لعنت به آنکه ازتن ارباب، سر برید
راس عزیزحضرت خیرالبشر برید
با سینه ی شکسته به گودال آمده
شمرآمدوبه خنجر خود ازتو، سر برید
باضرب پا ، تنت شده ارباب جابجا
از پا فتاد مادر و اوازتو پر برید
با خنجرش حرامیِ بی دین به باد داد
درپیش مادری سر پاک،پسر برید
مادر صدای واعلیاش بلند شد
وقتی که شمرازتن توبال وپر برید
افتاده بود، دست به رویش بلند کرد
ابرِی سیه .چهره همچون قمر برید
جانت چه بی رمق شده درقتلگاه خون
خنجربدست شمرپلیدازتو،سر برید
بی توتمام خیمه ی ما بین شعله سوخت
دیدی فلک زخواهرتوبال وپر برید
آرمین غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
خون سر پیرهنش بود که ازپا افتاد
ته گودال تنش بود که از پا افتاد
ته گودال نفس می زدودشمن به جدال
نیمه کاره سخنش بود که ازپا افتاد
وای از آن واعطشا گفتن او درگودال
ناله ی دلشکنش بود که از پا افتاد
ذکر لعل لب او بودمناجات و دعا درگودال
گندم ری ثمنش بود که ازپا افتاد
پیش چشم خواهر ه دلداده اش روی زمین
قطعه قطعه بدنش بود که ازپا افتاد
مادرش آمد ه با قامت خم در گودال
گوشه ای سینه زنش بود که ازپا افتاد
پیکرش ماند روی خاک بیابان بلا
بوریایی کفنش بود که ازپا افتاد
-آرمین غلامی (مجنو ن کرمانشاهی)
#مناجات_با_خدا #شب_جمعه
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
منم آن گناهکاری، که به سوی تو دوان است
تویی آن بزرگواری، که کریم و مهربان است
تو همیشه در فرازی، تویی آن گدانوازی
که در اوج بی نیازی، نگران بندگان است
به شب سیاهِ نوری، برسان پُلِ عبوری
که دلم برای دوری، ز گناه ناتوان است
تو اگر مرا برانی، در دیگری نکوبم
که به غیر از آستانت، همهجا پر از زیان است
همهعمر جز تو یارب! چه کسی رفیق من بود؟
تو امان من نباشی! چه کسی مرا امان است؟
تو خدای مرتضایی، تو همیشه با وفایی
به گدای بی نوایی، که ضعیف و ناتوان است
《برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن》
که امیر با خدا در، نجفش هم آشیان است
بگذار جای کعبه، سر خود به پای حیدر
تو اگر بهشت خواهی، نجفِ علی جنان است
خوشم اینکه خاک پای، پسر ابوترابم
همه عمر سایبانم، عَلَم "حسین جان" است
به فدای آن شهیدی، که نخورد آب و جان داد
ز غمش هنوز زهرا، شب جمعه روضه خوان است
::
پسرم به تو جفا شد، سرت از قفا جدا شد
اثرات خنجر شمر، روی حنجرت عیان است
پسرم مگر به دشمن، تو به غیر حق چه گفتی؟
که جواب حرف حقت، نوک نیزهی سنان است
پسرم کسی در عالم، کفن تو را ندارد
کفن تو خاک بوده، کفن تو بیکران است
به خدا عطش دلیلِ، ترک لبت نبوده
ترک لبت برای، ضربات خیزران است
#علی_ذوالقدر
#شب_جمعه
#زیارت_کربلا
شب جمعه کنار ششگوشه
دل من حالت عجیبی داشت
میشنیدم صدای قلبم را
چشم من حس بیشکیبی داشت
حرمش از ملائکه پر بود
انبیا در طواف ششگوشه
و ثواب هزار حج را داشت
به خدا هر طواف ششگوشه
شب جمعه ضریح اطهر او
غرق نور حضور فاطمه بود
به خودم آمدم و فهمیدم
بر لبم این نوا و زمزمه بود:
«شبهای جمعه فاطمه
با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا
گردد به دور خیمهها
گوید حسین من چه شد
نور دو عین من چه شد...»
سمت پایین پا که میرفتم
ناگهان چشمهای من تر شد
آنقدر اشک ریخت تا آخر
روضهخوان علی اکبر شد
یک به یک گفت روضهها را تا
پای ششگوشه از نفس افتاد
آه گویا کنار پیکر او
حضرت عشق ناله سر میداد:
«جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید...»
از نگاه پر از تلاطم من
زمزم عشق و اشک جاری شد
آه از خیمه تا کنار فرات
عطش و داغ مشک جاری شد
خنکای شریعه هم میخواند
دم به دم از غریبی سقا
همنفس با صدای موج فرات
مادری دم گرفته بود آنجا:
«سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل...»
آن طرفتر نگاه میکردم
شِکوِه و اشک، ناله و گله را
میشنیدم کنار غربت تلّ
دم به دم ضجههای سلسله را
ناگهان در حوالی گودال
محفل گریههای زینب شد
زینب آمد کنار ششگوشه
کربلا کربلای زینب شد
رفت قلبم کنار بالا سر
آه انگار سر به پیکر نیست
همهٔ کائنات میلرزند
گوش کن این صدای خواهر نیست؟
«این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست...»
بانگ ندبه مرا به خود آورد
صبح جمعه رسیده بود از راه
دل من داشت «العجل» میخواند
در کنار ضریح ثارالله
#یوسف_رحیمی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#شب_جمعه #شب_هشتم
زمانْ زمان عجيبیست، امتحان سخت است
طی زمانهی بی صاحب الزمان سخت است
ببخش عزيز خدا! جان ندادم از هجرت
چقدر منتظرت جانْعزيز و جانْسخت است
"و لا تُري و أري الخلق" اين چه تقديري ست
تو را نديدن و ديدار اين و آن سخت است
گريستم كه مشرف شوم به پابوست
بدون گريه رسيدن به آسمان سخت است
::
رسيده است شب اكبر و زمان نماز
برای من چقدر لحظهی اذان سخت است
و روضه را پدر يك شهيد میفهمد
چقدر غُصهی دل كندن از جوان سخت است
تو را قسم به غم "بعدك العفا..." ي حسين
بيا... بيا و خودت روضه را بخوان... سخت است
::
مرا زيارت پايين پا مبر امشب
چرا كه پيش پدر خواندن از جوان سخت است
#محمدعلی_بیابانی
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
از شوق، قلبم میتپد هر دم برای تو
میبارد ابرِ چشمهایم در هوای تو
عطر غمِ شیرین تو در جان که میپیچد
گُل میکند بر سینهام شور عزای تو
از کودکی، ای دوست! خیلی دوستت دارم
ای کاش باشم تا همیشه مبتلای تو
خوشبخت؛ آنکه پای عشق توست تا آخر
بدبخت؛ آنکه دور شد از خیمههای تو
من رفتهام از دست، مولا! بارها...، اما
برگشتهام هر بار تنها با دعای تو
این اربعین باید به آغوش تو برگردم
من خستهام از غربتِ دنیا... فدای تو!
راه پس و پیشِ مرا بسته گناهانم
کو جادهای که میرود تا کربلای تو؟...
#سراج_الدین_سرایانی
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد
باشد، ولی عاشق دل کمطاقتی دارد
مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری
این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد
جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه...
گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد
نذر زیارت داشتم از جانب «سردار»
اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد
این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست
هر گوشهای یک دلشکسته حاجتی دارد
#محمدمهدی_سیار
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#حضرت_زینب_س_اربعین
#زیارت_اربعین
من از آن موقع که طفلی بی زبان بودم حسین...
خادم ناقابل این آستان بودم حسین
خرج روضه کردم و زهرا برایم خرج کرد
سود کردم پیش تو، گرچه زیان بودم حسین
راه افتادم برایت، پیشوازم آمدی
هرقدم مدیون لطفی بی کران بودم حسین
من که بودم دیرتر راهی مقتل میشدی
کاش یارت میشدم، کاش آن زمان بودم حسین
عفو کن هروقت راحت آب خوردم در مسیر
عفو کن هروقت زیر سایبان بودم حسین
تاول پایم فدای پای دخترهای تو
بخدا موکب به موکب یادشان بودم حسین
::
خواهری بعد چهل روز آمد و فریاد زد...
بی تو بینِ مجلسِ نامحرمان بودم حسین
#سیدپوریا_هاشمی
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
غمیست در دل جاماندههای کربوبلا
که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست
میان ما که نرفتیم و رفتهها، شاید
تفاوتیست در آغاز و در نهایت نیست
همیشه آنکه نرفتهست بیقرارتر است
همیشه آنکه نرفتهست، کمسعادت نیست
و آن کسی که در این راه اهل دل باشد
مدام اهل گله کردن و شکایت نیست
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد
نباید این همه دل دل کند که فرصت نیست
#مریم_کرباسی
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
برای #زائرین_اربعین
#زیارت_اربعین
حالا که دیگر جانماندم اربعین را
میبوسم از جان، جای جایِ این زمین را
این خاک که این روزها بوسیده در راه
صحنِ کف پاهای یاری نازنین را
آقا کجایی تا که همچون جاده من نیز
بر خاکِ پاهای تو بگذارم جبین را
بین کدامین موکب امشب با حضورت
خوشحال کردی مردم جاده نشین را؟!
دیدیم با قصد شکار زائرانت
موکب به موکب چشمهای در کمین را
بر دوش خود آوردهام بار سلامِ
جاماندههایی دلشکسته، دل غمین را
پا در مسیری مینهم که قبلاً از آن
بُردند اهلِ بیتِ شاهنشاه دین را...
#محمدعلی_بيابانی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#زیارت_اربعین
ما را تکامل میدهد انوار هیئتها
پیداست دستِ فاطمه در کار هیئتها
هیئت، گناهآلوده را عبد خدا کرده
تأثیر دارد نورِ استغفار هیئتها
خرج تمام روضهها را مادرش داده
هیهات بی رونق شود بازار هیئتها
رزمندگانِ غیرتی این سینهزنهایند
درس شهادت میدهد رفتار هیئتها
در خاطرات حاجقاسم افتخار این است
بوده تمام عمر پرچمدار هیئتها
هرجا که شد حمله به بیرقهای عاشورا
دست امیرالمؤمنین شد یار هیئتها
عطر سیاهیها همه از چادر خاکیست
با گریه خوکرده در و دیوار هیئتها
گفتم در و دیوار، یاد مادر افتادم
بر شانهی ما او نهاده بار هیئتها
محشر امور بانیان، دست کریمان است
وقتی حسن جان است سردمدار هیئتها
هر اربعین ایکاش ما هم کربلا باشیم
دنبال زینب قافلهسالارِ هیئتها
#قاسم_نعمتی
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
در آرزوی #زیارت_اربعین
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط
به همین حال مرا وا مگذارید فقط
ببریدم ببریدم شده حتی در خواب
بین این شهر مرا جا مگذارید فقط
همه رفتند و شده قبر من این شهر؛ مرا
در مزارم تک و تنها مگذارید فقط
حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم
با دلم وعدهی فردا مگذارید فقط
بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم
روی این خواهش ما پا مگذارید فقط
اربعین پای پیاده نجف و کرببلا
حسرتش را به دل ما مگذارید فقط
تشنهی روضهام و آهِ فرات است بلند
آب را تشنهی دریا مگذارید فقط
::
لای هر برگهی قرآن چقدر برگ گل است
پا براین مصحف زیبا مگذارید فقط
#موسی_علیمرادی