#حضرت_مسلم_علیهالسلام
نامه از محبوب آوردهاست کسوت را ببین
مبدا تاریخ عشاق است هجرت را ببین
در نمازش دید تنها مانده با سجادهاش
مسلمین را در وفا بنگر جماعت را ببین
دزد را کی میسپارد یک نفر دست شریح
کودکانش را به دستش داد غربت را ببین
دستگیر هاشمیان بین کوفه یک زن است
طوعه تنها مرد این شهر است غیرت را ببین
در اسارت وارد بزم عبیدالله شد
روی گرداند از حرامی ها برائت را ببین
در اسارت وارد بزم عبیدالله شد
مثل زین العابدین، آری شباهت را ببین
اب آوردند و خونش را درون کاسه ریخت
تشنه لب پرواز خواهد کرد قسمت را ببین
مکه را از کوفه میبیند بصیرت را نگر
گفت بنویسید برگردد وصیت را ببین
شد سرش دروازه را آذین و بعد از واقعه
خود حسین آمد به دیدارش زیارت را ببین
#زخم_حسینی
#شب_اول_محرم
سفرهی ماه عزا، خوان اباعبدالله
باز عالم شده مهمان اباعبدالله
لک لبیک حسین از همهسو میشنوم
فاطمه داده فراخوانِ اباعبدالله
آمده بزم پسر را سر و سامان بدهد
مادری بی سروسامانِ اباعبدالله
خیمه برپاست، عزادار چقدر آمدهاست
ای بنازم به محبانِ اباعبدالله
همگی سر به گریبانِ غم غربت او
همگی سائل احسانِ اباعبدالله
این جوانان که همه گریهکن و سینهزنند
همه قربان جوانانِ اباعبدالله
<بوی پیراهن خونین کسی میآید>
عرش را کرده پریشانِ اباعبدالله
**
با لبِ تشنه، لبِ بام سفیرش میگفت
به فدای لب عطشانِ اباعبدالله
تنمسلم که زمین خورد، صدا کرد: «حسین»
سرش افتاد به دامانِ اباعبدالله
#امیر_عظیمی
#حضرت_مسلم_شهادت
از زخم ها اصلا خیالی در سرم نیست
اما تو و تنهایی ات در باورم نیست
در کوچه ی تنهایی ام با دست بسته
با قلب خونین غیر ذکر حیدرم نیست
این آخرین لحظه فقط یاد تو هست
تا ساعتی دیگر سری در پیکرم نیست
دارم برایت اشک می ریزم که اینجا
از آن همه، امروز یک تن یاورم نیست
شکر خدا در کوفه ی نامرد، تنهام
از خانواده هیچ کس دور و برم نیست
شکر خدا وقتی که دندانم شکسته
شاهد به دندان شکسته خواهرم نیست
شکر خدا امروز چشم ساربانی
تا آخرین لحظه پی انگشترم نیست
اینجا اگر چه زخم ها خوردم ولیکن
دست سیاهی در کمین دخترم نیست
#حسن_کردی
#حضرت_مسلم_علیهالسلام
نامه از محبوب آوردهاست کسوت را ببین
مبدا تاریخ عشاق است هجرت را ببین
در نمازش دید تنها مانده با سجادهاش
مسلمین را در وفا بنگر جماعت را ببین
دزد را کی میسپارد یک نفر دست شریح
کودکانش را به دستش داد غربت را ببین
دستگیر هاشمیان بین کوفه یک زن است
طوعه تنها مرد این شهر است غیرت را ببین
در اسارت وارد بزم عبیدالله شد
روی گرداند از حرامی ها برائت را ببین
در اسارت وارد بزم عبیدالله شد
مثل زین العابدین، آری شباهت را ببین
اب آوردند و خونش را درون کاسه ریخت
تشنه لب پرواز خواهد کرد قسمت را ببین
مکه را از کوفه میبیند بصیرت را نگر
گفت بنویسید برگردد وصیت را ببین
شد سرش دروازه را آذین و بعد از واقعه
خود حسین آمد به دیدارش زیارت را ببین
#زخم_حسینی
#حضرت_مسلم_علیهالسلام
آن روزهای خوب کنار حبیب بود
این روزهای آخر عمرش غریب بود
از آن جماعتی که به پابوسش آمدند
یک تن نمانده بود خدایا عجیب بود
در روضهاش برای علی گریه میکنم
در مرکز خلافت مولا غریب بود
مضطر شد آنقدر که به دیوار سر گذاشت
“آقا میا”ی او دم اَمَّن یُجیب بود
گاهی زنان غیورتر از مرد میشوند
چون طوعهای که بین لئيمان نجیب بود
سر روی بام و تن پی مرکب به کوچهها
این هم حکایتی ز فراز و نشیب بود
دیدند روی خاک، سری غلط میخورد
این اولین سر است که خَدُّالتَّريب بود
آویزهی قنارهی قصابها تنش
عیسای کوفه آخر کارش صلیب بود
#سیدمیلاد_حسنی
#محرم_فصل_عاشقی
#یاصاحب_الزمان
#مناجات_با_امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یونس_وصالی
هدیه به پیشگاه حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام به امید عطای رزق محرم...
ای منتهای زَمزَمه و ذکر عاشقان
ای در غم حسین ، عزادار و روضه خوان
قربان شال مشکیِ بر روی شانه ات
ما را شریک در غم عُظمای خود بدان
(صاحب عزای اصلیِ این روضه ها بیا)
تا که دهیم در ره تو مال و اهل و جان
هر صبح و شب به یاد حسین و مصائبش
خون جای اشک میشود از دیده ات روان
ما روضه را شنیده ولی تو به چشم خویش
میبینی آنکه بر لب او خورد ، خیزران
میبینی آنکه پیکر قاسم کشیده شد
یا اینکه خاتَم است به دستانِ ساربان
قلبت پر از غم است ، خدا صبرتان دهد
در وصف حال قلب تو درمانده شد زَبان
جانِ رقیه ای که تنش شد کبود و زخم
عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان
سروده : #یونس_وصالی
#امام_حسین
#محرم_فصل_عاشقی
#لبیک_یا_حسین
#هیئتفرهنگیمذهبیقاسمبنالحسن
#یونس_وصالی
#همه_اش_لطف_حضرت_زهراست
هرکس به ماتم تو نشست و عزا گرفت
در پیشگاه حضرت داور بها گرفت
ای علتِ وجود ، سلیمانِ کربلا
از برکت تو بود که عالم صفا گرفت
ای خوش به حالِ نوکرِ تو با دوقطره اشک
مشمولِ لطف فاطمه شد ، کربلا گرفت
آقا اگر اجازه دهی روضه خوان شوم
کز روضه تو خضر نبی هم بقا گرفت
مقتل نوشته تکیه به نیزه زدی و بعد ...
تیری رسید و در وسط سینه جا گرفت
مقتل نوشته شمر به گودال آمد و
در دستِ خود محاسنِ سرخِ تو را گرفت
با چند ضربه ای سرتان را برید و بعد
آن را به پیش دیده خیر النسا گرفت
با چه مصیبتی پسرت زین العابدین
بر دور قطعه قطعه تنت بوریا گرفت
سروده : #یونس_وصالی (یونس)
#امام_حسین
#محرم_فصل_عاشقی
#لبیک_یا_حسین
#هیئتفرهنگیمذهبیقاسمبنالحسن
#یونس_وصالی
#همه_اش_لطف_حضرت_زهراست
غرقم میان موج خروشانِ شهوتم
اُف بر همیت من و صد اُف به غیرتم
روزی هزار بار به خود ظلم کرده ام
از بس ذلیل و بی خرد و بی مُرُوَّتَم
این زندگی که نیست ، سراپا زیان بود
تا در مسیرِ تو ننهم پا ، به خِفَّتَم
باید که اعتراف کنم بر زیانِ خویش
اقرار میکنم که سراسر جهالتم
از هر طرف که مینگرم بر خودم فقط
مشغولِ ظلم بر خود و کُفرانِ نعمتم
اما دلم خوش است که با روسیاهی ام
عمری است گرمِ نوکری ات بینِ هیئتم
آخر مرا عزای تو تغییر میدهد
جز این که نیست حکمتِ هر بار دعوتم
هر قطره اشک بر تو و هر ناله از خلوص
در روز حشر میکند آقا شفاعتم
نورِ چراغِ روضه تو کافی اَست تا
پایان دهد به شامِ سیاهِ ضلالتم
(کشتی شکست خوردهِ طوفانِ کربلا)
ای کشتیِ نجات و چراغِ هدایتم
لطفی کن و مرا بخر و آدمم نما
ای آنکه نامِ تو همه جا رمزِ عِزَّتم
سروده از شاعر و مداح اهلبیت علیهم السلام :
#یونس_وصالی
#یاحسین (ع)
#غزل مناجات شروع جلسه یا نوحه سنگین
آقا چه میشود به غلامت کرم کنی
با گوشه ی نگاه دلش را حرم کنی
از بس که با گنه دلتان را شکسته ام
لایق نیم نگه به دل مضطرم کنی
یک گوشه ی نگاه تو دل را جلا دهد
دل میدهم تو را که شما گوهرم کنی
آقا مدال نوکریت را ز من نگیر
من سینه میزنم که تو عاشقترم کنی
ازکاروان عشق تو جامانده ام حسین
آیا شود مرا تو مقیم حرم کنی؟
یک جرعه ای بده تو ز صهبای کربلا
تا مست آن شراب و مِیِ کوثرم کنی
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#مرثیه جانسوز حضرت مسلم (ع)
#محرم ۱۴۰۱
درشهر کوفه رسم این مردم عجیب است
مهمانشان مُسلِم چقدر اینجا غریب است
این مردمِ نامرد ، در خانه نشستند
روی سفیر تو در و کاشانه بستند
این شهر ، شهرکوفه ، شهر بی وفایی است
خاصیت و اخلاق آنها بی حیایی است
اینجا کسی با او سرِ یاری ندارد
آواره گشته چون که غمخواری ندارد
هر خانه ای که در زده بسته به رویش
اندوه و غُصه عُقده گشته در گلویش
در زیر لب حرفی ز سوز و درد دارد
آقا نیا ، کوفه مَرامی سرد دارد
آقا نیا ، چشم انتظار تو کسی نیست
جُز تیر و نیزه ، بیقرار تو کسی نیست
اینها ز کینه سینه را لبریز کردند
خنجر برای حنجر تو تیز کردند
آقا نیا دائم گل پرپر ببینی
داغ ابوالفضل و علی اکبر ببینی
مولا بیا و مُسلمت را کن نظاره
در کوچه ها گشته تن من پاره پاره
آقا دگر بر من نمانده راه چاره
شد قتلگاه مسلمت دارالاماره
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#نوحه واحد یا سنگین حضرت مسلم (ع)
آقاجان ، بی تو تنها و غریبم
در غربت ، کس ندارم ای حبیبم
بُغضی نشسته است ، در این صدای من
ذکرم شده مُدام ، برگرد آقای من
آه ، غربت و درد ، آه و حسرت ، کوفه نامرد
وای ، [ ای حسین جان ۳ ] (۲)
با عشقت ، می دهم در راه تو جان
جان من ، نیا کوفه ای حسین جان
کوفیِ بی وفا ، پیمان خود شکست
بعد از علی شدند ، ملعون و پست پست
آه ، بی وفایی ، رسمه اینجا ، کاش نیایی
وای ، [ ای حسین جان ۳ ] (۲)
این مردم ، عهد خود با تو گسستند
دستان ، مسلمت از کینه بستند
بر قلب مضطرم ، باد صبا نگر
گو بر حسین که از ، کوفه تو کن گذر
آه ، تیغ و دشنه ، نقشه ی شوم ، لب تشنه
وای ، [ ای حسین جان ۳ ] (۲)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#حضرت مسلم بن عقیل
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#محرم۱۴۰۲
منم مُسلِم سَفیرت توی کوفه رها شدم
غریبونه یا حسین آواره و تنها شدم
مُسلِمِت غریبونه بی کس و سرگردونه
یا حسین جان یا مولا (۴)
روی دوشم نشسته سنگینیِ بارِ غُربت
می گُذارم سرم را بر روی دیوار غربت
مسلم بی پناهم تو ببین اشک و آهم
یا حسین جان یا مولا
می فرستم سلامی بر تو با لب های پاره
به دل شکسته ام بنما آقا یک نظاره
من غریب و تنهایم غرق موج غمهایم
یا حسین جان یا مولا
بر سر دارم آقا ای دار و ندارم حسین
جای گریه برایت اشک خون می بارَم حسین
می شوم من قربانت هر دو چشم گریانت
یا حسین جان یا مولا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا