eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه بعد از شهادت حضرت زهرا سید مهدی حسینی
‍ ‍ . بند اول مهدوی دو بند ایام بعدشهادت آقا ای صاحب این روضه ها این شبای آخر بیا میون ما گریه کنا روضه ی هجر مادره آقا به ناله های زینبین به سوز آه حسنین که خون می بارن از دو عین بیا که حیدر مضطره بیا تو مجلسا بدون تو صفا نیست برای درد شیعه غیر تو دوا نیست بیا که دردشو علی میگه به یک چاه برای مرتضی یه یار با وفا نیست العجل یا مهدی..... 🌸 زهرا از گریه چشمامه کبود داره می باره مثل رود رفتی تو فاطمه چه زود داره دلم هوای تو زهرا روضه های تو دائمه دنیا برام‌ جهنمه دلم اسیر ماتمه داره همش عزای تو ببین حسن برات همیشه روضه خونه اشکای زینب و حسین همش روونه حق بده که قرار تو سینه های ما نیس از تو نشونه داره هر گوشه ی خونه العجل یا مهدی.... یا مظلومه یا زهرا... 🌸 زهرا با یک نگاه به سمت در میشم دوباره خون جگر زدن تو رو چهل نفر با هر چی داشتن توی دست زهرا شدن مقابل تو سد با تازیونه،با لگد یکی با یک غلاف میزد جوری که بازوتو شکست ببین که بعد غسل تو قدم خمیده هر روز وشب خون از دوچشم من چکیده یادم نمیره لحظه ای که پیش اسماء دستم به بازوی کبود تو رسیده العجل یا مهدی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. روزي كه رُكـنِ دوّم حـيدر شكسـته شد از شَرمْ، ذوالفقارِ علي سرشكسته شد در اين سه ماه،چهره اش،اندازه ي سه قرن از بـس كه ديـد داغِ مُكـرّر شكسته شد آن شب كه ديد داغ شب قدرِ خويش را مـولاي مـا ، هزار بـرابـر شكسته شد مردي كه بود عُصاره ي قرآن ، كـلام او هنگام دفنِ سوره ي كوثر شكسته شد آن شب كه كُلّ هستي او زيرِ خاك رفت سرمايه دار هر دوجهان وَرشكسته شد وقتي كه از علي"لَقَدْ اِسْتُرجِعَت"شنيد از حجمِ درد ، قلبِ پيمبر شكسته شد شد پـير در طفوليتش "گوشوارِ عرش"* چون ديد گوشواره ي مادر شكسته شد اي خاك بر سـرم سرِ مادر شـكسته بود از ضربه اي كه در پي آن در شكسته شد از ضربه اي كه در پي آن در شكسته بود در كربلا سـرِ دو برادر شكسته شد در كربلا سرِ دو برادر شكست و بعد از سنگِ شاميان سرِ اصغر شكسته شد يك عمر صبر كرد ولي زينب آخـرش از روضه ي سه ساله و يك سر شكسته شد محمّد قاسمي✍ امیرالمومنین دو رکن داشت، یکی رسول اکرم صل الله علیه و آله وسلم و رکن دوم حضرت زهرا سلام الله علیها بود. .......___________________________ .
4_5857111841460717108.mp3
3.16M
بسیارعالی وپرسوز👌😭 صوت عالی جناب استاد مهدی رسولی👌😭 من گرک هر دردیمی سنن بیلیدیم بیلمدیم (من باید تمام درد و غصه هامو با تو تقسیم میکردم) من گرک غسلون وِرَن ساعت اولیدون اولمدیم (من باید موقع غسل تو میمیردم ولی نمردم) اولمدیم قالدیم جنازن اوسته سینه داغلادیم (نمردم موندم کنار جسم تو گریه و زاری کردم) اولمدیم اوز الریمنن گوزلریوی باغلادیم (نمردم با دستای خودم چشمای تو رو بستم) یا رالی زهرا گِت سنی تاپشیردیم آلاها (زهرای مجروحم برو تو رو به خدا سپردم) دانلود مداحی یارالی زهرا گِت سنی تاپشیردیم آلاها مهدی رسولی دویموشام جانه داخی سن سیز جهانی نینیرم (دیگه از جونم هم سیر شدم بی تو من دنیا رو میخوام چیکار) گور خورام سنن سورا دنیاده چوخ عمر ایلیم (میترسم بعد تو تو دنیا زیاد عمر کنم) اولمرم بو صبر و طاقت که منیم وار فاطمه (نمیمیرم از بس که من صبر و طاقت دارم فاطمه) آش گوزون سیندیرما دوستیم دوشمنیم وار فاطمه (چشماتو باز کن نذار پیش دوست و دشمنم شکسته بشم فاطمه) لکه قان دوشموش گوزون آچ یوما یاندیرما منی (دلم رو نسوزون و چشمای خونیت رو باز کن و روم نبند) آندولا اوز جانیوه زهرا اوتاندور ما منی (تو رو به جون خودت قسم زهر نذار خجالت بکشم) من نجه سیلی گوَردن صورته توپراق توکوم (من چطور به صورتی که سیلی کبودش کرده خاک بریزم) یارالی زهرا گِت سنی تاپشیردیم آلاها (زهرای مجروحم برو تو رو به خدا سپردم) دویموشام جانه داخی سن سیز جهانی نینیرم
. داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است دیدی عبا به پایِ علی گیر کرده است دیدی چقدر رویِ زمین خورد مرتضی دیدی چگونه جسمِ تو را بُرد مرتضی دیدی چگونه جان خودش را به خاک کرد دیشب علی توان خودش را به خاک کرد خانه خراب خانه تکانی نمی‌کند کاری به غیرِ فاتحه خوانی نمی‌کند قبرت مرا دوباره زمین‌گیر کرده است داغت مرا  همین دوشبه پیر کرده است نامحرمان که باز کنارِ تو آمدند دیدم برای نبشِ مزارِ تو آمدند با ذوالفقار همدم دردم علی رسید با دستمال زرد نبردم علی رسید گفتند او دوباره که برگشت دررَوید شیرخدا به معرکه برگشت دررَوید تا آمدم مقابلِ من هیچکس نبود اینبار هم مقابلِ من هیچکس نبود اما به جانِ فاطمه دیگر چه فایده حیدر شده‌است حیدرِ خیبر چه فایده رویم چقدر بعد تو تغییر کرده است داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است جایِ طناب مانده بر این دست وایِ من دستم چگونه  چشم تورا بست وایِ من دَرهَم شکسته آه عزیزم حلال کن پشتم شکسته آه عزیزم حلال کن دیدی که خانواده‌ی من را نظر زدند این زندگیِ ساده‌ی من را نظر زدند توآمدی به خانه من حیف شد خراب گرمیِ آشیانه‌ی من حیف شد خراب یک خانه داشتم که همان قتلگاه شد شرمنده‌ام که گوشه‌ی چشمت سیاه شد بینِ یتیمهات علی گیر کرده است داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است من ماندم و سکوتِ حسن آهِ زینبت بغض حسین اشکِ شبانگاهِ زینبت چادر نماز و معجر آتش گرفته‌ای دیوارِ خونی و در آتش گرفته‌ای گفتی حسین و حرف گلو را به زینبت من آمدم سپرده‌ام  او را به زینبت راحت بخواب آب کنار حسین هست زینب نرفته خواب کنار حسین هست پیش حسین دخترت از حال می‌رود با نیزه دار تا ته گودال می‌رود صبح آمده‌است و علی دیر کرده است .
ام البنین به پیش همه روضه خواند و گفت شرمنده ام رباب ، پسرم را حلال کن ... ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
سلام دوستان میدونید که این ماه قمری که الان داخلش هستیم ماه جمادالثانیه،و تواین ماه یه نماز خیلی مهم وبافضیلت وعالی داره که فقط یکبار باید تو این ماه خونده بشه . ❤هركه اين عمل را بجا آورد، خدا خودش و مال و همسر و فرزندان و دين و دنيای او را تا سال آينده حفظ می‌كند و اگر در اين سال از دنيا برود بر حال شهادت رفته است، يعنى ثواب شهيدان را دارا می‌باشد.❤ . 👈این نماز زمان معیّنی نداره. از آغاز این ماه تا پایان این ماه، چه روز و چه شب می‌توان انجام داد. . 👈چهار رکعت نماز، که دو نماز دو رکعتی است و پس از سلامِ دو رکعتِ اوّل، بلافاصله و بدون آنکه روی از قبله برگردونی و یا حرفی بزنی، از جا بلندمیشی و دورکعت دوم رومیخونی.حالا چطوری؟؟. . اینجوری:👇 . 👈 نماز اوّل: . 👈ركعت اوّل سوره حمد ۱ مرتبه، آیه‌ الکرسی(تا هوالعلی العظیم) ۱ مرتبه، سوره قدر ۲۵ مرتبه. . 👈ركعت دوّم سوره حمد ۱ مرتبه، سوره تكاثر ۱ مرتبه، سوره توحيد ۲۵ مرتبه . 👈نمازدوم: . 👈ركعت اوّل سوره حمد ۱ مرتبه، سوره كافرون ۱ مرتبه، سوره فلق ۲۵ مرتبه . 👈ركعت دوّم سوره حمد ۱ مرتبه، سوره نصر ۱ مرتبه، سوره ناس ۲۵ مرتبه . 👈و پس از سلام نماز دوّم بگو: . 👈▪️سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ (هفتاد مرتبه) . 👈▪️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (هفتاد مرتبه) . 👈▪️اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ (سه مرتبه) . 👈🔅 سپس سر به سجده بزار و سه مرتبه بگو: . 👈▪️يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ . 👈▪️سپس در همان سجده هر حاجتی كه داری از خدا بخواه. . 👈سپس برای من هم دعاکنید . . 👈منبع:مفاتیح . ⬅دوستای گلم خیلیا از این نماز عالی خبر ندارن لطف کنید و با کپی ارسال این پست بقیه عزیزان هم در جریان بگذراید. . ⬅این پست رو برای خودت سیو کن که بعدا دنبالش نگردی وگمش نکنی. . ⬅دعا برای سلامتی وظهور امام مهربونمون یادت نره. به امید توفیق التماس دعا🤲
🏴سبک نوحه زمینه وفات حضرت فاطمه ام البنین سلام الله علیها و روضه ی حضرت عباس علیه السلام 🏴بند اول میچکه اشکای تو میلرزه دستای تو مثه زینب توام قامت کمونی دل پُر غصه داری خیلی آشفته حالی دم آخر داری روضه میخونی مادر چهار تا گل پسر نداری دیگه تو پسر کشتن عباستو آخِی نداری تو دیگه قمر دیگه چشمات نداره سو شدی آخه بی نور عین ذکر این لحظه هات شده بشه مادر فدات حسین واویلا ام بی بنین 🏴بند دوم پاشو پشت و پناهم تو بری بی پناهم چرا ای پهلوون از پا نشستی پاشو قلب سپاهم تو بری بی سپاهم چرا روی من اون چشماتو بستی چرا دستات شده قلم پاشو ای ساقیِ حرم ای علمدار من بازم برای من بکش علم پاشو واسم بگیر امون نرو عباس من بمون تو بری روی صورته دخترم میذارن نشون پاشو ای میر لشکرم ۱۳۹۹/۱۱/۳ 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
 بی تابم و حزینم من ام بی بنینم  رو خاک غم میشنم من ام بی بنینم  من ام بی بنینم  سر میذارم رو خاک غربت بقیع  بی قرارم کنار تربت بقیع  روز و شبها میگم با زهرا حسین  ناله دارم میون هیأت بقیع  من مادر اباالفضل مادر شهیدانم  نوحه ی شب و روزم ای وای حسین جانم  ای وای حسین جانم  سفره دارِ روضه های ماتم حسینم مادرِ مدافعان حرم حسینم شرمنده از سکینه ام من ام بی بنینم وقتی علم میبینم من ام بی بنینم من ام بی بنینم @majmaozakerine برنگشتی به خیمه ها باورم جاری علقمه تو چشم ترم من خجالت زدم هنوز از رباب وقتی میگه با گریه وای اصغرم گریون میشه مدینه در غم عزیزانم نوحه ی شب و روزم ای وای حسین جانم ای وای حسین جانم الگوی علم به دوش علم حسینم مادر مدافعان حرم حسینم سفره دارِ روضه های ماتم حسینم مادرِ مدافعان حرم حسینم حسین...... @majmaozakerine ام الشهید دینم من ام بی بنینم داغ حسین رو سینه ام من ام بی بنینم هر شب جمعه با دل مضطرم من عزادار شاه بی لشکرم روضه ی ما با فاطمه کربلا تو مدینه باید باشیم بی حرم شبهای جمعه مثل فاطمه پریشانم نوحه ی شب و روزم ای وای حسین جانم ای وای حسین جانم تا همیشه زیر دین کرم حسینم مادر مدافعان حرم حسینم سفره دارِ روضه های ماتم حسینم مادرِ مدافعان حرم حسینم حسین...... @majmaozakerine
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣ ⚫️ س ◾علامه مامقانی می نویسد: هنگامی که قاصد امام سجاد علیه السلام به مدینه آمد تا خبر واقعه کربلا را به مردم مدینه بدهد با حضرت ام البنین سلام الله علیها مواجه شد. حضرت ام البنین فرمود: از حسین علیه السلام خبری بده! (او از جواب دادن طفره رفت و) گفت: چهار پسرت (عباس، عبدالله، جعفر، عثمان) در کربلا شهید شدند! حضرت ام البنین سلام الله علیها فرمود: قَطَّعْتَ نِیاطَ قَلْبِی، اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن، اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِ اللّه عَلَيْهِ السَّلَام‏ رگهای دلم را بریدی! (من کی از فرزندان خودم پرسیدم؟) فرزندانم و هرکس زیر آسمان کبود است، همه فدای حسین علیه السلام؛ از حسین به من خبر بده!🖤 و چون خبر شهادت امام حسین علیه السلام را شنید صیحه ای کشید... 👈 علامه مامقانی در ادامه می نویسد: و این علاقه شدید حضرت ام البنین نسبت به اباعبدالله الحسین علیه السلام، (علاقه مادر فرزندی نبود بلکه این علاقه) فقط به خاطر آن بود که حسین، امام او بود. 📚تنقیح المقال ج3 ص70. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
متن روضه وفات حضرت ام البنین (س)حاج مهدی سلحشور ناگاه زمین شد پر از زلزله و حرمله با تیر دو تا چشم به هم دوخت، عمو سوخت ."دوتا دستا قطع شده" که ناگاه عمود آمد و بشکافت سرش را ، دو تا چشم ترش را ،چو تیر آمد و بر مشک عمو خورد، همه آرزویش مرد ، طرف خیمه صدا زد، که ارباب دریاب برادر ،که دگر تاب ندارد، حرم آب ندارد، علی خواب ندارد. اباالفضل،….جانم…همه ناله بزنن،….دوست دارم شما بگین…چقدر منتظر امشب بودی… وقتی بیش از ۹۰ زخم امیر المؤمنین تو جنگ اُحد برداشت،خم به ابرو نیآورد،یه روز چشم درد گرفت امیرالمؤمنین ،پیغمبر اومد دید امیرالمؤمنین از چشم درد در تب و تابه،دو نفر یکی امیرالمؤمنین کاشف الکرب عن وجه الرسول الله است،یکی عباس کاشف الکرب عن وجه الحسین ِ،تا پیغمبر دید علی چشم درد داره،این چشم ها داره اذیت میشه،پیغمبر اکرم دست رو چشم امیرالمؤمنین کشید،این درد چشم آروم شد،یا رسول الله چشم درد کاشف الکرب خودت رو نمی تونستی ببینی،حسین چی کشید،نه یه چشم درد،اومد دید تیر تو چشم عباس خورده،یا صاحب الزمان،عباس این تیر و چه طور از چشم در بیاره،آقا خم شد،این تیرو گذاشت بین دو تا زانو،تیرو از چشم بیرون بکشه،نانجیب با عمود آهن به فرق عباس زد،حسین… چند تا خانوم خیلی از هم شرمنده بودند،اونم از رو ادبشون،یکی ام البنین،این بچه هارو میدید میگفت:عباس ِ من رو حلال کنید،اگه آب به خیمه رسونده بود علی اصغر زنده بود،یکی سکینه،هر وقت ام البنین رو میدید سرش رو مینداخت پایین،میگفت:ام البنین من رو حلالم کن،من مشک و دادم دست عباس،اما زینب شروع میکرد برا ام البنین از کربلا گفتن:ام البنین تا عباست بود ما در آرامش بودیم همه راحت بودند،ام البنین تا علم خوابید حسین سراسیمه اومد تو خیمه،لااله الا الله،آخه میگه قبلش هر کی به شهادت میرسید ابی عبدالله می اومد تو خیمه زن و بچه رو ،همه رو آروم میکرد،اما عباس که افتاد میگه دیدم حسین گوشه ی خیمه،خودش زانوهاش رو بغل گرفته،چی شده داداش؟گفت:زینب جان برو رخت اسارت به تن بچه ها کن،دیگه کار تموم شد. رفت از کفم آب آورم ای داد و بیداد دیدی چه آمد بر سرم ای داد و بیداد سقای طفلان منی آب آور و جان منی مظلوم اباالفضل جسممون اینجاست،دلمون کربلاست،ای کاش الان تو بین الحرمین بودیم،حسین جان،به گنبد نگاه کن،از زبان حسین بگو: پشتم شکسته از غمت برادر من بنگر به بالینت نشسته مادر من سقای طفلان منی آب آور و جان منی مظلوم اباالفضل
روضه ورود اهل بیت(ع) به مدینه وقتی قافله اهل بیت(ع) به مدینه رسید، ام البنین(ص) کنار قبر پیامبر(ص) با حضرت زینب(س) ملاقات کرد و گفت: ای دختر امیر مومنان(ع) از پسرانم چه خبر؟ حضرت زینب(س) فرمود: همه کشته شدند. جان همه به فدای حسین. از حسین(ع) برایم بگو! صدا زد: حسین را با لب تشنه کشتند. یک مرتبه بی بی از روی تعجب صدا زد: مگر عباسم نبود که حسین(ع) مرا کشتند؟ گفت: چرا، ولی اول عباس را کشتند. به ام البنین چه گذشت ان شاء الله شهدایمان، امام شهیدانمان، اموات، گذشتگان همه فیض بردند. ام البنین فرمود: (( اولادی و من تحت الخضراء کلهم فداء لابی عبدالله الحسین ))  همه بچه هایم به فدای اباعبدالله. ام البنین روزها به قبرستان بقیع می آمد، صورت چهار قبر یاد چهار بچه اش درست می کرد و گریه می کرد و اشک می ریخت. عثمانم، عبدالله ام، جعفرم، برای شما گریه نمی کنم؛ چون شما مادر داری؛ گریه می کنم برای غریبی که که کربلا مادر نداشت. یک جمله هم برایتان روضه عباس بخوانم: قمر بنی هاشم به مرحوم علامه قزوینی فرموده بودند: این روضه من را برای مردم زیاد بخوان، اگر انسانی بخواهد از بالای بلندی روی زمین بیافتد، اگر دست داشته باشد، حایل می کند که به بدنش ضربه وارد نشود، اما من دست در بدن نداشتم، وقتی بالای اسب روی زمین افتادم، تمام این تیرها به بدنم فرو رفت. اباعبدالله(ع) وقتی عباسش را از دست داد، بر او خیلی سخت گذشت، صدا زد: بود امیدم مرا یاری کنی    سال ها بهرم علمداری کنی خدا امید کسی را نا امید نکند. چه شد آن دست بلندی که به آواز بلند   دعوی ات بود که من بازوی حیدر دارم از صدای سم اسبت به حرم می گفتم     خاطر جمع بخوابید برادر دارم همه شب حرف من و زینب و کلثوم این بود    که چو عباس دلیری و دلاور دارم
متن روضه وفات حضرت ام البنین (س)سیدمجیدبنی فاطمه تا اومد وارد خانه امیرالمؤمنین بشه یه دفعه ایستاد، گفت بگید خانومم زینب بیاد، بعضی ها طعنه زدن گفتند ببین نیومده چطور حرف میزنه، بانو زینب اومد دیدن ام‌البنین ، نشست دستای زینبو بوسید ،گفت خانوم من کجا و مادرتون فاطمه کجا ؟! اگه اجازه بدید اومدم کنیزیتون رو کنم…بشیر خبر آورد ، همه ی مردم مدینه جمع شدند چه خبر شده؟! عرضه داشت حسین رو کشتند ، همه بنی‌هاشم گریه کردند یه مرتبه دیدند همه مردم دارند کنار میرند ، از دور یه خانوم مجلله داره میاد ، چنان باوقار با هیبت قدم برمیداره …بشیر گفت :این خانوم کیه ؟ همه اینجور احترام میکنند ،گفتند بشیر این خانوم ام‌البنین مادر عباسه ، تا اومد جلو ، گفت بشیر از آقام چه خبر؟! صدا زد ام‌‌‌ البنین عونت روکشتند .گفت من مگم از آقام چه خبر؟ ام‌البنین جعفر تو کشتند. گفت همه بچه‌‍‌ها فدای حسین ، از آقام چه خبر؟ گفت ام‌البنین عباس تو کشتند ،پاهاش سست شد گفت عباسم فدای حسین ، گفت حسین تو کشتند با لب تشنه ، دیدن رو این خاکها نشست خاک به سرش ریخت ،گفت ام‌البنین برات بمیره .گفت بشیر حالا بگو ببینم عباسمو چطوری کشتند؟! صدا زد ام‌البنین رفته بود برای گلهای حسین آب بیاره ، مشک به آب زد… هی مادرش گریه کرد ،گفت آفرین عباسم ؛ دست راستشو قطع کردند اما عباش مشک روبا دست چپ گرفت ، بازم ام‌البنین گریه کرد ،گفت آفرین عباسم ؛گفت یه دست دیگشم بریدند اما عباس با دندوناش مشک رو گرفت ، گفت آفرین عباسم ؛گفت نمیدونی چی شد! همین که مشکو می آورد یه وقت دیدن تیر به مشک عباس خورد …یه وقت دیدن گفت بیچاره عباسم نتونست آب بیاره .صدا زد بشیر روضه‌ات یه غلطی داشت یه اشتباهی داشت ،گفت من ندیدم در جزیره العرب حتی جنگ جوترین افراد بتونن با پسرم عباس چشم تو چشم بشند ،چه برسه به اینکه دستاشو ببرند، صدا زد ام‌البنین :گفتم روضه عباس روکوتاه کنم اما بدون قبل از اینکه دستاشو قطع کنند تیر به چشمای عباست زدند. ای حسین … دیگه مرا ام‌البنین نگوئید ام‌البنین دیگر پسر ندارد
روضه کوتا وفات حضرت ام البنین هرگز نبوده بیشه‌ی حق را غضنفری الا که بوده مادر او شیر مادری خالق اراده کرد و به فرمایش بتول مولاگرفت ام بنین را به همسری ام بنین نه مادر مردان کربلا تو شیر داده‌ای به وفا و دلاوری در مذهبی که فاطمه پروردگار اوست صبرو رضا و عشق و وفا را پیمبری   هنوز تو خونه باباشه ، یه شب خواب دید سه ستاره و یه ماه تو دامنش فرود آمد ، دوان دوان صبح زود خودش رو رسوند به باباش بابا ! ـ چه بابای فهمیده‌ای  ـ بایدم همینطور باشه ، آقا امیرالمؤمنین به عقیل فرمود : عقیل تو نسب شناسی ، نه اینکه خود علی ندونه همه اینا درداستانه تا امروز من و تو بنشینیم بگیم این اتفاقا افتاد ، وگرنه امیرالمؤمنین از همون لحظه‌ی اول میتونستن بفرماین برید فلان قبیله ، فلان خانواده خواستگاری کنید برا من ؛ عقیل تو نسب شناسی در تمام طوایف عرب بگرد ، از نجیب‌ترین طایفه با اصالت‌ترین طوایف ،تو اون طایفه بگرد گل سر سبد شونو  پیدا کن ، تو اون خانوده‌ای  که گل سر سبد طایفشه ، بگرد یه دختری رو برام خواستگاری کن ، این دختر باید فردا بشه مادر عباس ، خیلی مراحل داره قراره عباس به دنیا بیاد ، دوید پهلو باباش ، بابا من دیشب خواب دیدم سه تا ستاره و یک ماه تو دامنم فرو آمد ، بابا دختر رو در آغوش گرفت دخترم مبارک باشه ، چی مبارکم باشه ؟! فرمود:یه کسی می آد خواستگاریت سلطان آسمان هاست ، یه کسی می آد خواستگاریت آسمان ها و زمین ها بندشن، ازاون خدا به تو سه تا پسر می ده مثل سه ستاره می درخشن ، یه پسر دیگه هم بهت می ده با این بچه ها فرق داره ، مثل قرص قمر همه عالمو خیره تلالوئات خودش میکنه…. امیرالمومنین فرستاد خواستگاری ام البنین ، بابای ام البنین خودش اومد پابوسی امیرالمومنین ، عرض کرد آقا جان چی شده مارو قابل دونستی من کسی باشم شما خواستگاری کنی ، من از شما خواهش میکنم دخترمو به کنیزی قبول کنید ، من به شما التماس می کنم اجازه بده ام البنین بیاد کنیزیتو بکنه ،خواستگاری گذشت ، مراسم عقد انجام شد همه جای عالم رسم بر اینه شبی که میخواد عروس وارد خانه داماد بشه ،داماد خودش بره عروس رو برداره بیاره ، اما بابای ام البنین که اون زمان ام البنین نمی گفتن ـ فاطمه ـ ،پدر فاطمه اومد خدمت امیرالمومنین عرض کردآقاجان نکنه شما بیاین ، اگه شما بیاین من پهلو خدا و زهرا شرمنده میشم ، شما از خونتون تکون نخورین من خودم فاطمه رو می یارم دودستی تقدیمتون می کنم ، نکنه آقاجان شما بیاید من شرمنده بشم،خودش برداشت فاطمه رو آورد در خونه امیرالمومنین ،حالا عروس  می خواد وارد خونه بشه ؛ امیرالمومنین فرمود: فاطمه وارد شو ، عرض کرد: آقا جان سه تا بچه های فاطمه نیان جلو در،  من دو کلمه باهاشون صحبت نکنم ، وارد نمی شم . آی زینب ، خبر دادن زینب جان فاطمه ام البنین وارد نمی شه ، دوید چادر مادرشو سر کرد ،  عباس هر چی شده از دامن این مادر شده ، امروز گوشه ی چادر فاطمه ی ام البنین رو بگیر، کربلا نرفتی بهش بگو ، مدینه می خوای بهش بگو ،مریض داری بهش بگو هر کاری داری بسم الله….  
متن روضه وفات حضرت ام البنین (س)حاج مهدی سلحشور پشت بقیع وقتی می شستند عجب مجلس روضه ای به پا می شد، زینب یه طرف، ام البنین یه طف، سکینه یه طرف. یه روضه ام البنین می خوند بقیه گریه می کردند، یه چیزی زینب می گفت اینا گریه ی کردند، اما جانسوزتر از همه سکینه روضه می خوند، می گفت ام البنین هنوز خجالت زده ام، ای کاش مشکُ دست عباست نمی دادم. اما یه چیزی گفت زینب ام البنین آرام و قرار ازش گرفته شد، گفت ام البنین روضه ی عباستُ برات می خونم گریه می کنی، آره باید هم گریه کنی اما یادم نمیره داغ عباست با دل داداشم چه کرد؛ ام البنین دیدم داره میاد «جاء منحنیا…» دیدم کمر حسین خم شده داره آهسته آهسته راه میاد، ام البنین فقط بهت بگم هرکدوم از شهدا رو زمین می افتادند حسین می اومد تو خیمه ها ما رُ سرسلامتی می داد، ما رُ آروم می کرد؛ اما عباس که رو زمین افتاد حسین بین این زنها نشسته بود، زانوهاشُ بغل می کرد هی گریه می کرد، اونجا بود که گفت زینب جان برو زن و بچه رُ آماده اسارت کن… **
متن روضه خوانی وفات حضرت ام البنین (س)جوادراستگوی بشیرمقابل حرم پیغمبر ایستاد،صدابه ناله بلندکرد یَا اَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقَامَ لَکُمْ بِهَا قُتِلَ الحُسَیْنُ‏ فَادْمَعِى مِدْرَارُ اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَربَلاءَ مُضَرَّجٌ وَ الرَّأْسُ مِنهُ عَلَى القَنَاهِ یُدَارُ «اى مردم مدینه! دیگر مدینه جاى ماندن نیست، حسین‏(ع) کشته شد. پس باید چشم‏ها بر او پیوسته بگریند. جسم او در کربلا آغشته به خون و سرش بالاى نیزه‏ها گردانیده شد»   همه ازخونه ها سرآسیمه اومدن بیرون،خداچه اتفاقی افتاده،بشیرمیگه دیدم لابه لای این جمعیت یه خانوم بلندقامت دست چندتابچه تودستشه ،اومدمقابل من تانیگاه کردم دیدم بی بی ام البنینه،تا چشمم به ام البنین افتاد با خودم گفتم که خبر ۴ شهید رو که یک جا به یک مادر دل سوخته نمی دن. ام البنین نگاهی به من انداخت وگفت بشیر از کربلا آومدی از حسین بگو چه  خبر شده بشیر می گه دیدم زمینه آماده است گفتم یک از جگر گوشه های تو به نام عون در کربلا کشته شد.گفت بشیر تمام بچه هام فدای یک تار موی حسین از حسین برام بگو بشیر گفت ام البنین به خدا عبدالله تو هم در کربلا کشته شد.ام البنین گفت من از حسین سوال می کنم تو از بچه هام برام می گی بشیر می گه دیدم آماده است گفتم ام البنین به خدا حسین رو در کربلا با لب تشنه کشتند.یک دفعه دیدم ضجه ای زد ناله ای زد.باورم نمی شه چرا ام البنین.چرا باورت نمی شه.ام البنین می گه مگه عباس من اونجا نبود.بشیر می گه با این حرفش جگرم رو سوزوند شروع کردم از عباسش گفتم.گفتم  ام البنین عجب عباسی داشتی عجب فرزند دلیری داشتی تا عباس تو زنده بود دشمن تو جرأت نزدیک شدن به خیام رو نداشت.عباس تو سپهسالار حسین بود به خدا برای حسینش دو دستش رو تقدیم کرد عمود آهنین به فرقش زدند.حالا به خاطر حسین و به خاطر شرمندگی از روی طفلان تشنه در حرم بدنش کنار نهر علقمه مونده و شرمنده بود بیاد به خیمه ها.بشیر می گه یک دفعه روش رو برگردوند به طرف کربلا صدا زد عباس !شیرم رو حلالت کردم مادر! عباسم شنیده ام دست هایت رو از بدن جدا کرده اند.بر بدن تو تیر زده اند.اگردست در بدن داشتی آیا دشمن جرأت می کرد به تو نزدیک شود عباسم.فهمیده ام عمود بر فرق تو زده اند.عباس اگر دست در بدن داشتی می دانستم کسی جرأت جلو آمدن نداشت *********
دلش گرفته پُرْدرده چهارتا قبر درست کرده قبر چهار تا شیرمرده، وای   با اشک و شور و شین میگه تو گوش عالمین میگه فقط حسین حسین میگه، وای   میگه حسین مادر نداره تنِ برهنه سر نداره به روی خاکه و کفن هم از بوریا بهتر نداره   «ام البنین وای مادر»   بند دوم   از این زمونه دلگیره روزا دم بقیع میره مجلس روضه میگیره، وای   میشینه تا دل هرشب روضه‌خونش میشه زینب همش میگه به زیرلب، وای   میبینه تا یه ظرف آب‌و میخوره غصه‌ی رباب‌و میشینه پشت درِ خونه‌ش میگه شدم خونه خراب‌و   «ام البنین وای مادر»   بند سوم   میبینه تو فلک ماه و تو سینه میکشه آه و یه آه سرد جان کاه و ، آه   گلاب شده گل یاسش آخ چی کشیده عباسش لگد زدن به احساسش، آه   داره یه دنیا اضطراب و غصه‌ی درد بی‌حساب و میخونه تو مجلس روضه‌ش روضه‌ی مجلس شراب‌و   «ام البنین وای مادر»
1_794755735.mp3
2.53M
🔖منبر کوتاه 🔖 💠حضرت ام البنین سلام الله علیها مادر با معرفت 💠 🔻احترام و ادب حضرت ام البنین سلام الله علیها نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها و فرزندان ایشان سلام الله علیها ۱۳ جمادی الثانی رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها @majmaozakerine
1_794891980.mp3
23.36M
🔖منبر کامل 🔖 وفات سلام الله علیها 🔻موضوع: 💠جایگاه عقل و ادب در مکتب اهل بیت علیهم السلام 💠 ۱۳ جمادی الثانی رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها 🕌 هیئت قتیل العبرات. قم @majmaozakerine