#شهادت_حضرت_زینب_س
ای بتول علی نما زینب
دومین عصمت خدا زینب
جامع افتخار آل الله
مرکز اقتدار ها زینب
هر چه خوبی که آفریده خدا
همه حاصل بود تو را زینب
علی دیگر و حسین دگر
آفرید از تو کبریا زینب
حق اُخت الحسین بودن را
خوب آورده ای به جا زینب
نهضتی کز حسین شد آغاز
تو رساندی به انتها زینب
در رسانیدن پیام حسین
ای تو جبریل کربلا زینب
وارثان قیام عاشورا
همه گویند یک صدا زینب
عدد شصت و نه که هست یکی
در حساب حروف با زینب
زان سبب گفته اند هر کس را
حاجتی هست از تو یا زینب
شصت و نه سکه را به نام شما
به مساکین کند عطا زینب
تا که از پنجۀ خدایی تو
حاجت او شود روا زینب
ای شهادت به صبر تو مدیون
مرد میدان هر بلا زینب
یک زن و اینهمه جوانمردی
مرحبا بر تو مرحبا زینب
نهضت سرخ کربلا چون هست
حاصل رنج انبیا زینب
ز آنچه کردی که تا بجا ماند
نهضت سرخ کربلا زینب
از تو و صبر تو سپاسگذار
انبیایند و اولیاء زینب
کعبۀ نهضت حسینی را
مروه عباس و تو صفا زینب
یاد روزی که گرد کعبۀ عشق
داشتی حجه النساء زینب
بود قربانیت دو فرزندت
که در آن عرصه شد فدا زینب
سید رضا موید
#شهادت_حضرت_زینب_س
السلام علیکِ یا زینب کبری
شمسِ حجاب کبریا زینب است
تجلی شرم و حیا زینب است
روح مناجات و دعا زینب است
شأن نزول إنّما زینب است
فاطمهی کرببلا زینب است
دوای درد بی دوا زینب است
ای نفس حضرت ختمی مآب
دختر آسمانی بوتراب
در صدف بحر وفا دُرّ ناب
روی تو حسرت دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتی به خواب
مصحف مستور خدا زینب است
شب که به امید سحر آرمید
صدای تکبیر فلک را شنید
شبزدهگان! نسیم رحمت وزید
دوباره شمسِ روی حیدر دمید
آینهای به دست زهرا رسید
فاطمهی علینما زینب است
دانه تسبیح تو شمس ضحی
چادر تو، پرچم حجب و حیا
به زیر سایهی تو عرش خدا
نُه فلک از خاک رهت شد بنا
خانهی تو مطاف ارض و سما
کعبهی سیار خدا زینب است
بیا و جلوهی پیمبر ببین
شیرزنی چون یل خیبر ببین
ادامهی سوره کوثر ببین
حَسن حَسن نیز مکرر ببین
دوباره یک حسینِ دیگر ببین
پنج تنِ زیر کسا زینب است
آمدی ای جان جهان حسین!
آمدی ای روح و روان حسین!
آمدی ای دل نگران حسین!
جان حسین جان تو جان حسین
آمدی و زد ضربان حسین
حسین مروه و صفا زینب است
شمس، چراغ در این خانهات
ماه، غبار در کاشانهات
ارض و سما گر شده پروانهات
یافته این گونه شفاخانهات
تهمت عقل است به دیوانهات
دوای ما نعرهی یا زینب است
هیبت روی تو سرا پا علی
فاطمهای به شکل مولا علی
نیست کسی مثل تو، الا علی
میوزد از نطق تو هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
کوری چشم خصم با زینب است
کرببلا دیده که پیغمبری
فاطمهای و یک تنه لشگری
فاتح هر رزم چنان حیدری
نیست اگر چه مثل تو خواهری
حسین را برادر دیگری
حسن به دشت کربلا زینب است
پلک بزن شام و سحر خلق کن
چشم بچرخان و قمر خلق کن
حماسهای بار دگر خلق کن
به بانگ اسکوتو جگر خلق کن
خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن
آیینهدار مرتضی زینب است
گرمی عشق و هُرم این تب یکیست
تا به سحر مسیر هر شب یکیست
هر چه نوشتیم مرکب یکیست
چنان که نام خالق و رب یکیست
نام حسین و نام زینب یکیست
جانِ میانِ هر دوتا زینب است
روز قیامت که جهان مضطر است
بی سر و سامان صف محشر است
عرصهی حشر از نم گریه، تر است
هر که خودش مانده و بی یاور است
غم نخورد آن که تورا نوکر است
سایهی روی سر ما زینب است
در کف تو چرخ چو دستاس بود
با نفست دهر پُر از یاس بود
خاک رهت گوهر و الماس بود
بس که به اکرام تو حساس بود
پلهی منبر تو عباس بود
ستون خیمهی سما زینب است
سیل کرم لحظهی باریدنت
گُل بکشد منت گل چیدنت
یاس در آرزوی بوییدنت
هیچ گلی ندیده خندیدنت
مگر به لحظهی حسین دیدنت
حسین را چهرهگشا زینب است
از نگهت نور خدا منجلی
هرچه خدا خواست تو گفتی بلی
هیبت تو قصهی هر محفلی
خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بُوَد در بر دخت علی
حیدر صحرای بلا زینب است
آمده بر جنگ تو غم از الست
کرببلا غم به بلا داد دست
جنگ تورا حق به تماشا نشست
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را تنوان دست بست
فصلِ خطاب خطبهها زینب است
موسی علیمرادی
#نوحه
#شهادت_حضرت_زینب_س
سلام ای خواهر سالار تشنه
سلام ای یاور دلدار تشنه
سلام انبیا تا روز محشـر
به روح مادر آن یار تشنه
شبـای یـارب یارب شد
دلم در شور و در تب شد
عـزاداری زینـب شـد
حسین جان این دلم دارد هوای تو
فـدای صحـن و ایـوان طلای تو
آه واویلا واویلا واویلا (2)
تمام ذکر زینب یا حسین است
وجودش لحظه لحظه با حسین است
قنوت نیمه ی شب های خواهر زیـارتنامـه ی مـولا حسین است
الا ای پـاره پـاره تن
برادر جان ای بی کفن
بگو با خـواهرت سخن
بخوان قرآن شود زینب فدای تو
بگوشم آیـد از نیـزه صـدای تو
آه واویلا واویلا واویلا(2)
امان از کوچه و بازار کوفه
دم دروازه و دیـدار کوفه
خدایا کی رود از یاد زینب
جسارت های شام تار کوفه
دم دروازه غـوغا بود
سر نی راس مولا بود
دلم خون از تماشا بود
که ناگه سـوره ی قرآن به گوش آمد
در اینجا بود که زینب در خروش آمد
آه واویلا واویلا واویلا(2)
بیا ای بی کفن بر یاری من
کنـار بستر و غمخواری من
رسیده شام هجرانم برادر
بخوان قرآن برایم قاری من
جهان در زیر دَینِ من
کجائی نور عین من
حسین من حسین من
خبر کن اکبر و عباس و قاسم را
بیـاور بهـر دفنم آل هاشم را
آه واویلا واویلا واویلا(2)
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
132.8K
#نوحه
#شهادت_حضرت_زینب_س
اشک عزا ریزد از دیده ی مولا
در ماتم دخترش زینب کبری
واویلا واویلا واویلا واویلا
واویلتا واویلا رفته از دنیا
عزادار کربلا زینب کبری
واویلا واویلا واویلا واویلا
رفته ز دنیا با دلی زار و خسته
نزد زهرا مادر پهلو شکسته
واویلا واویلا واویلا واویلا
راحت شد از گریه و غصه و ناله
راحت شد از ماتم طفل سه ساله
واویلا واویلا واویلا واویلا
خاطرات کربلا پیش رویش بود
حسینم وا حسینا گفتوگویش بود
واویلا واویلا واویلا واویلا
طعنه ی شمر و سنان یادش نرفته
ده کودک و ریسمان یادش نرفته
واویلا واویلا واویلا واویلا
دیده به شام بلا با دو چشم تر
بر روی نیزه سر قاسم و اکبر
واویلا واویلا واویلا واویلا
دیده حسینش به خون دست و پا میزد
مادر خود فاطمه را صدا میزد
واویلا واویلا واویلا واویلا
دیده برادر را بدون کفن بود
بر روی خاک افتاد و عریان بدن بود
واویلا واویلا واویلا واویلا
محمدخرم فر
#شهادت_حضرت_زینب_س
#السلام_علیک_یا_عقیلة_العرب
زینت پنج تن آل ولایت زینب
کربلا از قدمت یافت شرافت زینب
با تو در کرببلا عشق به پایان نرسید
ناجی مرحله ی سخت امامت زینب
عصمت از بردن نام تو به عصمت برسد
چیست عصمت به خدا خاک سرایت زینب
امتحانی ز ازل بود که الله گرفت
با شهادت ز حسین و به اسارت زینب
ما کجا شرح یکی از همه اوصاف شما
شرح اوصاف تو باشد به قیامت زینب
سایه انداخته بر دین نخی از چادر تو
مریم از درس تو آموخت نجابت زینب
کوفه در عمر خودش مثل تو زن دید؟ ندید
آفرین بر جگر کوه بلاغت زینب
مثل چشمان پر از خون تو در عصر دهم
که چنان رفته به دنبال زیارت، زینب؟
یافتی در دل آن دشت به خون آکنده
آن پراکنده تن غرق جراحت زینب
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#حسن_کردی
بسم الله الرحمن الرحیم
#مرثیه
#شهادت_حضرت_زینب_س
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
من زینبم عقیله ی آل عبا منم
آیینه ی شجاعت کرببلا منم
آرام جان فاطمه و مرتضی منم
در کشتی نجات ، یقین ناخدا منم
«من زینبم که بر همه افلاک ، سرورم
بعد امیر علقمه سردار لشکرم»
◾️◾️◾️◾️◾️
همسایه نیز سایه ی من را ندیده است
من را خدا برای حسین آفریده است
کوفه صدای حیدری ام را شنیده است
از خطبه های من دل عالم تپیده است
«با خطبه هام زهره ی یک شهر ، آب شد
یعنی فلک روی سر دشمن خراب شد»
◾️◾️◾️◾️◾️
من زینبم که ام ابیهاست مادرم
من وارث شجاعت سردار خیبرم
من زینبم که یک نفره چند لشکرم
لرزیده کوفه از غضب روی منبرم
«اما مرا زمین زده داغ برادرم
در قتلگاه نقش زمین شد برابرم»
◾️◾️◾️◾️◾️
دنیای من نشست به خون جسم اطهرش
قرآن من به زیر لگد ماند پیکرش
دیدم خودم چه آمده به روز حنجرش
دیدم که رفت بر سر سرنیزه ها سرش
«وای از سنان و خنده ی آن شمر روسیاه
شد زیر و رو تمام تنش بین قتلگاه»
◾️◾️◾️◾️◾️
بازار شام جای من و بچه ها نبود
دشنام و تازیانه به ماها روا نبود
مانند شام هیچ کجا بی حیا نبود
بزم یزید جای عزیزان ما نبود
«تنها نه اینکه طعنه به اهل حرم زدند
با چوب خیزران به لب دلبرم زدند»
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
✍امیر قربانی فر
#زمینه
#شهادت_حضرت_زینب_س
____
یک سال و نیمه که با /غصت میشه سپری
یادم نمیره چقدر /گفتم میشه که نری
یک سال و نیمه همش/ داره میباره چشام
بعد تو دیگه نموند/ یک لحظه خوشی برام
یادته/ گریه می کردم برات
یادته/چقدر میزدم صدات
یادته/ رسیدم تو قتلگات
یادمه/ دور و برت بسته شد
یادمه/ حرمتت شکسته شد
یادمه/ اونقده زد خسته شد
پناه زینب/ تو رفتی،رفتْْْ تموم تکیه گاه زینب
پناه زینب/میدیدمت رونیزه قرص ماه زینب
(امان از این غم /امان از این غم جدایی)
____
شِکوِه میکنه دلم/ از غصّهء روزگار
یک سال و نیم داداش/ زینب نداره قرار
تو رفتی وباتو رفت/ سایت از روی سرم
رفتی ندیدی چطور/ ریختن میون حرم
یادته/ قحطی آبِ حرم
یادته/ درد و عذابِ حرم
یادته/ اشکِ ربابِ حرم
یادمه/ دنیا سرم شد خراب
یادمه/ تو رفتی آزاد شد آب
یادمه/ آب بود و اشک رباب
دلم کبابه/ از روضه های کربلا تا توو خرابه
دلم کبابه/ دارم میام ولی دلم پیش ربابه
(امان از این غم /امان از این غم جدایی)
____
یکسال و نیمه داداش/ شبهام نداره قمر
از حال و روزه دلم / تنها تو داری خبر
میخوام که بگی برام/ رونیزه دیدی چیا
دیدی که گذرمون/ خورده به شام بلا
یادته/ شلوغیِ کوچه ها
یادته/ میرقصیدن دوره ما
یادته /بازار یهودیا
یادمه/نگاه مردای شام
یادمه/ سنان قنفذ مرام
یادمه/ یزیدو بزم حرام
ای وای سکینه/از این به بعد الهی روز خوش ببینه
ای وای سکینه/ازاون به بعدروش نمیشه پیشم بشینه
(امون از این غم /امون از این غم جدایی)
____
شعرونغمه:مجتبی نامور
#نوحه
#گودال
#واحد_سنگین
#شهادت_حضرت_زینب_س
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دل تو دلم نیست، دل پریشونم
اجازه میخوام، روضه بخونم
از زبون شمر، میخونم این بار
اون حرفایی که، گفته به مختار
من بودم و چندتا سوار ، میدان پراز گرد و غبار
حسین و دیدم زیر سنگ ، گودال شلوغ از نیزه دار
هرکسی هرچیزی میزد ، از هر گوشه از هر کنار
نیزه به پهلوش میزدن ، چندبار نه یک بار نه دوبار
از بس که تشنه بود ندید،هیچ جایی رو چشماش
سنان با نیزه ای گرفت ،نفس و از حرفاش
(حسین غریب مادر)
حرفا زیاده ، بگم چیا شد ؟
هرچی شد اون روز تو قتلگاه شد
زینب و دیدم بالا بلندی
گفت آخه نامرد به چی میخندی؟
خندیدم و صداش زدم،مقابل چشماش زدم
حسین ومیدید زیرپام،میدیدبه پهلوهاش زدم
یه چندتا دونه نیزه رو از کینهء باباش زدم
یه تیرو ازفاصله کم ،قشنگ به سینه هاش زدم
جلو چشای خواهرش ، موهاش و پیچیدم
با ضربه ضربه از قفا، سر و می برّیدم
(حسین غریب مادر)
تموم نمیشه قصه همینجا
تازه شروع شد ، این ماجراها
وقتی تو خیمش بگو بخند شد
دیدم رو نیزه نالش بلند شد
میدید فرار خواهر و، جسارتای لشکرو
گریش گرفت رونیزه ها ،تاکه کشیدن معجرو
گفتم برن پشت حرم ، پیدا کنن یه پیکرو
جلو رباب به نی زدیم ، سر علیه اصغر و
حسین میدید آبروی ، ناموسشو بردیم
روبه رو دختر علی ، رقاصه آوردیم 😭
(حسین غریب مادر)
ــــــــــــــــــــــــــ
شعرونغمه:الاحقر مجتبی نامور
ــــــــــــــــــــــــــ
#نوحه
#شور
#شهادت_حضرت_زینب_س
____
زینب زینب
شکوه بیپایان
الهـــــهء عرفان
عقیله ء دوران
زینب زینب
ای علـــــوی سیرت
کوفه به تسخیرت
شام زمــــین گیرت
آیــــــهء نــــــوری / در کتاب حسین
ای الههء عشق/ ای خراب حسین
غیر ازاین نتَوان/شرح حالت گفت
خُلِقَـــــتْ زینب / مِنْ تُرٰابِ حسین
(( زینب زینب زینب ))
بَه بِه صولت و فصاحت تو
بَه بِه هیــــــبت و متانت تو
کوفه را چــــنان بهم زده ای
در عجب مانده ز جـرأت تو
((سیدت السادات یازینب))
======
زینب زینب
تجلــــــی زهرا
منزلــــتت والا
سفیر عاشورا
زینب زینب
پای حسین ماندی
دشمن حـق راندی
محقـــرش خواندی
زینب ای نــــــور/ آفتــــــاب حــــــسین
ای علــــــمداره/ انــــــــقلاب حــــــسین
وصف توتنها/این دوخط جمله ست
خُلِــــــقَتْ زینــــــب/مِنْ تُرٰابِ حسین
(( زینب زینب زینب ))
تیغ خطبههای تــــو هنرت
لشکری رانده شد ازتشرت
شام و کوفه راچو لرزاندی
زنده شد یاد عــــــلی پدرت
((سیدت السادات یازینب))
__
شعرونغمه:مجتبی نامور