#پ_ت
#قسمت_یازدهم
ممکنه خیلیها، اصلا این حس رو نداشته باشن،
ولی بعضیا هم هستن که، اذیتن از اینکه نمیتونن ساعاتی رو با خودشون، یا با همسرشون تنها باشن...🤷🏻♀️
اشکالی نداره اگه کسی این احساس رو داره...
نباید به خودش برچسب بزنه که من مادر خوبی نیستم😰
بلکه باید فکر کنه، تا راهی برای پاسخ به نیازش پیدا کنه...
مخصوصا اگه کسی میخواد چند تا بچه داشته باشه باید حواسش باشه...
خودم این نیاز رو بعد محمدمهدی حس کردم😥
افراد با هم متفاوتن...
من حتی آدمی رو دیدم که به جایی رسید که شش ماه بچهش رو فقط از دور میدید😱
بچهش کولیکی بود،
و وقتی چهار ماهش شد، دیگه حالش بد شد😵
اون آدم اگه متوجه میشد و روزی یک ساعت از بچهش جدا میشد، احتمالا به اینجا نمیرسید😓
ممکنه بعضیا، شوهرشون🧔🏻 این نیاز رو داشته باشه... نمیشه به پدر بیتوجه بود.
کسیو میشناسم از بچهش متنفر بود😣 به خاطر اینکه میگفت همسرم دیگه با من نیست...
من خودم از اوناییم که هیچ فامیلی تو تهران ندارم😓
و شده این شرایط برام خیلی دردناک بشه...
باید این مسئله رو بهش فکر کرد.
👈🏻مثلا تو بعضی کشورها NGO هایی دارن که پیرمرد پیرزن های👵🏻👴🏻 بیکار، بچهها رو یکی دو ساعت رایگان نگه میدارن👌🏻
👈🏻یا مثلا مهدکودکهاشون، یه ساعاتی از ماه رایگانه.
👈🏻یا پرستارهایی👩🏻🦱 هستن که پول میگیرن و ساعتی بچهها رو نگه میدارن...
یعنی بهش فکر کردن
و ما هم باید فکر کنیم🤔
مثلا خودم، از وقتایی که میریم شهرستان، برای بیرون رفتن با همسرم، استفاده میکنم.
یا اگه فرهنگش جا بیفته،
چه اشکالی داره من بچهی👶🏻 یکی از دوستامو نگه دارم،
و اون با شوهرش بره بیرون؟😌
متقابلا اون هم یک روزی برای من این کار رو میکنه🙂
الان دوست نزدیک اینطوری ندارم🤷🏻♀️
ولی یه مدتی برای کلاس رفتن، یکی از دوستام این کار رو برای من میکرد😍
مهدکودک نداشتم و کلاس خیلی مهمی بود که باید میرفتم و استاد گفت با بچه نمیتونی بیای😔
و من نرفتم کلاسو😣
دوستم شنید و گفت بچههات رو بیار اینجا...😀
دوتا بچه رو میذاشتم پیش سه تا بچهی اون و میرفتم کلاس.
مهدکودک رو خیلی دوست ندارم ولی از این نظر که این بازه رو برای مادر فراهم میکنه، خوبه🤔
که بتونه کارایی که دوست داره بکنه
و برای بخشهای دیگهی زندگی، انرژی بگیره✨
و بتونه این مسیر رو تداوم بده و مادر پویایی باشه😏
و حتی بچهها رو بهتر دوست داشته باشه❤
و اونا رو مانعی برای خودش نبینه🌟
#پ_ت
#قسمت_یازدهم
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#پ_ت
#قسمت_دوازدهم
بچهها🧒🏻، نیاز دارن وقت جداگانهای، با مادر یا پدر داشته باشن.
مثلا بچهی دوم، یه نیازهایی داره...
نیاز به دیده شدن، شنیده شدن...💕
که بچهی اول👦🏻 و حتی سوم👶🏻 اون رو تحتالشعاع قرار میدن.😕
👈🏻 میام براش کتاب📖 بخونم،
کوچیکه👶🏻 میاد کتاب رو از دستم میگیره.
👈🏻 یا میام باهاش حرف بزنم🗣
بچهی بزرگترم که بهتر از اون صحبت میکنه و زودتر فکر میکنه، میپره و میگه و کلا اعتماد به نفس این بچه نابود میشه🤷🏻♀️
لازمه که بچهی اول و سوم رو یک جایی، با پدر🧔🏻، با عمه👩🏻🦱 یا مهد و... مشغول کنم،
و با بچهی دومم تنها باشم.
یعنی مثلا شده که من دو تا بچهی دیگه رو گذاشتم مهد،
و با وسطی رفتیم بیرون...👩👦
حالا یه کم بزرگتر بشن میشه گفت که بشین کارتون📺 ببین من با این پسرم میرم توی اتاق.
این هم مسئلهی دومی بود که متوجه ضرورتش توی زندگیم شدم👌🏻
(در کنار وقت خالی گذاشتن برای خودم🧕🏻، یا با همسرم🧔🏻)
که البته خیلی هم طول کشید تا متوجهش بشم.
یعنی یه مدت بود احساس میکردم سررشتهی کار بچهها و خانواده، از دستم در رفته،
و نمیدونستم مشکل از کجاست...🤔
خیلی طول کشید تا کشف کنم علتشو💡
وقتی بچهها بیشتر میشن، یه سختیهایی داره.
مخصوصا وقتی یکیشون زیر یه ساله👶🏻
ولی حالا که سومی هم یه سالش شده، همبازیهای خوبی برای هم شدن👬
مخصوصا دوتای آخری که فاصلهی کمتری هم دارن😉
از طرفی، توی تعامل باهم چیزای خوبی دارن یاد میگیرن.😏
یعنی واقعا دارن زندگی میکنن✨
عوض این که همهش بخوان کارتون ببینن.
هر بچهای شلوغ کاریهای خودشو داره
ولی خیلی از اینا هم، با هم، همپوشانی دارن👌🏻
و باعث میشه یه ساعاتی، دوباره وقتم آزادتر بشه.😌
وقتی بچهها ۳ تان، شیرینیای ویژه خودشو داره😍
ولی اصل هدفم از اینکه دوست دارم بچههای بیشتری داشته باشم، اینه که این کار، کار ارزشمندیه🙂
کار مادری کردن و کار تربیت انسانهایی که میدونم کشورم بهشون نیاز داره.
یعنی این کار یه ارزش افزودهی خیلی بالایی ایجاد میکنه که هرکار دیگهای بکنم جای اینو پر نمیکنه.👋🏻
درواقع یکی از بهترین کارایی که میتونستم انجام بدم رو، دارم انجام می دم،😍
و اینا برام خیلی انگیزه بخشه.😉
#پ_ت
#قسمت_دوازدهم
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#پ_ت
#قسمت_سیزدهم
من یه کارایی رو همیشه دوست داشتم انجام بدم و هیچ وقت نتونسته بودم...😒😓
و این طولانی شد😫
و باعث شد حالم بد بشه😞
و لازم دیدم برای اینکه بتونم مادر پویایی باشم💖 اونها رو جدی بگیرم✨
علت این که تصمیم گرفتم برم دانشگاه، همین نیازم بود👌🏻
اون اول با اینکه میتونستم بلافاصله بعد کارشناسی بدون کنکور، ارشد رو ادامه بدم👩🏻🏫، ولی انصراف دادم.
علت اصلیشم بچهدار👶🏻 شدنم بود.
الان هم اصلا ناراحت نیستم که این کارو کردم😉
اون موقع اون نیازو داشتم👌🏻
ولی الان نیازم متفاوته😌
الان دانشگاه رفتن، اون بازهایه که احساس میکنم حالم خوب میشه.
و انرژی میگیرم برای بچهداریم.💖
من برای خودم راه حل دانشگاه رو پیدا کردم، با توجه به شرایط دور و برم😌
واقعا همهی شرایط👌🏻
حال خودم، شرایط خانوادگیم، شرایط اقتصادی و فرهنگی.
همهشون تاثیر داشتن🧐
و برای همین، برای بقیه نه توصیه میکنم نه رد😶
لازمه هرکی برای خودش، راه حلشو پیدا کنه📋
البته دلایل دیگه ای هم برای این انتخابم داشتم.
مثلا این که فکر میکنم در تربیت طولانی مدت بچهها👶🏻 موثره🤔
یعنی بچهها از مادری که آگاه، اهل علم و به روز باشه، بیشتر الگو و اثر میگیرن.
الان در این روزها، من به جز دانشگاه کارهای دیگهای هم انجام میدم.
انگار بچهها که بیشتر میشن، به برکت حضورشون، منم میتونم فعالیتهامو بیشتر کنم😅
👈🏻 یک کلاس برای تدریس، توی حوزه، برداشتم.👩🏻🏫
👈🏻 یه کار پژوهشی، در مورد فلسفه و تاریخ و ادبیات، هم با یه استادی (که تو #قسمت_شش توضیح دادم)، انجام میدم...📚
و حتی کلاس ورزشی که هیچ وقت نمیرفتم، بعد بچه سومم، شروع کردم🏃🏻♀️😂
(کلاس پیلاتس، که بچهها رو هم با خودم میبردم.
جایی نزدیک دانشگاه شریفه. یه مربی دارن که میاد و بچهها👶🏻 رو ساعتی نگه میداره. هروقت هم بچهها بخوان میتونن بیان پیش مادر)
و البته قطعا که مهمترین کارم مادریه.
ولی همهی این کارهای دیگه هم بهم خیلی انرژی میدن.
(در مورد ورزش، یه مدت هم، توی تابستون (بعد دورهی کولیکهای محمدمهدی😣) کلاس میرفتم
و همسرم🧔🏻 بچهها رو نگه میداشتن،
البته آسون نبود اینکه همسرم راضی بشن بچهها رو نگه دارن😄
یعنی دیدن که دیگه به حالت اضطرار رسیدم😰 و یه جورایی دیگه نمیکشم،
و لازمه حتما این کلاس رو برم تا حالم بهتر بشه، و بعد راضی شدن)
پ.ن: برای درس خوندن توی خونه هم، مفصلا توضیح دادم که چیکار میکردم و میکنم📖
(#قسمت_هفتم و #قسمت_هشتم)😉
#پ_ت
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_سیزدهم
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#پ_ت
#قسمت_چهاردهم
در مورد کارهای خونه هم بگم🧽🧹🧺
تو خونهی ما، از صبح که همسرم میرن، بچهها تقریبا آزادن ریخت و پاشاشونو بکنن،
و نزدیکای اومدن همسرم🧔🏻 با همدیگه، یا خودم به تنهایی👩🏻 خونه رو جمع میکنیم.
البته کلا هم خیلی شیک و پیک نیستیم😁
و تقریبا به جز ضروریات، چیز اضافی تو خونه نداریم.
معمولا خونهی من، خیلی مرتب محسوب نمیشه🤨
یعنی ایدهآلهام برای یه خونه تمیز، با بعضیا تفاوت داره.😬
مثلا دیوارامون نقاشی🎨🖌️ و لک داره، و فرشامو مجبورم سالی یه بار، دوبار بشورم.
اما برای داشتن خونهی نسبتا مرتب، متوجه شدم رعایت بعضی نکات، خیلی مفیده.
یکی اینکه خود من نریزم😏
و وقتی یه چیزی رو برمیدارم، سر جاش بذارم👉🏻
این قاعده ی طلائیه✨ که مامانم خدابیامرز همش میگفت.
دیگه اینکه موقع انتخاب وسایل، فکر میکنیم واقعا یه چیزی رو بخریم یا نه🤔
و اگه داریم میخریم چه رنگ و جنسی بخریم که هم قشنگ باشه هم زود کثیف نشه🧐
وسایلی انتخاب میکنم که تمیز کردنش راحت باشه👌🏻
و البته برای اینکه حرص نخورم، وسایل گرون و لوکس🏺 نمیخرم،
که اگه بچهم یه خرابکاری کرد، انقدر عصبانی😡 نشم که به روح بچه لطمه بزنم.🥺
موقع خرید جهیزیه، دوست نداشتم خونم تجملاتی باشه و چیزایی که لازم ندارمو بخرم،
ولی اخیرا به این نتیجه رسیدم که اگه بچهها رو میز غذا خوری غذا🍽 بخورن، تمیز کردنش برام راحت تره😏،
و غذا رو تو کل خونه پخش نمیکنن.
برای همین یه میز و چندتا صندلی، از جنس فایبرگلاس خریدیم که بتونم راحت تمیزشون کنم🧽
یه سری ترفندایی هم که برای تمیز نگه داشتن خونه، توی اینترنت دیدم، نکات ساده و سریعی داشت که خیلی برام مفید بود👌🏻
هرچند به نظر من مداومت در رعایت این نکتههای ساده، ارادهی بالایی میخواد که بعد بچهدار شدن آدم اگه بخواد خونهش مرتب بمونه، مجبور میشه این اراده رو در خودش ایجاد کنه😁
من برای اینکه بتونم با چندتا بچه کارهای خونهمو بکنم🧹،
درسمو بخونم📚
و به علایقم برسم،
خیلی چیزا یاد گرفتم.
مثل مدیریت زمان⏰
یا اینکه تو زمان واحد، چندتا کار بکنم😌
اینکه غفلت نکنم، وگرنه پشیمون میشم😥
(مثلا اگه یه لحظه تنبلی کنم و یادم بره به بچهها بگم اول زیرانداز بندازید، بعد کاردستی🎊🎨 درست کنید، فرش داغون میشه)
و اینکه اگه ول کنم و بگم حالا بعدا جمع میکنم😕، بعد یکی دو ساعت خونهم منفجر شده.
نکتهی کلیدی همین استمرار در مراقبته👌🏻
#پ_ت
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_چهاردهم
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#پ_ت
#قسمت_پانزدهم
معمولا هجمههای فرهنگی روی کسی که میخواد چند تا بچه👶🏻 داشته باشه، زیاده
مثلا من وقتی میگفتم بچه زیاد میخوام، فامیل مسخرهم میکردن😕
میگفتن تو میخوای بچههاتو تو کدوم ماشینی🚘 سوار کنی؟!
یا اونایی که دلشون میسوزه، میگن خب خرج💰 اینهمه بچه رو از کجا میخواید بیارید؟🧐
و واقعا هم خرج اینهمه بچه رو دادن سخته؛🤷🏻♀️
ولی این رو هم میبینم که هرکدوم از بچههامون👶🏻 که تو زندگیمون پا گذاشتن، یه سری برکتهای مادی و معنوی برامون رقم زدن که اگه اونا نبودن مطمئنم خیلی از اتفاقات خوب هم نمیافتاد😉
اکثر افراد قبل اینکه با مسئلهی چندفرزندی مواجه بشن،
نسبت بهش گارد دارن❌
اما وقتی بچهی جدید به دنیا میاد، نسبتشون کاملا متفاوت میشه😉
مثلا ما وقتی بچهی سوممون تو راه بود، از برخورد خانوادهها خیلی میترسیدیم😥
و خیلی دیر بهشون اطلاع دادیم🙈
اولش میگفتن شما خیلی عوامانه دارین فکر میکنید😕
و اصلا به فکر خودتون نیستید🙄
خرج💸 این همه بچه رو چه میکنید و...
ولی بعدش، وقتی که تو یه سالگی محمدمهدی رفته بودیم شهرستان، مادرشوهرم میگفتن بچه خیلی شیرینه😍
وقتی شما میاید پیش ما، ما افتخار میکنیم.
من الان خیلی افسوس😣 می خورم که دوتا بچه بیشتر ندارم. کاش بیشتر بچه آورده بودم. بچهها شیرینی زندگی آدمن، تو آینده و...
این حرف رو فقط مادرشوهرم نمیزدن...
خیلیا این حرف رو به من میگن.
حتی تو سختیها بهم دلداری میدن که الان سختیاشو میکشی، بعدا انشاءالله بهشون افتخار میکنی😍❤️
اون نگرانی که ماها معمولا تو پذیرش بچهی بیشتر داریم، به نظر من مثل خیلی از کارای این دنیاست که آدم وقتی انجام میده میبینه کار سخت و پیچیدهای نبود😀
آدم قبل اینکه ازدواج بکنه فکر میکنه اگه ازدواج بکنه چی میشه!
یا مثلا قبل اینکه بچهش به دنیا بیاد، فکر میکنه اگه مامان بشه یا بابا بشه خیلی قراره شرایط متفاوت بشه🤔
ولی بعد یه مدت که آدم وارد مرحلهی جدید زندگیش میشه، میبینه که تقریبا همه چیز همونیه که قبلا بوده😄
زندگی داره روال عادیشو میره👌🏻
دربارهی اومدن بچههای جدید هم همینه.
بچه وقتی میاد همه چیزش جور میشه. مادی و معنوی و...
روزیش رو واقعا خدا می رسونه🤲🏻
فقط ما هم باید سعی کنیم به تربیتشون بیشتر اهمیت بدیم، براشون برنامه داشته باشیم و برنامهریزیهای مالی هم داشته باشیم، تا اون جایی که میتونیم و...
خلاصه از هجمههای فرهنگی نباید ترسید😊
یعنی به نظرم بهتره خیلی بهش فکر نکنیم که اگه بچههای بعدی بیان، چی میشه و مردم چی میگن و...
وقتی بچهی جدید به دنیا بیاد، خانوادهها خیلی راحت باهاش کنار میان😉
مخصوصا که محبت اون بچه هم میافته تو دلشون😍
#پ_ت
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_پانزدهم
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#پ_ت
#قسمت_پایانی
برخورد آدما توی دانشگاه با من، به عنوان دانشجو و مادر سه فرزند👶🏻، هم جالبه.
چند بار شده بود که بچهها رو با خودم بردم دانشگاه👩🏻🏫 و برای کادر دانشگاه، خیلی جذاب بود.
بعضیا خیلی سنگین نگاه میکردن🤨
انقدر سنگین که من یه بار ناراحت شدم🙁 اومدم تو ماشین به همسرم گفتم سختمه😨
دیگه با بچه نمیام دانشگاه🙄
آقامونم از دستشون عصبانی شدن😠 و گفتن اینا متوجه نیستن که تو داری بزرگترین کارو برای این کشور میکنی.
چند سال دیگه اینجا هیچ نیروی کاری وجود نداره🧐
حقوق بازنشستگی💵 شونو کی میخواد بده؟!
و ...
اینطور برخوردا هم بود، ولی معمولا برخورد آدمها وقتی میبینن من یه خانمی هستم که سه تا بچهی قد و نیم قد دارمو فعالیتم رو هم دارم، خیلی جالبه🙂
مثلا یکی از استادامون👩🏻🏫 یه خانم مجردی بود که تو مصاحبه منو دیده بود، گفت من از دور تو رو دیدم، افتخار کردم به این که یه خانمی🧕🏻 هستی که داری هم درس میخونی هم سه تا بچه رو مدیریت میکنی👌🏻
یا استادی که منو تو مصاحبه پذیرفت، خیلی با سعهی صدر برخورد کرد😌 و گفت وقتی شما میگی با سه تا بچه میرسونی، من به حرفت اعتماد میکنم❣️ و بهت این فرصت رو میدم که بیای اینجا درس بخونی و از این بورسیه استفاده کنی🤗
البته مدیر دانشگاهمون، که یه خانم🧕🏻 هفتاد سالهای هستن (اتفاقا ایشون هم مجردن) گفتن من به احترام استادت که نظرشو قبول دارم، تو رو میپذیرم😏
وگرنه فکر میکنم کسی که سه تا بچه داره نمیرسه دیگه درس بخونه😑
وقتی که ترم یکمون تموم شد و من تقریبا جزء شاگردای ممتاز😊 اون دوره بودم، خودش با تعجب میگفت که برام خیلی جالبه این مسئله😦🤨😌
یه بارم یکی از استادا منو برده بود تو اتاقش، و میگفت تو چهجوری میرسی؟ خواهر من با دو تا بچه نمیرسه🤔
البته کلا برخوردی که با مادرهای چندفرزندی تو دانشگاه می شه، با برخوردی که تو حوزه میشد خیلی فرق داره.
تو حوزه، آدم افتخار میکنه که سه تا بچه داره😊
ولی این که تو دانشگاهم👩🏻🏫 فرد بتونه افتخار بکنه که سه تا یا بیشتر بچه👶🏻 داره، واقعا به سعهی صدر خودش و اینکه خودش چهجوری داره به مسئله نگاه میکنه ربط پیدا میکنه🧐
وقتایی که خودم تو این مسیری که میرم، محکمم، بقیه هم بد نگاه نمیکنن به ماجرا🙂
ولی وقتی نتونم خودمو جمع و جور کنم و مثلا ابراز ناراحتی کنم و ناله کنم، اونا هم چندتا میذارن روش بهم جواب میدن😅😅
پ.ن: و این بود داستان زندگی ما، تا اینجای کار😊
#پ_ت
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_پایانی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif