eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
*﷽* حسین 15 سال داشت که به جبهه رفت. یکبار که مجروح شده بود ، در بیمارستان بستری شد. وقتی که برای دیدنش وارد اتاقی که بستری بود شدم ، اوجلوی چشمم بود ولی من نمی شناختمش! پدرش گفت :این کیه؟ می شناسیش؟ گفتم : نه! گفت : این حسینه گفتم : تو حسین منی؟! حسین چشمهایش نمی دید. گفت : مامان تویی؟ حسین رو از صدایش شناختم. خواستم صورتش را ببوسمش دیدم جایی برای بوسیدن ندارد ، تمام پوست صورتش کنده شده بود. گفتم : الهی بی مادر بشی که اینجوری نبینمت حسین! گفت : کاشکی بی مادر بودم! گفتم : چرا از من ناراحتی؟ گفت : دعای تو مانع شهادت من شد. گفتم : اینکه مشکلی نیست مادر! ان شاالله دفعه بعد شهید می شوی. 📚 : حماسه ۴۱
*﷽* 💢شهادت یک مرزبان فرمانده مرزبانی استان هرمزگان: دردرگیری مرزبانان پایگاه دریابانی میناب در سواحل گروگ باقاچاقچیان سوخت ،مرزبان ستوان سوم محمد احمدی به شهادت رسید.
*﷽* ابومهدی ارادت عجیبی به حاج قاسم داشت. ارتباط عمیق شان به سالها قبل برمی گردد. حاج قاسم قبل از جریان داعش و سرنگونی صدام ، حتی از اوایل فرماندهی اش بر سپاه قدس به دیدن ابو مهدی می آمد. یک بار ابو مهدی از من عکس هایی از شهدای سپاه بدر و اسماعیل دقایقی خواست. گویا مهمان داشت. همه شان را قاب گرفتم و بردم دفترش و روی دیوار نصب کردیم. مهمانش حاج قاسم بود. وقتی آمد ، با دقت و توجه تک تک عکس ها را نگاه کرد و گفت : سعی کنید این شهدا را به مردم عراق بشناسانید. 📚 : ماهنامه فکه
AUD-20201021-WA0012.opus
411.7K
سخنواره(۱) موضوع : ویژگی جنگ و صلح از منظر اسلام
در مکتب شهادت در محضر شهدا 👈این شهید رو مقایسه کنید با بعضی از مسئولان امروز 🌹پرکاری و کم خوابی ویژگی اصلی‌اش بود.✌️ 🌹آن چنان که کار در روز‌های جمعه را هم در یکی از جلسات اداری به تصویب رسانده بود. به این ترتیب عملا کارش تعطیلی نداشت. 🌹معتقد بود شهادت در راه خدا مزد کسانی است که در راه خدا پرکارند. 🌹شهدای جنگ تحمیلی را شاهد این حرف خود معرفی می‌کرد. 🕊
در مکتب شهادت در محضر شهدا از آقا حلالیت می‌طلبم که نتوانستم سرباز خوبی باشم، عشق به و تبعیت از ایشان، سعادتمندی را به همراه دارد، مثل گذشته بدهکار انقلابیم نه طلبکار .. فرازی از وصیتنامه
در مکتب شهادت در محضر شهدا یاران حاج قاسم چند مطلب در مورد سردار شهید عیسی حیدری از گردان ۴۱۰ غواص لشکر ثارالله کرمان 1⃣در بین نیروهای لشکر ۴۱ ثارالله به آرپی جی زن مشهور بود. هر وقت حاج احمد می‌خواست بیشتر از یک گلوله خرج هدفی نکند؛ می‌گفت عیسی بزند، ولی هر وقت در حضور عیسی حرف از مهارت او می شد، با اشاره به آیه‌ شریفه «و ما رمیت اذا رمیت و..» می‌گفت: این ما نیستیم که به هدف می زنیم بلکه خداست که تیر ما را به سوی هدف هدایت می‌کند. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 2⃣وقتی در آب تمرین می کردیم ، می گفت درسته که اینجا در حال عبادت هستیم ولی ذکر بگویید. معتقد بود انسان باید تظاهر به ذکر و عبادت نکند . می گفت : مرتب ذکر لااله الا الله رو بگویید ؛ چون لب ها حرکت نمی کند و کسی متوجه نمی شود که شما ذکر می گویید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 3⃣شب عملیات والفجر هشت قبل از شکسته شدن خط بچه ها مشغول باز کردن محور بودند ، که نیروهای گشتی دشمن پایش را روی دست عیسی میگذارد ، عیسی می گفت فقط آیه ی وجعلنا را با معنی میخواندم اونجا به یقین رسیدم که آیه وجعلنا دشمن را کور می کند چرا که پای سرباز عراقی روی دست من بود اما چشمش من را نمی دید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 4⃣احساس پدر شهید بعد از خبر شهادت فرزندانش این بود که خدارا هزار مرتبه شکر که چنین فرزندانی به من داد و با این پاکی وشجاعت خونش را خدا قبول کردو در راه خدارفت و اگر ناراحتی می کردم دشمن شماطت می کرد
*﷽* داشتن فرزند را نعمت می دانست خیلی علاقه‌مند بود که پدر شود. ولی وقتی از این نعمت برخوردار شد ،بچه را در آغوش نمی‌گرفت خیلی کم او را می‌بوسید. دلیلش را می‌پرسیدم می گفت : می ترسم مهرش به دلم بنشیند و مانع جبهه رفتنم شود و از طرفی اگر افتخار شهادت نصیبم گردد ، نمی‌خواهم نبودنم در روحیه ی این طفل معصوم اثر سوء بگذارد. 📚 : حماسه ۴۱
*﷽* کنایه زنندگان به مدافعان حرم اگر در کربلا هم حضور داشتند جزو تماشاگران بودند.
*﷽*  یکی از روزهای آبان وسط آن درگیری‌های شدید بودیم. صبح زود شهید پورجعفری تماس گرفت که : ابوباقر کجایی؟ گفتم : نزدیک مقرم گفت :زود بیا اینجا! سریعتر رفتم، دیدم حاج حسین جلو در حیاط ایستاده جلو رفتم، گفت :ابوباقر پدر حاجی مرحوم شده! گفتم : حاجی شنیده اند؟ گفت : آره دیدم حاجی در ایوان ، مقر ایستاده‏ اند، به محض دیدن حاجی زدم زیر گریه، حاجی هم گریه‌ کرد، بغلش کردم، گفتم : داغ پدر سخته، پس از گریه گفتند : من دارم میرم تشییع جنازه بابام ولی هیچ کس نباید خبردار بشود ، عملیات لطمه می‌بیند. حاجی رفت و کمتر از یک هفته که شد برگشت به میدان جنگ! حاجی همان عصری که برگشت جلسه گذاشت و گفت ادامه عملیات را همین فردا صبح هنگام سحر باید انجام بدهیم. یگان ها همه آماده بودند و این عملیات تا ۳۰ آبان ادامه داشت که خداوند بزرگ نصرت و پیروزی را نصیب رزمندگان کرد و ابوکمال آخرین پایتخت و دژ داعش به فرماندهی شهید قهرمان و سردار دلها حاج قاسم عزیز و به دست رزمندگان اسلام فتح شد. راوی : سردار فلاح زاده
4_5793920189498131037.mp3
10.12M
🎵 🥀..توی شلوغی های این عالم 🥀واسه شهیدان دلمون تنگه💔🕊 🎤 با نفس : سیدرضا نریمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مدرسه عشق پای درس شهدا تو کلاس شهادت موضوع: نامحرم استاد مربوطه: مدافع حرم شهید مسلم خیزاب هیچ خانم نامحرمی را نگاه نمی‌ڪرد. همیشه می‌گفت : اگر قرار است چشمی به آقا امام‌زمان (ارواحنافداه) بیفتد ؛ نباید با نگاه به نامحرم آلوده شود . در خیابان هم ڪه بودیم همیشه ملاحظه می‌ڪرد ڪه نگاهش به نامحرم نیفتد و مراعات می‌ڪرد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مکتب شهادت در محضر مادران شهدا زاده🌷 👈 خانه مان روضه امام حسین بود مصطفی آن زمان 4 سال داشت. آواخر روضه نزدیک اذان ظهر بود که صدای ترمز شدیدی از خیابان آمد. بلافاصله یکی از همسایه ها خطاب به من با صدای وحشت زده ای داد زد و گفت: حاج خانم بچه ات مرد! 🌷 از ترس خشکم زده بود و نمیتوانستم حرف بزنم به دیوار تکیه زدم و آرام نشستم درست روبه روی کتیبه یا اباالفضل العباس بودم همین که چشمم به کتیبه افتاد گفتم: یا ابالفضل العباس این پسر نذر شما ، سرباز و فدایی شما... 👈 بعد هم به آقا متوسل شدم که بلایی سرش نیامده باشد. و خدارو شکر آن روز به خیر گذشت.سرش شکسته بود اما به خیر گذشت. از این نذر سال ها گذشت و با هیچکس در میان نگذاشتم 🌷 فقط برای حضرت اباالفضل شیر نذری هر سال در روضه پخش میکردم. این نذری در همه ی سال ها ادامه داشت و این راز بین من و حضرت ابالفضل بود. تا وقتی مصطفی شهید شد فهمیدم که نذرم ادا شد
در مکتب شهادت در محضر شهدا الان که دارم این وصیت نامه را می نویسم خیلی دلتنگ شدم، و گریه امانم نمیدهد، بنده لایق شهادت نیستم، اما اگر خداوند متعال به این بنده حقیر خود کمترین عنایتی بکند و مرگ ما را شهادت در راهش رقم بزند آن را مدیون تو هستم. ✍(شهید بلباسی خطاب به همسر خود)
*﷽* در مکتب نبوت در محضر آقا رسول الله 🌻پيامبر اکرم (ص) : ❶ خداوند می فرماید : هرگاه بنده بگويد بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، خداى متعال می ‏گويد: بنده من با نام من آغاز كرد. بر من است كه كارهايش را به انجام رسانم و او را در همه حال، بركت دهم. ❷ دعايى كه با بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم شروع شود، رد نمى‏ شود. ❸ اگـر بنـده‏ اى... در ابتداى وضويش ، بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگويد همه اعضايش از گناهان پاك مى‏شود. ❹ هر گاه بنده‏ اى هنگام خوابش ، بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگويد ، خداوند به فرشتگان مى‏ گويد : به تعداد نفس‏ هايش تا صبح برايش حسنه بنويسيد. 📚 : امالی(صدوق) ، ص۱۷۷۴ هدیه به آقا رسول الله (ص) صلوات 🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*﷽* شهیداݧ برشهــادت خنده ڪردند بہ عطرخود بهاراݧ زنـــــده کردند🥀 بہ زیرلب بگفتـا لالـــــہ با خــود شہیداݧ لالہ را شرمـــــنده ڪردند🥀
*﷽* 🎤 سردار سلیمانی: ما هرگز فراموش نمی کنیم قرآن خواندن شهید مغفوری را در تابوت و اذان گفتنش را در قبر وقت دفن ایشان 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💞با بانو قرار گذاشته بودند در کنار تمام حرفهایشان قرآن هم حفظ کنند. این برنامه ی ساده ، حرف و گفت اضافه ی را از خانه برده بود و به جایش نور و محبت آورده بود. 💢تکرار سوره ها کرده بودشان دائم الذکر! 📚 : عبدالمهدی
در مکتب شهادت در محضر دختران شهدا بی تو ...هرگز... یک بار به پدرم گفته بود: «اگر نزد خدا آبرو و توفیق را داشته باشم در می‌ایستم تا شما بیایید. من بدون تو به بهشت نمی‌روم... این که من بدون تو به بهشت بروم.» 🎤راوی:نفیسه پورجعفری، دختر شهید
ما عاقلانه فکر می‌کنیم عاشقانه عمݪ می‌کنیم..:) 🌷