#شهادت_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#مرثیه_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
حسین خواهر تو بر غمت دچار شده
دلم هوای تو کرده که بی قرار شده
تمام موی سرم ، پینه های دستانم
خودت بیا و ببین که چه گریه دار شده
مگر نگفتم عزیزم که بی تو می میرم
همیشه قاتل عاشق غم نگار شده
در احتضار کنار تمامتان بودم
برس به داد دلم وقت احتضار شده
اگر تو کشته ی اشکی دو دیده ی تر من
برای روضه ی تو سفره دار شده
ز خاطرم نرود خاطرات کرببلا
دوباره دور و بر من پر از غبار شده
به روی چادر من جای پای قاتل توست
لگد به روی لگد بر تنم نثار شده
دم غروب به آتش گرفته ای گفتم
بدو عزیز دلم موقع فرار شده
میان آن همه نامحرمان خودت دیدی
چگونه خواهری بر ناقه ها سوار شده
سر تو را سر بازار بس که رقصاندند
گلوی خشک تو دیدم که تار تار شده
زنان کوفه همه سنگ باز قهارند
چقدر راس تو با سنگها شکار شده
رباب موی سرش کند و داد زد زینب
ببین سر پسرم سهم نیزه دار شده
میان بزم شراب آمدم به دنبالت
یکی به طعنه صدا زد ببین چه خار شده
حرامزاده ای از دختران کنیزی خواست
از آن به بعد سکینه گلایه دار شده
#قاسم_نعمتی
#شهادت_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#مرثیه_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
هنگامه وصال من و دلبرم شده
این الحسین زمزمه آخرم شده
چشمم به راه مانده کجایی عزیز من
پیراهن تو گرمی بال و پرم شده
از گریه پینه بسته دگر چشم های من
عالم سیاه پیش دو چشم ترم شده
موی سپید و قد کمانم چه دیدنی ست
غم های کربلاست چنین یاورم شده
من پیر سالخورده ام و دست های من
محتاج شانه های علی اکبرم شده
از خاطرم نمی رود آن لحظه فراق
ناله زدی که وقت وداع از حرم شده
داغیِ بوسه از لب تو مانده بر لبم
خون گلوی تو نفس حنجرم شده
من بین قتلگاه تو جان دادم ای حسین!
این چند ماهه جان تو درد سرم شده
می خواستم بغل کنمت جان تو نشد
نیزه شکسته زحمت این پیکرم شده
من پا به پای پیکر تو ضربه خورده ام
سر تا به پا تمام تنم پر ورم شده
دشمن همین که پا به روی چادرم گذاشت
گفتم به خویش ارثیه مادرم شده
جان خودت به زور کشیدند چادرم
شاهد ببین که پارگی معجرم شده
#قاسم_نعمتی
#زمینه
#شهادت_حضرت_زینب_س
ای آسمون خون گریه کن -زینب غریبه
جون میده و باهر نفس_یاد حبیبه
ای غم کشیده زینب
قامت خمیده زینب
واویلتا واویلا
-------------------------
میگه کجائی یا حسین_سالار زینب
لحظه جون دادن بیا _دیدار زینب
شامم سحر شد ای یار
وقت سفر شد ای یار
واویلتا واویلا
-------------------------
کجائی ای دلدار من _با بی قراری
مونده برام پیراهن _تو یادگاری
میلرزه دستم ای یار
یاد تو هستم ای یار
واویلتا واویلا
-------------------------
لحظه های جون دادم _دیده به راهم
رو به سوی کرب و بلا _مونده نگاهم
ای کربلا ئی ای یار
آخه کجائی ای یار
واویلتا واویلا
-------------------------
خاطرهای قتلگاه _یادم نمیره
ناله زدم با سوز و اه _یادم نمیره
بر خاک صحرا ای وای
افتادی از پا ای وای
واویلتا واویلا
-------------------------
پیش نگام غارت شده _بال و پر تو
دیدم همه میچرخونن _رو نی سر تو
دیدم غمینی ای وای
نیزه نشینی ای وای
واویلتا واویلا
-------------------------
دیدم کنار قتلگاه _آشفته گیسو
میشه با نیزه جسم تو _پهلو به پهلو
تا قاتل امد ای وای
مادر صدا زد ای وای
واویلتا واویلا
#قاسم_نعمتی
4_5780909032751502907.mp3
2M
#شهادت_حضرت_زینب_س
#شور
شاگرد مکتب زهرا
پرچمدار، بعد عاشورا
کوفه رو از نفس انداخت
خطبه ی زینب کبری
خطبه میخونه توی مسجد
مثل فاطمه با صلابت
دختر زهرا با کلامش
توی کوفه کرده قیامت
زهرا خصاله / اوج کماله
حتی خدا به داشتن زینب می باله
بنت الولیِ / نور جلیه
حیرون شدن همه این صدای علیه؟
یا زینب یا زینب ۳
وارث خطبه ی مولا
مثل یک لشکره تنها
حیثیت یزید و برد
خطبه ی زینب کبری
ایستاده رو در روی دشمن
مقتدرانه مثل مولا
تحقیر کرد این جملش یزید و
ما رایت الا جمیلا
طبق روایات / از این بیانات
بند اومده زبون همه اهل شامات
شور قیامه / فاتح شامه
دیدن که دختر علی ذاتاً امامه
یا زینب یا زینب ۳
#میلاد_فاروقی
﷽
#زمینه
#شهادت_حضرت_زینب_س
بند اول
به چه روزگاری افتادیم
کاش روزای خوشی برگرده
بی برادری چقدر سخته
میبینی باهام چیکار کرده
یک سال و نیمه که تو نیستی
حالمو ببین پریشونم
ای فدای غربتت داداش
من خودم روضه تو میخونم
حق بده برم من از حال
عشقم افتاده تو گودال
چرا من باید ببینم
روی سینه ت شمرو خوشحال؟
ای امون دل
زینب تو هم سفر شده با یه قاتل
ای امون دل
تو دو سه ساعت کنار شمر بودی من چهل منزل
یاور زینب ... یه کاری کن از کنارت نره زینب
بند دوم
غم و غصه ها فراوونه
سر غارت تو دعوا شد
راستی آخرش نفهمیدم
اصلا انگشت تو پیدا شد؟
قربون خشکی لبهات شم
تشنه بودی تشنه افتادی
قربون دلت برم داداش
مرکباشونم تو آب دادی
دسته شمره خاطراتم
خیلی دلتنگ نگاتم
حنجره تورو برید که
نشنوم دیگه صداتم
کار دنیا رو
جای ما نبود آخه کوچه و بازارو
کار دنیا رو
بارون سنگ می بارید از در و دیوارو
خواهرت زینب ... اونقدر کتک خورد جلو سرت زینب
بند سوم
هرکی هرچی دم دستش بود
به زور از تن تو برد آخر
درد من اینه که تو گودال
خولی ول کنت نشد خواهر
ای فدای درد و غم هات شم
فکر ما رو هم میکردی خب
به رقیه قول دادم رفتی
دو سه روزه برمیگردی خب
دختره آرزو داره
سر روی پاهات بذاره
ترس سیلی خوردن از زجر
لکنت زبون میاره
دیگه خوشبخت نیست
موهاشو ببین که سوخته و دیگه لخت نیست
دیگه خوشبخت نیست
داشت میدید سنان میگفت تموم کنید وقت نیست
پیر شده زینب ... دیگه از دنیا بدون حسین سیر شده زینب
📝 به قلم : حسین عیدی
#شهادت_حضرت_زینب_س
قله ی توحید ما آتشفشان زینب است
کهکشان ها نقطه ای از آسمان زینب است
قبل خلقت امتحان پس داده مثل مادرش
امتحان فاطمه در امتحان زینب است
آنهمه جود حسن شد باعث ایثار او
روزی اجداد ما از آب و نان زینب است
بانی هر کاروان در اربعین ها فاطمه است
سفره های اربعینی چیدمان زینب است
جان ما قابل ندارد در دفاعِ مکتبش
تا قیامت جان شیعه در امان زینب است
شد جسارت ها به او، بی خانمان شد بی حسین
پس رقیه تا ابد بی خانمان زینب است
او نمازش را نشسته خواند، اما خم نشد
یاحسینِ سینه زنهایش اذان زینب است
جای پوشیه گرفته آستین بر صورتش
گیسوی عباس بر نی، سایه بان زینب است
بی علمدارش به سوی کاخ دشمن می رود
لرزه بر آن کاخ، تنها در توان زینب است
آنچه دیده از جفای شمر و خولی یکطرف
سر میان تشت، پیش دیدگان زینب است
گفت ای که بر حسینم، چوبدستی می زنی
بر لب زخمش نزن! صاحب زمان زینب است
#رضا_دین_پرور
#شهادت_حضرت_زینب_س
پر از تو ام دم آخر ، ز غیر تو بری ام
دلم برای تو لک زد، مرا نمی بری ام ؟!
به شوق اینکه بگیری مرا در آغوشت
من از حیات گذشتم به مرگ مشتری ام
به زیر تابش خورشید رنگ عوض کردم
بعید باشد عزیزم به جا بیاوری ام
حباب زیر قدم های من نمی شکند
نمانده هیچ اثری از شکوه حیدری ام
سه چهار مرتبه با شمر همکلام شدن
چقدر لطمه زده بر غرور خواهری ام
حسین چشم تو روشن به شام برگشتم
هنوز خانه به دوش مصیبت سری ام ....
که شمر آمد و از تن برید و بر نی زد
بریده مثل همان ضجه های آخری ام ...
مقطعه شده بودی تو را بغل کردم
به قتلگاه تو گل کرد حس مادری ام ...
حسین ، کشته مرا حکمت نفس زدنت
هنوز عطر تو جامانده روی پیرهنت
#ناصر_دودانگه
#شهادت_حضرت_زینب_س
کشاند رأس تو بر نی، مرا به بازاری
که داشت هر قدمش چشم مردم آزاری
نرفته ای به سفر با سنان چه می دانی
ز صبح تا به غروبی پر از گرفتاری
رقیه ریخت دلش، کاش دختری دیگر
به روی نیزه نبیند سر علمداری...
غم اسارت زینب شراب را کم داشت
قرار بود بمیریم باغمت آری ...
هزار مرتبه مردم زغصه تا دیدم
که احترام لبت را نداشت می خواری
به سمت قبله نه، زینب به سمت گودال است
چه بر می آید از او غیر از این وفاداری
هزار مرتبه گفتم اجل تو مدیونی
مرا بدون حسینم دمی نگهداری ....
#ناصر_دودانگه
#نوحه
#شهادت_حضرت_زینب_س
حضرت زینب سلام الله علیها خطاب به امام عصر عج
یا امام زمان سیدی سرت سلامت
گریه کن در غم زینب و رنج اسارت
کمر آسمان از غم خمیده
همچو زینب کسی ماتم ندیده
سیدی سیدی آجرک الله......
یا امام زمان قلب آسمان شکسته
عمه ات رفته در شام و کوفه دست بسته
تا ابد چشم ما گردیده خونبار
عصمت حق کجا و کوچه بازار
سیدی..... .......
یا امام زمان الامان از قاضریه
چه کشید عمه ات روی تل زینبیه
هستی اش همچو بسمل زد پرو بال
فاطمه آمده میان گودال
سیدی........
#میثم_مومنی_نژاد
#نوحه
#شهادت_حضرت_زینب_س
بین دیوار و در یک برادر دادم از دست
پهلوی مادرم فاطمه دیدم شکسته است
فرق شیر خدا دیدم دریده
دیده ام طشت خون، سر بریده
زینبم زینبم ام المصائب
ای خدا گشته پرپر تمام گلشن من
حوریان روضه خوان اسیری رفتن من
غم روی غم شرر زده به جانم
یک ستاره ندارد آسمانم
زینبم............
کوچه های مدینه حسن ، شد تیر باران
کربلا شد کفن ، بر حسینم سم اسبان
ای فلک ظلم تو اندازه اش نیست
گل من تاب نعل تازه اش نیست
زینبم........
ای گل سرخ من غرق خون دیدم تن تو
من کجا و سخن گفتن با دشمن تو
دست خود را به روی سر نهادم
مادرم فاطمه برس بدادم
زینبم........
یاد مسمار خونین کنم از تیغ قاتل
دشمنت روی سینه نشست من در مقابل
ای دریغا دگر مهلت ندارم
بهر یحیای خود طشتی بیارم
زینبم.....
خواهر کربلا مادر اشک و عزایم
ای خدا گشته پر پر تمام لاله هایم
کوهی از غم روی شانه کشیدم
مرگ شمع و گل و پروانه دیدم
زینبم.......
#میثم_مومنی_نژاد