#مصائب_شام #کاروان_اسرا
#مرثیه_حضرت_زینب
همین که بانگ "یاقَوم اُسْکُتُوا" شد بر فضا غالب
"فَقامَت زَینَبُ بِنتَ عَلیبن ابیطالب"
به منبر رفت، دنیا از سکوت مهلکی پر شد
زمین ساکت، زمان ثابت، جهان غرق تحیر شد
نه تنها از صدای او زبانها از صدا افتاد
که حتی زنگهای کاروانها از صدا افتاد
به منبر رفته و میخواند با صوت جلی خطبه
ولی گویی که میگوید بر آن منبر علی خطبه
به "بسم الله الرحمن الرحیم" آغاز گفتن کرد
که او تکلیف را از ابتدای کار روشن کرد
شکوه تازهای با خطبهاش بر واژهی زن داد
به "اشباهالرجال" شهر درس مردبودن داد
در اثنای سخن بعد از ثنای ایزد منان
قرائت کرد - مانند برادر - آیهی قرآن
به آنان گفت: ای همکاسههای هرشب شیطان!
که گوش خویش را دادید هردم بر لب شیطان
همیشه سستعهد و سادهلوح و بیخرد بودید
که راه کفر را از راه حق بهتر بلد بودید
ولی حق از همان روز ازل در خدمت ما بود
شبیه پرچمی در دست ما همواره بالا بود
در این پاییز چیزی جز شکوفایی نمیبینم
سراسر زخمها را غیر زیبایی نمیبینم
قتیل عشق را خون جوهر امضای پیمان است
کسی که پای عهدش کشته شد، پیروز میدان است
نمایان میشود خورشید صبحی زود از کعبه
همان دم که میآید مهدی موعود از کعبه
آرزومه بمیرم واسه تو تا که جوونم
خوب میدونی بعیده بی حرم زنده بمونم
منو ببین که غیر روضه هات جایی ندارم
منو ببین مگه میشه برا تو کم بذارم
زیر بارون اسمتو بردم شدم دیوونه
کی میگه دل کندن از کرببلات آسونه
غیر تو کی واسه من میمونه
حال من هر جای عالم جز حرم آشوبه
پیش تو قلبم یه جور دیگه ای میکوبه
حال قلبم با نگاهت خوبه
حسین ...
پای روضه ات مسیر زندگیم تغییر کرده
دورم از تو منو داغ جدایی کرده
سرنوشتم گره خورده به دستای علمدار
ای بهشتم منو پای همین پرچم نگه دار
من که از روز ازل با کربلات مأنوسم
تو خیالم پرچم رو گنبدو میبوسم
دوری از کرببلات کابوسم
لحظه لحظه عمرمو پای علم سر کردم
من که چشمامو فقط تو روضه ها تر کردم
غیر تو کیه دوای دردم
#دلتنگی
#اربعین
#اباعبدالله
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
002 Darvazeye Saat.mp3
8.39M
#روضه
حاج
#مهدی_رسولی
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
پشت دروازه ی ساعات معطل بودیم
خوب آماده ی مهمانی مان می کردند
هیچ جا امن تر از نیزه ی عباس نبود
تا نظر بر دل حیرانی مان می کردند
سایه ی سوختن خیمه به دیوار افتاد
گذر زینب از این کوچه به بازار افتاد
.
میخ شمشیر شد و نیزه شد و خنجر شد
میخ تیری شد و در چشم علمدار افتاد
تمام غصه ام این است ؛ پشت پا بخوری
تو هم شبیه خودم نیزه بی هوا بخوری
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دروازه_ساعات
#امام_زمان
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
همه محتاج به عشق و نظر آقائیم
اگر اقا نیاید همه مان تنهاییم
چشم براهیم ز در نور دو دیده برسد
در به در منتظر روی گل زهراییم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نمیدانم کجای آسمان جای تو باشد
و یا اندر زمین رد قدمهای تو باشد
به هرمنزل که داری مسکنت یا رهگذاری
الهی بهترین جمعه پذیرای تو باشد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
جمعه ی آمدنت خاص ترین تقدیر است
لحظه ی آمدنت ناب ترین تصویر است
همه ی منتظران در دلشان نیست قرار
دیده ی غمزده را اشک غمت پی گیر است
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ابوالقاسم غفاری .
الشام الشام اعظم مصیبتنا 🏴🖤
روزی سخت تر و سنگین تر از عاشورا
روزی که ناموس و عترت محمد و علی و فاطمه علیهمالسلام را در میان شادی و سرخوشی ، رقص رقاصه ها و آوازه خوانان عبور دادند
السلام علی النسوة البارزات
سلام بر زنان آشکار شده
ورود اهل بیت(ع) به شام
با خبر رسیدن اسرای اهل بیت (ع) به شهر دمشق، یزید احکامی را صادر کرد
جارچیان در شهر جارزدند سرهای بریده و زنان و اطفال کسانی به شهر وارد میشوند که دشمنان ما بودهاند و خارج شدگان از دین اسلامند که خلیفه ابن زیاد آنها را کشته است...
هرکس خلیفه را دوست دارد امروزباید شادی کند....
شامیان نیز سنگ تمام گذاشتند وبه خوبی دستور حاکم را انجام دادند
بر فراز بامهای خانهها بیرقهای رنگارنگ برافراشتند و در هرمعبری بساط شراب پهن شد و رقاصان و رقاصه ها......
همه مردم به یکدیگر تبریک میگفتند
مردم شهر لباسهای رنگارنگ پوشیدند و خود را آراستند
آواز شادی آوازخوانان بلند بود و مردم گروه گروه، شادی کنان به سوی دروازه شهر رفتند و عدهای از شهر خارج شده بودند در این روز بود که اهل بیت(ع) را که مصیبت زده و داغدار بودند، همراه با نیزه دارانی که رأس مطهر شهدا را حمل میکردند، به دمشق وارد کردند ...
ام کلثوم به شمر لعنته الله علیه فرمود: مارا از دروازه ای وارد دمشق کنید که مردم کمتری آنجا باشند تا چشم هایشان به نوامیس جلب نشود
شمر نیز برخلاف گفته آن حضرت، اسرا را به همراه نوامیس رسول خدا از شلوغ ترین دروازه شهر وارد دمشق کرد
مردم با دیدن خاندان نبوت، دهان به ناسزا گشودند و اهل بیتی که برای نجات اسلام به اسارت گرفته شده بودند را خارجی نامیدند
نقل میشود بعضی از فراز بام ها سنگ و خاکستر و....
آن روز ساعتها طول کشید تا اسرا از میان ازدهام و بد رفتاری مردم مخصوصا محله یهودیهای دمشق به کاخ سیاه یزید لعنة الله رسیدند
در طول مسیر چه مصیبتها و چه بلاهایی که بر سر این زنها و بچه های خردسال آوردند ....
عاشورا روز شهادت است و سعادت
اما ورود اسرا به دمشق روز ناموس است ...
جوابی که ابو حمزه سمالی از سید الساجدین علیه السلام برای همیشه تاریخ گرفتن
ای ابوحمزه شهادت برای ما آرزو و افتخار است
اما امان از اسیری عمه ها و عترت فاطمه زهرا سلام الله علیهم اجمعین ...
اینجاست که جمله امام زین العابدین ع که فرمودند الشام اعظم مصیبتنا معنا میشود
طبق برخی روایات، اهل بیت (ع) را سه روز در دروازه شهر دمشق نگاه داشتند و سپس وارد شهر کردند...
با شهادت دختر خردسال امام حسين(ع) در خرابه شام، مناظره حضرت زينب(س) و ديگر افراد خانواده سيدالشهدا (ع) با يزيد و خطبه به يادماندنى امام سجاد(ع) در مسجد اموى انقلابی به پا شد ....
امام زین العابدین ع و علیا مخدره زینب س با تحمل مصائب و روشنگری و علم و بصیرت ورق رو بر گرداندند و بعداز چند روز مردم شام رو علیه یزید قرار دادند....
النهایه و جان کلام ....
همه این مصیبتها برای این بود که ما هدایت شویم و گناه نکنیم...
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
4_5866080815506523166.mp3
881.5K
🏴سبک زمزمه یا زمینه یا شور اول ماه صفر ورود کاروان اسرا به شام
#زمزمه_ماه_صفر
#زمینه_ماه_صفر
#ایام_اسارت
#شده_ازدحام
🏴بند اول
شده ازدحام،سه روز پشت دروازهٔ شهر شام
یه عده واسه،کنیز اومدند و یه عده غلام
چراغونیه،که انگاری عیده توی شهر شام
همه اومدن،ببینن روی نیزه راس امام
واویلا امون،یه عده میگن که تماشا کنید
تماشا کنید،نگاه به سر روی نی ها کنید
واسه خونتون،برید و کنیزی تمنا کنید
به شام بلا_رسید کاروون
واویلا امون و واویلا امون
شده خون دله_صاحب الزمون
واویلا امون و واویلا امون
🏴بند دوم
غم بی حساب،بی بی زینب و بزم عیش و شراب
غم بی حساب،بی بی زینب و درد حفظ حجاب
آهای شامیا،ایشالله بشید روزی خونه خراب
به والله که،نداره تماشای ما هیچ ثواب
واویلا امون،قدی که شده خم تماشایی نیست
نخندید به ما،که در پای ما قوت و نایی نیست
نگید خارجی،به ما که به جز طبل رسوایی نیست
به شام بلا_رسید کاروون
واویلا امون و واویلا امون
شده خون دله_صاحب الزمون
واویلا امون و واویلا امون
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5992140218768033554.opus
179.7K
#زمینه_مجلس_یزید
۱
دف میزد و کِل میکشید
مطرب میان هلهله
آل نبی وارد شدند
در بزم إبنِ آکله
زین العباد و کودکان
بسته به هم در سلسله
دیدند در بزم یزید
بالا نشسته حرمله
پرده نشینان را بزم مِیْ آوردن
آل علی را بین نامحرم بردن
دختر کبرای حیدر را آزردن
۲
میزد به صورت مرتضی
میزد به سینه فاطمه
حرف از کنیزی میزدند
در محضر سقا همه
طشت و سر و جام شراب
لب های خشک و خیزران
خون میچکد در بین طشت
پیش دو چشم کودکان
رأس مطهر در طشت زر واویلا
گریه کند بر حال خواهر واویلا
با خیزران میزد بر آن سر واویلا
محمدعلی انصاری
#ورود_به_شام
#زمینه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
enc_17215875286099394526083.mp3
5.7M
صَدَقَ الله، صَدَقَ الرّسول
صَدَقَ الامام، صَدَقَ الصّادق
حرَمَ الله، حرَمَ الحسین
خَیرَ الکلام، صَدَقَ الصّادق
بار و بندیل ببَندید که فردا برویم
قطرهایم و همه باید سوی دریا برویم
مادرَش چشمبهراهِ من و تو در حرَم است
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
راه، مسیر، مانع ما نیست
عشق، خطر، از هم جدا نیست
گفت، به ما، امامِ صادق
هیچ، کجایی کربلا نیست
(حرَمو فرض کنید و کربلایی شید
حتّی شد قرض کنید و کربلایی شید) ۲
*
(صَدَقَ الله، صَدَق الرّسول
صَدَقَ الامام، صَدَقَ الصّادق) ۲
(حرَمَ الله، حرَمَ الحسین
خَیرَ الکلام، صَدَقَ الصّادق) ۲
(تا غمَت در دلِ ما هست، مگر غم داریم؟!
هر چه داریم ز شبهای مُحرّم داریم) ۲
در قیامت تو به ما جا بِده کنج حرَمَت
ما چهکاری به بهشت و به جهنّم داریم؟!
(قلب، فقط جای حسینه
عشق، تماشای حسینه) ۲
(هر نفَس، که میکِشیم ما
از نفَسهای حسینه) ۲
(عشقو بیمرز کنید و کربلایی شید
حتّی شد قرض کنید و کربلایی شید) ۲
*
(صَدَقَ الله، صَدَقَ الرّسول
صَدَقَ الامام، صَدَقَ الصّادق) ۲
حرَمَ الله، حَرَمَ الحسین
خَیرَ الکلام، صَدَقَ الصّادق
وقت اثباتِ جنون است بیا بِسمِالله
برو سوی جهت قبلهنما بِسمِالله
وقت آن است که به خانهی خود بَرگردیم
هر که دارد هوَس کربوبلا بِسمِالله
(عرش، شبیه، به کربلاته
اشک، همون، آب حیاته) ۲
(شک، نکن، که گِلِ ما از
تربت و آب فراته) ۲
(یه سلام عرض کنید و کربلایی شید
حتّی شد قرض کنید و کربلایی شید) ۲
#اربعین
🎤حاج امیر کرمانشاهی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
Sotoode-Ghariban-Aahida.mp3
4.02M
غریبا وحیدا فریدا حسین جان
قبول شد توبه من شنیدم اسمتو گریه کردم
برای اولین بار برای جسم تو گریه کردم
جبرئیل گفت عطشان
یا قدیم الاحسان
گریه میکردم
جبرئیل گفت عریان
روی خاک سوزان
گریه میکردم
غریبا وحیدا فریدا
میگفت زینب از خیمه دیدا
غریبا وحیدا فریدا
میگفت شمر رو سینه ات پریدا
غریبا وحیدا فریدا
میگفت خنجرش سخت بریدا
غریبا وحیدا فریدا
میگفت موتو خیلی کشیدا
والا وقاحت داره
خیمه نرید برادرم رو خیمه غیرت داره
والا وقاحت داره
زنده است هنوز ببینید انگشتشو حرکت داره
غریبا وحیدا فریدا حسین جان ...
دلم آروم نمیشه
برات بی اختیار گریه کردم
پای روضه ات زنونه
نشستم زار و زار گریه کردم
جبرئیل گفت آروم
ای حسین مظلوم
گریه میکردم
جبرئیل گفت پهلوم
تیغ کند و حلقوم
گریه میکردم
غریبا وحیدا فریدا
میگفت خوردی زخم از پلیدا
غریبا وحیدا فریدا
میگفت میزدن ریش سفیدا
غریبا وحیدا فریدا
میگفت خواهرت دیر رسیدا
غریبا وحیدا فریدا
میگفت جای سالم ندیدا
شیب گوداله و شاه بی ردا
وا محمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا
وا محمدا وا محمدا
میزنه سنان جدا شمر جدا
وا محمدا وا محمدا
لااقل صیدتو رو به قبله کن
شمر حوصله کن ...
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#زمینه #شهادت
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#یوسف_زندیه #محمدجواد_صادقی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
لالایی - رو دامنم مهتابه
هیس! آروم - بابام رو پاهام خوابه
روشن شد - چشم خرابه
صبح که بیدار شه بغلم میکنه
دلم میخواد منو رو دس بگیره
راستی! یادم باشه بگم از اینا
گوشوارههامو بره پس بگیره ۲
کاشکی فقط زود صبح بشه
کلی میخوایم بازی کنیم
با سنگایی که بم زدن
با هم خونهسازی کنیم
بابا حسین بابا حسین ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
این دنیا - با غصههام همدسته
میبینی - ورم چشامو بسته
بابایی - سرم شکسته
خدا میدونه که به ما چی گذشت
بابا نیگا چقدر موهام کم شده
اینقده با پا توی پهلوم زدن
که مثل مادرت قدم خم شده ۲
بابا میدونی زجر کیه؟
دندون شیریمو شکست
دیدم که گشوارمو داشت ...
رو گوش دخترش میبست
بابا حسین بابا حسین ۴
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین