eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.5هزار دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. ‍ ⚫️⚫️ بند1⃣ صدام میکنه پیرهن سیاهی که دوخته برام، مادرم صدام میکنه نوحه ی غریبِ مادره توی ، دفترم صدام میکنه عاشقانه ترین ماه سالِ ما، محرم ...... رسیده فصل ماتم و عزای حسین( وآی)٢ پیچیده حَیِّ عَلَی البُکا تو عالمین (وآی)٢ ...... با مدد از خود زهرا پیرهن سیاه میپوشم هر کجا میرم از امشب شالِ مشکیّه رو دوشم سلام ماهه دلای بیتاب سلام ماهه حضرت ارباب .... بند2⃣ صدام میکنه پرچم سیاهی که رو سر دره، هیئتاس صدام میکنه شعره محتشم که زینت ده این، روضه هاس صدام میکنه بانیِ این روضه ها که مادره، نوکراس رسیده ماه بی قراری واسه حسین(وای)۲ پیچیده نوحو علی الحسین تو عالمین(وای)۲ .... با نگاه بی بی زهرا پای روضه اشک میریزم افتخارم اینه یک عمر توی روضه چایی ریزم سلام عشقِ همه محرم سلام ماهِ غمه محرم به قلم: (یاحسین) .👇👇
. ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ وسارعوا بشتابید اومده ماه غم وسارعوا اومده دلیل اشک و ماتم وسارعوا بشتابید اومده محرم ....... خیمه های عزا شد دوباره بپا پیچیده توی شهر عطر سیب آقا اومده فاطمه میون جمع ما میکشه دست روی سر سینه زنا ....... نوحوا علی الحسین همه بیایین با شور و شین نوحوا علی الحسین خیمه ی شاه عالمین نوحوا علی الحسین دم بگیریم حسین حسین حسین حسین ای جانم ....... بند2⃣ هییتیها دوباره مشکی بپوشید با هم هییتیها بگیرید تو نوحه هاتون این دم هییتیها بشتابید اومده محرم ......... توی تکیه ها باهم جمع شدن عاشقا میخونن روضه گودی قتله گا یکی با زمزمه با یه حالی عجیب میگه یا ولدی یا ذبیح القفا .......... پاشید با همدیگه اقامه عزا کنیم پاشید با همدیگه قیامتی به پا کنیم پاشید با همدیگه دنیارو کربلا کنیم حسین حسین ای جانم به قلم : .👇👇
. ‍ ⚫️⚫️ بند1⃣ صدام میکنه پیرهن سیاهی که دوخته برام، مادرم صدام میکنه نوحه ی غریبِ مادره توی ، دفترم صدام میکنه عاشقانه ترین ماه سالِ ما، محرم ...... رسیده فصل ماتم و عزای حسین( وآی)٢ پیچیده حَیِّ عَلَی البُکا تو عالمین (وآی)٢ ...... با مدد از خود زهرا پیرهن سیاه میپوشم هر کجا میرم از امشب شالِ مشکیّه رو دوشم سلام ماهه دلای بیتاب سلام ماهه حضرت ارباب .... بند2⃣ صدام میکنه پرچم سیاهی که رو سر دره، هیئتاس صدام میکنه شعره محتشم که زینت ده این، روضه هاس صدام میکنه بانیِ این روضه ها که مادره، نوکراس رسیده ماه بی قراری واسه حسین(وای)۲ پیچیده نوحو علی الحسین تو عالمین(وای)۲ .... با نگاه بی بی زهرا پای روضه اشک میریزم افتخارم اینه یک عمر توی روضه چایی ریزم سلام عشقِ همه محرم سلام ماهِ غمه محرم به قلم: (یاحسین) .👇👇
. ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ وسارعوا بشتابید اومده ماه غم وسارعوا اومده دلیل اشک و ماتم وسارعوا بشتابید اومده محرم ....... خیمه های عزا شد دوباره بپا پیچیده توی شهر عطر سیب آقا اومده فاطمه میون جمع ما میکشه دست روی سر سینه زنا ....... نوحوا علی الحسین همه بیایین با شور و شین نوحوا علی الحسین خیمه ی شاه عالمین نوحوا علی الحسین دم بگیریم حسین حسین حسین حسین ای جانم ....... بند2⃣ هییتیها دوباره مشکی بپوشید با هم هییتیها بگیرید تو نوحه هاتون این دم هییتیها بشتابید اومده محرم ......... توی تکیه ها باهم جمع شدن عاشقا میخونن روضه گودی قتله گا یکی با زمزمه با یه حالی عجیب میگه یا ولدی یا ذبیح القفا .......... پاشید با همدیگه اقامه عزا کنیم پاشید با همدیگه قیامتی به پا کنیم پاشید با همدیگه دنیارو کربلا کنیم حسین حسین ای جانم به قلم : .👇👇
. (ع) 🔘🔘🔘 بند1⃣ ندیده عاشقت شدم ، چه کردی با دل من شد نوکری کوی تو تموم حاصل من هر وقتی که میگم حسین این دل آروم میگیره انگار خدا با مهر تو سرشت آب و گل من ..... ای روشنیه شبای تارم خدا میدونه که دوست دارم تو که همه جا بودی کنارم رحمی بکن بر این دل زارم قرار نبود باشم توی حسرت کارم شده گریه توی خلوت عمری به جای شیش گوشه ی تو سر مو میزارم روی تربت ..... یاصِدرَه المُنتِهی تو رو قسم به زهرا عنایتی اربعین منم بیام کربلا ربَّنا اتِنا کربلا کربلا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ شلوغه دور و بَرِ تو ؛ نوکراتون زیادن کاسه یِ خالیشون تُو دست ؛ همه فکرِ مُرادن کرامتاتون بیشمار ؛ شاملِ هر کی میشه مسیحی میگیره آقا ؛ زِ تو شفا همیشه وَاللهِ والا مقام و شاهی برا نوکرات یه سر پناهی تویی که اربابِ دلبخواهی به ما هم بکن یه نیم نگاهی با تو روزمو میکنم آغاز با ذکرِ تو هم دل میشه دمساز وَاللهِ با لعنِ دشمناتون محبتمو میکنم ابراز به جانِ هر چی عشاق نسیمِ عشقت وزید منو چاییِ روضت به روضه هاتون کشید ربَّنا اتِنا کربلا کربلا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعرای آیینی .👇
. ‍ ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ این همه شهر کجا آوردی ما رو باباجون بوی غم و جدایی میاد از این بیابون ..... اینا کی ان با نیزه ها اومدن استقبال چرا نیومدن بپرسن از شما احوال اعوذ بالله من الکربلا که گفتی دیدم که عمه زینبم رفته دیگه از حال ..... بیا بریم از اینجا که هواش دلگیره اگه نریم از غصه عمه جون میمیره بابا حسین بیا بریم مدینه اینا دارن از آل حیدر کینه 🔸🔸🔸🔶🔶🔸🔸🔸 بند2⃣ دلشوره افتاد به دلم برگردیم بابایی ازین میترسم بی افته بین ما جدایی ..... انگاری که نقشه هایی رو توی سر دارن با خودشون نیزه و شمشیر و تبر دارن میترسم از اینکه کنن به ماها جسارت وقت غروب لحظه ایی که بیان برا غارت ..... تا دیر نشد برگردیم که دلم بیتابه غصم برا علیه اصغر ربابه بابا حسین بیا بریم مدینه اینجا میبرن سرتو ازکینه 💠 به قلم: ‌.👇
. 🔘🔘 بند1⃣ رسیده کارون به منزل دختر حیدر توی محمل ابی عبدالله روی مرکب میکشه آهی از ته دل .... میگه علمدار من ،خیمه به پا کن اینجا رسیدیم ما به مقصد ،همینجاست منزل ما پیاده شو از محمل ،ای خواهر رشیدم گرفته عباس رکاب ،قدم بزار روخاکا ..... کوچه ی،محارم ها تا خیمه ،شده بپا برا تو ،ناموس حیدر رسیدیم ،ما به مقصد نگاهت ،آتیشم زد تو هستی ،عشق برادر امون از این غریبی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ اینجا کجاست دیگه برادر دل نگرونه دل خواهر میاد از هر گوشه ی این خاک ناله های غریب مادر .... عمریه ای حسین جان ،دلم با غم شد عجین تو خواب دیدم میگیره ،تو رو از من این زمین تا دست بالا گرفتی ،گفتی اعوذُبالله مِن الکرب و بلا ،دلواپسیم شد یقین .... تو هستی، تکیه گاهم نباشی ، بی پناهم ای همه ،صبر و قرارم برگردیم ،به مدینه خواهرت ،شد حزینه حسین جان ،دلشوره دارم امون از این غریبی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ چرا این قد تو بی قراری زینب نکن گریه و زاری اینجا تازه اول راهه مصیبتها پیشه رو داری ..... اینجا همون زمینه ،پرپر میشن گلامون یکی بعد دیگری ،اینجا جلو چشامون غروب روزه دهم ،سرم میره رو نیزه انگشتمو میبُرِّ ،اون بی حیا ساربون .... خواب تو ،میشه تعبیر بین ما ،اینه تقدیر خواهرم ،میری اسارت دور تو ،خیل اغیار میری به ،کوچه بازار میبینی ،همش جسارت امون از این غریبی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• به قلم : .👇
. (س) 🔘🔘🔘 بند1⃣ گریه امونمو بریده ناله هام و بابام شنیده گوشه این خرابه امشب تو طبقی از نور رسیده ..... حالا که اومد پیشم ،میخوام واسش ناز کنم این موهای سوخته رو ،جلو چشاش باز کنم بگم بابا نگاه کن ،این حال و روزه منه هر کی میاد سراغم ،فقط من و میزنه .... گناهم ،مگه چی بود صورتم ،شده بود دیگه از ،زمونه سیرم اومدی ،ولی دیره دخترت ،دیگه پیره دعا کن ،زودتر بمیرم بابا بابا ،بابا بابا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ ای که به درد من دوایی خوش اومدی بابا بابایی تو خواب دیدم بغلم کردی واسم میخونی لالا لایی .... نبودی و گم شدم ،منه غمین و دلخون گریه میکردم از ترس ،وسط اون بیابون ای کاش که مُرده بودم ،قبل رسیدن زجر از اون شبه که دارم ،بابایی لکنت زبون .... با بابا ،این بازیه دخترا ،ی شامیه اینجوری ،میدن عذابم چه خوب شد ،که اومدی به ما ها ،تو سر زدی پیش تو ،میخوام بخوابم بابا بابا بابا بابا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعر و سبک: .👇
. ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ یه دختر کوچیک، با موهای سوخته، یه دختر مجروح، شبیه زهرا یه کنج تاریکِ، خرابه با گریه، دستای زخمیشو، میبره بالا اگر خداجونم، میبینی بابامو، بهش بگو با غم ، رقیه میگه خیلی دلم تنگت، شده دیگه برگرد، بسه عزیز من، جدایی دیگه بهش بگو بدون من، رفته سفر آخه چرا نکنه یک وقتی با من قهره بابا جونم خدا بهش بگو، دسته گل دردونه ت دیگه شده، از غم تو پژمرده بهش بگو، اینقد کشیدن موهامو شده دیگه، پوست سرم آزُرده بابا حسین... بابا حسین بند2⃣ یه دختر کوچیک، گونه ش وَرَم کرده،نشسته یک گوشه، میکنه گریه میریزه اشکاشو، با صدای لرزون میگه بابا برگرد، جون رقیّه میگه بابا وقتی، نبودی گم کردم، عروسکامو تو، آتیش خیمه یه نیزه دار اومد، گوشواره مَم بُردِش، واسه ی دخترش، برای هدیه میگه خدا چیکار کنم، اگه یه وقت بابام بیاد آخه حسابی زشت شدم، نکنه که من رو نخواد یه وقت نیاد، ببینه باباییم که من رو زدن، این دندونم افتاده اگه بیاد، چه جوری ببینمش آخه چشام، دیدشو از دست داده بابا حسین بابا حسین بند3⃣ یه دختر کوچیک،با چشمای پُر أشک، سر باباشو به آغوش کشیده دست میکشه روی موهای باباشو، میگه کی رگهاتو، بابا بریده میگه بابا جونم، خسته و داغونم، تنگه دل خونم، دلم شکسته ببر رقیّه ت رو، که دخترت دیگه، سیره ازین دنیا، دیگه بریده دیگه ندارم طاقتِ، سوزش لاله ی گوشام سوزش جای خار روی، آبِله های کَفِ پام قسم میدم، تو رو به موی سوخته م قسم میدم، به گوشای پُر خونم تنگه دلم برای داداش اصغر دخترتم، بِبَر بابایی جونم بابا حسین..... 💠 به قلم : .👇
. (ع) ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ وقتی تو رو غریب و تنها دیدم از روی تل سوی تو پر کشیدم با عجله بی زره و بی شمشیر بالاسرت عموجونم رسیدم ...... دیدم پیکرت شده آماج نیزه هاشون دیدم میزدن تو رو با سنگ و با عصاشون دیدم یکی اومد تو گودال و حرف بد زد دیدم یکی با چکمه محکم بهت لگد زد ...... میخوام فدا بشم برای تو عمو میخوام بگیرم از خون خودم وضو یا عَمّیَ الغریب عمو عمو حسین 🔸🔸 بند2⃣ آرزومه بشم فدات عمو جون من بمیرم جلو چشات عمو جون میدونی که چقدر دوست دارم من غرق به خون زدم صدات عمو جون ...... اومدم بالا سرت بجای بابام حسن مثل دست علمدار دستم شد جدا از تن اشکم میریزه واسه مصیبته جسارت خوبه شهید میشم و نمیبینم اسارت ..... صدای مادره پیچید تو قتلگاه خمیده و غمین رسید به قتلگاه یا عَمّیَ الغریب عمو عمو حسین به قلم: .👇
. ‍ (ع) ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ اومد میدون پسر ارشد شیر جمل ذکر حیدر رو لبش میریزه همچون عسل میزنه به دل لشگر مثه باباش حسن هیچ کی نمیشه حریفش تو جنگ تن به تن ..... نوه ی حیدرِ یک تنه لشکرِ انگاری تو میدون عرصه ی محشرـ قدرتِ دادارِ شیر جگردارِ شاگرد کلاسِ رزمِ علمدارِ مددی قاسم 🔸🔸🔸🔸🔸 بند2⃣ از رجز و غضبش لشکر از هم پاشیده پوزه ی لشکر دشمن رو به خاک مالیده نوجونی مثه اون عرب به خود ندیده طوری زد ارزق شامی زهره اش ترکیده ...... عجب شجاعتی توی میدون داره با هر کی میجگه دیگه کارش زاره شاخه ایی از طوباس قامتش چه رعناس توی رگ و خونش جاری خون زهراس مددی قاسم به قلم: .👇
. علیه السلام 🔘🔘🔘 بند1⃣ ای حاجی کرب و بلایی تو گل باغ مجتبایی مناجات تو دیدنیه مجذوب ذات کبریایی یا (مثه بابات چه خوش صدایی) .... ای یادگار حسن ،برام مثه اکبری داری امروز با حرفات ،دل منو میبری حرف رفتن رو نزن ،ای لشکر بی زره میدونم مثه بابات ،دلیر و جنگ آوری .... قاسمم ،بی قراری نکن تو ،گریه زاری ای گل ،آلاله ی من نه زره ،داری بر تن میری چون ،بابات حسن به جنگه ، لشکر دشمن قاسمم وای قاسمم •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ تا ناله ی تو رو شنیدم آه سردی از دل کشیدم مثال یه باز شکاری کنار پیکرت رسیدم .... صدای غربت تو ،پیچیده توی صحرا به روی دستای من ،این قد نزن دست و پا موندم چیجوری تو رو ،ببرمت به خیمه پاشیده از هم شدی ،زیره سمّ مرکبا .... چقد زود ،شدی تو مرد قاسمم ، کشیدی قد نامردا ،دورت میگردن دیگه رو ،به پاییزی نمونده ،ازت چیزی جمل رو ،تلافی کردن قاسمم وای قاسم •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعرو سبک: .👇
. زینـبت از کـوفه و شـام بـلا برگشـته است با قدی خم گشته ازجـور وجفـا برگشته است زین کبودی ها بود معلوم که زینب خواهرت از جدل با لشکری از لاتها برگشته است گر که برخیزی ببینی خواهرت از این سفر دلشکسته مو پریشان با عصا بر گشته است خواهرت شرم از گل روی تو دارد ای حسین گر به پرسی دختر کوچک ما ،برگشته است ؟ حال هرکس را بپرسی خواهرت دارد جواب لیکن او بی دخترت با غصه ها برگشته است آمده جانم به لب در این چهل روز ای حسین رفتی و رفته ز من ای جان من نور دوعین به قلم : .