eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6001542512064334726.mp3
3.47M
متن روضه 1 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• 😭ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم زبانحال باب الحوائج عبدالله بن الحسن... 😭ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم 💔از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم قربون غریبیش برم... مثل باباش امام حسن خیلی غریب بوده...
. هشتک ها و قوانین گروه ما 👇👇 نوحه دهه محرم که فعلا بارگذاری شده با هشتک قابل دسترسی است. همچنین گریزهای زیارت عاشورا با هشتک نوحه های قابل دسترسی است. از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: زینب البنین . 👇 و فراگیرید هشتگ چیست؛ چگونه از آن استفاده کنیم؟ 👈 #👉علامت هشتک است اگر این روز‌ها "اصطلاح هشتگ" را زیاد شنیده و هنوز معنی آن را نمی‌دانید، ادامه این گزارش را بخوانید. بنابر تعریف های ارائه شده هشتگ # یک نماد پیشوندی و یکی از تگ های ابرداده است. اگربخواهیم هشتگ را به زبان ساده تر تعریف کنیم، 👈برچسبی است که برای دسته بندی و به اشتراک گذاری پست ها و نظرات درباره موضوعی خاص در سطح جهانی و فراتر از حلقه و فهرست دوستان بکار می رود. برای مثال می توانیم برای دسته بندی مطالب گروه مان از آن استفاده کنیم و مثلا پس تهیه متن های مرتبط با مداحی محمود کریمی ، آنرا با هشتکِ مشخص کنیم .حال شما با کلیک بر روی این می توانید همه پست های ارسال شده در خصوص این موضوع از کاربران را به سادگی و بدون اتلاف وقت مشاهده کنید. هشتگ ابزاری برای دسته‌بندی چنین پیام‌هایی فراهم می‌کند، تا افراد بتوانند آن هشتگ را جستجو کنند و مجموعه‌ای از پیام‌هایی را که شامل آن هستند به دست آورند. عموماً کلیدی‌ترین کلمه‌ مربوط به آن موضوع را با علامت هشتگ همراه کنند. این همراه کردن با استفاده از علامت # قبل از کلمه مورد نظر، انجام می‌شود. در نامگذاری هشتگ می‌توانید از حروف، اعداد و علایم مجاز استفاده کنید اما علامت‌هایی مانند $ یا % غیرمجاز می‌باشند و به شما اجازه نامگذاری نمی‌دهند. هشتگ اولین بار به وسیله توئیتر ایجاد شد و پس از آن توسط بسیاری از شبکه های اجتماعی از جمله گوگل پلاس، فیسبوک، فیلکر، اینستاگرام، فرندفید، یوتیوب و پینترست مورد استفاده قرار گرفت. به طور کلی می توان مزایای را اینگونه برشمرد: مطالب گذاشته شده در هشتگ را همه می‌توانند مطالعه کنند و دیگر نیازی نیست هر شخصی مطلب را جداگانه به اشتراک بگذارد. با مراجعه به ، نیازی به جستجوی موضوعتان نیست، می‌توانید مطالب گوناگون را مطالعه کنید. همچنین در جستجوی گوگل می‌توانید هشتگ مورد نظر را نوشته و مطالب مربوطه را مطالعه کنید. کانال مداحی محرم ایتا👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
هدیه به حضرت زینب صلوات شور یا زمینه شب ۴ محرم مثل بابام حیدر منم جگر دارم برا دفاع از تو سینه سپر دارم اشاره کن تا که به پات بدم این سر فکر نکنی ترسی من‌ از خطر دارم پره غصه و محن هستم من هم حسین و هم حسن هستم من جگرشیری دارم می دونی مرتضی به شکل زن هستم امون ای وای امون از غربت فداییه اصغر فداییه اکبر در بساطم تنها این دو پسر دارم اورده ام همرام لشگرم و داداش به همراه خودمن دو شیر نر دارم یکی سنگ میونه ابروشون زد یکی با دشنه به پهلوشون زد یکی از راه رسیدو محکم با لگدش به سرو به روشون زد امون ای وای امون از غربت ای همه ی هست و دارو نداره من چی کار کنم از دل غمت رو بردارم می بینی از غصت دلم پریشونه می بینی از غصت دیده ی تر دارم‌. تنشون دوخته به هم با تیر شد سهم این دوتن چقدر شمشیرشد مثل اکبر شدن اربا اربا رو خاکا پیکرشون تکثیر شد رضا نصابی @madahi_moharram
|⇦•وقتی همه‌ جا شهره.... وتوسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شبِ چهارم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• ◼️◼️◼️◼️◼️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین وقتی همه‌جا شهره به عنوان تو باشیم باید که فقط ریزه ‌خورِ خوان تو باشیم دامن نکش از دستِ گدا‌های گرفتار بُگذار کمی دست به دامان تو باشیم خَیرُالعمل این است که ارباب تو باشی ما هم یکی از مُزد‌ بگیرانِ تو باشیم *وقتی که زمزمه می کنی حسین‌، مادرش تو‌عرش میگه: جانم! اگه فرزند خودت حسین رو‌میگی خدا برات نگهش داره.اما اگه حسین‌ من رو‌ میگی، کربلا بین دونهر آب کُشتنش ....* فردای قیامت خبر از در به دری نیست امروز اگر بی سر و سامان تو باشیم در سیرِ مقامات پِیِ گوهرِ اشکیم ما چله نشستیم که گریانِ تو باشیم اسلام بنا بر لَکَ لبیک حسین است ما نیز بنا شد که مسلمانِ تو باشیم گویی که اباالفضل دعاگوی لبِ ماست هرجا که به یادِ لب عطشان تو باشیم * امام صادق فرمودن: شیعیان ما وقتی آب گوارایی می نوشند همچین که میگن حسین‌ همه ی گناهانشون بخشیده میشه...* دلِ این بنده‌ی انگشت نما را نشکن با فراقت به سرم جامِ بلا را نشکن آبرویم برود آبروی تو رفته جلوی چشم همه ظرف گدا را نشکن دَمِ شش گوشه فقط توبه‌ی ما را بپذیر جانِ آقای خراسان دل ما را نشکن به همه گفته‌ام ارباب خریدارِ من است حُرمَت سینه‌زنِ کرب و بلا را نشکن مادرش گفت که صد نیزه شکستی به تنش تو دگر بر بدنش چوبِ عصا را نشکن *حضرت زینب سلام الله دوتا فرزندش رو آماده کرد. دوتاشون رو‌خواست، عون‌ومحمد! آبروی من رو نبریدا من خیلی جلو‌ داداشم آبرو دارما. تمیزشون کرد، سُرمه تو‌چشماشون کشید، با دستای خودش موهاشون رو‌شونه کرد. گفت منم‌ نمیام شما دوتایی برید تو‌خیمه ی حسین. من بیام داداشم تو رو دربایستی میوفته، خودتون دوتایی برید با دایی تون‌ حرف بزنید.هرجوری هست راضیش کنید نبینم‌ دست خالی برگردید. دوتایی بدو بدو اومدن‌ تو‌ خیمه ی حسین، دایی جان! ما رو‌ مادر فرستاده. برا چی اومدید؟ دایی جان یه چیزی میگیم نه نیار، دایی ما که میبینیم دیگه یار نداری، تنها شدی ...ما اومدیم فداییت بشیم. خدا هیچ‌کس رو غریب نذاره .. مخصوصاً تو شهری بری غریب باشی، تنها باشی، کسی هم تحویلت نگیره، با زن و بچه هم باشی خیلی اذیت میشی....فقط همین رو بگم... آقای ما نگران کشته شد، همین جور که داشت دست و پا میزد.. هی زیر چشمی خیمه های بچه هاش رو نگاه می کرد...* تنِ من را به هوای تن تو ریخته‌اند علی و فاطمه در این دو بدن ریخته‌اند جلوه‌ی واحده را بین دو تن ریخته‌اند این حسینی‌ست که در قالب من ریخته‌اند ما دوتا آینه‌ی روبروی یکدگریم محو خویشیم اگر محو روی یکدگریم ای به قربان تو و پیکرِ تو پیکرها ای به قربان موی خاکیِ تو معجرها امر کن تا که بیفتند به پایت سرها آه در گریه نبینند تو را خواهرها از چه یا فاطمه یا فاطمه بر لب داری مگر از یاد تو رفته است که زینب داری ◼️◼️◼️◼️◼️
|⇦•حاضرم دست به گیسو بزنم... وتوسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شبِ چهارم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾ ◼️◼️◼️◼️◼️ حاضرم دست به گیسو بزنم رد نکنی خیمه را با مژه جارو بزنم رد نکنی حرفِ از سینه و پهلو بزنم رد نکنی شد که یک بار به تو رو بزنم رد نکنی تنِ تو گر که بیفتد تنِ من می‌افتد تو اگر جان بدهی گردنِ من می‌افتد *دوتا بچه های زینب سلام الله اومدن تو‌خیمه، چی شد مادر؟ رفتن یه گوشه از خیمه زانوهاشون رو بغل گرفتن. چیه مادر؟! مگه دایی چی گفت بهتون؟ دایی ما رو‌ نپذیرفت، مارو‌قبول نکرد. گفت شما باید کنار خواهراتون، کنار مادرتون وکنار این زن وبچه ها باشید. بی بی دست دوتا بچه هاش رو‌گرفت..رفت خیمه ی حسین‌. داداش! قرار ما این نبود. چرا این دوتا بچه رو رد می کنی؟ اون‌موقعی که علی اکبر می خواست بره بدون هیچ‌حرفی بهش گفتی برو. نگاهم نکردی نگفتی علی اکبر باید سایه اش رو سر ما باشه. حالا که نوبت به بچه های من رسید میگی باید بالاسر ما باشن..... خوبه اینا ببینن دستای من رو میبندن. خوبه اینا باشن ببینن مادرشون بین نامحرماست... خوبه اینا باشن ببینن رقیه ات رو‌ با تازیانه میزنن..* دلم آشفته و حیران شد و حرفی نزدم نوبت رفتنِ یاران شد و حرفی نزدم اکبرت راهیِ میدان شد و حرفی نزدم در حرم تشنه فراوان شد و حرفی نزدم بِگُذار این پسران نیز به دردی بخورند این دوتا شیر جوان نیز به دردی بخورند نذر خونِ جگرت باد جگر داشتنم سپرِ سینه‌ی تو سینه سپر داشتنم خاک پای پسران تو پسر داشتنم سر به زیرم نکن ای شاه به سر داشتنم سَر که زیر قدم یار نباشد سر نیست خواهری که به فدایت نشود خواهر نیست راضی‌ام این دو گُلم پرپرِ تو برگردند به حرم بر روی بال و پرِ تو برگردند لِه شده مثل علی اکبرِ تو برگردند دستِ خالی اگر از محضرِ تو برگردم دستمال پدرم را به سرم می‌بندم وسط معرکه چادر کمرم می‌بندم تو گرفتاری و من از تو گرفتارترم تو خریداری و من از تو خریدارترم من که از نرگسِ چَشمان تو بیمارترم به خدا از همه غیر از تو جِگردارترم امتحان کن که ببینی چِقدَر حساسم به خداوند قسم شیرتر از عباسم بِگُذارم بِروی باز شود حنجرِ تو یا به دست لبه‌ای کُند بیفتد سرِ تو جانِ انگشتِ تو افتد پِیِ انگشترِ تو می‌شود جانِ خودت گفت به من خواهرِ تو طاقتم نیست ببینم جگرت می‌ریزد ذره ذره به روی نیزه سَرت می‌ریزد *خبر آوردن عون‌ و محمد رو هم کشتن. همه منتظرن بی بی زینب از خیمه بیاد بیرون همه نشستن بی بی بیاد بچه هاش رو بغل بگیره.. هرچی صبر کردن دیدن بی بی از تو‌خیمه بیرون‌ نمیاد یکی از این بچه ها تو بغله حسینه،یکی تو بغل عباسه، بچه ها رو بغل گرفت آوُرد. بالاخره زینب بالاسر بچه هاش میاد....؟ یه نفر از این زنها اومد تو‌خیمه گفت: زینب جان مگه خبر نداری؟! شروع کرد مقدمه بچینه، بی بی گفت چی میخوای بگی؟ میخوای بگی بچه هام رو‌ کُشتن؟ پرسید چرا از خیمه بیرون نمیای؟ فرمود: میخواهید من از خیمه بیام بیرون خجالت دادشم رو ببینید. داداشم همین‌جوری داره خجالت میکشه، علی اکبر رفت، خیلی خجالت کشید. اینقدر بهش خندیدن....* «یارای ابی عبدالله یکی یکی دارن کم‌ میشن فقط بی بی مونده با چندتا زن وبچه....» از تل زینبیه رسیدم که ای وای وای بالاسرَت نشستم و دیدم که ای وای وای نیزه ز جای جایِ تنِ تو درآمده حتی لباس‌های تنِ تو درآمده دیدم کسی حسینِ مرا نَحر می‌کند آقای عالمینِ مرا نَحر می‌کند می‌خواستم ببوسَمَت اما مرا زدند ناراحتم کنارِ تو با پا مرا زدند چِقدر روبروم طولش دادند سه ساعتِ تموم طولش دادند یه جوری هر کدوم طولش دادند سه ساعتِ تموم طولش دادند سرِ فرصت سرِ تو بریدند به چه قیمت سرِ تو بریدند بمیرم داداشِ غریبم توی غربت سرتو بریدند توی غربت سرتو بریدند انگار اومد بر قلب من فرود خنجری که سرت رو از پیکرت ربود گلوتو می‌بوسم، رگاتو می‌بوسم تو رو خدا دست و پا نزن ◼️◼️◼️◼️◼️
. هشتک ها و قوانین گروه ما 👇👇 نوحه دهه محرم که فعلا بارگذاری شده با هشتک قابل دسترسی است. همچنین گریزهای زیارت عاشورا با هشتک نوحه های قابل دسترسی است. از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: زینب البنین . 👇 و فراگیرید هشتگ چیست؛ چگونه از آن استفاده کنیم؟ 👈 #👉علامت هشتک است اگر این روز‌ها "اصطلاح هشتگ" را زیاد شنیده و هنوز معنی آن را نمی‌دانید، ادامه این گزارش را بخوانید. بنابر تعریف های ارائه شده هشتگ # یک نماد پیشوندی و یکی از تگ های ابرداده است. اگربخواهیم هشتگ را به زبان ساده تر تعریف کنیم، 👈برچسبی است که برای دسته بندی و به اشتراک گذاری پست ها و نظرات درباره موضوعی خاص در سطح جهانی و فراتر از حلقه و فهرست دوستان بکار می رود. برای مثال می توانیم برای دسته بندی مطالب گروه مان از آن استفاده کنیم و مثلا پس تهیه متن های مرتبط با مداحی محمود کریمی ، آنرا با هشتکِ مشخص کنیم .حال شما با کلیک بر روی این می توانید همه پست های ارسال شده در خصوص این موضوع از کاربران را به سادگی و بدون اتلاف وقت مشاهده کنید. هشتگ ابزاری برای دسته‌بندی چنین پیام‌هایی فراهم می‌کند، تا افراد بتوانند آن هشتگ را جستجو کنند و مجموعه‌ای از پیام‌هایی را که شامل آن هستند به دست آورند. عموماً کلیدی‌ترین کلمه‌ مربوط به آن موضوع را با علامت هشتگ همراه کنند. این همراه کردن با استفاده از علامت # قبل از کلمه مورد نظر، انجام می‌شود. در نامگذاری هشتگ می‌توانید از حروف، اعداد و علایم مجاز استفاده کنید اما علامت‌هایی مانند $ یا % غیرمجاز می‌باشند و به شما اجازه نامگذاری نمی‌دهند. هشتگ اولین بار به وسیله توئیتر ایجاد شد و پس از آن توسط بسیاری از شبکه های اجتماعی از جمله گوگل پلاس، فیسبوک، فیلکر، اینستاگرام، فرندفید، یوتیوب و پینترست مورد استفاده قرار گرفت. به طور کلی می توان مزایای را اینگونه برشمرد: مطالب گذاشته شده در هشتگ را همه می‌توانند مطالعه کنند و دیگر نیازی نیست هر شخصی مطلب را جداگانه به اشتراک بگذارد. با مراجعه به ، نیازی به جستجوی موضوعتان نیست، می‌توانید مطالب گوناگون را مطالعه کنید. همچنین در جستجوی گوگل می‌توانید هشتگ مورد نظر را نوشته و مطالب مربوطه را مطالعه کنید. 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
4_5796472555418160084.mp3
150K
۵ منم جان اخا غمدیده زینب ز سوز غربتت جان گشته بر لب الا صبر و قرارم کسی جز تو ندارم برادرجان حسینم۲ برادرجان ز چه تنها شدی تو اسیر غصه و غم ها شدی تو ز غصه دلغمینم اخا غربت نشینم برادرجان حسینم۲ حسین جان من ز غربت ناله دارم برایت پیشکش دو لاله دارم بمیرم از برایت جوانانم فدایت برادرجان حسینم۲ برادر هر دو تا آماده هستند به تو از کودکی دلبسته هستند تو که پور بتولی بزن مهر قبولی برادرجان حسینم۲ جوانانم بیاوردم برایت که در میدان کنند جان را فدایت گلان خواهر تو فدای اکبر تو برادرجان حسینم۲ ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾••
4_5796472555418160088.mp3
161.5K
۹ دو گلیم از تبار حیدر و مصطفی هدیه ی مادر هستیم به شه کربلا گل باغ رسول این دو گل کن قبول یا حسین جان۲ ما دو فرزند زینبیم و عبد اللهیم جانفدایان راه دین و ثار اللهیم آمدیم کربلا تا کنیم جان فدا یا حسین جان۲ تا که نزد زهرا ما بشویم روسپید این دو گل را ز بهر یاری ات پرورید ما به تاب و تبیم دو گل زینبیم یا حسین جان۲ ما دو فرزند نور دیده ی فاطمه بر لب ما بود نام حسین زمزمه روح صبر و ثبات بنما التفات یا حسین جان۲ هر دو تا آمده که جان فدایت کنیم همچو عباس تو از تو حمایت کنیم هر دو با غیرتیم هر دو با همتیم یا حسین جان۲ ای گل فاطمه بر ما سعادت بود روزی ما کنار تو شهادت بود شده ایم بی شکیب که تو هستی غریب یا حسین جان۲ بده بر ما اجازه تا به میدان رویم بهر یاری تو به عهد و پیمان رویم گل زهرا نشان می شوی قد کمان یا حسین جان۲ ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾••
بسم الله الرحمن الرحیم رفت هرچند که عمرم همه بر باد حسین عوض‌اش بیشتر از عمر به ما داد حسین من نبودم کسی و او به حسابم آورد حق بده داد زنم خانه‌ات آباد حسین قبل از آنیکه شبِ قبر دهانم بندند نَفسی تا بزنم یکسره فریاد حسین چند وقتی است که خواب حرمت می‌بینم می‌روم باز دمِ پنجره فولاد حسین مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن نامتان از لبِ ما شُکر نیافتاد حسین تا مرا دید برای تو سیه پوشیدم مادرم گفت که آقا " اوون آباد حسین" مادرم * چشم ندارد حرمت را بیند مادرت در عوضش چشمِ دلش داد حسین دخترت تا که لبِ زخمی بابا را دید آنقدر زد به لبش از نفس اُفتاد حسین * خیلی مادرم و مادرامونو دعا کنید (حسن لطفی ۴۰۰/۰۵/۲۰)
خدایا قطره بودم متصل کردی به دریایم  بـرون آورد دست رحمتت از دام دنیایم من آن آواره‌ای بودم که کوی یار را جستم  و یا گمگشته‌ای بودم که مولا کرد پیدایم  اگر دامـان مهـرش را نگیـرم، اوفتـد دستم گر از کویش گذارم پای، بیرون، بشکند پایم بـرای مـن شد از امـروز نـام حرّ برازنده  همانـا افتخارم بس کـه دیگر حرّ زهرایم  سراپا غـرق اشک خجلتم یـارب نمی‌دانم  که چشم خود چگونه بر روی عباس بگشایم  اگر عباس گوید دست و سر، سازم به قربانش وگـر اکبــر پسنـدد، کشتـۀ آن قد و بالایم به خود گفتم که شاید از کرم بخشد گناهم را  نـدانستم کـه در نـزد حبیبش می‌دهد جایم  ز چشمم اشک خجلت گشت جاری، بخت را نازم که هم بخشید، هـم اذن شهادت داد مولایم... چه بی‌رحمید اهل کوفه! من با چشم خود دیدم ترک خورده است از هرم عطش لب‌های آقایم صـدای آب آب کودکان تشنه، آبـم کرد لـب خشکیدۀ عبـاس، آتـش زد بـه اعضایم بسوزانید و خاکستـر کنیـد از پـای تـا فرقم من آن پروانه‌ای هستم کزآتش نیست پروایم گلچین دو غزل
4_5933726254065780059.mp3
902.8K
بسم الله الرحمن الرحیم رفت هرچند که عمرم همه بر باد حسین عوض‌اش بیشتر از عمر به ما داد حسین من نبودم کسی و او به حسابم آورد حق بده داد زنم خانه‌ات آباد حسین قبل از آنیکه شبِ قبر دهانم بندند نَفسی تا بزنم یکسره فریاد حسین چند وقتی است که خواب حرمت می‌بینم می‌روم باز دمِ پنجره فولاد حسین مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن نامتان از لبِ ما شُکر نیافتاد حسین تا مرا دید برای تو سیه پوشیدم مادرم گفت که آقا " اوون آباد حسین" مادرم * چشم ندارد حرمت را بیند مادرت در عوضش چشمِ دلش داد حسین دخترت تا که لبِ زخمی بابا را دید آنقدر زد به لبش از نفس اُفتاد حسین * خیلی مادرم و مادرامونو دعا کنید (حسن لطفی ۴۰۰/۰۵/۲۰)
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•پدرم کرده دعا... و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها و روضه اصحاب اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم یا جوان مرگ، شهیدِ سَرِ راهت بشوم مادرم خواسته از مادرتان بعدِ نماز تا نَفَس هست فقط خَرجِ عزایت بشوم *اگه مي بيني از اين روضه به اون روضه ميري برا خاطر مادرهايِ ماست،شیرِ حلالی که با اشکِ روضه به ما دادن، الان هم اگه خودشون نميتونن بيان، ميگن: روضه ميري سلامِ مارو هم برسون...* کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوزِ حسین مددی صاحبِ عزا تعزیه دارت بشوم رخصتِ خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر خيمه ات آيم و مجنونِ صدايت بشوم :یدالله شهریاری *زهيري كه هر جا ابي عبدالله مي رفت راهش رو عوض مي كرد، خيمه هاش رو عوض مي كرد، داشت نهار مي خورد، زنش گفت: زهير! يه سوار داره مياد، اومد بيرون ديد علي اكبر رو فرستاده، گفت: سلام زهير، بابام سلامِت رسونده گفته بيا...گفت: برو سلامم رو به بابات برسون، بگو راهِ ما از هم جداست، تا اومد بره، زنش اومد گفت: زهير! ردش كردي، پسرِ زهرا دنبالت فرستاده، گفت: زهير الان بچه هام رو بر مي دارم ميرم، پسرِ فاطمه دنبالِ تو فرستاده ردش كردي، ديد الانِ زنش بره، گفت: باشه الان ميرم پيش حسين ببينم حرفِ حسابش چيه، سوارِ بر مركبش شد، نزديكاي خيمه ي ابي عبدالله شد، همه روشون رو از زهير برگردوندن. خبر دادن به ابي عبدالله زهير اومده، اومد دَمِ خيمه، دستاش رو باز كرد زهير رو بغل گرفت، واردِ خيمه شدن، لحظاتي گذشت اومدن بيرون، ديدن زهير مثل مجنونا داره راه ميره، گفتن: چي شده زهير؟گفت: الان منم ميام. اومد سمت خيام خودش، به زنش گفت: زود باش وسيله هات رو جمع كن، بچه هات رو هم بردار، هر چي دارم مالِ تو، برو... زنش پرسيد: تو كه اول نمي خواستي بري، چي شد؟ گفت: آي زن! حسين يار نداره. گفت: زهير! من باعث شدم بري، حالا ميخواي بري برو، حسين با زن و بچه اش اومده، تو برا حسين، منم كنيزيِ زن و بچه ي حسين رو مي كنم...* عالم علی و نورِ جهانتاب زینب است مثلِ علی و مثلِ نبی ناب زینب است از جلوه های فاطمه سیراب زینب است تشنه حسین، تشنه حسن، آب زینب است یعنی که پنج تَن دلِ یک قاب زینب است این کیست این عقیله ی آقایِ کربلاست این کیست این که غیرتِ فردایِ کربلاست این کیست این رَاَیتُ جَمیلایِ کربلاست این کیست حضرت زهرایِ کربلاست عصمت کم است، صاحبِ القاب زینب است *كاروان از مدينه دور نشده بود، اومدن گفتن: حسين! دوتا سوار دارن ميان، با عجله كاروان رو نگه داشت، رسيدن، ديد عبدالله دو تا آقازاده هاش رو آوُرده، اومد مقابل ابي عبدالله، گفت: بچه هام رو قابل ندونستي ببري؟ هر دو مهريه هايِ خواهرت هستن. عمه ي سادات پرده ي كجاوه رو زد كنار، گفت: خير ببيني عبدالله، شيرِ مادرت حلالت، داشتم دق مي كردم، بچه هام رو آوُردي.عبدالله گفت:حسين! هر جا ديدي بچه هام به كارِت ميان، هر دوتاشون فدايِ تو... كاروان راه افتاد، تا رسيدن كربلا، روزِ عاشورا هي مي اومدن دورِ ابي عبدالله، هي شمشيراشون رو نشون مي دادن، يعني دايي جان اجازه بدي رفتيم، امام حسين هي مي گفت: نه بروید پيش مادرتون. هر دوتا بغض كردن، اومدن تويِ خيمه، ناراحت، زانو بغل گرفتن، بي بي زينب اومد گفت: چي شده؟ گفتن: برو از دايي بپرس، اصلاً مارو نمي بينه، هر کی خواست بره ميدان گذاشت بره، اما نميذاره ما بريم، زينب خوشحال شد، يعني دلتون ميخواد بروید؟ آره مادر! اگه رفتید كشته ميشيد؛ مادر! فدايِ سَرِ دايي...يه ذوقي كرد خانوم، چادرش رو به كمر بست، گفت: الان ميرم اجازه ي شما رو مي گيرم...* آورده رویِ دست خودش جانِ خویش را آماده کرده است دو قرآن خویش را رو کرده است بر همه شیرانِ خویش را دو گِرد بادِ خویش دو طوفانِ خویش را خورشیدِ این دو اخترِ نایاب زینب است ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ # ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها و روضه اصحاب اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● *گفت: داداش! اگه تو پسرِ علي هستي، منم دخترِ علي هستم، مي خواي جلو نجمه سرم رو بالا نيارم؟ بچه هام رو عباس شمشير زدن يادشون داده، بيا ببين بچه هام دارن دق مي كنن...* زخمِ دل شکسته ی خود را که هَم گذاشت اذن دخول خواند به خیمه قدم گذاشت از خود گذشت و تُحفه ای از بیش و کم گذاشت سنگِ تمام پیشِ امیرِ حرم گذاشت قبله حسین باشد و محراب زینب است زینب رسید و باز امام احترام کرد مثلِ علی ، حسین به پایش قیام کرد تا او سلام کرد خدا هم سلام کرد زینب که است؟ آن که ادب را تمام کرد در کربلا معلمِ آداب زینب است دو مرد از قبیله یِ خود انتخاب کرد آئینه بود و رو به سوی آفتاب کرد با التماس دامنِ خود را پُر آب کرد بر روی نام مادرش اما حساب کرد فرمود این شکسته ی بی تاب زینب است *شروع كرد با ابي عبدالله حرف زدن...* بالی اگر نیست برادر دلی که هست آورده ام شعله کشم حاصلی که هست حل کن به دست خویش مرا مشکی که هست از من بخر دو هدیه ی ناقابلی که هست باور بکن که اولِ اصحاب زینب است * ابي عبدالله به همين راحتي اجازه نداد بچه ها برن ميدان، هر چي زينب مي گفت: آقا مي گفت: نه، من جوابِ حسن رو می تونم بدم، بچه هایِ برادرم هستن، اما من جوابِ عبدالله رو چی بدم؟ گفت: باشه نمیخوای برن نمیرن، اما حسن رو یادت هست یه بار جلوش مادرم رو زدن، همه ی موهاش سفید شد، میخوای دوتا بچه هام بمونن، میخوای کتک خوردن زینب رو ببینن؟ تا حرفِ مدینه رو زد گفت: بگو برن...حرفِ مدینه رو اینجا نزن، بدو اومد خیمه، پاشید لباسِ رزم بپوشید، مُهیّایِ رفتن شدن، لباسِ رزمشون رو که می پوشوند، هی می گفت: حواستون به حرمله باشه، حواستون به سنان باشه، اون از پشت میزنه، هی دست می کشید رو سر و صورتشون، آبروم رو بخرید،رو سفیدم کنید، مهیای رفتن شدن، دَمِ دَرِ خیمه، یه وقت دیدن زینب بیرون نمیآد، یکی از بچه ها اومد گفت: مادر! چرا بیرون نمیآی؟ گفت: آروم پاش پسرم، دوتا خواسته دارم از شما، گفت: من اگه پشتِ سرتون بیام، حسین خجالت میکشه، من از اینجا براتون دعا میکنم، اما خواسته دومم اینه: مادر! هر کی از اسب افتاد حسین رو صدا کرد، یه وقت از بالای اسب افتادید من رو صدا نکنید، حسین خجالت میکشه...* از دور دید و گفت علمدار مرحبا بر ضربه هایشان صدو ده بار مرحبا بر دو امیر بر دو جگردار مرحبا زینب شدند و حیدرِ کرار مرحبا اما میانِ خیمه ی بی آب زینب است اما رسید لحظه ی در خون صدا زدن خونین نَفَس نَفَس زدن و دست و پا زدن یک بار تیغ و بار دگر نیزه را زدن دور از نگاهِ مادرشان بی هوا زدن در بینِ خمیه شاهدِ گرداب زینب است :حسن لطفی *یه وقت یه حرومی داد زد، الان داغشون رو به دلِ مادرشون میذارم، از دور نیزه اش رو رها کرد، از بالای اسب افتادن، صدا زدن:"اَمیری حسینٌ و نِعمَ الاَمیر" حسین رسید بالا سرشون، یه نگاه به اینا می کرد یه نگاه به زینب، بی بی صدا می زد: فدا سرت بچه هام،خونشون حلالت حسین....هرجا هستی صدا ناله ات کربلا برسه:حسین!....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
|⇦•وقتی همه‌ جا شهره.... وتوسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شبِ چهارم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• ◼️◼️◼️◼️◼️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین وقتی همه‌جا شهره به عنوان تو باشیم باید که فقط ریزه ‌خورِ خوان تو باشیم دامن نکش از دستِ گدا‌های گرفتار بُگذار کمی دست به دامان تو باشیم خَیرُالعمل این است که ارباب تو باشی ما هم یکی از مُزد‌ بگیرانِ تو باشیم *وقتی که زمزمه می کنی حسین‌، مادرش تو‌عرش میگه: جانم! اگه فرزند خودت حسین رو‌میگی خدا برات نگهش داره.اما اگه حسین‌ من رو‌ میگی، کربلا بین دونهر آب کُشتنش ....* فردای قیامت خبر از در به دری نیست امروز اگر بی سر و سامان تو باشیم در سیرِ مقامات پِیِ گوهرِ اشکیم ما چله نشستیم که گریانِ تو باشیم اسلام بنا بر لَکَ لبیک حسین است ما نیز بنا شد که مسلمانِ تو باشیم گویی که اباالفضل دعاگوی لبِ ماست هرجا که به یادِ لب عطشان تو باشیم * امام صادق فرمودن: شیعیان ما وقتی آب گوارایی می نوشند همچین که میگن حسین‌ همه ی گناهانشون بخشیده میشه...* دلِ این بنده‌ی انگشت نما را نشکن با فراقت به سرم جامِ بلا را نشکن آبرویم برود آبروی تو رفته جلوی چشم همه ظرف گدا را نشکن دَمِ شش گوشه فقط توبه‌ی ما را بپذیر جانِ آقای خراسان دل ما را نشکن به همه گفته‌ام ارباب خریدارِ من است حُرمَت سینه‌زنِ کرب و بلا را نشکن مادرش گفت که صد نیزه شکستی به تنش تو دگر بر بدنش چوبِ عصا را نشکن *حضرت زینب سلام الله دوتا فرزندش رو آماده کرد. دوتاشون رو‌خواست، عون‌ومحمد! آبروی من رو نبریدا من خیلی جلو‌ داداشم آبرو دارما. تمیزشون کرد، سُرمه تو‌چشماشون کشید، با دستای خودش موهاشون رو‌شونه کرد. گفت منم‌ نمیام شما دوتایی برید تو‌خیمه ی حسین. من بیام داداشم تو رو دربایستی میوفته، خودتون دوتایی برید با دایی تون‌ حرف بزنید.هرجوری هست راضیش کنید نبینم‌ دست خالی برگردید. دوتایی بدو بدو اومدن‌ تو‌ خیمه ی حسین، دایی جان! ما رو‌ مادر فرستاده. برا چی اومدید؟ دایی جان یه چیزی میگیم نه نیار، دایی ما که میبینیم دیگه یار نداری، تنها شدی ...ما اومدیم فداییت بشیم. خدا هیچ‌کس رو غریب نذاره .. مخصوصاً تو شهری بری غریب باشی، تنها باشی، کسی هم تحویلت نگیره، با زن و بچه هم باشی خیلی اذیت میشی....فقط همین رو بگم... آقای ما نگران کشته شد، همین جور که داشت دست و پا میزد.. هی زیر چشمی خیمه های بچه هاش رو نگاه می کرد...* تنِ من را به هوای تن تو ریخته‌اند علی و فاطمه در این دو بدن ریخته‌اند جلوه‌ی واحده را بین دو تن ریخته‌اند این حسینی‌ست که در قالب من ریخته‌اند ما دوتا آینه‌ی روبروی یکدگریم محو خویشیم اگر محو روی یکدگریم ای به قربان تو و پیکرِ تو پیکرها ای به قربان موی خاکیِ تو معجرها امر کن تا که بیفتند به پایت سرها آه در گریه نبینند تو را خواهرها از چه یا فاطمه یا فاطمه بر لب داری مگر از یاد تو رفته است که زینب داری ◼️◼️◼️◼️◼️
|⇦•حاضرم دست به گیسو بزنم... وتوسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شبِ چهارم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾ ◼️◼️◼️◼️◼️ حاضرم دست به گیسو بزنم رد نکنی خیمه را با مژه جارو بزنم رد نکنی حرفِ از سینه و پهلو بزنم رد نکنی شد که یک بار به تو رو بزنم رد نکنی تنِ تو گر که بیفتد تنِ من می‌افتد تو اگر جان بدهی گردنِ من می‌افتد *دوتا بچه های زینب سلام الله اومدن تو‌خیمه، چی شد مادر؟ رفتن یه گوشه از خیمه زانوهاشون رو بغل گرفتن. چیه مادر؟! مگه دایی چی گفت بهتون؟ دایی ما رو‌ نپذیرفت، مارو‌قبول نکرد. گفت شما باید کنار خواهراتون، کنار مادرتون وکنار این زن وبچه ها باشید. بی بی دست دوتا بچه هاش رو‌گرفت..رفت خیمه ی حسین‌. داداش! قرار ما این نبود. چرا این دوتا بچه رو رد می کنی؟ اون‌موقعی که علی اکبر می خواست بره بدون هیچ‌حرفی بهش گفتی برو. نگاهم نکردی نگفتی علی اکبر باید سایه اش رو سر ما باشه. حالا که نوبت به بچه های من رسید میگی باید بالاسر ما باشن..... خوبه اینا ببینن دستای من رو میبندن. خوبه اینا باشن ببینن مادرشون بین نامحرماست... خوبه اینا باشن ببینن رقیه ات رو‌ با تازیانه میزنن..* دلم آشفته و حیران شد و حرفی نزدم نوبت رفتنِ یاران شد و حرفی نزدم اکبرت راهیِ میدان شد و حرفی نزدم در حرم تشنه فراوان شد و حرفی نزدم بِگُذار این پسران نیز به دردی بخورند این دوتا شیر جوان نیز به دردی بخورند نذر خونِ جگرت باد جگر داشتنم سپرِ سینه‌ی تو سینه سپر داشتنم خاک پای پسران تو پسر داشتنم سر به زیرم نکن ای شاه به سر داشتنم سَر که زیر قدم یار نباشد سر نیست خواهری که به فدایت نشود خواهر نیست راضی‌ام این دو گُلم پرپرِ تو برگردند به حرم بر روی بال و پرِ تو برگردند لِه شده مثل علی اکبرِ تو برگردند دستِ خالی اگر از محضرِ تو برگردم دستمال پدرم را به سرم می‌بندم وسط معرکه چادر کمرم می‌بندم تو گرفتاری و من از تو گرفتارترم تو خریداری و من از تو خریدارترم من که از نرگسِ چَشمان تو بیمارترم به خدا از همه غیر از تو جِگردارترم امتحان کن که ببینی چِقدَر حساسم به خداوند قسم شیرتر از عباسم بِگُذارم بِروی باز شود حنجرِ تو یا به دست لبه‌ای کُند بیفتد سرِ تو جانِ انگشتِ تو افتد پِیِ انگشترِ تو می‌شود جانِ خودت گفت به من خواهرِ تو طاقتم نیست ببینم جگرت می‌ریزد ذره ذره به روی نیزه سَرت می‌ریزد *خبر آوردن عون‌ و محمد رو هم کشتن. همه منتظرن بی بی زینب از خیمه بیاد بیرون همه نشستن بی بی بیاد بچه هاش رو بغل بگیره.. هرچی صبر کردن دیدن بی بی از تو‌خیمه بیرون‌ نمیاد یکی از این بچه ها تو بغله حسینه،یکی تو بغل عباسه، بچه ها رو بغل گرفت آوُرد. بالاخره زینب بالاسر بچه هاش میاد....؟ یه نفر از این زنها اومد تو‌خیمه گفت: زینب جان مگه خبر نداری؟! شروع کرد مقدمه بچینه، بی بی گفت چی میخوای بگی؟ میخوای بگی بچه هام رو‌ کُشتن؟ پرسید چرا از خیمه بیرون نمیای؟ فرمود: میخواهید من از خیمه بیام بیرون خجالت دادشم رو ببینید. داداشم همین‌جوری داره خجالت میکشه، علی اکبر رفت، خیلی خجالت کشید. اینقدر بهش خندیدن....* «یارای ابی عبدالله یکی یکی دارن کم‌ میشن فقط بی بی مونده با چندتا زن وبچه....» از تل زینبیه رسیدم که ای وای وای بالاسرَت نشستم و دیدم که ای وای وای نیزه ز جای جایِ تنِ تو درآمده حتی لباس‌های تنِ تو درآمده دیدم کسی حسینِ مرا نَحر می‌کند آقای عالمینِ مرا نَحر می‌کند می‌خواستم ببوسَمَت اما مرا زدند ناراحتم کنارِ تو با پا مرا زدند چِقدر روبروم طولش دادند سه ساعتِ تموم طولش دادند یه جوری هر کدوم طولش دادند سه ساعتِ تموم طولش دادند سرِ فرصت سرِ تو بریدند به چه قیمت سرِ تو بریدند بمیرم داداشِ غریبم توی غربت سرتو بریدند توی غربت سرتو بریدند انگار اومد بر قلب من فرود خنجری که سرت رو از پیکرت ربود گلوتو می‌بوسم، رگاتو می‌بوسم تو رو خدا دست و پا نزن ◼️◼️◼️◼️◼️
|⇦•یاران لب تشنه.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بعد شما توو خیمه‌ها، پای غریبه وا شده گوشواره ها از گوشای، دخترامون جدا شده کجایید، بیایید مگه قرار نبود منو، غریب و تنها نذارید حسین و دارن میکشن، غیرتیا خبر دارید کجایید، بیایید تنها شدم تنها، خداحافظ تنها در این صحرا، خداحافظ مردای عاشورا، خداحافظ «یارانِ لب تشنه، خداحافظ» بعد شما، توو خیمه‌ها، غوغا سر معجر شده بعد شما، بالا سرم، دعوای انگشتر شده می‌خندن، به اشکام بعد شما، هرکس منو، میبنه با طعنه میگه دیدی تو هم تنها شدی، یاری نموند با تو دیگه می‌خندن، به اشکام دیگه نمونده واسه من، لشگر با صورت افتادم زمین، مادر دشمن به فکر غارتِ، معجر «سیدَنا الغَریب حسین‌جانم» : رضا یزدانی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
Shab04Moharram1402[03].mp3
13.84M
|⇦•یاران تشنه لب.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "آيت الله وحيدخراسانى: تا روز عاشورا كه نزديك است، روزى صد مرتبه سوره توحيد بخوانيد و به حضرت سيدالشهدا(ع) هديه كنيد،انشاءالله فيوضاتى نصيبتان ميشود.
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج منصور ارضی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ مرده بودم در پی مَحیای مَحیا آمدم لطف کردی جلوه کردی در تجلی آمدم من ندیده عاشقت گشتم جنونم ذاتی است از ازل مجنون شدم دنبال لیلا آمدم گرچه دارم در اطاعت چشم پوش بسته ایی تا دهی در روضه برمن چشم بینا آمده ام من تهی دستم فقیرم مستمند و بی کسم دست گیری کن که با دست تمنا آمدم نه هراس از نار و نه شوق جنان دارم به دل نه همین امروز با امید فردا آمدم مادرت از قبل خلقت انتخابم کرده است پس به هیات با دعای خاص زهرا آمده ام نسل در نسلم غلام حلقه در گوش توام ناگهان در پی ارثیه اجداد و ابا آمده ام اشک هم مال خود من نیست روزیه شماست با همین قطره که دادی سمت دریا آمده ام *دیگه کم کم داره عاشورا نزدیک میشه .. امشب عرض میکنم بی بی جان خوب حسینت رو نگاه کن ..* گرچه کوتاهی در انجام وظیفه میکنم در پی دستور تو با حکم اجرا آمدم فیضِ عامت در محرم شاملِ حالم شده یک شبیه صدهاهزاران پله بالا آمدم فاطمه درهم خریده این گواهِ گفته ام با همه خوبان منِ بد نیز اینجا آمدم پاک گشتم مثلِ طفلِ تازه دنیا آمده با همه آلودگی در روضه ات تا آمدم از تو ممنونم که با این ناله این غم زنده ام باز هم امسال در ماه محرم آمدم *گفت عبدالله یادت باشه من باید هر روز حسینم رو ببینم .. وگرنه میمیرم .. دوم شرطم اینه هرجا حسینم بره منم باید برم .. عبدالله ابن جعفر گفت خانم من غلامتم هرچی شما بگی درسته .. درستِ من شوهرِ شما هستم ولی بدون منم غلام شما هستم .. با عشقِ ابی عبدالله بچه هاش رو بزرگ کرد .. عرضه داشت داداش جان، برادرم .. همه رو قبول کردی، بچه های حسنم رو قبول کردی؛ میخوای این دو تا بچه رو قبول نکنی!! ..* زینبم جلوۀ ذاتِ تو حسین متحیر زِ صفات تو حسین عاشق صوم و صلات تو حسین آشنا با جملاتِ تو حسین سفره دارِ حرمت خواهرِ توست بی قرارِ کرمتخواهرِ توست ما دو تا گریه کنانِ حسنیم مثلِ یک روح میانِ دو تنیم پیشِ هم در صددِ سوختنیم تا به کی حرف دو پهلو بزنیم جان من جان خودت جان حسن این دلِ خواهرِ خود را نشکن آمدم پیشِ تو بهتر بشوم جرعه ای می بده کوثر بشوم مثلِ زهرایِ تو حیدر بشوم با پسرهام دو لشکر بشوم خواهشا نهی موکد نکنی دستِ خالی مرا رد نکنی جانِ زهرا پُرم از خون جگری مردم از دلهره و بی خبری کاشکی دو پسرم را بخری این دو را هم پی قاسم ببری من به تنها شدنت حساسم به خدا شیر تر از عباسم *طوری شد وقتی این بچه ها اومدن رجز خواندن خودشون رو معرفی کردن امیری حسین و نعم الامیر .. یکی به دیگری گفت اینا کی هستند؟! گفتن اینا فرزندانِ خواهرش زینب هستند .. ان شالله کربلا بریم اونجا بتونیم عرض ادب کنیم ..* پیچیده در عالم چاووشِ محرم این روضه بخواند مادر با قدی خم ای مذبوح عریان، ای آقای عطشان مانده پیکرِ تو بی سر در بیابان واویلا حسین جان .. ای هستی زینب طفلانم فدایت هرچه در توان بود آوردم برایت این دو هدیه های زینب بر خدایند این دو لاله های دشتِ کربلایند واویلا حسین جان .. دارم از تو خواهش بنما رو سپیدم چون لیلا و نجمه کن ام الشهیدم در داغِ گلانم بر غم می نشینم اما ای برادر غربتت نبینم واویلا حسین جان .. 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
4444.mp3
1.39M
▪️نوحه شب چهارم محرم 🎙سبک: کربلا منتظر ماست بیا تا برویم... (گوشواره) 👇 زینبت شود فدایت،حسین زهرا هدیه آوردم برایت،حسین زهرا این دو گل از بوستان حضرت پیغمبرند ابن عبد الله و ابن زینب ابن حیدرند هر دو در عشق و وفاداری حسین جان محشرند هر دو خاک کف پایت،حسین زهرا هدیه آوردم برایت،حسین زهرا من که ارث از مادرم زهرای اطهر برده ام بهر یاری تو من این دو گلم پرورده ام من دو رزمنده به همراه خودم آورده ام جان هر دو به فدایت،حسین زهرا هدیه آوردم برایت،حسین زهرا آمدم با این دو رزمنده تو را یاری کنم با نثار این دو هدیه از تو دلداری کنم نزد حیدر نزد زهرا آبروداری کنم بر لبم شور و نوایت،حسین زهرا هدیه آوردم برایت،حسین زهرا این دو گل هستند از نسل علی شیر خدا حق برای یاری تو کرده بر من این عطا تا کنند در راه دین تو سر و جان را فدا من فدای غصه هایت،حسین زهرا هدیه آوردم برایت،حسین زهرا من که در گرد حریم تو چنان پروانه ام در تمام عمر خود از غیر تو بیگانه ام بهر جانبازی بیاوردم دو تا دردانه ام جانفدای بچه هایت،حسین زهرا هدیه آوردم برایت،حسین زهرا من که هستم گل حیدر دخت زهرای بتول نوگلان من مظلومه بود نجل رسول جان زینب این دو هدیه ز کرم کن تو قبول من که هستم آشنایت،حسین زهرا هدیه آوردم برایت،حسین زهرا هر دو هستند تسلای دل مادرشان هدیه آورده ببینم غرقه خون پیکرشان تو بیایی دم جان دادن شان در برشان دو شهید کربلایت،حسین زهرا هدیه آوردم برایت،حسین زهرا ✍رضا یعقوبیان 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
44.mp3
1.22M
▪️نوحه شب چهارم محرم ای نور دل زهرا(من خواهر تو هستم)۲ در کرب و بلا امروز(اندر بر تو هستم)۲ فدای خصلت زهرایی تو می بینم غربت و تنهایی تو یابن الزهرا حسین یا اخا المظلوم۲ من دو گل عبدالله(همراه خود آوردم)۲ در دامن خود این دو(من حیدری پروردم)۲ برادر به حق زهرای بتول دو هدیه آوردم از من کن قبول یابن الزهرا حسین یا اخا المظلوم۲ این دو گل من مولی(با عطر گل یاسند)۲ دو یوسف خوش منظر(پرورده ی عباسند)۲ چون خواهرت هستند هر دو آزاده از بهر جانبازی هر دو آماده یابن الزهرا حسین یا اخا المظلوم۲ این دو گل من هستند(از نسل رسول الله)۲ آماده ی میدانند(فدایی ثار الله)۲ گل های گلشن عترت و قرآن در سپهر دینند دو ماه تابان یابن الزهرا حسین یا اخا المظلوم۲ این دو گل آزاده(بگزیده شهادت را)۲ با تو ز شعف بستند(پیمان ارادت را)۲ چون قاسم و اصغر و علی اکبر در راه تو شوند در خون شناور یابن الزهرا حسین یا اخا المظلوم۲ از من تو قبول بنما(دو دسته گل خواهر)۲ تا که بشوند این دو(کشته به ره داور)۲ می افتد پیکرشان بر روی خاک فدای تو شوند با تن صد چاک یابن الزهرا حسین یا اخا المظلوم۲ این دو گلم از جام(عشق تو قدح نوشند)۲ از بهر نثار جان(آماده کفن پوشند)۲ هر دو گل مستند از جام ولایت ای برادر شوند هر دو فدایت یابن الزهرا حسین یا اخا المظلوم۲ ✍رضا یعقوبیان 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
4.mp3
1.37M
▪️نوحه شب چهارم محرم ای برادرجان،زینبم زینب از غمت جانم،آمده بر لب ای حسین جانم۴ ای برادر دو،دسته گل دارم هدیه هایم را،بهر تو آرم ای حسین جانم۴ این گلان ابن،جعفرند هر دو در شجاعت چون،حیدرند هر دو ای حسین جانم۴ چون علی اکبر،هر دو آزاده بهر جان دادن،گشته آماده ای حسین جانم۴ بهر اذن تو،اشک شان جاری است ای حسین من،کارشان یاری است ای حسین جانم۴ هر دو فرزندم،جانفدا هستند هر دو از طفلی،دل به تو بستند ای حسین جانم۴ هر دو مستند از،عطر و بوی تو جان به کف دارند،پیش روی تو ای حسین جانم۴ این دو فرزندم،عشق تو دارند همچنان قاسم،اهل پیکارند ای حسین جانم۴ هر دو با احساس،بهر تو حساس هر دو شاگرد،حضرت عباس ای حسین جانم۴ هر دو تا هستند،نور عین من اذن میدان ده،ای حسین من ای حسین جانم۴ می روند سوی،دشمن کافر هر دو در راهت،می شوند پرپر ای حسین جانم۴ پسران من،با تولایند روسپید هر دو،نزد زهرایند ای حسین جانم۴ کشته در راهت،می شوند این جا خون شان ریزند،لشکر اعدا ای حسین جانم۴ پیکر هر دو،آری از میدان با دل سوزان،دیده ی گریان ای حسین جانم۴ ✍رضا یعقوبیان 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
444.mp3
1.47M
▪️نوحه شب چهارم محرم هدیه آورده ام از برایت تا کنند جان خود را فدایت پروریدم دو گل تا نمایند جان فدای ره کربلایت آه-گوهر یکتایند آه-کعبه ی دل هایند آه-عاشق زهرایند آه ای برادرجانم۳ ای گل گلشن آل احمد ای که داری به من لطف بی حد با خود آورده ام از مدینه بهر یاری ات عون و محمد آه-افتخار زینب آه-اعتبار زینب آه-اقتدار زینب آه ای برادرجانم۳ جان من یا حسین گشته بر لب ذکر لب های من گشته یا رب خواهشم از تو این است برادر بپذیر این دو هدیه ز زینب دل پر از فریاده هر دواند آزاده گشته اند آماده آه ای برادرجانم۳ ناله ی غربتت را شنیدم از دو فرزند خود دل بریدم گر کنی تو قبول این دو هدیه نزد مادر دگر روسپیدم آه-از نفس افتادم آه-تو نما امدادم آه-دو گلم را دادم آه ای برادرجانم۳ حق بداده به آن ها سعادت هر دو هستند چو کوه رشادت بهر یاری تو ای برادر هر دو آماده اند تا شهادت آه-هر دو زهرا سیرت آه-هر دو کوه طاعت آه-مرتضایی غیرت آه ای برادرجانم۳ بر جوانان چو پیر و مرادند هر دو آماده بهر جهادند هر دو تا عاشقان تو هستند بهر ایثار جان هر دو شادند آه-این دو گل ممتازند آه-هر دو تا سربازند آه-در رهت جانبازند آه ای برادرجانم۳ هر دو تا در رهت جانفدایند هر دو از بند دنیا رهایند ای غریب دو عالم حسین جان بر تو و عشق تو مبتلایند آه-بر تو زیور گردند آه-بر تو یاور گردند آه-پاره پیکر گردند آه ای برادرجانم۳ ✍رضا یعقوبیان 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
. سبک غم بساطینی ..... اثرِ شیرِ .... مادر همینه جنگاوریم‌‌‌ از نسلِ جعفر هستیم امّا هر دو حیدریم تأثیرِ شیرِ مادرِ ما رو ببین جگر داریم مثلِ یلِ اُمُّ‌البنین فداییانِ .... مکتبِ عشقیم ما آبرویِ .... ماهِ دمشقیم آه دایی حسین جان /۳/ با شیرِ مادر شد سینه‌هایِ .... ما حسینیه تو که می‌خوندی روضه‌یِ زهرا هر فاطمیه یادمون دادی که غیرتی بمونیم ما جون می‌دیم امّا دایی نمی‌تونیم..... باشیم تو خیمه آلِ امیّه بزنه چنگ به مویِ رقیّه آه   دایی حسین جان /۳/ مونده تو حرم تا که نبینه مادرِ مضطر عرقِ شرم‌وُ .... رویِ جبینِ .... زردِ برادر تو چرا حسینم شرمنده باشی من ندارم دیگه رزمنده داداشی چشمِ امیدم به پهلوونه الهی عبّاس واسه‌ت بمونه آه یا ابوفاضل /۳/ ✍ .👇
. سبک سلامِ یاسین ..... دو فاطمی و دو حیدری و .... دو زینبی نذرِ کربلا /۲/ سرِ دو تا گل‌پسرِ خواهر فدایِ مویِ سرِ شما /۲/ زینب نمرده نگو زِ غربت هر چه که دارد خواهر فدایت برایِ تو فدایی آوردم هر دو عزیزم را کفن کردم سالار زینب /۳/ عزیز برادرم دو غیرتی دارم از تبارِ .... شیرِ نبردِ بدر و حنین /۲/ من شیرشان داده‌ام که باشند شمشیرزنِ لشکرِ حسین /۲/ با پر وُ پهلو نیزه بگیرند .... قبل از غروبِ روضه بمیرند .... بهتر از اینکه ببیند این چشمان همسفرم با خولی و زجر و سنان سالار زینب /۳/ عزیز برادرم در خیمه ماندم تا که نبینم از من خجالت تو می‌کشی /۲/ دیگر مگو از غربت که داری خواهرِ مظلومه می‌کشی /۲/ مادر تو را به خواهر سپرده نگو غریبی زینب نمرده تا پایِ جانم با ولا هستم من هم سربازِ کربلا هستم سالار زینب /۳/ عزیز برادرم ✍ .👇
۴۷ (فرزندان حضرت زینب س) یا حسین یار غریبم بهر تو من بی شکیبم جان زینب فدایت برادر من بمیرم برایت برادر یا حسین یا حسین وا غریبا۲ ای گل گلزار زهرا گشته ای تنهای تنها سومین شمس راه هدایت هدیه آورده ام از برایت یا حسین یا حسین وا غریبا۲ کعبه ی دل ها حسین جان گوهر یکتا حسین جان هر دو فرزند عبد الله هستند جان فدایی ثار الله هستند یا حسین یا حسین وا غریبا۲ از تبار حیدر هستند جانفدای رهبر هستند هر دو نور دل زینب هستند در سپهر ولا کوکب هستند یا حسین یا حسین وا غریبا۲ یا حسین ده اذن میدان تا که گردند هر دو قربان هر دو چون زینب آزاده هستند بهر جان دادن آماده هستند یا حسین یا حسین وا غریبا۲ نوگلان کربلایی در ره تو شد فدایی هر دو در راه قرآن شهیدند نزد حق هر دو گل روسپیدند یا حسین یا حسین وا غریبا۲
307633923_-812497555.mp3
2.76M
مسجدی ( زمزمه‌یِ قدیمی ) سبک امشب شهادت‌نامه‌یِ .... هل مِن معین خواندی دلم از غصّه‌یِ دلبر شکست دیگر نگو از بی‌کسی جانانِ من خواهر که هست سالارِ زینب یاحسین /۴/ این دو پسر نذریِ یک مویِ سرت اِی دلربا گفتی غریبی هر دو را کردم کفن خواهر که هست دو حیدری دو فاطمی دو شیرِ میدانِ جهاد هستیِ من نذرِ ولایِ بوُالحسن خواهر که هست سالارِ زینب یاحسین /۴/ در معرکه نیزه اگر پهلویِ آنها را شکافت شد پاره‌پاره جسم و شد خونین دهن خواهر که هست دور وُ بَرت خالی که شد از لشکر و یار و رفیق پیشِ حرامی‌‌‌ها دم از غربت نزن خواهر که هست سالارِ زینب یاحسین /۴/ یک گوشه‌یِ گودال اگر از هوش رفته مادرم راحت تو دست‌وپا بزن اِی بی‌کفن خواهر که هست گفتند بی‌یاور شدی پیراهنت را می‌برند شد هتکِ حُرمت پیکرِ بی‌پیرهن خواهر که هست سالارِ زینب یاحسین /۴/