eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
D1737222T17791086(Web).mp3
15.56M
🔖منبر کامل صوتی 🔖 🔷شهادت علیه السلام ‼️موضوع سخنرانی 👇 💠سیره عبادی امام رضا علیه السلام علیه السلام
D1737585T13455917(Web).mp3
16.31M
🔖منبر کامل 🔖 🔷شهادت علیه السلام ‼️موضوع سخنرانی 👇 💠 رحمت موصوله، آیه مخزونه و باب الله بودن ائمه علیهم السلام علیه السلام
1_1072168111.mp3
13.06M
🔖منبر کامل 🔖 🔷شهادت علیه السلام ‼️موضوع سخنرانی 👇 💠 اخلاق اجتماعی امام رضا علیه السلام علیه السلام
1_513266260.mp3
10.28M
🔖منبر کامل صوتی 🔖 🔷شهادت علیه السلام ‼️موضوع سخنرانی 👇 💠آثار زیارت امام رضا علیه السلام علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرم آقا امام رضا علیه السلام ❤️ به هنگام گرفتاری توکل بر خدا عشق است گره ها را سپردن دست یار آشنا عشق است بیا تسلیم حق باشیم و راضی بر رضای او که در سیر اِلیَ اللّهی توسل بر رضا عشق است💗
‍ هدیه به امام رضا صلوات شور احساسی امام رضا فقیرم اقا شعرو سبک رضا نصابی به نفس کربلایی محمود عیدانیان فقیرم اقا افتاده سمت تو ببین مسیرم اقا دست خالی از پیشه تو نمیرم اقا حاجتم و از تو فقط میگیرم اقا ضامن اهو خسته از این زمونه و از این هیاهو رونده شدم از همه جا به تو زدم رو می شه که ضامنم بشی ضامن اهو ضامن اهو. ضامن اهو. ضامن اهو کبوترم من تا اسمون مشهد تو میپرم من اروم میشم تا که میام توی حرم من حرف می زنم با تو با چشمای ترم من ای کس و‌کارم خدارو شکر امام رضا که تورو دارم جز تو‌کس دیگه رو‌که اقا ندارم خبر داری از حالم و از دل زارم
بند اول انگار ديگه تمومه ، مي بارم اشك نم نم  صفر خدانگهدار ، خداحافظ محرم  تازه عادت كرده بودم شبا برات گريه كنم  اشك ناقابلم رو به روضه هات هديه كنم  الوداع پيرن مشكي  الوداع شباي ماتم  كاش ميشد ميمردم من  اين شبا زير پرچم   بند دوم: قمر بني هاشم علیه السلام خواب حرمت آقا ، شبا مياد سراغم  ازت ميخوام كربلا ، بيا نكن جوابم  روضه تو مثل دشت ، شقايق و اقاقيه  اشكام مثل فراتِ ، كه چشم براه ساقي  عشق تو لبريزه از  بركت و شور و احساس  حك شده روي قلبم  انت في قلبي عباس   بند سوم: امام حسن علیه السلام اقا تموم عمرم ، من آرزوم همينه  روضه برات بگيرم ، يه شب توي مدينه  دل من بي تابه اقا  ، هميشه توو سينه زني  ساده حرفم رو ميگم ، امام حسن عشق مني اي كريمِ بي همتا  سفره دارِ دنيايي   دست و دلباز عالم  خيلي خيلي اقايي   بند چهارم: امام رضا  دلتنگِ سحراي ، حرم ميشم هميشه  امام رضا نباشه ، شبم سحر نميشه  گوشه صحن گوهر شاد ، قرار عاشقيمونه  اقا اين نوكر تو ، بدون تو نميتونه  زائرات عشقن آقا  نوكرات عشقن اقا هر جايي رفتم گفتم خادمات عشقن اقا @majmaozakerine
. با نسیمی ریختم بر هم، چه طوفانی شدم چشم پُر باران که دیدم باز بارانی شدم هرکسی که در حرم آمد رفیقش می شوی اهل هرجایم دگر امشب خراسانی شدم نوکرت هرکس که باشد چاکرش هستم رضا خاک پای لات های چاله میدانی شدم اولش جاروی تو گرد و غبارم را گرفت بعد، سقاخانه رفتم آب درمانی شدم سفره ات را پهن کردی و گداها آمدند بی تعارف وارد تالار مهمانی شدم دخل و خرج من بهم خورد، آبروی من نریخت باز کم آوردم و گفتی خودم بانی شدم تا شهادت را نگیرم، وصل زنجیر توام در حرم دیوانهء اشک سلیمانی شدم ای دوای روزهای سخت تنهایی من مبتلای روزهای سخت هجرانی شدم کربلایی! من سلامت را رساندم بر رضا ای عراقی! خوش به حال من که ایرانی شدم بیقرار کربلایم، ای اجل مهلت بده من بدون یاحسین انگار زندانی شدم نذر کرده مادرت زهرا بمیرم پای تو خواب دیدم گوشه ای از روضه قربانی شدم _________ ‌.
4_5974290721232914951.mp3
12.31M
🔊 | سبک 📝 امام مهربونم درد و بلات به جونم... 👤 حاج‌امیر ▪️ویژه شهادت 🌴
. خون بر لبش نشست عرق بر جبین نشست پنجاه و چند مرتبه آقا زمین نشست پنجاه مرتبه به زمین خورد و ایستاد از بس که زهر بر جگرش آتشین نشست در کوچه بود یاد حسن بود و مادرش یک دفعه پیر شد به رُخش چند چین نشست بالا سرش دو مادرِ گیسو سپید بود یعنی کنارِ فاطمه‌ام البنین نشست یک دست روی پهلو و یک دست بر جگر در حُجره یادِ جَدِّ غریبش زمین نشست چسباند تا که سینه‌ی خود را به خاک ، دید :  گودال رویِ سینه اش آن لاله چین نشست از  تَل کنارِ عمه‌ی خود داد زد ولی ضربِ هزار و نهصد و پنجاهمین نشست یابن الشبیب اَبروی او را سنان شکست "والشِمر جالِسُ" به روی سینه این نشست با عمه رفت کوفه و با عمه شام رفت در کوچه دید دخترکی دل غمین نشست با آستین پاره سرش را گرفت حیف از بام آتشی به همین آستین نشست سنگی که خورد بر سرِ بابا کمانه کرد بر گونه‌های کوچکِ آن نازنین نشست... _____________ ‌.
🕊﷽🕊 امروز ای دل سمیع‌الدعا را صداکن خدای سریع‌الرضا را الهی به حق رسول امین‌ات امانی بده بندهء بینوا را الهی به حق علی شاه مردان مگیر از دل من صفای ولا را الهی به حق بتول شهیده بیا با من رو سیه کن مدارا الهی به حق‌الحسن از کرامت بگردان کریما قضا و بلا را الهی به حق‌الحسین از عنایت فزون کن به قلبم غم کربلا را الهی به زینب به حق رقیه مسوزان دل بندهء مبتلا را الهی به حق اباالفضل‌العباس عطا کن به چشمان تارم حیا را الهی به سجاد و باقر به صادق به من هدیه کن سوز و آه و بکاء را الهی به زندانی عشق، کاظم مرانی ز کویت اسیر بلا را الهی به شمس‌الشموس ولایت رضاکن ز دستم نگاه رضا را الهی به حق جوادالائمه بده رزق پاک و فراوان گدا را الهی به هادی... علی چهارم هدایت بفرما به میخانه ما را الهی به حق‌الحسن باب مهدی بیا وا کن از لطف باغ لقا را الهی بحجه، الهی بحجه بده اذن دیدار آن دلربا را الهی به حق تمام قسم‌ها ببخش این سیه‌چهرهء بی‌وفا را
2634790.mp3
9.97M
رسولی@majmaozakerine تو حرم تو قلبم ، توی سینم می کوبه می سپرمش دست تو ، دلیو که آشوبه ولایت تو ، حصن حصین آقا زیارت تو ، چه دل نشین آقا دست خالی نمی رم، من از این درگاه السلام علیک، یا امین الله صدیق الشهید نور روی تو فوق زمین نور روی تو تحت الثری آقاجون تویی شمس الشموس علی بن موسی الرضا قطره ی ناچیزم رو ، با کرمت دریا کن من خودمو گم کردم، بیا منو پیدا کن به جز حرمت ، مگه کجا رو دارم بازم اومدم، سر روی پات بذارم می خونم واست آقا ، با دل پر آه السلام علیک، یا امین الله صدیق الشهید نور روی تو فوق زمین نور روی تو تحت الثری آقاجون تویی شمس الشموس علی بن موسی الرضا خوش به حال اونا که ، راهشو پیدا کردند تو راه مشهد یا که، تو حلّه پرواز کردند میون آتیش پر کشیدن ، چه آسان می گفتن همه سنه قوربان رضا جان می خونم واست آقا ، با دل پر آه السلام علیک، یا امین الله صدیق الشهید نور روی تو فوق زمین نور روی تو تحت الثری آقاجون تویی شمس الشموس علی بن موسی الرضا پیچیده توی صحنت، شمیم سیبی آقا بانی روضه ها ی ، شیب الخضیبی آقا دم آخرت، ذکر تو یا حسینه وصیت تو ، گریه برا حسینه راه سرخ تو ، راهه سرخ ثارالله السلام علیک، یا امین الله صدیق الشهید نور روی تو فوق زمین نور روی تو تحت الثری آقاجون تویی شمس الشموس علی بن موسی الرضا @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. علیه‌السلام 🔹روضةٌ مِن ریاضِ الجنان🔹 گرچه درمانده و خسته‌ام من دل به مِهر رضا بسته‌ام من ای رضای خدا در رضایت با وِلای تو پیوسته‌ام من ای غریبی که دردآشنایی دلنواز و انیس النّفوسی بخت بیدار مایی که اینک خفته در توس و شمس الشموسی ای مسیحا دمِ هاشمی خو ای که موسی الرضا المرتضایی قبلۀ هفتم آفرینش کعبۀ عشق و عرفان، رضایی آن که فرموده آتش نسوزد سایۀ بال پروانه‌ات را داده بر عمره و حج، فضیلت یک طواف حرم‌خانه‌ات را این حریم مقدس، خدا را معرفت‌پرور روح و جان است قول پیغمبر است اینکه فرمود: «روضةٌ مِن ریاضِ الجنان» است مشهد پاک تو تا قیامت مهبط وحی روح الامین است خاتم الانبیا مصطفی را پارۀ جان در این سرزمین است در حریمت که باغ بهشت است در ترنّم بُوَد مُرغ آمین هم «سلامٌ علی آل طاها» هم «سلامٌ علی آل یاسین» ای که سرشار جود و عطایت دامن و دست درماندگان است «صحن» تو صحن آزادی و عشق «بست» تو بست درماندگان است قدسیان صف کشیدند و گفتند: در حریم رضا بار عام است خوان احسان تو هر شب و روز سفرۀ «یُطعِمونَ الطَّعام» است این صفا را ز فیض حضورت تو، به صبح نشابور دادی با حدیث درخشان توحید چلچراغی پر از نور دادی جان فدای تو و رأفت تو جان به قربان لطف صریحت تا پذیرا شوی توبه‌ام را اشک‌هایم دخیل ضریحت جبرئیل از سرِ صدق نیّت می‌دهد بوسه بر تربت تو از مدینه جدا ماندی و کرد آسمان گریه بر غربت تو ای مسافر! که هنگام هجرت بر سر راه تو گریه کردند اختران فلک شب همه شب در «قدمگاه» تو گریه کردند ای جگرخون و معصوم و مظلوم روی معصومه‌ات را ندیدی یک گل از گلشن آرزوها از جمال جوادت نچیدی 📝 _____ ‌.
وقتی که دورم از تو درمونم فقط اشکه بی تو زیارتنامه‌ی من خط به خط اشکه میشه یه شب خوابم بیای؟ ای خوش ترین رویام من فکر حاجت نیستم، از تو تو رو می‌خوام هر شب با پای دل، تا مشهد اومدم هر جای عالمم، دلتنگ مشهدم «دلتنگ مشهدم» (دلم خیلی برات تنگ شده ، یا امام رضا ، تو مدینه ی منی ، تو کربلای منی، تو نجفِ منی، من امسال که از همه جا مونده شدم بیشتر دلم تنگ شده ... یا مولا یا رضا ....) اینجا شهیدایِ زیادی اومدن رفتن رزق شهادت رو تو دادی، اومدن رفتن از این حرم رزق شهادت ساده می‌گیرن اون‌ها که می‌میرن برات؛ هرگز نمی‌میرن هر شب این خونه رو، با گریه در زدم هر جایِ عالمم، دلتنگِ مشهدم «دلتنگ مشهدم» میشه نگاهم خیره به چشمای تو باشه؟ وقتی که جون میدم سرم رو پای تو باشه می‌ترسم اون لحظه، تو هم باشی کنارم کاش شبِ اول قبرم میای؟ به خودم وعده دادم... خودت فرمودی یا امام رضا؛ ( مَن زارَنی عَلی بُعدِ داری ...هر کس با این دوری راه بیاد زیارتِ من ... اَتیتُه فی ثَلاثهِ مَواطِن ....من امام رضا سه جا بهش سر می زنم ...اِذا تَتایِرَه کُتُب یَمینَاو شِمالا ...اون موقعی که نامه ی اعمال و دست راست و چپ من میدن.... وَ عِندَالصراط وَ عِندَ المیزان ...من منتظرتم ... میگن مرحوم آقا شیخ مرتضی حائری همش می رفت مشهد، می اومد ترمینال به این اتوبوس‌ها می گفت ؛ اگه جا نیست کفِ اتوبوس میشینم ، من می خوام برم مشهد ، من اینجور شنیدم ، بعد از وفاتش در عالم رویا به یکی از شاگردانش گفت : امام رضا وفا کرد ، هر چی من رفتم مشهد ، با همون تعداد اومد زیارتم ... میشه نگاهم خیره به چشمایِ تو باشه ؟ وقتی که جون میدم سرم رو پایِ تو باشه می ترسم اون لحظه تو هم باشی کنارم کاش وقتی که جون میدم خودت بالاسر من باش بارون میشه برات، اشکای بی حدم هر جای عالمم، دلتنگ مشهدم «دلتنگ مشهدم» خوب یه بندم روضه بخونم .... سر رویِ خاک حجره میذاری تک و تنها هی زیر لب میگی کجایی مادرم زهرا ؟ رضا جانم ...بمیرم برات .. آقای ما رفت دارُالعماره ..اون میوه ی مسموم رو تعارف کرد ...اون مامون ملعون ...آقایِ ما امتناع کرد ...اجبار کرد گفت مجبوری بخوری...در روایت هست دو سه دانه انگور بود یا انار بود ...دو سه دانه تناول کرد ..سریع بلند شد ....مامون ملعون صدا زد ...اِلی اَین ؟ کجا میری ؟ فرمود: اِلی حَیثُ وَجَهتنی ...به همون جایی که من و فرستادی .... عجب سَمّی به امام رضای ما دادن...از دارالاماره تا منزل راهی نبود ...مرحوم شیخ صدوق در عیون الاخبار رضا روایت کرده : این راه کوتاه رو امام رضای ما پنجاه‌ با نشست و بلند شد .... مثل مار گزیده ها به خودش می پیچید ... آخ بمیرم برات ....هی صدا می زد جگرم... آی قربون شما برم که گریه می کنید ولی حسین حسین میگید ...دستور امام رضاست به ریان بن شبیب، یابنَ شَبیب اِن کُنتُ باکیا لِشیِ فَابکِ لِلحُسَین ....اگه خواستی گریه کنی برا حسین گریه کن ... آخ بمیرم ...وارد منزل شد اباصَلت درها رو ببند من داخل حجره میشم ...کسی رو راه نده .. اباصلت میگه همه ی درها رو بستم ... یه وقت دیدم یه ماه پاره ای وارد منزل شد ... ای آقا ! ای جوان نورانی! من همه ی درها رو بسته بودم ، شما چطور وارد شدید؟ یه نگاهی کرد ، ای اباصلت ! خدایی که من رو از مدینه به طوس آورد از در بسته رد میکنه .... وارد حجره شد جوادالائمه..... سر بابا رو بلند کرد ، به دامن گذاشت ، دلش راضی نشد ....وَقَبَّلَ ما بینَ عَینَین... بین دو دیدگان پدر رو بوسه زد ، دلش راضی نشد ...وَ دمَّه اِلی صَدرِه...آی بابای غریبش رو به سینه چسبانید ... عَلی وَ صلَّ الله عَلی الباکینَ عَلیَ الحُسین .... دلها بسوزه ...اما کربلا کار برعکس شد ... پدر پیری آمد ..سر جوانش رو بلند کرد ... آخه قاعده اینه ، پسر باید بیاد بالای سر پدر مثل جوادالائمه... اما کربلا اینطور نبود ..امام حسین آمد بالای سر علی اکبر ...سر علی رو بلند کرد به دامن گذاشت .... فَجَعلَ یَبسَهُ الترابَ اَن وَجِهه.... خاک رو از صورت جوانش پاک کرد ... آی نگاه کرد فرقِ پسر مثل باباش امیرالمومنین شکافته... دلش راضی نشد .. وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلی خَدِّه.....صورت به صورت علی گذاشت....بعد صدا زد؛ علی !عَلَی الدُنیا بَعدکَ العَفا...دلش راضی نشد.. رو کرد سمت لشکر دشمن یابنَ سعد ....قَطَعَ اللهُ رَحِمَک کَما قَطَعَ رَحِمی ...نفرین کرد خدا رَحِم تو رو قطع کنه .... راوی میگه دیدم یه وقت برکشت سمت خیمه ها وَ اَقبَل عَلی فِتیانِه ...یه نگاهی به جونای بنی هاشم کرد ، صدا زد؛ یا فِتیَه بنی هاشم اِحمَلوا اَخاکُم.... جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید سید بنِ طاووس نوشته راوی لشکر دشمن میگه ؛ یه وقت دیدم ..یه زنی از خیمه ها بیرون آمد ... *فَجاءت زَینب وَ هی تُنادی یا اُخَیاه یابنَ اُخَیاه*.. میگه زینب صدا میزد ؛ وای برادرم وای پسر برادرم... ۱
أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ قامت سرو در آن کوچه بهم ریخته بود زهر انگار ز سر تا به قدم ریخته بود هر قدم، زیر لبش ناله ی یا زهرا داشت دردها بود که بر زانوی خَم ریخته بود گفته بود از غمِ خود پیشِ اباصلت کمی وای اگر دیدی عبا روی سرم ریخته بود... +اباصلت من میرم خونه ی مأمون لعنةالله علیه،اگر دیدی عبا به سر کشیدم با من حرف نزن،اباصلت میگه:آقا اومد بیرون از خانه،دیدم عبا به سر گذاشته، هی میان کوچه مینشینه و بر می خیزه  با سر و صورت و زانو وسط حجره فتاد همهٔ عرش، کفِ حجرهٔ غم ریخته بود مثل یک مار گزیده، بخودش می پیچید یادِ گودال در آنجا ز قلم ریخته بود خوب شد زودتر از مرگ، جوادش آمد دید بر جان پدر، زهرِ ستم ریخته بود  +یه مرتبه وارد شد ناله میزد:اَبَتا....دوید زانو گرفت سر مقدس رو به زانو قرار داد،صورت به صورت بابا گذاشت، پدر وصیت هاشو کرد،کربلا همه ی اینها برعکس شد، پدر اومد بالای سر پسر روی زانوی پسر، جان پدر بر لب شد روی لبهای پسر نوحه و دم ریخته بود آه، این واقعه در کرب و بلا بر عکس است اشکِ بابا به پسر، پیش حرم ریخته بود  +آی حسین.... پدری پیش پسر با سرِ زانو آمد چه پسر، آه که سر تا به قدم ریخته بود إرباً إربا شده بود آن قد و بالای رشید یک بدن بود ولی چند رقم ریخته بود دست خواهر که سرِ دوش برادر افتاد دید احوال حسینش چه بهم ریخته بود خوب شد آمدی ای خواهر مظلومه ی من غم عالم بخدا روی سرم ریخته بود +نمیدونم چه جوری پا شد از رو زمین، صدا زد: یا فُتْیانَ بَنِی هاشِمٍ جوانها آمدند،اباالفضل اومد، همه اومدن،عبا رو بردن زیر بدن، از یه طرف سر آویزان بود،خون تازه از گیسوان علی می ریخت،زیر بغل حسین رو گرفتن زینب  و عباس،به دنبال بدن آوردن توی خیمه، چنان ناله می زد:علی جانعَلَى الدُّنیا بَعدَكَ العَفا حسین.......
*🔻نماز چهارشنبه آخر ماه صفر:* ۱- در این روز خواندن دو رکعت نماز به شرح زیر مستحب است: رکعت اول بعد از حمد آیات ۲۶ و ۲۷ آل عمران خوانده شود «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ (۲۶) تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ (۲۷)» و در رکعت دوم بعد از حمد آیه‌ی ۱۱۰ سوره مبارکه کهف خوانده شود. «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً (۱۱۰)» و بعد از سلام گفته شود: « اللهم اصْرِفْ عَنِّی بَلیتَهُ و شُؤْمَهُ وَ ارْزُقْنِی رَحْمَتَهُ و بَرَکَتَهُ وَ جَنِّبْنِی مِمَّا أَخافُ مِن نُحُوساتِهِ و کُرُباتِهِ بِفَضْلِکَ یا دافعَ الشرورِ یا مالکَ یومِ النُشُورِ برحمتک یا أرحم الراحمین» ۲- مستحب است خواندن نمازی چهار رکعتی با دو سلام در هر رکعت بعد از حمد ۱۷ مرتبه «سوره مبارکه کوثر» و پنج مرتبه «توحید» و یک مرتبه «سوره ناس» و«فلق» و بعد از سلام این دعا را بخواند: « اللهم یا شدیدَ القوى یا شدیدَ المِحالِ یا عزیزُ ذَلَّتْ لِعِزَّتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شرَّ جمیعِ خَلْقِک یا مُحسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُتِفَضلُ یا مُنْعِمُ یا مُتِکَرِّمُ یا کافیُ یا وافیُ یا حافظُ یا حَفیظُ ، یا مَن بِیَدِهِ مقادیرُ کلِّ شیء ، إلیکَ ألجَأُ و بِکَ اَلُوُذُ وعلیک أَتَوَکَّلُ فَاحْرُسْنِی بِحَراسِ حِفْظِک وحُلْ بَینِی و بَینَ مَن ناوانِی أَدْرَأُ بِکَ فی نحرِهِ وأَعُوذُ بِکَ مِن شَرِّهِ فَاکْفِنِی یا ربِّ بِلا إله إلا أنت برحمتک یا أرحم الراحمین وصَلِّ على سَیّدِی محمدٍ و على آله الطاهرین» ــــــــــــــــــــــ کتاب مرقاه الجنان، فی اعمال الشهور الاثنی عشر صفحه ۶۶ و ۶۷.
تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید براش روضة کوچه چه خوب جا افتاد میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد به ضربِ نیزة او شاه ،ازصدا افتاد کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند سرِ بریدة آقا ز نیزه ها افتاد قاسم نعمتی