eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ . عمه زینب ببین عموی من شده تنها اسیرِ رنج و درد و محنت ها میون قتلگه شده غوعا گرچه کوچکم، هستم همچو شیر بر من باشد عمو حسین امیر بهر یاریِ پور فاطمه رهایم کن، دستِ مرا مگیر عبداللهم یتیمِ مجتبی۴ عمه زینب غریبیِ عمو شده معنا افتاده بر زمین گل زهرا کرده عمو به قتلگه ماوا جز خدا را صدا نمیکنم خود را از حق جدا نمیکنم گر جان عبدالله فدا شود من عمو را رها نمی‌کنم عبداللهم یتیمِ مجتبی۴ عمه زینب ظلم عدوی دین شده افزون دلم شده از این مصیبت خون آمده بهرِ کشتنش ملعون عمو را کن دشمن دون رها شرمی کن از پیغمبر خدا جای حسینِ فاطمه بیا دستِ من را کن از بدن جدا عبداللهم یتیمِ مجتبی ۴ عمه زینب بنما نگه به اشک و آه او به خیمه ها بوَد نگاه او لبریز خون شد قتلگاه او کشته ی دست.ِ اشقیا شوم از رنج و درد و غم رها شوم باتیرِ حرمله ی بیحیا در آغوش عمو فدا شوم عبداللهم یتیمِ مجتبی ۴ ۱۴۰۰
۱۳ بر لبم شور و نوایش،عمو مظلوم است می کنم جان به فدایش،عمو مظلوم است من یتیم حسن ابن علی ام عبد الله باشدم جای پدر در همه عمر ثار الله می کشم از دل خود بهر عمو ناله و آه شده ام غم مبتلایش،عمو مظلوم است می کنم جان به فدایش،عمو مظلوم است دست من عمه رها کن که عمو تنها شد هلهله از طرف دشمن دون برپا شد قتلگه عمه ز خون عمویم دریا شد بنگر ذکر و دعایش،عمو مظلوم است می کنم جان به فدایش،عمو مظلوم است گوش جان پر شده از ناله و سوز و آهش سنگ خورده به جبین و چهره ی چون ماهش دست من گشته جدا از بدنم در راهش تو بزن عمه صدایش،عمو مظلوم است می کنم جان به فدایش،عمو مظلوم است من که از نسل نبی و حیدر و زهرایم می کنم جان به فدای عموی تنهایم جانفدای عموی خویش در این صحرایم اشک ریزم ز برایش،عمو مظلوم است می کنم جان به فدایش،عمو مظلوم است لشکر ای دشمن دون اوست گل پیغمبر در حیا و شرف و عصمت و همت حیدر گر غریب است بود شافع روز محشر شمر دون کن تو رهایش،عمو مظلوم است می کنم جان به فدایش،عمو مظلوم است من که در بحر ولایت گهر یکتایم آخرین یار وفادار گل زهرایم بهر جان دادن از بهر عمو شیدایم می کنم مدح و ثنایش،عمو مظلوم است می کنم جان به فدایش،عمو مظلوم است من در آغوش عمو می شوم از کینه شهید می روم نزد پیمبر ولی با روی سپید من ندانم که عمو از غم داغم چه کشید می زند عمه صدایش،عمو مظلوم است می کنم جان به فدایش،عمو مظلوم است خون دل در همه دم قوت و غذایم باشد نام زیبای عمو شور و نوایم باشد اندر آغوش عمو بزم عزایم باشد به دلم مهر و ولایش،عمو مظلوم است می کنم جان به فدایش،عمو مظلوم است بین گودال فتاده ولی در حال دعاست یاد اطفال حرم تشنگی آل عباست پر ز خون بدن و پیکر او کرب و بلاست دگر افتاده صدایش،عمو مظلوم است می کنم جان به فدایش،عمو مظلوم است
۱۷ . من یتیم مجتبی عبد الله هستم آخرین فدایی ثار الله هستم عمه ی مظلومه ام آه و واویلا۲ فدایی راه حسینم ای لشکر بر حسن من نور دو عینم ای لشکر عمه ی مظلومه ام آه و واویلا۲ عمه رهایم کن که عمو تنها شد اسیر ظلم و ستم های اعدا شد عمه ی مظلومه ام آه و واویلا۲ عمه ببین از بدنش خون می ریزد نمی تواند دیگر از جا برخیزد عمه ی مظلومه ام آه و واویلا۲ عمه ببین شمر روی سینه نشسته کمر برای قتل عمویم بسته عمه ی مظلومه ام آه و واویلا۲ عمه چرا رنگ از رخسارت پریده شمر بی دین از کمر خنجر کشیده عمه ی مظلومه ام آه و واویلا۲ عمه ببین خون شده جگرم از غم نمی دانم بر که گریم در این ماتم عمه ی مظلومه ام آه و واویلا۲ طاقت ندارم بینم ماتم اعظم عمه روم تا بر زخمش نهم مرهم عمه ی مظلومه ام آه و واویلا۲ عمه ترسم پیکرش گردد تیرباران ماند بدنش در زیر سم اسبان عمه ی مظلومه ام آه و واویلا۲ عمه روم تا کنم جان به فدایش دستم جدا گردد از بدن به جایش عمه ی مظلومه ام آه و واویلا۲
. حضرت مسلم (ع) استخاره کردم و در پاسخش آمد حسین کاش برگردد حسین بین کوفه پهلوانی مثل من دارد حسین کاش برگردد حسین ✍ ....... . حضرت رقیه (س) دختر زهرا همیشه جان نثار فاطمه است یادگار فاطمه است پای زخمی دارد اما پای کار فاطمه است یادگار فاطمه است ✍ ................. (س) جان اصغر رومگردان از نگاه خواهرت جان زهرا مادرت نوجوانان مرا میدان ببر چون اکبرت جان زهرا مادرت ✍ ........ دودمه بن حسن علیه السلام لشکری حمله به تو کرد و سپاهی به حسن الهی به حسن جان فدایم، بده این را تو گواهی به حسن الهی به حسن ............ دودمه حضرت قاسم بن حسن علیه السلام" یک نفر هستم و تیغ غضب پنج تنم قاسم بن حسنم آمدم چون پدرم ریشه ی فتنه بکنم قاسم بن حسنم ✍ .......... . حضرت علی اصغر علیه السلام" محسن زهرا دعا بر زادهء حیدر کند کربلا محشر کند اصغر آمد بی زره کار علی اکبر کند کربلا محشر کند .......... دودمه حضرت علی اصغر علیه السلام" آخرین سرباز اردوگاه ارباب اصغر است ذوالفقار حیدر است در همین قنداقه همرزم علی اکبر است ذوالفقار حیدر است ✍ ................ . "دودمه حضرت علی اکبر علیه السلام" جلوه ی کرببلای حیدر صفدر منم شبه پیغمبر منم جان عباسم، سپاه شاه بی لشکر منم شبه پیغمبر منم ............... . "دودمه حضرت عباس علیه السلام" مشک عباس علی را ساقی کوثر گرفت جانب لشکر گرفت شاه، دستش را به زیر حنجر اصغر گرفت جانب لشکر گرفت ............. "دودمه " بعد زینب عاشق و مشتاق و بی تابت شدیم ما که اصحابت شدیم حلقه ی سینه زنانِ دور محرابت شدیم ما که اصحابت شدیم ..
. |⇦•نافع ابن هلال.. حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── نافع ابن هلال ! اسب بی سوار هم حنا بسته به یال نافع ابن هلال! میکُشن حسینو پیش چشم اهل و عیال *شلوغش کنین برا امام حسین،روضه می‌شنوی فریاد بزن، اونی که ادای گریه رو هم درمیاره، میره بهشت. بگو ما برا بهشت نیومدیم، ما جیگرمون برات میسوزه ... ای حسین* تشنه ولی شریعه در خروشه چشم همه به گودیه گَلوشه حاضرن آبو رو زمین بریزن یه قطره هم ندن حسین بنوشه «حسین... حسین .. یا اباعبدالله» نافع ابن هلال! واژگون شده از زین، شاه بین جدال نافع ابن هلال! این حرامِ خدا بود، شمر کرده حلال دور حسین ما، قحطِ رجال شد خونِ اباعبدالله حلال شد تکیه که زد به نیزهٔ غریبی سخت ترین لحظهٔ این قتال شد مظلوم بودی و از آب فرات محروم بودی و زنده بودی و قلبت می تپید رگ هاتو برید نافع ابن هلال! شب عاشورا از حسین کردی سوال بگو تاج سرم چرا داری خار میکَنی دور حرم؟ به نافع می‌گفت: غروب فردا این زن و بچه میدُوَن تو صحرا خار مغیلان و خاک بیابون اینقده میدُوَن میوفتن از پا نافع ابن هلال! مرغ تو قفس بیوفته میزنه پر و بال نافع ابن هلال! نیزه پشت نیزه و کسی نمی‌ده مجال تو قتلگاه مشغول فریضه ان بعد حسین دور حرم بریزن این زن و بچه رو دیگه اسارت نبَرید، این خانواده عزیزن تا حالا از این خونواده زنی رو نبُردن اسارت الهی میمردم؛ نمیدیدم اونقدر جسارت رَیّان بن شبیب! جد ما رو غریب گیر آوردن رَیّان بن شَبیب! آبو واسه حبیب دیر آوردن تو شیب گودال، سرازیر شد حسین پیر شد... حسین پیر شد ته گودال، زمین گیر شد  حسین پیر شد…  .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی ●━━━━━━─────── ناگهان دید کربلا لرزید عمو افتاد خیمه ها لرزید دست عمه که بی هوا لرزید تن فرزند مجتبی لرزید عمو از صدر زین غریب افتاد دست یک عده نا نجیب افتاد : حسن كردي عمه ببین عمو چه بی حال شده عمه عمو وارد گودال شده عمه ببین جلو چشِ مادرش به زیر دست و پا لگدمال شده *دستش رو كشيد، زد به دلِ لشكر، هر شهيد رَجَز داشت، هر شهيدي خودش رو معرفي مي كرد، اين يازده ساله يه رجز خونده تا دنيا دنياست باقيه، از لابلاي اسبا فرار مي كرد به طرفِ گودال، داد ميزد:" وَالله لا اُفارِقُ عَمّی" بخدا عموم رو رها نمي كنم... اومد رسيد ديد گرد و خاكِ، خوب گرد و خاك كه نشست، يهو چشمش باز شد، ديد موهاي سَرِ عمو دستِ قاتلِ، شمشير بالا رفته...*  ببین قیامتي شده دور و برش  نشسته یه حرومی روی پرش بذار سپر كنم خودم رو براش مگر نه دق ميكنه باز مادرش *شمشير بالا رفت، دست عبدالله بالا رفت، شمشير پايين اومد بازو قطع شد، دست قطع شد، اي حسين.... افتاد تو بغلِ ابي عبدالله، عينِ عبارت رو بخونم"فَضَرَبَهُ بِالسَّيفِ، فَاتَّقاهَا الغُلامُ بِيَدِه"صداي شكستن استخوان اومد" فَأَطَنَّها إلَى الجِلدِ، فَإِذا هِيَ مُعَلَّقَة" دست به پوست آويزان شد، افتاد تو بغلِ حسين، يهو يه ناله زد: "فَنَادَى يَا أُمَّاهْ"  گفت: واي مادرم!... هنوز ابي عبدالله يه ذره رمق داشت"فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ" دو دستي حسين، عبدالله رو بغل گرفت، گذاشت رويِ سينه... اينجا حرمله اومد، ديگه بچه ي يازده ساله ي دست بريده تير سه شعبه نميخواد، چرا حرمله؟ دستت بشكنه... حرمله يه بار يكي از تيرهاش رو خرج كرده بود، اونم سهمِ گلوي علي اصغر شده بود، حرمله تيري كه به علي اصغر زده از دور زده، امام حسين علي اصغر رو روي دست گرفت، بچه پيدا شد، حرمله كمين كرده بود، امام داشت حرف ميزد يهو ديد بچه داره دست و پا ميزنه، حرمله اولين تير رو از دور زد، بي هوا زد، چون هدف معلوم بود، از دور شليك كرد، تير دوم برايِ عبدالله بود، از دور نزد، اومد بالاي گودال، از نزديك، خودمونيشو بگم؟ تيرِ خلاص زد، يه جوري زد، گلو تو بغل حسين پاره شد،حسين....  افتاد تو بغل حسين، آخرين شهيد توي گودالِ، تو بغلِ حسينِ، نه حسين ميتونست برش داره، نه حسين مي تونست جداش كنه، اين بچه روي بدن حسين موند، ده نفر اسب هاشون رو آوُردن، رو بدن با اين اسبا رفتن، اين بدن با حسين يكي شد...* زينب گرفته دست به سر ميكند نگاه درهم شده حسين و حسن بينِ قتلگاه *به نيت فرج سه مرتبه بگو: ياحسين!...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. 🏴 یا شب پنجم محرم الحرام ۱۴۰۳ حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام و روضه ی قتلگاه 🏴بند اول عمه بذار برم که،عمو غریب و تنهاس عمو اسیر چنگه،گرگای توی صحراس طاقت ندارم عمه،یه لحظه هم بمونم واجبه رفتنم که،خوده بابامم اینجاس میبینی عمه،عموی من رو،که رفته از حال میبینی عمه،چقدر شلوغه،اطراف گودال یکی با نیزه،میزنه عمه،یکی با شمشیر یکی با سنگ و،یکی عصا و،اونیکی با تیر باید برم پیشه عمو تا نشده،سر از تنش جدا عمو حسین جان 🏴بند دوم غصه نخور عمو که،منم برا تو یاور غمت نباشه که من،هستم برات یه لشکر دورو برت یه لشکر،نیزه و تیر و خنجر غصه نخور عمو که،خودم برات میدم سر رهام کن عمه،که سمت گودال،باید برم من ببین عمومو،خسته و بی حال،باید برم من ببین عمومو،میونه جنجال،باید برم من ببین عمومو،خونی و پامال،باید برم من خون حسن میجوشه توی این رگام،عمه بذار برم عمو حسین جان 🏴بند سوم آوردی شمشیرو تا،سر کیو بِبُری؟! جای سرش تو باید،دست منو بِبُری آوردی خنجر و تو،برای حنجر کی؟! باید بیای گلوی اِبن الحسنو بِبُری مگه میذارم،ای بی حیا رو،سینش بشینی مادرش اینجاس،خواهرش اینجاس،اگه ببینی مگه میذارم،پا رو دله خواهرش بذاری مگه بمیرم،خنجرو رو حنجرش بذاری عمو حلالم کن که عبداللهِ تو،شده فدات عمو عمو حسین جان ۱۴۰۳/۰۳/۱۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی ✍️کربلایی سعید نوروزیان 👇
. علیه_السلام .................................. عمو به میدون رفت خسته و محزون رفت این دفه بی یاور چقد پریشون رفت یکی دو تا صد تا هزار نفر شدند توو قتلگاه براش چه دردسر شدند تنها و بیکسه عمو تو قتلگاه نمیزارم عمو بمونه بی سپاه نوبت دستای منه برا عمو سپر باشن یک تنه وایمیسم اگه حتی هزار نفر باشند ### میون گوداله عمو چیه بی حاله زخمیه سر تا پاش چه بی پر و باله می بینی حال و روزشو بزا برم غربت سینه سوزشو بزا برم می بینی که چی اومده سر تنش دارن با هر وسیله ای میزننش عمه رهام کن تا برم /تو رو به مادرت قسم من التماست می کنم/ بزار به دادش برسم .............................. دشمن ازم ترسید تا رجزامو دید خون حسن اینبار توو رگ من جوشید به سن و سال که نیس منم مقاومم هرچی باشه منم شبیه قاسمم حتی اگه سر از تنم جدا بشه نمیزارم تو قتلگاه رها بشه این همه دشمن اومدن از عمو جونم چی میخوان دق می کنم مثل عمو سمت حرم اگه بیان __ : ‌👇
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بی زره می آید - سوی این قربانگاه زیر لب می گوید - یا اباعبدالله و الله لا افارق عمی پیچیده در دشت و صحرا وارث شیر جمل آمد در آغوش ابی عبدالله ابا عبدالله ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تا رها شد دستش - شد رها از دنیا ناله زد در گودال - یا عزیزَ الزهرا در سینه عشق عمو دارم مرغ دل به سوی او پر زد صد جانم فدای یک مویش دنیا بی عمو نمی ارزد ابا عبدالله ۴ . .👇
record041.mp3
1M
سبک: یا اباعبدالله آقای من گفتی تو خیمه بمونم به جون تو نمی تونم مثل قاسم منم می خوام فدات بشم عمو جونم فدات بشم عمو حسین یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله تو مقتله عموی من باید برم کاری کنم تا فرصت هست باید برم عمو جونو یاری کنم فدات بشم عمو حسین یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله مهدی شریفی ✍
حضرت عبدالله بن الحسن.mp3
2.85M
🎧 سلام‌الله علیهما 🔻 حجةالاسلام محسن حنیفی 🔻 محرم‌الحرام ۱۴۴۵
. ببین مسیحای همه ، مسافر صلیب شده عمه توروخدا نگاه بکن چقد غریب شده من و خجالت زده ی ، بابای مظلومم نکن از آغوش عمو حسینم منو محرومم نکن کاشکی بیفته به دلش ، خودش منو صدا کنه پیدا نمیشه یکی از ، عموی من دفاع کنه رهاش کنید یه کم مودبانه تر صداش کنید کمتر برای غارتش تلاش کنید نگاه به حال و روز بچه هاش کنید عمو حسین…. دارم میام به قتلگاه ، تا که برات کاری کنم نه اینک تو خیمه بمونم و عزاداری کنم شاید بتونم نزارم ، که هتک حرمتت کنن اینا نمیخوان بکشن میخوان اذیتت کنن کرببلا مدینه و ، شبیه کوچه قتلگاه خودت پناه عالمی ، افتادی اما بی پناه دویدم و تورو تو این شلوغیا که دیدم و از زیر دست و پا بهت رسیدم و شدم مث عموی دست بریدم و من اومدم اینجا عمو ، اونکه میخواد دلم بشه مثل علیِ اصغرت سه شعبه قاتلم بشه نمیتونستم ببینم ، حمله به خیمه ها کنن من اومدم رو سینه ی تو سرمو جدا کنن نمیتونستم از حرم ، دزدی و غارت ببینم به تن عمه زینبم ، رخت اسارت ببینم امان امان غروب روز یازدهم دم اذان میفته قافله به دست ساربان حرمله میشه جلو دار کاروان .👇
. (ع) ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ وقتی تو رو غریب و تنها دیدم از روی تل سوی تو پر کشیدم با عجله بی زره و بی شمشیر بالاسرت عموجونم رسیدم ...... دیدم پیکرت شده آماج نیزه هاشون دیدم میزدن تو رو با سنگ و با عصاشون دیدم یکی اومد تو گودال و حرف بد زد دیدم یکی با چکمه محکم بهت لگد زد ...... میخوام فدا بشم برای تو عمو میخوام بگیرم از خون خودم وضو یا عَمّیَ الغریب عمو عمو حسین 🔸🔸 بند2⃣ آرزومه بشم فدات عمو جون من بمیرم جلو چشات عمو جون میدونی که چقدر دوست دارم من غرق به خون زدم صدات عمو جون ...... اومدم بالا سرت بجای بابام حسن مثل دست علمدار دستم شد جدا از تن اشکم میریزه واسه مصیبته جسارت خوبه شهید میشم و نمیبینم اسارت ..... صدای مادره پیچید تو قتلگاه خمیده و غمین رسید به قتلگاه یا عَمّیَ الغریب عمو عمو حسین به قلم: .👇
. ____ قراره بیقرار تو باشم دارم میام که یار تو باشم تو که همش کنار من بودی منم باید کنار تو باشم بمیرم ای عمو چه بی حالی تو رو خدا بزن پر و بالی نفس بکش یه کم عموجونم چه روضه ای شده چه گودالی چه ماجرا تو قتلگا بوده پر از غباره یا پر از دوده با این همه غمی که می بینم حسن شدن یه کم برام زوده ### شبیه قاسم و علی اکبر دل منم برات شده پرپر درسته سن من کمه اما منم یه جورایی مث اصغر فدات میشم خودم نباش مضطر خودم سپر میشم برات آخر به یاد دست مادرت اینجا جدا میشه یه دستم از پیکر این نانجیب واسه چی خندیده نگاش به سمت خیمه چرخیده کنار پیکر تو فهمیدم بابام تو کوچه ها چیا دیده ### توو قتلگاه شده چه غوغایی دل منو غم تو آزرده یکی با نیزه اومده سمتت یه پیرمرد عصاش و آورده غریب و بی کسی توو این گودال چه فکرایی که دشمنت داره یکی نگاشه سمت انگشتر یکی نگا به پیرهنت داره غم منو نخور عموجونم دلم برا غم تو میسوزه که حرمله جلو چشات با تیر تنم رو به تن تو می دوزه شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. ( زمزمه‌یِ قدیمی ) سبک امشب شهادت‌نامه‌یِ ..... امشب بخر این سینه‌زن در روضه‌ها یا مرتضی جانِ شهیدِ بی‌کفن جانِ امامِ مجتبی جانم حسین جانم حسن /۴/ دارم به لب ذکرِ حسن دارم به سر شورِ حسین یک پایِ دل امشب مدینه پایِ دیگر کربلا ای قبله‌گاهِ قلبِ من ای قلبِ قبله یاحسن می‌سازد آخر شیعه در صحنِ تو اِیوانِ طلا جانم حسین  جانم حسن /۴/ عبداللَّهَت بر سینه‌یِ خونینِ شَه افتاده بود شد یاحسن ذکرِ حسین وقتی که می‌زد دست‌وپا آرامشِ جانم ببین مانندِ سقّایت شدم چشمَم سیاهی می‌رود دستم شده از تن جدا جانم حسین  جانم حسن /۴/ جان می‌دهم بر رویِ این پیکر که غرقِ خون شده پیشِ پدر افتاده‌ام بر سینه‌یِ شاهِ وفا حاتم گدایت یاحسن عالم فدایت یاحسین امشب به سینه می‌زند ختمِ رسل با این نوا جانم حسن جانم حسین /۴/ ✍ .👇
. |⇦•دارم‌من میام.. حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── دارم من میام با اشک چشام عمو جون یه کم دیگه طاقت بیار شدی بی پناه توی قتلگاه تو رو دوره کردن یه مشت نیزه دار «عمو طاقت بیار ...» یه نامرد شکست نیزه شو تو تنت یکی خیره مونده به پیراهنت یکی فکر دزدیدن خاتمت یکی هم داره میکشه جوشنت «عمو کشتنت ...» فدا غربتت روی صورتت بمیرم می بینم خون اصغرت رو خاک میشینم دارم می بینم مزاحم شده نیزه تو حنجرت عمو جون پاشو دست من رو بگیر دارن پشت و روت میکنن پاشو که هنوز نقشه دارن برات و گرِنه تنت میشه مثل حصیر تو بارون تیر داره میشه دیر عمو جان عمو جانم *نمیدونم قطعا و یقینا فرصتی نشده که این بچه رو بعد از شهادت بخوان از بدن عمو جدا کنن، لذا وقتی نانجیبا ده اسب رو نعل تازه زدن، اینجا این بچه رو بدن عمو... حسین ...* *دست گداییتو بالا ببر . رد شدم از گودال. یه گوشه ای از روضه ها رو برات گفتم. زنده بمونیم عاشورا سخته والله... * اگر این است تاثیر شنیدن شنیدن کی بُوَد مانند دیدن *از بالا تل زینب همه رو دید... صدا زد "صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِمَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ" * .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•از سر گذشتن.. حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── *تا صدای ابی عبدالله میومد دل زینب آروم بود. تا صدا میزد "«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ" اما دیدن دیگه صداش کم کم داره از نوا میفته. تا لحظه ای که نگاه کرد"فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ع عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ" تفسیر این روایت اینه:* بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد *این لحظه رو هم عمه سادات داره می بینه، هم کنارش عبدالله بن الحسن، دستش تو دست عمه ست. تا حالا عمه دستشو محکم گرفته. اما دیگه اینجا دست زینب بی حس شد. * آه از آن لحظه ای که شمر در گودال رفت روضهٔ جانسوز شد اینگونه سوزان بیشتر *یه وقت دیدن دیگه عبدالله دل تو دلش نیست. دستش رو از دست عمه رها کرد دوید به سمت میدان هی صدا میزنه "وَالله لا اُفارقُ عَمّی" نمیتونم عموم رو تنها بذارم. شب بچه های امام حسنه. هر شب گریه می کردی ابی عبدالله از کربلا نگاهت می کرد. امشب یه دعاگو هم از مدینه داری، از کنار قبرستان بقیع... پیغمبر فرمود: برا حسنم هرکسی یه قطره اشک بریزه گریان وارد محشر نمیشه...* ابن الحسن هستم جگر دارم عمو جان پیشِ تو از بازو سپر دارم عمو جان *همچین که خودشو رسوند با احترام داره میاد اینجا زیارتگاه انبیاست، زیارتگاه اولیاست. هرکسی اجازه نداره اینطوری وارد بشه. با پای برهنه داره می دوه به سمت گودال. اما تا رسید دید یه عده بی حیا با چکمه وارد شدن. (اگه از اول وارد روضه شدم چون روضه پنج روز بواسطه آقازاده امام حسن روضت میاد جلو. روضه گوداله باید عاشورا بخونی، اما این آقازاده یه کاری کرده روضه توام شده با روضه گودال) نگاه کرد دید ابن شَعب ملعون، نانجیب شمشیر گرفته بالاسر ابی عبدالله. روایت این نانجیب رو گفته، تو زیارت ناحیه اما حرمله ی نانجیب رو آورده.هر کدومشون بودن یه وقت دیدن بچه شیر امام حسن یه نگاه کرد. گفت: "یَابنَ الخَبیثَة آَتَقتُلُ عَمّی"؟ میخوای عموی منو بکشی؟ مگه عبدالله مرده باشه. نانجیب گفت بچه یه حرفی داره میزنه. شمشیر رو به قصد سر ابی عبدالله آورد یه وقت دستشو جلو آورد. تا دست آویزان پوست شد، تا صدای شکسته شدن استخون دستو شنید یه وقت صدا زد.." وا اُمّاه!" همه روضه هایی که باباش براش خونده بود تداعی شد. یه روزی بابا درِ گو ششون روضه میخوند. عزیزم! خودم دیدم با چشمام. نانجیب با غلاف شمشیر به بازوی مادرم زد.* با سر دویدم سمت تو تا سینه ات را از زیر پای شمر بردارم عموجان من بی زره یاد جمل را زنده کردم مانند بابایم هنر دارم عمو جان درد یتیمی را کنارت حس نکردم پیش خودم گفتم پدر دارم عمو جان از سر گذشتن، سرگذشت عاشقان است شرمنده ام پیش تو سر دارم عمو جان «عمو حسین عمو حسین .....» گفت عموجان : دست بریده حاصل دست شکسته است این ارث را از پشت در دارم عمو جان *آخرین تیرشو حرمله نانجیب در کمان قرار داد. این بچه رو سینه عمو افتاده. ان شاءالله این صحنه رو عمه سادات از بالای تل ندیده باشه. چرا که اگه زینب دنبال عبدالله دویده باشه شاید این صحنه رو دیده. * تیر از تنم رد شد تنم را به تنت دوخت خیلی برایت دردسر دارم عمو جان اینجا پر از سنگ و سنان و تیر و نیزه است از تنگی جایت خبر دارم عموجان با خنده من را بدرقه کن جای گریه حالا که من شوق سفر دارم عمو جان هرچند لشکری نیست من لشکر عمویم بردار خنجرت را از حنجرِ عمویم * دید عمو رو دوره کردن. صدا زد: لشکریان خیره سر چند نفر به یک نفر* بردار نیزه ات را از صورت خداوند یابن خبیثه نگذار سر به سر عمویم * این نانجیب ها فقط زخم نمی زدن. اینقدر کنار گودال دشنام دادن.* این سینه را پیمبر بوسیده روزگاری پاشو! چرا نشستی بر پیکر عمویم؟ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•زمین داره می لرزه.. ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── زمین داره می لرزه، آسمونا تاریکه این آخرین سربازه، به قتلگاه نزدیکه از خیمه ی بی قرارا، از لای گرد و غبارا داره میبینه عموشو، تو حلقه‌ی نیزه دارا میبینه چشماشو دیگه بسته میبینه چقدر نیزه شکسته خدایا! شمر کجا نشسته؟ «وااای عمو حسین، عمو حسین» رهاش کنید نامردا، این سوره ی انسانه پای کدوم بی دینی رو سینه ی قرآنه این جسمی که روبرومه، قرآن ناطق عمومه عمه برو توی خیمه، اینجا دیگه کار تمومه بمیرم، سر نیزه ها بلندن اومدن راه نفس ببندن کنارت آب میریزن میخندن «وااای عمو حسین، عمو حسین» عمو داره دیر میشه، بیار سرت رو بالا شنیدم از حرفاشون که وقت خیمه است حالا دشمن چقد بی وجوده، تو زنده ای هنوز زوده که ببینی خیمه هاتو اسیره آتش و دوده میزنن به نیزه ها سرا رو میزنن تک تک دخترا رو میکشن چادر و معجرا رو .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•از حرم در دل میدان.. و توسل به ابن الکریم ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── از حرم در دل میدان بروم با کفنم من امید حسنم من حفاظت کنم از جان عمو با بدنم من امید حسنم عمو دل خود بر تو بسته‌ام عمو به فدای تو دستم عمو من تنها یار تو هستم عمو! سر من نذر راهت عمو! تو چه بوده گناهت عمو! افتادم بر قتلگاهت « عمو جانم یا اباعبدالله» وای من در دلِ گودال بلا از سر زین عمو افتاده زمین قتلگه آمده با خنجر خود شمر لعین عمو افتاده زمین عمو ز عطش نیمه جانی عمو پُره تیر و سنانی چرا باید بی کفن بمانی ؟ عمو به حرم کن نگاهی ببین که ندارد پناهی ببین شد دشمن به خیمه راهی «عمو جانم یا اباعبدالله» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇