eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
زینب_یا_زینب__هادی_همتی1.mp3
7.45M
زینب ای دختر والای علی شیر خدا زینب ای فاطمه صولت به صف کرببلا سرخی خون حسین از نفس گرم تو بود زینب ای قاری غم، ای همه دم سوز و نوا قهرمان کربلا چادر به سر در میدان ای نفس های علی تیغ زبانت سوزان تو حجاب فاطمی را پاسداری کرده ای گره ی معجر تو بسته لب بدگویان پیغام کربلا جمله ای غیر از قحطی آب است پیغام زینب ای جان خواهر حفظ حجاب است در سنگر زینب بمان لبیک یا زینب قدر این چادر را بدان لبیک یا زینب زینب یا زینب زینب یا زینب زینب یا زینب زینب یا زینب مسلخ داغ و عزا را دیده ای با شور و شین تا ابد جاوید مانده ناله ات در عالمین جگرت را سوخت عمری دیدن این صحنه ها قتلگاه و نیزه و تشت طلا رأس حسین شام را یکسره غوغای قیامت کردی قوم کافر شده را غرق خجالت کردی خسته با تیغ زبان ریشه دشمن کندی خوب در بند اسیری تو رسالت کردی پیغام کربلا جمله ای غیر از قحطی آب است پیغام زینب ای جان خواهر حفظ حجاب است در سنگر زینب بمان لبیک یا زینب قدر این چادر را بدان لبیک یا زینب زینب یا زینب زینب یا زینب زینب یا زینب زینب یا زینب
986.1K
سبک: یادی که در دلها هرگز نمی میرد یاد شهیدان است(آهنگران) خونی که در عالم،،می جوشه تا محشر،،خون خدا باشد سوزی که دلها را،،آتش زند یکسر،،از کربلا باشد فریاد عاشورا،،پیچیده در عالم،،گلها شدن پرپر کرب و بلا دیده،،سنگین ترین ماتم،،از پیکری بی سر مولا اباعبدالله لبیک یا ثارالله یک طفل ششماهه،،شد حنجرش پاره،،با یک لب عطشان ماه بنی هاشم،،با قاسم و اکبر.،در خون شدن غلطان کرب و بلا آن روز،،با ناله ی زهرا،،شد محشر کبری یک سر روی نیزه،،شد قاتل زینب،،در شام عاشورا مولا اباعبدالله لبیک یا ثارالله ذکر حسین مولا، شیرین ترین ذکرِ روی لبم باشد روئیای شش گوشه، زیباترین حالِ خواب شبم باشد از بچگی بودم، در هیئتش نوکر، آقا اباعبدالله تا زنده باشم من،زیر علم هستم، مولا اباعبدالله خونی که در عالم،،می جوشه تا محشر،،خون خدا باشد سوزی که دلها را،،آتش زند یکسر،،از کربلا باشد مولا اباعبدالله لبیک یا ثارالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️من و شش گوشه تان 💚صبح قراری داریم ❤️دلبری کردن از او 💚ناز کشیدن از من ❤️اَلسلامُ علی الحُسین 💚وعلی علی بن الحُسین ❤️وَعلی اُولاد الـحسین 💚وعَلی اصحاب الحسین ‌‌‍ ‍🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🖤🍃=====
‌∞♥∞ ❣ ❣ معنـای سحـر سلام بـر تو✋ غـایب ز نظـر سلام بـر تو غم میرود از سینه‌ی شیعه با گفتن هر ســــــلام بر تو✋ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج❤️ ❣🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🖤🍃=====
نوکر همیشه عشق خود ابراز می‌کند با  نوکـری آغاز می‌کند دل خوش نکرده‌ایم به اعمال خیر خود ما را غم حسین سرافراز می‌کند هر کار کوچکی که در این خیمه می‌کنیم زهرا به دست خویش، پس انداز می‌کند دل، دور مانده از حرم اما در این دو ماه تا کـربلا دو مرتبه پرواز می‌کند سرّ است روضه‌ها و دلم را امام عصر مَحرم به درک قدری از این راز می‌کند ویرانه‌ی دلی که پُر از معصیت شده ذکر حسین، قلعه‌ی نوساز می کند درهای معرفت که به عالم گشوده نیست گریه به داغ دختر او باز می‌کند ما را محبتی که به دل بر هست نزد عزیز ممتاز می‌کند جانم فدای شأن عظیمش که سالهاست با دستهای کوچکش اعجاز می‌کند فرمود رو به نیزه‌ی بابا: ببین که زجر با ضرب تازیانه مرا ناز می‌کند پرده‌نشین عرش خداییم، پس چرا بر ما نگاه، شمر نظرباز می‌کند؟ : 💔 دستم بر آسمان و دعایم شده چنین یا رب مرا به جان سه ساله بیا ببخش سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
📖 تقویم شیعه🏴 ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۳۱ تیر ۱۴۰۲ میلادی: Saturday - 22 July 2023 قمری: السبت، 4 محرم 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹فتوی شریح قاضی ملعون به قتل امام حسین، 61ه-ق 📆 روزشمار: ▪️6 روز تا عاشورای حسینی ▪️21 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️31 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️46 روز تا اربعین حسینی ▪️54 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ✅ با ما همراه شوید... 🍃🖤🍃
چند بیت روضه 😭 مهمان ما باشید ▪️😭▪️ دوباره باد سیاهی به کربلا پیچید و طفل زینب اسیر تمام لشکر شد 😭 در ابتدا دو علی را زهم جدا کردند که چشم کوفه از این پست فطرتی تر شد 😭 به سنگ و تیر و کمان و به نیزه و شمشیر خبر دهید گل زینب آه پرپر شد😭 یکی برای تسلای خاطر مادر به قتلگاه نشست و ذبیح مادر شد😭 یکی شبیه به قاسم قدش کشیده شد و یکی به ضربه ی شمشیر مثل اکبر شد یکی کنار برادر خمید مثل و داغدار تن بی سر برادر شد😭 یکی به مادر خود گفت خوب شد حالا که پیش فاطمه شرمندگیت کمتر شد 😭😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین
🍃🌟شب پنجم شده مرسوم... شب عبداللّٰه معصوم... ♦️ که باشی، حلقه زدن دشمنان به دور امامت را تاب نمی آوری... ♦️آنکه امامش را ببیند و بی تفاوت باشد و کاری نکند، بنده شیطان است نه بنده‌ ی خدا... ◾️ پنجمِ 🍃🏴
ابن الحسن هستم جگر دارم عمو جان پیش تو از بازو سپر دارم عمو جان با سر دویدم سمت تو تا سینه ات را از زیر پای شمر بردارم عمو جان من بی زره یاد جمل را زنده کردم  مانند بابایم هنر دارم عمو جان درد یتیمی را کنارت حس نکردم  پیش خودم گفتم پدر دارم عمو جان از سر گذشتن سرگذشت عاشقان است شرمنده ام پیش تو سر دارم عموجان دست بریده حاصل دست شکسته است این ارث را از پشت در دارم عمو جان تیر از تنم رد شد تنم را به تنت دوخت خیلی برایت دردسر دارم عمو جان اینجا پر از سنگ و سنان و تیر و نیزه است از تنگی جایت خبر دارم عمو جان با خنده من را بدرقه کن جای گریه  حاال که من شوق سفر دارم عمو جان
مثل رودی زد به قربانگاه تا دریا شود بچه‌ی شیر است پس باید که بی‌پروا شود دید عمو افتاده در مقتل بماند خوب نیست آه اگر شب را ببیند وای اگر فردا شود از علی اصغر چه کم دارد دلش می‌خواست تا آخرین قربانی آقا در عاشورا شود ناامیدانه به راه افتاد بین جمعیت از میان اسبها شاید مسیری وا شود گفت والله از عموی خود نخواهم شد جدا رفت در گودال تا بخشی از آن غوغا شود دست‌هایش را چنان عباس وقف عشق کرد در طفولیت دلش می‌خواست تا سقا شود آی مردم حرمله با تیر آخر آمده وای اگر تیر سه شعبه در گلویش جا شود خلوت عشق است حتی با حضور دیگران آرزویش بود روزی با عمو تنها شود زیر سم اسب‌ها حل شد در آغوش حسین گفت: (وا اُما)، نباید پیکرش پیدا شود
افتاده باز کار به دستِ کریم ها مارانوشته اند گدا از قدیم ها شانه زده به زلف کمندی نسیم ها باید کشید نازِ نگاهِ یتیم ها دستِ دعا به خاکِ قدم های او بزن عبدِ خداست کودکِ ده ساله‌ی حسن ده ساله بود قامتش اما وقار داشت بالایِ چشم خویش دوتا ذوالفقار داشت مثلِ ابالحسن سخنش اقتدار داشت بر یاریِ عمو جگری بی قرار داشت شهر مدینه با پدرش عهد بسته بود از کودگی کنارِ بزرگان نشسته بود با چشمِ خویش رفتنِ عشاق دیده بود شش ماهه هم به فیضِ شهادت رسیده بود او را عمو به بندِ محبت کشیده بود دستش به دستِ عمه‌ی قامت رشیده بود بوسید دست عمه به او التماس کرد جان کند تا ز خیمه خودش را خلاص کرد پایِ برهنه جانب گودال می دوید در بین ازدحام عجب موقعی رسید فریادهای مادرِ سادات را شنید فوری حسین پیکر او در بغل کشید می خواست تا که ضربه نبیند ولی نشد نیزه به پهلویش ننشیند ولی نشد لعنت به حرمله گلویِ تشنه باز شد این خون به رویِ چشم حسین چاره ساز شد اصلاً تمام کشتن این طفل راز شد اما مقابل پدرش سرفراز شد می خواست دست وپا بزند نیزه ها نذاشت بابایِ خود صدا بزند نیزه ها نذاشت در قتلگاه هر دو بدن زیرو رو شده نیزه به رویِ نیزه به پیکر فرو شده با پنجه های گرگ تنش جستجو شده عریان به دستِ لشگرِ بی آبرو شده مقتل نوشته با عجله مو کشیده اند مثل کبوتری سر او را بریده اند در قتلگاه روی تن او قدم زدند با نعل تازه هر دو بدن را بهم زدند یک عده جا نبود اگر ضربه کم زدند بر نیزه جسم بی سر او چون عَلَم زدند زینب گرفته دست به سر می کند نگاه درهم شده حسین و حسن بین قتلگاه شاعر:
عمه مرا رها کن من می‌روم به میدان، تنها مرا دعا کن من از تبار شیرم گاهی مرا علی و، گاهی حسن صدا کن من در طواف یارم حاجی کربلا را، قربانی منا کن عمه خدانگهدار در دل به یاد داغم، بزم عزا به‌پا کن با یاد اصغر و من بر سینه‌ی عمویم، شش‌گوشه‌ای بنا کن از غصه آب می‌شد وقتی که دید ارباب، تنها خطاب می‌شد وقتش رسیده حالا باید که بعد قاسم، او انتخاب می‌شد می‌ماند اگر به خیمه حتما که شرمگین از، روی رباب می‌شد خوشحال بود از این که جزء فداییان، مولا حساب می‌شد از غصه کم می‌آورد از جانب عمویش، وقتی جواب می‌شد می‌دید بین گودال رو به غروب رفته، خورشید بین گودال از شدت جراحت خون عمو حسین‌اش، پاشید بین گودال کار عمو تمام است باران سنگ و نیزه، بارید بین گودال بغضش ترک‌ترک شد وقتی که خنجر شمر، خندید بین گودال کم‌کم امید می‌باخت شد ناامید آن‌روز، امّید بین گودال آمد به‌کار، دستش مثل عموش عباس، در کارزار دستش از دست عمه پر زد مثل کبوتری تا، آغوش یار دستش مثل عقیق سرخی شد بر رکاب سینه، حالا سوار دستش آنقدر زخم برداشت تا که میان گودال، شد لاله‌زار دستش سر روی نیزه رفت‌و تن روی خاک ماند و بین غبار دستش... شعر از گروه ادبی انجمن شعر آیینی شهرستان بروجرد
تا حسین است، چه حاجت به عطای دگران تا حسین است، مگو مَدح و ثَنای دگران او که در هر دو سرا مظهرِ اَلطاف خداست میزنی از چه دگر، بابِ سَرای دگران آبروی تو رود از کف و ناکام شوی مَگُشا دست نیازت به عطای دگران جز خدای خود و مردان خدا مَدح مگو پای‌گیرِ تو شود مَدح خطایِ دگران سائل دَرگَهِ او، در دو جهان است عزیز من سرافکنده و مسکین، چو گدای دگران تا چو فُطرس پر و بالت بدهد عشق حسین مَگُشا بال محبت به فضای دگران عَنان به دست فرومایگان نده زِنهار که در مصالح خود خرج می‌کنند تو را ای مسلمان، حسنی باش و حسینی همه عمر سنگ بر سینه مزن، زیر لَوای دگران تا حسین است، به دل راه مَده عشق کسی چون که دل، جای حسین است نه جای دگران اشک و لبخندت اگر وقف حسین بن علی‌ست یادِ او باش به هر جشن و عزای دگران با وجود حرم او که بُوَد رَشگِ بهشت نکند جلوه دگر ، صحن و سرای دگران راهیان حرمش، خنده‌کنان گریانند کَس ندیده‌ست چنین، حال و هوای دگران چهره گلگون تو ز خون کن، که بُوَد رنگ حسین پیش او رنگ ندارد چو حنای دگران نینوایی شد اگر شعر حِسان جاوید است چون که نابود شود، نای و نوای دگران ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی نشان حرمله و خولی و سنان بدهم دلم قرار ندارد در این قفس باید کبوتر دل خود را به آسمان بدهم عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو من آمدم که حسن را نشانتان بدهم عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم سپر برای تو با سینه می شوم هیهات اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم مگر که زنده نباشم که در دل گودال اجازهء زدنت را به کوفیان بدهم من آمدم که شوم حائل تو با عمه مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم صدای مرکب و نعل جدید می آید عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم فقط نصیب من و شیرخواره شد این فخر که روی سینۀ مولای خویش جان بدهم عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم برای آنکه جسارت به پیکرت نشود خودم لباس تنت را به این و آن بدهم شاعر : مهدی مقیمی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
لا اله الا الله اومد از حرم عبدالله برید کنار که اومده فدائی ثارالله خدا تمومه زندگیش داره پر و بال میزنه برای قربونی شدن حالا دیگه نوبت منه قد کشیدم سپرت باشم مرهم زخم پرت باشم مثل قاسم بمیرم واست مثل اکبر پسرت باشم یه کم تحمل کن با اینکه بد حالی مگه من مردم که میون گودالی **** با دم انا لله سوی مقتل افتادم راه دارم میرم فدا بشم برا اباعبدالله پناه عالمو ببین بدون یار و بی پناه خدا میدونه چی میشه اگه نرسم به قتلگاه اشکای مادرو میبینم زخمای پیکرو میبینم من بمونم با همین چشمام کُندیِ خنجرو میبینم چشامو می بندم نبینم اشکاتو به لطف این نیزه یکی شدم با تو ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
462.4K
(ع) ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ وقتی تو رو غریب و تنها دیدم از روی تل سوی تو پر کشیدم با عجله بی زره و بی شمشیر بالاسرت عموجونم رسیدم ...... دیدم پیکرت شده آماج نیزه هاشون دیدم میزدن تو رو با سنگ و با عصاشون دیدم یکی اومد تو گودال و حرف بد زد دیدم یکی با چکمه محکم بهت لگد زد ...... میخوام فدا بشم برای تو عمو میخوام بگیرم از خون خودم وضو یا عَمّیَ الغریب عمو عمو حسین 🔸🔸🔸🔶🔶🔸🔸🔸 بند2⃣ آرزومه بشم فدات عمو جون من بمیرم جلو چشات عمو جون میدونی که چقدر دوست دارم من غرق به خون زدم صدات عمو جون ...... اومدم بالا سرت بجای بابام حسن مثل دست علمدار دستم شد جدا از تن اشکم میریزه واسه مصیبته جسارت خوبه شهید میشم و نمیبینم اسارت ..... صدای مادره پیچید تو قتلگاه خمیده و غمین رسید به قتلگاه یا عَمّیَ الغریب عمو عمو حسین 💠💠💠💠💠💠 به قلم:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بند اول ای شروع بندگی، ضربان زندگی همه‌ی هستم حسین، به تو دل بستم حسین ای روضه‌ات به پا تا شام ابد دل من همراهت می‌ماند عشقت دمی از این دل کم نشود دل من همراهت می‌ماند تا ابد به دو عالم، دل ما هم، به تو تکیه خواهد داد خوش به حال کسی‌که، روز اول، مسیرش به حسین افتاد با توام به نگاه تو قسم تا به قافله‌ی تو برسم «سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان» بند دوم با نسیم پرچمت، زیر باران غمت دلم از زوار توست، عطشم دیدار توست ای ماه آسمان عاشقی‌ام بنگر دلتنگی‌هایم را چشم ترم نشان عاشقی‌ام بنگر دلتنگی‌هایم را به نگاه خود ای کاش، بپذیری، دل سرگردانم را به سپاه خود ای کاش، بپذیری، من و فرزندانم را تو بخوان سوی لشگر وفا من و نسل حسینی مرا «سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان» بند سوم آه، به حق آه عشق، که رسد خونخواه عشق شده عالم غرق نور، ز علامات ظهور ای آخرین مناجات شهدا به لب آمد جان بی‌طاقت نذر تو شد جوانی‌ها به خدا به سر آمد صبر عشاقت من و آه دمادم، من و این غم، من و عشق و هم‌عهدی من و حسرت دیدار، به ره یار، من و ذکر یامهدی که فدایی راه تو شوم که شهید نگاه تو شوم «ای یوسف زهرا، سیدی ادرکنا» 〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا