«۳۴.مادری و معلمی، ادامهٔ راه من...»
#ز_متقیان
(مامان #محمدعلی ۱۳، #محمدحسین ۱۰.۵، #محمدمهدی ۷.۵، #محمدهادی ۴ و #فاطمه ۲ ساله)
اطمینانی که مادرها بهم داشتن باعث شده بود حتی با اینکه معلم سختگیری بودم، باهام همراهی کنن😉. امتحان میانترم رو که گرفتم، دیدم وضعیت درسی بچهها خیلی بده، به خانواده ها گفتم من اینا رو پاس نمیکنم😇، بمونن و پایهشون قوی بشه بهتره☺️.
تهدیدم باعث شد بچه ها و خانواده ها به خودشون بیان و خداروشکر امتحانات آخر سال خیلی بهتر گذشت👌🏻.
سعی میکردم لابهلای درس دادنم مسائل اعتقادی رو هم بهشون آموزش بدم. مثلاً توی درس ریاضی که به کسر یک پنجم رسیدیم، در مورد خمس یه چیزایی گفتم. یا به یکی از درسهای اجتماعی رسیدیم که در مورد انسانهای اولیه بود. بهشون گفتم من اینو درس دادم ولی نه ازش سوال میپرسم و توی امتحان میاد و نه قبولش دارم. چون طبق عقاید ما اولین ورود نسل انسان با حضرت آدم (علیهالسلام) بوده که ایشون با علم الهی اومدن و اصول زندگی روی زمین رو بلد بودن.
اولین جلسهای که توی کلاس از روی قرآن خوندم رو خوب یادمه. سرمو که بالا آوردم دیدم بچهها متعجب😳 نگاه میکنن و میگن ما فکر میکردیم این مدل قرآن خوندن فقط برای تلویزیونه.
دو سه بار دیگه هم گفتن از روی قرآن براشون خوندم☺️.
وقتی وارد آموزش و پرورش شدم ۳۸ سالم بود. یادم میاد سر انصرافم از درس زمان محمدعلی، میگفتم میخوام تا ۴۰ سالگی بچه بیارم😉 و بعدش حالا یه کارایی میکنم. اما بقیه میگفتن دیگه کی به یه آدم ۴۰ ساله که کلی فاصله افتاده بین درس و کارش، شغل میده😏؟! من میگفتم بالاخره خدا خودش یه دری برام باز میکنه و شغل معلمی همون دری بود که به روم باز شد😍.
چند وقت پیش آیهای دیده بودم با این مضمون که خدا به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «خدا و مومنین تو رو کفایت میکنند.» امام خمینی (رحمهاللهعلیه) تفسیر جالبی از این آیه دارن. میگن خدا مومنین رو در کنار خودش گذاشته، یعنی همون قدر که خدا پیامبر رو کفایت میکنه، مومنین هم پیامبر رو کفایت میکنن. حالا ما به عنوان مومنین چگونه پیامبر رو کفایت میکنیم؟ باید پیامبر رو یاری کنیم. بعد توضیح میدن که شما مادرها با فرزندآوری و تربیت بچهها، میتونین از آمال ائمه دفاع کنین.
من خیلی دوست دارم اگه خدا قسمت کنه یه دختر و پسر دیگه هم داشته باشیم🥰 و همزمان با پیش رفتن معلمی و بزرگ شدن اونا، درسم رو ادامه بدم و توی شغلم هم ارتقا پیدا کنم و از اونجایی که انگیزهشو توی خودم میبینم😉، مدیر مدرسه بشم.
خلاصه ادامهٔ مسیر خودم رو در معلمی و مادری میبینم...
حالا چی شد که تصمیم گرفتم خاطراتم رو با شما به اشتراک بذارم؟!🤭
حدود دو ماه پیش یکی از دوستان باهام تماس گرفتن و گفتن میخوان روایت زندگی ما رو توی کانال مادران شریف منتشر کنن، واقعیتش اولش تمایل نداشتم🥲.
مامانم همیشه به عنوان یه نکتهٔ مهم تربیتی بهمون میگفتن از زندگیتون برای هیچ کس حرفی نزنین😉، نه خوب زندگی رو بگین و نه بد زندگی رو. اینجوری خیرش بیشتره💛.
علاوه بر این خاطرهٔ ناخوشایندی داشتم در همکاری با صدا و سیما!
حدود چهار سال پیش یه تیم بهم زنگ زدن و خواستن که از زندگی ما مستندی تهیه کنن. اصلاً تمایل نداشتم چون جدای از نکتهٔ مامانم، نمیخواستم تصویرم در تلویزیون دیده بشه و دلایل خودم رو داشتم☺️ ولی خانم رابط با صحبتهاش در مورد وضعیت جمعیت کشور و اهمیت روایت کردن زندگی خانوادههای چند فرزندی راضیم کرد. ولی در نهایت به خاطر تدوین و گزینش صحبتها، نتیجهٔ اون مستند به نظر خودم فقط تصویر زندگی یه زوج خارج زندگی کرده بود😏 که روی امکانات و شرایط خوبشون توی کانادا خیلی مانور داده شده بود و حالا برگشته بودن و چهار تا بچه هم داشتن، و از نظر من نکاتی که به درد باز شدن گره ذهنی پدر مادرها میخورد رو، ازش حذف کرده بودن.
خلاصه خاطره بدی شد برام و دیگه قید همکاری با صدا و سیما رو زدم🤐.
اما در مورد این کانال و پیشنهاد جدید برام فرق میکرد🥰. چون قرار شده بود همهٔ حرفها و دغدغههایی که مطرح میکنم، بدون سانسور توی کانال گذاشته بشه.
👇🏻ادامه👇🏻
#قسمت_پایانی
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
حدود دو ماهی طول کشید روایتهای زندگیم.
صبحها قبل از اینکه بچهها بیدار بشن شروع میکردم. اوایل قرار نبود صوتها منتشر بشن، ولی فکر کنم چون من خیلی مفصل میگفتم و انتشارش در کانال باید مختصر میبود🤭، تصمیم گرفته شد صوتها رو هم در دسترس مخاطبا قرار بدن.
هر چند بعضی اوقات بچهها بیدار میشدن و من وسط رسیدگی به اونها صوت میفرستادم😅، برای همین توی بعضیهاشون صدای آب و بچه و... میاد. 🫠
فقط مونده بود یه دغدغه که خیلی من رو در این روایتگری به شک انداخته بود و اون اینکه در این جور بازگویهها ما اون قسمتهایی از زندگیمون که میتونیم در موردش حرف بزنیم رو، روایت میکنیم.
بعضی مشکلات و سختیها اصلاً قابل گفتن نیستن😥. ترسم از این بود که مخاطب متوجه این مسئله نباشه و فقط زیباییهای زندگیم رو ببینن و خدایی نکرده به جای اینکه باعث خیر بشم، بیشتر شر بشه🥺.
دیدگاهها و بازخوردها رو هم دنبال میکردم و توی قسمت نظرات دیدم بعضیها اینو گفته بودن که «چه زندگی زیبا و دست نیافتنیای رو ترسیم کردین.»😰
من که همچین قصدی نداشتم... اتفاقاً برعکسش برام مهم بود!
خلاصه که زندگی منم مثل همهٔ زندگی ها مشکلاتی داره که قابل گفتن نیست🥲 و من سعی کردم اون قسمتهایی رو بگم که فکر کردم شنیدنشون به درد کسی بخوره🥰.
در آخر ازتون میخوام دعا کنید برای خانوادهٔ ما که برای پیامبر و اماممون کفایت کنیم و کارها و قدم هامون برای پشتیبانی و همراهی اونها باشه و نه برای هیچ قصد و منفعت شخصی...
اینطوری خودشون هم کم و کسریها و نقصهاش رو جبران میکنن اشاءالله🤲🏻.
#قسمت_پایانی
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
«ما و پیشدبستانی»
#ز_جعفری
(مامان سه تا دختر ۷.۵، ۵.۵ و ۱ ساله)
ما دختر اولمون رو پیشدبستانی نفرستادیم. راستش من و همسرم اعتقاد چندانی به آموزش رسمی زیر ۷ سال نداریم.😅
خداروشکر پارسال هم که رفت کلاس اول مشکل خاصی نداشتیم. حقیقتش ماه اول یه کمی نگران بودم که مثلاً بهانه بگیره یا زنگ بزنن که میخواد بیاد خونه🤭 و از این حرفا، اما هیچ وقت پیش نیومد. حتی یک بار هم ازم نخواست بیام مدرسه چند ساعتی بمونم یا سر بزنم و...
البته به گفتهٔ معلمش حدوداً دو ماهی بعضی ساعتها میرفته و از معلم و یا ناظم میپرسیده که چند تا زنگ دیگه مونده؟ و کی میریم خونه؟ و... 😄 که خب فکر میکنم این به خاطر همون عادت نداشتن به دور بودن چند ساعته از خونه بود، البته که تا آخر سال هم میگفت دوست دارم زود زنگ بخوره بیام خونه بازی کنم، چون واقعاً روحیهش اینطوریه که خونه و به خصوص بودن با خواهرش رو خیلی دوست داره🥰.
حالا امسال هم که دختر دومی به سن پیشدبستانی رسیده، بازم تصمیممون همونه که نفرستیمش، آخه از تصمیم قبلی واقعاً راضی بودیم😅.
پارسال معلم دخترم وقتی بعد از یک ماه فهمید که پیشدبستانی نرفته خیلی تعجب کرد، چون میگفت کارهاش رو خیلی خوب و مستقل انجام میده و خداروشکر مشکلی توی کلاس نداره.
نمیخوام از بچهٔ خودم تعریف کنم، به نظرم اغلب بچههای الان از نظر هوش و استعداد فوقالعاده هستن و آموزشهای پیشدبستانی براشون خیلی ساده و پیش پا افتادهست.
ما هم از همون ابتدا سعی کرده بودیم برای بچهها کتاب زیاد بخونیم، بازیهای رایج زیر ۷ سال رو تو خونه با هم انجام میدادیم، کلی کتابکار و برگههای کارآموزی که توی بازار فراوون هستن و... رو برای بچهها تهیه کرده بودیم و واقعاً دخترم از این بابت کلی تمرین کرده بود😉.
از طرف دیگه خب یک سال دیرتر تو محیط عمومی قرار گرفتن باعث شد یک سال دیرتر انواع ویروسهای مدرسهای به خونهمون راه پیدا کنن.🙃 دختر من هم کمی ضعیفتر از همسن و سالهاش هست و بیشتر مستعد دریافت این ویروسها.
ضمناً مجبور به بیدار کردن صبح زود یه بچهٔ پنج ساله هم نبودیم.😴 (واقعاً دلم میسوخت بچه رو ۷ صبح صدا کنم درحالیکه حس میکردم هنوز نیاز به خواب داره🥲.)
یه خوبی دیگه پیشدبستانی نرفتنش هم به نظر خودم این بود که ابتدای کلاس اول واقعاً ذوق فراوونی برای شروع مدرسه داشت، درحالیکه با شناخت روحیهش میدونم اگر یک سال پیشدبستانی رو میرفت و میدید که اونجا هم کارهای معمولی که هر روز تو خونه انجام میدیم، انجام میدن، خیلی توی ذوقش میخورد، چون تصورش از مدرسه این بود که قراره کلی چیز جدید یاد بگیرن😅.
اینم بگم که روحیهٔ دختر من اینطوریه که خیلی سخت دوست پیدا میکنه، البته مشکلی توی ارتباطگیری نداره، ولی مدلش طوریه که خیلی خودش رو به کسی وابسته نمیکنه.
اگر بچه طوری باشه که خیلی علاقهمند به حضور توی جمع و دوستیابی باشه، احتمالاً پیشدبستانی براش خیلی هم خوب خواهد بود.
اما هدفم از نوشتن این تجربه😋 این بود که به کسایی که احیانا نمیدونن، بگم که پیشدبستانی اجباری نیست😉.
طبق قانون، تحصیل تا ۱۲ سال تو کشور ما رایگانه، اما هنوز آموزش و پرورش نتونسته پیشدبستانی رو رایگان کنه😏 و حتی مدارس دولتی هم برای پیشدبستانی هزینهٔ نسبتاً زیادی میگیرن، چون حقوق معلم و همهٔ هزینهها از همین شهریهای که والدین میدن تأمین میشه.
خلاصه که تا وقتی رایگان نشده، اجباری هم نخواهد بود.
اخیراً بین چند تا از دوستان و اقوام که بچههاشون به سن پیشدبستانی رسیدن، این نگرانی رو دیدم که حالا چیکار کنیم؟ مهد بذاریم یا مدرسه؟ بچه رو چطور راضی کنیم بره؟ و از این قبیل دغدغهها
وقتی هم بهشون میگفتم که حالا چه اصراری هست که حتماً پیشدبستانی بره، همه میگفتن که خب اجباریه و اگه نذاریم کلاس اول ثبتنام نمیکنن!
نمیدونم این تصور غلط از کجا رایج شده، ولی خیالتون راحت باشه که هیچ مدرسهای (دولتی یا غیرانتفاعی) نمیتونه به خاطر پیشدبستانی نرفتن فرزند شما، اون رو کلاس اول ثبتنام نکنه، اگر با همچین موردی روبهرو شدین، میتونین به آموزش و پرورش اطلاع بدین تا مدرسهٔ مذکور رو به راه راست هدایت کنن 😋.
پن۱: ما با توجه به روحیات بچههامون به این نتیجه رسیدیم و قطعاً این تصمیم قابل تعمیم به همهٔ بچهها نیست.
شما حتماً باید با شناختی که از فرزندتون دارین و شرایط زندگی خودتون تصمیم بگیرین.
پن۲: مادر من تجربهٔ ۳۰ سالهٔ معلمی کلاس اول رو دارن، در مورد پیشدبستانی فرستادن بچهها همیشه میگفتن هیچ ضرورتی نداره، هر چند بچهای که پیشدبستانی رفته احتمالاً راحتتر با کلاس اول کنار خواهد اومد، هر چند کلیت نداشت و موارد استثنا هم تو شاگردانشون داشتن.
#سبک_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
«یک راهحل برای رهایی از غم و غصهها»
#پ_شکوری
(مامان #عباس ۷، #فاطمه ۵.۵ و #زینب ۲.۲ ساله)
روزایی توی زندگی هست که از صبح آدم ناراحته. انگار یه غم و غصهٔ پنهانی داره و خودش هم نمیدونه چرا😥.
اگر صبح رو با صدای گریهٔ بچه دو ساله که از خواب بیدار شده و معلوم نیست چه مشکلی داره شروع کنید،
و بعد تا به خودتون بیاید و بخواید صبحانه بیارید، دو تا بچهٔ بزرگتر که خیلی گشنهشونه سر کوچیکترین چیز بیاهمیتی با هم دعوا کنن😫 و داد و بیداد و گریه زاری راه بندازن، اوضاع سختتر هم میشه🥺.
خودم هنوز نمیدونم دلیلش چیه!
ولی یه روزایی هم از خواب که بیدار میشم، خیلی سر حال و خوشحال و پر انرژیام و ظرفیت و تحملم برای چالشهای بچهها بیشتره😉.
یه روزایی هم از همون اول صبح حوصلهٔ هیچی رو ندارم🥲 و احساس خستگی و غم دارم و روابطم با بچهها هم خوب نیست.
البته میشه یه عواملی هم براش حدس زد. مثلاً شب قبل زود خوابیدم یا دیر. عوامل بیرونی و کارهای دیگهم چطور پیش رفته و براش نگرانم که به موقع انجام بشه و…
ولی به هر حال نتیجهش اینه که من صبح از خواب بیدار شدم و حالم بده!😏
و اگر راه حلی پیدا نکنم، تا شب هی حالم بدتر میشه و بچهها و همسرم هم به تبع ناراحت میشن🥲.
دو هفتهایه که یه راهحل خوب برای این غم و غصه پیدا کردم و خداروشکر تا الان نتیجه گرفتم.
این راهحل رو از توی یه کتاب پیدا کردم!
کتاب «تولد در کالیفرنیا»
بعد از اینکه یه بار توی کتابخونه چشمم خورد به کتاب «تولد در سائوپائولو» و امانت گرفتم و دوسه روزه خوندمش و کلی ذوق کردم (داستان یه دختر برزیلیه که شیعه میشه)
تصمیم گرفتم کتابهای دیگه از مجموعهٔ «تولد دوباره» رو بخونم.
و گزینهٔ بعدیم کتاب الکترونیکی «تولد در کالیفرنیا» بود.
داستان دختری ایرانی که یه بار توی نوجوانی به خاطر تحصیل پدرش میره انگلیس و دوباره بر میگرده ایران و بعد به خاطر تحصیل شوهرش میره آمریکا!
توی این مدت مسلمانه ولی خیلی معمولی با پوشش شیک و مد روز و اهل آرایش و…
توی آمریکا، پاش به جلسات حدیث کساء خونه دوستش باز میشه و بعد هم یه اتفاقی میافته که تکون میخوره و ظاهر و باطنش عوض میشه🥰.
بعدها هم خودش جلسه «حدیث کساء» میگیره توی خونهش و برکاتش رو میبینه. برکاتی که آخر همین حدیث از زبان پیامبر مهربانیها (صلواتاللهعلیهوآله) به صورت وعدهٔ قطعی مطرح شده…
ننیجهش برای من شد علاقهٔ بیشتر به «حدیث کساء» و توجه بیشتر به اهمیتش و برکاتش😍.
وقتی پیامبرمون (صلیاللهعلیهوآله) به خدا سوگند یاد میکنن که هر وقت این حدیث در محفلی از محافل شیعیان و محبان اهل بیت (علیهمالسلام) ذکر بشه، حتماً هر کسی همّ و غمّی داشته باشه، خدا خودش اندوه و غمش رو رفع میکنه و حاجتش رو اجابت میکنه🥹. نتیجهش هم میشه خوشبختی و سعادت برای اون افراد.
با خودم فکر کردم که دیگه چی میخوام؟!
چه راهحلی از این بهتر برای رفع ناراحتی و غصههام؟! راهی که نتیجهش تضمین شده و خدا و رسولش (صلواتاللهعلیهوآله) قولش رو دادن.
این روزا سعی میکنم مثل یه داروی حیاتی صبحها که از خواب بیدار میشم، در اولین فرصت بخونمش یا صوتش رو گوش بدم و متوسل بشم به پنج تن آل کساء که کمکم کنن روز خوب و مفیدی برای دنیا و آخرتم داشته باشم و در راه خدمت به امام عصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) قدمی هرچند کوچیک بر دارم…💛
البته که معانی و معارف خیلی عمیقی پشت این حدیثه و فهمش نیاز به زمان و تلاش داره، ولی حداقل همین برکت و رفع هم و غم عامل مهمیه که میتونه ما رو بهش متصل کنه تا کم کم وارد معارفش هم بشیم به لطف خدا.
پ.ن: اگه کنجکاو شدید دو تا کتابی که اسمش اومد رو بخونید، توی فراکتاب موجوده با کد تخفیف ۵۰ درصدی madaran
🔸 کتاب «تولد در کالیفرنیا»:
🔗 www.faraketab.ir/b/193066?u=82039
🔸 کتاب «تولد در سائوپائولو»:
🔗 www.faraketab.ir/b/188050?u=82039
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر آیتالله بهجت درباره حدیث کساء👆🏻
میگن خدا میدونه که چقدر معجزات توی همین حدیث هست ...
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتن چقدر خونهت تاریکه ...
حدیث کساء بخون که فرشتهها بیان و خونهت نور بگیره.
درباره سند حدیث کساء هم صحبت کردن👆🏻
از حاج آقا عالی
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
10.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ تصویری حدیث کساء با صدای آقای علی فانی
از شنیدنش لذت ببرید. 🌷
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
کتاب صوتی قصهی خوبان.mp3
14.76M
یه قصهی صوتی قشنگ درباره حدیث کساء برای بچههامون 👆🏻
کتاب صوتی قصهی خوبان
نوشته مجید ملامحمدی
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif