هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
لشکر ارباب راه افتاده
گذرا به در خونه شاه افتاده
یه ساله که من چشم انتظارم
دوباره پا رو خاک کربلا بزارم
توی لشکر امام حسین بودن
روز اربعین سعادت میخواد
از نجف تا کربلا قدم قدم
به خدا قسم لیاقت میخواد
خاطراتمو که میکنم مرور
دوباره دلم زیارت میخواد
دارم میام به اذن ام البنین
زیارت الحسین یوم الاربعین
@majmaozakerine
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94
❇️ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌
اولین وفعال ترین گروه درایتا😍
🔹هرگونه درخواستی :مطالب مذهبی.حدیث اشعار.روضه.نوحه......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انگار نه انگار که آقا تک و تنهاست
انگار نه انگار که او منتظر ماست
درخیمه نشسته که بیاییم بسویش
اما دل آواره ی ما در پی دنیاست
چشم منوتولایق دیداررُخَش نیست
کوریم وگرنه پسر فاطمه پیداست
ازتوصیه هایش چقدرساده گذشتیم
کار و عمل ما چقدر دور ز آقاست
هرقدر بدی باز بیا زیر عبایش
ای قطره بیا منتظرت رحمت دریاست
اینکه بشودبی کس وبیکارچه تلخ است
اینکه بشوی مرهم غمهاش چه زیباست
آماده بشوزائرشش گوش حسین باش
راهی ِ حرم همسفر زینب کبراست
آن جنت الاعلی که خدا گفته بقرآن
والله همینجاست همینجاست همینجاست
#نـوكــر_نـوشـت:
#یابنالحسن
بـر سـر گنبد زرّین ِ #حسـیـنبنعلی
پرچم ِ کرب و بلا منتظر توست بیا
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #سیدالشهدا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدسجادروشنایی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
.
💔#اربعین حسینی💔
🎼#سبک_کنار_قدمهای_جابر
دوباره عبورم بیوفته، اگه صحنه ی قتله گاهت
مرا می کُشه ای برادر، تمنّای آخر نگاهت
دوباره ببینم عدو زد، سرِ نیزه آن راسِ ماهت
دوباره مرا التماسِ، غمِ یوسفِ قعرِ چاهت
کجایی برادر، که بر گشته زینب
ببینی چطور در به در گشته زینب (2)
برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام
امان از، غمِ ایام، غمِ ایام، غمِ ایام
کجایی رفیقِ بیابون، کجایی که قلبم شده خون
دوباره منو خاطراتِ، به جولانِ کوه و بیابون
دوباره غمِ آتشین ات، زده شعله بر چرخِ گردون
منو سینه ی زار و حیرون، لبِ خشک و سوزان و بریون
گرفتارِ این دشت و هامون، وداعِ بدنهای گلگون
کجایی برادر، که بر گشته زینب
ببینی چطور در به در گشته زینب (2)
برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام
امان از، غمِ ایام، غمِ ایام، غمِ ایام
کجایی تنِ بی سرِ من، گلِ لاله ی مادرِ من
تو ای سایه ی رو سرِ من، هم آغوشِ پیغمبرِ من
کجایی علی اکبر من، گل پرپر ای اصغرِ من
تو عباس آب آورِ من، عون و قاسم و جعفرِ من
کجایی برادر که بر گشته زینب
ببینی چطور در به در گشته زینب (2)
برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام
امان از، غمِ ایام، غم ایام، غمِ ایام
شدم غرقِ دریای مشکل، زدم سر بر این چوبِ محمل
چهِل شب چهِل کوچِ منزل، چگونه ز تو کنده ام دل
من و با سرت پیش قاتل، به تشتِ طلا در مقابل
ببین مرهمِ زخم خواهر، که در گِل چه بنشسته محمل
کجایی برادر که بر گشته زینب
ببینی چطور در به در گشته زینب (2)
برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام
کبوده، همه اعضام، امان از شام، امان از شام
✍شاعر: هستی_محرابی
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
دلشوره هارو میبینی انت امامی و دینی
اسم مارو بنویس تو زائرای اربعینی
بی تابم این دو سه ماه
بی طاقتم روز و شب
التماسمه حرم حرم با عنایت حسین حسین
آرزوم شده حرم حرم تحت رایت حسین
آرزوم شده حرم حرم تحت رایت حسین
دل اومده توی صحن سفره عاشقی پهنه
همسفریم دوباره با جمعیت پا برهنه
باز بوی تربت تو مست میکنه همه رو
تو ای مسیر میبینیم جا پای فاطمه رو
میخونی منو نفس نفس
میرسم به تو قدم قدم
اینقدر میگم حسین حسین
تا بیام دم حرم
التماسمه حرم حرم با عنایت حسین حسین
آرزوم شده حرم حرم تحت رایت حسین
سر میشه عالم فانی
عشق تو میشه جهانی
مردم دنیا همینه شور آخر الزمانی
اصحاب خون خدا دلداه های حسین
غوغا به پا میکنن تو کربلای حسین
ذکر زائرا علی علی
دنیا دنیا میشه نور نور
یا لثارات الحسین نقش پرچم ظهور
التماسمه حرم حرم با عنایت حسین حسین
آرزوم شده حرم حرم تحت رایت حسین
4_5767235450313902071.mp3
2.49M
أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ
@majmaozakerine
یا مزن چوب جفا را بر لب و دندان من
یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان من
یا نزن شرمی نما از روی زهرا مادرم
یا بزن مخفی ز چشم خواهر گریان من
من پی ترویج قرآن آمدم این جا که گشت
چوب خزران تو مزد خواندن قرآن من
ای ستمگر هر چه می خواهی بزن اما بدان
بوسه گاه مصطفی باشد لب عطشان من
در احد جد تو دندان پیمبر را شکست
باید از چوب تو اکنون بشکند دندان من
بارها و بارها پیوسته دید آزارها
هم سر خونین من، هم پیکر عریان من
سخت تر از چوب تو بر من نگاه زینب است
چوب تو نه، اشک او آتش زند بر جان من
خواندن آیات قرآن زیر چوب خیزران
با خدا این بوده از روز ازل پیمان من
من شدم در زیر چوب خیزران مهمان تو
مادرم در پای طشت زر بود مهمان من
دست"میثم"را از آن گیرم که پیش از بودنش
همچنان دست توسل داشت بر دامان من
✍استاد سازگار
@majmaozakerine
بانوای استاد میرزا محمدی
#امام_حسین
#شهدا
#حضرت_زهرا
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•باشد مرا نبر ولی آقای..
#روضه و توسل تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
باشد مرا نبر ولی آقای من ببین
با کوله بار اشک رسیدم به اربعین
باشد دوباره حسرتُ افسوس سهم من
سهم مقربان تو آن بزم دلنشین ..
یک عمر من به خاکِ درت سر گذاشتم
عمری نشان عشق تو مُهر است بر جبین
گفتم خودش به وقت خبر میکند مرا
امسال هم گذشتُ من این بی خبرترین
من هیچ وقت همره خوبان نبودم
آه آسمان کجا و من مانده در زمین
تو خواستی همیشه فقط خوبی مرا
راضی مشو به حال خراب من این چنین
هر کار خواستی بکنی با دلم بکن
بگذار عاشق تو بمانم فقط همین
*نمیدونم از شماها کیا میرن کربلا .. من اینو برا اونایی که نمیتونن برن کربلا
اگر شب اربعین نبودید هر کی رفت کربلا .. شب اربعین روضۀ اربعین میخواست گوش بده بسم الله ..
ببین گرفته صدایِ من از صدا زدنم
مگر به نیزه چه گفتی که بی هوا زدنت
تمام خاطره ام از سفر فقط این است
تمام راه به پیش نگاه ما زدنت
هنوز صدای نالۀ طفلت نرفته از یادم
که گفت با نَفَس آخرش چرا زدنت
هنوز پیش نگاه من است چون کابوس
به زیر دشنه و سر نیزه دست و پا زدنت
چگونه با تو بگویم چگونه خواهر رفت
تمام سوی دو چشمم پس از برادر رفت
بجای آن همه تیری که بر تنت آمد
لباس کهنه و انگشتر مطهر رفت
صدای حرمله می آمد و نوای رباب
کنار نیزه طفلش ز هوش مادر رفت
حرم در آتش دختر نفس نفس میزد
نگاه ها پی غارت به سمت دختر رفت
برای غارت یک گوشوارۀ کوچک
دو چشم رفت گل سر شکست معجر رفت
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5924821150478633324.mp3
16.37M
|⇦•باشد مرا نبر ولی آقای..
#روضه و توسل تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
باور نمی کنم که رسیدم کنار تو
باور نمی کنم من و خاک دیار تو
یک اربعین گذشته و من پیر تر شدم
یک اربعین گذشت و شدم همجوار تو
یک اربعین اسیر بلایم اسیر عشق
یک اربعین دچار فراقم دچار تو
یک اربعین دویده ام و زخم دیده ام
دنبال ناله های یتیمان زار تو
یک اربعین بجای همه سنگ خورده ام
یک اربعین شده بدنم سنگ سار تو
یک اربعین به گریه ی من خنده کرده اند
لبهای قاتلان تو و نیزه دار تو
مثل رباب مثل همه تار تر شده
چشمان خسته ی من چشم انتظار تو
روز تولدم که زدم خنده بر لبت
باور نداشتم که شوم سوگوار تو
با تیغ و تیر و دشنه تو را بوریا کنند
با سنگ و تازیانه مرا داغدار تو
یادم نمی رود به لبت آب آب بود
یادم نمی رود بدن غرقه خار تو
مانده صدای حرمله در گوش من هنوز
پستی که نیزه زد به سر شیرخوار تو
حالا سرت کجاست که بالای سر روم
گریم برای زخم تن بی شمار تو
من نذر کرده ام که بخوانم در علقمه
صد فاتحه برای یل تکسوار تو
روضه اربعین میرزامحمدی
السلام علیک یا ابا عبدلله
*امروز دیگه اینجوری سلام نمیدم. داداش پاشو سربریدتو برات آوردم*
“السلام علی المَجزوزِ الرَاسِ مِنَ القَفا”
*حسین… نه نه! زن و مرد، تو که نفست یاری میکنه. تو که صدات مثل زینب نگرفته. این بچه ها دیگه صداشون جوهره نداشت. امروز ما به جای اون بچه ها میگیم. حسین….به خدا هر چیز دیگه جای این ذکر بگی دلت آروم نمیشه. “فما احلی اسمائکم”. شیرینی این ذکر و بچش… حسین وای
هنوز به قبرا نرسیده بودن، یه وقت دیدن این زن و بچه خودشونو از ناقه ها به زمین انداختن. داداش اگه اون روز تو با صورت به زمین خوردی بلندشو ببین آخرین وجه تشابه من و تو اینه. تو تشنگی کشیدی منم کشیدم. گرسنگی کشیدی من کشیدم کتک خوردی منم کتک خوردم. تو رو با نیزه زدن منم زدن. زین العابدین فرمودآ: “ان دَمَعَت من احَدِنا عَینٌ” اگه چشمی از ما گریه میکرد. “فَقُرِعَت رَأسُهُ بِالرُمح” نیزه دارا با نیزه به سرش میزدن. اما داداش تو رو کشتن منم میخواستن بکشن، اما صورت تو زمین خورد تو این یکی من عقب موندم. اربعین جبران کرد. یه جوری از ناقه خودش و به زمین انداخت. رو زانوهاش داره راه میاد.
همه منتظرن ببینن زینب چه میکنه؟ خوب نشونی رو بلده. خودم دیدم از بالا بلندی کجا افتادی زمین. خودم دیدم چی جوری محاصره ات کردن. اومد کنار این قبر. همه دور زینب حلقه زدن. اینجا با روضه شام و کوفه فرق میکنه اینا همه خواصن. همه روضه ها رو خوند. آی رباب تو از خیمه بیرون نیومدی اما من اومدم دیدم یه بدنی به رو، رو زمین افتاده. و هُوَ جُسَةٌ بِلا رَأس، سر نداشت سر نداشت. رباب نبودی ببینی چه کردم… خواستم سرشو ببوسم سر نداشت خواستم دستشو بردارم به قلبم بزارم دستشو بریده بودن فقط یه جای سالم بود اونم رگای گردنش بود. لبامو به اون رگا گذاشتم که تونستم خطبه بخونم. لبا رو به اون رگا گذاشتم که تونستم یزیدو رسوا کنم. گریه ها کردن… هر یکی سمت قبری رفت. اما دیدن رباب متحیره. یه جور دیگه داره ناله میزنه… خانوم تو چرا سرقبری نمیری؟ آخه قبر علی اصغرمو نمیدونم کجاست. آخ بمیرم. آب خوردم سینه هام شیر آورده. یادش بخیر ۴۰ روز پیش علی داشتمو شیر نداشتم حالا برعکس شد.
یه بدن عصر روز یازدهم بدون زائر موند. هیچکی هم اشاره نمیکنه. به زینب خیلی سخت گذشت. از گودال که عبورشون دادن تو دارالحربم که بدن بنی هاشم بود. همه رو زینب زیارت کرد اما یه بدن کنار علقمه موند آخه عباس دور افتاده بود. هرچه زینب خواهش کرد نذاشتن اون بدنو زیارت کنه حالا تو ببین چه حسرتی به دلش موند…گفت داداش میرم اما برمیگردم. ازکنار قبر حسین هنوز داره رو زانوهاش راه میره. کربلا رفته ها همین جایی که میگن بین الحرمین ارباب ما دست به کمر رفت اما زینب رو زانوهاش راه رفت. رسید کنار علقمه. داداش نگی من با وفا نبودم. اینجا دیگه زینب روضه نخوند سکینه شروع کرد روضه خواندن.عمو عباس جات خالی بود…عمه مو سیلی زدن…
@majmaozakerine.
mohammadi.mp3
2.39M
روضه اربعین
میرزامحمدی
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
Ziarat-Arbaeen-Mirdamad.mp3
9.48M
🎤🎤 #میرداماد
#زیارت_اربعین
"السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع"
🍃🌸الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌸🍃
کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
4_5765003896976049652.mp3
2.31M
روضه اربعین
مهدی میرداماد
متن روضه اربعین حسینی (ع) - اختر من، هلال من، ماه من - سید مهدی میرداماد

اختر من، هلال من، ماه من
همسفر و همدم و همراه من
بی تو دلم طایر بی بال بود
داغ چهل روزه چهل سال بود ...
+این چهل روز برا زینب چهل سال گذشت ...
شعله نثار جگرم کرده اند
با سر تو، همسفرم کرده اند
پیش روی محمل من صف زدن
رقص کنان، خنده کنان، کف زدن ...
+خواهر تو همه با دست نشون دادن ... هله هله کردن ... حسین ...میخوام روضه بخونم برات ... چهل روز نزاشتن زینب یه دل سیر گریه کنه ...
محمل من در ملا عام بود
همدم من، سنگ لب بام بود ...
دیده به خورشید رخت دوختم
آب شدم ساختم و سوختم ...
+نگاه نکن حسین پیر شدم ... این چهل روز منو پیر کرد ... یا اباعبدالله ...
راس تو می داد به زینب سلام
چشم تو میگفت به من هم کلام
چشم تو از چهار طرف سوی من ...
نغمه ی قرآن تو، نیروی من ...
حالا ببین زینب اومده ..
حال پی عرض سلام آمدم
فاتح و پیروز به شام آمدم ...
ای به جمالت نگه فاطمه
ای سر نی هم سخن فاطمه
باز هم از وحی محمد بگو
از گلوی پاره خوش آمد بگو ...
ببین زینبت اومده ...
آمده ام شانه به مویت زنم
بوسه به رگهای گلویت زنم ...
+حسین جان ... ازت توقع زیادی ندارم، یه خواهش دارم، زبانحال ...
دست برون از دل این خاک کن
اشک غم از دیدۀ من پاک کن ...
حسین ..........
ای به لبت زمزمۀ آب آب
آب بده، آب بده بر رباب ...
جان اخا غنچه ی پرپر کجاست؟
آب که آزاد شد، اصغر کجاست ؟
+تو این چند روز کربلا، اونایی که سالهای قبل رفتن، میدونن، تو این چند روز کربلا، اونی که خیلی به چشم میاد اینه ؛دیدم همه جا آب فراوان، اصلا چیدن رو هم بطری های آب آماده، خنک، نمیخوان زائر اربعین یه لحظه هم تشنگی بکشه .. محال کسی آب بخواد و آب پیدا نکنه ... کافیه بگی آب کجاس ؟ کافیه بفهمن تشنه ای، همه میان طرفت، بهت آب تعارف میکنند .. خیلی عجیبه این راه ...میخوام بگم خصوصا اگه ببین یه مادری بچه بغلشه ... (روضه من همینه ...) ببینن یه مادری طفل شیرخواره داره بیشتر آب بهش تعارف میکنند ... میگن این برا خودت این واسه بچه ات ... بچه تو این آفتاب و گرما تلف نشه ... اما بمیرم برا اون حسینی که چهل روز قبل بچه شو رو دست گرفت ...
-ببینید ببینید گلم رنگ نداره ....
+نمیزارن زائرا تشنه باشن .. اما کربلا به جای اینکه علی رو سیراب کنند ... فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن
#نذر_زیارت_اربعین_حسینی
#سبک_نوشته
🔸️بند(اول)
دوباره عبورم بیوفته، اگه صحنه ی قتله گاهت
مرا می کُشه ای برادر، تمنّای آخر نگاهت
دوباره ببینم عدو زد، سرِ نیزه آن راسِ ماهت
دوباره تداعیِ دردِ اسیری و آن اشک و آهت
کجایی برادر، که بر گشته زینب
ببینی چجور خون جگر گشته زینب (2)
برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام
امااان از، غمِ ایام، غمِ ایام، غمِ ایام
............................
🔸️بند(دوم)
کجایی رفیقِ بیابون، ببینی که قلبم شده خون
دوباره منو خاطراتِ، به جولانِ این دشت و هامون
دوباره غمِ آتشین ات، زده شعله بر چرخِ گردون
منو سینه ی زار و مجنون، وداعِ بدن های گلگون
کجایی برادر، که بر گشته زینب
ببینی چجور در به در گشته زینب (2)
برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام
امااان از، غمِ ایام، غمِ ایام، غمِ ایام
.............................
🔸️بند(سوم)
کجایی تنِ بی سرِ من، گلِ لاله ی مادرِ من
تو ای سایه ی رو سرِ من، هم آغوشِ پیغمبرِ من
کجایی علی اکبرِ من، گل پرپر ای اصغرِ من
وَ عباس آب آورِ من، تو ای قاسم و جعفرِ من
کجایی برادر، که بر گشته زینب
ببینی چِجور خون جگر گشته زینب (2)
برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام
امااان از، غمِ ایام، غم ایام، غمِ ایام
...............................
🔸️بند(چهارم)
شدم غرقِ دریای مشکل، زدم سر بر این چوبِ محمل
چِهِل شب چِهِل کوچِ منزل، چگونه ز تو کنده ام دل
من و با سرت پیشِ قاتل، به تشتِ طلا در مقابل
ببین مرهمِ زخمِ خواهر، که در گِل چه بنشسته محمل
کجایی برادر، که بر گشته زینب
ببینی چجور در به در گشته زینب (2)
برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام
کبوده، همه اعضام، امان از شام، امان از شام
#لبیک_یا_حسین_ع
#أللهم_ٱرزقنا_کربلا
#التماس_دعا_برا_سلامتی_و
#تعجیل_در_فرج_و_ظهور_آقا
#هستی_محرابی
#سبک_اجرا_شده
غزلی تا ببرد از دلم آرام کجاست
خواهم از عشق سرودن شب الهام کجاست
هوس کرب وبلا دارم و بین الحرمین
کربلا حسرت دل گشته، دل آرام کجاست
طلب عشق ندارم به جز عباس علی
قمر ماه ومنیرم دهد اطعام کجاست
نینوا دشت بلا، یاد بیارید حسین
گفت آزاده شوید، مجری احکام کجاست
قبرشش گوشه مراسوی جنون میخواند
مادرش دفن بقیع، مرقده گمنام کجاست
نوکرت کرده طلب زائر سقا باشد
خواب رنگی که شود مرهم آلام کجاست
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
#شهید
یادواره شهدا،،،،،،مثنوی؛
دوش آماده شدم تا غزل آغاز کنم.
باب شعری به هوای شهدا باز کنم.
روی دفتر قلمم سُر شد و لرزید که باز.
نام زیبای شهید آمد و ما غرق نیاز.
ناگهان حس عجیبی به دل من افتاد.
دستی از غیب مسیر دگری بر من داد.
گفتم انگار قرار است جوانی بکند.
مثنوی جای غزل واژه پرانی بکند.
با مدد از شهدا مثنوی آغاز شده.
دری از شور و شعف در دل من باز شده.
بسم رب الشهدا گفتم و آغاز سخن.
نشود یاد شهید از دل عشاق،کهن.
شهدا نقطه ی عطفند ز ایثار و وفا.
رسد از ما به شما در همه ایام جفا.
شهدا آینۂ شور و صفایند هنوز.
باعث عزت دین این شهدایند هنوز.
شهدا فاتح میدان نبردند همه.
بر سر محور توحید بگردند همه.
شهدا اسوۂ صبرند در آن دشت جنون.
لب خشکیدۂ شان تر شده در ساحل خون.
میکنم باب سخن از شهدا باز امشب.
ما پر از سوز نیاز او به همه ناز امشب.
ناز کن ناز که تا بی تو شوم غرق نیاز.
باز کن یک دری از باب بهشت امشب باز.
بس کنم، نام شهید آمد و دلها شیدا.
حزن و اندوه ز رخسار شماها پیدا.
روی سنگی بنوشتند بصیر اینجا هست.
دل این قافله بی آب خودش دریا هست.
روی قبر دگری مادر خونین جگری.
با ولع بوسه زند روی مزار پسری.
درد دل میکند انگار خودش می داند.
واژه ها حس غریبیست که در دل ماند.
وصف حال پسرش را من از او پرسیدم.
اشکِ باران شده از چشم ترش را دیدم.
زخمها یک به یک از سینۂ مادر جاری.
گفت، مادر تو هم انگار ز من بیزاری؟
میدهم من قَسَمت بر شه بی غسل و کفن.
با دل سوخته ی مادر خود حرف بزن.
یاد آنروز که از من سند میدان خواست.
اذن دادم ولی آشوب،در این دل برپاست.
عاقبت اذن جهاد از منِ مادر بگرفت.
مددی از شه افتاده و بی سر بگرفت.
رفت و دیدم ز رخش شوق وصال رخ دوست.
گفتم از هر چه که باید سخن دوست نکوست.
تا که نام شهدا از دهنم جاری شد.
واژه ها هر چه گران بود قلم کاری شد.
این شهید است کنون میل پریدن دارد.
رقص خون در نگه یار چه دیدن دارد.
میرود تا که رگ شیعه نمایان سازد.
سربلند از هدفش مصحف قرآن سازد.
میرود تا که دگر صاعقه طوفان نشود.
بر تو این شام،دگر شام غریبان نشود.
میرود تا که جهان شعله به آذر نزند.
"سر سجاده کسی تیغ به حیدر نزند."
میرود تا که تو را باز تماشا نکنند.
و تو را در وسط معرکه حاشا نکنند.
میرود تا که اسیر غم دنیا نشوی.
میرود تا که در این معرکه تنها نشوی.
میرود تا که تنت حیف در عالم نشود.
روح عرشیّ تو یکدم به خدا کم نشود.
جبهه و جنگ نشان از شهدا را دارد.
و بسیجی به دلش سوز دعا را دارد.
اینکه رفته است زند سر به جنون.
در سرش عشق حسین است،کنون.
شوق دیدار رخ دوست کند شیدایی.
خوش به حال تو شهید اینکه چنین پیدایی.
جبهه و جنگ چه گویم تو بگو محشر بود.
تیر و ترکش همه در حول یکی محور بود.
روی مین رفته که تا معبر دیگر بزند.
به هوای خودش از خود به خدا پر بزند.
سنگری کنده در آن دور که تنها باشد.
از کم و بیش جدا گشته که دریا باشد.
فکر تسبیح و دعا در وسط سنگر بود.
از خودش غافل و در فکر غم رهبر بود.
ناگهان ترکش خمپاره غمی بر پا کرد.
دشت خشکیدۂ آن منطقه را دریا کرد.
همه گفتند که از غم شده آزاد انگار.
به گمانم که رسید عاشق دلداده به یار.
رفت اما چه غریبانه ، ز ما دلگیر است.
به خود آیید چو امروز که فردا دیر است.
در دمِ سازِ پر از سوز و ریا دم نزنید.
حرفها پشت سرِ زاده ی آدم نزنید.
عشق،ایثار، وفا در همه جا گم شده است.
هرزگی، این همه سرگرمی مردم شده است.
ما ز رخسار پر از درد شما شرمنده.
رُخِتان تا به ابد در دو جهان تابنده.
به دل سوختۂ مادر خوبان سوگند.
به همان سینۂ سوزان شهیدان سوگند.
دست از راه تو هرگز نکشانیم،شهید.
در غمت تا به ابد اشک فشانیم شهید.
ما گرفتار هواییم خدا رحم کند.
در پی یک نخ کاهیم خدا رحم کند.
عرفا غرق خدایند ولی می ترسند.
ما که افتاده به چاهیم خدا رحم کند.
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
AUD-20210809-WA0000.mp3
13.55M
حواست هست نوکرت داره پیر میشه.
بخرم
ببرم
به حرم
داره دیر میشه😭💔
🎙حمیدعلیمی
#اربعین💔
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله🖤
enc_16319865090581536381781.mp3
3.84M
﷽
#موکبدل💠
آه میکشم برا حرم...😪💔
#امیرکرمانشاهی
━━━━━●──────
⇆ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤ↻
#اربعین💔
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله🖤
4_5765044093574973601.mp3
6.96M
⏯ #شور #جاماندگان #اربعین
🍃با دل پر اومدم در خونت
🍃میدونم که میشنوی گلایه مو
🎤 #محمدحسین_پویانفر
👌بسیار دلنشین
@majmaozakerine