی کنید 🇮🇷🗳
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
9.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼بیانات صبح امروز رهبر انقلاب پس از حضور در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم.
۱۴۰۳/۰۴/۰۸
#هلال_ماه_محرم
#شب_دوم_ورود_به_کربلا
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
قافله می رسد از راه پناهنده شوید
آی گم گشته دلان مردم یابنده شوید
این حسین است که از راه خدا می آید
این حسین است که دنبال شما می آید
قافله در شب صحراست بیا تا برویم
عشق در منزلِ تنهاست بیا تا برویم
زنگ این قافله زنگار ز دل می گیرد
هله برخیز که از خواب دلت می میرد
هر که را زندگی اش گم شده پیداش کنید
برسانید به این قافله، آقاش کنید
هر که او مرد خطر نیست بگو برگردد
هر دلی را که جگر نیست بگو برگردد
آمده تا که طریقت به حقیقت برسد
آمده تا که شریعت به حقیقت برسد
آمده تا که به حج رنگ خدایی بدهد
به اسیران زمین شوق رهایی بدهد
آی ای شب زدگان نور جلی می آید
حضرت عشق حسین بن علی می آید
#امام_حسین_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حسن_کردی
شعری برای مباهله
------
خاتم رسالت را داده حق رخ چون ماه
روشن از نگاه او هر حریم و هر درگاه
بر مباهله می رفت با علی و با زهرا
داشت دُرّ و گوهر را آفتاب حق همراه
نقش چهره ی ماهش آیه های نورانی
نقش روی لبهایش " اِنَّما یُریِدُ الله "
تا ز روی پیغمبر نور حق نمایان شد
بر قبیله ی نجران شد مباهله جانکاه
عالِمان نصرانی در برابر احمد
از مباهله در بیم از مجادله در آه
مصطفی همه نور و در ستایش آن نور
هم زبان ما الکن ، هم کلام ما کوتاه
چشم نافذش دل بر غنچه ی لبش دلتنگ
سرو قامتش دلجو یاسِ طلعتش دلخواه
"یاسرا " ز درگاهش کس نمی رود مایوس
زآن سبب شدیم از شوق سائلان این درگاه
**
محمود تاری «یاسر»
تفرقه در بین یاران علی حربه شیطان است و اتحاد و همدلی سفارش قرآن کریم🌹
گسل تفرقه، تزویر ریا کاران است
که از آن خانه ایمان و وطن ویران است
هر کجا بوی نفاق است در آن نقشه شوم
اصل دین شد هدف و مجری آن شیطان است
کینه ی خیبر و بدر است ، به دلهای نفاق
جنگ صهیون پلید است که با ایران است
عمر عاصان منافق همه آماده شدند
بخدا شخص علی هجمه ی این میدان است
نگذارید معاویه به قدرت برسد
ورنه یک کرب و بلا منتظر یاران است
نخل دین بارور از خون شهیدان شده است
اگر افتاد حرم در خطر طوفان است
موسم همدلی و وحدت یاران علیست
وحدت امت ما توصیه ی قرآن است
حاج قاسم چقدر گفت، که ایران حرم است
اگر آسیب ببیند ثمرش خسران است
رای ما هست جلیلی و به آن می بالیم
که دل رهبرمان شاد از این پیمان است
همه جا دشت " شقایق" شود از آمدنش
لشکر سید علی منتظر فرمان است
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
۱۴۰۳/۴/۱۰
🌹🍁 مباهله🍁🌹
قومی که بود منطقشان در مجادله
آماده می شدند برای مقابله
با حضرت رسول ، به روز مباهله
تا حل شود به دست دعا این معادله
خورشید تابناک نبوت قبول کرد
مبهوت خویش، چشم تمام عقول کرد
نجرانیان غرق زر و زیور وغرور
قومی پر از لجاجت و بی منطق وشعور
آماده ی مباهله با شادی و سرور
چشم انتظار لحظه ی موعود این حضور
غافل که نور ، چیره شود بر دل سیاه
اعمالشان، به تیر دعا می شود تباه
ناگه ز ره رسید بلندای آفتاب
خورشید وماه و زهره رسیدند با شتاب
همراهشان دو اختر تابان بو تراب
کز نورشان شکسته شود ، هیبت سراب
از ترس ، لرزه بر تن نجرانیان رسید
فریاد هلهلهه به دل آسمان رسید
دیدند هاله های نورُُ عَلی نور جلوه گر
عیسی به دست بوسیشان آمده به سر
افتاد از این شکوه به دامانشان شرر
تسلیم حق شدند ، به اعجاز این اثر
جاه و جلال آل محمد چه دیدنیست
از آسمان صدای ملائک شنیدنیست
وقتی شُکوه عشق به تصویر میرسید
از هر کرانه نغمه ی تکبیر می رسید
مسرور ، پیک حق پی تقدیر می رسید
با ار مغان آیه ی تطهیر می رسید
این پنج تن ، تجلّی انوار داورند
بر هر چه خلق کرده خداوند، سرورند
روز مباهله ،همه جا ذکر یا علیست
او جان احمد است و به عالم، علی ولیست
عالم تمام روشن از آن نور منجلیست
تا روز حشر عشق به مولا به هر دلیست
ذکر لب " شقایق" صحراست یا علی
آوای هر طلاطم دریاست یا علی
حمید رضازاده "شقایق"
کرمان
#اشعار_محرم
#شب_اول_حضرت_مسلم_ع
#مثنوی
روضه سر جناب حضرت مسلم علیهالسلام
امام از کسی که از کوفه میآمد، پرسید: از کجا میآیی؟ گفت: از کوفه. از آنجا بیرون نیامدم؛ جز آنکه مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را کشته و به دار آویخته در بازار قصابان دیدم؛ در حالی که سرهایشان را برای یزید فرستاده بودند. امام حسین گریست و فرمود: انا لله و انا الیه راجعون.
همهجا جار زدم آبرویم را نبرید
سر به دیوار زدم آبرویم را نبرید
شرمگینِ غمِ تو اشک سرازیرِ من است
همهجا جار زدم آی که تقصیر من است
کاش میشد که بگویم که کجایی ایکاش
و از این فاصله نالم که نیایی ایکاش
دستم از پشت که بستند به من خندیدند
شانهام را که شکستند به من خندیدند
چشم صیاد به چشمان ترم بود که زد
پیش جلاد دلم یاد حرم بود که زد
از روی بام نگاهم به سوی شام اُفتاد
پیکرم بعد سرم از لبهی بام اُفتاد
پیکرم خورد زمین فاطمه نالید حسین
سرِ من رو به سوی قافله غلطید حسین
سوختم بسکه نمک بر جگری پاره زدند
بدنم را سر بازار به قناره زدند
بدنم ماند و غمی تازه... سرم را بردند
میخورد تاب به دروازه... سرم را بردند
دیدی آخر که به کارم گره اُفتاد ای داد
سرِ من را به سوی شام فرستاد ای داد
من تمامیِ مسیرِ اُسرا را دیدم
کربلا کوفه و شام و شهدا را دیدم
قبلِ تو آمدهام شام بگویم نزنید
سر هر کوچه و هر بام بگویم نزنید
نالهام در دلِ شامات امان از زینب
پشت دروازهی ساعات امان از زینب
آتش و خار و خس و سنگ و سنان را دیدم
معجر سوختهی دخترکان را دیدم
گیسویی را دو سه تا چنگ عوض کرد حسین
چهره ات را اثر سنگ عوض کرد حسین
تیغ و تیر و غضب و قهر، خدا رحم کند
لشگری رفته از این شهر، خدا رحم کند
لشگری رفته که با پیرهنت برگردد
رفته همراهِ عقیقِ یمنت برگردد
آمدم شام بگویم که سرم مال شما
گیسویم پیشکش پنجهی اطفال شما
لب و دندان من اینجاست مرتب بزنید
خیزران را ولی ای قوم به زینب نزنید
#حسن_لطفی
#محرم_۱۴۰۳
#شب_اول
#شب_اول_حضرت_مسلم_ع
#زمینه
(زبان حال حضرت حمیده سلام الله علیها
دختر حضرت مسلم علیه السلام)
〰〰〰〰〰〰〰〰
بند اول
دلشورههام شدید شده
دایی نگاهت چرا نا امید شده
مثل یتیما رو سرم دست میکشی
نکنه بابام شهید شده
اگه خبر درسته، بگو چی اومده سرش
اگه خبر درسته، الان کیه دور و برش
اگه خبر درسته، بگو واسه چی کشتنش
اگه خبر درسته، نگو رو خاکه بدنش
توی کوفه هیچ کسی رو نداره
پیکرش کجاس دلم بی قراره
جای مردم بیاحساس اون شهر
کاشکی آسمون براش خون بباره
〰〰〰〰〰〰〰〰
بند دوم
انا الیه راجعون
میریزه اشکام مثه برگای خزون
روضه خونی نداره بابام دایی جون
یکمی تو روضهشو بخون
خیلی دلم میسوزه، باید براش کاری کنم
خیلی دلم میسوزه، میخوام عزاداری کنم
خیلی دلم میسوزه، میگن شکستن پرشو
خیلی دلم میسوزه، میگن بریدن سرشو
کوفه بابامو غریب گیر آورده
فکر این بلا امونم رو برده
اما قلب من از این غم میسوزه
تشنه بود ولی میگن آب نخورده
〰〰〰〰〰〰〰〰
بند سوم
با اینکه غرق خواهشم
کنار تو باشم پر از آرامشم
دیگه الان تویی بابای من ولی
ترسم اینه باز یتیم بشم
اگه که تو نباشی، کی میکشه دست رو سرم
اگه که تو نباشی، آتیش میگیره جیگرم
اگه که تو نباشی، دیگه باید چیکار کنم
اگه که تو نباشی، باید کجا فرار کنم
بی تو میشکنه دلم مثل شیشه
کاش کنار من بمونی همیشه
تازه این منم که بی تو میمیرم
فکرشو بکن رقیه چی میشه
شعروسبک:
#امیر_آهمند
#احسان_نوری