داستان و تجربیات یک #مادر_شریفی فارغ التحصیل برق :
من متولد ۷۳ شهرستان مرندم.
دوره دبیرستان رو در مدرسه تیزهوشان درس خوندم و سال ۹۱ کنکور دادم. 📚📖
به لطف خدا تونستم با رتبه ۱۹۷ کشوری، در رشته مورد علاقم، یعنی #مهندسی_برق #دانشگاه_صنعتی_شریف قبول بشم💪
این شد آغاز دوران دانشجویی من، با دوستان و اتفاقات جدید.😊
۴ ترم رو پشت سر گذاشتم.
هنوز ترم ۵ شروع نشده بود که من و همسرم توسط یه زوج از دوستامون به هم معرفی شدیم.😌🌹
ایشون هم ورودی ۸۸ همین رشته و دانشگاه بودن.
کمتر از یک ماه بعد، هم عقد کردیم و به طور رسمی دوران جدید همسریمون رو آغاز کردیم.
😍😍
ترم ۵م تازه شروع شده بود. این ترم باید انتخاب گرایش میکردم.
خیلی دوست داشتم دیجیتال قبول بشم. گرایشی بود که با تفاوت زیاد از بقیه گرایش ها بیشتر دوستش داشتم.
بالاخره نتایج انتخاب گرایشامون اومد. همسرم زودتر از خودم دیده بود و خبر قبولی مو بهم داد.
خداروشکر دیجیتال قبول شده بودم. 😄
۶ ماه بعد از عقدمون، عروسی کردیم. 💖💝 عروسیمونو طوری برگزار کردیم که همسرم هنوزم مثالشو برا دوستاش میزنه.😏 دوستایی که خرج بالای ازدواج رو بهونه میکنن و به فکر زن گرفتن نیستن.😑 یعنی حسابی دست همسرم پره تو بحثا.😆 البته از نظر خودم همچینم ساده نبودا.😉
مثلا به نظر من وقتی میشه تو خونه پدری که بزرگه، ولیمه داد، چه نیازی به تالار!
ولی برا بعضیا جالبه که ما تالار نگرفتیم.😁
یا مثلا تو جهازم، ما مبل و تخت و بوفه و میز وصندلی اینا نخریدیم.
حتی تلویزیون هم.📺
به نظرم ضرورتی نداشت.😎
خونه هم یه خونه ۵۰ متری اجاره کردیم و عشقمونو با وسایل زندگیمون توش چیدیم😍😍
به این ترتیب بخش جدیدی از زندگی من آغاز شد.
بعد عروسی درسم و نمراتم بهتر از زمان مجردی شد.😅
همسرم هم، که مثل من گرایش دیجیتال بود، خیلی کمکم کرد.👨💻
کارآموزی و پروژه کارشناسیم رو هم تو شرکتی که همسرم کار میکرد، به خوبی انجام دادم.😃
و بالاخره با لطف خدا، تیر ۹۶، با معدل بالای ۱۷ فارغ التحصیل شدم👨🎓
و اسفند همون سال، گل پسرمون 🌼محمد به دنیا اومد.👶
ادامه در پست های بعدی😉😉
#ه_محمدی
#برق91
#داستان_مادری
#تجربه_کار_با_بچه
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
*کانال مادران شریف ایران زمین* @madaran_sharif
امسال اربعین، به لطف خدا قسمت شد ما هم با محمد نوزده ماههمون بریم پیاده روی.
تو این سفر، خانواده خواهر شوهرم و ۲ خانواده دیگه هم همراهمون بودن.
جمعا ۶ تا بچه. 👦👧 👦👦👧👶
پسرمم که میگی بچه دوووووست.👼 دیگه تو این سفر نونش تو روغن بود.
از تهران تا مهران، با ماشین خودمون رفتیم.🚗🚙
محمدحسین، پسر عمه محمدم، تو ماشین ما بود و شده بود قبله توجهات محمد.❤
هی محمدحسینو به من نشون میداد و میگفت محمَ ... 😍
بین راه تو یه پارکی در همدان برا ناهار نگه داشتیم.
هم ما دلی از عزا درآوردیم. هم بچه ها دلی از بازی!
بچم دیگه پارک و بچه ها رو دیده بود، نمینشست دو لقمه غذا بخوره. 😉
ترجیح میداد مامانش دنبالش بیفته و وسط بازی اون دو لقمه رو نوش جانش کنه!!
از هر تپه و چاله ای هم بچه های بزرگتر عبور میکردن، اینم باید دنبالشون میرفت.
یعنی غرق شادی بودن بچه ها. 😄😄 .
غروب، یه جایی برا نماز نگه داشتیم.
همسرم و محمد و محمدحسین رفتن سمت سرویس بهداشتیا.
همسرم گفت محمدحسین تو برو دستشویی بعد محمدو نگه دار من برم.
وقتی محمدحسین دستشویی بود، محمد نمیذاشت همسرم از جاش جم بخوره، که محمدحسین اینجاست. اونو جا نذاریم!!😲
اما وقتی که اومد و همسرم خواست بره، دیگه انگاری آقامحمد بابا رو نمیشناسه...
با محمدحسین راهشو کشید و رفت مسجد.😝😄
یعنی فقط باید محمدو بشناسی که از منو باباش دور نمیشه. اما وقتی محمدحسینو داره، دیگه مامان بابا میخواد چیکار؟
😅😁
پ.ن۱:
همه آدم ها، تو هر جمعی که باشن، با هم سن و سالای خودشون، بیشتر اخت میگیرن.
❤
بچه ها هم با بچه ها.
👧👶👦
چند وقت پیش، یه جایی تو نمازخونه، بودم.دوستمم اونجا بود. با بچه ۵ ماهش که به شکم رو زمین بود.👼
محمدم کنارم داشت بازی میکرد.
وسط نماز بودم که یهو رفت سمت نی نی.
دلم ریخت که الان بلایی سرش نیاره.😱
ولی آروم کنارش رو زمین نشست.☺️
نمازمو که تموم کردم؛
دیدم خم شده به صورتش نگاه میکنه و با زبون بی زبونی خودش باهاش حرف میزنه😇
دالی میکنه
😃
نازش میکنه
😌
بوسش میکنه
😙
یعنی اشک تو چشام حلقه زد.
😍
ایشالاه که زودی آبجی داداشای خودش به دنیا بیان، خونمون پر بچه بشه، بچم هرچقدر خواست باهاشون بازی کنه⚽️⚾️🎾
پ.ن۲:
توی این عکس، محمد دوباره به دوران نینی بودنش برگشته و با محمدحسین دارن رو چمنا چهاردست و پا راه میرن. .
.پ.ن۳:
پسرم هر بچه ای که می ببینه با ذوق بهش میگه بَبَ.😄
بَبَ توی زبان ترکی یعنی نینی.
(من و باباش خودمون ترکی هستیم و تصمیم گرفتیم به بچه هامونم ترکی یاد بدیم.😉)
یعنی محمد اونقدر بَبَ دوست داره😍 که تو سفر هر وقت گریه میکرد، همه یاد گرفته بودن بهش میگفتن «بریم پیش بَبَ؟»🤪
اونم میگفت «هع» (یعنی آره) و آروم میشد.😏
#ه_محمدی
#برق91
#خاطره_نوشت
#سبک_مادری
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
*کانال مادران شریف ایران زمین*
@madaran_sharif
ادامه تجربیات مادر شریفی رشته برق😊
پسرم محمد الان ۱ سال و ۷ ماهه است.👦
طبق تجربه م با یک بچه، معمولا تو شبانهروز وقت آزاد برا آدم پیدا میشه ⏰
به خاطر همین مدتی بود دنبال کاری بودم که بتونم تو خونه و کنار پسرم انجام بدم. 👷
چون وجود مادر کنار بچه، از ضروری ترین نیازهای بچه ست و آرامشی که بودن کنار مادر توی وجود و شخصیت بچه ایجاد میکنه، هیچ جایگزینی نداره😇
خداروشکر در این زمینه به نتیجه ی خوبی رسیدم و تونستم مدتی توی خونه مشغول کاری در زمینه تحصیلیم (یعنی برق، دیجیتال) بشم.🏡
کار من برنامه نویسی میکروکنترلر بود و به صورت پروژه ای برای یک شرکت، که در زمینه تولید برق از سلولهای خورشیدی فعالیت میکرد، کار میکردم.🏢
از اونجایی که کارم توی خونه بود، ساعات کارم به اختیار خودم (در واقع پسرم😆😅) بود.
زمانهایی که محمد میخوابید یا با خودش مشغول بازی بود، مشغول کار برنامه نویسی ام میشدم. مثلا نصف شبها یا بعد نماز صبح. 😎
خیلی جالب بود برام و احساس سرزندگی و استفاده بهینه از وقتمو داشتم.
از طرفی اوضاع خونه داریم هم بهتر از قبل شده بود.😅
چون باید زمانمو مدیریت میکردم و میدونستم مثلا اگه الان تو این یک ساعت غذا نپزم یا خونه رو جارو نکنم، دیگه نمیرسم تا شب. پس تو همون ساعت کارو انجام میدادم.😌😌
خیلی از کارهای خونه رو هم با کمک پسرم😆 و توی زمانایی که بیدار بود انجام میدادم.😅
اینطوری هم با هم بازی میکردیم و هم من موقعی که میخوابید دیگه کار خونه نداشتم.
مثلا با همدیگه خونه رو جارجار (جارو برقی در زبان محمد) میکشیدیم😀
یا با همدیگه سیب زمینی خرد می کردیم و توی غذا نمک میریختیم.😅
(اتفاقا بچه ها وقتی تو جریان پخت غذا دخیل باشن خوش غذاتر هم میشن. یا اگه ببینن مامانشون داره خونه رو مرتب میکنه، اونا هم یاد میگیرن و مرتب میکنن)
خدا رو شکر میکنم که این تجربهی خوب رو داشتم
و
امیدوارم در آینده بتونیم برای همه مادرهایی که دوست دارن و وقت آزاد دارن، کاری مناسب، کنار بچه هاشون تعریف کنیم.🙏
کاری که هم از اتلاف وقتشون جلوگیری کنه و هم باعث بشه بخشی از مسئولیتها و کارهای زمین مونده کشور رو به عهده بگیرن.☺
پ.ن:
پروژه م رو همسرم برام از یه شرکت گرفتن.
ایشون خودشونم مهندس برق، دیجیتال هستن.
مدیران اون شرکت، رزومههامون رو پیدا کرده بودن و باهامون تماس گرفتن.
همسرم چند بار حضوری رفتن؛ پروژه رو برای همسرم تعریف کردن و اطلاعات و وسایل لازم رو هم در اختیارشون گذاشتن و پروژه رو توی خونه انجام دادیم.
#ه_محمدی
#برق91
#تجربه_کار_با_بچه
#داستان_مادری
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
*کانال مادران شریف ایران زمین*
@madaran_sharif
یا در جواب اون سوال به این نتیجه برسیم که لزومی نداره دختری که مادری رو اولویت میدونه، از ابتدا وارد شریف و فضای نخبگانی بشه و جایگاه افراد دیگه با توانایی های بالا ! رو اشغال کنه.
و سوال مهم تر و ریشه ای تر
آیا تجمع عده ای از رتبه برتر های کنکور و استادان برتر کشور و اکثرا از فرنگ برگشته باعث می شه شریف تبدیل به فضای نخبگانی و قطب تولید علمی کشور بشه و دانشجوهای شریف برتر از دیگران محسوب بشن و جایگاه اونها مقدس و حسرت برانگیز بشه؟
آیا عدالت علمی به واسطه ی وجود چنین کلونی در یک دانشگاه خدشه دار نمیشه؟
اصولا عدالت علمی چگونه محقق می شه؟ و چطور میشه جایگاه های نخبگانی رو به افرادی داد که حقیقتا مستحق اون جایگاه هستن؟
پ.ن :
فقط یه چیز جالب میگم و جواب سوالات بالا رو به خودتون واگذار میکنم.
احتمالا تصور این برا غیر شریفی ها سخته ولی باید بگم که شریفی ها هم مثل بقیه آدم ها غذا میخورن و میخوابن و حتی بین کلاس هاشون توی سایت کانتر بازی میکنن و فیلم میبنن!!!
#ش_سعیدی_نیا
#برق91
#یادداشت_مهمان
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
*کانال مادران شریف ایران زمین*
@madaran_sharif
گروه مادران شریف ایران زمین
اسممون الآن اینه😊
دوستیهامون، تو دانشگاه شکل گرفت. توی اردوها و فضاهای فوق برنامه😀
کمکم وارد نقش های جدید خانوادگی شدیم.
ازدواجمون اکثرا دانشجویی بود. #دانشجویی به معنای واقعی!هم در زمان دانشجویی و هم #ساده و دانشجویی!🎓
از قبل #ازدواج، وقتی میخواستیم به آینده خانوادگیمون فکر کنیم، خودمونو با پنج شش تا بچه قد و نیمقد که باهم بازی میکنن و میخندن، میدیدیم.😄
بعد ازدواج، ارتباطمون رو با همدیگه، از طریق فضای مجازی، حفظ کردیم و دغدغههامونو به اشتراک گذاشتیم.
دغدغههایی مثل روشهای برنامهریزی و مدیریت زمان⏱
راهکارها و تجریبات بهدردبخور در زمینههای مختلف،
رسالت و وظیفهی خودمون به عنوان مادران #فارغالتحصیل و #دانشجو،
#تربیت_خانوادهمحور
بحران پیری آیندهی کشور و ...
#فرزندآوری هم همیشه یکی از مهمترین دغدغههامون بوده و هست😌
حالا چند ماهی هست که تعدادی از ما، تصمیم گرفتیم توی این راه جدیتر قدم برداریم💪🏻
میخوایم نشون بدیم که چطور میشه هم یه خانواده کامل و شاد داشت و هم فعالیتهایی فراتر از مادری انجام داد؟
اصلا آیا میشه؟
اونجاهایی که سخته به هم #راهکار نشون بدیم💡
و #امید و #انگیزه بدیم😃
و اونجاهایی که #موانع هست مطالبه کنیم و برای رفع موانع قدم برداریم؛
و در این راه از نظرات همه مامانهایی که قصد دارن خانواده بزرگی داشته باشن و در عین حال خودشون رو هم فراموش نکنن،
و فعالیتهای فراتر از مادری داشته باشن، استفاده کنیم😉
ما میخوایم تصویری ارِائه بدیم از یه خانوادهی چندفرزندی با #بچه های_شاد_و_خلاق، با مادری که به روشهای مختلف، دنبال #کسب_دانش و #نقش_آفرینی_در_اجتماع هست.
از مادری که داره #درس دانشگاه یا حوزه میخونه
تا اون مادری که در #دورههای_مطالعاتی مختلف حضوری و غیرحضوری شرکت میکنه
یا اونی که #مطالعات منظم و هدفمند در راستای بالا بردن #مهارتها در نقشهای #مادری و #همسری داره
تا اون مادرهایی که راههای خیلی نو و خلاقی رو در پیش میگیرن
و راههای جدیدی که وجود ندارن، و ما اونها رو، به امید خدا، خواهیم ساخت .😄
ما قصد داریم مدلهای جدیدی از موفقیت زنان رو به دست بیاریم؛
مدلهای جدیدی از حضور یک مادر در جامعه🤱🏻
و یقین داریم این خود ما مادرها هستیم که بهتر از هر مرد نظریهپرداز و سیاستگذاری، میتونیم به این مدلها دست پیدا کنیم😌
تا الان به این نتیجه رسیدیم که:
باید تلاشمونو چند برابر کنیم،💪🏻
کارامونو #برنامهریزی و #اولویتبندی کنیم،📋
#ساعات_خواب_بچهها، رو به عنوان #ساعات_طلایی روزمون دریابیم✨
و گاهی هم از کمکهای اطرافیان بهرهمند بشیم😊
البته بعضی مواقع هم، متوجه میشیم
که جای یه سری #امکانات و #تسهیلات برای #حضور مادرها در #جامعه خالیه🏬
و باید چند مادر دغدغهمند خودشون برن از نهادهای مربوطه این امکانات و شرایط رو #مطالبه و #پیگیری کنن.💪🏻
مثلا الان شرایط دانشگاهها طوریه که دانشجو بعد از مادر شدن،👶🏻 با سختیهای خیلی زیادی مواجه میشه😔
در حالی که باید یه سری تسهیلات برای این گروه از دانشجوها در نظر گرفته بشه
مثلا وجود فضاهایی در دانشگاه🏢،
که مادر بتونه #به_همراه_فرزندش 👶🏻👩🏻🎓حضور داشته باشه و از کلاسها استفاده کنه،
کار این مادرا رو خیلی میتونه راحتتر کنه😌
یا مثلا شرایط خیلی از #شغلها طوریه که، با وجود اینکه یه خانومی که حالا مادر شده میتونه اونها رو انجام بده،👩🏻💻
اما امکان فعالیتش در اون شغلها، به خاطر فرزندش فراهم نیست؛😕
و این درحالیه که، میشه با #تدابیری این کار رو تسهیل کرد🌟
مثل #پروژهمحور بودن تعدادی از مشاغل مهندسی، و #دورکاری به صورت #پارهوقت #در_منزل.
ما در گروه #مادران_شریف_ایران_زمین، قصد داریم این مدلها و راه کارها رو #به_دست_بیاریم و #بسازیم، و #الگوهای_جدیدی از #موفقیت_زنانه رو به جامعه معرفی کنیم.😃
✍🏻 یادداشت مادران شریف در نشریه حیات دانشگاه شریف
#مادران_شریف
#نشریه_حیات
#معرفی
#ه_محمدی
#برق91
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif