eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
428 عکس
126 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺 نذر میلاد سراسر خیر و سعادتِ 🍃🌺 با نام تو انسان؛ لباس نو به تن کرد وحدانیت، عرفان؛ لباس نو به تن کرد یک نورِ ممتد کرد مکه را احاطه خورشید، شد تابان؛ لباس نو به تن کرد شد ذکر گل: صَلوا علیکَ یامحمد(ص) با نم نم ِ باران لباس نو به تن کرد آتشکده خاموش شد اما به عشقت روشن شد آتشدان؛ لباس نو به تن کرد تا آمدی...بر خاک افتادند بت ها با دستِ تو "ایمان" لباس نو به تن کرد دریاچهٔ ساوه کویری شد ولیکن سرتاسرِ ایران؛ لباس نو به تن کرد فردایِ میلادِ تو دیدم کاخ کسری- آباد شد...ایوان؛ لباس نو به تن کرد در جشن میلاد تو ای پیغمبرِ وحی اسلام ِ جاویدان؛ لباس نو به تن کرد در عرش، خادم شد برایت جبرائیل و بینِ فرشتگان؛ لباس نو به تن کرد از تو هراسان و به قصدِ امّتِ تو آماده شد شیطان؛ لباس نو به تن کرد* در صبحِ میلادت به همراه ملائک مثل علی(ع)...سلمان؛ لباس نو به تن کرد تا حضرتِ آدم به دیدار تو آمد با توبه از عصیان؛ لباس نو به تن کرد تازه-مسلمان تا که از چشمت شفا یافت فوراُ پس از درمان؛ لباس نو به تن کرد! * هنگام ولادت پیامبر اسلام(ص) ابلیس(پدر شیطانها) جیغ و فریاد بلندی کشید که همه شیطانها به گرد او جمع شده، پرسیدند:ای سرور ما چه حادثه ای تو را این گونه بیتاب و وحشتزده کرده است؟ ابلیس در جواب گفت: وای بر شما! امشب وضع آسمان و زمین پریشان و دگرگون شده، و این نشانه بروز حادثه بزرگی است که از زمان عروج عیسی(ع) به آسمان، چنین حادثه ای رخ نداده است. در همه جهان پراکنده شوید و جستجو کنید تا ببینید این حادثه چیست؟ شیاطین در سراسر زمین به جستجو پرداخته سپس نزد ابلیس آمده و گفتند: چیز تازه ای نیافتیم. ابلیس گفت: من خود برای جستجوی آن حادثه سزاوارترم. آنگاه به شکل گنجشکی درآمد و از جانب کوه حراء به مکه وارد شد. جبرئیل به او نهیب زد: «بازگرد، خدا تو را لعنت کند.» ابلیس: ای جبرئیل! یک سؤال از تو دارم؛ حادثه ای که امشب رخ داده چیست؟ جبرئیل: محمّد(ص) چشم به جهان گشوده است. ابلیس: آیا من در آن بهره ای دارم؟ [می توانم او را فریب دهم؟] جبرئیل: نه، هرگز. ابلیس: آیا در امّت او راه نفوذی دارم؟ جبرئیل: آری ابلیس: به همین اندازه خشنود شدم 📚منتهى الامال، شیخ عباس قمی،ج۱،ص۲۱ 📚بحار،ج۱۵، ص۲۵۸- آیینه عبرت،ص۲۵۵
🍃🌺 در حمایت از حزب الله لبنان و نیروی مقاومت، با آرزوی نابودی صهیونیست و آزادی فلسطین 🌺🍃 شاخ و برگش گرچه در دستِ خزان افتاده است ریشه اش اما در استحکام فوق العاده است قدّ این سروِ تناور در بلایا و گزند میشود هر روز بیش از هر زمانی سربلند بینِ طوفانهایِ سنگین ایستاده استوار ایستاده با صلابت در میانِ کارزار میزند فریاد رو به قدس: "قَطعاً نَنتَصِر" نام ِ این سروِ است حزب الله؛ جِیشُ المُقتَدِر رزمشان از جرأتِ دارد نشان آیهٔ نصرُ مِنَ الله است ذکرِ حرزِشان با سلاحِ استقامت؛ دل به میدان میزنند در عمل حرف از مسلمانانی و ایمان میزنند خالصانه با یقین ماندند محکم پایِ دین خط به خط؛ قرآن بشارت میدهد بر صابرین با حمایت هایِ ایران! دست در دستِ حماس میشود ویرانه حیفا بیهوا، دور از هراس قهرمانانه برای کشتنِ دیو آمدند یک به یک با نیّتِ حذفِ تل‌آویو آمدند رو به پایان است کارَش! روزهایِ آخر است مرگِ صهیونیست آغازِ حیاتی دیگر است میشود ختم ِ به نور این جادهٔ صعبُ العبور شک نکن فتحِ فلسطین است آغازِ ظهور ظلم ها دیده...اسیرِ پنجهٔ دجّالهاست خیره بر کعبه شده بیت المقدس سالهاست عاقبت این ظالم ِ بر جا مانده از نسلِ یزید(لع)- نغمهٔ نابِ "أنا، صَمصام"* را خواهد شنید میرسد با ذوالفقارِ خشمگين آخر امام میشود مکتوب در تقویم؛ یَومُ الإنتقام پیش از هر کار؛ یادی میکند از "نورُ عَین..." روضه خوانی میکند با "إنّ جَدّیَ الحُسَین(ع)..." میکِشد آهی برایِ جدّ بی غسل و کفن روضه میخوانَد برایِ کشتهٔ دور از وطن روضه میخوانَد از آن خواهر که حیران مانده بود از تنی که غرقِ خون بر خاک؛ عریان مانده بود عمه جان-زینب(س) به رویِ تلّ دلش آشوب شد سمّ مرکب ها به نعلِ تازه ای مرغوب شد وای از لبهایِ تشنه...از "شِفاهِ الذّابِلاتِ"* وای از خونِ قفا...وای از "دِمآءِ السّآئِلاتِ"* * زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور میکند، [کنار کعبه] مابین رکن و مقام می‌ایستد و پنج ندا میدهد که دومین ندای حضرت این است: ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم؛ آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده. سومین ندای حضرت: ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین(ع) قتلوه عطشان؛ آگاه باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین(ع) را تشنه کام کشتند. * لب های خشکیده * خون های جاری 📚 یزدى حایرى، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب(عج) مصحح عاشور، ج۲، ص۲۳۳
🍃🏴 در عزای شهادت مظلومانهٔ مادرسادات 🏴🍃 بیچاره ام بسیار؛ یازهرا(س) أغیثیني از دستِ روزگار؛ یازهرا(س) أغیثیني برگشته ام با توبه مثلِ آدم و حوّا ای رمزِ استغفار؛ یازهرا(س) أغیثیني شرمنده ام از اینکه فاطمیه می آیم هر بار عصیانکار...یازهرا(س) أغیثیني ذکرِ توسّل بر تو مرهم داده بر دردم گفتم هزاران بار: یازهرا(س) أغیثیني این "دو عبارت" رویِ دربِ خانه ام حک شد "ألجّار ثُمّ الدّار"، "یازهرا(س) أغیثیني" حاجتروا شد بی برو برگرد هر کس گفت: در سجده با اصرار؛ یازهرا(س) أغیثیني لبریز کن اشک مرا بسیار! حالا که داغت شده سرشار...یازهرا(س) أغیثیني لعنت به شورایی که در آن حق، به غارت رفت آماده شد آزار... یازهرا(س) أغیثیني هر کوچه در خود داشت چندین منکرِ حیدر شهری پُر از مکّار؛ یازهرا(س) أغیثیني آشوبم و ای وای... با خشم و تشر آمد ابلیس پایِ کار؛ یازهرا(س) أغیثیني از هیزمی که داشت فکر آتش افروزی از قوم ِ لاکردار؛ یازهرا(س) أغیثیني همراهِ "در" شد شعله ور! آهی کشید و شد- ذکرِ لبِ دیوار؛ یازهرا(س) أغیثیني وارد نمیشد بیهوا هرگز به پهلویَت میگفت اگر مسمار: یازهرا(س) أغیثیني جانِ حسن(ع) "عجّل وفاتي" را نگو دیگر ای مادرِ بیمار؛ یازهرا(س) أغیثیني زل میزنم با گریه بر تابوت...میگویم- با حیدرِ کرّار: یازهرا(س) أغیثیني جانش به لب آمد علی(ع) هنگام ِ غسلِ تو غم از دلش بردار؛ یازهرا(س) أغیثیني!
🍃🏴 به نیت پیروزی جبههٔ مقاومت و آزادی قدس شریف بحق الزهرا(س) 🍃🏴 فاطمیه خط به خط درس ِ ولایت پروری ست استقامت راهِ زهرایی ست(س) راهِ مادری ست غزه و لبنان و سوریه نبردش حیدری ست حملهٔ شیرانِ ایرانی یقیناً خیبری ست یاری از حق را نکن تعطیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو درس ِ -ماندن با امام- از کربلا باید گرفت رزقِ -محکم ایستان در بلا- باید گرفت محفلی سرشار از ذکر و دعا باید گرفت إذنِ فتحِ قدس را در روضه ها باید گرفت گریه کن در روضه با تحلیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو بازهم لشکرکشی کرده ست ابلیس ِ جهود قتل عام مسلمین با دستِ قوم ِ بی وجود هر چه آتش هست بر می خیزد از گورِ یهود میشود برچیده با دستانِ حزب الله زود مثلِ امواجِ فرات و نیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو نفْس را از بندِ هیچ و پوچ ها آزاد کن در وجودت باورِ رزمندگی ایجاد کن باورِ دشمن-ستیزی را بیا فریاد کن پس را؛ را یاد کن تا مقامش را کُنی تجلیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو هر چه باطل؛ بیشتر شرّ و حماقت میکند از فلسطین بیشتر ایران حمایت میکند محضِ این کفتارِ صهیون که جنایت میکند- غرّش ِ یک وعدهٔ صادق کفایت میکند پابه پایِ فاتح و سجّیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو لحظهٔ فتح الفتوح است و مشخص میشویم عاقبت آسوده از این قوم ِ نارَس میشویم شاهدِ مرگِ نتانیاهویِ ناکَس میشویم زائر هر سالهٔ بیت المقدس میشویم دولت حق میشود تشکیل! یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو میرویم و بر شهادتنامه امضا میرسد إذن، از فرماندهٔ کلّ قوا؛ تا میرسد و دارد نوبتِ ما میرسد این نبرد آخر به ویرانیِ حیفا میرسد تا سپاهِ حق شود تکمیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو منجی عالم می آید! میشود وقتِ قیام کعبه گفته منتظر باشید! می آید امام میرسد مولایمان با ذوالفقارِ انتقام هست بی تردید، کارِ ظالمان، دیگر تمام گشته در امرِ فرج تعجیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو!
🍃🌺 به شادباش ولادت دو امامزادهٔ عشق و دید عالَم عاقبت این لحظهٔ دلخواه را حضرتِ خورشید در آغوش دارد ماه را ماهِ گندمگون! که پیدا کرده امشب نُه فلَک از میانِ عرش؛ سمتِ چشم هایش راه را ضامن آهو گرفته حاجت و بابا شده... از دلِ هر کس که غم دارد؛ گرفته آه را آمده "بخشنده" و خیلِ ملائک با شعف با خبر کردند هر چه عاصیِ گمراه را آنکه شد وردِ لبش هر لحظه ذکرِ "یاجواد(ع)" میدهد تشخیص در بیراهه؛ راه از چاه را کاش بودیم و تمام ِ روز بوسه میزدیم دستهای مهربانِ از کرَم آگاه را حضرتِ إبنُ الرئوف است و ببین حتی چقدر راه داده سائلِ از عشق؛ ناآگاه را بد ضرر کرده ست آنکه در گدایی از جواد(ع) با خودش آورده امشب حاجتی کوتاه را آنچنان بخشیده بیش از حد که در وصفش مدام- حاتم طایی گرفته ذکرِ "ایوالله" را تا شوَد حاجتروا خیلِ گدا در کاظمین با همین نیّت بنا کرده زیارتگاه را در کنارش امشب آمد حضرتِ حیدر نسب دومین مولودِ زیبایِ دهِ ماهِ رجب آنکه در گهواره می‌بینی علیِ اصغر(ع) است باب حاجات است! در مشکل گشایی محشر است یک‌ نخ از قنداقه اش صدها گره را باز کرد خنده هایش التیام ِ قلبهایِ مضطر است پُر شد از خیلِ ملائک دورِ نوزادِ رباب(س) "قُل هوَالله أحد" ذکرِ مدام ِ مادر است گونه هایش را به آرامی نوازش میکند شوق در چشم ِ حسین بن علی(ع) شعله ور است جایِ لالایی اذان میخوانَد و می بوسَدَش لحظه هایی که در آغوش ِ علیِ اکبر(ع) است خوش نسَب، دارالشفا، به به! مدارِج را ببین... روی دستان پدر؛ باب الحوائج را ببین!
🍃🌺 به شادباش ولادتِ پُر سرورِ شهزادهٔ کربلا 🌺🍃 آن جوانی که مرامش وامدارِ حیدر است نام زیبا و دل-آرایش علیِ اکبر(ع) است هست تاثیرِ نگاهِ ِ نافذش آنقدر که من شدم مجنونش و لیلا برایش مادر است صورت و سیرت محمد(ص)،خصلت و کسوَت علی(ع) خَلقاً و خٌلقاً شبیه حضرت پیغمبر(ص) است خاک می آید به وجد و گل جوانه میزند صوت گلبانگ اذانش بسکه ناب و محشر است بر علی-اکبر(ع) هزار "ألله اکبر" که چنین آسمان افتاده بر پایش؛ برایش منبر است شد پدر؛ آقا و سالارِ جوانانِ بهشت بر جوانانِ بنی هاشم ولی؛ او سرور است هست در ذاتِ خدا ممسوس و آغشته به عشق در ولایت محوری و حق-شناسی برتر است جانِ بابا بسته بر جانش، شده آرامشَش... با حسین بن علی(ع) یک روح؛ در دو پیکر است از عمو عباسِ(ع)خود فنّ نبرد آموخته اینکه میبینی اگر جنگاور و نام آور است ضربِ شصتش از تنومندیِ دشمن؛ جان گرفت سبکِ رزمش بینهایت مثلِ فتحِ خیبر است بر ضریحی که به دورش گشته غبطه میخورم پایبوس ِ حضرتِ شهزاده چیزِ دیگر است جایِ جنّت قسمتم باشد الهی کربلا چونکه پایین-پایِ شش گوشه؛ بهشتِ نوکر است!
🍃🌺 نذر میلاد با سعادت بقیة الله الاعظم 🌺🍃 از آن روزی که با عشقت گره خورده ست دنیایم تو را حس میکنم در تار و پودِ روز و شبهایم به عشقِ دیدنت هر هفته صبحِ جمعه ها خوانده "بِنَفسي أنتْ" را در ندبه ها نذرِ تو؛ بابایم تمام آرزویت هست برگردم از آن راهی- که رفتم اشتباه و رفت حالِ خوب و زیبایم بلایِ غیبتَت تقصیرِ عصیان هایِ من بوده به دستت میزدم بوسه؛ نمی لغزید اگر پایم اگر غیر از تو را با جان و دل؛ بیرون کنم از دل یقیناً گوشه ای از خیمه گاهت میشود جایَم منِ آلوده را آسوده کن از نفْس ِ شیطانی نگاهم کن عزیزم که گدایی بی سر و پایم مریضِ لاعلاجَت را دعا کن نیمه ی شعبان شبِ میلادِ تو بسیار محتاجِ مداوایم دو چشمَم را به عشقِ دیدنت بستم به رویِ غیر تو آن عشقِ حلالم هستی و غرقِ تماشایم بیا و عیدی ام را با دعای خیر تزئین کن دعایی که زنَد امضایِ قطعی بر تقاضایم بدان مثلِ شهیدان عاقبت دل میبرم از تو فدایت میشوم! یکروز به چشم ِ تو می آیم!
🍃🌺 به عشق نیمهٔ شعبان؛ نذر میلادِ پُر برکتِ 🌺🍃 رسیده نیمهٔ شعبان و بازم تموم شهر و کردن ریسه بندون شده میلادت و با خونِوادم به عشقِ تو زدم از خونه بیرون گرفتن توو خیابون جشن امّا ندارم به جهانِ بی تو مِیْلی پریشونم! نشسته توو چشام، اشک... بدون تو هوا دلگیره خیلی شدم خیره! چه حسّ خوبی داره گمونم با نوکِ بالِ فرشته با خطّ و نقش ِ آبی و طلایی رو پرچم ذکرِ "یا مهدی(عج)" نوشته برام "خیر" و همیشه خواستی-امّا نفهمیدم! دلم دنبالِ "شر" رفت خودت که شاهدی پایِ جهالت جَوونی و همه-عمرم هدر رفت زبونم سرکش و بی بند و باره اسیرم کرده حرفایِ اضافه م چقد زخم زبون و لغو و غیبت... من از دستِ خودم خیلی کلافه م یه روزایی خصوصا عصرِ جمعه با هر کی جز خودت کمرنگ میشم میرم کز میکنم ساکت! یه گوشه شبایی که برات دلتنگ میشم پشیمونم پشیمونم پشیمون نگو دیر اومدی! هر چند دیره ازش بیزارم و بد ضربه خوردم نذار "دنیا" تو رو از من بگیره یِوقت از من نگاهاتو نگیری آخه من هیچکی و جز تو ندارم لبالب میشه از عشقت وجودم... به قران! هر چی اسمت رو میارم الهی قسمتم باشه شهادت بشم پرپر الهی در حضورت تموم ِ خونواده م! هر چی دارم به قربونِ تو و صبحِ ظهورت ببین آوردم اونا رو با حاجت برآورده کن آقاجون دعام و الهی که فداییِ تو باشن ببین نذر تو کردم بچه هام و خرابش کردم و حالم خرابه خودم رو باید از اوّل بسازم بشه تا شاملِ حالم نگاهت نشستم قاطیِ خوبات-بازم تا که امضا بشه برگِ ظهورت همین دیشب واست احیا گرفتم قسم دادم خدا رو...بین گریه- سراغ از مادرت زهرا(س) گرفتم بیا و انتقامش رو علَم کن که از داغش پُر از سوز و گدازم تموم دلخوشیم اینه میای و کنارِ تو حرم واسش میسازم!