eitaa logo
مادرانه های مشترک
12.9هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
92 ویدیو
27 فایل
نکات تربیتی کاربردی انجام کارهای روزمره در کنار فرزندان تبدیل کارهای خانه به بازی مشارکت بچه ها و مسئولیت پذیری بازیهای خانگی قصه های کاربردی و ... شرافت هستم یک مادر *در حد توانم برخی از سوالات را پاسخ میدم* @Sherafat518
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️سلام به همه ی مامانهای عزیز❤️ ✅یک روز رفته بودم یک کتابفروشی فرهنگی برای خرید چندتا کتاب تربیتی و زندگینامه ی شهدا. کتابهای مورد نظر خودم را که برداشتم پسرم هم پشت سر هم چادر منو میکشید و آروم میگفت مامان مامان لطفا یه چیزی هم برای من میگیری؟ ✅به فروشنده گفتم ببخشید کتابی، بازی فکری یا پازلی مناسب سن ۵ سال هم دارید؟ فروشنده جلو اومد و به پسرم گفت شخصیت محبوبت کیه؟؟؟؟🤔🤔🤔 پسر من با تعجب نگاهش کرد😳😳😳، فروشنده گفت منظورم این هست که از شخصیتهای کارتنی و قصه ها کدوم را دوست داری؟ مرد عنکبوتی؟ !بن تن؟ !باب اسفنجی؟! سگهای نگهبان؟! و ... 👈پسر منم گفت : آها، من جواد و کریم را خیلی دوست دارم.🙂😊 فروشنده متعجب بود🙄🙄 و خندید😀😀، شایدم فکر کرد پسرم داره اسم دوستانش را میگه😉 من بهش گفتم آقا پسر من هیچ کدام از این شخصیت ها را نمیشناسه، دنبال همچین محصولاتی هم نیستیم. اما حالا بریم عقب تر ببینیم جواد و کریم کی هستند؟ ادامه دارد .... https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✅اول میرم خیلی خیلی قبل تر، 👈 از وقتی یادم میاد کتاب تو خونمون خیلی مهم بود. تنها چیزی که خریدش برای مادرم مهم بود کتاب بود.📚📚📚📚 هیچ وقت ندیدم مادرم دنبال لباس، طلا، وسایل خونه، کیف و کفش و... باشه، تنها چیزی که با جون و دل دنبالش میگشت همیشه، کتاب بود.📚📚📚📚 ✅چندسال اول زندگی را به دلیل کار پدر و مادرم توی یکی از استانهای خیلی محروم گذروندیم که هیچ گونه امکاناتی نداشت. ولی مادرم از دو ماهگی بچه هاش را عضو کانون پرورش فکری کرده بود و هر ماه یک بسته میومد در خونمون سه تا ۵ تا کتاب یا محصول فرهنگی متناسب با سن هر بچه توش بود. اون سالها روزهایی که پستچی بستمون را میاورد بهترین روزهای زندگیمون بود. بعد از چند سال ما یک کتابخانه بزرگ داشتیم.📚📚📚📚📚 ✅ پدرم برای کتابخانه ی ما ( کتابخانه ی من و خواهرم) یک مهر سفارش داد. تمام کتابها را مهر میزدیم و‌ شماره گذاری میکردیم. دفتر کتابخانه هم داشتیم. کتابها را به دوستان و وقتی برگشتیم شهر خودمون به بچه های فامیل امانت میدادیم. کتابهامون هم همه مهر و شماره داشتند هیچ کتابی گم نمیشد چون توی دفتر یادداشت میشد که چه کتابی با چه شماره ای به چه کسی امانت داده شده. ادامه دارد ... https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✅بعد از اینکه خودم مادر شدم، پسرم هنوز ۴ ماهش نبود که منم رفتم کانون پرورش فکری و‌ گفتم همچین طرحی برای بچه ها دارید که متاسفانه گفتند سالهاست چنین شرایطی وجود نداره. ✅از همون ابتدا خیلی برای پسرم کتاب میخوندم، حتی زمانی که نمی فهمید. خیلی میرفتم توی کتابفروشیها دنبال کتابهای خوب و مفید. خیلی میشد که کتابی بخرم و پشیمون بشم. متاسفانه بازار کتاب کودک پر هست از کتابهای ترجمه شده که خیلی با فرهنگ و دین ما سنخیتی ندارند. اغلب کتابها ظاهر و رنگ و لعاب خوبی داشتند ولی محتوای ضعیف، سطحی و گاهی مضر. ✅اما مشکل اصلی از زمانی شروع شد که پسرم دیگه خودش میتونست راجع به کتابها و داستانهای مورد علاقش نظر بده،تقریبا حدود دو سالگی. فقط داستانهایی را دوست داشت که شخصیت انسانی دارند . دراغلب کتابهای کودک شخصیت ها حیوانات هستند. نمیدونم چرا ولی تخیل راجع به زندگی حیوانات را قبول نمیکرد میگفت مگه خرگوش 🐇حرف میزنه، مگه خرس 🐻 لباس میپوشه، مگه موش🐀 با قاشق غذا میخوره، مگه کلاغه ملاقه داره و هزار تا سوال دیگه ✅خیلی توی بازار دنبال کتابهایی بودم برای سن پسرم که شخصیت انسانی داشته باشند ولی تعدادشون خیلی کم بود. کتابهای بچگی خودم هم بود ولی از اونها هم فقط بعضیاشون این شرایط را داشتند. مثل احمد وسارا یا احمد و نی نی کوچولو ادامه دارد ... https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✅از اون طرف هم پسرم هر شب قصه ی جدید میخواست😳🤔، قصه ای که شخصیتهاش آدمها باشند👶👦🧒👱‍♂ نه حیوانات🐸🐵🐧🐔🦆. ✅این شرایط ما را سوق داد به این سمت که خودمون قصه بسازیم. با ایده ی پدرش قصه هایی ساخته شد با شخصیتهای انسانی که حالا بیشتر از صدتا قصه هستند. ✅✅شخصیت اصلی هر داستان اسمهایی از این قبیل دارند: کریم، جواد، صابر، ستار، رحمان، رحیم، امین، مجید، هادی، سجاد و صادق و... ♦️♦️هر کدام از این شخصیتها خصوصیت بارز اخلاقیشون، معنای اسمشون هست. بدون اینکه بخوایم اشاره مستقیمی به این مطلب داشته باشیم. ✅مثلا جواد پسری هست که بخشنده هست حالا در داستانهای مختلف در موقعیتهایی قرار میگیره که بخشندگیش بروز پیدا میکنه، یک داستان توی خونه، یکی توی پارک، یکی توی مدرسه و... ✅شخصیتهای این داستانها به تدریج و متناسب با سن پسرم خلق شدند و رشد کردند. گاهی هم وقتی میخواستیم چیزی را بهش آموزش بدیم غیر مستقیم از این داستانها کمک میگرفتیم. مثلا ستار پسری بود که کار بد یا عیب دوستاش را برای هیچکس نمیگفت و... ✅✅✅حالا بعد از چندسال انقدر پسرم با این شخصیتها اخت شده، و ندیده انقدر دوستشون داره که حد نداره. بدون اینکه هیچ وقت اشاره مستقیمی کرده باشیم که شخصیتهای محبوبش اسامی خداوند هستند. https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
1⃣ لیست اول: مسائل کلی تربیت فرزند 🌺لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak