eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
4.9هزار دنبال‌کننده
427 عکس
124 ویدیو
769 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
هدیه به موسی ابن جعفر صلوات سمته کاظمینتون پر میزنم در خونتون و من در میزنم رو نده ام  از همه جاواومدم روبه تو موسی ابن جعفر میزنم دست خالی  مو ببین پر کن از کرم اقا تنها از تو من می خوام سفر کربو بلا  بمیرم برای غصه های تو برا بغضه  خسته ی صدای تو بمیرم که در غل و زنجیر بوده یه عمره که اقا دست و پای تو عمری روی لب تو اسم شاه سر جدا گریونه چشمای تو از داغ کربو بلا بمیرم برای خواهر تو شاه خنجر تشنه و حنجر تو شاه دوازده ضربه زدو جدا میکرد ازقفا به سختی که سرتو شاه میدیدش از روی تل شنیدم که خواهرت چهل تا نعل رد شدن از پاره های بدنت رضا نصابی
هدیه به حضرت موسی  ابن جعفر باب الحوایج. صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم لحظه های آخرو اشک تو بی صدا شده ذکر لبت. رضا رضا رضا رضا رضا شده تن تو چقدر شده نحیف و لاغر آقا بمیرم برات که افتادی دیگه تو از پا مونده روپهلوی‌ تو هنوزم آقا جای پا دست قنوت تو شکست به زیر ضربه های پا بس که با دستای بسته تو قفس. کشیدنت نفست بند اومده سخته نفس کشیدنت وقتی نماز اخرو خوندی رو تربت حسین با لب تشنه افتادی به یاد غربت حسین جدمو کنار آب. با لب تشنه کشتن جدمو با تیرو‌ تیغ و سنگ و دشنه‌ کشتن از روتل خواهر تو با گریه می زدش‌ صدا ای زینت دوش نبی افتادی زیر دست و پا با چه وضعی تن تو داره میشه که پامال با چه وضعی تن تو می کشونن‌ تو گودال انگشترتوساربون‌ برده خبر دارم حسین انگشتت‌ و بگو باید از کجا بر دارم حسین از بس زیر نعل مرکب تن تو پا خرده عزیزدلم تموم استخوانها خرده رضا نصابی
غمنن آیریلمارام قاره پرچمنن آیریلمارام گلمیشم قاپیوا یاحسین اولسمده سنن آیریلمارام آغلارام کربلا یادیوی ساخلارام کربلا یوخدی آیریلغا طاقتیم آخرده دیغلارام کربلا اورگین یانسابیریول نوکره باخ یاحسین سنی وئرم قسم بومضطره باخ یاحسین کربلا کربلا کربلاکربلا کربلا شهرغم کربلا، ای خاک معظم کربلا سن اولان یرده بهشته من، گرباخسام نامردم کربلا گوزلریم کربلا، ای روح پیکریم کربلا شکرالله کی سنده گچیب، بهترین گونلریم کربلا قاپیواگلمیشم ردایلمه یوخ بیرکسیم اوجادان آغلارام اربابیمه دوتسون سسیم کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا دردیوی قانمادی،خولی نین اورگی یانمادی چوخور یرده یخلدین حسین یاروه مرحم تاپلمادی مغموم کربلا،غریب ومهموم کربلا خیمه لریوه باخاباخا،جان وردین مظلوم کربلا او سوسوز لب لره باخدی نیه گولدی سنان بوغازن نحر ادیب گودالی ده نوک سنان کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا مقتله دولدولار،عریان پیکریوی قویدولار رباب وزینب گوره گوره او کهنه کوینگی سویدولار دوغراندی اکبرون، ال اوسته اوخلاندی اصغرون علمداری یخانان سورا غارته گتدی خیمه لرون حرم اهلی قاچب خیمه لره اوت وردلار اله مشعل آلب معجرلری یاندردلار قاچا قاشدا دییر بی کس بالا یاندم عمو گلیب گوشواره می دشمن آلا یاندم عمو کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا شعر و سبک:محسن داداشی
بیست و یکم رجب سال ۶۲ هجری قمری (سلام‌الله‌علیها) گشتند، (سلام‌الله‌علیها) امام حسین (علیه‌السلام) و حضرت علی اصغر (علیه‌السلام) است، (سلام‌الله‌علیها) فرزند امرءالقیس بن عدی جلیل القدر (علیه‌السلام) است، این بانو مادر بزرگوار (سلام‌الله‌علیها) و (علیه‌السلام) و از بانوان ستمدیده کاروان کربلا هستند، ایشان از بانوان عالمه و اهل فصاحت و بلاغت بوده و همینطور در تاریخ است که (سلام‌الله‌علیها) از و آنان در و عقل بود، پدر ایشان کلبی از شیعیان (علیه‌السلام) و از بزرگان اهل شام بود که از فرط علاقه به اهل بیت (علیهم السلام) سه خود را به امیرالمومنین (علیه‌السلام) و امام حسن (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام) در آورد، (علیه‌السلام) زیادی به (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) داشتند که در شعری بیان می‌دارند: خانه‌ای که در آن (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) باشد را می‌دارم، "لَعَمْرُک اِنِّنی لَاُحِبُّ دارا تَحُلُّ بها سکینةُ و الربابُ اُحبِّهما وَ اَبْدُلُ جُلَّ حالی وَ لَیْسَ لِلاَئمی فیها عِتابُ" بعد از جریان کربلا (سلام‌الله‌علیها) هر روز در می‌نشتند و بر مصائب (علیه‌السلام) و زاری می‌کردند، در تمام روزها برقرار نموده و با بقیه مخدرات نقل و می‌فرمودند بعضی از زنان مدینه اعتراض کردند که چرا به نمی‌روید؟ (سلام‌الله‌علیها) فرمودند ما را ملامت نکنید، آنچه که ما دیده‌ایم شما ندیدید که بدن مطهر عزیز فاطمه (سلام‌الله‌علیها)  امام حسین (علیه‌السلام) عریان زیر سوزان رها کردند، (سلام‌الله‌علیها) در همراه (علیه‌السلام) بود و هنگامی که (علیه‌السلام) به رسیدند، بسیار کردند، (سلام‌الله‌علیها) بنابر نقلی یکسال پس از عاشورا از دنیا رفتند، همچنین آمده است که (سلام‌الله‌علیها) بعد از با امام سجاد (علیه‌السلام) تا در ماندند و در آنجا مشغول و بودند، پس از به دستور (علیه‌السلام) به بازگشتند و دائما درحال بودند، تا سرانجام در بر اثر شدت و اندوه کرده و بر اثر و اسارت به رسیدند، منابع: الوقایع والحوادث مرحوم ملبوبی ، أعلام النساء المؤمنات شيخ محمد حسون ، نساء حول الحسين سعيد رشيد زميزم ، سبايا آل محمد (علیهم السلام) السيد نبيل الحسنی ، تاريخ الإسلام ج ۲ المنظمة العالمية للحوزات ، عدد السنه ص ۱۷۹ ، ابن کثیر ج ۸ ص ۲۲۹ ح ۱۴۱۳ اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات)
تو که هستی که محو نام تو شد چشم لیلی و قلبِ عاشقِ قِیس* تو که هستی که عشق می‌بالد در هوایِ خیام امروالقیس** خیمه خیمه قبیله‌ی پدرت رج به رج غرقِ شوقِ نام علی است روی پیشانیِ عشیره‌تان خط به خط  عشق و احترام علی است آسمان آسمان چراغان شد از همان لحظه‌های آمدنت سرنوشت تورا رقم می‌زد عشق از ابتدای آمدنت بارها بین عرشِ رویایت جلوه‌های جلوس فاطمه است آمدی و خدا به عالم گفت این مقام عروس فاطمه است خوشبحالت  نوشت دست خدا که تو پروانه‌ی حسین شوی نو عروس علی شوی یک روز بانوی خانه‌ی حسین شوی تا بیایی فرشته‌ها  با شوق چادری بافتند از جبروت از حریر تبسم گلها محملی ساختند از ملکوت مرتضی عاقدت و شاهدِ عقد حضرت فاطمه است بین بهشت دختر سر به زیرِ شرم و حیا می‌شود همسرِ حسینِ بهشت خطبه را مرتضی که انشاء کرد زود ام‌البنین بغل وا کرد چشم تو خیره شد به چشم حسین فاطمه عشق را  تماشا کرد دست تو بِین دست زینب بود تا بیایی به خانه‌ی زهرا مثل ام‌البنین تو هم دادی... بوسه بر آستانه‌ی زهرا گفت آقا لَعَُمرکِ ، یعنی... با سکینه تمامِ جان هستی هست  تنها میان قلب حسین خانه‌ای که تو بین آن هستی شعر اگر  گفت زینبش فهمید حرف  پنهانیِ حسینت هست احتیاجی نداشتی به چراغ نور پیشانی حسینت هست حیف از آن نور ، نور پیشانی پیش چشم تو سنگ خورد و شکست وای از آن سینه ، سینه‌ای که دوبار پیش تو بین آن سه‌شعبه نشست پدری  رو ‌زد و ولی عوض‌اش کودک گرم خواب را کُشتند در حرم کس نگفت اصغر رفت گفت زینب  رُباب را کشتند *قیس عامری به مشهور به مجنون **نام پدر بزرگوار حضرت رباب سلام الله علیها
خو گرفتم با غم در به دری این روزا سهم منه خون‌جگری من دیدم..،بَسّه دیگه..،خدا کنه داغ شیرخواره نبینه مادری غم تو پامو توو این بلا کشید کارِ من ببین که تا کجا کشید من چجوری تووی سایه بشینم بدن بابات سه روز گرما کشید منو سوزوندی با آتیشِ خودت دعا کن..،منم بیام پیش خودت چی می شد فقط یه بار می خندیدی با همون دندونای نیش خودت! کاشکی می شد بزنم صدات،علی الهی رباب بشه فدات،علی یه بارَم شده به خواب من بیا دل من یه ذرّه شد برات،علی! گریه هات هنوز تووی گوش منه انگاری سرت رویِ دوش منه قدر یک لحظه ازم دور نمیشی قنداقِ خونیت توو آغوش منه! یادمه توو خیمه آشوب شده بود یادمه لبت مثه چوب شده بود وقت دست و پا زدن‌هات..،پسرم! دل مادرت لگدکوب شده بود مادر تو آرزومنده هنوز رو لبت حسرت لبخنده هنوز شب به شب ذبح تو ، کابوس منه... سر تو به تار مو بنده هنوز مثه شیشه‌خرده له شده تنم اونکه اشکش دمِ مشکشه ،منم! اگه رو نیزه‌ای..،تقصیر منه قبر تو نشد عمیق‌تر بکَنم حتی دیدنت منو راضی می کرد دست باد موهاتو نازنازی می کرد تا منو دقم بده..،جلو چشام حرمله با گهواره‌ات بازی می کرد چه بلایی که نیومد سر تو جلوی تو میزدن خواهرتو چشم نیمه‌بازتو می بستی کاش! سر بازار نبینی مادرتو دوس ندارم تو رو مأیوست کنم با هزار گلایه مأنوست کنم حالا قدِّ تو ازم بلندتره... میشه خم بشی..،میخوام بوست کنم!
4_5802978997079906113.mp3
30.83M
بهترین شریک واسه زندگی بهترین همسر توی عالمین یکی زهرا بود زهرای علی یکی‌ هم رباب زوجة الحسین بعد از حسین موندی زیر تیغ آفتاب خانوم‌رباب۳ شیرخوار تو آخرش نخورد یه جرعه آب خانوم‌رباب۳ روضه‌ت اینه؛ گفتی علی رو نیزه بخواب خانوم‌رباب۳ لالایی لالایی؛ روضه می‌خونم برات خودم تنهایی لالایی لالایی؛ قربونت برم که سری تُو سرهایی لالایی لالایی؛ کوچیک‌ترین ستارۀ صحرایی لالایی لالایی؛ روی نیزه پیش عمو و بابایی آه؛ رباب ۳ ..... جگرش سوخت ولی تُو شهر شام از شیرخواره مثه شیر می‌گفت زینب که خطبه می‌خوند، رباب با گلوی خسته تکبیر می‌گفت بعد از حسین، تو بودی و رنج بی‌حساب خانوم‌رباب۳ می‌بردنت سمت شام با زور طناب خانوم‌رباب۳ دق می‌کنم از خجالت بزم شراب خانوم‌رباب۳ لالایی لالایی؛ مادر می‌بینی آوردنم چه جایی لالایی لالایی؛ دیگه واسۀ رباب نمونده نایی لالایی لالایی؛ چشماتو ببند اصغرم هر جایی لالایی لالایی؛ با چوب می‌زنن روی لب بابایی آه؛ حسین ۳
حضرت علی اصغر(ع) حضرت رباب علیه اصغرم ، آروم باش و یک کمی بخاب صدای گریه هات ، داره میده مادر و عذاب لبای خشکتو ، انقد روی هم نزن علی بگو چیکار کنه ، واسه تشنگیه تو رباب میگردم پی یه جرعه آب از عطش داری بهونه میگیری آخه از پیشم بگو کجا می ری من از این دنیا فقط تورو دارم شده کابوسم که تشنه می میری عزیز دلم لالایی گلم لالایی گلم لالایی گلم نده رباب و دق ،چشماتو به روی من نبند صدات که میزنم ،واکن چشمتو به روم بخند شنیدم حرمله ،نقشه داره واسه ی سرت می‌دونم آخرش ، میشه گردنت به مویی بند فکر رفتنت دلم رو کَند دندون شیری تازه درآوردی پیش چشمم رفته رفته پژمردی خواب می دیدم که گفتی بهم مادر تو زبون واکردی دلم و بُردی عزیز دلم لالایی گلم لالایی گلم لالایی گلم فدای غربتت بانوی غریب کربلا برات بمیرم ای کوه استقامت و حیا عزیز قلبتو با لبهای تشنه کشتن و شدی تو همدم درد و غصه های عمه ها در حق تو شد چقدر جفا از زمونه روز خوش ندیدی تو روی دوشت بار غم کشیدی تو حرمله قلب تورو چه بد سوزوند داغ شش ماهه گلت رو دیدی تو تا میبینم آب میگم یا رباب میگم یا رباب میگم یا رباب