eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
این اربعین در خانه ماندن درد دارد در خانه از گودال خواندن درد دارد ما زائر هر ساله و جا مانده امسال جا ماندن و دل را پراندن درد دارد پای پیاده زائر شش گوشه بودیم دل را به دوریت کشاندن درد دارد دست دلی که دور از شش گوشه مانده جز کربلا جایی رساندن درد دارد هر ساله اندر قتلگاهت روضه خواندیم امسال این روضه نخواندن درد دارد تا سر شکستن پیش رفتیم و شنیدیم بر سینه ات مرکب دواندن درد دارد ماییم و دست خالی و لطفت حسین جان دلداده پیچ و خم زلفت حسین جان...
ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام *صدا زد اباصلت اگه بیرون اومدم از کاخِ مامون ، دیدی عبا به سر انداختم بدون کارم تمومه .. اباصلت میگه دل تو دلم نبود .. دم در ایستادم ببینم امام رضا کی میاد بیرون .. من پیش مرگش بشم .. دیدم آقا از درِ کاخ بیرون آمد ، اما عباشُ رو سرش کشیده .. گفتم بیچاره شدم .. از کاخ این نانجیب تا خونه ی امام رضا زیاد راهی نبود ، میگن پنجاه مرتبه امام رضا رو زمین نشست .. (یه گریز بزنم؟!) آی گریه کنا .. یه آقای دیگه ام از مسجد که بهش خبر دادن خانومت از دنیا رفت .. میگه از مسجد تا خونه هی با صورت به زمین میخورد ..فاطمه جان ..* از دلِ کفر تا که بیرون زد همه دیدند عبا به سر دارد گاه بر خاکِ کوچه میافتد زیر لب ناله از جگر دارد کوچه ها را یکی یکی طی کرد عرقِ سرد از جبین می ریخت عطر زهرا به کوچه می پیچید گل اشکش که بر زمین می ریخت راه خانه نداشت فاصله ای راهِ کوتاه شد چه طولانی خسته بود و نفس نفس میزد رفت تا خانه با پریشانی با چه زحمت به خانه اش آمد همگی آمدند استقبال خم به اَبرو نداشت با اینکه در دل کوچه رفته بود از حال خواجه میگفت با پریشانی زردیِ چهره ی شما از چیست با نگاهی به خادمش فرمود نگرانم نباش چیزی نیست از درون سوخت و صبوری کرد تا غلامان همه غذا خوردن تا طعام همه تمام شَود منتظر ماند سفره را بردند همه‌ی عمر این چنین زهری دلِ تاریخ هم ندارد یاد تا که از حجره اش همه رفتند ناله کرد و بر زمین افتاد نتوانست بهر آتشِ دل از زمین ظرفِ آب بردارد هیچ کس درد او نمیفهمد از دلش مجتبی خبر دارد .. بس که در حجره اش به خود پیچید کمرش مثلِ مادرش تا شد ناله ای زد کجایی ای پسرم چشم بر هم زد و دری واشد *اباصلت میگه ، دیدم امام رضا از پنجره ی حجره هی به بیرون نگاه میکنه هی بلند میشه با چه سختی از این پنجره یه نگاه به بیرون میکنه دوباره رو زمین می افته .. گفتم آقا منتظر کسی هستید؟ فرمود اباصلت بیرونِ حجره بایست .. میگه نگاه کردم دیدم همه درا بسته بود ، اما یه آقازاده ای وارد حجره شد .. گفت من درهارو بسته بودم شما از کجا وارد شدید؟! گفت اون خدایی که منو از مدینه به طوس آورده قادرِ از در بسته رد کنه .. یا جواد الائمه .. میگه دویدم به امام رضا خبر دادم جوانت اومد .. با اون حال امام رضا بلند شد .. خاکای لباسُ داره می تکاند .. آقا چرا اینطور میکنید؟! اخه نباید جوونم منو خاکی ببینه .. جوونم نباید ببینه رو زمین افتادم .. مثه یه مارگزیده به خودش می پیچید ..* من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه گاهی به خانه میزد *دیگه امام رضا هم با این روضه گریه میکنه ..* گردیده بود همدست قنفذ با مغیره او با غلاف شمشیر او تازیانه میزد *با همه زحمت نشست امام رضا ، بالاخره اومدی جوادم .. این همه وقت به چشم انتظاری نشستم .. قاعدش اینه پدر لحظه ی آخر چشم انتظارِ پسر و جوونش باشه .. این قاعده همه جا در عالم همین شکله .. یه جا این قاعده عوض شد .. جوون زمین افتاده .. منتظرِ بابا به دیدنش بیاد .. تا صداش بلند شد دیدن ابی عبدالله مثل باز شکاری داره میره .. بالاسر این بدن ساحَ صَبعَ مَرّان ... بلند بلند داد میزد .. ولدی .. پسرم .. هفت بار داد زد ابی عبدالله ، فرمود علی عَلَی الدُنیا بعدک العفا ..* الا تمام محبین ز دیده خون بارید از این وداع وداعی دگر به یاد آرید همان وداع که شاه غریب و بی یاور نهاد صورت خود بر رخ علی اکبر پسر نگاه به اشک غم پدر میکرد پدر نگاه به زخم سر پسر میکرد *تا اینجاشُ ابی عبدالله گذروند میانِ میدان ، با اینهمه سختی اینهمه دشمن .. تا دید یه دستی رو شونش اومد ، برگشت نگاه کرد دید زینبِ .. بگم صدا ناله ت بلند شه .. علی جان ببین به چه روزی منو انداختی .. علی جان تاحالا ندیده بودم پاتو جلو من دراز کنی ..* خیز از جا آبرویم بخر عمه را از بین نا محرم ببر حسین...
(چل روز تمام شد ،صبرم به سرآمد   بابایم نیامد) خونابة جانم ، از چشم تر آمد  بابایم نیامد بر ما چه بلاها ، در این سفر آمد  بابایم نیامد هر لحظة غربت ، غم در نظر آمد  بابایم نیامد ** چل روزِ عزا به ناله طی شد با چهرة خون به ژاله طی شد یا آن که به شلّاق ستمگر یا در غم آن سه ساله طی شد   صبر من و کودکان سر آمد خوناب یتیمه ها در آمد جز داغ و جدایی ،  نشنیدیم از سوی پدر ها خبر آمد   بابایم نیامد     بابایم نیامد     بابایم نیامد صبرم به سرآمد   صبرم به سرآمد   صبرم به سرآمد   (چل روز تمام شد ،صبرم به سرآمد   بابایم نیامد) ** چل وادیِ غم گذر نمودیم با خون جگر سفر نمودیم غیر از سرِ بر سنان نشسته کِی سوی دگر نظر نمودیم   در آینه ، تصویر عزا بود هر دیده ، به تسخیر بلا بود در پیش دو چشم غصّه داران بر ناوک  نِی ، رأس جدا بود   بابایم نیامد     بابایم نیامد     بابایم نیامد صبرم به سرآمد   صبرم به سرآمد   صبرم به سرآمد   (چل روز تمام شد ،صبرم به سرآمد   بابایم نیامد) ** در این سفرِ تلخِ اسارت در کوفه و شامِ پُر شرارت هر روز و شبی به اوج سختی شد صبر درونِ سینه غارت   هر لحظه دو دیده ام به در بود رخسارم از این حادثه ، تر بود بیداری و خوابم به  غریبی در حسرت برگشت  پدر بود   بابایم نیامد     بابایم نیامد     بابایم نیامد صبرم به سرآمد   صبرم به سرآمد   صبرم به سرآمد   (چل روز تمام شد ،صبرم به سرآمد   بابایم نیامد) ** همراه رقیّه گریه کردم تلعینِ  بنیّ  امیه کردم آن شب که در آن خرابه پر زد تحسینِ دلِ رقیه  کردم   چل روزِ تمام ، غصه خوردن هر لحظه شدن  ، به مرزِ مُردن از حال سکینه ، سروری گو از بار عزا به سینه بُردن   بابایم نیامد     بابایم نیامد     بابایم نیامد صبرم به سرآمد   صبرم به سرآمد   صبرم به سرآمد   (چل روز تمام شد ،صبرم به سرآمد   بابایم نیامد)
. 🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹 به سمت‌گودال از خیمه دویدم من شمر جلو تر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تورو بردن دیر رسیدم من یه گوشه ی گودال مادر و دیدم من که رفته بود از حال دیر رسیدم من صدا زدی من رو خودم شنیدم من صدای رگ هات بود دیر رسیدم من میون‌گودال پاره پاره بود تنت میون‌گودال پیرمردا زدنت میون‌گودال شده پامال بدنت میون‌گودال چی به سرت آوردن پیراهنت رو بردن تا که تو رفتی داداش مارو همش آزوردن به دورمون چرخیدن جلو سرت رقصیدن جای ابالفضل خالی به اشکامون خندیدن برادر عمرم سر اومد برادر نوحه گر اومد برادر معجر زینب برادر از این در اومد برادر بزم شراب و کنج خرابه رو دست من ببین هنوز طنابه رقیه میگفت عمه عزیزی کجا برم با این مریضی من کنیزی عمتی المظلومه قلوبنا محزونه عمه جانم عمه جان قد کمانم [عمه جان دست نگهدار بهم میریزد مو که کم شد بسیار بهم میریزد شانه ام گم شد و سنجاق سرم را بردن حق بده موی سرم این بار بهم میریزد چه ببافی چه نبافی همه اش سوخته است هر چه سعی هم کنی انگار بهم‌میریزد چادری را که عمو داد به من دزدیدن من ک از این همه آزار بهم میریزد من اگر خم شدم آب شدم پیر شدم دل من در پس بازار بهم میریزد آب و آینه بیارید پدرم آمده است آخ خستس ک از راه سفر اومده است عشقم این بود که از دور تماشات کنم آمدی تا که تورا باز مباهات کنم بابا چشم بد دور دوبار بغلت کردم من بابا از عمه بپرسم ک چه خیرات کنم نرو تا من نروم در وسط لشگر شام زیر پاها وسط معرکه پیدات کنم راستی پاره شده پیراهنم در بازار باید از چشم بد امروز مراعات کنم وقت برگشتن از این شهر فقط فکری کن من چه کاری در دواره ی ساعات کنم همه جا پر شده انگشتر تو گم شده است تو خبر دار شدی دختر تو گم شده است حرف حق زد چقد نیزه به خوردش دادن آب میخواست سر نیزه به خوردش دادن حرف حق زد دهنش را پر خون کرد سنان نیزه در حلق حسین کرد و در آورد سنان] ........... 🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶 👇
چه فراقی.mp3
14.49M
‌●━━━━━━─────── ⇆ㅤㅤ ㅤㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤㅤ↻ 🎶 بشنوید تنظيم استودیویی چه فراقی . . . 😭 🎧 ۲ 💔 ١٤٤۲
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
‍ ‍ ‍ امام زمان عج 💠☀️💠☀️💠 دلم دوباره ببین که شد پریشانت عزیز فاطمه جان جهان به قربانت برای روز ظهورت برای امدنت چقدر مانده که کامل شود یارانت امام زمان بگو چگونه بیایم چگونه اقا جان ۲ به جستجوی تو و خیمه و بیابانت کجا خیمه عزا بپا کردی و داری گریه میکنی امام زمان بگو چگونه بیایم چگونه اقا جان به جستجوی تو و خیمه و بیابانت ارباب اقا مولا به که قسم خورم بی تو من کم اوردم معلومه خیلی باهاش کار داری رفقا بین گریه هاتون بگید اقا ، شرمنده ام از غم زینب نمردم تورو به مادرت کمکم کن تو این دوماه بتونم خوب گریه کنم و ناله بزنم بیست روز ماه محرم گذشت به که قسم خورم بی تو من کم اوردم پس از این همه دوری بس است هجران اسم اقام ابالفضل اومد برای همین این شعرو خوندم یا امام زمان سوای اینکه مولا فرمودند هرجا اسم عموجانم رو ببرن با عجله میام سراسیمه میام ، عقیده ما اینه دیگه ، غیر اینم که نیست ولی این نصیب هرکسی نمیشه بشه نوکر خونه امام حسین گفت خواب دیدم مولا رو ،، یخورده نامه رو پای مولا گذاشتن دیدم اقا امام زمان نشستن نامه ها رو میخونن گفتم اقا اینا چیه محضر شما رسیده حضرت فرمودن اینا حاجت های مردمه بعضی نامه ها رو وقتی میخوندن بوسه میزدن و رو چشمشون میزاشتن و رو پا میزاشتن ( یعنی جدا میکردن ) گفتم اقا اینا مگه فرق داره با نامه های دیگه فرمود بله اینا رو عمو جانم ابالفضل سفارش کردن که زودتر کارشون راه بیفته منم میدونم کار شما امشب چیه بگید اقا عاشورا که نشد بریم ،، اربعین راه حرمتو باز کن دلمون لک زده برای زیارتی که جلوی ضریحت بشینیم درست گفتم یا نه اقای من تو را قسم به دودست بریده سقا عزیز فاطمه برگرد سوی کنعان۲ یه خورده نام مولا رو رو لبت بیار با همین گریه صداش بزن بخدا نام مولا هوای روضه رو عوض میکنه یابن الحسن..... التماس دعای فرج و عاقبت _بخیری
[WWW.FOTROS.IR]ma98071306.mp3
4.4M
( ان الحسين مصباح الهدى ) با مداحى •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
📚ویژگی های یاران امام زمان که در قرآن به آنها اشاره شده : ⬅️①- متواضع اند: «عباد الرحمن الذين يمشون علي الأرض هونا » ⬅️②- داراي بينش صحيح هستند، زيرا غرور در قلب و عقل آنان نفوذ نکرده است ⬅️③- اهل پرورش جاهلان جامعه اند، «وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما » ⬅️④- اهل طاعت و سجده و قيامند، «و الذين يبيتون ربهم سجدا و قياما » ⬅️⑤- خود را آلوده به گناه که منجر به ورود به جهنم مي شود نمي کنند، «والذين يقولون ربنا أصرف عنا عذاب جهنم » ⬅️⑥- اهل اعتدالند، «إذا أنفقوا لم تسرفوا و لم يقتروا » ⬅️⑦- موحدند و غير خدا را نمي خوانند، «لا يدعون مع الله الها آخر » ⬅️⑧- به جان انسانها احترام مي گذارند، «ولايقتلون النفس التي حرم الله إلا بالحق » ⬅️⑨- پاکدامنند، «ولايزنون » ⬅️⑩- دنبال پاکسازي روان خويش اند، «و من تاب و عمل صالحا » ⬅️⑪- جبران کننده عقب ماندگيها و پرکننده خلأ ها هستند، «إلا من تاب و آمن و عمل صالحا » ⬅️⑫- حتي مرتکب مقدمات گناه هم نمي شوند و در مجالس گناه هم شرکت نمي کنند، «و إذا مروا باللغو مروا کراما » ‌
. سینه زنی شور اربعین حسینی - جبرئیل این روزا تو جادهٔ کربلات - حاج محمود کریمی  جبرئیل این روزا تو جادهٔ کربلات با لباس مبدل خادم زائرات همه جاری مثل چشمه مثل دریا مثل بارون همه راهی ، همه بی دل، همه شیدا، همه مجنون همه دلتنگ مثل مسلم، مثل هانی،مثل مختار همه سرها رو آوردن برا تقدیم به پای یار لبیک حسین لبیک.... این شبا کل اهل آسمون رو زمینن جن و انس وفرشته زائر اربعینن همه رفتن توی راهن، منمو این پریشونی یه چیزی تو دلم میگه، تو دیگه جا نمیمونی به فدای یه نگاهت پدر و مادم آقا یه نگاه کن که نمیرم تو فراق حرم آقا لبیک حسین لبیک.... غرق در حیرتم من یا دلیل یا ابالفضل دنبال خونتم من الدخیل یا ابالفضل خودم اینجا دلم اونجاست دل قطره پیش دریاست حرم شاه، حرم ماه پیش ارباب ، پیش عباس من مشتاق، من عاشق، من ناچیز و ناقابل به تو آقا پناهندم، مددی یا ابوفاضل. @majmaozakerine
شور ( جبرئیل این روزا تو جاده ی کربلاتِ ) - حاج محمود کریمی.mp3
16.06M
📻 بشنوید | نوحه های امام حسین ع ☑️ شب اربعین حسینی، سال ۱۳۹۵ 🕌 هیات رایة العباس "علیه السلام" حاج محمود کریمی جبرئیل این روزا توجاده @majmaozakerine
. بِدَم الحُسین .. به نفس حاج امیر ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بِدَم الحُسین ، راهیم کن حرم حسین یا الله قسمت میدم ، به پرایِ علم حسین .. تا روز قیامت میگم ، تو نبودی من میمردم فقط و فقط عشقت بود ، چیزی که تو قبرم بردم روزِ محشر ما چشم به راه حسینیم شکر خدا را که در پناه حسینیم .. هیجان من ، هستی در دل و جان من اربابی کیه مثل تو ، ای نبضِ ضربان من به جز هوسِ شش گوشه ت ، پی هوسی نیستم من به خدا که جز تو آقا ، آدم کسی نیستم من ما همیشه پی نگاه حسینیم شکر خدا را که در پناه حسینیم بخرم حسین ، ای آقایِ کرم حسین امسالم منو اربعین کربلا ببرم حسین دلشوره گرفتم آقا ، شبا رو تا صبح بیدارم چایی عراقی میخوام ، هوس زیارت دارم اربعین ما هم از سپاه حسینیم شکر خدا را که در پناه حسینیم 👇
arbaeen89-karimi-nohe.mp3
4.68M
با یاد یاس و لاله دارم یک دنیا ناله بزرگی کن نگیر ازم  سراغی از سه ساله از کجا بگم بی کسی ها کوفه و شام  یا ویرونه از کجا بگم ای بی کفن رفتی و من قلبم خونه  یار با وفا حسین عشق سر جدا حسین  آخرش تو کربلا میکشی مرا حسین  مگه چی بود گناهم غریب و بی پناهم  یه اربعین گذشته و بازم تو قتلگاهم   پیش قبر تو ، وقت طواف جای قلاف رو دستامه پیش قبر تو ، در تب و تاب جای طناب روی پاهامه من عزیز حیدرم پیش زهرا مادرم سوغات از تو کربلا پیرهنت رو میبرم یار با وفا حسین عشق سرجدا حسین آخرش تو کربلا میکشی مرا حسین نبود شرط وفا خود روی مرا نبری حالا میون سحرا میگم با موج دریا چه قدر کوچیک قبر تو یا ساقی العطا شاه روضه خوندم از خون جگری در به دری ، اشک و غم ها روضه خوندم از کعب می ، بزم می و نامحرم ها مادری تو کربلاس خسته و صاحب عزاست هی میگه به زیر لب ، قبر شیرخواره ام کجاست حاج محمودکریمی @majmaozakerine
babolharam Karimi.mp3
10.1M
یا ذَالکَرَم ، منو ببر .. زمینه تقدیم به دلهایِ جامانده از کنگره عظیم پیاده روی اربعین به نفس حاج محمود کریمی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ من بی تو دلگیرم ، از زندگی سیرم دور از تو ای مولا ، میمیرم .. دستم بگیر آقا ، از عالَم بالا عالی جناب ای شاه ، یا مولا .. یا ذَالکَرَم ، منو ببر تا به حرم ، منو ببر تا کربلا ، یا کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا حسین ... « حسین وای ... » من با تو آبادم ، غم رفته از یادم از بند این عالم ، آزادم .. سلطانِ دل هایی ، ای شور شیدایی تاج سر مایی ، آقایی .. من زنده ام ، برای تو من زنده ام ، با این نوا من زنده ام ، با کربلا یا کریلا یا کریلا حسین .. « حسین وای ... » درد و دوایی تو ، مشکل گشایی تو آرامش جان ، مایی تو مونده ازم باقی ، این حالِ مُشتاقی ممنونم از لطفت ، ای ساقی لبیک یا ، شیرین لَقا لبیک یا ، روحُ البَقا لبیک یا ، خون خدا یا کربلا، یا کربلا حسین .. « حسین وای ... » بِسمِ الله ای شیرین لَقا بِسمِ الله ای شَمسُ الضُحیٰ بِسمِ الله ای عِینُ الیَقین...
دل شکسته آمدم دل شکسته آمدم ای یار..تحویلم بگیر خسته ام بدجور ای غمخوار تحویلم بگیر خواب می دیدم پیاده می روم کرببلا.. ظاهراً حالا شدم بیدار...تحویلم بگیر خاطراتِ اربعین را می کنم از نو مرور.. این منم جامانده از زوّار ..تحویلم بگیر می گرفتم رخصت از شاهِ نجف..یادش بخیر ای عزیزِ حیدر کرّار ...تحویلم بگیر.. هر عمودِ راه..بهرم خاطره دارد حسین خاطره های مرا بشمار ...تحویلم بگیر سفره هایت پهن بود انگار در هر موکبی حال محرومم از این بازار..تحویلم بگیر کامِ تلخم می شد از چای عراقی ها عسل تلخی کامِ مرا بردار...تحویلم بگیر تاولِ پاها ..رقیّه را مجسّم می نمود.. بر سه ساله دخترت این بار تحویلم بگیر آب می خوردم ولی با گریه و یادِ لبت من ضعیفم می کنم اقرار تحویلم بگیر خوب یادم هست نزدیکِ کربلا پر می زدم با همان حسّ ِ خوشِ دیدار تحویلم بگیر دعوتم کن طاقت دوری ندارم یاحسین روسیاهم سیّد و سالار ..تحویلم بگیر  محسن راحت حق 👉
‍ ⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام اربعین _ سید مهدی میرداماد ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ چهل شبِ چشم انتظارم چهل شبِ که خواب ندارم (چهل شبِ میخوام برادر رو خاکِ قبرت سَر بزارم )۲ آه .. چِلّه نشینِ داغَم .. چِلِّه نشینِ دردَم .. این همه راه رو اومَدم ، دورِت بگردم .. *ای کاش زانو هام رمق داشت، داداش .. ای کاش بدنم یه ذره جون داشت .. میدونید اینکه میگن ، از رویِ ناقه ها خودشونو انداختن نرسیده به قبر ... شاید دیده باشید زائرای اربعین ،۱۴۰۰تا عمود ... می آمدن ، می آمدن ... دیگه از عمود ۱۲۰۰ به بعد اونهایی پیاده رفتن میدونن، دیگه پاهات مالِ خودت نیست .. دیگه این ۱۰۰ تا عمودِ آخر پاهاتُ میکِشی رویِ زمین ... هی به رفیقت میگی : صبر کن ، بِشین یه ذرّه استراحت کن ، میگه دیگه طاقت ندارم ، بزار برسیم .. بهش میگی : ده دقیقه ..، یه ذرّه آب بخور ، یه ذرّه جون بگیر ... میگه نه ... تا نِگام به حرم نیوفته نمیشینم .. این هزار و چهارصد .. همچین که نگاهش به حرم میافته (شاید دیده باشی ) تا میرسیدن از دور ، گنبد و گلدسته را میدیدن ، همه با صورت می افتادن .. همه داد میزدن .. حسین .. حسین .. هنوز صدایِ خواهرش میآد ... ای تشنه لب ... جانِ زینب ... حسین .. * چِلّه نشینِ دردم این همه راه رو اومدم ،دورِت بِگردَم آه .. چِلّه نشینِ داغَم .. چِلِّه نشینِ دردَم .. این همه راه رو اومَدم ، که برنگردم .. *کاشکی همینجا سَرمو بزارم رو خاکِ تربتت، دیگه سَرَمو بلند نَکُنم.. داداش ، مدینه اَزَم بپرسهِ حسینتُ چرا نیاوردی ..؟ چی جواب بِدَم ..* (افتادم از نَفَس اگر چه با نامِ تو نَفَس گرفتم )۲ هر جوری بود از دستِ نیزهِ سَرِت رو آخر پس گرفتم ... آه .. از سَفرِ اسارت .. از سَفرِ جِسارت.. سوغات آوردم پیرهَنِ رفته به غارت .. (با اینکه هر چی بود تو خیمه .. دشمنِ ما از کینه برده ..)۲ راحت بخواب ، عزیزِ زینب معجرِ خواهر ، دست نخورده آه .. خواهرتُ توانِ گفتَنِشُ نداره خودت بِخون، حرفهامُو از چادرِ پاره ۲ *اینم داداش .. هرجا اومدن بچه ها تُ بزنن خودم یک نفری ، سِپَر شدم .. چادرم زیرِ دست و پا ، پاره شد .. امّا نگذاشتم لباسِ بچه هاتُ پاره کُنَن ..* ( از داغِ تو اگر خمیدم ..۲ از داغِ دخترت شِکستم ..)۲ سَر پنجه هام اگر که زخمِ .. قبرِشو کَندَم با دو دستم .... *داداش خیلی بهم سخت گذشت ، تو تجربه اش رو داری حسین ... تو برای علی اصغرت قبر کَندی ، امّا با غلافِ شمشیر قبرِ بچه تُ کَندی .. من تنهایی تو خرابه .. با دستهای زخمیم هی خاکها رو کَندَم ... حسین ... حسین ...* آه .. سَر پنجه هام اگر که زخمِ .. قبرِشو کَندَم با دو دستم .... آه .. از وقتی که اسیر شد .. سه سالۀ تو پیر شد ... از تازیانه ها تَنِش مثلِ کویر شد .. فقط همینو بگم ... یه جای سالم تو بدن ِدخترت نموند ... اِی ... حسین... ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده ست…در اینجا کسی هشیار نیست تو دعامان می کنی,ما بی محلی می کنیم هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست بی قراری از غم هجر تو کار عاشق است من که عاشق نیستم,وقتی که حالم زار نیست آخرش می میرم و رویت ندیده می روم ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست زحمتت دادم,برایت درد سر بودم ببخش در میان نوکرانت مثل من سربار نیست باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین توبه و بد قولی من که همین یکبار نیست من فقیر و رو سیاهم,بی نوایم…بی کسم هم نشینی کریمان با فقیران عار نیست این دل ویرانه را آباد کن یابن الحسن بهر این ویرانه دل غیر از شما معمار نیست دست من در محضرت خالیست می دانم ولی مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست من که سر تا پا گناهم….غیر گریه بر حسین مرهمی بر زخم های این دل بیمار نیست زینب و دروازه ی ساعات و یک شهر شلوغ یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست مثل اینکه باز از زوار او جا مانده ام قسمتم کرب و بلا در اربعین انگار نیست
بابا سلام بربدن بی سرت كنم؟ ياآن كه گريه برسربی پيكرت كنم؟ بگذار تاكه چهره گذارم به خاك تو آن گه سلام بربدن بی سرت كنم وقتی نظربه شعلهْ خورشيد می كنم ياد ازشرار جان ودل وحنجرت كنم خون میشوددلم زتن پاره پاره اش هرگه نظر به قبر علی اكبرت كنم همرنگ خون دست زپيكرفتاده اش اشكی نثار تربت آب آورت كنم چشمم فتاده است به شط فرات وباز گريـه به ياد لعل لب اصغرت كنم ازآن شبی كه خواهر من ازنفس فتاد هرشب فغان زهجر رخ دخترت كنم بابا چه گويمت چه كشيده است عمه ام بگذار ناله ها به دل خواهرت كنم بابا سرم،تنم، جگرم دردمي كند گرخون دل روانه به خاك ترت كنم پيداكندمقام«وفایی» به روزحشر وقتی كه التفات به نوحه گرت كنم
دوباره روضه گرفته دلم برای سرت دمی نشد که نباشد به دل هوای سرت چهل شبست که من قصه گوی مهتابم چهل شبست که گفتم ز ماجرای سرت شروع قصه من تل خاکی و وقتی که بوسه زد لب آن دشنه برقفای سرت وناگهان شب تاریک ما چراغان شد دمی که لب به لب نی گذاشت نای سرت تو راهی سفر کوچه های کوفه شدی و من چقدر دعا خوانده ام برای سرت اگرچه یاس کبودم فدای روی مهت اگر شکسته سرزینبت فدای سرت بخوان دوباره بر این قوم خواب،مُزّمِّل بخوان که قول ثقیلاست آیه های سرت شکست نافله ام در قنوت وقت سحر شنیدم از سر نی تاکه ربنای سرت شبی به دیر مسیحی شبی به کنج تنور چه حاجتی که روا گشت با دعای سرت الا که دُرّ یتیمی و آشنای یتیم روا نبود شود سنگ آشنای سرت در ازدحام سرت زیر دست و پا گم شد دویدم و نرسیدم به گرد پای سرت هنوز خاطره ای مایه عذاب من است نهیب چوب به لب خورده و صدای سرت چه کرد با سرتو آنقدر بگویم که رقیه گفت ببوسم من از کجای سرت نیامدم که زیارت کنم مزار تورا دوباره آمده ام جان دهم به پای سرت توای که خون خدایی تو ای که ذبح عظیم خدا نوشته برای تو و منای سرت