eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
437 عکس
131 ویدیو
773 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
〰〰〰〰〰〰〰 بند اول توی حسینیه پیچیده بوی خوش کربلا به مدد آقام امام رضا کوچه ی سینه زنی شد به پا دوباره روضه میخونه محتشم از در و دیوار داره میباره غم دوباره کشتی نجات اومده که دلامونو ببره تا حرم بارون داره میاد صدای نوحه خون داره میاد از مدینه با قامت کمون مادری پریشون داره میاد شده محرم عزا خونه شد دلا اعوذ بالله من الکرب وَ البلا 〰〰〰〰〰〰〰 بند دوم داره قدم قدم میرسه قافله شاه عشق رسیده نوبت سپاه عشق که بشه قربونی راه عشق همه ی خوبا اومدن کربلا با دل شیدا اومدن کربلا عالم بالا اومده رو زمین علی و زهرا اومدن کربلا مهمون داره میاد ولی دل نگردن داره میاد داره بوی جدایی میرسه به لب همه جون داره میاد صدای گریه میاد از تو محملا اعوذ بالله من الکرب وَ البلا 〰〰〰〰〰〰〰 بند سوم آرومه قافله که پابه پای قدم حسین اومده صاحب علم حسین امید اهل حرم حسین از نفس افتاده زمین و زمون شد زمین بارونی تر از آسمون رو زمین پا میذاره با اضطراب خواهری آشفته دل و روضه خون گریون داره میاد با غم بی امون میاد می‌گه کاش نبینم عزیز من از گلوی تو خون داره میاد خدا نیاره بری زیر دست و پا اعوذ بالله من الکرب وَ البلا شعروسبک:
〰〰〰〰〰〰〰 بند اول آی اونیکه دختر داری خیلی حواست جمع باشه توی زندگیش هیچ موقع نکنه چیزی کم باشه بابا شدی واسه اینکه ماه شب تارش باشی همه تلاشت این باشه همیشه کنارش باشی دختر جونش بستَس به جون بابا زنده نمیمونه بدون بابا انگاری دنیا مال اونه وقتی بالا سرش قصه میخونه بابا دخترها به لطافت گل یاسن خیلی رو باباشون حساسن همه اینو میدونن دخترها یکی یه دونه‌ی باباهان چراغ خونه‌ی باباهان همه اینو میدونن عشق میگن خدائیه راست میگن دختر میگن بابائیه راست میگن 〰〰〰〰〰〰〰 بند دوم منکه خنده‌های بابام همه خوشی دنیام بود هر جا که سفر میرفتم همیشه بابام همرام بود بغل عمو یا اینکه روی دوش بابام بودم به هر بهونه روز و شب تو آغوش بابام بودم زل میزدم توی چشای بابام آرامش من بود صدای بابام بعد یه عالم بوسه و نوازش میخوابیدم آروم رو پای بابام یادم هست که بچه‌گونه صدام میزد وقتی شونه به موهام میزد یاد اون روزا بخیر یادم هست با خنده های من میخندید بی بهونه منو میبوسید یاد اون روزا بخیر عشق میگن خدائیه راست میگن دختر میگن بابائیه راست میگن 〰〰〰〰〰〰〰 بند سوم این دنیای نامرد آخر چی به حال و روزم آورد قرعه‌ی اسیری توی کودکی به نام من خورد با تاول پا راه رفتن خیلی واسه من مشکل بود یکی دو قدم نه آخه راهی که چهل منزل بود یادم نمیره توی صحرا موندم خوابم که برد از قافله جا موندم من موندم و ترس از سیاهی شب رفتن همه تنهای تنها موندم خواب بودم یه دفه صدای زجر اومد اومد و بی هوا سیلی زد غرور منو شکست خواب بودم چه بلایی به سرم آورد منو رو زمین کشید و برد غرور منو شکست عشق میگن خداییه راست میگن دختر میگن بابائیه راست میگن شعروسبک:
〰〰〰〰〰〰〰 بند اول رمق ندارم خسته ی خستم اروم نداره دل شکستم عمه کمک کرد که من نشستم نمیبینه چشمام از روزی که سیلی خوردم بسکه عذابم دادن روزی هزار بار مردم از درد پهلو بابا خدایی کم اوردم نبودی تا ببینی که دستامو بستن ادمای حقیری که دنیا پرستن همونا که تو گودال رو سینت نشستن 〰〰〰〰〰〰〰 بند دوم دلم گرفته از این زمونه از مادر تو دارم نشونه موهام سفیده قدم کمونه کاشکی می شد بابایی منو بغل میکردی تلخی این روزا رو مثل عسل میکردی سختی این شب ها رو با خنده حل میکردی یادته ناز من رو چقدر میخریدی دست پر مهر تو رو سرم میکشیدی چی آوردن سر من چی خوب شد ندیدی 〰〰〰〰〰〰〰 بند سوم خدا میدونه که چی کشیدم وقتی سرت رو رو نیزه دیدم شکر خدا که به تو رسیدم تا که لباتو دیدم دلم کباب شد بابا انگار که دنیا روی سرم خراب شد بابا آرزوهام بعد از این نقش بر آب شد بابا منو بردن اسیری و گفتن ثوابه اگه دستام کبوده برای طنابه بیا بابا بریم با هم از این خرابه شعر و سبک:
〰〰〰〰〰〰〰 بند اول از دختر شهید به دختران مکتب پیغمبر از خواهر شهید به زینبیون، سپاه حیدر از مادر شهید به رهروان فاطمی کشور من زینبم دانش آموز کلاس فاطممم من زینبم آیت االلهم، فقیه و عالمم من زینبم استوار و محکمم «زینب رشیده ایست که بر شانه ی کسی تکیه به غیر شانه ی حیدر نمی دهد زینب همان کسی است که در راه عفتش عباس میدهد نخ معجر نمیدهد» یا زینب یا عقیله العرب 〰〰〰〰〰〰〰 بند دوم تو راه این قیام نیفتادم حتی یه لحظه از پا درس مقاومت با انقلابم زنده شد تو دنیا با حفظ معجرم ثمر گرفته نهضت عاشورا من زینبم آتش قهر خدا در هیبتم من زینبم کربلا شد محترم از حرمتم من زینبم الگوی یک امتم «زینب شکوه خواهریش را در عالمین دست کسی به غیر برادر نمی دهد زینب همان کسی است که در راه عفتش عباس میدهد نخ معجر نمیدهد» یا زینب یا عقیله العرب 〰〰〰〰〰〰〰〰 بند سوم خوش به سعادتش کسی که باشه در پناه چادر ثابت قدم میشه اونی که واسش خیمه گاهه چادر ای لشکر خدا وقت جهاد با سلاح چادر من زینبم تکسوار ارتش پیغمبرم من زینبم مثل زهرا یک تنه یک لشکرم من زینبم ذوالفقار حیدرم «او مظهر صفات جلالی حیدر است یعنی به راحتی به کسی سر نمی دهد زینب همان کسی است که در راه عفتش عباس می دهد نخ معجر نمی دهد» یا زینب یا عقیله العرب شعر و سبک: «تضمین:
〰〰〰〰〰〰〰 بند اول عمه جان حلالم کن، اگه بی اجازه میرم عمه جان عمو تنهاست، به خدا دارم میمیرم مثه مادرت، که اون روزا، تنها رفت، پشت در شبیه خودت که تنهایی رفتی پیش اکبر تنهایی میرم به یاری آقایی که تنهاس حجت خدا، بدون یار، مونده بین لشکر می بینی امام مظلومم افتاده روی زمین زخمی من میرم خدانگهدارت وَ الله لا افارق عمّی 〰〰〰〰〰〰〰〰 بند دوم عمه جان خیالت جمع، میزنم به قلب دشمن عمه جان حرم با تو، لشکر حرومی با من مثه قاسمم، دوباره با، اهل شام می جنگم اگه بی سلاح دارم میرم، با دستام می جنگم اگه اینجا نیس، بابام حسن، من هستم تا آخر توی کربلا دارم به جای بابام می جنگم میدونم که به عمو جونم این دشمن نمی‌کنه رحمی قلبم توی سینه میکوبه وَ الله لا افارق عمّی 〰〰〰〰〰〰〰〰 بند سوم عمه جان توی گودال، عمو افتاده با صورت عمه جان ببین دارن، میزنن به قصد قربت زیر پای قوم جاهل، بی مذهب، افتاده جیگرش داره می‌سوزه و، تشنه لب، افتاده عمه جان ببین، حرومیا، دورش رو، پر کردن انقده زدن، به پهلوهاش، از مرکب، افتاده از جسم مطهرش میخواد امروز هرکس ببره سهمی باید که سپر بشم واسش وَ الله لا افارق عمّی شعر و سبک:
〰〰〰〰〰〰〰 بند اول می‌بینی از حرم کنارت اومده عمو درست شبیه تو حال منم بده عمو به گریه‌های من داره می‌خنده قاتلت گل برادرم جوابمو بده عمو بدجوری به هم ریخته همه جای تنت اینجوری نمی‌رسه به خیمه بدنت پهلوت مثل مادر شده زخمی پسرم انگار تو رو قنفذ و مغیره زدنت مرهم زخمای این دل شکستم بودی بعد علی اکبر تو عصای دستم بودی وای قاسمم قاسمم قاسمم 〰〰〰〰〰〰〰 بند دوم یه خواهشی داره عمو ازت فقط همین چشاتو وا کن و چشای خیسم و ببین ببخش اگه نشد که برسم به داد تو حالا چه کار کنم نکشی پاتو رو زمین آیینه زخمی شده روی حسن آشفته شدی شبیه گیسوی حسن ای شیشه عطر حسنم خوردی زمین حالا همه جا پر شده از بوی حسن جلو چِشام جون میدی، گم شده راه چارم چه جوری جسمت رو از، روی زمین بردارم وای قاسمم قاسمم قاسمم 〰〰〰〰〰〰〰 بند سوم با داغ رفتنت نمی‌تونم کنار بیام عجب مصیبتی شده نبودنت برام عزیز مجتبی تو که نفس نمی‌کشی نفس کشیدن بی تو رو واسه چی می خوام تو گرد و غبار افتادنت رو ندیدم اما صدای شکستنت رو شنیدم فرش زیر پای مرکبا شد تن تو شرمنده که دیرتر از سوارا رسیدم رو بدنت نیست حتی یه دونه جای سالم شکستگی سینت کشته عمو رو قاسم وای قاسمم قاسمم قاسمم شعر و سبک: