#روضه امام سجاد ع
روزِ شهادتِ امام زین العابدین علیه السلامِ .. دلا باید بره مدینه و قبرستانِ بقیع کنارِ آن قبورِ با خاک یکسان شده ..
اَلسَّلامُ عَلَىک یا عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ یَا زَینَ العابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ ..
ان شالله به همین زودی از نزدیک عرضِ ادب کنیم تو حرمِ مطهرشون .. اونجا گریه کنیم برا اون آقایی که همۀ مصائبِ کربلا رو دیده .. همۀ مصائبِ کوفه و شام رو دیده .. تا قریبِ به چهل سال کارش همه گریه و ناله بود ...
جوان میدید گریه میکرد .. طفلِ شیرخواره میدید گریه میکرد .. غذا میاوردن میل کنه ، تا چشمش به می افتاد روضه می خواند .. قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ جَائِعاً .. آب می آوردن بنوشه ، گریه میکرد .. صدا میزد پسرِ رسولِ خدا رو با لبِ تشنه کشتن .. ای حسین جانم ..
امان از اون لحظه ای که میدید میخوان گوسفندی رو ذبح کنن .. حسینیا .. با گریه سوال میکرد ، آیا آبش دادید یا نه ؟!
میگفتن آقا ما مسلمانیم .. آب ندیم ذبح نمی کنیم .. گریه و ناله اش بیشتر میشد .. میفرمود کربلا پدرِ منو با لبِ تشنه کشتن ...
حسین ...
سوال کردن آقا تو این سفر به شما کجا خیلی سخت گذشت ؟!! سه مرتبه فرمود الشام .. الشام .. الشام .. اونجا دیگه هم رنجِ اسارت بود و خاکستر به سر و روشون ریختن .. هم خارجی خطابشون کردن .. مقابلشون همه مزمار و نی و چنگ و دف و تار زدن .. بانگِ شادی سر هر کوچه و بازار زدن .. ان شالله غلط باشه این چیزی که منتسبِ به وجودِ نازنینشِ ..
اُقاد ذَلیلا فی دمشق كاننی
مِنَ الزَنج عبدُ غاب عنه نصیر
*چون غلام ما رو به غل و زنجیر بسته اند ... من که حورانن کنیزند و بُوَد غِلمان غلامم*
و جَدی رسول الله فی كل مشهد
و شَیخی امیرالمؤمنین امیر
فیالیت اُمی لم تلدنی و لم اكن
یزید یَرانی فی البلادِ اسیر
*یعنی ای کاش مادر منو نمیزایید .. تا یزید منو این سان اسیر نبینه .. *
تا نمیدیدم یزید این سان اسیرِ هر دیاری
کاش در این عالم فانی نمیزایید مامم
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_578293938834637034.mp3
4.32M
🔊 روضه سوزناک حضرت زینب سلام الله علیها
🔘 اربعین حسینی ۱۴۳۹
#برگشت_کاروان_اسراء 🔻
🎤 حاج حيدر خمسه
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🔊 روضه سوزناک حضرت زینب سلام الله علیها
🔘 #اربعین_حسینی 🔻
****
( به سینه هر که تمنای کربلا دارد
همیشه در دل خود روضه ای به پا دارد ) ۲
( کسی که عشق تو دارد، دِگر چه کم دارد؟ )۲
*هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بی کار کجا؟
بزار هر کی میخواد، هر چی بگه بگه حسین جان، آقا جون اینقدر حرفا به ما میزنن، میگن بابا شما کار و زندگی ندارید، همش دنبال این پرچم هایید، میگن شما افسردگی دارید همش دنبال گریه اید، آره از وقتی زینب افسرده شد...
یه روز عبدالله گفتش که خانم این که نمیشه که تو همش داری گریه میکنی، من یه باغی تهیه کردم، فضایی مهیا کردم، پر از گُله، خانم بیا یه چند وقتی برو تو این باغ، تو این بستان بشین، بلکی دلت بازشه، بلکی این غم یادت بره، خانمو با خَدَموهَشَم برد گذاشت باغ بعد یه هفته اومد سر بزنه به بی بی ببینه حالش چطوره، این خدمه ریختن دور عبدالله گفتن چی کار کردی؟ اینقده داره گریه میکنه، گفت چرا؟ گفت یا میره میشینه کنار نهر آب، هی این نهرو نگاه میکنه گریه میکنه، میگیم خانم چرا گریه میکنی؟، میگه نگاه میکنم میبینم این مورچه ها میان آب میخورن میرن، داداشم هی گفت جیگرم داره میسوزه، میگیم خوب دیگه نبریمش کنار نهر، میبریمش تو بوستان پهلو گلها، تا بردیم پهلو گلها نشست اینقدر گریه کرد، گفتیم خانم حالا چرا گریه میکنی؟ یدونه ازاین شاخه گلها رو گرفت یه تکون داد گلبرگها ریخت، گفت گلهای منو یکی یکی همینجور پر پر کردن، به کوچیک و بزرگمون رحم نکردن، قنچه ی ربابو جلو چشم من...*
(کسی که عشق تو دارد، دگر چه کم دارد؟)2 (الحمدلله)
بدون عشق تو عالم کجا بَها دارد؟
آقا به غیر تو که کرم، میچکد زِ انگشتت
کجای پادشهی، این همه گدا دارد؟
حسیـــــــــن، دلم یه کربلا میخواد
حسیــــــــن، یه گنبد، طلا میخواد
حسیــــــــــن، دلم امام رضا میخواد
حسیـــــــــن، سایت یه عمره رو سرم
حسیــــــــن، خیلی شما رو دوست دارم
حسیـــــــن، بگی برو کجا برم
آقا تو هم چو من، سَرِ کویَت هزارها داری
(اگه من نیام یکی دیگه، الحمدلله بازارت داغه)
آقا تو هم چو من سر کویت، هزارها داری
ولی بدان که گدایت فقط، تو را دارد
( حسیــــــــــن، خدا عشقه تو رو ازم نگیره
حسیــــــــن، آقا مادرم برات بمیره )2
اومد خدمت امام سجاد گفت آقا، دو راهیه، این ور میره مدینه این طرف کربلا، کجا برم؟ آقا گریان شدن، فرمود از بزرگتر ما بپرس، ببینید عمه جانم چی میگه هر چی عمه جانم بگه، اومد از خانم سوال کرد خانم، این طرف مدنیه این طرف کربلا، نذاشت حرف ساربان تموم شه کربلا، ما هنوز خودمونو برا حسین نزدیم، تاحالا هر چی زدن اونا زدن، بعضی ها این طوری میگن، بعضی ها این طوری آوردن، هنوز نرسیده به قبرها، از دور دیدن دونه دونه از بالای ناقه ها زمین افتادن، زن های بنی اسد اومدن اونایی که کربلان اومدن، خانم قبرا جلوتره، چرا این جا زمین افتادی؟ یکی صدا زد همین جا قاسم رو پاره پاره کردن، یکی گفت علی اکبرو اینجا زدنش، آخ بمیرم عمه سادات چی فرمود؟، صدا زد کجا بودید صبح یازدهم، اسباشونو نعل تازه زدن، تمام این صحرا بوی حسینو گرفته، اینقدر اسب رو بدنش...
حسیــــــــــن
(شکسته بال ترینم، کبود آمده ام )۲
من از محله ی قوم، یهود آمده ام
اِنقدر زدنم، اما داداش، یادته اون روز دوتا بچمو کشتم بیرون نیومدم، یه وقت تو خجالت نکشی، حالا جان زینب، هر چی میپرسی بپرس، اما از اون دختر کوچیکت سوالی نپرس، نذار زینب خجالت بکشه، انقدر کتکش زدن، گوشه ی خرابه جا ماند
حسیــــــــــــــــن
#اربعین
#روضه_حضرت_زینب
#روضه_برگشت_کاروان_اسرا
🎤 حاج حيدر خمسه
@majmaozakerine
اشعار محمل
اشعار اربعین امام حسین علیه السلام
صفحه اصلی
اربعین
اربعین آمد دلم را غم گرفت
بهر زینب(س) عالمی ماتم گرفت
سوز اهل آسمان آید به گوش
ناله ی صاحب زمان آید به گوش
جان اهل بیت عصمت بر لب است
کاروان سالار آنها زینب است
جمله مستان سوی ساقی آمدند
مست مست از جام باقی آمدند
سینه ها آماج رگبار بلا
جای زخم ریسمان بر دستها
هوش از سر رفته و دل باخته
جسم خود را بر زمین انداخته
هر یکی در جستجوی تربتی
بر لب هر یک کلامی، صحبتی
قلبها پر شکوه از بیداد بود
آشنای قبر ها سجاد(ع) بود
رهبر زینب(س) امام راستین
حجت حق بود زین العابدین(ع)
با کلامش عمه را مغموم کرد
تا که قبر یار را معلوم کرد
آمده همراه دخت بوتراب
بر سر آن قبر کلثوم و رباب
زخمهای این سفر سر باز کرد
هر کسی درد دلی آغاز کرد
زینب ازمژگان خود یاقوت ساخت
داستان این سفر را باز گفت
گفت ای سالار زینب السلام
ماه شام تارزینب السلام
بر تو پیغام سفر آورد ام
از فتوحاتم خبر آورده ام
کرد با من این مسیر عشق طی
راس تو منزل به منزل روی نی
معجرم نیلی شد و مویم سپید
از غم دوری تو قدم خمید
گر که دست رحمت و صبرت نبود
زینبت در راه کوفه مرده بود
ظلم دشمن تا که بی اندازه شد
ماجراهای سقیفه تازه شد
ریسمان بر گردن سجاد بود
غربت بابا مرا در یاد بود
دیدی از نی دست خواهر بسته بود؟
گوییا دستان حیدر بسته بود
یاسها را جوهر نیلی زدند
کودکان را یک به یک سیلی زدند
ازشماتت کردن دشمن مپرس
از سه ساله دخترت از من مپرس
شد سرت یک نیمه شب مهمان او
با وصالت بر لب آمد جان او
مرد در ویرانه و من زنده ام
بی رقیه(س) آمدم شرمنده ام
بارها از دوریت جان باختم
بین مقتل من تو را در یافتم
گر تو ای لب تشنه برداری سرت
حال نشناسی دگر این خواهرت...
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
با ورود اسرا به شام چه تاریخی رقم خورد؟
دوران اسارت اهل حرم امام حسین (ع) سرشار از واقعه تلخی بود که قلب آنان را به درد آورده بود اما در شام واقعه دلخراشیتری برای خاندان آل علی(ع) اتفاق افتاد.
به گزارش ایسنا، منطقه زنجان، روز دوم از ماه صفر سال 61 ه.ق است، 18 روز از واقعه عاشورا سپری شده است. اهل حرم امام حسین (ع) با پوشیدن رخت اسارت 18 روز منزل به منزل به همراه سرهای شهدای کربلا توسط سربازان یزید گشتند تا در یکم صفر به شام که مقر حکومت یزید بود، رسیدند.
در منابع تاریخی نقل شده است كه خاندان آل علی (ع) را که سه روز پشت دروازههای دمشق نگه داشتند تا شهر را آذینبندی كنند و آماده برای جشن و شادی کنند روز اول صفر سر امام حسین (ع) را همراه كاروان اسرا وارد دمشق كردند.
دوران اسارت اهل حرم امام حسین (ع) سرشار از واقعه تلخی بود که قلب آنان را به درد آورده بود اما در شام واقعه دلخراشتری برای خاندان آل علی (ع) اتفاق افتاد، علیرغم خواست اسرا مبنی بر ورود به شهر از جای خلوت و بهطور جداگانه از سرهای شهدای کربلا، ولی شمر ملعون دستور داد سرها جلوی كاروان اسرا و از دروازه ساعت كه جمعیت انبوهی تجمع كرده بودند، وارد كنند.
مردم غافل شام كه از حقیقت ماجرا بیخبر بودند با مشاهده كاروان شادی و هلهله كردند و بر سرها اهانت میکردند سفر شام برای اهلبیت امام حسین (ع) بسیار تلخ و مصیبتهای دوران اسارت در این دیار، برایشان از سختترین مصیبتها بهشمار میآید.
وقتی از امام سجاد (ع) پرسیدند در سفر كربلا، سختترین مصیبتهای شما كجا بود، سه بار فرمودند: «الشام، الشام، الشام» در شام اسرا را در حالی كه به ریسمان بسته بودند، به مجلس یزید وارد كردند، وقتی با آن وضعیت پیش روی یزید قرار گرفتند، سر امام حسین (ع) را در برابر یزید قرار دادند و این صحنه از سوزناكترین صحنههایی است كه برای امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) اتفاق میافتد؛ چرا كه یزید ملعون بر سر امام توهین كرده و شماتت کرد و با قرائت اشعاری خود را پیروز میدان دانست و به مردم اجازه حضور داد. یزید در آن مجلس به لبهای امام مقابل چشمان اسرا خیزران میزند.
گویا در این مجلس است كه یك مرد شامی به خود اجازه میدهد و این جسارت بزرگ را میكند، یزید دختر امام حسین (ع)را با نام فاطمه به كنیزی میخواهد و در این حال با پاسخ تند دختر امام و زینب کبری (س) روبهرو میشود که حضرت زینب (س) با ایراد خطبهای شجاعانه به اعمال پلید یزید اشاره و او را در مجلس خود رسوا و خوار میكند.
اسرا در مدتی كه در شام بودند بنا بر روایتی در یك خرابه به صورت زندانی نگهداری میشدند و در این مدت یزید ملعون چندین مرتبه خواست كه امام سجاد (ع) را به شهادت برساند که حضرت زینب (س) مانع میشدند
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🎤🥀 روضه_اربعین
🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪
اول به نبی حضرت خاتم صلوات
دوم به علی شیر دو عالم صلوات
سوم به گل وجودِ پاک زهرا
چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
از بهر حسین آن شه کرب و بلا
وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه
چهل روز است حسینم را ندیدم
بلایش را به جان و دل خریدم
چهل روز چهل منزل اسیرم
دعا کن در کنار تو بمیرم
چهل روز غم چهل ساله دیدم
غم و اندوه دیدم ناله دیدم
سر پر خون تو همراه من بود
به هر جا چلچراغ راه من بود
همین جاغرق درغم شد وجودم
تن پاک ترا گم کرده بودم
میان نیزه ها دل با ختم من
ترا دیدم ولی نشناختم من
اگر امروز برداری سرت را
تو هم نشناسی ای گل خواهرت را
ز جا برخیز ای نور دو دیده
ببین مویم سپید و قد خمیده
قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله ....
یه راه میره مدینه ....
یه راه میره کربلا...
کدوم راهُ بریم؟؟
امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ
بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب....
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد...
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا....
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم...
چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....
آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....
روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ...
آخ کاروان رسید کربلا....
این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن ....
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،،
جوونای بنی هاشم اومدن....
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند....
با احترام وارد زمین کربلا شدن....
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .....
عباس اومد ، زانو زمین زد ...
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .....
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
اما اما اما آی کربلائیا.....
روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .....
نه عباسی هست....
نه علی اکبری هست....
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن ....
هر کدوم کنار قبری رفتن...
هر یکی سوی مزاری میدوید
هر یکی قبری در آغوش میکشید
ناگهان بانوی قد خمیده ای
قد خمیده مو پریشان خسته ای
گفت یارب چه سازم یا کریم
رو سوی قبر که باشم یا رحیم
ناگهان آمد به خود با شور و شین
دید بنشسته سر قبر حسین
زینب اومد کنار قبر برادر....
(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان......
یه جا نیومدم....
(یادته داداش)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.....
حسین جان میدونی چرا نیومدم...
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش....
داداش حالا بیا تلافی کن ....
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان ....
وقتی سرتو وارد خرابه کردن ....
حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش
آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
جز دختر سه ساله ات ای مهربان من
از من مپرس حال دل آن سه ساله را
در گوشه خرابه برفت از کنار من
صل الله علیک یا ابا عبدلله
#شهادت #امام_سجاد علیه السلام
#رضا_قاسمی
پسرِ مادرِ آبی؛ پدرِ اشک شدی
در مسیر غمِ خود همسفر اشک شدی
آسمان خیس شد از بارش بارانِ زمین
تا که بالا برود؛ بال و پر اشک شدی
در دل سوختهات یک غمِ چندین سالهست
چشم تو مقتل مکشوفهای از گودال است
لحظهی شعر نوشتن قلمم میلرزد
موقعِ گفتن از این روضه زبانم لال است
تنِ تو تب زده بود و تنِ بابا بر خاک
نیزهای شد قلمِ مقتل و شد دفتر، خاک
تا نوشتند حسین بن علی را کشتیم ...
آسمان خورد زمین؛ ریخت زمین بر سر، خاک
روی نی رفت سری، دور و برش هلهله شد
دُزدها حمله نمودند، حرم ولوله شد
لرزش شانهی تو قافیه را ریخت بهم
وای، ناموسِ خدا همسفر حرمله شد
مهربان با دلِ تو گردش ایام نشد
گریه کردی همه جا و دلت آرام نشد
کوفه و کرببلا داغ، فراوان دیدی
آه، اما به خدا هیچ کجا شام نشد
وای، از شهرِ بلاخیز و حسودیهایش
دستهای بزنش، جای کبودیهایش
همهی بغضِ علی جمع شد و خالی شد
بر سر قافله با دستِ یهودیهایش
قدّ یک عمر، فقط رنج کشیدن سخت است
آه، هر ثانیه را زهر چشیدن سخت است
قصهی خاطرههای تو تمامش روضه ست
تو چهها دیدهای آخر که شنیدن سخت است ؟!
#روضه
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#محمدرضاطاهری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
زهر از راه رسیدست به دادم برسد
میرود زخم جگر سوز به مرحم برسد
مرگ آبی است که بر آتش قلبم برسد
چشک بارانی از گریه روی هم برسد
سینه من دم آخر چقدر سنگین است
زیر پا نیست ولی مثل پدر سنگین است
به خدا زندگی ام سخت تر از مردن بود
کار هر روز و شب خون جگر خوردن بود
مشکی از اشک سر دوش مژه بردن بود
از دل خاطره ها روضه درآوردن بود
روز و شب کرب و بلا در نظرم بود فقط
سختی شام بلا در نظرم بود فقط
نیمه شب دیدن مهتاب عذاب میداد
گریه ی بچه بی خواب عذابم میداد
دیدن ظرف پر از آب عذابم میداد
گریه کن ها
ضبح قربانی و قصاب عذابم میداد
گذر از کوچه و بازار مرا آتش زد
رفتن و دیدن گلزار مرا آتش زد
دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا
حضرت برای خودش انقدر سخت نبود. اینو اهل روضه و گریه میدونن
آخه نیمه شب از جا بلند شد اومد رو دامن عمه
گفت جانم عمه قربونت برم چرا نخوابیدی؟
گفت عمه جان گرسنگی امونمو برده
بوی غذای اینا توی خرابه پیچیده
دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا
مجلس فاتحه و ختم و عزا کشت مرا
دیدن پیرهن اما عمامه عبا کشت مرا
غیرتی ها
غارت معجر ناموس خدا کشت مرا
صید افتاده ی دربند کمند آبم کرد
دیدن دختر با موی بلند آبم کرد
چه چهل سال غریبی که در افسوس گذشت
در شرار محن و غربت محسوس گذشت
هرشب خاطره آشفته به کابوس گذشت
روز من با عرق شرم ز ناموس گذشت
آه
مارا که در انظار گذر میدادند
از سر بام همه هلهله سر میدادند
بذار برات روضه ای که امام زمان خون گریه میکنه عرض کنم
مونس بی کسی و غربت ما سلسله بود
سر آزردن ما شام چه بی حوصله بود
آتش از چهار طرف منتظر قافله بود
نمک زخم دلم قهقه ی حرمله بود
تا رسید عمه مظلومه من بزم یزید
سر مِی شد موی عباس به یکباره سفید
من بمیرم از روی تخت نگاهی به تکر میکرد
شعر میخواند و ز می هی قدحی پر میکرد
مست از شمر سر آورده تشکر میکرد
به سر زخم از این فتح تفاخر میکرد
با سر چوب سر قاری قرآن افتاد
هم لَبَش ریخت بهم هم دو سه دندان افتاد
حسین.... آه....
ــــــــــــــــــــ
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🖤 زیارتنامه آقا امام سجاد علیه السلام
"بسم الله الرحمن الرحیم .."
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ الْعابِدِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ الْمُتَهَجّـِدِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ الْمُتَّقِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ الْمُسْلِمِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا قُرَّةَ عَيْنِ النّاظِرِينَ الْعارِفِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَصِيَّ الْوَصِيّـِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خازِنَ وَصايَا الْمُرْسَلِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ضَوْءَ الْمُسْتَوْحِشِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ الْمُجْتَهِدِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سِراجَ الْمُرْتاضِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ذَخِيرَةَ الْمُتَعَبّـِدِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الْعالَمِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفِينَةَ الْعِلْمِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَكِينَةَ الْحِلْمِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مِيزانَ الْقِصاصِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفِينَةَ الْخَلاصِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَحْرَ النَّدى
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَدْرَالدُّجى
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الاَوّاهُ الْحَلِيمُ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصّابِرُ الْحَكِيمُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَئِيسَ الْبَكّائِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامِصْباحَ الْمُؤْمِنِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلايَ يا أَبا مُحَمَّد
أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ وَأَبُو حُجَجِهِ، وَابْنُ أَمِينِهِ وَابْنُ اُمَنائِهِ
وَأَنَّكَ ناصَحْتَ فِي عِبادَةِ رَبِّكَ وَسارَعْتَ فِي مَرْضاتِهِ وَخَيَّبْتَ أَعْداءَهُ وَسَرَرْتَ أَوْلِياءَهُ
أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ عَبَدْتَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ وَاتَّقَيْتَهُ حَقَّ تُقاتِهِ وَأَطَعْتَهُ حَقَّ طاعَتِهِ حَتّى اَتيكَ الْيَقِينُ
فَعَلَيْكَ يا مَوْلايَ يَاابْنَ رَسُولِ اللهِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ..
🖤🕯🖤🕯🖤🕯🖤🕯🖤🕯
🖤صلوات خاصه امام سجاد علیه السلام
🔹اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ جَعَلْتَ مِنْهُ أَئِمَّةَ الْهُدَی الَّذِینَ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ اخْتَرْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَ اصْطَفَیْتَهُ وَ جَعَلْتَهُ هَادِیاً مَهْدِیّاً اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّةِ أَنْبِیَائِکَ حَتَّی یَبْلُغَ بِهِ مَا تَقَرُّ بِهِ عَیْنُهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَزِیزٌ حَکِیم
┅═ঊঈ☘🌺☘ঊঈ═┅
امام سجاد علیه السلام :
هر كس
👈🏻 در هيچ كارى به مردم اميد نبندد
👈🏻و همه كارهاى خود را به خداى عزّوجلّ واگذارد،
👈🏻 خداوند هر خواستهاى كه او داشته باشد اجابت كند.
#صلی_الله_علیک_یا_علی_بن_الحسین_زین_العابدین_علیه_السلام
🌸 حضرت امام سجّاد (ع) میفرمایند:
🍁 همانا معرفت و كمال دین مسلمان، در گروِ رها كردن سخنان و حرفهائى است كه به حال او و دیگران سودى ندارد؛
و از ریا و خودنمائى دورى جستن،
و در برابر مشكلات زندگى بردبار و شكیبا بودن،
و داراى اخلاق پسندیده و نیک سیرت بودن است 🔴
📚 تحفالعقول، ص 202 🌱
⚫️هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام...
🌺از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟
▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام...
امان از شام !
🔴در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
⚫️صلی الله علیک یا سیدالساجدین
📕برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
🏴سالروز تخریب حرمین عسکرین بر شیعیان علی ابن ابیطالب علیه السلام تسلیت باد.
تسلی دل داغدار حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی ایشان صلواتی عنایت فرمایید...
@majmaozakerine
seyedmahdimirdamad-@yaa_hossein.mp3
4.15M
شهادت #امام_سجاد علیه السلام
🎼 بیشتر از سی ساله زنده ام ....
🎤 سیدمهدی #میرداماد
#زمینه
#مــــــداحــــــے
🖤 🕊 🖤 🕊🖤🕊
🖤🕊🖤🕊
🖤🕊
یازهرا🌺:
🖤 زیارتنامه آقا امام سجاد علیه السلام
"بسم الله الرحمن الرحیم .."
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ الْعابِدِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ الْمُتَهَجّـِدِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ الْمُتَّقِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ الْمُسْلِمِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا قُرَّةَ عَيْنِ النّاظِرِينَ الْعارِفِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَصِيَّ الْوَصِيّـِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خازِنَ وَصايَا الْمُرْسَلِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ضَوْءَ الْمُسْتَوْحِشِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ الْمُجْتَهِدِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سِراجَ الْمُرْتاضِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ذَخِيرَةَ الْمُتَعَبّـِدِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الْعالَمِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفِينَةَ الْعِلْمِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَكِينَةَ الْحِلْمِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مِيزانَ الْقِصاصِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفِينَةَ الْخَلاصِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَحْرَ النَّدى
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَدْرَالدُّجى
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الاَوّاهُ الْحَلِيمُ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصّابِرُ الْحَكِيمُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَئِيسَ الْبَكّائِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامِصْباحَ الْمُؤْمِنِينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلايَ يا أَبا مُحَمَّد
أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ وَأَبُو حُجَجِهِ، وَابْنُ أَمِينِهِ وَابْنُ اُمَنائِهِ
وَأَنَّكَ ناصَحْتَ فِي عِبادَةِ رَبِّكَ وَسارَعْتَ فِي مَرْضاتِهِ وَخَيَّبْتَ أَعْداءَهُ وَسَرَرْتَ أَوْلِياءَهُ
أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ عَبَدْتَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ وَاتَّقَيْتَهُ حَقَّ تُقاتِهِ وَأَطَعْتَهُ حَقَّ طاعَتِهِ حَتّى اَتيكَ الْيَقِينُ
فَعَلَيْكَ يا مَوْلايَ يَاابْنَ رَسُولِ اللهِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ..
🖤🕯🖤🕯🖤🕯🖤🕯🖤🕯
🖤صلوات خاصه امام سجاد علیه السلام
🔹اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ جَعَلْتَ مِنْهُ أَئِمَّةَ الْهُدَی الَّذِینَ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ اخْتَرْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَ اصْطَفَیْتَهُ وَ جَعَلْتَهُ هَادِیاً مَهْدِیّاً اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّةِ أَنْبِیَائِکَ حَتَّی یَبْلُغَ بِهِ مَا تَقَرُّ بِهِ عَیْنُهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَزِیزٌ حَکِیم
┅═ঊঈ☘🌺☘ঊঈ═┅
سلام برآقایی که
آب می دیــــــد
به فکر فرو میرفت.
نوزاد می دیـــــد
اشک می ریخـــت.
طفلان و کودکان را
می دید ناله می کرد.
▪️شهادت جانسوز امام سجاد (ع) تسلیت باد
💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔
باعرض سلام به پیشگاه قطب عالم امکان، ولی عصر آقا امام زمان ((عج))
#فرا_رسیدن_سالروز_شهادت مظلومانه ی
(( علی ابن الحسین امام زین العابدین علیه السلام ))
را محضر شریف حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه، وهمه ی دوستاران حضرتش و شما اعضای محترم گروه وزیرمجموعه ی کانالهای (( مجمع الذاکرین ))تسلیت و تعزیت عرض مینماییم
ان شاالله مزد عزاداری شما عزیزان تذکره زیارت اربعین با دستان با کرامت مادر سادات (حضرت زهرا سلام الله علیهما ) امضاء بشود به برکت صلوات بر محمد وآل محمد (ص)
#مدیریت_استاد_صادقی_و_خادمین_گروه
ملتمس دعا
🖤🕊🖤🕊🖤
🖤🕊🖤
🖤🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲┊ #استورے
♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡
#امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
شد اسیر غل و زنجیر تنِ بیمارش
سوختم یکسره از غربت و حالِ زارش
چقدر خواند دعا تا که پدر برگردد
رفت دلتنگِ پدر! تازه نشد دیدارش
داشت عادت به اذانِ علي اکبر(ع) امّا...
بی برادر شده بود و غم دل شد یارش
تا در آغوش گرفتش کمی آرام شد و
شد رقیه(س) رمقِ هر نفس ِ تبدارش
او علی(ع) بود و همین داغ برایش بس بود
اینکه عمّه(س) سرِ بازار رسیده کارش
یک نفر خنده زنان هستۂ خرما زد و رفت
گفت با خنده که از روی سرت بردارش
لرزه افتاد به پایش! چه چراغان شده بود
دورِ دروازۂ ساعات و در و دیوارش
مانده هر ثانیه در خاطرِ ویرانۂ شام
چشم ِ گریان شدۂ تا به سحر بیدارش!
#مرضیه_عاطفی
#شعر_شیعه
#امام_سجاد
تمام عمر خود، آزار دیدم
جهان را بر سرم آوار دیدم
عزیزان خدا را خوار دیدم
میان مجلس اغیار دیدم
چهل منزل که نه، عمری حزینم
چهل سال است من چله نشینم
شبانه روز، یاد اربعینم
همیشه چشم خود، پُربار دیدم
کنارِ گریه دوشادوش ماندم
فقط خیره شدم، خاموش ماندم
گمانم ساعتی بیهوش ماندم
همینکه آب، بالاجبار دیدم
شده اشکم روان، با که بگویم
غمِ هفت آسمان با که بگویم
ازین داغ گران با که بگویم
حرم را بر سرِ بازار دیدم
الهی که زنی مضطر نماند
میان کوچه، بی یاور نماند
اگر هم ماند، بی معجر نماند
خودم این درد را ناچار دیدم
ازین غصه گریبان می دهم چاک
میان خنده های قوم ناپاک
عقیله عمه ام را بر روی خاک...
به زیر کعب نی، بسیار دیدم
نرفت از تن، نشانِ سلسله... نه
نرفت از گوش، صوتِ هلهله... نه
نرفت از خاطر من، حرمله... نه
از آن ملعون غمی دشوار دیدم
مداوا کرد چشم تار ما را
تسلا داد قلب زار ما را
خدا خیرش دهد، مختار ما را
سر شمر و سنان بر دار دیدم
رباب و گریه اش... ای داد، ای وای
صدای گریه ی نوزاد، ای وای
کشیدم از جگر فریاد ای وای...
پرِ گهواره را هر بار دیدم
نمی دانم، گمانم خواب بودم
میان خیمه ها بی تاب بودم
مریض اما پیِ ارباب بودم
به حال زار، داغ یار دیدم
به روی سینه اش دیدم دویدند
تنش را سمت گودالی کشیدند
سرش با خنجر کندی بریدند
خودم دیدم، اگرچه تار دیدم
بمیرم عاقبت انگشترش را
لباسِ دستباف مادرش را
عبا، عمامه ی پیغمبرش را
میان دکه ی تجار دیدم
محمدجواد شیرازی
#امام_سجاد
پیرمرد ِ بلا کشیده منم
پسرِ شاه سربریده منم
روضه خوانی که هرچه می گوید
با دوچشم کبود دیده منم
آنکه از ناقه دید بانوئی
پایِ یک بوسه شد خمیده منم
آن امامی که با تنی تب دار
عقبِ ناقه ها دویده منم
آنکه وقت فرار از خیمه
نالة دختران شنیده منم
آنکه در بین بوریا دلِ شب
پیکر یک امام چیده منم
آنکه درگوشة خرابة شام
دفن کرده گلی شهیده منم
همة روضه ها کنار ولی
آنکه بازار شام دیده منم
روضه را باز میکنم امشب
سخن آغاز میکنم امشب
روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام
کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
جایِ حیدر زگیسویِ دختر
می گرفت انتقام وای از شام
در میان ِ چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
سر وتشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام
لعنتی در کنارِ سر میریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
سرخ موئی اشاره کرد و یزید
گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام
من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام
قاسم نعمتی
یازهرا🌺:
آب دیدم و به یاد لب تو افتادم
باز هم روضه تو زنده شده در یادم
باز هم نام تو و اشک تلاقی دارند
باز هم دل به مصیبات مقاتل دادم
بر سر نیزه ای و زمزمه دارم بر لب
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
خیزران بر لب تو آه چه بر دل آورد
که کشیده است به وادی غزل فریادم
سر تو ، دختر تو ، نیمه شب... میگریم
چه کند با غم تو طبع خراب آبادم
همه آرزویم از تو نگاهت بوده است
نکند بشنوم از چشم شما افتادم
دیروقتی است اسیر تو و عشقت هستم
من از آن روز که در بند توام آزادم
عنوان : روضه شهادت امام سجاد (ع) - بی تو سجاده ای اگر هم بود - سید مهدی میرداماد
-------------------------------------
بی تو سجاده ای اگر هم بود
فرش رسوایی دو عالم بود
بی تو یا حرفی از بهشت نبود
یا اگر بود هم جهنم بود
خطبه های گلوی زخمی تو
انعكاس غروب ماتم بود
تو اگر خطبه ای نمی خواندی
خانه هامان بدون پرچم بود
تو اگر روضه ای نمی خواندی
سال ما سال بی محرم بود
از تو داریم فصل ماتم را
ده شب گریه ی محرم را
احترام تو را سلام نبود
حق تو كوچه های شام نبود
حق آیینه ها شكستن نیست
گیرم این آینه سر امام نبود
هیچ جایی برای حال شما
امام سجاد؛ علم گریه برداشت، همه حرفش و بعد از کربلا با گریش زد، من می خوام بگم چرا گریه میکرد، دلایل زیاده، اما مگه یادش میره صحنه های کربلا یکی یکی جلوی چشماشه منو تو یه روضه گوش میدیم، می شنویم، بی مقدمه تو هر روضه مون میگیم: حسین؛ حالا زین العابدین که خودش دیده، من می خوام بعضی از این صحنه ها رو یادت بیارم، مگه یادش میره صحنه وداع با پدرش رو، پدرش اومد تو خیمه یه نگاه زین العابدین کرد، دید باباش آشفته است، رنگ پریده است، یه نگاه کرد دید سر تا پا غرق خاک خونه، زین العابدین رو خاک خیمه افتاده، یه نگاه کرد دید بابا داره یه جوری حرف میزنه، انگار این لحظه لحظه آخره، صدا زد: بابا از داداش اکبرم چه خبر، ابی عبدالله گفت: داداشت رفت، یکی یکی اسم برد، یه مرتبه دید هرکی اسم می بره بابا میگه به شهادت رسید، یه لحظه صدا زد: بابا از عمو عباس چه خبر، تا ابی عبدالله گفت: بی عمو شدی، میگن زین العابدین بلند شد، با اون حال زارش، تا ومد بلند شه بابا نگه اش داشت گفت: عزیزم تو بخواب، فقط یه جمله بهت بگم پسرم: غیر منو تو دیگه مردی تو خیمه ها نمونده، تو دیگه بلند نشو، زینب یه محرم می خواد.
مگه یادش میره غروب یازدهم، مگه یادش میره اون لحظه ای که از کنار گودال رد شد، مگه یادش میره اون لحظه ای که اومد بابا رو دفن کنه، خودش گفت: برید بوریا بیارید، خودش رفت تو قبر، بنی اسد دیدن دیر کرد از قبر بیرون نیومد، مگه یادش میره، نگاه کردن دیدن لباش گذاشته رو لبای بریده، من میگم همه ی اینا یادش نرفت، اما همه ی اینا یه طرف اونی که امام سجاد رو 35 سال روضه خون کرده اینا نیست، حالا بشنو
احترام تو را سلام نبود
حق تو كوچه های شام نبود
حق آیینه ها شكستن نیست
گیرم این آینه امام نبود
هیچ جایی برای حال شما
بدتر از مجلس حرام نبود
گریه كردی صدا زدی ای كاش
هیچ سنگی به روی بام نبود
كاش مادر مرا نمی زایید
من امامم، خرابه جام نبود
حرفِ ویرانه در میان آمد
دختر شاه، یادمان آمد
#شهادت_امام_سجاد_ع #روضه #میرداماد
-------------------------------------
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه شهادت امام سجاد (ع) - بی تو سجاده ای اگر هم بود - سید مهدی میرداماد.mp3
4.44M
عنوان : روضه شهادت امام سجاد (ع) - بی تو سجاده ای اگر هم بود - سید مهدی میرداماد
@majmaozakerine
🍀❣🍀
سلام دوشنبه تون پر از عشق
به امام حسین (ع)
امروزخاطرات طلایی
فردای شما را شکل میدهند
برایتان آرزوی خوب
خوشبختی و عشق میکنم
شادیهاتون ماندگار
و لبخندتون پایدار
💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🍀🌺🌹☘🌷🍀🌺🌹☘🌷
مجنون الحسین ❤️ نوشت :
حسین ❤️ جان
بخاطر تو چهل سال محتضر بودم
به یاد تشنگی ات یک جهان شرر بودم😭
برای تو ولیِ دم شدم ولی ای وای
میان قافله با شمر همسفر بودم😭
🖤
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين ❤️
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير...
🖤 شهادت امام سجاد علیه السلام بر همه ی عاشقان و شيعيان حضرتش تسليت باد🏴
نه رواقی،
نه گنبدی،
حتی سنگ قبری
سرمزار تو نیست!💔
غیر مشتی کبوتر خسته 🕊
خادمی،
زائری،
کنار تو نیست!
🕯شهادت امام سجاد
"عليه السلام" تسليت باد
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم