«۱۱. آسودگی ما عدم ماست...»
#ز_کاظمی
(مامان #سیدعلی ۱۸.۵، #محمدحسین ۱۲، #محمدهادی ۸، #فاطمهسادات ۵ و #نرگسسادات ۱.۵ ساله)
#قسمت_یازدهم
دخترم آذرماه به دنیا اومد.
بعد از تولد چون اکسیژن نیاز داشت، بستری شد.
اما متأسفانه حجم اکسیژنی که بهش زده بودن زیاد بود و ریهش آسیب دید و خونریزی کرد.😥
الحمدلله احیا کردنش و به لطف خدا بعد از این همه فراز و نشیب عمرش به این دنیا بود و بعد از ۳۹ روز بستری بودن، مرخص شد و به خونه اومدیم...
حسی که من داشتم این بود که خدا من رو در یک چله قرار داده برای رشد دادن.
الان که به اون روزها فکر میکنم نمیتونم درک کنم که چطور سپری کردم اون سختیها رو...😔
انگار خدا وقتی سختی و مصیبتی میده صبرش رو هم میده...🙏🏻
منی که اون طور دوران بارداری رو گذرونده بودم، کمر درد شدیدی بعد از سقطهام داشتم که بعد سزارین خیلی تشدید شد، باز و بسته کردن تخت همراه و بالای سر بچه ایستادن و خواب و خوراک نداشتن، فشار زیادی به جسمم وارد میکرد.
از طرفی بچهها توی خونه بودن و ازشون دور بودم. توی بخش مراقبت نوزادان معمولاً روزانه از بچههای نارس از دست میرفتن و دیدن این صحنهها برای ما مادرهایی که چند روز رو کنار هم سپری کرده بودیم، خیلی سخت بود و فشار روحی زیادی داشت.😥
اما از روز اول به خودم گفتم ببین زینب! خدا تو رو گذاشته تو یه کارگاه عملی و مستقیم تحت نظرت داره...
آبروداری کن!
بعد مرخصی، دکتر گفته بود سیستم ایمنی بچه خیلی ضعیفه و مغزش تکامل پیدا نکرده باید در محیط آروم و قرنطینهای باشه.
برای همین تا فروردین ماه، من حسینیه کودک دیگه نرفتم و دوستانم اونجا رو میگردوندن.
از فروردین اجازه پیدا کردیم از خونه خارج بشیم.
دو پسرم که مدرسهای بودن و من با دختر و پسر کوچیکم به کار برگشتم.
محیط کاریمون مناسب حضور مادر و کودک بود. بین دوستان و همکاران، روابط صمیمی برقرار بود و اگه مادری در لحظه کار ضروری داشت، بقیه رسیدگی به بچه رو به عهده میگرفتن.😉
نوزادان توی اتاق کار کنار مادرها بودن و از وقتی راه میافتادن، قاطی بچههای حسینیه و مربیها بازی میکردن تا به سن مدرسه برسن.😍👌🏻
فرزند پنجم رو سال ۹۹ باردار شدم. چون میخواستم بعد از سزارین دوباره زایمان طبیعی داشته باشم، از ابتدای بارداری پیادهروی و ورزش و مراقبتهایی داشتم.
این بارداری هم مثل بارداریهای قبلی ۴-۵ ماه ویار و حالت تهوع زیاد داشتم.
اما بچهها خیلی کمکم بودن. مثلاً پسر دومم که علاقه به آشپزی داره، بعضی کارهای مربوط به غذا درست کردن رو بهش میگفتم؛ بعد مواد لازم رو روی گاز میذاشتم و بعد برای دوری از بوی غذا، به اتاق میرفتم تا پسرم مقداری از کار آشپزی مثل سرخ کردن گوشت یا پیازداغ رو جلو ببره، و بعد از اتاق میاومدم بیرون!
جمع دوستانهٔ همکاران هم که برای هم مثل خواهریم، توی زایمانها و بارداریها و احیانا مریضیها حامی همدیگه بودیم و هستیم.❤️
چون تقریباً همهمون از خانوادههامون دوریم.
همین بارداری آخرم که کرونا گرفتم، خیلی به من کمک کردن؛ غذا آماده میکردن و میفرستادن، هم برای خودم، و هم برای خانواده.
نرگس سادات خانوم شهریور ۱۴۰۰، الحمدلله با زایمان طبیعی به دنیا اومد. بعد از زایمان هم، چون مادرم با وجود مشغلههاشون دو روز بیش تر نتونستن بمونن، این دوستان خیلی همراه من بودن.🧡
از مهرش پسر سومم هم مدرسهای شد.
من با دو تا دخترها به سر کار میرفتم و ظهر با بچه مدرسهای ها برمیگشتیم خونه.
این روال تا الانم ادامه پیدا کرده.
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
«۱۲. ظرفیتهای فضای مجازی برای مادران»
#ز_کاظمی
(مامان #سیدعلی ۱۸.۵، #محمدحسین ۱۲، #محمدهادی ۸، #فاطمهسادات ۵ و #نرگسسادات ۱.۵ ساله)
#قسمت_دوازدهم
سال ۱۴۰۱ که شرایط خاصی حول شعار زن زندگی آزادی در کشور حاکم شد، میدیدم که همه از شرایط موجود ناراحت هستن، همه دوست داشتن برای اصلاح وضعیت کشور کاری بکنن ولی هیچ کس هم نمیدونست چی کار باید بکنه🤷🏻♀️، به ذهنم رسید همهٔ این توانهای جدا از هم رو یکی کنم تا هرکی هر کاری از دستش برمیاد بکنه، اینطور شد که همهٔ اطرافیانم رو دعوت کردم و دهن به دهن این دعوت رسید و مادرانه میدان جمعی بود که با جمعیت خوبی تشکیل شد، در واقع این جمع با هدف حمایت و کمک به مادرانی که دغدغه اثر گذاری در جامعه دارن و موانعی هم برای فعالیت دارن ایجاد شد. چندین کارگاه و دوره مطالعاتی تشکیل شد برای حرفهای شدن کارگاههایی از جنس ابزار هنر و کسب آگاهی و چندین اقدام هم داشتیم در سطح شهر قم اما به دلیل مشغلههایی که داشتم این کار به انتهای هدفش نرسیده و همچنان فکرهایی در ذهنم هست که ادامه داره...😊
به یمن فضای مجازی همه چی در دسترس هست و منم برای رشد خودم از دورههای مختلف استفاده میکنم. اوایل که اومده بودیم قم، کلاس بعضی اساتید رو حضوری شرکت میکردم و خیلی هم برام شیرین بود ولی بعد از مدتی حس کردم اهالی کلاس از حضور پسرم که کوچیک بود، اذیت میشن و ممکنه حقالناس باشه، دیگه حضوری شرکت نمیکردم ولی واقعاً خدا یه جوری برای آدم جبران میکنه.😍🙏🏻
مثلاً یه بار شد که خود استاد اون کلاس بعداً کتابهاشون رو به من هدیه دادن و بستر خوبی برای من فراهم شد. لطفی که نمیدونم چرا نسبت به من اتفاق افتاد. در صورتی که ایشون توی اون جلسات من رو نمیدیدن و در قسمت زنانه بودم. خلاصه با توجه به شرایطم تا جای ممکن در دورههایی که مرتبط به کارم و بحث تربیت بشه به صورت مجازی شرکت کردم.👌🏻
به خاطر تعدد کارها و مسئولیتها، وقتایی پیش میاد که خسته میشم و فشار روم هست، فکر کردن به انگیزهها و اهدافی که دارم و دست به دعا شدن و درخواست از خدا و اهل بیت برای بازگشت انرژی و توانم خیلی کمکم میکنه.❤️
گاهی که پنج تا بچهها مشغول بازی هستن و فضا امنه، میرم داخل اتاق و به کارهای شخصی خودم میپردازم. کاری که بچهها یکی یا دو تا بودن اصلاً نمیتونستم بکنم.
یا مثلاً چند وقته دختر کوچیهکم دیگه شیر نمیخوره و میتونم پیش بزرگترها بذارمش و برم کلاس ورزش. یه خوراکیهایی رو گاهی فقط برای خودم میذارم کنار. حفظ قرآنم رو هم تو وقتهای کوچیکی که بین روز پیدا میکنم پیگیری میکنم و چون در کارم با همکارانم روابط نزدیکی داریم و بهش علاقهمندم، کار بیشتر برام تفریح با دوستانم محسوب میشه و ازش انرژی میگیرم.😍
یکی از چیزهایی که اذیتم میکنه برنامهٔ خوابمونه. همسرم شب بیدار هستن و من برعکس علاقه دارم که شب زود بخوابم ولی متأسفانه به مدل مطلوب من نتونستیم برسیم و بچهها دیر میخوابن چون همسرم بیدارن. یه مدت خیلی تلاش کردم که این شرایط رو تغییر بدهم اما موفق نشدم و نتونستیم حلش کنیم و به پذیرش رسیدیم.🤷🏻♀️😅
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام دوستان ♥️
میخوایم باهم یه کتاب جذاب و پر از انگیزه و تلاش رو بخونیم.
کتاب «رسول مولتان»
خاطرات همسر شهید سید محمدعلی رحیمی، رایزن فرهنگی ایران در هند، غنا، پاکستان و ...
بعضی زندگینامهها خیلی خاص و متفاوتن،
طوریکه که تا مدتها ذهن آدم رو مشغول میکنن و به تعجب وا میدارن که عجب! پس بعضیا دارن اینطوری زندگی و جهاد میکنن برای صدور اسلام و انقلاب ...
این کتاب روایت یکی از اون زندگی هاست.👌🏻
شهید از همون ابتدای انقلاب دغدغهٔ کار فرهنگی و عقیدتی داشتن و چه توی جبههها چه توی کشورهای دوست و همسایه، مشغول رساندن پیام اسلام و انقلاب به مردم شدن.
همسرشون هم از ابتدا با وجود مخالفتهای خانواده، پا در این مسیر سخت گذاشتن و همراه شوهر، جهاد و هجرت کردن.😉
بارها همهٔ خونه و زندگیشون رو فروختن و رفتن یه کشور دیگه زندگی رو از صفر و با حداقل امکانات شروع کردن دوباره.
سه تا بچه قدونیمقد رو توی همین سالها بزرگ کردن و در کنارش خودشون هم توی کارهای فرهنگی و تبلیغی سهیم شدن و هرکاری تونستن کردن.😍
این کتاب بدون سانسور و کاملاً واقعی سعی کرده زندگی شهید و همسرشون رو روایت کنه و به نظرم نویسنده موفق بوده و خوب از پس این کار بر اومده.
این کتاب رو از امروز تا ۳۱ تیر باهم میخونیم و دربارهش توی گروه همخوانی گفتگو میکنیم.
🏆 در پایان هم ۱۰ جایزه ۱۰۰ هزار تومانی به قید قرعه به دوستانی که کتاب رو کامل مطالعه کنن، تقدیم میشه. 🏆
📚 برای تهیهٔ نسخه صوتی یا الکترونیکی یا چاپی کتاب با تخفیف ویژه، توی کانال پویش کتابخوانی مادران شریف عضو بشید:
🔗 eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
مادران شریف ایران زمین
سلام دوستان ♥️ میخوایم باهم یه کتاب جذاب و پر از انگیزه و تلاش رو بخونیم. کتاب «رسول مولتان» خاطر
.
اگر میخواید توی گروه همخوانی این کتاب عضو بشید و توی قرعهکشی شرکت کنید، حتماً وارد کانال زیر بشید. اطلاعیهها فقط در کانال پویش کتاب مادران شریف منتشر میشه. 👇🏻
🔗 eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
چهارمین دورهمی حضوری مادران شریف ایران زمین در تهران
با حضور مادر شهید مصطفی احمدی روشن😍
چهارشنبه ۲۱ تیرماه، ساعت ۱۶/۳۰
آستان امامزاده علی اکبر چیذر
ثبت نام در پیوند زیر👇
https://b2n.ir/x91205
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام
مخاطبای همیشه همراه
مادران شریف ایران زمین😎
میخوایم تو این روزهای پر از شادی، دور هم جمع بشیم دوباره🤩
کجا؟
امامزاده علی اکبر چیذر ❤️
این بار هم میزبان مادر عزیزی هستیم، میخوایم دورشون حلقه بزنیم و از مادرانگی هاشون بشنویم.
در خدمت مادر بزرگوار و دوست داشتنی شهید مصطفی احمدی روشن هستیم.🥹🥰
انشاءالله همراه مادر عزیز، مزار فرزند شهیدشون هم زیارت میکنیم و نور و قوت میگیریم ازشون برای ادامه مسیر.💪
چهارشنبه همین هفته
۲۱ تیر
ساعت ۱۶/۳۰ در حسینیه امامزاده علی اکبر چیذر منتظر دیدن روی ماه خودتون و بچه هاتون هستیم.
از طریق پیوند زیر ثبت نام کنید👇
https://b2n.ir/x91205
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
«۱۳.مزایای زندگی چند فرزندی»
#ز_کاظمی
(مامان #سیدعلی ۱۸.۵، #محمدحسین ۱۲، #محمدهادی ۸، #فاطمهسادات ۵ و #نرگسسادات ۱.۵ ساله)
#قسمت_سیزدهم
زندگی چند فرزندی برای من مزایای زیادی داشته.👌🏻
اولیش برمیگرده به خود من که رشد و توسعه پیدا کردم. خودم رو بیشتر شناختم و از ظرفیتهام بیشتر استفاده کردم.
آدمها همیشه در موقعیتهای عملی رشد میکنن و وجود بچهها خودش یه جورایی کارگاه عملیه که نمیذاره آدم توقف کنه و تو حال روحی بدش بمونه.🥰
چند تا بودن بچهها زمان من رو بازتر کرد.
وقتی فقط یه بچه داشتم انقدر درگیر میشدم که اصلاً فکر دومی رو هم نمیشد کرد.😅
بعد که دوتا شدن، اون اوایل باز خیلی سخت بود و انگار هیچ زمانی برای خودم باقی نمیموند.
ولی هر چقدر جلو تر رفت، کار راحتتر شد و روی غلتک رفت.
من همه مدل فاصله سنی رو تجربه کردم.
هر چه قدر فاصله سنی کمتر باشه، تجربه به من نشون داده که مصداق این ضربالمثله که یه سال بخور نون و تره ده سال بخور نون و کره!
اولش یه فشار و سختی داره ولی بعدش همبازی میشن و باری از دوشت برداشته میشه.
بچههای اول و دوم من فاصلهشون زیاد بود و مثل دو تا تک فرزند بزرگ شدن.
هنوزم که هنوزه برنامهها و کاراشون جدای از همهست و فضاشون با هم فرق داره.🤷🏻♀️
درسته برای تصمیم گرفتن برای بچهدار شدن خیلی چیزا مثل عوامل اقتصادی اثرگذاره، ولی جا داره آدم به نفع اختلاف سنی بچهها بقیه عوامل رو فاکتور بگیره.😉
اما در مورد تمیزی خونه!
واقعیت اینه که تمیزی خونه که همه چی کامل مرتب باشه همیشه برام تو اولویت نیست.
یعنی به نظرم میرسه که کار خونه یک هیولای همه چیز خواره که هر چقدر براش وقت صرف بکنیم قابلیت اینو داره که تمام زمان ما رو بخوره و حتی آدم رو دچار وسواس بکنه.🤦🏻♀️
در واقع تو این زمینه یه مقدار سهلگیر هستم. مخصوصاً که دوست دارم آزادی رو برای بچههای کوچیک فراهم کنم و تحت فشارشون نذارم.
اما برای انجام کارهای که باید انجام بشه، خیلی وقتها از خود بچهها کمک میگیرم.😉
کارایی مثل جارو کردن، مرتب کردن اتاق خودشون و پهن کردن لباس که از پسشون برمیان.
تقریباً همیشه روزی دو وعده غذا میپزم، جدای از اون غذای خاص بچههای کوچیک وقتی که تازه غذاخور شدن یا یه وقتایی میان وعدهای چیزی که اگه وقتم آزادتر باشه درست میکنم.
ولی توی هر شرایطی تقریباً باشه من باید دو وعده غذا رو تهیه بکنم. خب از زودپز و پلوپز و آرامپز استفاده میکنم. و برنامه غذایی دارم که تقریباً تکلیفم معلومه.
نه این که بگم صد در صد به اون برنامه غذایی پایبندم. یه وقتایی هم تخطی ازش اتفاق میافته با توجه به زمان و کارهای غیرمترقبهای که ممکنه پیش بیاد تو کارمون یا مثلاً حال جسمیم بد باشه و یه غذای سادهتر و سریعتر در دستور کار میذارم. ولی به صورت روتین برنامه دارم و این خیلی کمک میکنه تو این که کارم جلو بیفته و ذهنم ازش آزاد بشه.👌🏻
کارهای بیرون از خونه و خریدها رو من چندان درگیرش نمیشم و همسرم انجام میدن.
و به ندرت از نیروی خدماتی هم کمک میگیرم.
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
چهارمین دورهمی حضوری مادران شریف ایران زمین در تهران با حضور مادر شهید مصطفی احمدی روشن😍 چهارشنبه ۲
‼️‼️‼️
سلام مامانا
شب خوش
دورهمی فردا یادتون نره😍
حتما حتما ثبت نام کنید تا بدونیم منتظر چند تا مامان و نورچشمی باید باشیم.😘
انشاءالله فردا همراه با شما مادران شریف، در خدمت مادر دوست داشتنی شهید احمدی روشن هستیم.🥰
حتما اینجا ثبت نام کنید👇👇
https://b2n.ir/x91205
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif