eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
6.4هزار دنبال‌کننده
575 عکس
172 ویدیو
841 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشق کوچک ترین کوره دهاتِ مشهدم کیش مال دیگران! عمریست ماتِ مشهدم یک حرم دارد طلا، آیینه باران، غرقِ نور تا قیامت محو موصوف و صفات مشهدم بیقرار روضه خوانی های صحن کوثر و عاشق جشن و سرور و سور و ساتِ مشهدم کاملا زائر مدار است و کرَم خیز است و من؛ سالیانی هست محوِ خُلقیات مشهدم حسرت پابوس دارم ای اجل مهلت بده جرعه جرعه تشنهٔ آب فرات مشهدم شخص ِ میکاییل بی منّت تبرّک برده است بارها از زعفران و از نبات مشهدم صبح جمعه، غرقِ «ندبه» کنج صحن انقلاب عصر جمعه عاشقِ بغضِ «سمات» مشهدم از کجا باید بگیرم؟! کربلایم پیشکش ... چند وقتی هست که گیرِ برات مشهدم! @madahan2
السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام هشتمین نورِ خدا برجِ ولایت السلام السلام ای جلوه ی وَ الطُورِ سِنین السلام آیه های روشنِ طاها و یاسین السلام السلام ای ماهِ تابان کوکبِ اقبال ما آن طلوعِ آستانت قبله ی آمالِ ما بر مشامم می رسد هر لحظه بوی مشهدت جان به قربانِ تو و صحن و سرا وُ مرقدت زنده ایم از برکتِ مِهر و ولایت یا رضا چشمِ ما روشن از آن گنبد طلایت یا رضا در بغل گیریم ضریحِ با صفایت یا رضا یک زیارت سهمِ ما پایینِ پایت یا رضا فخرِ ما این بس تو باشی سید و مولای ما برکتِ دنیای ما وُ شافیِ عقبای ما ای امام نور و رحمت منبعِ فیضِ خدا گلشنِ مِهر و محبت مظهرِ جود و سخا تو به امرِ حق شدی راهی بسوی خاکِ طوس مقدمت بر چشمِ ما ای حضرتِ شمس الشموس اقتدار کشورِ ایران همه از نامِ توست روزیِ ایرانیان از سفره ی انعامِ توست گر چه گشته دارِ غربت منزل و ماوای تو شد ولی در قلبِ هر جان حقیقت جای تو! @madahan2
درد های ما در ِ این خانه درمان می شود چون که درد شمع باپروانه درمان می شود مرهم دلسردی ما شانه های گرم توست حال هر آشفته ای با شانه درمان می شود نیست در مسجد نشستن التیام درد ما چون خماری گوشه ی میخانه درمان می شود تازه فهمیدیم در ویران نشینی حکمتی ست ساکن ویرانه در ویرانه درمان می شود گریه مثل شمع در خلوت به درد ما نخورد درد ما بانعره ی مستانه درمان می شود ننگ برما ! چون تورا داریم ، اما درد ما زیر بار منت بیگانه درمان می شود هرچه دنیا در دل دیوانه ی ما غم گذاشت با کمی از آب سقاخانه درمان می شود هر دل زخمی دخیل پنجره فولاد توست چون کبوتر در میان لانه درمان می شود @madahan2
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است دیده‌ها پر گهر و سینه پر از غم شده است آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال! خون دل خوردن خورشید، مسلّم شده است آخر ای ماه سفر کرده که سی روزه شدی رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است عرشیان، منتظر واقعه‌ای جان‌سوزند چشم قدسی نفسان، چشمهٔ زمزم شده است شب تودیع پیمبر، شهدا می‌گفتند: آه از این صبح قیامت، که مجسم شده است تا که بر چیده شد از روی زمین سایهٔ وحی آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است مجتبی گلشنی از لاله به لب، کرد وداع داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود لاله، دلتنگ‌تر از حجلهٔ ماتم شده است میهمانی، که خراسان شد از او باغ بهشت میزبان غم او عیسی مریم شده است از همان روز، که زد سکّه به نامش در طوس شب، پی کشتن خورشید مصمم شده است تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول زهر در ساغر انگور فراهم شده است راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است پایتخت دل صاحب‌نظران است این‌جا مشهد انگشت‌نمای همه عالم شده است گر چه بسیار خطا دیده‌ای از ما، اما سایهٔ مهر تو، کی از سرِ ما کم شده است؟ گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس! باز پیوند من و عشق تو محکم شده است...
درد های ما در ِ این خانه درمان می شود چون که درد شمع باپروانه درمان می شود مرهم دلسردی ما شانه های گرم توست حال هر آشفته ای با شانه درمان می شود نیست در مسجد نشستن التیام درد ما چون خماری گوشه ی میخانه درمان می شود تازه فهمیدیم در ویران نشینی حکمتی ست ساکن ویرانه در ویرانه درمان می شود گریه مثل شمع در خلوت به درد ما نخورد درد ما بانعره ی مستانه درمان می شود ننگ برما ! چون تورا داریم ، اما درد ما زیر بار منت بیگانه درمان می شود هرچه دنیا در دل دیوانه ی ما غم گذاشت با کمی از آب سقاخانه درمان می شود هر دل زخمی دخیل پنجره فولاد توست چون کبوتر در میان لانه درمان می شود
نه فقط سحر میام حرم  زیارت بکنم اومدم امام رضا تا که شکایت بکنم وقتی گریه می‌کنم حالم‌و بهتر می‌کنه کی بجز امام رضا حرفم‌و  باور می‌کنه اومدم تا بخودم لطفشو حالی بکنم اومدم دِقّ‌و دلیم و اینجا خالی بکنم از خودم شاکی‌ام  از کسی عزیزم گله نیست اومدم بازم  بگی تا به خدا فاصله نیست بارِ بُنجول و کسی نمی‌خره  بجز شما تا خدا مارو کسی نمی‌بره بجز شما  اومدم گریه کنم یکم خجالت بکشم به ضریحت دلم‌و وقت زیارت بکشم اومدم تا خودم و پیش تو پیدا بکنم بَسَمه بزار که توبه از قدیما بکنم یکاری کن که نگن با عادتای سابقه عوضم کن که بگن مثل شهیدا عاشقه اومدم ببینی مثل دل من مریضی نیس من بگم مریضم و توهم بگی که چیزی نیس یه قراری بزارم با تو و زیرش نزنم دلِ من کبوتره نزار که تیرش بزنم اونیکه امام‌رضا می‌خواد از این لحظه بشم با خدا آشتی کنم اهل ابوحمزه بشم شما رو نرجونم دورِ خطا خط بکشم آره  موقع گناه از تو خجالت بکشم بشینم برا خودم یه قدری روضه بخونم نه بِرنجم از کسی نه هیشکی و برنجونم حیفه "آقاجون بده"اغلب حاجات منه این شبا" آقا بگیر "حرف مناجات منه هرچی دارم زودی پیشت  به امانت  بزارم به حسابم برسم تا سر راحت بزارم شما گفتید از ما نیس اونکه محاسبه نداشت حال خوبش میره زود هرکه  مراقبه نداشت* اومدم نه مثل سابق توی خاطر بمونم اومدم جایی نرم همیشه زائر بمونم اونیکه آقا می‌خواد آره خدایی شدنه بهتر از زیارتش امام‌رضایی شدنه الإمامُ الكاظمُ عليه السلام : لَيس مِنّا مَن لَم يُحاسِبْ نَفْسَهُ في كُلِّ يَومٍ ، فإنْ عَمِلَ خَيرا اسْتَزادَ اللّه َ مِنهُ وحَمِدَ اللّه َ علَيهِ ، وإنْ عَمِلَ شَيئا شَرّا اسْتَغْفَرَ اللّه َ وتابَ إلَيهِ.
از یاد میرود غم من در کنار تو دارم قرار تا که شدم بی قرار تو از راه دور بردن نام تو هم شفاست حتی مسیح کرده تعجب ز کار تو زنگار میبرد به خدا از قلوبِ ما تا میوزد ز طوس ، نسیمِ بهارِ تو آری بهشت گرد و غباری ز صحن توست طعنه زده به جنت الاعلی مزار تو اهل بهشت از غم و رنج اند دور لیک... از غم رهاست هر که بود هم جوار تو ایمن ز هر بلاست کسی که نشسته است... عمری به زیر چتر تو و سایه سار تو (یونس) که غیر لطف ندیده است از تو چیز با افتخار جان‌ کُنَد آقا نثار تو
باز با یادِ تو از غم شدم آزاد... سلام میزنم عشق تو را یکسره فریاد؛ سلام شد علی(ع) نام تو و ضامن آهو لقَبت صد و ده بار به تو؛ حضرتِ صیاد؛ سلام از همانجا به منِ خسته محبت داری از همینجا به تو از جانبِ من باد؛ سلام کرد از مشرقِ ایوانِ تو خورشید طلوع سورهٔ شمس به گلدستهٔ تو داد؛ سلام ماه بر پیچ و خم پرچم ِ تو بست دخیل داد بر محضرت از صحن گوهرشاد؛ سلام ابر زائر شد و بالایِ سرِ گنبدِ تو قطره قطره قطره از لبش افتاد؛ سلام آمدم خانهٔ تو...از همه جا رانده شدم خانه ام شد حرَمت! خانه ات آباد!..سلام میشود حالِ دلم خوش! برسد بر گوشم- -با صدایت اگر از پنجره فولاد: سلام دست بر سینه رسیدم که گدایت باشم یا معین الضعفا، دست مریزاد...سلام!
آی سلطان باوفای قدیم باز کن در روی گدای قدیم نوکر رو سیه که رو سیه است... آن رضا هم، همان رضای قدیم خوب بودم ولی عوض شده ام آمده عبدِ باحیای قدیم جای من را نداده ای به کسی که نشستم دوباره جای قدیم اصلاً انگار قوم و خویش همیم بیشتر شد برو بیای قدیم شهدا! جای تان حرم، خالی دل من لک زده برای قدیم گریه در صحن کهنه می کردیم چه شد آن جمع باصفای قدیم من ضرر کردم و عقب ماندم ... از رفیقان بی ریای قدیم به علی خسته ام، نجف برسان برسان یاعلی قُوای قدیم ای که جدّت قدیم الاحسان است گریه کردی ز روضه های قدیم تشنه بودی به خویش پیچیدی جسم تو سوخت از دمای قدیم زهر خوردی، لگد نخوردی تو از رفیقان آشنای قدیم قد خمیده حسین را کشتند با عصای نو و عصای قدیم شمر، بالاسر حسینت داشت... کینه ی تازه ای جدای قدیم زد به گردن دوازده ضربه که نشد آن قفا قفای قدیم