eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.7هزار دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺🌺 دارم زِ وفا عرضِ سلامت ابولولوء قربان تو و مَشی و مَرامت ابولولوء تو پاره نمودی ز برائت شکم‌ِ کفر ای خارجِ ادراک ، مقامت ابولولوء این کار تو برتر ز تمامی عبادات ای شاه برائت به قیامت ابولولوء ای یاور دین، یاور حق، خادم اسلام ای بهر عنایات و کرامت ابولولوء دلها به شعف آمده تا گفت منادی خارج شده خنجر ز نیامت ابولولوء گفتی به عدو کافر و مُرتدّ و حرامی قربان مقامات و کلامت ابولولوء ای باعث لبخندِ علی(علیه السلام) فاتحِ پیکار ای جانِ شما باد سلامت ابولولوء ایمانِ خدا نیست به جز حیدر کرار دارایی تو نذرِ امامت ابولولوء روزی شده در خطه کاشان بدرخشی معیار قبولی و علامت ابولولو تا روز ظهور و فرج و دولت آن شاه دارم زِ وفا عرضِ سلامت ابولولو 🌺🌺🌺🌺
هُوَ الجَوادُ الواسِع👉 🌹السلام علیکِ یا زینب الکبری لعنة الله على قَتَلَةِ اخیکِ الحسین🌹 ۱۴ِ ربیع الأول (لعنت ِ حضرت زینب به یزید ) 🌹🌹🌹🌹🌹 موسم شادی افلاک رسید ماه رخشانِ خداوند دمید وَ در این عید، در این عید سعید گوش ِدل زمزمه‌ای ناب شنید *لعنتِ حضرت زینب به یزید* حضرت زینب کبراست بلی دختر حضرت زهراست ولی هیبتش هست همانند علی زینت حیدر کرارِ رشید *لعنت ِحضرت زینب به یزید* قلب را فاطمه آباد کنید از حسین بن علی یاد کنید زینبِ فاطمه را شاد کنید با عقیله همه دم جار زنید *لعنتِ حضرت زینب به یزید* به تنم زینب کبراست نَفَس دور باد از دل من پای هوس با حسین بن علی هستم و بس دارم از قاتل او بغض شدید *لعنتِ حضرت زینب به یزید* محضر ِربّ به سجود آمده‌ایم در پِی بخشش و جُود آمده‌ایم با تبرّی به وجود آمده‌ایم با حسینیم نه با خصم پلید *لعنتِ حضرت زینب به یزید* از برائت که به ما داده جلا می‌شود خاک دل شیعه طلا با تقرّب به شهِ کربُبلا این شعار از دل و جان سر بدهید *لعنتِ حضرت زینب به یزید* این یزید بن معاویهء شرّ اقتدا کرد دمادَم به عمَر زد به بستان ِخداوند شرر پردهء شرم و حیا را بِدَرید *لعنتِ حضرت زینب به یزید* این خطا پیشهء خونخوار،یزید مثل ماری همهء عمر،خزید جگر دین خدا را که گَزید کرده از اهل ِسقیفه تقلید *لعنت ِحضرت زینب به یزید* شُکرِ حیّ ِازلی تا به ابد که دَم از غیر،دلم هیچ نزد دائم از یار گرفتیم مدد که بمانیم در این خانه مرید *لعنتِ حضرت زینب به یزید*
آنان‌که پاس حرمت حیدر نداشتند ایمان به‌ذات خالق اکبر نداشتند گر با علی شدند مخالف، عجب مدار تصدیق زابتدا به پیمبر نداشتند گوش همه ز فضل علی در غدیرخم پُر شد ولی چه سود که باور نداشتند افشاند شه ز لعل گهرها و مفلسان همت به ضبط آن دُر و گوهر نداشتند چندی به احمد ار گرویدند از نفاق جز ملک و مال، مقصد دیگر نداشتند هرگز نداشتند به محشر عقیده‌ای ور نه چگونه خوف ز محشر نداشتند! کردند هر جفا که برآمد ز دستشان ز آن‌روز که اعتقاد به کیفر نداشتند گشتند چیره سخت به عنقای قاف قرب زاغان که کرّ و فَرِّ کبوتر نداشتند دین ثابت از علی‌ست؛ بلی آن فراریان قدرت به فتح قلعه‌ی خیبر نداشتند در رزم خندق آن همه لشگر به‌جز علی مردی حریف عمرو دلاور نداشتند بی‌شک مقرر است به‌دوزخ حمیم‌شان آنان‌که حُبِّ ساقیِ کوثر نداشتند من خاک پای پاکدلانی که جان و سر دادند و دل ز مهر علی برنداشتند جوید صغیر، یاری از آن شه که انبیاء جز او پناه و ملجاء و یاور نداشتند مرحوم
آیینۀ تمام نمایِ خدا علی‌ست نقشی که زد رقم، قلمِ ابتدا، علی‌ست دستِ خدا، زبان خدا، صورت خدا در بندگیش، بندۀ بی انتها علی‌ست جان رسول و لحمِ رسول و دم رسول شیر خدا و شیر رسولِ خدا علی‌ست بعد از نبی به هر زن و مرد مؤمنی مولا علی، امام علی، مقتدا علی‌ست ذکر علی به وقت دعا یامحمد است ذکر نبی به درگه معبود یا علی‌ست مولایِ دیگران، دگری بود و دیگری یا رب گواه باش که مولایِ ما علی‌ست زیباترین دعا به لب شیعۀ علی یا مصطفی محمدُ یا مرتضی علی‌ست دانید جای شیعه به روز جزا کجاست سوگند می‌خورم به خدا هر کجا علی‌ست نفس رسول، آنکه به جای رسول خفت تا جان کند به راهِ پیامبر فدا، علی‌ست دشمن به دشمنی خود اقرار می‌کند مردی که داشت بازویِ خیبر گشا علی‌ست بسم اللَه کتابِ خداوندگار را هرکس که با علی‌ست بداند که "با" علی‌ست چشم خدا ک، قسیم جحیم و جنان به حشر دست خدا و لنگر ارض و سما علی‌ست تنزیل و نور و مریم و طاها و مؤمنون یاسین و توبه و زُمر و هل اتی علی‌ست گفتم دعا کنم که نگاهی به ما کند دیدم که استجابت و ذکر و دعا علی‌ست بر حشر چون لوایِ خدا سایه افکند گردد عیان به خلق که صاحب لوا علی‌ست آن بت شکن که در حرم ذاتِ کبریا بگذاشت جایِ دست خداوند پا علی‌ست در «انّما ولیکمُ الله» سیر کن تا بنگری ولی دگرانند، یا علی‌ست ؟ روزِ غدیر گفت نبی در غدیر خم یا رب تو باش ناصر هرکس که با علی‌ست آن کس که از ولادت خود تا شهادش یک لحظه دل نداد به دست هوا علی‌ست این قول شافعی‌ست که در شعر ناب خود گفتا مرا علی‌ست خدا، یا خدا علی‌ست؟ میثم! هنوز صوت پیامبر رسد به گوش فریاد می‌زند که امام شما علی‌ست
سلام بر دل پاک و به چشم بد لعنت به هرکسی که هدايت نمی‌شود لعنت به آیه‌های برائت که در کتاب خداست به دشمنان خداوند، مستند لعنت چقدر خوب! که هرروز قبل صد صلوات به دشمنان بفرستی هزار و صد لعنت به دشمنان نبی، دشمنان آل‌الله به دشمنان، همه از مهد تا لحد لعنت "مدد ز غير تو ننگ است" پس به هرکس که گرفته غير علی از کسی مدد لعنت به آن فراری غاصب که شد خلیفه به‌زور ولی دو آیه‌ی قرآن نشد بلد لعنت به هر حرامی پستی که بين هر کوچه مسير را به زن‌وبچه کرده سد لعنت به هرکسی که امام مرا اذيت کرد به آن زنی که به تابوت تير زد لعنت حسين! دشمن تو دشمن خداوند است به دشمنان تو بی‌حد و بی‌عدد لعنت برائت از دشمن از شعائرالله است به منکران برائت الی‌ألابد لعنت...
همه ی حرف های من با تو آبرو، اعتبار دنیا تو نور،خورشید،بندگی،توحید همه تفسیر می شود با تو گرد پایت به شانه ی جبریل یعنی از عرش آنچه اعلی، تو جای پای تو آسمان روئید رد شدی از مسیر هر جا تو بالمان سوخت، خاک نشین شدیم نرسیدیم آخرش تا تو و به جایی نمی رسیم آقا تا نگیری تو دستمان را … تو کاش دستی به دستمان بدهی آسمان را به ما نشان بدهی نور توحید را به ما دادی تو به دل های ما صفا دادی ما شدیم اهل صبر، اهل ولا بعد هر وعده غم، بلا دادی به غریبان جمع یکباره رزق ما را جدا جدا دادی دست ما را به فاطمه دادی دست ما را به آشنا دادی حس نابی که شاعران دارند هر چه داریم را شما دادی با علی آشنایمان کردی بعد هم منصب گدا دادی با نگاه تو انتخاب شدیم که گدای ابوتراب شدیم لطف داری شما به نوکر هم خوب و بد را خریده ای در هم مست جام شما شدیم-و بعد مست جام طهور کوثر هم رحمت آوردی و به ما گفتی رحمتی از خداست دختر هم پادشاهی که می نشینی با هر غلام و فقیر و نوکر هم در جمالت ملاحتی جاری بود اینگونه تا به آخر هم جان ماها چه ارزشی دارد می گذاریم پای تو سر هم تو دلیل وجود ماهایی آبروی تمام دنیایی مکه را اعتبار دادی تو نعمت بی شمار دادی تو به نفس های مرده ی این شهر عطر و بوی بهار دادی تو آمدی نقل حسن یوسف را بعد عمری کنار دادی تو ابتدا بی قرارمان کردی بعد ما را قرار دادی تو و علی را نه خم، همان اول سر جایش قرار دادی تو چون علی روی شانه ات رفته شیعه را اقتدار دادی تو دین تو کامل از ولایت شد شیعه بعد از شما هدایت شد
باید تو را بالاتر از بالا صدا کرد باید تو را والای بی همتا صدا کرد ای رحمه للعالمین ما محمد ای بی کران باید تو را دریا صدا کرد ثبت است بر طاق فلک نام بلندت مثل خدا باید تو را یکتا صدا کرد ما حلقه بر گوشیم پس یعنی همیشه مولای من باید تو را مولا صدا کرد نام تو نقش خاتم پیغمبران بود باید تو را یس، تو را طه صدا کرد از بین لب هایت هزاران ماه بارید هر بار که زهرا تو را بابا صدا کرد بر موج غم نوح نبی، موسی به دریا نام تو را وقت عروج عیسی صدا کرد نام تو حلال تمام مشکلات است راه نجات مؤمنین و مؤمنات است از جمله ی پیغمبران سر می شوی تو یعنی که از خلقت فراتر می شوی تو تو خاتم پیغمبرانی یا محمد با حاصل آن ها برابر می شوی تو وقتی خدا زهرا به تو بخشید یعنی سر رشته ی آیات کوثر می شوی تو «معراج تازه ابتدای راهتان است» بین حرا وقتی پیمبر می شوی تو در کوچه های قلب ما با خنده هایت پرواز تا خورشید را پر می شوی تو آقا هنوز عطرت میان شهر جاری است با سیب زهرایی معطر می شوی تو جان تو و جان علی نفسی است واحد وقتی که با حیدر برادر می شوی تو نام علی وقتی که از نامت جدا نیست گاهی محمد را علی گفتن خطا نیست همتایت ای والای بی همتا علی بود مولای مولا تو، به ما مولا علی بود بالاتر از بالاتر از بالا تو بودی بالاتر از بالاتر از بالا علی بود زیباتر از زیباتر از زیبا تو بودی زیباتر از زیباتر از زیبا علی بود ما از لب حق گوی تو این را شنیدیم چرخیده حق دور علی، هر جا علی بود این نور را بعد از تو حتی کور هم دید حق با علی حق با علی حق با علی بود وقت جدایی در شب معراج حتی ذکر خدا هم با رسولش یا علی بود در چین پیشانیت غم پیدا نمی شد در لشکر تو یا محمد، تا علی بود شکر خدا نام علی ذکر لب ماست عشق علی و فاطمه نان شب ماست عشق تو در جان علی، در جان زهراست عشق تو ایمان علی، ایمان زهراست ای سر لولا بین لبخند تو مستور مستور لبخند تو در رضوان زهراست نور خدا جاریست در پیشانی تو روی تو بدر کامل تابان زهراست یک قطره از آب وضویت را گرفتیم دیدیم آری، کوثر قرآن زهراست خیلی گرفتارم ولی این بار را هم آقا قبولم کن، بگو مهمان زهراست وقتی شما مهمان زهرایید یعنی امید عالم سفره احسان زهراست قبر شهید بی پلاک خفته در رمل پائین پای تربت پنهان زهراست باید که بر بالای هر منبر بگوئیم تو یادمان دادی به او مادر بگوئیم
  در مدح توست هر چه که بهتر بیاورند باید که سوره های مکرر بیاورند با ذوق خنده های تو خوب است آیه ای از آیه های سوره کوثر بیاورند باید خلاصه همه کائنات را از خال گوشه لب تو در بیاورند خوبان روزگار، گرفتار خُلق تو مثل تو نیست هر چه پیمبر بیاورند سلمان محمدی شدی و از اهل بیت شد دُر می شود هر آنچه از این در بیاورند حتی هنوز می شود عطار های شهر از کوچه های شهر تو عنبر بیاورند ما بین آسمان و زمین هر چه ماسوا باید به خاک پای شما سر بیاورند وقتی علی است بنده ای از بندگان تو دیگر چرا برای تو قنبر بیاورند؟ هر کس نبود لایق عقد اخوتت باید کنار نام تو حیدر بیاورند
هزار شکر ز دامان پاک آل عبا به قدر ثانیه‌ای دستمان نگشته جدا مرو ز راه نبی راه دیگری هرگز که کور پشت سر کور می‌رود به فنا قسم به خلوت نورانی پر اعجازش قسم به چله نشینی میان غار حرا قسم به اوج ملاحت به قاب رخسارش قسم به شوکت بی‌حد گنبد خضرا به آن اشاره دستی که ماه را بشکافت قسم به هر قدمش بین مسجد الاقصی قسم به کوثر و انسان به مریم و طاها قسم به واژه بطحا قسم به انزلنا قسم به آنکه شبی خفت جای پیغمبر به سبح اسم پر از نور ربک الاعلی به اشک دخترکان غریب زنده به گور به ناله‌های یتیمان بی‌کس و تنها به عزت و شرف لا اله الا الله به انتظار گنهکار، روز وانفسا خدا به حق لقد جاءکم رسول الله مگیرد از سر ما سایه محمد را
با نگاه روشنت پلک سحر وا می‌شود تا تبسم می‌کنی خورشید پیدا می‌شود خط به خطِ صفحۀ پیشانی‌ات اشراقی است صبح صادق در همین تصویر معنا می‌شود فیلسوفان را اشارات تو عاشق می‌کند آرزومند شفایت ابن سینا می‌شود مست از یاقوت سرشار کلامت می‌شویم با جواهرهای نابت فقه پویا می‌شود از حدیثت عالمان اعجاز را آموختند هر که یک دم با تو بنشیند مسیحا می‌شود احسن‌الصدق است هر بیتی که در وصف شماست شعرهای صادقانه بهترین‌ها می‌شود
علیه‌السلام 🔹شمیم بهشت🔹 رسانده‌ام به حضور تو قلب عاشق را دل رها شده از محنت خلایق را دلی که پر زده تا کوچه‌باغ‌های بهشت که غرق نور و تبسم کنی دقایق را نگاه کن به دلِ خسته از تحیرها ببار جرعه‌ای از کوثر حقایق را مسیح عشقی و یک گوشه‌چشم تو کافی‌ست که با رضای تو دارم رضای خالق را مرید صبح نگاه تو می‌برد از یاد مگر ترنم «قال الامامُ صادق» را؟ تو ماه روشنِ من در قنوت نیمه‌شبی هنوز سهم جهان است از تو تشنه‌لبی! :: تو آمدی و جهان غرق در خِرَد می‌شد دلیل‌ها همه با عشق مستند می‌شد تو آمدی پر و بالی دهی به این دل‌ها به پای درس تو هفت آسمان رصد می‌شد خوشا به حال دلی که عروج را فهمید مسیر روشن تو از بهشت رد می‌شد میان آن همه شاگرد شد سعادتمند کسی که مذهب عشق تو را بَلَد می‌شد نفس زدی و جهان را حیات بخشیدی تجلیات الهی، الی الابد می‌شد شده‌ست جلوه‌گر از هر کرانه آیاتت جهان نشسته سر سفرۀ روایاتت... :: غبار مقدم تو عطر آشنا دارد برای دیده‌ام اعجاز کیمیا دارد گدای خانه به دوش توام، قبولم کن گدای تو به جز این آستان کجا دارد؟ دگر چه جای گلایه ز فقر می‌ماند کسی که در دو جهان، مهربان! تو را دارد دل شکستۀ من حرف‌های ناگفته دل شکستۀ من شوق التجا دارد کسی که بوده تمام وجودش از جودت در آستانه‌ات امشب دو خط دعا دارد همیشه آرزوی پر زدن به سوی بقیع همیشه حسرت دیدار کربلا دارد چه می‌شود همۀ عمر با شما باشم غبار صحن تو و صحن کربلا باشم
علیه‌السلام 🔹دریای معارف🔹 ای مشعل دانش از تو روشن وی باغ صداقت از تو گلشن دریای معارف و معانی استاد کتاب آسمانی... با نطق تو زنده تا قیامت توحید و نبوت و امامت بر هر سخنت ارادت علم در هر نفست ولادت علم میلاد تو ای ولی سرمد شد روز ولادت محمد در هفدهم ربیع الاول شد نور تو بر زمین محَوَّل قرآن که دُر کلام سفته با نطق تو حرف خویش گفته هر آیه که جبریل آرد بی‌نطق شما زبان ندارد او راه و شما چراغ راهید ناگفته و گفته را گواهید نطق تو به علم ارتقا داد بر نهضت کربلا بقا داد تو بر تن پاک علم جانی استاد «مُفَضَّل» و «اَبانی» عرفان و طریقت و بصیرت دلباختهٔ «ابو بصیرت» غیر از تو که پرورد به دوران؟ شاگرد چو «جابر بن حَیّان» حاکم به زمان اشاره تو استاد جهان «زُراره» تو در محفل بحث «مؤمن الطاق» شد طاقت هر منافقی طاق تو نور به هر کلام داری شمشیر چنان «هشام» داری پروردهٔ تو دو صد معلم مانند «محمد بن مسلم» دارند ز مکتب تو عرفان «حمران و فضیل و فضل و صفوان»...