eitaa logo
آقا مهدی
3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
96 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
🏷عکس ما عاشقی را از آموختیم ... قسمتی از وصیت نامه 🌱
راه حسینی ادامه دارد .
@MahdiHoseini_IR
.. خداوند مقرب ترین بندگان خویش را از میان عشاق بر می گزیند که گره کور دنیا را به معجزه می گشایند... |شهیدآوینی| .. 9روز مانده تا چهارمین به تاریخ @MahdiHoseini_IR
ستاد اجرایی فرمان امام (ره) با همکاری اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان کرمان اقدام به تولید و توزیع ماسک باکیفیت و ارزان قیمت می نماید. ماسک‌ها از نوع سه لایه بی‌بافت با فیلتراسیون سطح بالاست. این ماسک‌ها در یک فرآیند مکانیزه و صنعتی تولید می‌شوند و از عالی‌ترین کیفیت در کلاس خود برخوردارند. مهم‌ترین ویژگی‌های این ماسک‌ها عبارتند از: دارای تاییدیه از اداره کل تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت کاربرد پزشکی، کادر درمان و عمومی الیاف طبیعی و بافته نشده 3 لایه (۱ لایه ملت ضخیم و ۲ لایه اسپان باند) توانایی جذب ذرات ۳ میکرومتر با راندمان بالای ۹۵ درصد دارای فنر انطباق بر روی بینی بسته‌بندی استریل ۵۰ عددی بسته 50 عددی 62500 تومان (قیمت هر عدد ماسک 1250 تومان) جهت سفارش ماسک به سایت hastinja.ir مراجعه نمایید. ┄┅═✧❁❁✧═┅┄ سایت و کانال اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان کرمان ✅ 🌐 www.parchamdaran.net ✅🌐 @etehadeyikerman
♥️| اللّٰھم!... لَا تَکلْنِی إِلَی خَلْقِک، بَلْ تَفَرَّدْ بِحَاجَتِی، وَ تَوَلَّ کفَایتِی. 🌱| باࢪپࢪوࢪدگاࢪا! مࢪا بہ خلق خود وامگذاࢪ، بلڪہ خود بہ تنھایے نیازم ࢪا برآور، و خودت ڪارساز من باش -📚 ؏ | دعای ۲۲ صحیفه سجادیه @MahdiHoseini_IR
اولین روز سال تحصیلی، با چه حالی راهی مدرسه اش کرد، فقط خدا می داند. بچه ها از کنار گوهر خانم و مهدی عبور می کردند. بعضی از بچه ها باذوق، بعضی هم به مصیبت، انگار یک دل سیر کتک خورده اند ومجبورند به زور چوب ولگد، مدرسه بروند. مهدی اما این مسیر را با شوق فراوانی طی کرد تا رسید مدرسه. بعد از آن طولی نکشید که در دل مدیر و ناظم و معلمش جا باز کرد. هم خوب درس می خواند، هم تریبون مدرسه را گرفته بود دستش. هر روز صبحگاه، طنین صدایش در حیاط مدرسه می پیچید: اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن... کمی بزرگتر شد ورفتارهایش هم متفاوت با هم سن وسال هایش. داشت از مدرسه برمی گشت و به سفارش مادر سر راه نان خریده بود. نان نیم خورده را از دست راستش به دست چپ داد و با حیرت به دستکش چرم پشت ویترین، خیره شد. دست راستش را بالا آورد. جلوی شیشه گرفت و دستش را توی دستکش چرمی مجسم کرد. گرمای دستکش را حس می کرد، ولی هنوز نگاهش به ویترین مغازه بود. لبخندی زد. اطمينان داشت تا به پدر بگوید، او شال وکلاه می کند که دستکش را برایش بخرد. به سمت خانه برگشت. هر قدمی که برمی داشت تکه ای از نان سنگک جدا می کرد و در دهانش می گذاشت. نگاه پیرمردی که کنار پیت حلبی کنج دیوارِ یک خانه ی قدیمی نشسته بود ودست هایش را به امید گرما روی پیت نگه داشته بود، از خوردن نان منصرفش کرد. به سمت پیرمرد رفت و بقیه ی نان را روی زانوهایش گذاشت. شوقی که در صورت پیرمرد دوید، مهدی را پشیمان کرد از این که نصف نان را خورده است. اما همان شوق و لحظه ی کوتاهی امید، لذت عمیقی به دلش نشاند. یاد سفارش مادر افتاد که گفته بود ((نون مون کمه مهدی. شام آب گوشت داریم، نون یادت نره!)) دست کرد ته جیبش. هنوز کمی از پول توجیبی اش باقی مانده بود. خیالش راحت شد و به سمت نانوایی برگشت. ادامه دارد...... همراه‌ ما باشید 🙏 🌹تا تولد آقا مهدی 4 روز و1ساعت و57دقیقه🌹 👈گࢪ ؏ـۺقٰ مقصــد است خوشا لذت مسیࢪ❤️ @MahdiHoseini_IR
≺﷽≻ 💙| إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ 🌱| ﻣﻦ ﻏﻢ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻫﻢ ࢪا تنھا بہ ﺧﺪﺍ مےﮔﻮﻳﻢ 📚 ، بخشی از آیه ٦۸۝ سوره یوسف @MahdiHoseini_IR