eitaa logo
⁦❤️⁩مهد تدبر قرآن و کودک⁦❤️⁩
10.5هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
آموزش قرآن با شعر،قصه،بازی،کاردستی به کودکان🤩 #آتش_به_اختیار گروه سنی الف و ب 👈کپی مطالب #تدبری بدون لینک #ممنوع 🔹ارتباط با مدیر @Qoran_Kids 🔹تبادل و تبلیغ @Ahle_qoran 🔹کانال دوم ما (نشر اسلام/آموزش رایگان قرآن) @mehdi_jaan
مشاهده در ایتا
دانلود
سوره 👇👇🌸🌸🌸👇👇 ماجرای حضرت موسی این‌طور شروع می‌شه که بعد از سال‌ها دوری از خانواده و قوم بنی‌اسرائیل، تصمیم می‌گیره برگرده. اما مشکل اینجاست که هنوز خیلی‌ها به چشم گناهکار بهش نگاه می‌کنن. چون موسی قبلاً تو مصر باعث مرگ یه نفر شده بود و به خاطر همین فرار کرده بود. حالا با این همه ماجرا، باید برگرده پیش اون‌هایی که شاید هنوز او رو به عنوان یه قاتل ببینن. طبیعتاً این بازگشت برای موسی خیلی سنگین و دشواره، ولی خدا بهش مأموریت داده و قراره قوم بنی‌اسرائیل رو از دست فرعون نجات بده. توی راه برگشت به مصر، موسی همراه خانواده‌اش از یه بیابون وسیع و خطرناک رد می‌شدن که یه طوفان شدید به پا می‌شه. اون‌ها وسط بیابون تو تاریکی گیر می‌افتن و راه رو گم می‌کنن. تو این وضعیت سخت، موسی از دور نور آتشی رو می‌بینه. آتش توی اون تاریکی و سرما برای موسی و خانواده‌اش مثل یه امید بود. موسی به خانواده‌اش می‌گه: «شما همین‌جا بمونین، من می‌رم یه کم آتش بیارم که هم بتونیم گرم بشیم و هم تو این تاریکی راه رو پیدا کنیم.» موسی به سمت اون آتش حرکت می‌کنه، اما وقتی بهش نزدیک می‌شه، یه اتفاق عجیب می‌افته. از میان آتش، یه صدای غریبی به گوشش می‌رسه. صدایی که می‌گه: «ای موسی! من خداوند هستم، پروردگار جهانیان.» این لحظه، یه لحظه بسیار مهم تو زندگی موسی بود. خداوند از طریق اون آتش با موسی حرف می‌زد و این یعنی موسی دیگه نباید نگران باشه. خداوند همراهشه و قرار نیست تنها بمونه. این ماجرا باعث می‌شه که موسی با دلگرمی بیشتری مسیرش رو ادامه بده و مطمئن باشه که خدا راه رو براش هموار می‌کنه تا بتونه مأموریتی که بهش سپرده شده رو انجام بده. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره 👇👇🌸🌸🌸👇👇 یه روز حضرت موسی به یه جایی رسید که آتیش بزرگی رو از دور دید. وقتی نزدیک شد، ناگهان از جایی که اون نور عجیب و پر از روشنایی رو می‌دید، صدایی به گوشش رسید. این صدا خیلی خاص بود، یه جور صدای پرقدرت که انگار از یه جای مقدس می‌اومد. صدا بهش گفت: «من همونی‌ام که دارم باهات حرف می‌زنم، من خدای رب‌العالمینم، خدایی که از اول تا حالا همه چیز دنیا رو سر و سامون داده، اون خدایی که همیشه مراقبت بوده و کمکت کرده. حالا می‌خوام دو تا چیز خیلی ارزشمند بهت بدم. با اینا می‌تونی بری و در برابر فرعون بایستی و شکستش بدی.» 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره 👇👇🌸🌸🌸👇👇 ببینید، وقتی می‌خواهیم از این حرف بزنیم که مردم چطور متوجه می‌شوند کسی فرستاده خداست، باید به این فکر کنیم که این کار معمولی نیست. یعنی چیزی که اون شخص انجام می‌ده، یه کار فوق‌العاده‌ست که از آدم عادی برنمیاد. مثل معجزه. معجزه یه جورایی مثل چراغ تو تاریکی می‌مونه. کمک می‌کنه که آدم‌ها بتونن ظلم و تاریکی رو کنار بزنن و حقیقت و خوبی‌ها رو ببینن. در واقع، به معجزه "آیه" هم می‌گن. همون‌طور که خداوند به حضرت موسی دو تا معجزه داد. گفت: «با این‌ها برو پیش فرعون، و قوم بنی‌اسرائیل رو که دارن زیر ظلم می‌میرن، نجات بده.» حالا ما چی می‌پرسیدیم؟ اینکه اگه خدا بخواد توی این دنیا یه تغییر بزرگ ایجاد کنه، چطور این کار رو می‌کنه؟ یکی از راه‌ها اینه که یه پیامبر انتخاب کنه. به اون پیامبر معجزه‌هایی می‌ده تا بره و با اون معجزه‌ها یه ظلم بزرگ رو از بین ببره. ظلمی که خوبی‌ها و حقیقت رو پوشونده و مانع دیده شدن اون‌ها شده. معجزه، نشونه‌ایه از خدا که مردم بتونن بفهمن وقت تغییر رسیده و باید مسیر خودشون رو درست کنن. پس معجزه‌ها در اصل برای این نیستن که فقط یه کار عجیب و غریب باشه. بلکه هدفشون اینه که آدم‌ها رو به فکر بندازن و کمک کنن راه درست رو پیدا کنن. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره 👇👇🌸🌸🌸👇👇 اینجا بود که خداوند یه معجزه رو به حضرت موسی نشون داد. گفت: «عصاتو بنداز زمین.» حضرت موسی هم عصا رو انداخت و در یک لحظه دید که عصاش به یه مار بزرگ یا اژدها تبدیل شد و شروع کرد به حرکت کردن. ترسید و یه قدم عقب رفت، اما خداوند بهش گفت: «نترس موسی! بیا جلو، این عصای خودته که به اجازه و قدرت من به این شکل در اومده، هیچ خطری تو رو تهدید نمی‌کنه، این نشونه‌ای از قدرت و معجزه منه.» بعد از اون، خداوند یه معجزه دیگه رو به موسی نشون داد تا بهش قدرت و اطمینان بیشتری بده. گفت: «حالا دستت رو ببر داخل لباسِ خودت.» حضرت موسی هم این کار رو کرد، و وقتی دستش رو بیرون آورد، دید که دستش به طرز شگفت‌انگیزی سفید و نورانی شده، انگار که داره می‌درخشه! بدون هیچ زخم یا آسیبی. خداوند به موسی گفت: «این دو تا معجزه رو بهت دادم تا وقتی رفتی پیش فرعون و اطرافیانش، بدونی که من با توام و به قدرت من اعتماد کنی. این معجزه‌ها نشونه اینه که تو از طرف من هستی و هیچ‌کس نمی‌تونه قدرت منو انکار کنه. این قوم فرعون آدمای سرکشی هستن که به دیگران ظلم و ستم می‌کنن، ولی تو با این نشونه‌ها، حقیقت رو براشون روشن کن و بهشون بفهمون که قدرت واقعی دست منه.» 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره 👇👇🌸🌸🌸👇👇 چرا بعضی افراد در برابر تغییر مقاومت می‌کنند؟ وقتی حضرت موسی به سراغ فرعون می‌رود، در ابتدا فرعون بسیار خشمگین و ناراحت می‌شود. او شروع می‌کند به یادآوری اینکه چقدر به موسی لطف کرده و او را بزرگ کرده است. در این موقعیت، حضرت موسی با آرامش به او پاسخ می‌دهد و دربارهٔ وقایعی که رخ داده توضیح می‌دهد. او می‌گوید که پیغمبر خدا شده و این موضوع فرعون را شگفت‌زده می‌کند. فرعون با تعجب می‌پرسد: «خدا کیست؟ مگر من خدا نبودم؟ و این خدای جدید چه کسی است؟» در اینجا، حضرت موسی نشانه‌ها و معجزات خود را به نمایش می‌گذارد و فرعون در می‌یابد که مردم به سمت موسی گرایش پیدا کرده‌اند و او را به عنوان پیامبر قبول می‌کنند. فرعون که می‌بیند اوضاع به ضرر او پیش می‌رود، در وضعیت دشواری قرار می‌گیرد و به فکر فرو می‌رود که چه باید بکند. این داستان نشان‌دهندهٔ این است که تغییر همیشه با مقاومت مواجه می‌شود، به خصوص از سوی افرادی که قدرت را در دست دارند. آنها ممکن است به خاطر ترس از دست دادن قدرت یا نفوذ خود، به شدت در برابر تغییرات ایستادگی کنند. اما در عین حال، این داستان یادآور این است که حقیقت و پیام‌های بزرگ‌تر می‌توانند در نهایت پیروز شوند، حتی اگر در ابتدا با مقاومت مواجه شوند. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره 👇👇🌸🌸🌸👇👇 پس وقتی حضرت موسی با نشونه‌های روشن از طرف خدا اومد، مردم گفتن: اینا چیزی جز جادوگری نیست! و مسخره کردنش. می‌گفتن: "ما تا حالا از پدر و مادرای قدیمیمون همچین چیزی نشنیدیم! داری ما رو فریب می‌دی؟" فرعون، به خاطر غرورش، ظلم می‌کرد و مردم رو اذیت می‌کرد. غرور یعنی آدم خودشو بزرگ ببینه و فقط خودش رو قبول داشته باشه، حتی خدا رو هم قبول نکنه. نمی‌خواستن قبول کنن که تا حالا اشتباه می‌کردن، برای همین شروع به تهمت زدن کردن. فرعون و اونایی که دور و برش بودن هم همین‌طور بودن، همه‌شون پر از غرور بودن. پس می‌فهمیم چیزی که مانع تغییر می‌شه، اینه که آدم‌ها اسیر غرور و خودبزرگ‌بینی بشن. حالا سوال اینه که خدا چطوری این آدم‌های مغرور رو تغییر می‌ده؟ 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره 👇👇🌸🌸🌸👇👇 ببین، داستان از این قراره که فرعون خیلی از ادعای پیامبری حضرت موسی عصبانی شده بود. نمی‌تونست قبول کنه که کسی توی قلمروش ادعای پیغمبری کنه و مردم رو به راهی دیگه هدایت کنه. به همین خاطر شروع کرد به تهمت زدن و بدگویی کردن. هر جا می‌رفت می‌گفت: "این موسی یه جادوگره! چیزی بیشتر از یه جادوگر نیست!" اما این حرف‌ها به‌تنهایی براش کافی نبود، چون می‌خواست به همه ثابت کنه که قدرت بیشتری داره و حرف خودش درسته. برای همین، فرعون دست به یه حرکت بزرگ زد. توی همه شهرها جار زد که می‌خوایم یه رقابت جادویی بزرگ راه بندازیم، یه رقابت جدی بین بهترین جادوگرهای کشور و این کسی که ادعای پیغمبری داره. این‌جوری می‌خواست مردم رو قانع کنه که موسی فقط یه جادوگر دیگه‌ست و قدرت‌های فرعون و جادوگرهای دربارش از هر چیزی قوی‌تره. این یه جور مبارزه بود که می‌خواست باهاش آبروی رفته‌شو برگردونه و به مردم نشون بده که هنوز فرمانروا و پادشاه واقعیه. اما چرا خدا اجازه داد این اتفاق بیفته و چرا از پیامبرش برای این تغییر بزرگ استفاده کرد؟ خب، خدا می‌خواست نشون بده که حقیقت همیشه از دروغ و فریب قوی‌تره. وقتی حضرت موسی با قدرت الهی خودش وارد این رقابت شد، جادوهای ساحران فرعون، با تمام فریبندگی و درخشش، به نظر کم‌نور و ضعیف رسیدن. اون لحظه بود که مردم فهمیدن که قدرت موسی چیزی فراتر از جادو و فریب‌های معمولیه. خدا از این فرصت استفاده کرد تا قدرت واقعی خودش رو به مردم نشون بده و به اونا بفهمونه که همیشه یه راه روشن و درست وجود داره، حتی اگه توی دنیا پر از فریب و دروغ باشه. در واقع، خدا از پیامبرش به عنوان ابزاری برای روشنگری مردم استفاده کرد، تا به اونا یاد بده که در هر شرایطی، حتی وقتی به نظر می‌رسه که همه چیز علیه‌شونه، باز هم می‌تونن به حقیقت و عدالت تکیه کنن. این‌جوری بود که خدا از پیامبر و مردمانش برای ایجاد تغییر استفاده کرد، تا به همه ثابت کنه که حقیقت همیشه پیروز می‌شه، حتی وقتی دنیا پر از تاریکی و فریب باشه. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره 👇👇🌸🌸🌸👇👇 در یک روز مشخص، افرادی که به قدرت جادوگری خود افتخار می‌کردند، در میدان جمع شدند. هر کس که می‌توانست موسی را شکست بدهد، به او پول و مقام‌های عالی پیشنهاد شده بود. این جادوگران با اعتماد به نفس و اراده‌ای قوی، طناب‌های خود را به زمین انداختند و این طناب‌ها مانند مارهایی چابک و سریع، به سمت جلو خزیدند و تماشاگران را تحت تأثیر قرار دادند. اما در این میان، حضرت موسی با آرامش و اعتماد به نفس به میدان آمد. او عصای خود را به زمین انداخت و ناگهان عصای او به یک مار بزرگ و ترسناک تبدیل شد. این مار غول‌پیکر، با سرعت و قدرت به سوی طناب‌های جادوگران حمله کرد و همه آن‌ها را بلعید. تماشاگران با حیرت و شگفتی به این صحنه نگاه می‌کردند. جادوگران که خود را در این میدان قوی و ماهر می‌دانستند، به خوبی متوجه شدند که این یک جادو نیست. آن‌ها توانستند بفهمند که موسی در واقع یک پیامبر خداست و قدرت او فراتر از جادو و ترفندهای انسانی است. در این لحظه، احساس شکست و ناامیدی بر آن‌ها غلبه کرد و دیگر نتوانستند با موسی رقابت کنند. این واقعه به وضوح نشان داد که قدرت ایمان و حقیقت می‌تواند بر هر نوع جادو و فریب غلبه کند. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره 👇👇🌸🌸🌸👇👇 ساحران به سجده افتادند و با تمام وجودشان اعتراف کردند که خداوند، خدای رب‌العالمین، وجود دارد و حضرت موسی پیامبر اوست. این اعتراف آن‌ها به قدری قوی و عمیق بود که فرعون را به شدت عصبانی کرد. او فریاد زد که اگر به او ایمان نیاورند، همه آن‌ها را شکنجه می‌کند و حتی می‌کشد. اما ساحران، با وجود تهدیدهای فرعون، به حرف‌های او توجهی نکردند. آن‌ها به خوبی فهمیده بودند که معجزات حضرت موسی چقدر حقیقت دارند و چقدر توانسته‌اند تاریکی‌ها را از دید آن‌ها کنار بزنند. در واقع، معجزه موسی برایشان مانند نوری بود که به روشنایی راهشان کمک می‌کرد. پس آن‌ها با اطمینان گفتند: «تو شاید بتوانی ما را بکشی، اما ما خدایی داریم که به ما وعده بهشت داده است.» این جمله نشان‌دهنده ایمان قوی و اراده پولادین آن‌ها بود. آن‌ها در برابر تهدیدهای فرعون، ایمانشان را رها نکردند و نشان دادند که حقیقت و ایمان به خداوند از ترس و تهدیدات انسانی قوی‌تر است. این داستان به ما می‌آموزد که در برابر حق، باید استقامت کنیم و هیچ‌گاه از ایمان خود عقب‌نشینی نکنیم. اگرچه ممکن است فشارها و تهدیدها زیاد باشد، اما اعتقاد به خداوند و وعده‌های او ما را به سمت نجات و سعادت هدایت می‌کند. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره 👇👇🌸🌸🌸👇👇 فرعون همیشه حضرت موسی و بنی اسرائیل را به سختی اذیت می‌کرد و هر روز بر فشارهایش اضافه می‌کرد. آن‌ها هم سعی می‌کردند با این ظلم مقابله کنند، اما او هیچ‌وقت دست بردار نبود. تا اینکه یک شب، خداوند به حضرت موسی گفت که وقت فرار است. او به موسی فرمان داد که باید از آن محل به سرزمینی دیگر بروند. موسی هم بدون معطلی به بنی اسرائیل گفت که آماده شوند. او به آن‌ها گفت که باید شبانه حرکت کنند تا فرعون متوجه نشود. بنی اسرائیل با دل‌های پر از امید و ترس، به راه افتادند. اما وقتی فرعون متوجه شد که آن‌ها فرار کرده‌اند، خشمش به اوج رسید. او فریاد زد و به تمامی مردمش گفت که باید آماده شوند. او به آن‌ها گفت: «این‌ها فقط یک گروه کوچک هستند و ما باید آن‌ها را نابود کنیم!» فرعون فکر می‌کرد که این فرصتی است که باید از آن استفاده کند تا همه چیز را به کنترل خود درآورد. او لشکر بزرگی جمع کرد و با شتاب به سمت بنی اسرائیل رفت. فرعون به خود می‌گفت: «چطور می‌توانند از من فرار کنند؟ من قدرت مطلق این سرزمین هستم!» او با این فکر، به دنبال آن‌ها رفت تا انتقام بگیرد. در این میان، بنی اسرائیل در حال فرار بودند و ترس در دلشان ریشه دوانده بود. آن‌ها نمی‌دانستند که چه بر سرشان خواهد آمد و آیا می‌توانند از دست فرعون فرار کنند یا نه. اما امید به آزادی و نجات از ظلم فرعون آن‌ها را به جلو می‌راند. این فرار، نقطه عطفی در تاریخ بود که نشان می‌داد چگونه ایمان و اراده می‌تواند انسان‌ها را از سخت‌ترین شرایط نجات دهد. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره 👇👇🌸🌸🌸👇👇 حضرت موسی تا رسیدن به رود نیل سفر طولانی‌ای را پیمود. در این مسیر، فرعونیان به دنبال بنی اسرائیل بودند و وحشت و سردرگمی بر آن‌ها حاکم بود. وقتی سپاه فرعون به بنی اسرائیل نزدیک شد، خداوند به حضرت موسی فرمان داد که با عصایش به آب بزند. موسی به فرمان خدا عمل کرد و به محض اینکه عصایش را به آب زد، راهی بین آب‌ها باز شد. آب‌ها به طرفین کنار رفتند و مانند کوه‌های بلندی سر برآوردند. بنی اسرائیل در ابتدا از عبور کردن می‌ترسیدند، اما خداوند یکی از فرشتگانش را به شکل انسانی در جلوی آن‌ها فرستاد. این فرشته به آرامی از وسط رود گذشت و به بنی اسرائیل امید داد که باید حرکت کنند. آن‌ها با اعتماد به خدا از روی بستر خشک‌شده رود عبور کردند. وقتی آخرین نفر از بنی اسرائیل به سلامت از رود گذشت، سپاه فرعون وارد آب شدند. در آن لحظه، خداوند اراده کرد که این سپاه را غرق کند. این واقعه نشان‌دهنده عاقبت ظلم و تعدی به دیگران است، که سرانجامی جز نابودی و شکست ندارد. این داستان، درس عبرتی برای همگان است تا بدانند که حق و حقیقت در نهایت پیروز خواهد شد. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره 👇👇🌸🌸🌸👇👇 ببین، خداوند چرا این همه تغییرات سخت و پیچیده رو توی دنیا ایجاد می‌کنه؟ برای اینکه آدم‌های خوب بهتر بشن و برن بالاتر، و آدم‌های بد بدتر بشن و بیشتر سقوط کنن. انگار خدا می‌خواد همه‌ی ذره‌های خوبی از آدم‌های بد هم پاک بشه تا هیچ بهانه‌ای براشون نمونه. این طوری فرعون‌های زمان هم دیگه نمی‌تونن بگن که «خدایا، یه ذره خوبی توی من بود، نمی‌تونی منو به جهنم ببری.» خداوند وقتی بخواد یه تغییر اساسی توی دنیا به وجود بیاره، از آدم‌های خوبش استفاده می‌کنه تا ظلم و بدی رو از بین ببره. حالا، فرض کن خدا تصمیم گرفته که از تو به‌عنوان یکی از این آدم‌های خوب استفاده کنه تا یه تغییر مثبت در این دنیا ایجاد بشه. فکر کردی چی می‌تونی انجام بدی؟ شاید اولین قدم این باشه که خودت رو بشناسی و سعی کنی به بهترین نسخه‌ی خودت تبدیل بشی. بعدش کم‌کم می‌تونی روی آدم‌های اطرافت تاثیر بذاری، رفتار و گفتارت رو طوری بسازی که دیگران هم ازت الگو بگیرن. وقتی درک کردی که وظیفه‌ت چیه، وقتی فهمیدی چطور می‌تونی به این دنیا خیر برسونی، اون‌وقته که خدا از تو استفاده می‌کنه تا یه تغییر واقعی به وجود بیاری. در نهایت، همون‌طور که زندگی جلو می‌ره، وظیفه‌ت اینه که همیشه از خودت بپرسی: «چطور می‌تونم به آدم‌های اطرافم کمک کنم که بهتر بشن؟ چطور می‌تونم ظلم رو از بین ببرم، حتی اگه فقط یه ذره باشه؟» 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3