eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.5هزار دنبال‌کننده
9 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
حس می‌کنی زمین و زمان گریه می‌کنند وقتی که جمع سینه‌زنان گریه می‌کنند این سو فراق اکبر و آن سو غم حبیب در ماتم تو پیر و جوان گریه می‌کنند این سیل، سیل اشک عزادارهای توست چون ابر با تمام توان گریه می‌کنند تو کیستی که در غم از دست دادنت مردان ما شبیه زنان گریه می‌کنند با یاد آن نماز جماعت که خوانده‌ای گلدسته‌ها اذان به اذان گریه می‌کنند در ماتم اسارت زینب عجیب نیست سرها اگر به روی سنان گریه می‌کنند
همه محوند، محو عزت ما از گِلِ اولیاست طینت ما کنج عُزلَت برای ما گنج است وه چه سرمایه‌ای‌ست عُزلَت ما نگران نیستیم از مردن مرگ ما هست استراحت ما ثروت ما محبت زهراست نرسد ثروتی به ثروت ما نامه‌هامان نخوانده امضا شد باز راضی نشد به خجلت ما گریه کردیم راهمان دادند بی نتیجه نماند زحمت ما هر کسی پنج روز نوبت اوست با بزرگان گذشت نوبت ما فرصت گریه را به ما دادند بهترین فرصت است فرصت ما همه جا رفت و از تو صحبت کرد هر که بنشست پای صحبت ما تا که در خدمت شما هستیم دیگران می‌کنند خدمت ما خواستند از دیار تو برویم نه، اجازه نداد غیرت ما ما اویسیم و آمدیم، ولی دیدن تو نبود قسمت ما شبی از خاک ما گذر کردی مرده را زنده کرد تربت ما حاجت دل شکسته‌ها گریه‌ست جان زینب برس به حاجت ما :: روضه داریم روضه‌ی زینب یک سری هم بیا به هیئت ما کربلا، شام، هر کجا رفتی یک سلامی بده به نیت ما :: ما که از هجر، بال بال زدیم و نیامد کسی عیادت ما
نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من که می‌آمد صدای ناله‌های پنج‌تن از من از آن‌جایی که وابسته‌ست جان من به جان تو جدا کردند سر از تو؛ جدا کردند تن از من میان معرکه هم زخم، هم جان‌باختن از تو میان خیمه‌ها هم سوختن، هم ساختن از من تو زیر خنجرش بودی و محکوم تماشا من گلوی زیر خنجر از تو؛ دست و پا زدن از من دلم خوش بود با پیراهنت آن‌هم به غارت رفت پس از تو رَخت بَر بسته‌ست شوقِ زیستن از من غریبم آن‌چنان در سرزمین مادری بی تو که می‌پرسد نشانی‌های زینب را وطن از من "ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق" کسی نشنید جز "توصیف زیبایی" سخن از من از آن بُت‌خانه‌ها چیزی نماند آن‌جا که بر می‌خاست طنین تیشه‌ی پیغمبرانِ بُت‌شکن از من منم حُسنِ خِتام باشکوهِ داستان تو پس از این اسوه می‌سازند اساطیر کهن از من
با اسمت عالمو دیوونه کردی چقد دل می‌بره آوازه‌ی تو واسَه‌ت فرقی نداره خوب یا بد فدای لطف بی اندازه‌ی تو همین که اشک می‌ریزم به یادت عزیز چارده معصوم می‌شم بدونِ تو به هم می‌ریزم اما صدات که می‌زنم آروم می‌شم می‌دونم که فراموشم نکردی می‌گیرم کربلامو آخر از تو منو مادر به دست تو سپرده خودمونیم آقا کی بهتر از تو؟! به این امّید جون دادی گمونم که قلب مُرده‌ی ما جون بگیره بمیرم اونقده سختی کشیدی که این دنیا به ما آسون بگیره یه جوری دوستت دارم که می‌خوام اگه نباشی تو، دنیا نباشه بعیده واسه‌ی بی سرپناها تو کشتیِ نجاتِت جا نباشه هنوزم تشنه‌ی "یاری" می‌دونم هنوزم بازه راه خونه‌ت آقا هنوزم خواهرت می‌خونه با اشک ((گلی گُم کرده‌ام می‌جویم او را))
مثل همیشه از همه سرها سری حسین بر نیزه دیدمت، چقدر محشری حسین از هرکجای دشت شمیم تو می‌وزد عطر گل محمّدیِ پرپری حسین تا گفت: «یا أخا...» به خدا مطمئن شدم عبّاس را به خیمه نمی‌آوری حسین! چشمم به توست ای سر بی تن که سال‌هاست تنها پناه بی کسی خواهری حسین حتّی به شمر و عاقبتش فکر می‌کنی! تو جلوه‌گاه رحمت پیغمبری حسین :: از اشک ما بنای قیامت شود خراب، از قاتلان خویش اگر بگذری حسین
. برا مشک و علمت گریه کنم برا دست قلمت گریه کنم پهلوون من برای صورت و خونِ روی پرچمت گریه کنم گریه میکنم برات گریه زیاد کی میگه گریه به مردا نمیاد تو زمین خوردی و خوردم زمین میخنده لشکر ابن زیاد زدنت عباس میزنم ناله علم افتاده زمین و شمر خوشحاله آخرین کارش توی گوداله علم افتاده زمین و شمر خوشحاله **** چجوری غمت رو باور بکنم چشم درهمت رو باور بکنم قد بلند هاشمی آخه چطور بدن کمت رو باور بکنم پیش هم بچینم اعضای تو رو پیش بازوهات دستای تو رو من دیگه فکر نمیکردم ای وای که بخوان قطع کنن پای تو رو صورتت واسم کاشف الکربه به همین صورت حیدری زدن ضربه بی هوا خوردی وای از این حربه به همین صورت حیدری زدن ضربه محرم 1403 .👇
. ای که بر نوک سنان ذکر خدا بر لب تو تا ابد روح حیات بشر از مکتب تو روزها یکسره روز تو و شبها شب تو هم تو مصباح هدی هستی و هم فُلک نجات یا قتیل العبرات **** نسل ها شیفته ی مکتب ایثار تو اند قدسیان تا ابد الدهر عزادار تو اند راد مردان جهان پیرو انصار تو اند ای که بگرفته در اسلام حیات از تو حیات یا قتیل العبرات **** شجر طورِ دل اهل تولا سر تو هادی و راهبر نسل جوان اکبر تو حجت اکبر تو خون علی اصغر تو به تو و خونِ گلوی علی اصغر صلوات یا قتیل العبرات **** خونِ پاک تو به اسلام بقا داد حسین آنچه زیبنده بُوَد بر تو خدا داد حسین سرِ پاکت به سرِ نیزه ندا داد حسین منو سازش منو ذلت منو بیعت هیهات یا قتیل العبرات محرم 1403 👇
همین که دختر شیر است و خواهر شیر است بدیهی است بیانش شبیه شمشیر است برای شیرزن عصر خود شدن کافی‌است همین که خون علی در رگش سرازیر است ظهور دیگری از فاطمه‌ست وقتی که برابرش همه‌ی فتنه‌ها زمین‌گیر است محال بوده که با کفر همنشین باشد کسی که آینه‌ی آیه‌های تطهیر است اگر اسیر خطابش کنم زبانم لال... که شیر شیر بماند اگر به زنجیر است هزار داغ به جانش نشست در یک روز عجیب نیست اگر در جوانی‌اش پیر است برای از نَفَس افتادنش همین کافی‌است که روبروش سری روی نیزه تصویر است
🔹جرس شوق🔹 با خودش می‌برد این قافله را سر به کجاها و به دنبال خودش این همه لشکر به کجاها کوفه و شام و حلب یکسره تسخیر نگاهش دارد از نیزه اشارات مکرّر به کجاها سورۀ کهف گل انداخته این بار و زمین را می‌برد غمزۀ قرآنی دیگر به کجاها بر سر نیزه تجلّیِ سر کیست؟ خدایا! پر زد از بام افق نیز فراتر به کجاها بین خون‌گریه، پیام‌آور خورشید صدا زد: «می‌روی با جرس شوق، برادر! به کجاها؟»... چه زبون است یزید و چه حقیر ابن زیادش شهر را می‌کشد این خطبۀ محشر به کجاها...
. آنچه را خورشید می‌پنداشتم، دیدم سر است سر ولی در نورش از خورشید هم حتی سر است . دست‌های غرقِ خونش را ببین، این دست‌ها رحل قرآنند، قرآنی که نامش اصغر است . تیر در دستش نشست و نیزه‌ای در سینه‌اش سینه‌ای که زخمیِ داغِ علی‌ِ اکبر است . رودی از خونِ حسین جاری‌ست بر روی زمین در کنارش برکه‌ای از اشک‌های خواهر است . درمیان شعله‌ها اینجا علی بن الحسین هست بیماری که هر آهش مسیحاپرور است . این طرف ایمان مطلق، آن طرفِ کفرِ تمام یک طرف تنها حسین و یک طرف صد لشکر است . چشم چشمی را نمی‌بیند در این گرد و غبار گرچه نامش ظهرِ عاشوراست، روزِ محشر است . نازم آن صدپاره پیکر را که حتی روی خاک یک سروگردن ز قدِ نیزه‌ها بالا‌تر است . حال یا در مسجد و یا در زمینِ کربلا دست اربابِ کرم همواره بی‌انگشتر است . در مصاف حق و باطل هرکه تنهایش گذاشت شک نکن رزقش پشیمانی و زخمِ بستر است . جای ماندن نیست دنیا بعد مولامان حسین این شعارِ سبزِ توابین همیشه خوش‌تر است . قتل‌گاه است و زنی می‌گرید و مولا حسین می‌شناسد این صدا را، این صدای مادر است .
رسید وقت سفر سر به زیر شد زینب حسین چشم تو روشن! اسیر شد زینب هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد هزار سال ز داغ تو پیر شد زینب سه چهار مرتبه با شمر هم‌کلام شده نداشت چاره دگر ناگزیر شد زینب چقدر پای غنیمت کتک ز لشگر خورد چقدر زخمی مشتی فقیر شد زینب گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد غذا نبود ولی خوب سیر شد زینب همان زمان که به سرنیره ها هُلش دادند نشست و حرف نزد گوشه گیر شد زینب نبودن تو و عباس کار خود را کرد و با سنان و شبث هم مسیر شد زینب بگیر گوش خودت را! کسی صدایش کرد.. بلند شو همه رفتند دیر شد زینب! سید پوریا هاشمی
آقا چه میشود به غلامت  کرم کنی با گوشه ی نگاه  دلش را  حرم کنی از بس که با گنه دلتان را شکسته ام لایق نیم  نگه  به دل  مضطرم  کنی یک گوشه ی نگاه تو دل را جلا دهد دل میدهم تو را که شما گوهرم کنی آقا   مدال  نوکریت  را  ز  من   نگیر من سینه میزنم که تو عاشقترم کنی ازکاروان عشق تو جامانده ام حسین آیا  شود  مرا   تو  مقیم  حرم   کنی؟ یک جرعه ای  بده تو ز صهبای کربلا تا مست آن  شراب و مِیِ  کوثرم کنی @mortaza110shahmandi. ایتا
می خونم از زینبی که دختر شاه غیرته لرزونده کاخ ستم و چون الگوی شهامته اگر چه خَم شد قَد او از غصه های کربلا با خطبه اش رُسوا نمود یزید پستِ بی حیا توی کربلا ، با اینکه دیده غم و بلا ندیده به جز ، زیبایی و لطف خدا بی بی جان یا زینب (۴) می خوام بگم از شهری که پُر از بلا و ماتمه از شهر نیرنگ و فریب کوفه ای که پُر از غمه شهری که کارشون فقط نامردی و جسارته زبون من لال بشه که رقیه در اسارته روضه می خونم ، از غارت و از طعنه ها از کعب نِی وُ ، از راس روی نیزه ها سیدی حسین جان (۴) ای سر بریده یا حسین ای کُشته ی کرببلا قرآن بخون ای قاری و هلال روی نیزه ها سنگ جفا کی زد حسین بر صورت و بر لب تو ؟ بشکنه دست دشمنت از غم شکست زینب تو خواهر بمیره ، از غُصه ی عزای تو چه کنم حسین ، از غم کربلای تو ؟ سیدی حسین جان @mortaza110shahmandi. ایتا
کبوتر دل پر زده تا کرببلایت شده دل ما مست هوای نینوایت کرببلا آرزوی این دل بی تابه عشق تو ٬ تو دلای ما یه لطف نایابه شب جمعه شده آقا منو دریاب دل هوایی کربلا شده ارباب ای حسین جانم (۴) دستی بکش تو از کرم بر این دل زارم دوری بین الحرمین شده دل آزارم سائل درگاه توام منو خدایی کن دست نیازم تو بگیر کرببلایی کن وقتی که دل میشه کرببلایی دل ما می گیره نور خدایی ای حسین جانم خدا دل من تنگ حریم کربلا شد دوباره دلم هوایی گنبد طلا شد صاحب من تویی آقا همه کس وکارم عمریه ارباب کرم به تو بدهکارم میدونم با گنه دلتو شکستم دست رد تونزن اگرچه پستم ای حسین جانم @mortaza110shahmandi. ایتا
. تو زیر دسته و‌پایی چشام میره سیاهی سه ساعته که داداش تو توی قتلگاهی شلوغه توی گودال دیدم که رفتی از حال به زیر نعل اسبا شده تن تو پامال جسم تو عریان ، زیر آفتابه خواهرت تو قتلگاه خیلی بی تابه هر کی با هر چی دستشه میزد دشمنت تا وقتی که خسته شه میزد ای حسین جانم ، ای حسین جانم ای حسین جانم جانم حسین جانم ######################### تا جسم تو رو دیدم بلند ناله کشیدم ریختن روی سر تو به سمت تو دویدم افتادی روی خاکا سر تو شده دعوا با این همه ارازل زینب توئه تنها پیکرت زخمی ، توی گوداله برای غارت تو خیلی جنجاله هر کی که اومد تکه ای تو برد با دیدن سر تو دختر تو مرد شعر و سبک: ✍ .👇
. : اگه تو دلت غم داری اگه از غصه میباری دل تو وصل کن به دریا متوسل شو به سقا ابوالفضل پناه همه پناهاست ابوالفضل بهترین تکیه گاه دنیاست ابوالفضل کاشف الکرب روی آقاست ماهه شبایه زینب بودی پناهه زینب ای با غیرت ابوالفضل تنها سپاه زینب عباس باب الحوائج ########################## اگه چشمات بارونه اگه حالت داغونه گریه کن گریه به سقا گریه تو میخره زهرا فدا کرد تو راه عشق همه هستش واویلا افتاده رو زمین دستش به فرقش عمود آهن نشستش با تیر زدن به چشماش موند تو علقمه دستاش ارباب بالای جسمش میخندیدن به اشکاش پاشو بریم به خیمه شعر و سبک : .👇👇
. ازت نفس گرفته قاتل تو گودال موهاتو دس(ت) گرفته خونت پاشیده رو خاک با پیرهنت میکنه خنجرشو پاک دزد زده خیمه هاتو می سوزونه با آتیش موی بچه هاتو حرم تو ازدحامه یکی میگفت غارت کنید که بخدا ثوابه وای ای وای پشت اسمش بنویس عطشان وای ای وای با لگد میزنه به قاری قرآن وای ای وای داره با سنگ میزنن به اون و لب دندان وای ای وای حسین ویلی ویلی ویلی ######################## شدم من دیگه بیتاب حرمله میزنه آتیش ما رو با آب خودم رو خیلی باختم اومدم تو گودال تو رو نشناختم نیزه ها بی امونه انگشتر تو رو دیدم تو ساربونه رحمی به تو نداشتن سرت تو رو بردن پیکرت رو جا گذاشتن وای ای وای توی قتلگاه رد پات رو گم کردم وای ای وای من رسیدم به تنت صداتو گم کردم وای ای وای تو مسیر شام دخترات رو گم کردم حسین ویلی ویلی ویلی شعر : ✍ 👇👇
8)shor-moharam1403-shab6-14030421.mp3
17.26M
علیه_السلام 🎤 این ساعت و این ثانیه دور حسین مهمانیه ارباب تو جمع نوکراش مشغول روضه خوانیه دلدار کنار دلبرا سردار کنار بی سرا ارباب کنار نوکرا امشب که زهرا بانیه ما سینه زدیم ، اونا میون روضه باریدن ما حسین حسین گفتیم اونا حسینو هم دیدن از آخر مجلس اومدن شهیدا رو چیدن وقتی به من غرق گناه اِذن ورود دادی شرمنده شدم از شهدای دهه هفتادی کاشکی لااقل کنار تو از ما کنن یادی برسونم برسونم به شهیدای خودت بگیر آقا جون من رو روی پاهای خودت (لک لبیک یا حسین) شاعر: ✍ 🗓 پنجشنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۳
14)shor-moharam1403-shab7-14030422.mp3.mp3
4.41M
علیه_السلام یه کنج از حرم بهم جا بده دلم تنگته خدا شاهده هوای حرم هوای بهشت ببر کربلا به جای بهشت نگاه بکن پناه به این پرچم آوردم بدی و خوبی آقا درهم آوردم خودت یه کاری کن برام من کم آوردم شاعر: ✍ 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه 🗓 جمعه ۲۲ تیرماه ۱۴۰۳ هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
. علیه_السلام تب‌ جنـونـم تـب‌حسـیـنه تـوی‌دنیا هـرشـب شـب‌حسـیـنه غـم‌عزیـزم غـم‌حسـیـنه مـن‌تـولـدم محـرم‌حسـیـنه اربعـیـن‌یـه عـالمـو ؛ بــرده‌زیـر‌دیـن مـرکـززمـیـن‌کـجـاسـت ؛ بیـن‌الـحـرمـیـن دوسـت‌دارم آخـرکـار ؛ ایـنجـوربـشـه‌کـه تـوی‌قـبـرهـرچـی‌بـگـن ؛ مـن‌بـگـم‌حسـیـن گـردنـم‌مـیـگـیـره / مـثـل‌حـرمـثـل‌حـبیـب مـطمـئنـم‌آقـا        / مـن‌و‌دوسـت‌داره‌عجـیـب خیـلی‌مـعنـا‌گـفـتـن / از زنـدگـی‌ولـی زنـدگـی‌بـرای‌من  یـعنـی‌حسـیـن‌ابـن‌عـلـی ابـاعبـدالله ابـاعـبـدالله ________________ دلـم‌کـه‌دل‌نـیـسـت دل‌حـسـیـنـه قبـلـه‌مـایـل‌بـه شـمایـل‌حـسـیـنـه ابـدحـسـیـنـه ازل‌حـسـیـنـه اونـی‌کـه‌گـرفـت مـن‌و‌بـغـل‌حـسـیـنـه گـوی‌سـبقـت‌و‌گـرفـت ؛ ازطـلاحـسـیـن خـاک‌پـای‌زائـر ؛ کربـلاحـسـیـن دیگـه‌احـوال‌دل ؛ مجـنـون‌و‌نگـم شـده‌لیـلـی‌ام بهـت ؛ مبـتـلا حـسـیـن اسـم‌تـوتقـدیـره  / وهـب‌وکـرده‌عـوض اسـم‌تـومـیگـم‌کـه / مـادرت‌مـیـبـره‌حـظ خـیلـی‌نـامـردی‌از   / خـیلیـا دیـده ولـی پـدرم‌هـمش‌میـگـه مرد‌حـسـیـن‌ابـن‌عـلـی ابـاعبـدالله ابـاعـبـدالله شاعر: ✍ .👇
13)shor-moharam1403-shab7-14030422.mp3
7.48M
🔘 تب جنونم تب حسینه، توی دنیا هرشب شب حسینه 🎤 کربلایی 🗓 جمعه ۲۲ تیرماه ۱۴۰۳ هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
. کربلایی گرچه به ظاهر علی اصغر به نظر میرسد باطناً اما علی اکبر به نظر میرسد خُلقاً و خَلقاً به رسول مدنی رفته است آینه ی حُسن برادر به نظر میرسد می چکد از لعل لبش کوثر و یاسین و نور کودک شش ماهه پیمبر به نظر میرسد وقت جلوسش به سر دست امام زمان حجت حق بر روی منبر به نظر میرسد چشم زمین محو شکوه اسداللهی اش در دل قنداقه چو حیدر به نظر میرسد کرببلا آمد و شد یک تنه جیش الحسین یک نفر اما دو سه لشگر به نظر میرسد در قد و بالا نه ولی در دل و جرات چرا با عمو عباس برابر به نظر میرسد بعد علمدار علمدار حرم میشود بسکه ابوالفضل دلاور به نظر میرسد با قدمش با جنمش با نفسش با دمش محسن صدیقه ی اطهر به نظر میرسد مشک ،عمو ، آب ،عطش ،خیمه و اشک رباب روضه از اینها که فراتر به نظر میرسد حرمله گر تیر سه پر را نزند هم ؛ علی با لب خشکش گل پرپر به نظر می رسد شاعر: ✍ 👇