eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
4.9هزار دنبال‌کننده
427 عکس
124 ویدیو
769 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اشعار ________________________ روی غدیر دست بابا رفت بالا شد قتلگاهش دست بابا کرد لالا تیر سه شعبه هر دو را باهم زمین زد خون گلویش ریخته بر روی بابا از پوست آویزان شده این سر ز پیکر لب تشنه جان دادی بمیرم پیش دریا شرمنده ام از چشم های نیمه بازت خیری ندیدی مثل اکبر تو ز دنیا ماندم چه خاکی سر کنم حالا عزیزم شد ناله های مادرت از دور پیدا بابا عبا رویت کشیدم تا نبیند این مادر بی اصغر افتاده از پا 🔸شاعر : ____________________________
✅ اشعار ___________________________ هَل من مُعین..." شنیدی و ابیات ناب را  دادی به شیوه ی خودت آخر جواب را  اذن شهادت است در اعماق گریه ات  تنها به این بهانه طلب کردی آب را  مردی شدی برای خودت روی دست من!  دشمن شناخت  زبده ترین  هم رکاب  را  گردن گرفته ای دگر ای نور چشم من!  ای کاش حرمله نزند آفتاب را!  چشم تو باز مانده شبیه لبت علی!  لالاییِ سه شعبه  گرفت از تو خواب را!  قنداقه دست و پای تو را سخت بسته است  زیر عبا ادامه بده پیچ و تاب را  هرجای خیمه گاه، نگاهِ رباب هست!  خواهر! بیا ببر تو ازینجا رباب را  🔸شاعر: ___________________________
✅ اشعار ____________________________ در تنگناي حادثه بر لب نوا گرفت  از بي قراري‌اش دل هر آشنا گرفت  با شوق پر کشيدن از اين خاک بي فروغ  در بين گاهواره قنوت دعا گرفت  اعلام کرد تشنه‌ي‌ صبح شهادت است  آنقدر ناله زد که گلوي صدا گرفت  آنقدر اشک ريخت که خورشيد تيره شد  از شرم چشم غرق به خونش، هوا گرفت  در آخرين وداع غريبانه اش پدر  او را به روي دست براي خدا گرفت  ناگاه يک سه شعبه سراسيمه سر رسيد  ناباورانه فرصت يک بوسه را گرفت  تا عرش رفت مرثيه‌ي سرخ حنجرش  جبريل روضه خواند و خدا هم عزا گرفت  از شرم چشم هاي پر از حسرت رباب  قنداقه را امام به زير عبا گرفت  شاعر نوشت از کرم دست کوچکش  آخر از او حواله‌ي يک کربلا گرفت  🔸شاعر: ____________________________
✅ اشعار ______________________ _ غنچۀ شش ماهه ای که بار ندارد  چیدنش آنقدر افتخار ندارد  زود خزان شد گلی که در همه عمرش  تجربۀ دیدن بهار ندارد  کار خودش را برای غربت من کرد  او که نیازی به کارزار ندارد  تشنۀ یک جرعه بود، تیر نمی خواست!  حنجر خشکی که اختیار ندارد  نازکی این گلوی سوخته تابِ –  - تیر نه! شمشیر شعبه دار ندارد!  کار ابالفضل را سه شعبه اگر ساخت  حجم گلوی تو جای خار ندارد  حداقل کم کنید هلهله ها را  کشتن شش ماهه که هوار ندارد1  کاش کسی هم به نیزه دار بگوید  نیزه از این طفل انتظار ندارد  🔸شاعر: ___________________________
✅ اشعار ___________________________ رفتی و غم برگ و برت در بغلم ماند  صدخاطره وقت سفرت در بغلم ماند  خوابیده ای ای خواب زده در بغل خاک  بیخوابی وقت سحرت در بغلم ماند  بستی به نوک تیر دلم را و پریدی  شال عربی کمرت دربغلم ماند  تیرسه پر آمد سپرت بند به مو شد  ای بی سپر من سه پرت در بغلم ماند  آتش زده ولله مرا کاش ببینی  قدری نم چشمان ترت دربغلم ماند  سیراب شدی یا نشدی؟آب نخوردی؟  خشکی لبت با جگرت در بغلم ماند  رفتی و شبم بی تو دگر ماه ندارد  خاموشی روی قمرت در بغلم ماند  این تیر که نه!نیزه بی رحم تورا کشت  یک تکه تن مختصرت دربغلم ماند  من هلهله را میشنوم! دید ندارم  ای دلخوشی من خبرت دربغلم ماند  تب کرده زمن رفتی و سرد آمده ای آه..  گرمای تن شعله ورت در بغلم ماند  هربار که افتاد ز نی مادرت افتاد  برداشتمش باز سرت دربغلم ماند  مادر بخدا آب دل سیر نخورده  من مانده ام و داغ تو ای شیر نخورده  🔸 شاعر: ____________________________
✅ اشعار ___________________________  مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد  مهتاب را فلک به کف آفتاب داد  چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید  چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد  بر طفل و باب او چو جوابی نداد کس  یک تیر، هر دو را، به سه پهلو جواب داد  خون گلوی طفل نه، ایثار را ببین  آن گُل، نخورد آب و به گلچین گلاب داد  هم عندلیب سوخت و هم باغبان که خصم  آبی به گُل نداد، ولی گُل به آب داد  پرپر چو مرغ می زد و تا پر، نشسته تیر  اما به خنده باز تسلاّی باب داد  او خنده کرد و عالم از این خنده گریه کرد  نگرفت آب و آب به چشم سحاب داد  اصغر به لای لای ندارد نیاز و تیر  او را به خواب بُرد و به مَهد تُراب داد  🔸شاعر: ____________________________
✅ اشعار __________________________ اگر چه حوصله ی شعر سر نیامده است  قلم ز عهده ی مدح تو بر نیامده است  به شهد غنچه ی لبهای سرخ تو سوگند  گلی شبیه تو از خاک در نیامده است  بزرگی تو چنان جلوه کرده در عالم  مجال عمر کَمَت در نظر نیامده است  به لطف منسب بابُ الحوائجْیت بُوَد  که توی حرف تو اصلاً اگر نیامده است  علی؛علیست چه اکبر؛چه اصغرش؛اصلاً  ز نام نامی تو خوبتر نیامده است  بدیل نیست برایت که در سرای حسین  پس از ظهور تو دیگر پسر نیامده است  چه جلوه ای تو ندانم که لطف نقّاشیْت  به ذهن این همه تصویرگر نیامده است  خبر رسیده لبت خنده داشت وقت سفر  اگر ز شورش اشکت خبر نیامده است  ازآن طرف دل مادر اسیر دلشوره ست  ازاین طرف سوی خیمه پدر نیامده است  بگو گلوی تو شمشیر خورده یا نیزه ؟  مگر به سمت تو تیر سه پر نیامده است ؟  تنت برای چه اینقدر؛ زخمْ خورده شده؟  اگر ز خاک به سرنیزه در نیامده است  🔸شاعر: ______________________________
سلام الله علیه (شیش ماهم اما من یه پا مردم این شیش ماه عمر و نذر تو کردم)۲ بابا جونم علیِ تو نمرده که بابا هنوز یه مردی هس میون خیمه ها که پا به پات میاد همیشه هر کجا گریه زاریم برا اینه که جا نزار منو نگو نمیشه و نگو که بچمو شبیه اکبرت برات میجنگمو ❤اذنی ابتا (رو دستِ حسین کودکش جون داد زینب مضطر شد از نفس افتاد)۲ فقط با یک تیری شده، سرش زِ تن جدا حسین به زیرِ لب، داره واویلتا پوشونده اصغرو، حسین زیرِ عبا حالا مونده یه طفلی و؛ یه مادرِ بیتاب در انتظاره که؛ علی بشه سیراب وای از دلِ حسین؛ وای از دلِ رباب ❤آه و واویلا قلم:
و سلام الله علیهما 😍🌸❤️ شعر و سبک: تو کریمی و من فقیر آقا دستِ این نوکرو بگیر آقا رو دلم نقشِ کاظمینه و به ضریحت شدم اسیر آقا جشنه تویِ عالَمین، سرمستم امشب نغمه یِ یا جواد؛ جاریه بر لب آقامون امام رضا؛ مسرور و شاده مرزِ ورودِ عشق باب الجواده ❤خوش آمدی امام جواد❤ مطلع الانوارِ خدا اومد کرامت در دلِ دریا اومد نهمین اخترِ تابنده و پسرِ حضرتِ زهرا اومد قبله یِ دلِ همه؛ سویِ جواده کعبه یِ عالَمین؛ رویِ جواده عیدی میده امشبی؛ ماهِ عالَمِین کربلا سامرا؛ نجف کاظمین ❤خوش آمدی امام جواد❤ نوگلِ خندانِ رباب اومد مزه یِ شیرینیِ آب اومد گهوارش مایه یِ فخرِ همه دلبرِ کوچکِ ارباب اومد تُو سن شش ماهگی؛ مشکل گشایی قمرِ رویِ زمین؛ رازِ بقایی میباره رحمتِ تو؛ از هفت آسمان اکبر داده دَرِ؛ گوشِت باز اذان ❤خوش آمدی علی اصغر❤ واسه جشنت تُو آسمون غوغاست پرچمِ بچه شیعه ها بالاست اگه تا پایِ جون دادن باشیم همیشه مجلسِ شما بر پاست میخوام ذکرِ یاحسین امشب بگیرم تُو روضه یِ آقام آخر بمیرم افتخارِ من اینه اربابمی تو سَفینَهُ النجات مهتابمی تو ❤حسین حسین❤ شعر و سبک:
غریبانه دستی به مویت کشیدم پس از آن عبا  را به رویت کشیدم نمیشد که با تیر خاکت کنم خودم  تیر را  از گلویت کشیدم
بیست و یکم رجب سال ۶۲ هجری قمری (سلام‌الله‌علیها) گشتند، (سلام‌الله‌علیها) امام حسین (علیه‌السلام) و حضرت علی اصغر (علیه‌السلام) است، (سلام‌الله‌علیها) فرزند امرءالقیس بن عدی جلیل القدر (علیه‌السلام) است، این بانو مادر بزرگوار (سلام‌الله‌علیها) و (علیه‌السلام) و از بانوان ستمدیده کاروان کربلا هستند، ایشان از بانوان عالمه و اهل فصاحت و بلاغت بوده و همینطور در تاریخ است که (سلام‌الله‌علیها) از و آنان در و عقل بود، پدر ایشان کلبی از شیعیان (علیه‌السلام) و از بزرگان اهل شام بود که از فرط علاقه به اهل بیت (علیهم السلام) سه خود را به امیرالمومنین (علیه‌السلام) و امام حسن (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام) در آورد، (علیه‌السلام) زیادی به (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) داشتند که در شعری بیان می‌دارند: خانه‌ای که در آن (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) باشد را می‌دارم، "لَعَمْرُک اِنِّنی لَاُحِبُّ دارا تَحُلُّ بها سکینةُ و الربابُ اُحبِّهما وَ اَبْدُلُ جُلَّ حالی وَ لَیْسَ لِلاَئمی فیها عِتابُ" بعد از جریان کربلا (سلام‌الله‌علیها) هر روز در می‌نشتند و بر مصائب (علیه‌السلام) و زاری می‌کردند، در تمام روزها برقرار نموده و با بقیه مخدرات نقل و می‌فرمودند بعضی از زنان مدینه اعتراض کردند که چرا به نمی‌روید؟ (سلام‌الله‌علیها) فرمودند ما را ملامت نکنید، آنچه که ما دیده‌ایم شما ندیدید که بدن مطهر عزیز فاطمه (سلام‌الله‌علیها)  امام حسین (علیه‌السلام) عریان زیر سوزان رها کردند، (سلام‌الله‌علیها) در همراه (علیه‌السلام) بود و هنگامی که (علیه‌السلام) به رسیدند، بسیار کردند، (سلام‌الله‌علیها) بنابر نقلی یکسال پس از عاشورا از دنیا رفتند، همچنین آمده است که (سلام‌الله‌علیها) بعد از با امام سجاد (علیه‌السلام) تا در ماندند و در آنجا مشغول و بودند، پس از به دستور (علیه‌السلام) به بازگشتند و دائما درحال بودند، تا سرانجام در بر اثر شدت و اندوه کرده و بر اثر و اسارت به رسیدند، منابع: الوقایع والحوادث مرحوم ملبوبی ، أعلام النساء المؤمنات شيخ محمد حسون ، نساء حول الحسين سعيد رشيد زميزم ، سبايا آل محمد (علیهم السلام) السيد نبيل الحسنی ، تاريخ الإسلام ج ۲ المنظمة العالمية للحوزات ، عدد السنه ص ۱۷۹ ، ابن کثیر ج ۸ ص ۲۲۹ ح ۱۴۱۳ اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات)
بیست و هشتم رجب سال ۶۰ هجری قمری (علیه‌السلام) از منوره به طرف حرکت کردند، در اين سفر همراه ايشان (سلام‌الله‌علیها)، و (سلام‌الله‌علیها) دختران حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و برادرشان (علیه‌السلام)، و فرزندانش (علیه‌السلام) و (علیه‌السلام) و (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) و فرزندان برادرش امام حسن (علیه‌السلام) (علیه‌السلام) و (علیه‌السلام) و (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) و (علیه‌السلام) و فرزندان خواهرش حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) (سلام‌الله‌علیها) (علیه‌السلام) و (سلام‌الله‌علیها) و (علیه‌السلام) و ديگر اهل بيت (عليهم السلام) بودند، از امام حسین (علیه‌السلام) با حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) ۱۳ بودند، ديگر از حضرت، عليا مخدره (سلام‌الله‌علیها) حضرت زينب (سلام‌الله‌علیها) كه با به آمد و ديگرى أميرالمؤمنين (علیه‌السلام) (سلام‌الله‌علیها) حضرت ابوطالب (علیه‌السلام)، همچنين ۹ كنيز و ۱۰ غلام با حضرت از مدینه خارج شدند، چند نفر از امام حسن (علیه‌السلام) با اذن حضرت و ۱۶ از اولاد و امام حسن (علیه‌السلام) و خانواده حضرت مسلم بن عقيل (علیهم السلام) و ديگر اصحاب و بستگان حضرت نيز همراه بودند، لوازم و سوارى هایى كه داشتند عبارت بود از ۲۵۰ اسب، ۲۵۰ ناقه که از اين تعداد، ۷۰ ناقه براى حمل خيمه‌ها، ۴۰ ناقه براى حمل ديگ و ظروف و ادوات ارزاق، ۳۰ ناقه براى حمل مشک‌هاى آب، ۱۲ ناقه براى جامه‌ها و دراهم و دنانير، ۵۰ ناقه براى حمل ۵۰ هودج تعبيه شده براى و و و ذرارى و خدمتگزاران و بقيه شتران براى حمل وسائل مختلف كه مورد لزوم بود، در این روز (علیه‌السلام) و بقیه آل الله (علیهم السلام) با (سلام‌الله‌علیها) و (سلام‌الله‌علیها) و معدود کسانی از اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) کرده و (علیه‌السلام) فرمودند که دیگر به نخواهند داشت، (علیه‌السلام) به برادرشان (علیه‌السلام) فرمودند: من با و و و برادرم و خواهرم و دیگر اهل بیتم (علیهم السلام) و شیعیانم عازم ، اما تو ای شما نه، تو در اقامت کن و چشم من باش تا هیچ یک از امور آنان از من مخفی نماند، (سلام‌الله‌علیها) فرمودند: در آن وقتی که از بیرون می‌رفتیم هیچ اهل بیتی مثل ما اهل بیت رسالت (علیهم السلام) و نبود. منابع: بحارالانوار ج ۴۴ ص ۱۶۳ و ص ۳۲۹ و ص ۳۶۶ و ج ۴۵ ص ۶۳ ، مدينه تا مدينه ص ۷۷ و ص ۹۰ و ص ۹۶۵ ، ریاض القدس ج ۱ ص ۸۰ ، ارشاد ج ۲ ص ۲۲ و ص ۳۴ ، اعلام الورى ج ١ ص ۴۳۵ ، الوقايع والحوادث ج ۵ ص ۷۰ ، منتخب ص ۱۷۵ ، معالی ج ٢ ص ٩٠ ، نفس المهموم ص ۳۶۰ ، ابصارالعین ص ۳۶ ، معالی ج ٢ ص ٩٠ ، لهوف ص ۱۴۵ ، الإرشاد ص ۴۱۶ ، إبصارالعین ص ۹۵ اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات)