eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
‎⁨شور_قتلگاه⁩.mp3
زمان: حجم: 4.1M
(ع) بند1️⃣ دم گودال اومده مادرت می‌بینه پاره شده پیرهنت نا نجیبا که برن یه کنار چادرش رو میندازه روو تنت ای‌ وای ای‌ وای ، مثل چادرش ، خاکی شده موت ای‌ وای ای‌ وای ، جای بوسه خورد ، خنجر به گلوت ای‌ وای ای‌ وای (۲) توی مقتلت ، یه خورجین به دست اومد پیش جسمت با خنده نشست شلوغه چقد ، توی قتلگاه میگه فاطمه کشتنت بی‌گناه (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) بند2️⃣ یه حرومزاده با نیزه‌ش داره بدنت رو ریـز ریـز میکنه با لباس پاره ی تو حسین تیغ‌شو داره تمیز میکنه ای وای ای وای ، خسته شده و ، بازم میزنه ای وای ای وای ، نیزه‌ش رو سنان ، محکم میزنه ای وای ای وای(۲) به پیشونیِ ، تو سنگ می‌زنن با دعوا به عمامه چنگ می‌زنن حسین پیکرت ، چرا درهمه برا حـنجرت لطمه زد فاطمه (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) بند3️⃣ وقت ذبحت رو به قبله نشدی عوضش فاطمه بود روبروت داره میلرزه زمین تا که شمر تیغ کُند شو گذاشت رو گلوت ای وای ای وای ، وقت مغربه ، دست پُر میرن ای وای ای وای ، دارن غنیمت ، از تو می‌گیرن ای وای ای وای(۲) میخاد زینبت ، کنارت بیاد صدای اُخیَّ اِلیَّ میاد توی مقتلت ، تا زهرا رو دید صدای بُنَیَّ بُنَیَّ شنید (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) 🖍️
‎⁨شور_قتلگاه⁩.mp3
زمان: حجم: 4.1M
(ع) بند1️⃣ دم گودال اومده مادرت می‌بینه پاره شده پیرهنت نا نجیبا که برن یه کنار چادرش رو میندازه روو تنت ای‌ وای ای‌ وای ، مثل چادرش ، خاکی شده موت ای‌ وای ای‌ وای ، جای بوسه خورد ، خنجر به گلوت ای‌ وای ای‌ وای (۲) توی مقتلت ، یه خورجین به دست اومد پیش جسمت با خنده نشست شلوغه چقد ، توی قتلگاه میگه فاطمه کشتنت بی‌گناه (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) بند2️⃣ یه حرومزاده با نیزه‌ش داره بدنت رو ریـز ریـز میکنه با لباس پاره ی تو حسین تیغ‌شو داره تمیز میکنه ای وای ای وای ، خسته شده و ، بازم میزنه ای وای ای وای ، نیزه‌ش رو سنان ، محکم میزنه ای وای ای وای(۲) به پیشونیِ ، تو سنگ می‌زنن با دعوا به عمامه چنگ می‌زنن حسین پیکرت ، چرا درهمه برا حـنجرت لطمه زد فاطمه (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) بند3️⃣ وقت ذبحت رو به قبله نشدی عوضش فاطمه بود روبروت داره میلرزه زمین تا که شمر تیغ کُند شو گذاشت رو گلوت ای وای ای وای ، وقت مغربه ، دست پُر میرن ای وای ای وای ، دارن غنیمت ، از تو می‌گیرن ای وای ای وای(۲) میخاد زینبت ، کنارت بیاد صدای اُخیَّ اِلیَّ میاد توی مقتلت ، تا زهرا رو دید صدای بُنَیَّ بُنَیَّ شنید (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) 🖍️
‎⁨شور_قتلگاه⁩.mp3
زمان: حجم: 4.1M
(ع) بند1️⃣ دم گودال اومده مادرت می‌بینه پاره شده پیرهنت نا نجیبا که برن یه کنار چادرش رو میندازه روو تنت ای‌ وای ای‌ وای ، مثل چادرش ، خاکی شده موت ای‌ وای ای‌ وای ، جای بوسه خورد ، خنجر به گلوت ای‌ وای ای‌ وای (۲) توی مقتلت ، یه خورجین به دست اومد پیش جسمت با خنده نشست شلوغه چقد ، توی قتلگاه میگه فاطمه کشتنت بی‌گناه (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) بند2️⃣ یه حرومزاده با نیزه‌ش داره بدنت رو ریـز ریـز میکنه با لباس پاره ی تو حسین تیغ‌شو داره تمیز میکنه ای وای ای وای ، خسته شده و ، بازم میزنه ای وای ای وای ، نیزه‌ش رو سنان ، محکم میزنه ای وای ای وای(۲) به پیشونیِ ، تو سنگ می‌زنن با دعوا به عمامه چنگ می‌زنن حسین پیکرت ، چرا درهمه برا حـنجرت لطمه زد فاطمه (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) بند3️⃣ وقت ذبحت رو به قبله نشدی عوضش فاطمه بود روبروت داره میلرزه زمین تا که شمر تیغ کُند شو گذاشت رو گلوت ای وای ای وای ، وقت مغربه ، دست پُر میرن ای وای ای وای ، دارن غنیمت ، از تو می‌گیرن ای وای ای وای(۲) میخاد زینبت ، کنارت بیاد صدای اُخیَّ اِلیَّ میاد توی مقتلت ، تا زهرا رو دید صدای بُنَیَّ بُنَیَّ شنید (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) 🖍️
‎⁨شور_قتلگاه⁩.mp3
زمان: حجم: 4.1M
(ع) بند1️⃣ دم گودال اومده مادرت می‌بینه پاره شده پیرهنت نا نجیبا که برن یه کنار چادرش رو میندازه روو تنت ای‌ وای ای‌ وای ، مثل چادرش ، خاکی شده موت ای‌ وای ای‌ وای ، جای بوسه خورد ، خنجر به گلوت ای‌ وای ای‌ وای (۲) توی مقتلت ، یه خورجین به دست اومد پیش جسمت با خنده نشست شلوغه چقد ، توی قتلگاه میگه فاطمه کشتنت بی‌گناه (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) بند2️⃣ یه حرومزاده با نیزه‌ش داره بدنت رو ریـز ریـز میکنه با لباس پاره ی تو حسین تیغ‌شو داره تمیز میکنه ای وای ای وای ، خسته شده و ، بازم میزنه ای وای ای وای ، نیزه‌ش رو سنان ، محکم میزنه ای وای ای وای(۲) به پیشونیِ ، تو سنگ می‌زنن با دعوا به عمامه چنگ می‌زنن حسین پیکرت ، چرا درهمه برا حـنجرت لطمه زد فاطمه (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) بند3️⃣ وقت ذبحت رو به قبله نشدی عوضش فاطمه بود روبروت داره میلرزه زمین تا که شمر تیغ کُند شو گذاشت رو گلوت ای وای ای وای ، وقت مغربه ، دست پُر میرن ای وای ای وای ، دارن غنیمت ، از تو می‌گیرن ای وای ای وای(۲) میخاد زینبت ، کنارت بیاد صدای اُخیَّ اِلیَّ میاد توی مقتلت ، تا زهرا رو دید صدای بُنَیَّ بُنَیَّ شنید (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) 🖍️
تفسیر عشق درس الفبای کربلاست لب تشنه خضر در پی صحرای کربلاست «باز این چه‌شورش‌است که‌در خلق‌عالم است» نیل و فرات تشنۀ موسای کربلاست عیسی به‌عرش‌رفت، ولی‌روضه‌خواند و گفت عریان به روی خاک مسیحای کربلاست باید علی شود زکریّای کربلا وقتی که روی نِی سر یحیای کربلاست بعد از گذشت این همه سال از شهادتش خلقت هنوز مات معمّای کربلاست ای باخبر ز سرّ معما شما بگو ای روضه‌خوانِ ناحیه، آقا شما بگو آقا نوشته‌اند که جدت کفن نداشت گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت؟ از پای‌کوب اسب سواران شنیده‌ام بردند روی نیزه سری را که تن نداشت پیچیده بود در خودش از آتش عطش داغی که‌داشت در جگرخود حسن نداشت انگشتری که با خودش آورده بود کو؟ ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت چشمی به چشم‌قاتل و چشمی به خیمه‌ها همراه کاروان خود ای کاش زن نداشت حق با شماست شام و سحر گریه می‌کنید جای سرشک، خون جگر گریه می‌کنید
کسی که سفره‌ی افلاک را بی وقفه نان میداد چرا با تشنه کامی زیر پای شمر جان میداد به زیر دست و‌ پا روح عبادت دست و پا میزد همان ساعت کسی در لشکر دشمن اذان میداد مناجاتش به مقتل رو‌به پایان بود بی تردید سنان تنها اگر یک لحظه‌ی دیگر امان میداد گمانم این خطا از کارهای قاتلش باشد کجا سلطان عالم پشت  سوی آسمان میداد لگد کوب آن‌چنان شد زیر پای مرکب دشمن نسیمی پیکر او را در آن صحرا تکان  میداد حسینی را که من فهمیده ام حاجت اگر میدید خود انگشتر بدون زخم دست ساربان میداد رها شد  کشته زیر آفتاب داغ آن صحرا کسی که قد و بالایش به زهرا سایه بان میداد سر او را اگر چه برد خولی با خودش کوفه ولی انگشت او تنها مخیم را نشان میداد
آن تندباد تیر، بگو با تنت چه کرد؟ با قلب مثل آینه روشنت، چه کرد؟ وقتی که عرش را به تلاطم کشیده است با ما ببین که روضهٔ افتادنت چه کرد می‌‌گفت روضه‌‌خوان: که تنت غرق تیر بود هر تیر، واژگون که شدی، با تنت چه کرد افتادی و سه ساله خبر دارد و خدا بر خاک، سنگ، با رخِ بی‌جوشنت چه کرد انداخت این سه شعبه تو را، باغبان! ببین با حلق نازکِ گل در گلشنت، چه کرد؟ جان داد خواهرت، به خدا تا که دید، شمر با چکمه، در کشاکشِ جان دادنت، چه کرد ای بوسه ‌گاه مادر دریا گلوی تو! آن تیغ کُند، با رگ و با گردنت چه کرد از حال رفت و بی ‌رمق افتاد، روضه‌ خوان دیگر نگفت از اینکه پس از کشتنت چه کرد یا ایها العزیز! پس انگشترت کجاست؟ آن گله گرگ، با تن و پیراهنت چه کرد؟ لرزید آسمان، چو دویدند اسب‌ها بر سینه زد رسول، مگر دشمنت چه کرد؟
آسمان زیر دست و پا گم شد نور حق بود و در خفا گم شد جامه ، عمامه و ردای تنش یا به غارت رسید یا گم شد چشم برهم زدند عریان شد چشم بر هم زد و عبا گم‌شد نیزه هایی که خورده بود حسین همگی زیر چکمه ها گم شد وای از ناله ی انا العطشان که میان سر و صدا گم شد بین گرد و غبار مرکب ها همه هستیِ انبیا گم شد از تن شاه بی ردا میگفت خواهری وا محمدا میگفت آه از پیکر رها مانده از تن شاهِ بی ردا مانده وقت مغرب شده ست و ذبح حسین دیر شد ، خواهرش کجا مانده؟ پیر مردی عصا زنان میگفت صبر کن چند نیزه جا مانده پاک کن خواهرش نبیند که بر تنش چند رد پا مانده قاتل از روی سینه اش پا شد خنجر کُند بر قفا مانده همه رفتند خواهر است و حسین حیف این شمر بی حیا مانده زیر لب ها خدا خدا میگفت خواهری وا محمدا میگفت
. داغتو رو دل ما گذاشتن کشتنو چشمتو وا گذاشتن لبِ قاری رو باید ببوسن رو لبت چجوری پا گذاشتن صوت محزونت شکست ربنا گفتی که دندونت شکست حرمت خونت شکست زیر پا موندی همه جونت شکست دور هم میزدنت حسین من من دیدم میزدنت حسین من به تنت خط عمیق کشیدن روی زخمای تو تیغ کشیدن چه خبر شده تو خیمه ای وای دخترای خیمه جیغ کشیدن کی جلو روشو گرفت وای رقیه است حرمله موشو گرفت زجر النگوشو گرفت رو زمین افتاد و پهلوشو گرفت حرمله موهاشو کند حسین من دیگه چشماتو ببند حسین من 👇
. بشکنه دستی که موهاتو کشید از قفا سرت رو بی هوا برید به دل مادرمون رحم نکرد مادرو گوشه ی قتلگا ندید زینبو بیچاره کرد، دست و پا زدن تو زینبو بیچاره کرد، زخمای روو تن تو زینبو بیچاره کرد، خشکی دهن تو چجوری زیر دست و پا، افتادی حسین دل نگرون خیمه ها، جون دادی حسین دور سر تو کف زدن، با شادی حسین یارالی حسین بی حیا اومد و قلبمو شکست وقتی رو سینه ی تو شمر نشست صدای ناله ی مادرم اومد وقتی که محاسنُ گرفت به دست بند دلم پاره شد  آخه خیلی طول کشید بند دلم پاره شد  سر حوصله برید بنده دلم پاره شد  شد امیدم نا امید خیمه هارو چیکار کنم بدون تو حسین جونی نمونده واسه من  بجون تو حسین خسته شده خواهر قد کمونه تو حسین یارالی حسین اللهین لعنتی شمر و خولییَ بوقازووو بجیری کسیپ نییَ کهنَه کونگون نییَ غارت اولوپ ظالم ایستیر کی اُنو هارا گییَ اُن دَنه مرکب گلیر قتلگاهَ نِینیییم سن دگینن خیمه ی بی پناهَ نینیییم من تکیمَ قالمیشام  خیمه گاهَ نینیییم ناله ویرر اهل حرم  یارالی حسین آقلییارام و دییرم  یارالی حسین اسیرییَ من گدیرم یارالی حسین یارالی حسین ✍ 👇
هرم عطش چه کرده که چشم تو تار شد؟ در بارگاه قدس خدا اشکبار شد لب های تو شبیه دو تا چوب خشک شد بعد از تو آب بر همگان ناگوار شد یک لشکر پیاده به جسم تو پا گذاشت بر روی نیزه ای سر پاکت سوار شد از بس که ماند پیکر تو زیر آفتاب داغ تو ماند بر دل ما، ماندگار شد سر به فلک کشیده ترین کوه هم پس از افتادن تنت به زمین، بی وقار شد مُشکینِ موی تو همه از غم سفید شد مرثیه خوان زلف تو لیل و نهار شد چشم غیور تو نگران سوی خیمه ماند وقتی که شمر سوی حرم رهسپار شد شمشیر شمر زخم گلوی تو را شمرد حرف از دوازده شد و غم بی شمار شد تو ذبح از قفا شده ای، چون که تیغ هم در آن میان به تیغ نگاهت دچار شد
. مثل یک شیشه ی عِطری که درش وا شده بود سر جدا از بدن زاده ی طاها شده بود گشت آکنده ز عِطرش همه ی دشت بلا بر لب جن و ملَک بانگ خدایا شده بود لاله هایش همه پرپر شده آغشته به خون باغبانی که بهارش همه یغما شده بود عِطرش آمیخت چو با رایحه ای با گل یاس قتلگَه خواستگه ناله ی زهرا شده بود زینب آمد که سرِ سرو به دامان گیرد لیک سر بهر سر نیزه مهیا شده بود جای یک بوسه نَبُد بر تن آن سرو بلند و گلو بوسه گه خنجر اعدا شده بود تا به رگ های بریده سر خود را بنهاد عالمی غرق در آن صحنه ی زیبا شده بود و در آن لحظه که زینب همه زیبایی دید گشت هنگامه به پا محشر کبری شده بود آفرینش همه میرفت شود کُن فیکون عرش لرزید و فلک هم کمرش تا شده بود زین مصیبت چو ز احجار زمین خون جوشید آسمان گریه کنان زین غم عظمی شده بود شیشه ی عطر تنش خرد و درش گم شده بود همچو تسبیح که پاشیده ی اعضا شده بود بر سِنان تا که سَنان زد سر پر خون حسین در دل زینب غم دیده چه غوغا شده بود کس ندانست در آن لحظه به زینب چه گذشت آه از آن شیشه ی عِطری که درش وا شده بود