eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
14.2هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج امیر کرمانشاهی7.mp3
زمان: حجم: 5.8M
‍ . |⇦•هزار و چهارصد ساله .. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده محرم۱۴۰۱ به نفس حاج امیر کرمانشاهی ●━━━━━━─────── هزار و چهارصد ساله که پرچم تو در فرازه کوچه به کوچه تو این کشور درِ حسینیه ها بازه روضه نباشه که بدبختیم گریه نباشه که می‌میریم ما مربلامون رو از دست خودِ امام رضا میگیریم من این علَما رو کتیبه ها رو از ته ته قلبم دوست دارم پیرهن سیارو من محرمارو از ته ته قلبم دوست دارم حسین .. نکنه این روضه، روضه‌‌ی آخرم باشه میشه گریه‌ی بعدی، گریه‌ی تو حرم باشه بگو باشه .. حسین .. نگران کارای موکب اربعینم حسین .. نکنه محرمای بعدی رو نبینم «حسین .. عزیزِ دلم ..» آقا .. نبردیم حرم .. نبردیم حرم .. نبردیم حرم .. حسین .. نکنه این روضه، روضه‌‌ی آخرم باشه میشه گریه‌ی بعدی، گریه‌ی تو حرم باشه بگو باشه .. «حسین .. عزیزِ دلم ..» ــــــــــــــــــ .
. |⇦• و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژه شب جمعه کربلایی سیدمهدی حسینی ●━━━━━━─────── خواب می بینم که شب جمعه با سینه زنها حرمت عازمم اصلاً دارم دیگه دق میکنم من این روزا کربلا لازمم جانِ زینب طاقتم سر شده حال و روزم خیلی بدتر شده خیلی وقتِ دلِ من تنگ اون پایین پایِ علی اکبر شده باور کن نمی تونم دیگه مثل این چند ماهه از حرم دور باشم دنیا رو من به هم میریزم برای پا بوست اگه مجبور باشم ای داد از اون لحظۀ آخرت از زخم های بدن بی سرت از اشک هایِ خواهرت رو تل از فریادُ نالۀ مادرت آقای من! ای شه بی کفن... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
‍ . |⇦•اگر چه نوکری نکردم... و توسل به امیرالمومنین علیه السلام به نَفسِ کربلایی سیدمهدی حسینی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اگر چه نوکری نکردم هوایِ کربلاتُ کردم یه بار دیگه بگو بیامُ دوباره دورِ تو بگردم از این زمونه سیر شدم یه برات امضاء کن حالا که سر به زیر شدم یه برات امضاء کن تو روضه ی تو پیر شدم یه برات امضاء کن تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ هر کی کربلا نره ناکامِ حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ ای آقا.... *شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت... آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش... دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد.... کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...* خاک به سَرِ من از غم حسین شکست کَمَرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من مادرش صدا می زد:پسرِ من تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من نا نداشت،سقا نداشت برایِ دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت،سامون نداشت طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین..... ــــــــــــــــــ .👇
. |⇦•قوریان دوداخلاروا... به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── *میگن: وقتی یونس در بطن ماهی گرفتار شده بود، اینقده ناله زد نجات براش مهیا نشد، لذا جبرییل و فرشته ی حاملِ پیام بر او نازل شد وقتی ذکر یونسیه رو به او تعلیم دادن"لا اِله اِلا اَنت سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ"ذکر رو که گفت، گفت حالا شد، بخشیده شدم؟گفت نه هنوز، چیکار باید کنم؟ فرمود: یونس من روضه میخونم شروع کرد روضه ی سیدالشهدا رو خوندن «أسماءُ الخَمسِه» تا رسید به نام ابی عبدالله... گفت: آدم برای حسین گریه کرده، نوح گریه کرده، ابراهیم گریه کرده، همه گریه کردن، برای چی گریه کردن حالا؟ برا اون لحظه ای که تو گودال افتاده بود گریه کردن؟ نه! برای اینکه موقع جون دادن چشماش به خیمه ها بود گریه کردن؟نه! برای اینکه غریب بود گریه کردن؟نه! مادرشم چهارده قرنه تا میاد پایین پا شب جمعه همین روضه رو میخونه و همه ی کائنات گریه میکنن، اون روضه، روضه ی عطش حسینه...* قوریان دوداخلاروا ننه نون قربان او اخان گوزلروه ننون قربان اجور دیلیوی دولاندیرما اغوزدا ننون قربان او بی رمق باخیشوا ننون قربان * بله حالدان گتمیشدی ابی عبدالله حُرم‌ِنفس حسین‌بیردن بیلمیرم نیندیلر بله دیسکیندی، اله بیر دوباره جان گییتدی بدنینه، اله بیر دوباره نیرو غییتدی حسینین اعضاسینه، او یرینن دورامیان آقام، او یرینن ترپنمین آقام بیردن گوردولر دورور ایاق اوسته ها بیلیسن نه لر اشدیب حسین گوردی لشکر گلیرایاخلارینین سسی گلیر، اتلار گلیر، آقام دییر الان گلیله منی شهید الییله اوزون توپراق اوسته دی بیردن گوردی یوخ آتلار گودینی رد الدیلر،اله گودینی رد اله ماخبیلدی آتلار هارا گدیلر، بیردن گوردولر حسین یردن باشین گوزوییر یا شیعة ابی سفیان من هله دیریم نامردیلر مسلمان دیوروز قبول، مگر عرب دویوروز؟ منیم جانیمی آل گتمیین خیمه لره. ازون گوندردی نهر علقم سمتینه عباس دور ایاقه.علی اکبر دور ایاقه دورون بولار گدیللر خیمه لره .. توکولدولر خیمه لره وای ابالفضل اویان..* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. ‌‌‌مدح و مناجات _ 💠💠 اللهم انی اسئلکَ بحَقّ المولود فی هذا الیوم ... *قبل از اینکه به دنیا بیاد زمین و آسمان و اهلش براش گریه کردن اون روز فطرس پناه برد به گهواره امروز ما از همین جا به قبرش پناه می بریم ...* گناه،پشتِ گناهُ و گناه ، پشت گناه چه توبه ای؟!که فقط هست آه،پشت گناه جوانی است زمانِ رسیدنِ به خدا جوانی ام همه اش شد تباه،پشت گناه رجب گذشت یکی هم به داد من برسد2 چرا که نیست دلم رو به راه ، پشت گناه رسید سوی من آقا و رفت از دستم دوباره روزی دیدار ماه،پشت گناه حکایتی است پر از دردِ خنده،عاشقی ام دو چشم خیسِ نشسته به راه پشت گناه دلیل دارد اگر سر به زیرو غمگینم به پیش یار شدم رو سیاه،پشت گناه گناهِ هیچ کسی نیست،با خودم قهرم همیشه رفته سر من کلاه،پشت گناه چقدر گفتمت ای دل بروبه کرب و بلا حرم نرفته شدی بی پناه پشت گناه قلمم رابده در جامْ مُركّب بزنم به هواي سرِ گيسو به دلِ شب بزنم آنقَدَر كاسه چشمم شده آلوده مِی كه محال است به پيمانه دگر،لب بزنم پَرِ فُطرس به پَرَمْ خورده هوايي شده ام سَرِ سجاده نشستم كه دمْ از ربّ بزنم من گدا هستم و زهرا و علی خواسته اند حلقه را بر درِ اين خانه مُرتب بزنم مثل مستی كه فقط عاشقِ ساغر زدن است بندگی كردنِ من در گِرُوِ در زدن است دَرِ اين خانه فقط سوخته پر می آيد دَرِ اين خانه گدا وقت سحر مي آيد به سر و رويِ غلامانْ بِنِشين دقت كن هر كسي آمده زيبا به نظر می آيد رو سياه آمده اينجا و به او گفته شده آخرش نوكر خوبی زتو در می آيد هركسی عبدحسين است نه ازروی صراط روز محشر كه شد از زيرِ گذر مي آيد نامه ی ما همه از قبلْ ، نگارش شده است هر كسی نوكر آقاست سفارش شده است كاش می شد بشوم مَحْرَمِ اربابْ،حساب سگ اين خانه شوم آدمِ اربابْ،حساب اين همه مُرده كجا و دَمِ عيسايِ مسيح مي كند آن همه را يك دمِ اربابْ،حساب قَدرِ بالِ مگسی اشك رساندند و سپس باز كرديم به رويِ كَمِ اربابْ،حساب *روایت داریم قیامت یه عده خوبان حسرت میخورن چرا بیشتر برا ابی عبدالله گریه نکردم* می كِشند از همه ی خَلْق حساب اما بعد می كند روز جزا با همه اربابْ ، حساب تا قيامت همه جا د‌ُوْرُ و برِ فاطمه ايم چون نظر كرده شخصِ پسرِ فاطمه ايم نيست بيچاره و رسواتر از اين بَردِه كسی نيست غافل به خدا يارِ من از دردِ كسی قبلِ هجران همه ش وصل به من داده شده قبل ازاينكه اينكه برسد درد،دوا كرده كسی آخر نامه ی عشاق مرا جا بدهيد به اميرم بنويسيد:سر آورده كسی ... آخر عشقِ حسين اولِ ديوانگي اَست كه نديده است درافلاك از اين پرده كسی شورِمان در وسطِ حلقه هيأت بالاست پرچمِ سينه زنش روز قيامت بالاست رو زدم گر به كسي روي مرا زد به زمين پَرِ من سوخت وخوردم همه جابدبه زمين گرد و خاكِ حرمش را بِكُنم با چه عوض؟ با بهشتی كه نوشتند می ارزد به زمين خوردنِ گندمِ ممنوعه به ما خِيْر رسانْد با سرش عاشق ديوانه اش آمد به زمين *اول عاشق حسین آدم ابوالبشر بود،همه نوشتن،سیصد سال گریه کردن از خوف خدا ،یه چند لحظه برا حسین گریه کرد رفت* مي شود زير و زِبَر مثل جهنمْ ، دنيا اگر اين كرب و بلا نيز نباشد به زمين مي شوم زائر ارباب كمن زار الله هر كه دارد هوس كرب و بلا بسم الله ... جای اين اشك فقط كوثر و زمزم بخريد شادی هردو جهان چيست؟فقط غم بخريد بِنِشنيد سرِ جاده بگوييد آقا ... همه را مثل گداهای خود از دَم بخريد رفت سرمايه من ، بارِ من آفت زده است مثل هر بار ، كمی بار مرا هم بخريد سَرِ اين سفره مرا يك شبه مهمان كنيد سَرِ اين سفره مرا قبْلِ مُحرّم بخريد گره رويِ گره دارم به خدا محتاجم به هوای حرمِ كرب و بلا محتاجم بر سرِ شاهْ دگر شورِ مِنا افتاده كاروان در گذر حادثه ها افتاده اثر ناله ی زهرا همه جا پيچيده آشِ نذريِّ حسين است چه جا افتاده چرخِ عُمرِ علی اصغر كه نچرخيده هنوز مي شود گفت كه حالا به صدا افتاده وسطِ خيمه ، زنی تا به سحر بيدار است اين رباب است كه ديگر به دعا افتاده شده آيينه دِقِّ دِلِ اربابْ،رُباب می شود بی علی اصغر به خدا آبْ ، رُباب *قنداقه شو به دست پیغمبر دادن،بابا فقط یه نفر اینطوری بود،همه ائمه و دیگر اهل بیت وقتی قنداقه رو میدادن یا پیشانی رو میبوسیدن یا صورتو فقط وقتی ابی عبدالله رو دیدن پیغمبر داره گلوشو میبوسه ... پیغمبر بوسید گلو،امیرالمومنین،زهرا و حسن،همه بوسیدن تا بوسه ی آخر که زینب بوسید لذا هرکاری کرد قاتل سر جدا نشد،بوسه ها تاثیر گذاشت، ولی امام رضا فرمود حالا که سر از جلو بریده نشد از قفا سر از بدن جدا ... .
. |⇦بیا نگارِ آشنا .. • و توسل به عقیلۀ بنی هاشم سلام الله علیها و علیه السلام _ سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بیا نگارِ آشنا ، شبِ غمم سحر نما مرا به نوکریِ خود ، شَها تو مفتخر نما ای گلِ وفا حسین .. معدنِ سخا حسین میکشی مرا حسین .. قربونت برم که نه غسلت دادن نه کفنت کردن .. قربونت برم که دهاتیا اومدن بدنتُ خاک کردن .. یه آدم مهمی باشه، پادشاه باشه، امام عالم و همه کارۀ عالم باشه، همیجور بدنشُ رها کنن برن سخته .. ای حسین .. با دست و پا زدن نفست وا نمیشود بگذار نیزه را زِ دهانت درآورم .. ــــــــــــــــــــــــ منم زینبی که، غریبیتو دیدم توی نصف روز از، زمونه بریدم تو میدونی داداش که من چی کشیدم یه جوری به دورِ حرم میدویدم تموم امیدم یهو نامید شد که بادِ مخالف وزید و شدید شد تو گرد و غبارا تنت ناپدید شد موهامُ می‌بینی، یه روزه سفید شد .. که دیدم به دورت عدو حلقه بسته یکیشون با چکمه رو سینه‌ات نشسته دیدم قاتلت رو که خنجر به دسته صدا میزدی با دهانِ شکسته هنوزم می‌تونم بگم رو به روتم می‌دونی هنوزم به فکر گلوتم من آتشفشانم نه کوه سکوتم خودم گریه دارم، خودم روضه‌گوتم همون روضه‌ای که، گلوتو بریدن با سر نیزه هاشون، تورو میکشیدن منو مادرت رو، گمونم ندیدن که با مرکباشون، به روت میدویدن صدای رقیه‌ست که توو ازدهامه داره میگه ای زجر، بزن از خدامه حسین .... همچین که شبانه اومدن در خونۀ امام صادق (ع) نانجیب اجازه نداد آقا عبا رو دوش بندازه؛ عمامه رو سر بگذاره. آقا رو با سر و پایِ برهنه بردند .. یه جمله‌ای امام صادق به اون ملعون توو کاخش فرموده این بود: « اگه از این به بعد خواستی کسیُ دنبالِ من بفرستی تو رو خدا ابن ربیع و نفرست. این خیلی توهین می‌کنه.» آقا رو برگردوندن خونه. تا چند روزی آقا گریه میکرد. اصحاب می‌اومدند؛ شاگردای حضرت سوال کردند« آقا! خوب الحمدالله حالا که چیزی نشد. خدا رو شکر شما رو آزاد کردندّ چرا گریه میکنید انقدر؟!» آقا فرمودند «وقتی خونه‌م رو آتیش زدند؛ دیدن زن و بچه‌م مستاصل اند. هی این حجره به اون حجره می‌دوند. نگران زن و بچه‌م بودم؛ یاد عمه‌م زینب افتادم .. اون لحظه‌ای که خیمه‌های حسین(ع) و آتیش زدند. راوی میگه« دیدم دومن یکی از این بچه‌ها آتیش گرفته ..» 👇
حاج امیر عباسی4_6035138128505734525.mp3
زمان: حجم: 6.58M
. ‍ ذکر توسل ویژۀ شبِ جمعه و ایام محرم به نفسِ حاج امیر عباسی ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ حسین جان ای آبرویِ دو عالم نگین سلیمان به حلقۀ خاتم ... *یه نگاه به اون بدن پاره پاره کرد صدا زد داداش :* خداحافظ ای برادر زینب ... ای کربلا دلم برات تنگ شده ... شبایِ جمعه گودال چه خبره ... یه مادری صدا میزنه بُنّی .. پسرم شنیدم آبت ندادن مادر ... خداحافظ ای برادر زینب ... به خون غلطان در برابرِ زینب ... *اول صدا زد باورم نمیشه تو داداشِ منی ... اما یه وقت لحنِ بی بی عوض شد ... شبِ زیارتیِ ابی عبدالله ... یعنی میشه براتِ کربلامونو امضا کنن .. حسینِ من ؛ یادته میرفتیم زیارتِ قبرِ مادر ... تو یه طرف .. داداشم حسن یه طرف ... نکنه سایۀ زینبُ نامحرم ببینه ... یادته ؟ ... اما داداش پاشو ببین دورِ زینبُ نامحرما گرفتن ...* مَحرم زینب ، ببین نامحرمان گرده منن من به صورت میزنم اینها همه کف میزنن حسین .... وای ..... *صدا زد داداش اگه اختیار دستِ زینب بود تا دم جان دادن کنارِ بدنت میموندم ... اما پاشو ببین با تازیانه دارن منو از بدنت جدا می کنن ....* ای حسین 🎤
حاج امیر عباسی4_6035138128505734525.mp3
زمان: حجم: 6.58M
. ‍ ذکر توسل ویژۀ شبِ جمعه و ایام محرم به نفسِ حاج امیر عباسی ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ حسین جان ای آبرویِ دو عالم نگین سلیمان به حلقۀ خاتم ... *یه نگاه به اون بدن پاره پاره کرد صدا زد داداش :* خداحافظ ای برادر زینب ... ای کربلا دلم برات تنگ شده ... شبایِ جمعه گودال چه خبره ... یه مادری صدا میزنه بُنّی .. پسرم شنیدم آبت ندادن مادر ... خداحافظ ای برادر زینب ... به خون غلطان در برابرِ زینب ... *اول صدا زد باورم نمیشه تو داداشِ منی ... اما یه وقت لحنِ بی بی عوض شد ... شبِ زیارتیِ ابی عبدالله ... یعنی میشه براتِ کربلامونو امضا کنن .. حسینِ من ؛ یادته میرفتیم زیارتِ قبرِ مادر ... تو یه طرف .. داداشم حسن یه طرف ... نکنه سایۀ زینبُ نامحرم ببینه ... یادته ؟ ... اما داداش پاشو ببین دورِ زینبُ نامحرما گرفتن ...* مَحرم زینب ، ببین نامحرمان گرده منن من به صورت میزنم اینها همه کف میزنن حسین .... وای ..... *صدا زد داداش اگه اختیار دستِ زینب بود تا دم جان دادن کنارِ بدنت میموندم ... اما پاشو ببین با تازیانه دارن منو از بدنت جدا می کنن ....* ای حسین 🎤
. |⇦• و توسل جانسوز ویژه شب جمعه و شبهای محرم با نوایِ کربلایی سیدمهدی حسینی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اگر چه نوکری نکردم هوایِ کربلاتُ کردم یه بار دیگه بگو بیامُ دوباره دورِ تو بگردم از این زمونه سیر شدم یه برات امضاء کن حالا که سر به زیر شدم یه برات امضاء کن تو روضه ی تو پیر شدم یه برات امضاء کن تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ هر کی کربلا نره ناکامِ حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ ای آقا.... *شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت... آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش... دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد.... کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...* خاک به سَرِ من از غم حسین شکست کَمَرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من مادرش صدا می زد:پسرِ من تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من نا نداشت،سقا نداشت برایِ دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت،سامون نداشت طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین..... •┄┅══༻○༺══┅┄ 👇
حاج امیر عباسی4_6035138128505734525.mp3
زمان: حجم: 6.58M
. ‍ ذکر توسل ویژۀ شبِ جمعه و ایام محرم به نفسِ حاج امیر عباسی ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ حسین جان ای آبرویِ دو عالم نگین سلیمان به حلقۀ خاتم ... *یه نگاه به اون بدن پاره پاره کرد صدا زد داداش :* خداحافظ ای برادر زینب ... ای کربلا دلم برات تنگ شده ... شبایِ جمعه گودال چه خبره ... یه مادری صدا میزنه بُنّی .. پسرم شنیدم آبت ندادن مادر ... خداحافظ ای برادر زینب ... به خون غلطان در برابرِ زینب ... *اول صدا زد باورم نمیشه تو داداشِ منی ... اما یه وقت لحنِ بی بی عوض شد ... شبِ زیارتیِ ابی عبدالله ... یعنی میشه براتِ کربلامونو امضا کنن .. حسینِ من ؛ یادته میرفتیم زیارتِ قبرِ مادر ... تو یه طرف .. داداشم حسن یه طرف ... نکنه سایۀ زینبُ نامحرم ببینه ... یادته ؟ ... اما داداش پاشو ببین دورِ زینبُ نامحرما گرفتن ...* مَحرم زینب ، ببین نامحرمان گرده منن من به صورت میزنم اینها همه کف میزنن حسین .... وای ..... *صدا زد داداش اگه اختیار دستِ زینب بود تا دم جان دادن کنارِ بدنت میموندم ... اما پاشو ببین با تازیانه دارن منو از بدنت جدا می کنن ....* ای حسین 🎤 .
. به كربلا حجه الاسلام 🎤 حالا كه من، از حرم دورم درمونم صبر ِ، آخه مجبورم یه سلام میدم با حسرت، طرف كربلا آرزو اینه بمیرم محرم كربلا غم كربلا،من و میكشه دلم من فقط، تو حرم خوشه لبیک یا حسین... هر كی یك بار ،كربلا رفته بطلب مارو، آقا هر هفته مگه ما نوكر نبودیم،رزقمون رو بده مگه ما گریه نكردیم،مادرت شاهده گریه میکنم،بیا و ببین مادرت میگه،به ما آفرین لبیک یا حسین... (ساقی دل رو ،بی قرارش كن به حسین مارو،یه سفارش كن)3 سرو كار سینه زنها با ابوفاضل ِ حتی ذکر ارمنی ها،یا ابوفاضل ِ دستای قلم،دستم و بگیر صاحب علم،دستم و بگیر لبیک یا حسین..... * أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى،...سال ها پامنبر بزرگ شدی دیگه...من این جوری معنی میکنم:سلام بر اون آقایی که دهاتیا دفنش کردن...میخوام یه روضه روستایی برات بخونم.گوش بده.پیرمردا که تو جلسه شرف حضور دارن اونا بهتر میدونن که من چی میگم...شماها بعضیاتون بچه شهرید روستا نبودید وقتی رسید کربلا، زمین رو که خریداری کرد،اگه کسی بچه روستا باشه میدونه زمینو بدون آب کسی نمیخره...اجازه بده...اجازه بده...کسی زمینو بدون آب نمیخره،شصت هزار درهم داد کربلا رو بدون آب فرات خرید...میدونید چرا؟! آخه ابی عبدالله یقین داره این آب مهریه مادرش فاطمه هست، کسی که مهریه مادرش رو نمیخره...الله اکبر...بنی اسد هم میدونستن این آب مهریه مادرش زهراست...لذا کسی نگفت آقا چرا زمین رو بدون آب میخری! اما من میگم شاید دیگه باورش نمیشد این نانجیبا از این آب فرات یه جرعه هم بهش ندن...الله اکبر...زهیر میگه:تا رسیدیم به این سرزمین ،من نقل مرحوم مقرم رو میگم،مرکب ابی عبدالله دیگه حرکت نکرد.از من پرسید:زهیر! اسم این سرزمین چیه؟ گفتم:آقا جان به اینجا طف میگن...فرمود:اسم دیگه ای هم داره یا نه؟آقا نام دیگرشم کربلاست...تا نام کربلا رو شنید"فبکی الحسین...اللهم انی اعوذ بک من الکرب والبلاء..."تو نمیذاری من روضه بخونم؟عیبیم نداره...اما محرم اومدی روضه بخونیم...من این جوری میگم:ابی عبدالله از تو گهواره بااین اسم آشنا بود...کامل الزیارات رو ببین.وقتی پیغمبر قرار شد فاطمه شو خبر کنه که جبرئیل خبر داده حسینت رو میکشن خیلی ناراحت شد آخه فاطمه" وَ وَضَعَتْه اُمُهُ کُرْهاً..."آخه فاطمه حسینش رو به سختی حملش میکرد..به سختی به دنیاش آورد...اون قده این بچه میگفت:انا الغریب...حالا مادری که به سختی بچشو به دنیا آورده،شش ماهه به دنیا آورده،حالا پیغمبر باید بهش بگه فاطمه جان حسینت رو میکشن...خیلی برای پیغمبر سخته ولی امر الهیه،اومد به فاطمه بگه...دید فاطمه داره گهوارشو تکون میده،لالایی حسین رو این جوری میگه:کربلا...کربلا...کربلا...کربلا..."مازلت منه کرب و بلا..."یعنی ابی عبدالله از تو گهواره با این نام که ذکر لالاییش باشه بارها و بارها خوابیده و بلند شده...فرمود:"اللهم انی اعوذ بک من الکرب و البلاء"عباس جان خیمه ها رو بر پا کن...وقت گذشته و الا برات میگفتم:فرمود:"هاهنا مسفک دمائنا..."همین جا خون های ما ریخته میشه..."و سبی نسائنا و ذبح اطفالنا..."نوبت رسید به پیاده کردن زینب...بنی هاشم کوچه باز کردند با چه عزت و احترامی عقیله بنی هاشم رو پیاده کردند...آی روزگار...حتی کسی اینجا سایه زینب رو ندیده...تاریخ نوشته تا کربلا احدی قامت زینب رو ندیده بود،چشمی نبود که زینب رو تا کربلا دیده باشه اما بعد کربلا ورق برگشت...یابن الحسن ببخش من رو...دیگه چشمی نبود که ناموس حسین رو ندیده باشه...حسین... .
@babolharam_net/@Maddahionlinمداحی آنلاین - اول بسم الله سلام علیک - سیب سرخی.mp3
زمان: حجم: 2.52M
|⇦•اول بسم‌الله .... و توسل به حضرت علیه السلام اجرا شده محرم به نفس کربلایی حسین سیب سرخی ●━━━━━━─────── اول بسم الله سلامٌ علیک یا اباعبدالله سلامٌ علیک  دو سه خط دردِ دل دارم  یا حبیبی قلبی لدیک دار و ندار قلبم  پرِ دردم  الهی من دورت بگردم  بیا و با دست های گرمت  بگیر تو این دست های سردم دلواپسم همین الانشم من بی کسم امون از اون دمی که توی قبر دیگه بی جونم امیّدمه قدم بذاری رو چشمای من  همه کسم تویی آقای من آرومه جونم یه گوشهٔ نگات برای این گدا بسه  آقا نذار بگن که نوکر تو بی کسه  ممنونم تو بهم اجازه دادی که برات گریونم ای سر و سامونم من دارم رو به حرم سلام میدم می خونم آقا جونم  سلام ای سلطانِ کربلا  سلام ای آقای سرجدا  سلام سلام سلام بر حسین ــــــــــــــــــ