🌺🍀 بسم الله الرحمن الرحیم
#با_اهلبیت_علیهم_السلام
#نکته_های_ناب
🔷🔶 #خدایا_در_دنیا_و_آخرت_مرا_در_کنار_مولایم_قرار_بده
👈🏼امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
الفَقرُ مَعَنا خَيرٌ مِنَ الغِنَى مَعَ غَيرِنا.
وَالقَتلُ مَعَنا خَيرٌ مِنَ الحَياةِ مَعَ عَدُوِّنا.
وَنَحنُ كَهفٌ لِمَن إِلتَجَأَ إِلَينا.
وَنُورٌ لِمَنِ استَبصَرَ بِنا.
وَعِصمَةٌ لِمَن إِعتَصَمَ بِنا.
مَن أَحَبَّنا كَانَ مَعَنا في السَّنامِ اَلأَعلَى.
وَمَنِ انحَرَفَ عَنّا فَإِلَى النَّارِ.
📝 فقر با ما، بهتر از ثروتمندی در کنار غیر ماست،
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست،
ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد؛
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد؛
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسّک جوید
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود؛ و آنکه از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.
📚 بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۲۹۹
🔆 کانال@majnon1396
🌺🍀 بسم الله الرحمن الرحیم
#با_اهلبیت_علیهم_السلام
#نکته_های_ناب
🔷🔶 #خدایا_در_دنیا_و_آخرت_مرا_در_کنار_مولایم_قرار_بده
👈🏼امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
الفَقرُ مَعَنا خَيرٌ مِنَ الغِنَى مَعَ غَيرِنا.
وَالقَتلُ مَعَنا خَيرٌ مِنَ الحَياةِ مَعَ عَدُوِّنا.
وَنَحنُ كَهفٌ لِمَن إِلتَجَأَ إِلَينا.
وَنُورٌ لِمَنِ استَبصَرَ بِنا.
وَعِصمَةٌ لِمَن إِعتَصَمَ بِنا.
مَن أَحَبَّنا كَانَ مَعَنا في السَّنامِ اَلأَعلَى.
وَمَنِ انحَرَفَ عَنّا فَإِلَى النَّارِ.
📝 فقر با ما، بهتر از ثروتمندی در کنار غیر ماست،
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست،
ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد؛
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد؛
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسّک جوید
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود؛ و آنکه از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.
📚 بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۲۹۹
🔆 کانال@majnon1396
🌺🍀 بسم الله الرحمن الرحیم
#با_اهلبیت_علیهم_السلام
#نکته_های_ناب
🔷🔶 #خدایا_در_دنیا_و_آخرت_مرا_در_کنار_مولایم_قرار_بده
👈🏼امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
الفَقرُ مَعَنا خَيرٌ مِنَ الغِنَى مَعَ غَيرِنا.
وَالقَتلُ مَعَنا خَيرٌ مِنَ الحَياةِ مَعَ عَدُوِّنا.
وَنَحنُ كَهفٌ لِمَن إِلتَجَأَ إِلَينا.
وَنُورٌ لِمَنِ استَبصَرَ بِنا.
وَعِصمَةٌ لِمَن إِعتَصَمَ بِنا.
مَن أَحَبَّنا كَانَ مَعَنا في السَّنامِ اَلأَعلَى.
وَمَنِ انحَرَفَ عَنّا فَإِلَى النَّارِ.
📝 فقر با ما، بهتر از ثروتمندی در کنار غیر ماست،
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست،
ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد؛
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد؛
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسّک جوید
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود؛ و آنکه از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.
📚 بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۲۹۹
🔆 کانال@majnon1396
#با_رسول_خدا صلیاللهعلیهوآله
#نکته_های_ناب
#28صفر
🔷🔶 #ادله_ی_شهادت_پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_وآله_در_کتب_شیعه_و_سنی
👈🏼👈🏼 دلایل بسیاری وجود دارد که شهادت ناشی از مسمومیت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را تأیید مینمایند.
اکنون به تعدادی از این روایات با استناد به منابع فریقین اشاره مینماییم..
1⃣ ابنسعد میگوید:
در روایتی آمده است:
پیامبر(صلی الله علیه وآله) مسموم درگذشت، و شصتوسه ساله بود. این قول ابنعبده است.
📚 المجدد فی الانساب، محمد بن محمد علوی ص۶
2⃣ شیخ طوسی میفرماید:
رسولخدا صلیاللهعلیهوآله دو شب باقیمانده از ماه صفر در سال دهم هجری، مسموم درگذشت.
📚 تهذیب الاحکام ج۶ص۱؛ بحارالانوار ج۲۲ص۵۱۴
3⃣ علامه حلی، شهادت رسولخدا صلیاللهعلیهوآله را به وسیله سَم ذکر میکند.
📚 منتهی المطلب، علامهحلی ج۲، ص۸۸۷
4⃣ حاکم نیشابوری کشته شدن رسولخدا صلیاللهعلیهوآله را تأیید کرده است. آنجا که میگوید:
شعبی گفته است:
بهخدا قسم رسولخدا و ابوبکر با سم کشته شدند و عمر و عثمان و علیبنابیطالب با شمشیر کشته شدند و حسنبنعلی با سم و حسینبنعلی با شمشیر کشته شد.
📚 المستدرك علیالصحیحین، ج۳، ص۶۰
5⃣ در کتاب جامع الرواه آمده است:
پیامبر در مدینه مسموم درگذشت.
📚 جامع الرواة، محمدعلیاردبیلی، ج۲، ص۴۶۳
شیخ مفید میفرماید:
او در مدینه، روز دوشنبه، دوشب باقیمانده از ماه صفر، در سال دهم هجری درگذشت درحالیکه شصت وسه سال داشت.
📚 المقنعه شیخ مفید ص۴۵۶، و منتهی المطلب حلی ج۲، ص۸۸۷
6⃣ بیهقی از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که وی گفت:
اگر نُه بار قسم بخورم که رسولخدا کشته شده است برایم محبوبتر است از اینکه یکبار قسم بخورم که او کشته نشده است به جهت اینکه خداوند او را پیامبر شهید قرار داده است.
📚 السيرة النبوية، ابن کثیر دمشقی، ج۴، ص۴۴۹
7⃣ ابنمسعود کشته شدن پیامبر در سنه یازده هجری تأیید و تأکید کرده است.
📚 السیره نبویه ابن کثیر ج۴، ص۴۴۹؛ البداية والنهاية، ج۶، ص۳۱۷ و۳۲۲
8⃣ رسولخدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمود:
هیچ پیامبری یا وصی او نیست مگر آنکه شهید میشود.
📚 بصائر الدرجات ص۱۴۸؛ بحارالانوار ج۱۷، ص۴۰۵ وج۴۰ص۱۳۹
و همچنین فرمودند:
هیچکس از ما (اهلبیت) نیست مگر آنکه مسموم یا مقتول خواهد بود.
📚 وسائل الشیعه ج۱۴، ص۲؛ بحارالانوار ج۴۵ص۱؛ من لایحضره الفقیه ج۴ص۱۷
9⃣ عبدالصمد بن بشیر از امام صادق علیهالسلام روایت کرده که آنحضرت فرمود:
میدانید پیامبر صلیاللهعلیهوآله درگذشت یا کشته شد؟!
همانطور که خدا میفرماید:
(اگر او درگذرد یا کشته شود به جاهلیت باز میگردید؟!)
او قبل از مرگ مسموم شد. آن دو زن (عایشه و حفصه) به او سَم نوشاندند.
📚 تفسیرالعیاشی ج۱، ص۲۰۰، و بحارالانوار ج۲۲، ص۵۱۶، وج۲۸، ص۲۱
و در روایت دیگر آمده است:
عایشه و حفصه به او سم نوشاندند.
📚 بحارالانوار ج۲۲، ص۵۱۶
بسیاری از دانشمندان شیعه، با استفاده از این اصل کلی، نیازی به جست وجوی مورد به مورد را در ارتباط با چگونگی شهادت هر کدام از معصومان(علیهمالسلام) احساس نمیکنند.
📚 بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۰۹
🔆 کانال مجنون کرمانشاهی
#با_امام_باقر_علیه_السلام
#مطاعن_دشمنان
#نکته_های_ناب
🔷🔶 #محبت_دشمنان_اهل_بیت_علیهم_السلام_موجب_کافر_شدن_انسان_می_شود!
👈🏼👈🏼 #امام_باقر علیهالسلام در تفسیر آيه مباركه «ﻣَﺎ ﺟَﻌَﻞَ ﺍﻟﻠﻪُ ﻟِﺮَﺟُﻞٍ ﻣِﻦْ ﻗَﻠْﺒَﻴْﻦِ ﻓِﻲ ﺟَﻮْﻓِﻪِ» (یعنی: خداوند در درون انسان دو قلب قرار نداده است؛ سوره احزاب، آیه ۴) فرمودند:
🍃 «یعنی اینکه با قلبش (چیزی یا کسی را) دوست بدارد و با همان قلب، دشمن بدارد؛ امّا محبّت ما، دوستی برای ما را خالص میكند، چنانچه طلا به وسيله آتش، خالص میشود و ديگر كدورتی در آن باقی نمیماند.
🍃 و هر كه میخواهد بداند در دلش محبّت خالصانهی ماست، به قلب خود مراجعه نموده و آن را امتحان کند؛ اگر در قلب خود در کنار محبّت ما، محبّت دشمنان ما را نيز شراکت داده باشد، از ما نيست و ما نيز از او نيستيم، و خدا و جبرئيل و ميكائيل با او دشمن هستند، و خداوند دشمن كافران است!»
📝 «تفسير القمي فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِيجَعْفَرٍ علیهالسلام فِي قَوْلِهِ:
(ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ)
فَيُحِبَّ بِهَذَا وَيُبْغِضَ بِهَذَا فَأَمَّا مَحَبَّتُنَا فَيُخْلِصُ الْحُبَّ لَنَا كَمَا يَخْلُصُ الذَّهَبُ بِالنَّارِ لَا كَدَرَ فِيهِ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ حُبَّنَا فَلْيَمْتَحِنْ قَلْبَهُ فَإِنْ شَارَكَهُ فِي حُبِّنَا حُبَّ عَدُوِّنَا فَلَيْسَ مِنَّا ولَسْنَا مِنْهُ وَالله عَدُوُّهُمْ وَجَبْرَئِيلُ وَمِيكَائِيلُ وَالله عَدُوٌّ لِلْكَافِرِين».
📚 بحارالأنوار، ج۲۷، ص۵۱
🔥 «اللّهُمَّ الْعَنْ أبَا الشُّرُورِ وَأتباعَهُ في کُلِّ لَمحَةٍ بِقَدرِ ما في عِلمِك مِنَ الأزَلِ إلَی الابد
🔆
#سید_مهدی_قوام
#نکته_های_ناب
#قصه_عبرت
🔷🔶 #تغییر_زندگی_یک_فاحشه_با_پول_روضه_خوان_فاطمیه
👈🏼👈🏼 ماجرای دیگری که آقای حسن محمّدی برایم تعریف کرد این بود [که] میگفت:
من و آقا سیّد مهدی قوام را ده شب در ایّام جمادیالأولی (فاطمیّه) به مسجد امام سجّاد (علیهالسلام)، واقع در خیابان شاه (جمهوری فعلی)، دعوت کرده بودند.
بعد از پایان منبر، شب دهم صاحب مجلس چهارصد تومان به ایشان داد که با توجّه به اینکه ایشان از منبریهای ردهٔ اوّل تهران بود پول خوبی بود.
➖ شب آخر، بعد از اینکه همه از مسجد رفتند، فقط من و آقای قوام و خادم مسجد حضور داشتیم که من به ایشان گفتم: آقا! همه رفتند، برای شما تاکسی بگیرم؟
گفت: نه.
گفتم: آقا! پس چهطور میخواهید به خانه بروید؟
گفت: راستش امشب پولدار شدهام، میخواهم در این خیابان شاه کمی قدم بزنم.
با توجّه به اینکه در آن ساعاتِ شب معمولاً زنهای روسپی در آن خیابان منتظر مشتری میایستادند، مشاهدهٔ این صحنهها خیلی مشمئزکننده و ناراحتکننده بود.
بهخاطر همین نیز من سعی کردم مانع از حضور آقای قوام در خیابان شوم. ولی ایشان نپذیرفت و راهی خیابان شد.
من هم با تعجّب همراه ایشان به راه افتادم.
➖ بعد از اینکه کمی راه رفتیم، یکی از این زنها را که حدود ۲۷، ۲۸ ساله میشد، کنار خیابان دیدیم که منتظر مشتری ایستاده بود.
آقای قوام با عمامه و عبا و قبا به طرف آن زن رفت و بعد از سلام، میزان پولی را [که] بابت این کار هر شب به دست میآورد پرسید.
اوّل زن طفره رفت، ولی با صحبتهایی که آقای قوام با او کرد راضی شد و پولِ دریافتیِ هر شبِ او چهل تومان تعیین گردید.
سپس آقای قوام همان پاکت پولی را که آن شب بابت ده روز منبر از مسجد گرفته بود، با حال عجیبی به آن زن داد و گفت:
این ایّام ایّامِ شهادت دختر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) است، این هم پول ده شب توست؛ تو را به جدّهام زهرا (سلاماللهعلیها) قسم دنبال این کار نرو.
➖ زن گریهاش گرفت و گفت: باشد، پول را هم نمیخواهم. خواست پول را برگرداند، ولی آقای قوام قبول نکرد و همۀ چهارصد تومان را به آن زن داد.
➖ این قضیّه مربوط به قبل از سال ۱۳۴۰ است. بعد از پیروزی انقلاب، دههٔ عاشورای حدود سال ۱۳۶۱، ۱۳۶۲ بود، بعد از منبر از بازار بیرون میآمدم که به حاج حسنآقا محمّدی برخورد کردم.
بهمن گفت: داستان آقا سیّد مهدی قوام را با آن زن بدکاره میدانی؟
گفتم: بله، خودت تعریف کردی.
گفت: آن زن در همان جوانی توبه کرد و ازدواج کرد و در جلسات هم شرکت کرد.
این خانم بعدها معلّم قرآن برای خانمها شد و صدها نفر از این زنها را نیز هدایت و با دین آشنا کرد. حال که تو را دیدم خواستم بگویم که او چند روز پیش از دنیا رفت».
📚 زندگینامه وخاطرات استادحسین انصاریان، ص۶۱ - ۶۲
#دفاع_از_اهلبیت_علیهم_السلام
#با_امام_رضا_علیه_السلام
#مباحث_اعتقادی
#نکته_های_ناب
#11ذیقعده
🔷🔶 #اهمیت_یادگیری_و_دفاع_از_معارف_امامتی_و_اهلبیتی
👈🏼👈🏼 امام حسنعسکری علیهالسّلام از جد اطهرشان، امام هشتم، علیبنموسیالرضا علیهمالسلام نقل میکند که، ایشان فرمودند:
أَفْضَلُ مَا یُقَدِّمُهُ الْعَالِمُ مِنْ مُحِبِّینَا وَمَوَالِینَا أَمَامَهُ لِیَوْمِ فَقْرِهِ وَفَاقَتِهِ وَذُلِّهِ وَمَسْکَنَتِهِ أَنْ یُغِیثَ فِی الدُّنْیَا مِسْکِیناً مِنْ مُحِبِّینَا مِنْ یَدِ نَاصِبٍ عَدُوٍّ لِله وَلِرَسُولِهِ.
یَقُومُ مِنْ قَبْرِهِ وَالْمَلَائِکَة صُفُوفٌ مِنْ شَفِیرِ قَبْرِهِ إِلَی مَوْضِعِ مَحَلِّهِ مِنْ جِنَانِ الله فَیَحْمِلُونَهُ عَلَی أَجْنِحَتِهِمْ وَیَقُولُونَ:
طُوبَاك طُوبَاك!
یَا دَافِعَ الْکِلَابِ عَنِ الْأَبْرَارِ!
وَیَا أَیُّهَا الْمُتَعَصِّبُ لِلْأَئِمَّهًِْ الْأَخْیَارِ.
📝 برترین توشهای که شخص عالم دوستدار و پیرو ما اهلبیت، برای روز فقر و نیاز و خواری و بیچیزی خود (قیامت) ذخیره میکند آن است که:
در دنیا فرد ضعیف و ناتوانی از محبّان ما را (از جنبه عقیدتی و دینی) از چنگال فرد #ناصبی دشمن خدا و #رسولخدا نجات میبخشد.
و آن، زمانی است که از قبر خویش برمیخیزد در حالی که فرشتگان در صفوفی بسیار از کنار قبر او تا جایگاه مقام و مرتبهاش در #بهشتهای خداوند ایستادهاند و او را بر بالهای خویش میبَرَند و به او میگویند:
خوش آمدی!
آفرین بر تو!
خوشا به حالت!
ای کسی که سگان (دشمنان) را از نیکان دور میکردی و ای کسی که نسبت به #ائمه_اطهار تعصب میورزیدی.
📚 منابع:
۱. احتجاج، شیخطبرسی، ج۱، ص۱۹، ح۱۷
۲. بحارالأنوار، علامهمجلسی، ج۲، ص۱۱
۳. تفسیر اهلبیت علیهمالسلام ج۱۲، ص۴۴۰
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_حسین_علیه_السلام
#نکته_های_ناب
#لعن_دشمنان
🔷🔶 #ثواب_خوردن_آب_و_لعن_دشمنان_امام_حسین_علیه_السلام
👈🏼👈🏼 #داود_بن_کثیر_رقی میگوید:
نزد #امام_صادق (علیه السلام) بودم که ایشان آب طلبید و از آن نوشید. دیدم اشک از چشم مبارک حضرت جاری شد.
آنگاه فرمود:
ای داود! خداوند قاتل حسین (علیهالسلام) را لعنت کند.
هیچ مومنی نیست که آب بنوشد و از حسین یاد کند و بر قاتلش لعنت بفرستد مگر اینکه خداوند صدهزار ثواب برای او ثبت میکند،
و صدهزار گناه از او محو میکند،
و صد هزار درجه او را بالا میبرد،
و گویا صدهزار بنده را آزاد کرده باشد،
و خداوند او را با دلی مطمئن محشور میکند.
📝 عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ:
كُنْتُ عِنْدَ أَبِيعَبْدِاللَّهِ عليهالسلام إِذَا اسْتَسْقَى الْمَاءَ فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَيْتُهُ قَدِ اسْتَعْبَرَ وَاغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِدُمُوعِهِ.
ثُمَّ قَالَ لِي يَا دَاوُدُ:
لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَ الْحُسَيْنِ عليه السلام.
وَمَا مِنْ عَبْدٍ شَرِبَ الْمَاءَ فَذَكَرَ الْحُسَيْنَ عليهالسلام وَأَهْلَبَيْتِهِ وَلَعَنَ قَاتِلَهُ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ،
وَحَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَيِّئَةٍ،
وَرَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ،
وَكَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ،
وَحَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَادِ.
📚الکافی جلد۶ صفحه۳۹۱
📚کامل الزیارات جلد۱ صفحه۱۰۶
📚امالی صدوق صفحه۲۰۵
کانال اختصاصی اشعار
@majnon1396
🔆
جریان زن بدکاره وسیدقوام.mp3
7.61M
🏴#متن جریان زن بدکاره ومرحوم سید قوام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج آرمین غلامی
#سید_مهدی_قوام
#نکته_های_ناب
#قصه_عبرت
👇👇
🤞🤞🏴#متن جریان زن بدکاره ومرحوم سید قوام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج آرمین غلامی
#سید_مهدی_قوام
#نکته_های_ناب
#قصه_عبرت
🔷🔶 #تغییر_زندگی_یک_فاحشه_با_پول_روضه_خوان_فاطمیه
توحید را دُردانه گوهر می شود زهرا
یکپارچه الله اکبر می شود زهرا
اُم ابیهای پیمبر می شود زهرا
ساقی اگر مولاست کوثر می شود زهرا
شیعه چو فرزند است و مادر می شود زهرا
اهل کَرَم ذاتاً کریم اند و گدا محتاج
جایی ندارد غیر باغِ هَل أتی محتاج
زهرا کریمه، ما تماماً بی نوا، محتاج
به چادرش هستند حتی انبیاء محتاج
تا وارد صحرای محشر می شود زهرا
محو کمالِ خویش کرده مرتضی را هم
وقتی دعایش سر زده همسایه ها را هم
یعنی دعایش آبرو داده دعا را هم
جمله به جمله هَل أتی، حتی کِساء را هم
هر طور بنویسیم محور می شود زهرا
او مادر آب است و باران را به عالم داد
*بی بی جان! آب مهریه ی شما بود، اما کجا بودی کربلا، بینِ دو نهرِ آب، پسرت حسین رو با لبِ تشنه سر بریدن... هر چی صدا میزد: لشکر! جگرم از تشنگی میسوزه، لااقل یه قطره ی آبی به من بدهید، همین قدر بگم: اینقدرمردم سنگش زدن...*یااباعبدالله
آقای حسن محمّدی برایم تعریف کرد این بود [که] میگفت:
من و آقا سیّد مهدی قوام را ده شب در ایّام جمادیالأولی (فاطمیّه) به مسجد امام سجّاد (علیهالسلام)، واقع در خیابان شاه (جمهوری فعلی)، دعوت کرده بودند.
بعد از پایان منبر، شب دهم صاحب مجلس چهارصد تومان به ایشان داد که با توجّه به اینکه ایشان از منبریهای ردهٔ اوّل تهران بود پول خوبی بود.
➖ شب آخر، بعد از اینکه همه از مسجد رفتند، فقط من و آقای قوام و خادم مسجد حضور داشتیم که من به ایشان گفتم: آقا! همه رفتند، برای شما تاکسی بگیرم؟
گفت: نه.
گفتم: آقا! پس چهطور میخواهید به خانه بروید؟
گفت: راستش امشب پولدار شدهام، میخواهم در این خیابان شاه کمی قدم بزنم.
با توجّه به اینکه در آن ساعاتِ شب معمولاً زنهای روسپی در آن خیابان منتظر مشتری میایستادند، مشاهدهٔ این صحنهها خیلی مشمئزکننده و ناراحتکننده بود.
بهخاطر همین نیز من سعی کردم مانع از حضور آقای قوام در خیابان شوم. ولی ایشان نپذیرفت و راهی خیابان شد.
من هم با تعجّب همراه ایشان به راه افتادم.
➖ بعد از اینکه کمی راه رفتیم، یکی از این زنها را که حدود ۲۷، ۲۸ ساله میشد، کنار خیابان دیدیم که منتظر مشتری ایستاده بود.
آقای قوام با عمامه و عبا و قبا به طرف آن زن رفت و بعد از سلام، میزان پولی را [که] بابت این کار هر شب به دست میآورد پرسید.
اوّل زن طفره رفت، ولی با صحبتهایی که آقای قوام با او کرد راضی شد و پولِ دریافتیِ هر شبِ او چهل تومان تعیین گردید.
سپس آقای قوام همان پاکت پولی را که آن شب بابت ده روز منبر از مسجد گرفته بود، با حال عجیبی به آن زن داد و گفت:
این ایّام ایّامِ شهادت دختر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) است، این هم پول ده شب توست؛ تو را به جدّهام زهرا (سلاماللهعلیها) قسم دنبال این کار نرو.
➖ زن گریهاش گرفت و گفت: باشد، پول را هم نمیخواهم. خواست پول را برگرداند، ولی آقای قوام قبول نکرد و همۀ چهارصد تومان را به آن زن داد.
➖ این قضیّه مربوط به قبل از سال ۱۳۴۰ است. بعد از پیروزی انقلاب، دههٔ عاشورای حدود سال ۱۳۶۱، ۱۳۶۲ بود، بعد از منبر از بازار بیرون میآمدم که به حاج حسنآقا محمّدی برخورد کردم.
بهمن گفت: داستان آقا سیّد مهدی قوام را با آن زن بدکاره میدانی؟
گفتم: بله، خودت تعریف کردی.
گفت: آن زن در همان جوانی توبه کرد و ازدواج کرد و در جلسات هم شرکت کرد.
این خانم بعدها معلّم قرآن برای خانمها شد و صدها نفر از این زنها را نیز هدایت و با دین آشنا کرد. حال که تو را دیدم خواستم بگویم که او چند روز پیش از دنیا رفت».
📚 زندگینامه وخاطرات استادحسین انصاریان، ص۶۱ - ۶۲
جریان زن بدکاره وسیدقوام.mp3
7.61M
🤞🤞🏴#جریان زن بدکاره ومرحوم سید قوام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج آرمین غلامی
#سید_مهدی_قوام
#نکته_های_ناب
#قصه_عبرت
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
جریان زن بدکاره وسیدقوام.mp3
7.61M
🤞🤞🏴#جریان زن بدکاره ومرحوم سید قوام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج آرمین غلامی
#سید_مهدی_قوام
#نکته_های_ناب
#قصه_عبرت
🤞🤞🏴#متن جریان زن بدکاره ومرحوم سید قوام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج آرمین غلامی
#سید_مهدی_قوام
#نکته_های_ناب
#قصه_عبرت
🔷🔶 #تغییر_زندگی_یک_فاحشه_با_پول_روضه_خوان_فاطمیه
توحید را دُردانه گوهر می شود زهرا
یکپارچه الله اکبر می شود زهرا
اُم ابیهای پیمبر می شود زهرا
ساقی اگر مولاست کوثر می شود زهرا
شیعه چو فرزند است و مادر می شود زهرا
اهل کَرَم ذاتاً کریم اند و گدا محتاج
جایی ندارد غیر باغِ هَل أتی محتاج
زهرا کریمه، ما تماماً بی نوا، محتاج
به چادرش هستند حتی انبیاء محتاج
تا وارد صحرای محشر می شود زهرا
محو کمالِ خویش کرده مرتضی را هم
وقتی دعایش سر زده همسایه ها را هم
یعنی دعایش آبرو داده دعا را هم
جمله به جمله هَل أتی، حتی کِساء را هم
هر طور بنویسیم محور می شود زهرا
او مادر آب است و باران را به عالم داد
*بی بی جان! آب مهریه ی شما بود، اما کجا بودی کربلا، بینِ دو نهرِ آب، پسرت حسین رو با لبِ تشنه سر بریدن... هر چی صدا میزد: لشکر! جگرم از تشنگی میسوزه، لااقل یه قطره ی آبی به من بدهید، همین قدر بگم: اینقدرمردم سنگش زدن...*یااباعبدالله
آقای حسن محمّدی برایم تعریف کرد این بود [که] میگفت:
من و آقا سیّد مهدی قوام را ده شب در ایّام جمادیالأولی (فاطمیّه) به مسجد امام سجّاد (علیهالسلام)، واقع در خیابان شاه (جمهوری فعلی)، دعوت کرده بودند.
بعد از پایان منبر، شب دهم صاحب مجلس چهارصد تومان به ایشان داد که با توجّه به اینکه ایشان از منبریهای ردهٔ اوّل تهران بود پول خوبی بود.
➖ شب آخر، بعد از اینکه همه از مسجد رفتند، فقط من و آقای قوام و خادم مسجد حضور داشتیم که من به ایشان گفتم: آقا! همه رفتند، برای شما تاکسی بگیرم؟
گفت: نه.
گفتم: آقا! پس چهطور میخواهید به خانه بروید؟
گفت: راستش امشب پولدار شدهام، میخواهم در این خیابان شاه کمی قدم بزنم.
با توجّه به اینکه در آن ساعاتِ شب معمولاً زنهای روسپی در آن خیابان منتظر مشتری میایستادند، مشاهدهٔ این صحنهها خیلی مشمئزکننده و ناراحتکننده بود.
بهخاطر همین نیز من سعی کردم مانع از حضور آقای قوام در خیابان شوم. ولی ایشان نپذیرفت و راهی خیابان شد.
من هم با تعجّب همراه ایشان به راه افتادم.
➖ بعد از اینکه کمی راه رفتیم، یکی از این زنها را که حدود ۲۷، ۲۸ ساله میشد، کنار خیابان دیدیم که منتظر مشتری ایستاده بود.
آقای قوام با عمامه و عبا و قبا به طرف آن زن رفت و بعد از سلام، میزان پولی را [که] بابت این کار هر شب به دست میآورد پرسید.
اوّل زن طفره رفت، ولی با صحبتهایی که آقای قوام با او کرد راضی شد و پولِ دریافتیِ هر شبِ او چهل تومان تعیین گردید.
سپس آقای قوام همان پاکت پولی را که آن شب بابت ده روز منبر از مسجد گرفته بود، با حال عجیبی به آن زن داد و گفت:
این ایّام ایّامِ شهادت دختر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) است، این هم پول ده شب توست؛ تو را به جدّهام زهرا (سلاماللهعلیها) قسم دنبال این کار نرو.
➖ زن گریهاش گرفت و گفت: باشد، پول را هم نمیخواهم. خواست پول را برگرداند، ولی آقای قوام قبول نکرد و همۀ چهارصد تومان را به آن زن داد.
➖ این قضیّه مربوط به قبل از سال ۱۳۴۰ است. بعد از پیروزی انقلاب، دههٔ عاشورای حدود سال ۱۳۶۱، ۱۳۶۲ بود، بعد از منبر از بازار بیرون میآمدم که به حاج حسنآقا محمّدی برخورد کردم.
بهمن گفت: داستان آقا سیّد مهدی قوام را با آن زن بدکاره میدانی؟
گفتم: بله، خودت تعریف کردی.
گفت: آن زن در همان جوانی توبه کرد و ازدواج کرد و در جلسات هم شرکت کرد.
این خانم بعدها معلّم قرآن برای خانمها شد و صدها نفر از این زنها را نیز هدایت و با دین آشنا کرد. حال که تو را دیدم خواستم بگویم که او چند روز پیش از دنیا رفت».
📚 زندگینامه وخاطرات استادحسین انصاریان، ص۶۱ - ۶۲
جریان زن بدکاره وسیدقوام.mp3
7.61M
🤞🤞🏴#جریان زن بدکاره ومرحوم سید قوام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج آرمین غلامی
#سید_مهدی_قوام
#نکته_های_ناب
#قصه_عبرت