#شعر_آئینی
#غزل
#حضرت_رقیه
#کمیل_کاشانی
تويى به باغ ولايت گل بهار ، رقيه
كبود صورت ماهت بنفشه زار ، رقيه
كتاب كرببلا را كه خود تو حسن ختامى
حديث مرگ تو بخشيده اعتبار ، رقيه
خراب ، كاخ يزيد از شرار آه تو اما
بناى دولت عشق تو برقرار ، رقيه
اگر چه در غم بابا تو بيقرارترينى
قرار خاطر دلهاى بيقرار ، رقيه
دل كويرى من حسرت نگاه تو دارد
ز ابر لطف ، کمى بر سرم ببار ، رقيه
حسين ، فاطمه را در نگاه گرم تو می ديد
به قاب چشم تو شد بوسه اش نثار ، رقيه
سه ساله وارث زهرا به درد و داغ و مصيبت
خرابه بود و تو و داغ بيشمار ، رقيه
کمیل کاشانی
#شعر_آئینی
#ماه_محرم_حسینی
#حضرت_زینب_س
بانوی عشق ، صبر و حیا وامدار توست
باغ بهشت ، زنده به بوی بهار توست
زین ابی و زهره ی زهرای اطهری
منظومه ی زمین و زمان در مدار توست
معلوم شد ز خنده ی روز ولادتت
عشق حسین فاطمه دار و ندار توست
«ترویج دین به خون گلوی حسین شد»
تکمیل دین به گیسوی آشفته کار توست
فریاد تو تداعی شمشیر حیدر است
در شام و کوفه خاطره ی اقتدار توست
فتوای عشق بود که پیشانی ات شکست
در پیش دوست این سند افتخار توست
یک نصف روز باغ تو پژمرد از عطش
هر لاله جلوه ای ز دل داغدار توست
پر میکشید روح تو و همسرت شنید
نام حسین لحظه ی آخر شعار توست
در مدح تو کلام کمیل است نارسا
ناقابل است شعر من اما نثار توست
شعر: کمیل کاشانی
#شعر_آئینی
#غزل
#ازدواج_نورانی_امیرالمومنین_ع_و_حضرت_زهرا_س
لحظه ها خرم و زیباست مبارک باشد
عرش تا فرش ، شکوفاست مبارک باشد
بر سر اهل مدینه برکت می بارد
شادی حیدر و زهراست مبارک باشد
«مرج البحرین یلتقیان» یعنی که
جشن پیوند دو دریاست ، مبارک باشد
خطبه جاری شد و زهرا که «قَبلتُ» فرمود
هر طرف زمزمه برخاست : مبارک باشد
ساقی و کوثر ، امروز به هم پیوستند
مستیِ عالم بالاست ، مبارک باشد
نُه فلک خیره بر این لحظه ی موعود شده
چشم ها وقف تماشاست ، مبارک باشد
فاطمه مرتضوی ، حیدر هم مصطفوی است
وحدت اسم و مسماست ، مبارک باشد
بهترین خاطره ی عمر علی خورد رقم
ماه ذی الحجه گل آراست ، مبارک باشد
✍#کمیل_کاشانی
هدایت شده از کمیل کاشانی
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#شهادت_امام_باقر_ع
دل مى طپد براى تو يا باقر العلوم
جان گشته آشناى تو يا باقر العلوم
كون و مكان گداى تو يا باقر العلوم
بر سفره عطاى تو يا باقر العلوم
ذكر لبم نواى تو يا باقر العلوم
سر چشمه جلال و تجلاى سرمدى
در علم و حلم و فضل و كرامت سرآمدى
روح مجسمى تو و عقل مجردى
آئينه كمال و جمال محمدى
رمز جنان ولاى تو يا باقر العلوم
اى هفتمين حقيقت معصوم در زمين
روشن شود ز مهر تو فانوس عقل و دين
روحالامين ز خرمن فيص تو خوشه چين
حبل المتين اهل يقين روز واپسين
يك رشته از عباى تو يا باقر العلوم
تو كعبه اى و سعى و صفا ركنى و مقام
خورشيد در طواف حريم تو صبح و شام
بهر تو اى ولى خدا پنجمين امام
آورد جابر از طرف مصطفى سلام
بوسيد خاك پاى تو يا باقر العلوم
در سينه ات حكايت مردان مرد بود
از كربلا كه قصه ايثار و درد بود
چشم تو قاب غربت روز نبرد بود
پيوسته اشك گرم تو با آه سرد بود
غم بود و لحظه هاى تو يا باقر العلوم
پائيز را به غارت گلزار ديده اى
در موج خون شهادت ايثار ديده اى
در علقمه شكوه علمدار ديده اى
در كربلا كه غربت بسيار ديده اى
پيداست ردّ پاى تو يا باقر العلوم
ديدى به باغ حادثه گلهاى چيده را
فرق شكسته ديدى و دست بريده را
خونگريه ی برادر قامت خميده را
هفتاد و دو شهيد به خون در طپيده را
بود از ازل قضاى تو يا باقر العلوم
از كربلا به كوفه و از كوفه تا به شام
دست تو بسته بود به زنجيرها مدام
زخم زبان زدند تو را جاى التيام
شد پيش منطق تو ستم لال در كلام
از خطبه رساى تو يا باقر العلوم
جور هشام بر دل تو بيشمار شد
آنسان كه تار در نظرت روزگار شد
زهرا ز داغ ماتم تو بيقرار شد
زهر جفا بهانه ديدار يار شد
اين بود ماجراى تو يا باقر العلوم
#کمیل_کاشانی
https://eitaa.com/komilkashani
هدایت شده از کمیل کاشانی
#شعر_آئینی
#غزل
#امام_باقر_علیه_السلام
ای در مسیر سبز ولا پنجمین امام
بر آستان لطف تو مولای من سلام
تو باقرالعلومی و مهر هدایتی
گیرند بهره از کرمت غیر و خاص و عام
یادت رفيق خلوت یاران همیشه وقت
عشق تو آشنای دل ما على الدوام
داری هزار خاطره از ماجرای عشق
از کربلا و کوفه و زندان و شهر شام
دیدی شده است نقش زمین نعش لاله ها
دشت بلا ز خون خدا گشته سرخ فام
طفل دو ساله جرم و گناهت چه بود وای
زد تازیانه بر بدنت خصم بد مرام
درد و بلای دوست خریدی به جان خویش
گشته شراب وصل تو را زهر کین به کام
پر می زند دلم به هوای حریم تو
گیرد مگر به خاک بقیعت شبی مقام
یا باقر العلوم (کمیل) است و ذکر تو
گوید به صدق مدح شما خاندان مدام
#کمیل_کاشانی ۱۳۸۰
https://eitaa.com/komilkashani
هدایت شده از کمیل کاشانی
زمان:
حجم:
133.2K
#شعر_آئینی
#نوحه
#امام_باقر_علیه_السلام
■غم صد ساله
باقر العلوم ای امام مظلوم
کشته حقیقت شهید مسموم
وای - بقیع بی شمع و چراغت
یاد آور غربت و داغت
آه و واویلا (۲)
دل تو کتاب خاطره ها بود
سینه ات شرح داغ کربلا بود
وای - شاهد داغ لاله هایی
همسفر خون خدایی
آه و واویلا(۲)
اربا اربا تن عباس و اکبر
غرق خون حنجر نازک اصغر
وای - دیدی خزان کربلا را
بر نی سر خون خدا را
آه و واویلا(۲)
چار ساله غم صد ساله دیدی
پرپرستان یاس و لاله دیدی
وای - از کربلا تا کوفه و شام
زخم زبان خوردی و دشنام
آه و واویلا(۲)
#کمیل_کاشانی
https://eitaa.com/komilkashani
هدایت شده از کمیل کاشانی
زمان:
حجم:
187.7K
#شعر_آئینی
#نوحه
#امام_باقر_علیه_السلام
■ دیدی خزان لاله
زد غربت تو - آتش به سینه
غرق عزا شد - شهر مدینه
ای پنجمین امامم - به محضرت سلامم
غریب امام باقر (۳)
شمع وجودت - گردیده خاموش
امام صادق - گشته سیه پوش
شور و نوا گرفته – در بر تو را گرفته
غریب امام باقر (۳)
دلت کتابِ - کرببلا بود
پیوسته یادِ - خون خدا بود
در شور اشک و ناله - دیدی خزان لاله
غریب امام باقر (۳)
دیدی که اکبر - شد اربا اربا
صحرا ز خون - سقا شد دریا
رفتی به کوفه و شام - زخمی سنگ و دشنام
غریب امام باقر (۳)
#کمیل_کاشانی
https://eitaa.com/komilkashani
هدایت شده از کمیل کاشانی
#شعر_آئینی
#غزل_عاشورایی
#حضرت_قاسم_ع_شهادت
آئینه ی شکسته ، تنت در برابرم
افتاده ای به خاک و شده خاک بر سرم
خواندی مرا و آمدم اما چه دیر بود
شرمنده ام برای همین از برادرم
رعنا شدی یتیم حسن قد کشیده ای
جسم تو را چگونه برم جانب حرم
بر سینه ی تو جای سم اسب نقش بست
پهلوی تو شکسته چو پهلوی مادرم
احلی من العسل شده در کام تو اجل
با رفتن توتازه شده داغ اکبرم
باور نمی کنم که تو را اینچنین زدند
این درد با که گویم و این غم کجا برم
بالا بلند ، با عمویت رو به خیمه کن
دق می کند ز داغ فراق تو دخترم
#کمیل_کاشانی
https://eitaa.com/komilkashani
هدایت شده از کمیل کاشانی
#شعر_آئینی
#مثنوی_عاشورایی
#حضرت_قاسم_ع_شهادت
■ عروسى ساده
كربلا شد حجله داماد ها
باغ سرو و سنبل و شمشمادها
باغ ياس و لالههاى رنگ رنگ
بزم جانان بود نه ميدان جنگ
آنكه دل مىبرد در آن انجمن
بود قاسم وارث حُسن حَسن
نوعروسش بود حورالعين وصل
هستى داماد شد كابين وصل
مَهريه مِهر اميرالمومنين
شد جهيزيّه تولا و يقين
جاى خالی حسن احساس شد
ساقدوشش حضرت عباس شد
رخت دامادى لباس رزم شد
عزم قاسم بر عروسى جزم شد
چون زره اندازه قاسم نبود
حضرت مولا عمامه برگشود
نيمى از آن شد عمامه بر سرش
نيم ديگر هم كفن شد در برش
حجله آماده عروس آماده بود
محفل جشن عروسى ساده بود
بسكه شوق وصل در قلبش نشست
بندهاى كفش خود را هم نبست
نوعروس وصل شد پابست او
جام (احلى من عسل) در دست او
موسم موسيقى شمشير شد
فصل گلباران سنگ و تير شد
رفت تا در حجله قاسم دف زدند
پاى كوبيدند و كف بر كف زدند
#کمیل_کاشانی
https://eitaa.com/komilkashani
#شعر_آئینی
#مثنوی_عاشورایی
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
كربلا از نعش گلها فرش بود
خاك از خون آبروى عرش بود
هر طرف افتاده مردى روى خاك
تشنهكام و غرق در خون سينه چاك
جسم اكبر اربا اربا بر زمين
اوفتاده دست سقا بر زمين
پير عشق آن عاشق غربت نصيب
گفت با بانگ رسا : امّن يُجیب
كيست تا با من وفادارى كند
اهل بيت عشق را يارى كند
گوئيا دلهايشان از سنگ بود
عرصه از هر سو به مولا تنگ بود
هيچ كس با او دم از يارى نزد
صحبت از تيغ و سنان و جنگ بود
خنده دشمن دلش را چنگ زد
شيشه اميد را بر سنگ زد
ناگهان غوغاى محشر شد بلند
از حرم آواى اصغر شد بلند
كاى پدر حرف از غريبى مى زنى
از چه داد بى حبيبى مى زنى
دور باد از جان تو دلواپسى
تا مرا دارى مگو از بى كسى
كودكم اما يلى جنگ آورم
اصغرم امّا به همت اكبرم
بر روى دست تو غوغا مى كنم
دشمنت را پست و رسوا مى كنم
گفت مولا : زينب ! اصغر را بيار
عين وجه الله اكبر را بيار
تشنگى او را چنان پژمرده بود
غنچه باغ حسين افسرده بود
از عطش درّ لبان او كبود
واى من آخر گناه او چه بود
آمد از خيمه روى دست پدر
شيرخواره گشت پابست پدر
چشمهاى بى رمق را باز كرد
خندهاى كرد و به بابا ناز كرد
خواست تا بوسد لبان اصغرش
تير آمد بوسه زد بر حنجرش
داشت بابا ناز او را مى خريد
تير آمد حنجر او را دريد
حنجر اصغر نشان تير شد
غربت خون خدا تفسير شد
آخرين يار وفا دار حسين
خون او شد مهر طومار حسين
#کمیل_کاشانی ۱۳۸۰
#شعر_آئینی
#غزل_عاشورایی
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
روی دست پدر وقتی زدی پرپر علی اصغر
همان جا عمر بابا هم رسید آخر علی اصغر
کسی چون تو نگفته پاسخ هل من معینم را
چه مردانه زدی بر قلب این لشگر علی اصغر
حماسه آفریدی ای یل شش ماهه ام وقتی
گرفتی بر روی دوش پدر سنگر علی اصغر
به لحن کودکانه خطبه ای غرا بیان کردی
فراز دست من رفتی چو بر منبر علی اصغر
بجز تیر سه شعبه در غریب آباد این صحرا
کسی آبت نداد ای غنچه پرپر علی اصغر
گلویت را دریده گوش تا گوش آه و واویلا
خدایا جای تیر است این و یا خنجر علی اصغر
برو، من هم به دنبال تو می آیم ولی ای وای
چه خواهد کرد داغت با دل مادر علی اصغر
غم اولاد سنگین است و طاقت سوز و جانفرسا
چه فرقی می کند داغ علی اکبر ، علی اصغر
#کمیل_کاشانی
هدایت شده از کمیل کاشانی
#شعر_آئینی
#غزل
#حضرت_زینب_س
بعد از حسين جلوه ايثار زينب است
از معرفت هر آينه سرشار زينب است
آئينه بر نجابت او رشك مىبرد
بر تاج صبر گوهر شهوار زينب است
زهرا شمایلی که حیا پردهدار اوست
آئینه دار عترت اطهار زینب است
در هيئت زن است ولى مرد و استوار
از كربلا به شام علمدار زينب است
سر تا به پاست فاطمه پا تا به سر حسن
در يك كلام حيدر كرار زينب است
روز ازل كه سكه به نام حسين خورد
معلوم شد كه رونق بازار زينب است
در خطبهاش حقيقت توحيد جلوه كرد
بر فرق كفر تيغ شرر بار زينب است
ام المصائبى كه از آن عهد كودكى
ديده غم و مصيبت بسيار زينب است
يك داغ نه دو داغ نه هجده شهيد داد
در كربلا شهيد به تكرار زينب است
تا پاسدار حرمت آلالهها شود
در خيمههاى سوخته بيدار زينب است
آن كس كه شد به دوش دلش كوه دردها
در نينواى بى كسى آوار زينب است
در حنجرش صدای علی موج میزند
فریاد خشم بر سر اشرار زینب است
دلدادهای که دل به بلا داد و صبر کرد
هرچند دید غربت و آزار زینب است
#کمیل_کاشانی
https://eitaa.com/komilkashani